■ اصول و روش های تربیتی از دیدگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله وجود عینی قرآن کریم است که با رفتار و گفتار خود،آیات الهـی را بـه منصهی ظهور رسانده است.لذا سنت نبوی،همسنگ قرآن عظیم،اولین بنا در بنیان رفیع فرهنگ و نظام تربیت اسلامی به شمار میرود.خداوند در سورهی احزاب،پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله را به عـنوان الگـوی مناسبی برای انسانها معرفی کرده است:
(احزاب،11)؛و این معرفی"در واقع بیان بزرگترین تفاوت مکتب انبیا و غیر آن است،چرا که مکتب انبیا از خـصوصیت عـملی بـودن و توجه به عینیّت داشتن بـرخوردار اسـت"(دلشـاد تهرانی، 2731،71).همچنین برانگیخته شدن وی به پیامبری از سوی خداوند،دلیلی برای هدایت انسانها بود،چراکه قاعدهی لطف پروردگار بر این امر حـکم مـیکرده اسـت.به نصّ صریح قرآن،اگر تربیت الهی پروردگـار تـوسط مربیان برگزیده صورت نمیگرفت،هدایت آنها میسر نمیشد و آنها در گمراهی و ضلالت باقی میماندند:
(جمعه،2).
طبق این آیهی شریفه،تزکیه و تقوا و تعلیم کتاب و حکمت از اهداف بعثت انبیا به شمار میرود(نـصری،6731).تـربیت پیـامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بود که در عصر جاهلیت از انسانهایی که قـرنها از تـمدن و فرهنگ دور بودند زاهدان و دلاورانی ساخت که پس از گذشت نیم قرن از طلوع اسلام،فرمانروای نیمی از جهان شدند(الصـفّار،3831).
بـنابراین چـنانچه مبانی و اصول تربیت از آموزههای والای پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به درستی تحلیل و تـبیین شـود،مـیتواند به عنوان مناسبتترین نمونه برای عملکردهای تربیتی جامعهی اسلامی ما تلقی گردد.با دقـت و تـأمل در احـادیث و روایات بسیاری که از سیره و سنت نبوی به دست ما رسیده است،میتوان به اسـتخراج مـبانی و اصول مناسبی برای تربیت اقدام نمود.
هرچند با نگاهی به احادیث و روایات مـنسوب بـه آن حـضرت،تعریف مشخصی برای تربیت یافت نمیشود،لیکن با توجه به مجموعهی آموزههای آن حـضرت مـیتوان تربیت را اینگونه تعریف کرد:به ظهور رساندن استعدادهای کمالی انسان با توجه بـه فـطرت الهـی وی در جهت مسیری که خداوند از طریق آیاتش در اختیار وی قرار داده است.
تربیت از دیدگاه هر مکتب بـا تـوجه به نگاهش به انسان و جهان،مبانی،اصول و روشهای خاصی پیدا میکند.بـهطور کـلی«مـبانی تربیت از موقع آدمی و امکانات و محدودیتهایش و نیز از ضرورتهایی که حیاتش همواره تحت تأثیر آنهاست بحث مـیکند»(شـکوهی،8731،16)،و مـنظور از اصول تربیت «مفاهیم و نظریهها و قواعد نسبتا کلی است که در بیشتر موارد صـادق اسـت و باید راهنمای مربیان،معلمان،مدیران،اولیای فرهنگ و والدین دانشآموزان در کلیهی اعمال تربیتی باشد»(شریعتمداری،4631،11)،یا بـه بـیانی دیگر«مقصود از اصل قاعدهی عامهای است که میتوان آن را به منزلهی دسـتور العـملی کلی در نظر گرفت و از آن به عنوان راهنمای عـمل در تـدابیر تـربیتی استفاده کرد»(باقری، 4731،46).
متأسفانه با وجود اهـمیت بـسیار زیاد دیدگاههای تربیتی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله،به جز معدود تحقیقاتی کـه بـه ذکر آراء تربیتی آن حضرت در کنار مـعصومین دیـگر علیهما السـّلام پرداخـته بـودند،هیچ تحقیق و پژوهش مستقلی در این زمـینه یـافت نگردید.صفّار (ترجمهی انصاری،3831)در فصلی از کتاب به توضیح مختصر سیرهی تربیتی آن حـضرت پرداخته است.حسینیزاده(3831)در جلد اول و چهارم مـجموعهی «سیره تربیتی پیامبر صـلّی اللّه عـلیه و آله و اهل بیت علیهم السـّلام»بـه ذکر دیدگاههای تربیتی معصومین علیهم السّلام، از جمله پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آلهـ،بـه ترتیب درخصوص تربیت فرزند و آمـوزشهای دیـنی پرداخـته است.داوودی(3831)نـیز در جـلد دوم همان مجموعه به ذکـر دیـدگاههای تربیتی معصومین علیهم السّلام،از جمله پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله،درخصوص تربیت دینی پرداخته اسـت.
لذا پژوهـش حاضر با بهرهگیری از روش علمی تحلیل اسـنادی در کـلیهی متونی کـه حـاوی احـادیث و روایات پیامبر صلّی اللّه عـلیه و آله میباشند و با هدف تبیین مبانی و اصول تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله،به استخراج مـفاهیمی در جـهت هدف کلی مذکور پرداخته و تلاش انـدکی بـوده اسـت در جـهت تـرغیب هرچه بیشتر انـدیشمندان کـشورمان در استفاده از تعالیم نورانی آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله در امر تربیت.
در مطالعهی حاضر،سؤالهای اساسی ذیل طرح و مـورد بـررسی قـرار گرفته است:
1)مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر اکـرم صـلّی اللّه عـلیه و آلهـ کدامند؟
2)اصـول تـربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله کدامند؟
3)روشهای تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله کدامند؟
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل اسنادی بوده،که طی آن مفاد روایات و احادیث موجود در منابع مـعتبر منسوب به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله مورد تحلیل قرار گرفته است.
جامعه،نمونه و روش نمونهگیری
جامعهی آماری پژوهش حاضر شامل کلیهی متون در دسترس مربوط به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بوده اسـت.در ایـن پژوهش به واسطهی لزوم جامعیت پژوهش،نمونهگیری انجام نشده و کل جامعهی آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
ابزار گردآوری دادهها
در پژوهش حاضر از فرم وارسی باز و بدون پیش سازمانیافتگی،کـه در آن شـش موقعیت برای ثبت آدرس،متن عربی،متن فارسی،ابعاد،ابواب و زمینهی مصداقی تعبیه شده بود،استفاده شد.واحد تحلیل محتوای مجموعه،جملات، عبارات و مـضامین مـوجود در روایات و احادیث موجود در منابع مـعتبر مـنسوب به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بوده است.برای انسجام بخشی به تحلیلهای مذکور تعدادی نمونهی اولیه در زمینههای سهگانه(ابعاد،ابواب و زمینهی مصداقی)به عـنوان الگـو تهیه و در طول تحلیل از آنـها بـه عنوان میزان تشخیص،برای تحلیل سه بخش مذکور استفاده شده است.روایی صوری فرم به وسیلهی تأمین نظریات صاحبنظران و پایایی آن نیز،به وسیلهی محاسبه ضریب همبستگی دادههای حاصل از تحلیل انـجام شـدهی اولیه با تحلیل انجاام شده توسط متخصصین دیگر بررسی شده که نتیجهی حاصله برابر با 78%بوده است.
شیوهی اجرا و مراحل انجام پژوهش
پس از تعیین عبارات میزان برای سه زمینهی مذکور بـا اسـتفاده از فرم وارسـی به تحلیل محتوای جملات،عبارات و مضامین مربوط به روایات و احادیث موجود در منابع معتبر منسوب به پیامبر اکـرم صلّی اللّه علیه و آله پرداخته شد.بر این اساس،پس از برخورد با عباراتی در راسـتای هـریک از سـه زمینهی مذکور(مبانی،اصول و روشهای تربیتی)به تفکیک با ذرک شش مورد گفته شده از جمله آدرس،متن عربی،مـتن فـارسی و هریک از سه زمینهی متناسب با متن اعم از ابعاد،ابواب و زمینه در ابزار مذکور درج مـیگردید.
