■ نـماز باران
و هو الّذی ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هـو الولیـ الحـمید(شوری:82)
و اوست کسی که باران را-پس از آنکه[مردم]نومید شدند-فرود میآورد و رحمت خویش را میگسترد و هموست سرپرست سـتوده.
قرآن مجید در آیات متعدد به نزول باران،منافع آن و اینکه آمدن آن به فرمان خـداست اشاره دارد،و از آیاتی،استفاده مـیشود کـه نیامدن باران در اثر گناه و نافرمانی مردمان است و اگر مردم به راه ایمان و تقوا میرفتند باب برکات آسمان و زمین به روی آنها گشوده میشد.
و لو أنّ أهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السـّماء و الأرض ولکن کذّبوا فأخذناهم بما کانوا یکسبون
(اعراف:69)
اگر مردم شهر ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان میگشودیم،ولی تکذیب کردند.پس به[کیفر]دستاوردشان[گریبان]آنان را گرفتیم.
و نیز آیات شریفه یادآور مـیشود کـه اگر مردم برگردند و استغفار کنند باز رحمت الهی شامل حالشان میشود:
فقلت استغفروا ربّکم إنّه کان غفّارا،یرسل السّماء علیکم مدرارا
(نوح:01-11)و گفتم:از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده اسـت،تـا برای شما از آسمان باران پی در پی فرستد.
احادیث و سخنان پیشوایان معصوم نیز نشانگر این است که اگر بندگان نافرمانی نکنند و راه معصیت در پیش نگیرند از باران رحمت الهی برخوردار خواهند شد.و چنانچه در اثـر گـناه گرفتار خشکسالی و کمبود باران شدند باز هم اگر رو به خدا آورند،استغفار کرده و از گناهان پرهیز کنند،خدای مهربان و توبهپذیر بندگان را مشمول عنایت خود قرار داده باران رحمت خویش را به سـوی ایـشان گـسیل میدارد.
مـرحوم علامه مجلسی قدس سره فرموده است: در نظر علمای،ما استحباب طلب باران هنگام نیاز به آن از درگاه ایزد مـنّان اجـماعی اسـت. سپس دربارهء نماز باران از علاّمه حلی نقل میکند:که جـز ابوحنیفه کسی در استحباب آن تردید نکرده است زیرا ابوحنیفه فقط دعا را مستحب دانسته است.1
طلب باران در زمان حـضرت مـوسی عـلیهالسلام
روایت شده که بنیاسرائیل دچار خشکسالی شد و حضرت موسی علیهالسلام چـند مـرتبه تقاضای باران کرد؛اما باران نیامد.خداوند متعال وحی کرد که من دعای تو و همراهان تـو را مـستجاب نـمیکنم در حالی که میان شما سخن چینی هست که بر کار خود اصـرار دارد.
مـوسی کـلیم(ع)عرض کرد:پروردگارا!این سخن چین کیست؟تا او را از میان خود بیرون کنیم. خطاب شد:ای موسی!مـن شـما را از سـخن چینی باز میدارم آنگاه خود سخن چینی کنم؟ از این رو همه بنیاسرائیل بدون استثنا توبه کـردند و در نـتیجه باران رحمت الهی بر ایشان نازل شد.2
طلب باران در عصر حضرت سلیمان عـلیهالسلام
از امـام صـادق علیهالسلام روایت شده که روزی حضرت سلیمان علیه السلام با اصحاب خود برای طلب بـاران بـیرون آمدند.در میان راه مورچهای را دید که دست نیاز به درگاه الهی بلند کرده
مـیگوید:خـداوندا مـا از مخلوقات تو هستیم و از روزی تو بینیاز نیستیم.ما را به جهت گناهان بنیآدم هلاک نگردان.