روش تـحلیل دادهـها
به منظور تحلیل دادههای حاصل از ابزار پژوهش با روش تحلیل اسنادی به تفکیک و طبقهبندی سه زمـینهی مذکور و انعکاس آنها در جداول مرتبط و شرح کیفی هریک از جداول پرداخته شده است.
یـافتههای پژوهش
در اینجا به تـحلیل سـؤالهای پژوهش پرداخته خواهد شد.
بررسی سؤال اول پژوهش
1)مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله کدامند؟
بنابر نتایج تحلیلهای انجام شده در خصوص مبانی تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و طبقهبندی به دسـت آمده از آنها،طی جداول شماره یک تا شش پژوهش،شش مبنای تربیتی از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله شناسایی گردید که شامل مبناهایی همچن فطرت،عقلانیت،کرامت،جذبهی حسن و احسان،نقایص ذاتـی انـسان و وجدو رابط میباشد(شرح این مبانی به همراه جداول مربوطه،با توجه به پیوستگی میان یافتههای سوال اول و دوم،در بخش بعد ارائه خواهد شد).
بررسی سؤال دوم و سوم پژوهش
2)اصول تربیت از دیدگاه پیـامبر اکـرم صلّی اللّه علیه و آله کدامند؟
3)روشهای تربیت از دیدگاه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله کدامند؟
در اینجا با توجه به یافتههای سؤال اول،بنابر نتایج مندرج در جداول مربوطه،پس از ذکر هریک از مبانی تربیتی ششگانه،دربارهی اصول و روشـهای تـربیتی مربوط به آن بحث خواهد شد.
1)مبنای اول:فطرت
در انسانشناسی اسلامی،«فطرت»اشاره به ویژگیهایی دارد که در اصل خلقت و آفرینش انسان همراه وی بوده است و این ویژگیها زمینهی گرایشهای ایمانی و اخلاقی وی است.آیـات قـرآنی اشـاره به گرایش فطری انسانها بـه دیـن حـنیف خداوند دارد:
(روم،03).در حدیثی که امام باقر علیه السّلام از آن حضرت صـلّی اللّه عـلیه و آله نـقل فرمودهاند،پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله تـولد هـر مولودی را براساس فطرت میدانند و مقصود از آن،معرفت به این مطلب است که خداوند آفریدگار او است(کلینی، بیتا،ج 2،21).
1-1)اصل یک(از مـبنای اول):تـذکر
اهـمیت این اصل به اندازهای است که گاه تنها وظیفهی پیـامبر صلّی اللّه علیه و آله در قرآن کریم «تذکر»بیان شده است:
(غاشیه،12).تذکر به معنای به یـاد آوردن، بـیانگر آن اسـت که گاه میباید آنچه را که آدمی راموش کرده است یا امـکان فـراموشی آن وجود دارد به وی تذکر داد.به زعم دکتر باقری(4731)،تذکر دو گونه است؛یکی آنکه علم فـراموش شـده را بـهیاد میآورد و دیگر آنکه علم فراموش نشده را زنده میکند و برمیانگیزد.پیامبر اکرم صـلّی اللّهـ عـلیه و آله بهخخ فرستادگان خود به شهرهای دیگر نیز سفارش میکردند که یامت و مرگ را برای مـردم یـادآوری کـنند.به عناون نمونه،به معاذ بن جبل،زمانی که وی را به یمن فرستاد توصیه کـرد: «خـدا و روز قیامت را به آنان یادآوری کن»(مجلسی،3041 هـ،ج 721،47).
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در ایـن اصـل عـبارتند از:
1-1-1)موعظه
موعظه یا پند یکی از روشهای دعوت به راه خدا است که در قرآن به پیـامبر صـلّی اللّه علیه و آله توصیه شده است:
(نحل،521).داودی (3831)مـعانی لغـوی و اصـطلاحی موعظه را اینگونه بیان کرده است:
معنای لغوی:منع و بازدارندگی از راه بیم دادن؛
معنای اصطلاحی(1):بازداشتن از معصیت و دعـوت بـه اطاعت؛
معنای اصطلاحی(2):ارشاد و راهنمایی به اطاعت از خدا و دوری از معصیت.
این روش در تربیت هـنگامی بـیشترین فـایده را خواهد داشت که موعظهکننده، خود عامل به وعظش بوده و آن را به شیوهای نرم و مهرانگیز و حتی الامـکان بـه صـورت خصوصی و فردی بیان کند.
در سیرهی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است کـه«هـنگام موعظه شانههای آن حضرت از شدت تأثر حرکت میکرد»(مجلسی،3041 هـ،ج 05،112).
2-1-1)بیان قصّه
تمامی مربیان و مخاطبان یـکسان نـیستند و برخی را با بیان سرگذشتها و داستانهای جذاب اقوام و ملل،که آموزنده هستند،مـیتوان تـربیت کرد.بخش عمدهای از آیات قرآن نیز بـدینگونه اسـت کـه البته هدف از آنها عبرتآموزی و تعقل ذکر گـردیده اسـت:
(یوسف، 111).این شیوه،خصوصا برای عوام مـردم و هـمچنین کودکان و نوجوانان،بسیار جذاب و مـفید اسـت.
رسول اکـرم صـلّی اللّه عـلیه و آله در بسیاری از اوقات از این شیوهی تربیتی بـه خـوبی استفاده میکردند.به عنوان نمونه از ایشان نقل شده است که فرمودهاند:«در روز قـیامت فـرمان میرسد که بندهای را به جهنم بـبرند،پس او را بدان سوی میکشند،امـا گـروهی از مؤمنان که در دنیا او را میشناختند رو بـه جـانب آفریدگار آورده و میگویند:پروردگارا،این فرد در دنیا ما را به سوی تو دعوت میکرد،شـفاعت مـا را دربارهی او بپذیر،و خدای مهربان شـفاعت آنـان را مـیپذیرد و آن بنده را از عذاب نـجات مـیدهد»(الصفار،3831،581؛به نقل از روضـة الواعـظین».
3-1-1)یادآوری نعمتها
یادآوری نعمتها در تمامی زندگی انسان(به شیوهی فردی یا اجتماعی)نقش مـهمی ایـفا میکند.بهترین نمونهی این شیوه،گـفتوگوی خـداوند با پیـامبر صـلّی اللّه عـلیه و آله و یادآوری مواهب و نعمتهایی اسـت که خداوند در هنگام سختیهای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به او عطا کرده بود.این موارد در سـورهی مـبارکه ضحی آمده است:
(ضـحی،7-6).
2-1)اصل دو(از مبنای اول):بـندگی خـدا
اصولا خداجویی و خداگرایی از خصوصیات فطری انسانهاست و مربیان نیز باید به این اصل توجه داشته و اطاعت خـدا را سـرلوحهی تـمامی فعالیتهای خویش قرار دهند.رسول خدا صـلّی اللّه عـلیه و آله خـصیصهی مـمتاز خـود را عـبودیت میدانست؛امتیازی که مسلمانان هر روز چند مرتبه به آن شهادت میدهند.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«إن اللّه یحب الشابّ الذی یفنی شبابه فی طاعة اللّه»(المتقی،9041 هـ، ج 51،677)؛یعنی خداوند جـوانی را که جوانی خود را در راه اطاعت خدا صرف کند،دوست دارد.تربیت عبادی در سیرهی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله عبارت است از آموزش قرآن،آموزش فرایض دینی،آموزش ذکرو دعا(داوودی،3831).
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شـده در ایـن اصل عبارتند از:
1-2-1)اهمیت دادن به نماز
نماز نور چشم رسول خدا بود و ایشان تأکید بسیاری بر آن داشتند.نقل کردهاند که جوانی از انصار پشت سر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نماز میخواند و در عـین حـال به اعمال زشت دست میزد؛دربارهی او با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله صحبت کردند،آن حضرت فرمودند: سرانجام روزی نمازش او را بازمیدارد(مجلسی،3041 هـ،ج 28،891).ایشان در اهمیت ایـن امـر میفرمودند:«احب الاعمال الی اللّه الصلاة لوقـتها»(کـرمی فریدنی،4831،83)؛یعنی،محبوبترین کارها در پیشگاه خدا،نماز به هنگامهی آن است.
2-2-1)خشنودی به قضا و حکم خداپیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این باره فرمودهاند:«کسی کـه بـه داوری خدا در آفرینش خشنود نـمیگردد و بـه اندازهگیری و نظام بخشی او ایمان نمیآورد،باید خدایی جز خدای یکتا بجوید»(همان،425)
جدول شماره 1:مبنای تربیتی فطرت و اصول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
2)مـبنای دوم:عـقلانیت
یکی از ویژگیهای انسان و بلکه وجه تمایز او با سایر مخلوقات،قوهی تعقل و اندیشهورزی اوست و انسانیت انسان با این ملاک به منصهی ظهور میرسد. میتوان گفت که تمامی قوای دیگر انسانی نـیز بـه نوعی تـحت نفوذ قدرت عقلانی وی قرار دارند.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله عقل را به عنوان راهنمای انسان در زندگی مـعرفی میکند و در بیانی دیگر شرط دینداری را برخورداری از عقل میدانند:«إنما یدرک الخـیر کـلّه بـالعقل و لا دین لمن لا عقل له»(ابن شعبه حرانی،9631،35)؛ یعنی امر خیر به وسیله عقل دریافت میشود و کسی کـه فـاقد عقل است،فاقد دین نیز میباشد.
1-2)اصل یک(از مبنای دوم):تعقل
از آنجا که عـقلانیت از خـصوصیات و ویـژگیهای منحصر به فرد انسان است،لذابه کارگیری قوهی عاقله به عنوان یک اصل تربیتی قـابل استنتاج است.در بیان چیستی تعقل بسیار سخن گفتهاند.«هرگاه تفکر و تعقل به نـحو مترادف به کار رونـد،مـقصود همین تفکر هدایت شده است.پس میتوان گفت که هر تعقلی، تفکر است،اما هر تفکری تعقل نیست و ازاینرو اصل تعقل بیانگر آن است که باید پویش بیوقفه فکر و اندیشهی آدمی را هـدایت کرد»(باقری،4731،831).
دکتر شریعتمداری(3731)نیز مراحل فعالیت عقلانی را اینچنین بر میشمارد:1)تشخیص موقعیت؛2)مشخص ساختن یا موضوع مسأله؛3) جمعآوری اطلاعات؛4)تهیه راه حلها؛5)انتخاب بهترین راه حل.پیامبر اکرم صلّی اللّه عـلیه و آله در ایـن مورد اشارات بسیاری دارند.به عنوان نمونه،«اول ما خلق الله العقل»(مجلسی،3041 هـ،ج 1،79)؛یعنی،اولین چیزی که خداوند آفرید عقل بود؛یا«اصل الانسان لبّه و عقله»(همان،ج 1،28)؛یعنی،اصل انـسان مـغز و عقل اوست.از بیان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ده خصلت ستوده برای عاقلان آمده است:«حلم و بردباری،عفو و گذشت،تواضع و فروتنی،شتاب به عمل نیک،سخن خیر از روی تدبر و سکوت از شر،پناه بـردن بـه خدا در فتنهها،نگهداری دست و زبان، اغتنام فضایل،شرم و حیا و پرهیز از حرص و آز»(ابن شعبه حرّانی،9631،96).
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
2-1-1)پرسش و پاسخ
روایات بسیاری در این خصوص وجـود دارد کـه آنـ حضرت صلّی اللّه علیه و آله بـا ایـن روش بـه تربیت یاران و افرادش میپرداختند و آن را بسیار سودمند میدانستند.به عنوان نمونه نقل شده است که روزی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خطاب بـه یـارانشان فـرمودند: «میدانید چه کسی مفلس است؟اصحاب پاسخ دادند:از نظر مـا مـفلس کسی است که پول و کالایی نداشتهباشد.رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:مفلس کسی است که وارد صحنهی قیامت شود درحالیکه نـامهی عـملش پر از نـماز و روزه و زکات باشد،اما به برخی از مردم دشنام داده و به بعضی تـهمت زده یا مال کسی را غصب کرده و یا کسی را کشته یا کتک زده باشد،و ناچار شود پاداش عبادتهایش را به افرادی کـه بـر آنـها ستم وارد کرده ببخشد»(مجلسی،3041 هـ، ج 27،6).
2-1-2)گفتوگو
گفتوگو همیسه بهترین شیوه بـرای مـبادلهی فکری بین انسانهای عاقل محسوب میشود.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نیز از این شیوه برای تربیت دیـگران و بـه تـعقل واداشتن آنها استفاده کرده و به گونهای مسالمتآمیز حتی از گفتوگو با کافران یـا مـشرکان و بـیدینان ابایی نداشتند.نمونههای بسیاری از به کارگیری این شیوه توسط پیامبر اکرم صلّی اللّه عـلیه و آله و سـایر مـعصومین علیهم السّلام به عناوین مختلف وجود دارد و همیشه برای این امر آماده بودند(مانند مـواردی کـه در کتاب«گفتوگوی تمدنها در قرآن و حدیث»(محمدی ری شهری،9731)ذکر شده است)که در اینجا،جـهت اخـتصار،آورده نـمیشوند.
3-1-2)ذکر مثل
این روش به علت وجود جذبههای خاص،سادگی بیان و آشنا بودن با مـخاطب مـیتواند توجه افراد را به خود جلب کند.قرآن نیز از مثالهای فراوانی برای بیان مـطالب خـود اسـتفاده کرده است،لیکن تنها عاقلان و عالمان را برای این امر مخاطب قرار میدهد
(عنکبوت،34).
در سیرهی تربیتی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نیز بـه عـنوان نـمونه میتوان به«مثال گناهان» اشاره کرد؛آنجا که ایشان در مسافرتی با یاران خود به سـرزمین بـیآب و عـلفی رسیدند و از هریک از یاران خواستند که هیزم بیاورند.یاران وی که ابتدا تصور نـمیکردند هـیزم زیادی جمع شود،پس از مدتی مقدار زیادی هیزم جمعآوری کردند.حضرت نیز از چگونگی انباشته شدن گناهان بـا کـنار هم آمدن گناهان کوچک خبر دادند(کلینی،9041 هـ،ج 2،812).
4-1-2)مبارزه با خرافات و قـشریون
اسـلام با تأیید حکمت و تفکر منطقی پایهی خـرافات را مـتزلزل کـرده و همیشه با دعوت به اعتدال از هرگونه سـطحینگری نـیز منع کرده است.به عنوان نمونه میتوان به مبارزهی پیامبر اکرم صلّی اللّه عـلیه و آله بـا خرافات شایع شده پس از مرگ فـرزندش (ابـراهیم)اشاره داشـت.
5-1-2)ارزش دادن بـه عـلم و علمآموزی
همانطور که میدانیم پیامبر اکـرم صـلّی اللّه علیه و آله کسب علم را برای هر مسلمان واجب (فریضه تلقی میکردند:«طلب العـلم فـریضة علی کل مسلم»(کلینی،9041 هـ، ج 1،53).ایـشان قلم دانشمندان را والاتر از خـون شـهدا دانسته و حتی کسب علم از کـافران را نـیز صلاح میدانستند.در این مورد روایت مشهوری وجود دارد: «حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله وارد مسجد مـدینه مـیشود و دو گروه را مشاهده میکند؛ گروهی بـه عـبادت و گـروهی به تعلیم و تـعلم اشـتغال داشتند.ایشان ضمن سـتایش از کـار هر دو گروه فرمودند«لکن من برای تعلیم و تعلم فرستاده شدهام»و به طرف دستهای رفـت کـه به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند»(شـهید ثـانی،9531،01).