حضرت سـلیمان بـه همراهان فرمود:برگردید که به وسیله[دعای]دیگران سیراب شدید.3
طلب باران توسط عـبدالمطّلب
مـرحوم مـجلسی نوشتهاند: در بعضی کتب معتبره مذکور است که در طفولیت حضرت رسول صلی الله علیه و آله خشکسالی عـظیم بـه هـم رسید و چندین سال بر ایشان باران نبارید.پس رقیقه دختر صیفی در خـواب دیـد که هاتفی صدا زد که:ای گروه قریش!پیغمبری در میان شما به هم رسیده است، مبعوث خواهد شـد و بـه برکت او رحمت و فراوانی و آبادانی برای شما حاصل است. عبدالمطّلب را بطلبید تا فـرزند زادهـء خود را شفیع گرداند و دعا،کند تا خـدا بـاران دهـد شما را.
پس عبدالمطّلب حضرت رسول صلی الله علیه و آلهـ را بـر دوش گرفته بر کوه ابوقبیس بالا رفت و اکابر قریش بر گرد او جمع شدند دعـای بـاران خواندند و در همان ساعت از برکات آنـ حـضرت بارانی ریـخت کـه سـیلاب از شعاب مکّه روان شد.4
گویا ابوطالب عـموی آن حـضرت در مدیحه مشهور خود: و ابیض یستسقی الغمام بوجهه «سپیدرویی که به وجاهت او طـلب بـاران میشود»به این جریان اشاره دارد.
رسـول خدا صلی الله عـلیه و اله و طـلب باران
روایات بسیاری در رابطه بـا دعـا یا نماز باران توسط حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد شده است.
لازم اسـت یـادآوری شود که از این نقلها اسـتفاده مـیشود اولا طـلب باران از سوی آنـ حـضرت در دفعات متعدد اتفاق افـتاده و ثـانیا گاهی به صورت دعا و گاهی با بجای آوردن نماز و قرائت خطبهء مشتمل بر دعا بـوده اسـت. 1387
اینک چند نمونه از این روایات:
1.بـخاری از انـس بن مـالک روایـت کـرده است که روز جمعهای در حـالی که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله روی منبر استاده و مشغول خواندن خطبه بودند مردی از در رو به رو وارد شـد و عـرضه داشت:سا رسول اللّه چهارپایان هلاک شـدند و راهـها بـسته شـده اسـت دعا کن خـداوند بـاران بر ما نازل کند.حضرت دستها را بلند کرد و گفت:اللّهم اسقنا،اللهم،اسقنا اللهم اسقنا یـعنی خـداوندا مـا را سیراب کن.
انس میگوید:سوگند به خـدا در آسـمان ابـری،لکـهای و چـیزی نـمیدیدیم و میان ما و کوه سلع خانه و ساختمانی مانع نبود که ناگهان از پشت کوه سلع ابری همانند سپر سر کشیده و چون به وسط آسمان رسید گسترده شد و شروع بـه باریدن کرد.باز انس سوگند میخورد که شش روز آفتاب را ندیدیم تا روز جمعه که حضت مشغول خطبه بود.مردی از در وارد شد و عرضه داشت:سا رسول الله!اموال نابود شدند و راهها بسته شد،دعـا کـن خداوند باران را باز دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله دستها را بلند کرد و گفت:خداوندا!به اطراف ما نه بر ما، خداوندا بر بیشهها و کوهها و درهها و محل رویش گیاهان.در نتیجه باران قـطع شـد و ما از مسجد بیرون آمدیم و در هوای آفتابی راه پیمودیم.5
2.ابن هشام آورده است که مردم مدینه با قحطی مواجه شدند و به حضور پیامبر عظیم الشأن آمـده شـکایت کردند،حضرت بالای منبر رفـت و طـلب باران نمود.چیزی نگذشت که بارش باران آغاز شد.به گونهای که اهالی آمدند و این دفعه از غرق شدن شکایت کردند. حضرت این گونه دعـا نـمودند:اللّهم حوالینا و لا علینا یـعنی خـداوندا به اطراف ما نه بر ما.بعد از این دعا از شهر مدینه کنار رفت و مانند اکلیل اطراف شهر را احاطه کرد.
رسول خدا صی الله علیه و آله فرمود:اگر ابوطالب امروز حاضر بود خـشنود مـیشد.برخی از اصحاب گفتند:یا رسول اللّه شاید منظورتان این شعر ابوطالب است.