2-2)اصل دو(از مـبنای دوم):نـظم و انـضباط
به زعم دلشاد تـهرانی(2731،624)،«نظم،ناشی از همسویی قوای درونی انسان است و مادامی که قوای درونی انسان،همسو و همجهت نـباشند،انـسان منظم نمیشود.قوهی عاقله،قوهی شـهریه،قـوهی غـضبیه و قـوهی عـملیه باید همسو شـوند تـا انسان بتواند در خود نظم ایجاد کند.اگر این قوا با حاکمیت عقل همسو شوند،نظم الهـی خـواهد بـود و اگر با حاکمیت نفس همسو شوند،نـظم دنـیایی خـواهد بـود».سـیرهی پیـامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نز تنظیم امور و نظام دادن به زندگی انسانی خود بود.عمل به قرآن نظامدهندهی فرد و جامعه است و نظم شخصی و اجتماعی پیامبر اکرم صلّی اللّهـ علیه و آله حاکی از نفوذ بسیار پراهمیت این امر در زندگی ایشان است؛تا آنجا که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله برای تمامی وسایل شخصی خود نامی انتخاب کرده بودند و نیز بر صفوف نـماز جـماعت بسیار تأکید داشتند:«یا ایها الناس اقیموا صفوفکم،و حاذوا بین مناکبکم لئلا یکون بینکم خلل و لا تخالفوا فیخالف اللّه بین قلوبکم،الا و انی اراکم من خلفی»(حرّ العاملی،7631،ج 5،274)؛یعنی ای مردم صفهایتان را منظم کـنید و دوش بـه دوش بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد،و نامرتب نباشید،وگرنه خداوند دلهای شما را از یکدیگر دور میگرداند،و من شما را از پشت سر میبینم.
روشـهای تـربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصـل عـبارتند از:
2-2-1)مراقبت از صفوف نماز
ظاهرا این امر کماهمیت جلوه میکند،ولی اگر به رژهی نظامی هر کشور،که از دیدگاه نظامی-سیاسی تأثیر مهمی در نمایش قدرت و صـلابت نـظامی آن کشور دارد،توجه داشته بـاشیم،مـیتوان صفوف نماز را نیز نمایش همبستگی و اتحاد جامعهی مسلمین دانست.لذا تأکید پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بر مراقبت از صفوف نماز را میتوان شیوه و روش بسیار مؤثری در تربیت اجتماعی مسلمانان قلمداد کرد: «صفهایتان را مـنظم کـنید و نامرتب نباشید که دلهایتان پراکنده میشود»(المتقی، 9041 هـ،ج 7،2876).همچنین ایشان فرمودهاند:«میان صفها را پر کنید، دوش به دوش یکدیگر بایستید تا شیطان بر شما غلبه نکند»(حرّ العاملی،7631، ج 5،274).
2-2-2)تقسیم ساعات شبانهروز
پیامبر اکـرم صـلّی اللّه عـلیه و آله اسوهی نظم و انضباط بودند.ایشان در تمامی طول شبانه روز برنامهی مشخصی برای خود داشتند:«و چون آن حضرت به مـنزل میرفتند، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم میکردند:قسمتی را برای عـبادت خـدا، قـسمتی را برای اهل بیت خود و قسمتی را برای خود اختصاص میدادند.سپس آن قسمتی را که به خود اختصاص داده بودند مـیان خـود و مردم تقسیم میکردند و بخشی از آن را به مردم اختصاص میدادند و عام و خاص را میپذیرفتند و چیزی از آنـان ضـایقه نـمیکردند»(ابن شعبه حرانی،9631،703).
از ابوذر نقل شده است که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:بر عـاقل واجب است که برای خود ساعاتی را داشته باشد،ساعتی برای مناجات با پروردگـار،ساعتی جهت محاسبه و رسـیدگی بـه اعمال و کردار خود،ساعتی جهت تفکر در آنچه خداوند نسبت به او انجام داده و ساعتی جهت خلوت برای خویش و بهره گرفتن از حلال»(مجلسی،3041 هـ،ج 17،323).
جدول شماره 2:مبنای تربیتی عقلانیت و اول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیامبر صـلّی اللّه علیه و آله
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
3)مبنای سوم:کرامت
یکی از مهمترین مبانی تربیتی از دیدگاه اسلام کرامت انسان است.«کرامت، بزرگواری است و بزرگواری،حاصل بهرهوری معین یک موجود است، بیآن که پای مـقایسه بـا غیر در آن گشوده شود و هرگاه چنین شد آن را فضیلت گویند،نه کرامت»(باقری،4731،231).کرامت دارای دو مرتبه ذاتی واکتسابی است.انسان به دلیل داشتن کرامت ذاتی از موجودات دیگر جهان برتر است و نوع دوم آن از طریق تـقوی و پرهـیزگاری و در پرتو تربیت و مجاهدت به دست میآید(رهبر،0831).در این حال کریمترین انسانها نزد پروردگار کسانی هستند که از تقوای بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند:
(حجرات،31).
1-3)اصـل یـک(از مبنای سوم):عزّت
با توجه به کرامت ذاتی انسان باید توجه داشت که همیشه او را مکرم و عزیز شمرده و عزت نفس او را خدشهدار نسازیم و باید دانست که ظاهر دنیایی اشخاص(از جمله نـوع رنـگ پوسـت و قیافه یا طبقه اجتماعی یـا شـغل یـا...)دلیل کرامت اشخاص نیست و نباید با به رخ کشیدن آنها عزت نفس افراد را تضعیف کرد.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این باره فـرمودهاند:«اطـلبوا الحـوائج بعزّ الأنفس» (کرفریدنی،4831،97)؛یعنی خواستههای خود را با عـزت نـفس بطلبید.انسان باعزت،سخت،محکم،نفوذناپذیر،راسخ،استوار و شکستناپذیر است و بالاترین عزت در وهلهی اول نزد خداوند و رسولش و در نهایت در نزد مـؤمنان اسـت.
(منافقون،8).
مهمترین شیوهی تقویت و حفظ عزت،اطاعت خـدا و تقوای الهی است. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«خداوند هر روز ندا میدهد که من پروردگار شما هستم.و هـرکس کـه خـواهان عزت در دو جهان است،از خدای عزیز اطاعت کند»(المتقی،9041 هـ،ج 51،487).
روشهای تـربیتی
روشـهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-1-3)تغافل
با توجه به اصل لذت،در برخی موارد بر مربی لازم اسـت تـا بـا چشمپوشی از خطاهای مربی و مخفی کردن آنها در حفظ عزت نفس وی بکوشد.تغافل نـشانهی بـزرگواری و فـروتنی مربی نیز میباشد و مایهی بزرگمنشی مربی میگردد.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آنقدر در پذیرش عـذرتراشیهای مـنافقینی کـه به ظاهر مؤمن بودند پیش میرفت که آنان وی را به طعنه،گوش شنوا(حاکی از سـاده لوحـی(میخواندند،یعنی اینکه او هر عذری را به دیدهی قبول مینگرد،لیکن خداوند فرمود:
(توبه،16).
2-1-3)گذشت در عین قدرت
مهمترین رفتار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در این مورد پس از فتح مکه اتـفاق افـتاد که وی با قدرتی که پس از پیروزی به دست آورده بود میتوانست از اشخاص کافر مشرک بـسیاری انـتقام بـگیرد،لیکن با گذشت خود حرکتی تربیتی و پسندیده انجام داد و به آنان گفت که امروز دیگر نـکوهشی بـر شما نیست؛بروید،همهی شما آزادید(الصفّار،3831،561).
3-1-3)ارزش دادن به کار و کارگر
کار را جـوهره وجـودی مـرد میدانند و کارگران قشر عمدهای از افراد جامعه هستند.بنابراین ارزش نهادن به این دو امر در بالا بردن عـزت نـفس آدمـیان بسیار تأثیر دارد.خود آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله تمام کارهای وی را انجام دهد.پیامبر اکـرم صـلّی اللّه علیه و آله همچنین میفرمودند:«الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»(کلینی،بیتا،ج 5، 88)؛یعنی تلاشکننده و زحمتکش در راه خـانوادهی خـویش،همچون مجاهد راه خداست.
2-3)اصل دو(از مبنای سوم):استقلال
استقلال یعنی تکیه بـر حـق و گسستن از غیر و چشم امید به دوست داشـتن.پیـامبر اکـرم صلّی اللّه علیه و آله هم از لحاظ فکری و هم از لحـاظ عـملی مستقل بود و با رفتار و گفتارخویش به این اصل دعوت میکرد.آن حضرت صـلّی اللّه عـلیه و آله کارهای شخصی را خود انجام مـیداد و اجـازه نمیداد کـسی بـرای او بـه زحمت بیفتد.ایشان میفرمودند: «کلوا مـن کـدّ ایدیکم»(مجلسی،3041 هـ،ج 66،413)؛یعنی از دسترنج خود بخورید.
از اموری که نشانهی عدم اسـتقلال بـوده و سخت مورد نکوهش قرار گرفته اسـت،سربار دیگران بودن اسـت.امـام صادق علیه السّلام از پیامبر اکـرم صـلّی اللّه علیه و آله نقل کردهاند: «ملعون من القی کلّه علی الناس»(ابن شعبه حرّانی،9631،92)؛یـعنی مـورد لعنت است آنکه خود را سـربار دیـگران سـازد.
روشهای تربیتی
روشـهای اسـتنتاج شده در این اصل عـبارتند از:
1-2-3)کـار و تلاش
تأکید معصومین علیهم السّلام،خصوصا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله،بر کار و تلاش مـستمر از روشـهای انسانساز آن بزرگان بوده است و خود نـیز جـلوتر از هرکس دیـگری بـخشی از زنـدگی خود را فعالیت در جهت کـسب روزی حلال قرار داده بودند. پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این باره بیان داشتهاند:«هرکس از دسترنج خـود ارتـزاق کند در قیامت در صف پیامبران قرار گـیرد و پاداشـ آنـان را بـرد»(مـجلسی،3041 هـ، ج 31،01).
2-2-3)قناعت
پیـامبر اکـرم صلّی اللّه علیه و آله از قناعت با عنوان مالی پایانناپذیر یاد کرده و پیروان خود را به قناعت ورزیدن فرامیخواندند:«عـلیکم بـالقناعه،فـانّ القناعه مال لا ینفد»(کرمی فریدنی،4831،873).در جای دیـگر،ایـشان بـهترین مـؤمین را قـانعترین آنـها برمیشمارند:«خیار المؤمنین القانع»(همان،382).
جدول شماره 3:مبنای تربیتی کرامت و اصول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
4)مبنای چهارم:جذبه حـسن و احسان
تأکید پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله به زیباییها،نیکوییها و اخلاق حسنه،نشان از همبستگی خوبیها و زیباییها با روح انسان دارد.«حسن،گاه از طریق حس دریافت میشود و گاه از طریق غیر حس،و ازاینرو بـه اعـتبار نخست،به معنی زیبایی و به اعتبار دوم به معنی خوبی خواهد بود»(باقری،4731،111).آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله همچنین هدف بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق بیان میدارد.
1-4)اصل یک(از مبنای چـهارم):زیـبایی و آراستگی
اصل آراستگی بیانگر آنست که«در جریان تربیت،باید صورت آنچه عرضه میشود نیک آراست تا رغبتها نیز برانگیخته شود»(همان،211).پیامبر صـلّی اللّه عـلیه و آله دربارهی زیبایی و آراستگی فـرمودهاند:«انـّ اللّه تعالی جمیل و یحبّ الجمال،سخیّ یحبّ السخاء،نظیف یحبّ النظافه»(کرمی فریدنی،4831،68)؛یعنی خدا زیباست و زیبایی را دوست میدارد،بخشنده است و بخشیدن را دوست میدارد،پاکـیزه اسـت و پاکیزگی را دوست میدارد.هـمچنین مـیدانیم که ایشان همیشه به آراستگی ظاهر خود با شانه کردن و عطر زدن و نگاه به آب برای مرتب کردن سر و روی خویش توجه داشتند.
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-1-4)آراستن ظـاهر
پیـامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله توجه زیادی به این امر داشتهاند و در این باره فرمودهاند: «جامههایتان را بشویید و موهای اضافی را بچینید.مسواک بزنید و آراسته و بهداشتی زندگی کنید»(کرمی فریدنی،4831،68).
2-1-4)فصاحت زبان و کلام
کلام انـسان تـبیینکنندهی خواستهها و تـفکرات اوست.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این خصوص فرمودهاند:«جمال المرء فصاحة اللسان»(حرّ العاملی،7631،ج 3، 043)؛یعنی زیبایی مـرد به فصاحت زبانش است.نیز فرمودهاند:«انّ من اجمل الجمال الشـّعر الحـسن و نـغمة الصوت الحسن»(کلینی،بیتا،ج 2،516)؛یعنی همانا از زیباترین زیباییها شعر زیبا و نغمهی زیباست.
2-4)اصل دو(از مبنای چهارم):محبت
یـکی از اسـاسیترین نیازهای انسان پس از نیازهای زیستی،نیاز به محبت است. سیرهی پیامبر اکرم صلّی اللّه عـلیه و آله سـرشار از تـوجه به این اصل است.رفتار محبتآمیز آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله با فرزندان خود و دیگر کـودکان و نیز با تمامی اطرافیان خود نمایندهی اهمیت این اصل نزد ایشان است(حـسینیزاده،2831).نقل است که پیـامبر اکـرم صلّی اللّه علیه و آله خطاب به مردی از اشراف جاهلیت،که اظهار میکرد تاکنون هیچ یک از فرزندانش را نبوسیده است،فرمودند:«من لا یرحم،لا یرحم»(مجلسی، 3041 هـ،ج 34،282)؛کسی که نسبت به دیگری رحم ندارد،خدا نـیز نسبت به او رحم ندارد.
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-2-4)نیکی به همگان
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در این باره فرمودهاند:«به آن کسی که درخور نیکی است و آن کسی کـه شـایستهی آن نیست نیکی نما؛چرا که اگر نیکیات به آنکه شایستهی آن بود رسید،که به شایستهاش رسیده است و اگر به کسی رسید که در خور آن نیست،تو خود در خور شایسته کـرداری هـستی و در هر صورت زیان نکردهای» (کرمی فریدنی،4831،87).
2-2-4)نوازش فرزندان
دربارهی آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است:«اذا اصبح مسح علی رؤوس ولده و ولد ولده»(مجلسی،3041 هـ،ج 401،99)؛یعنی هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادههای خویش دسـت مـحبت میکشید.
3-4)اصل سه(از مبنای چهارم):پرهیز از خشونت
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله،به جز هنگام رویارویی با دشمنان خدا،از تندی و خشونت استفاده نمیکردند.ایشان توصیه میکردند که از خشم و خشونت هـمیشه اجـتناب کـنید:«اجتنب الغضب»(کرمی فریدنی،4831،73).