و ابیض یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للارامل
«سپیدرویی که به وجاهت او طلب باران میشود کسی که پناهگاه یـتیمان و بـیوه زنان اسـت».
حضرت فرمود:بلی.6
3.در صحیح بخاری آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله برای طلب باران به مصلّی رفـت.رو به قبله ایستاد و عبای خود را برگرداند و دو رکعت نماز به جای آورد.7
طـلب بـاران بـا توسل به قبر پیامبر صلی الله علیه و اله
اویس به عبدالله میگوید:مردم مدینه دچار خشکسالی سختی شدند و بـه عـایشه شکایت بردند.عایشه گفت:به قبر پیامبر توجّه کنید و روزنهای از فراز آن بـه سـوی آسـمان باز کنید.به طوری که میان قبر و آسمان هیچ سقفی نباشد.مردم چنین کردند.پس آسـمان بارید و گیاهان رویید و شتران فربه شدند.8
طلب باران با توسل به عموی پیـامبر
انس روایت کرده هـنگامی کـه مردم دچار کم بارانی میشدند عمر بن خطاب با توسل به عباس بن عبدالمطّلب عموی پیامبر،طلب باران میکرد و چنین میگفت: اللّهم إنّا کنّا نتوسّل إلیک بنبینّا صلّی اللّه علیه و سلّم فـتسقینا و إنّا نتوسل إلیک بعمّ نبیّنا فاسقنا.
یعنی خداوندا ما به وسیله پیامبرمان به تو متوسل میشدیم،ما را از باران رحمت خود برخوردار میکردی،و اکنون به وسیله عموی پیامبرمان به تو متوسل شـدهایم پس مـا را سیراب کن! انس میگوید:و بدین گونه باران میآمد و مردم سیراب میشدند.9
طلب باران توسط امیرمؤمنان علیه السلام
در نهج البلاغه دو خطبهء مشتمل بر دعا و یک دعا دربارهء استسقا و طلب باران آمـده اسـت که با بعاراتی زیباو مضمونی والا طلب باران را از درگاه احدیت دارند.01علاوه بر آن خطبهء کاملی برای نماز باران از آن حضرت نقل شده است.11
دعای باران توسط حسنین علیهما السلام
نقل شـده عـدهای از اهل کوفه نزد امام امیرالمؤمنین علیه السلام آمده و از کمبود باران شکایت کردند. آن،حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام را فراخواند،نخست به امام حسن علیهالسلام
فرمود برای ما دعـایی بـرای طـلب باران بخوان.امام حسن دعـایی نـیکو کـردند سپس امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسین فرمود:دعا کن.امام حسین نیز دعایی همانند امام حسن با الفاظ و معانی زیـبا خـواندند.چـون حسنین علیهما السلام از دعا فارغ شدند خداوند تـبارک و تـعالی برای مردم از آسمان باران فراوانی فرو ریخت.21
آمدن باران به دعای امام سجاد علیه السلام
نقل شده که گـروه عـابدان بـصره امثال ایوب سجستانی،صالح مروی،عتبه علاّم،حبیب فارسی،رابـعه،سعدانه و دیگران برای انجام حج عازم مکه شدند.در آنجا به جهت خشکسالی با کمبود آب و تشنگی و ناراحتی مـردم مـواجه شـدند.مردم مکه و حاجیان از آنها خواستند تا باران طلب کنند.
عابدان بـصره کـنار کعبه آمده بعد از طواف با خضوع و ناله باران طلب کردند دعایشان مستجاب نشد.ناگهان دیدند جـوانی مـحزون بـه سوی کعبه آمد.طواف کرد و سپس صورت را به طرف آنها گرداند و تـک تـک آنـان را نام برد و فرمود:آیا در میان شما یک نفر نبود که خدای رحمان او رادوست داشـته باشد؟
گـفتند:ایـ جوان ما وظیفه دعا داریم و اجابت از خداست.