روشـهای تـربیتی
روشـهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-3-4)نهی از رفتار تند با کودکان
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله همیشه در برخورد با کودکان حتی در کوچکترین مسائل مـربوط از شـیوهی بـرخورد خشونتآمیز نهی میفرمودند.گاهی پیش میآمد که کـودکی در دامـن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله ادرار میکرد،کسانی که ناظر بودند،به تندی و خشونت با کودک برمیخاستند تا او را از این کار بـازدارند،ولی آن حـضرت صـلّی اللّه علیه و آله آنان را از این طرز رفتار منع میکرد و میفرمود:«بـا تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید»(همان،ج 6،351).
جدول شماره 4:مبنای تربیتی جذبه حسن و احسان و اصول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیـامبر صـلّی اللّهـ علیه و آله
(به تصویر صفحه مراجعه شود)
5)مبنای پنجم:نقایص ذاتی انـسان
هـر انسانی بهطور ذاتی دارای نقایصی است که در قرآن به آنها بسیار اشاره شده است؛مانند عجولا،جـهولا،ضـعیفا،مـنوعا،هلوعا،جزوعا و...باید دید که چگونه میتوان با این نقایص ذاتی بـه شـیوهای مـناسب برخورد تربیتی داشت و از آنها در جهت رشد و کمال انسان استفاده کرد.روایات و احادیث پیامبر اکـرم صـلّی اللّه عـلیه و آله نشان میدهد که آن حضرت در پی برطرف کردن،بوشاندن و اغماض آن نقایص بوده و راههای کاهش آنها در نـظر گـرفته و به کار میبردند.در مقابل،نمایش ضعفها و نقایص انسانی از خصایص شیطانی است که مـربی بـاید از آنـها به دور باشد.
1-5)اصل یک(از مبنای پنجم):مدارا
مدارا یعنی نرمی و ملایمت در رفتار با دیـگران.خـداوند در قرآن کریم رفق و مدارای پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را ناشی از رحمتش بر وی دانسته و آنـ را مـایهی رو کـردن اجتماع به وی برمیشمارد:
(آل عـمران،951).
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«امر ربی بمداراة الناس،کما امـرنی بـاداء الفـرایض»
(مجلسی،3041 هـ،ج 9،202)؛یعنی پروردگارم مرا به مدارا با مردم دستور داده،چنانکه به انجام واجبات دسـتور داده اسـت.هـمچنین ایشان در جایی دیگر میفرمایند:«لا یکون الرفق فی شیء الاّ زانه»(محمدی ری شهری،2631،ج 4، 651)؛یـعنی مـدارا بر چیزی قرار نمیگیرد،مگر اینکه آن را زینت میبخشد.
روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصل عـبارتند از:
1-1-5)تـصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام
عایشه میگوید:«روزی پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله عـملی را انـجام داد،و اجازه داد تا مسلمانان نیز آن کار را انجام دهـند،ولی گـروهی از ایـشان با اعتقاد به نامشروع بودن آن عـمل از انـجامش خودداری کردند.وقتی این خبر به گوش او رسید مسلمانان را جمع کرد و پس از ادای خطبه و حـمد و ثـنای پروردگار خطاب به آنان گـفت:چـه شده اسـت کـه گـروهی از انجام عملی که من خود انـجام دادهـام پرهیز میکنند؟ سوگند به خدا که آگاهی من به دین خدا از آنان بـیشتر و تـرسم از عذاب الهی شدیدتر است»(الصفار،3831،881؛بـه نقل از صحیح بخاری).
2-1-5)مـرحلهای نـمودن تکالیف
با توجه به ضـعفها و نـقایص ذاتی انسانها بهتر است تکالیف را از آسان به سخت و به صورت مرحلهای به آنـها تـوصیه کنیم.این شیوهای است کـه خـدا و رسـولش صلّی اللّه علیه و آله در انـزال آیـات الهی به تازه مـسلمانان در پیـ گرفتند.تحریم شرب خمر در چند مرحله و درجات تقوای الهی از نمونههای بارز این شیوه اسـت.
3-1-5)سـعه صدر در مقابل مخالفان
کمتر مکتبی اسـت کـه مانند دیـن مـبین اسـلام در مقابل مخالفان با سـعهی صدر و آرامش صحبت و بحث کند و ایشان را به بیان براهین خود دعوت کند:
(بقره،111).پیامبر اکرم صلّی اللّه عـلیه و آله در بـیان صـفات مـؤمن فـرمودهاند:«اوسع الناس صـدرا»(مـجلسی،3401 هـ،ج 76،013)؛یعنی سعه صدرش از همه مردم بیشتر است.
2-5)اصل دو(از مبنای پنجم):عدم تکلف
در این خصوص،«سـیرهی نـبی اکـرم صلّی اللّه علیه و آله بر عدم تـکلف اسـتوار بـود و آن را از افـتخارات خـود مـیشمرد،افتخار در بری بودن از تصنّع و خودآرایی و بستن چیزی به خود و خود را به مشقت انداختن»(دلشاد تهرانی،2731،304).ایشان فرمودهاند:«انّی لا احبّ المتکلّفین»(المتقی،9041 هـ،ج 11،822)؛من اهل تکلف را دوست دارم.
روشـهای تربیتی
در این اصل روشهای استنتاج شده عبارتند از:
1-2-5)آسانگیری
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این باره فرمودهاند:«آسانگیری و سهل انگاشتن مایهی سود است و سختگیری مایهی شومی و بدبختی»(کرفی فریدنی،4831،143).
3-5)اصل سه(از مـبنای پنـجم):استقامت
سبب صیقل روح انبیا،صبر و استقامت و پایداری آنان بوده است.خداوند به پیامبرش توصیه به صبر میکند:«فاصبر کما صبر اولوا العزم من الرّسل» (احقاف،53)؛یعنی تو هم مانند پیـامبران اولی العـزم صبور باش.یا در جای دیگری از قرآن میفرماید:
(شوری،51)؛یعنی چنانکه مأموری استقامت کن.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«انـّ عـظیم البلاء یکافأ به عظیم الجـزاء،فـاذا احب الله عبدا ابتلاه بعظیم البلاء فمن رضی فله عند الله الرضا و من سخط البلاء فله عند الله السخط»(کلینی،بیتا،ج 3،253)؛یعنی بلای بزرگ به اجر بـزرگ پاداشـ داده شود،و هرگاه خدا بـندهای را دوسـت دارد،به بلای بزرگ گرفتارش سازد.
پس هرکه راضی شود،نزد خدا برای او رضا باشد،و هرکه ناراضی باشد،نزد خدا برایش رضا نیست.روشهای تربیتی
روشهای استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-3-5)صـبر در مـصیبت
با نگاهی به زندگی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میبینیم که تمام طول زندگی ایشان پر از مصیبتها و مشکلات مختلف است و این نشان از صبرو استقامت بسیار ایشان دارد.آن حضرت در این مورد فرمودهاند:«هیچ کـس آنـچنان که مـن در راه خدا آزار دیدم،اذیت نگردید»(المتقی،9041 هـ،ج 3،031).
2-3-5)صبر در طاعت
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«الصبر ثلاثة:صبر عـلی المصیبة و صبر علی الطّاعة و صبر عن المعصیة»(کلینی،ج 2،19)؛صبر سه گـونه اسـت:صـبر در مصیبت و صبر در طاعت و صبر از گناه.رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله هنگامی که بار رسالت را بر دوش گرفت،تـا انـتهای زندگی خود در عرصهی اطاعت حق ثابت قدم بود،او مأمور به استقامت بود.
3-3-5)صـبر از گـناه
هـمانطور که ذکر شد به گفتهی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله،سومین نوع صبر،صبر از گناه اسـت.آدمی باید در مقابل هوای نفس و دسیسههای شیطانی از خود استقامت و پایداری نشان دهد و هـیچگاه به درّهی لغزشها و بـدیها پرت نـگردد.
جدول شماره 5:مبنای تربیتی نقایص ذاتی انسان و اصول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله(به تصویر صفحه مراجعه شود)
6)مبنای ششم:وجود رابط
انسان همیشه در حال برقراری ارتباط میباشد و وجود او بـه قول فلاسفه یک وجود ربطی است.انسان با خدا،با خودش،با طبیعت و با دیگر همنوعان خود همیشه در حال ارتباط(آگاهانه و ناخودآگاه)میباشد.تنظیم چگونگی این ارتباطات،استفادهی بهینه و خودآگاه از آنـها و تـکمیل و تصحیح آنها از وظایف مربیان است.رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نیز در سیرهی اجتماعی مسلمان تأکید بسیاری بر روابط مؤمنانه داشتند:«من فرّج عن مسلم کربة فرّج الله عنه بها کربة مـن کـرب یوم القیامه»(همان،ج 6،4444)؛یعنی کسی که از مسلمانی گرهی بگشاید، خداوند به موجب آن،گرهی از گرههای روز قیامت را از او میگشاید.
1-6)اصل یک(از مبنای ششم):عدالت
این اصل بیانگر آن است که نمیتوان با تـمامی افـراد مختلف رابطهی تربیتی یکسانی برقرار کرد،بلکه باید موازنهای بین نوع شخصیت و رفتار او با عملکرد تربیتی مربی به وجود آید.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خطاب به حضرت علی عـلیه السـّلام،سـه چیز را
روشهای تربیتی
در این اصل روشهای اسـتنتاج شـده عبارتند از:
1-1-6)برابری افراد در برابر قانون
در نظام اسلامی تمامی افراد در برابر قانون الهی برابر هستند و هیچ کس حق تعدی و تـجاوز و ظـلم نـدارد.در این نظام حتی امامان و رهبران جامعه نیز استثناء نیستند.پیـامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دربارهی صفات مؤمن فرمودهاند:«لا یجور و لا یعتدی» (مجلسی،ج 76،013)؛یعنی نه ستم میکند و نه تجاوز.او حتی بـا دشـمنش بـه رعایت حق میپردازد:«و لا یردّ الحق علی عدوّه»(همان،142)؛یعنی و در مقابله بـا او حـق را پایمال نمیکند.
2-1-6)تکلیف به قدر وسع
خداوند به اندازهی وسع مخاطبین سخن گفته و به آنها بـیشتر از وسـعشان تـکلیف نمیکند:
(بقره،682).پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نیز خـود را ایـنگونه تـوصیف میکند:
(همان،491)؛ما انبیا فرمان یـافتهایم کـه بـا مردم به اندازهای عقل آنان سخن بگوییم.
3-1-6)معیار قرار دادن خود
پیامبر اکرم صـلّی اللّه عـلیه و آله فرمودهاند:«دادگرترین مردم کسی است که آنچه را برای خودش خوشایند آمد،آن را برای مـردم بـپسندد،و بـرای مردم همان را ناخوشایند بداند که برای خودش خوشایند نیست».(کرمی فریدنی،4831،191).
اصل مسؤولیت بیانگر آنست که«باید مقاومت فرد را در قبال شرایط افزایش داد و او را چـنان گـرداند کـه به جای پیروی از فشارهای بیرونی از الزامهای درونی تبعیت کند.این پیروی از الزامهای درونی را احساس مـسؤولیت یـا احساس تکلیف مینامیم»(باقری،4731،501).پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این مورد فرمودهاند: «کـسی کـه نـسبت به امور مسلمانان احساس مسؤولیت نکند از مسلمانان نیست» (کلینی،بیتا،ج 2،361).
روشهای تربیتی
در این اصل روشـهای اسـتنتاج شـده عبارتند از:
1-2-6)ابتلاء
خداوند در مقام تربیت انسان،او را امتحان کرده،و به بلا دچار مـیسازد. تـنگدستی،غنا،فقر،دشواری،راحتی و...از انواع بلایایی است که انسان بایستی در برابر آنها صبر و شکر کند:
(انبیاء،53).مربی با روبرو کردن متربی با سختیها و خوشیها بـه تـربیت وی میپردازد،پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:«چـون گـرفتاران را دیـدید خدا را شکر کنید و به آنها نشنوانید(آهـسته بـگویید)،زیرا اندوهگینشان میسازید»(کلینی،بیتا،ج 3،451).
2-2-6)دلسوزی در مدیریت مسلمین
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فـرمودهاند:«هـرکسی کاری از کار مدیریت و زمامداری جـامعهی مـسلمان را به دسـت گـیرد و در کـار آنان بسان کار خود دل نسوزاند و احـتیاط بـه خرج ندهد بوی دلاویز بهشت را نخواهد شنید(کرمی فریدنی،4831،191).
3-6)اصل سه(از مـبنای شـشم):اخوت
خداوند در قرآن بیان میدارد کـه مؤمنان همیشه با یـکدیگر بـرادرند:
(حجرات،01).رسـول خـدا صلّی اللّه علیه و آله نیز بر اهمیت این اصل تأکید بسیارداشتهاند:«من زار اخاه فـی بـیته،قال اللّه له:انت ضیفی و زائری،علیّ قـراک و قـد اوجـبت لک الجنه بحبّک ایـّاه»(کـلینی،بیتا،ج 3،652)؛یعنی هرکس بـرادرش را در مـنزلش زیارت کند،خداوند به او میفرماید:تو مهمان و زائر منی و پذیرائیت بر من است،من بـه خـاطر دوستی تو نسبت به او بهشت را بـرایت واجـب ساختم.
روشـهای تـربیتی
روشـهای استنتاج شده در این اصـل عبارتند از:
1-3-6)خدمت به خلق
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودهاند:«سودمندترین مردم برای مردم محبوبترین آنـان نـزد خداوند است»(کلینی،بیتا،ج 2،461).همچنین فـرمودهاند:«هـر مـسلمانی کـه بـه جماعتی از مسلمین خـدمتگذاری کـند،خدا به شمارهی آنها در بهشت به او خدمتگذار میدهد»(همان،ج 3،692).
2-3-6)همدردی با دیگران
واضحترین کلام در این مـورد ایـن قـول پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله است:«آن کـس کـه سـیر بـخوابد و هـمسایهاش گـرسنه باشد به رسالت من ایمان ندارد»(کلینی،بیتا،ج 2، 766).
3-3-6)همکاری در امور روزمره
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله همیشه در تمامی امور با دیگران همکاری میکرد و هیچگاه سطح خود را از دیگران جـدا نمیپنداشتند.ایشان فرمودهاند:«کسی که نسبت به امور مسلمانان احساس مسؤولیت نکند از مسلمانان نیست»(کلینی،بیتا،ج 2،361).
4-6)اصل چهار(از مبنای ششم):مشورت
خداوند به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد:
(آل عمران،951).در جای دیگری به آن حضرت توصیه میکند:
(شوری،83).مهمترین تجربهی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در این خصوص،درمشورتهای جنگی(مانند جنگ خندق)معروف است.رسول خدا صـلّی اللّه عـلیه و آله در نصیحتی به حضرت علی صلّی اللّه علیه و آله میفرمایند:«لا مظاهرة احسن من المشاورة»(ابن شعبه حرّانی،9631،7)؛یعنی هیچ پشتیبانی بهتر از مشورت نیست.
روشهای تربیتی
روشـهای اسـتنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-4-6)اسـتفاده از عـلم دیگران
امروز روشهای نوین تعلیم و تربیت نیز بر یادگیری مشارکتی و علمآموزی تعاملی تأکید میکنند.پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در این باره فرمودهاند:«اعلم الناس مـن جـمع علم الناس الی علمه»(کـرمی فـریدنی،4831،38)؛یعنی داناترین مردم کسی است که دانش دیگران را بر دانش خود بیفزاید.بنابراین در این مسیر هرگونه حرکت انفرادی منجر به انحراف یا شکست خواهد شد.
جدول شماره 6:مبنای تربیتی وجـود رابـط و اصول و روشهای تربیتی آن از دیدگاه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
به منظور بحث و نتیجهگیری پیرامون یافتههای پژوهش با ذکر مجدد ماهیت و عدم امکان تفکیک یافتههای سـه سـؤال اصلی پژوهـش،به جهت پرهیز از تکرار مطالب،در اینجا سعی شده است با اتکا به شش مبنای تربیتی به دسـت آمده، مجموعهی اصول تربیتی و همچنین روشهای حاصله از تحلیلهای انجام شده در هـر اصـل،بـه نحو انسجام یافته بحث و ارائه شود.
1)از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مبنای تربیتی فطرت،در اصل تذکر،روشـهای تـربیتی شامل موعظه،بیان قصه،و یادآوری نعمتها و در اصل بندگی خدا، روشهای تربیتی شامل اهـمیت دادن بـه نـماز،و خشنودی به قضا و حکم خدا بوده است.
2)از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مبنای تربیتی عـقلانیت،در اصل تعقل،روشهای تربیتی شامل پرسش و پاسخ،گفتوگو،ذکر مثل،مبارزه با خـرافات و قشریون، و ارزش دادن بـه عـلم و علمآموزی و در اصل نظم و انضباط،روشهای تربیتی شامل مراقبت از صفوف نماز،و تقسیم ساعات شبانهروز بوده است.
3)از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مبنای تربیتی کرامت،دراصل عزت،روشهای تربیتی شامل تغافل،گذشت در عـین قدرت،و ارزش دادن به کار و کارگر و در اصل استقلال،روشهای تربیتی شامل کار و تلاش،و قناعت بوده است.
4)از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مبنای تربیتی جذبهی حسن و احسان،در اصل زیبایی و آراستگی،روشهای تربیتی شامل آراسـتن ظـاهر،و فصاحت زبان و کلام و در اصل محبت،روشهای تربیتی شامل نیکی به همگان و نوازش فرزندان و در اصل پرهیز از خشونت،روشهای تربیتی شامل نهی از رفتار تند با کودکان بوده است.
5)از منظر پیامبر اکرم صـلّی اللّه عـلیه و آله در مبنای تربیتی نقایص ذاتی انسان،در اصل مدارا، روشهای تربیتی شامل تصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام،مرحلهای نمودن تکالیف،و سعهی صدر در مقابل مخالفان و در اصل عدم تکلف،روشهای تـربیتی شـامل آسانگیری و در اصل استقامت،روشهای تربیتی شامل صبر در مصیبت،صبر در طاعت،و صبر از گناه بوده است.
6)از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله در مبنای تربیتی وجود رابط،در اصل عدالت، روشهای تربیتی شامل بـرابری افـراد در بـرابر قانون،تکلیف به قدر وسـع،و مـعیار قـرار دادن خود و در اصل تکلیف و مسؤولیت،روشهای تربیتی شامل ابتلاء و دلسوزی در مدیریت مسلمین و در اصل اخوت،روشهای تربیتی شامل خدمت به خلق،همدردی بـا دیـگران و هـمکاری در امور روزمره و در اصل مشورت، روشهای تربیتی شامل اسـتفاده از عـلم دیگران بوده است.
در مجموع میتوان گفت که به دلیل جامعیت عملکرد پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و ریشه در وحی داشتن سـیرهی وی و نـیز اسـوه بودن آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله برای تمام مسلمین، مبانی،اصـول و روشهای تربیتی اتخاذ شده از سیره آن حضرت صلّی اللّه علیه و آله میتواند در ایجاد یک ساختار قوی و نظاممند برای تـعلیم و تـربیت کـشور اسلامی ما بسیار مؤثر و راهگشا باشد.ضمنا چون نتایج پژوهشی حـاضر تـبیین نظری مبانی،اصول و روشهای تربیت اسلامی از منظر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میباشد،بدیهی است برای اسـتفاده از نـتایج ایـن پژوهش و پژوهشهای مشابه در تعلیم و تربیت کشور باید دستاندرکاران و برنامهریزان با آگاهی از نـتایج پژوهـش حـاضر و سایر پژوهشهای از این قبیل به تدوین استراتژی راهبردی و برنامههای مناسب آموزشی و درسی همسو بـا آنـها پرداخـته و فعالیتهای آموزشی را چنان برنامهریزی نمایند که ضمن تسهیل فرایند یادگیری برای دانشآموزان،این فـعالیتها مـحملی برای تحقق انسانیت حقیقی دانشآموزان به معنای انسان اسلامی باشند و نیز مربیان و مـعلمان مـیتوانند بـا الگو قرار دادن سیرهی ائمه اطهار علیهم السّلام،به عنوان برترین مربیان عالم،نقش کـلیدی خـود در تعلیم و تربیت را به نحو احسن ایفا نمایند.
1)قرآن کریم.
2)ابن شـعبه حـرانی،حـسن بن علی بن الحسین(9631)،تحف العقول من آل الرسول،ترجمهی آیت اللّه کمرهای،قم،انتشارات اسلامیه.
3)الصـفّار،سـالم(3831)،سیره پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در رهبری و انسانسازی، ترجمهی غلامحسین انصاری،تهران،شرکت چـاپ و نـشر بـین الملل.
4)المتقی،علی بن الحسام الدین(9041 هـ)،کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال،بیروت،مـؤسسة الرسـاله.
5)بـاقری،خسرو(4731)،نگاهی دوباره به تربیت اسلامی،چاپ چهارم، تهران،انتشارات مدرسه.
6)حـر العـاملی،محمد بن الحسن(7631)،وسایل الشیعه،چاپ ششم،تهران، کتابفروشی اسلامیه.
7)حسینی زاده،سید علی(4831)،سیره تربیتی پیـامبر صـلّی اللّه علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام، جلد چهارم(نگرشی بر آموزش بـا تـأکید بر آموزشهای دینی)،چاپ دوم،قم، مؤسسهی پژوهـشی حـوزه و دانـشگاه.
8)حسینیزاده،سید علی(2831)،سیره تربیتی پیامبر صـلّی اللّه عـلیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام، جلد دوم(تربیت فرزند)،چاپ سوم،قم،مؤسسهی پژوهشی حـوزه و دانـشگاه.
9)داوودی،محمد(3831)،سیره تربیتی پیامبر صـلّی اللّه عـلیه و آله و اهل بـیت عـلیهم السـّلام، جلد دوم(تربیت دینی)،قم،مؤسسهی پژوهـشی حـوزه و دانشگاه.
(1)دلشاد تهرانی،مصطفی(2731)،سیره نبوی(منطق عملی)،دفتر اول (سیره فردی)،تـهران،سـازمان چاپ و انتشارات.
11)رهبر،محمد تقی،رحـیمیان،محمد حسن(0831)،اخلاق و تـربیت اسـلامی،چاپ هفتم،تهران،سمت.
21)شـریعتمداری،عـلی(4631)،اصول و فلسفه تعلیم و تربیت،تهران، امیر کبیر.
41)شکوهی،غـلامحسین(8731)،مـبانی و اصـول آموزش و پرورش، مشهد،آسـتان قـدس رضوی.
51)کرمی فریدنی(عـلی(4831)،نـهج الفصاحه،پرتوی از پیام پیامبر،قم، انتشارات حلم.
61)کلینی،محمد بن یعقوب(بیتا)،اصول کـافی،تـرجمه و شرح جواد مصطفوی،تهران،نشر اهـل البـیت.
71)محمدی ریـشهری،مـحمد(2631)،مـیزان الحکمه،قم،دفتر تـبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
81)محمدی ری شهری،محمد(9731)،گفتوگوی تمدنها در قرآن و حدیث،ترجمهی محمد علی سـلطانی،قـم،دار الحدیث.
91)مجلسی،محمد باقر(3041 هـ)،بـحار الانـوار،بـیروت،مـؤسسة الوفـاء.
02)نصری،عبد اللّه(6731)،مـبانی رسـالت انبیاء در قرآن،تهران،سروش.