فرمود:از کعبه دور شوید.اگر در میان شما یـک نـفر محبوب خدا بود دعایش مستجاب میشد.آن گاه خود کنار کعبه آمد.سجده کـرد و در سـجده عـرضه داشت: سیّدی بحبّک لی إلاّ سقیتهم الغیث یعنی مولای من به خاطر محبتت نسبت به مـن ایـشان را از باران رحمت خود سیراب کن. دعای حضرت تمام نشده بارانی سرشار آمد کـه گـویا آب از دهـانهء مشک میریزد.31
دعای نوزدم صحیفه سجادیه هم درباره طلب باران است که با الفاظ زیـبا و مـعانی بلند همانند دیگر دعاهای آن حضرت بیان شده است
طلب باران امـام رضـا عـلیهالسلام
از امام حسن عسکری(ع)از امام هادی(ع)از امام جواد علیهالسلام نقل شده هنگامی که مأمون حضرت امـام عـلی بـن موسی الرضا علیه السلام را ولی عهد خود قرار داد.باران نیامد.
برخی اطرافیان مـأمون و مـتعصبان گفتند:نگاه کنید از وقتی که علی بن موسی به سوی ما آمد و ولی عهد شد خـدا بـاران را از ما قطع کرد.
این سخن به گوش مأمون رسید و بر او ناگوار آمـد پس بـه امام علیه السلام گفت:باران نیامده اسـت چـه خـوب بود که دعا میکردید خداوند عزّوجلّ بـرای مـردم باران میفرستاد. امام فرمود:باشد.مأمون گفت:چه وقت دعا خواهی کرد و آن روز جـمعه بـود.امام فرمود:روز دوشنبه برای ایـن کـه رسول خـدا دیـشب در عـالم رؤیا همراه امیرالمؤمنین پیش من آمـد و فـرمود:فرزندم روز دوشنبه به صحرا برو و طلب باران کن.همانا خداوند تعالی سـیرابشان خـواهد کرد.و مردم را از دانشی که خداوند بـه تو عنایت کرده و آنـها نـمیدانند از احوالشان آگاه کن تا نـسبت بـه فضل تو و مقام تو در پیشگاه خداوند آگاه شوند.
چون روز دوشنبه شد،حضرت بـه سـوی صحرا رفت مردم نیز بـیرون آمـدند و انـتظار میکشیدند.حضرت بـالای مـنبر رفت.حمد و ثنای الهـی بـجای آورد.سپس عرضه داشت: خدایا!پروردگارا!تو حق ما اهل بیت را بزرگ داشتی.مردم نـیز چـنانکه امر کردی به ما متوسل شـدهاند و امـید به فـضل و رحـمت تـو را دارند و متوقّع احسان و نـعمت تو هستند پس بارانی شامل و نافع بدون درنگ و بدون ضرر بر ایشان نازل فرما و آغاز آن بـعد از بـرگشت مردم به منزل و محلشان باشد
امـام جـواد(ع)نـاقل حـدیث مـیفرماید:سوگند به آن کـسی کـه محمد(ص)را به حق به رسالت مبعوث کرد بادها ابرها را به آسمان کشاندند و رعد و برق بوجود آمـد.مـردم حـرکت کردند تا از باران در امان باشند.حضرت فـرمود:ای مـردم بـایستید ایـن ابـر بـرای شمانیست.این برای اهل فلان شهر است.ابرها عبور کدرند.ابر دیگر آمد باز هم با رعد و برق.مردم خواستند حرکت کنند.حضرت خطاب کرد بایستید ایـن ابر هم برای شما نیست،برای،مردم فلان دیار است و بدین گونه ده،مرتبه ابر آمد و حضرت چنین فرمود تا در نوبت یازدهم حضرت خطاب کرد ای مردم این ابری است کـه خـداوند برای شما فرستاده است.پس در برابر این تفضل خدا سپاسگزار باشید و حرکت کنید و به سوی منزل و جایگاه خود برگردید.این ابر بر شما و بالاسر شما هست تا به جایگاه خـود بـرسید.آن گاه به مقداری که سزاوار کرم الهی است بر شما فرو خواهد ریخت.مردم پراکنده شدند،تا نزدیک منازل خود رسیدند که بـاران بـه
شدت درگرفت.و در اثر آن درهها،حـوضها بـرکهها و بیابانها لبریز شد.و مردم لب به سخن گشوده گفتند:مبارک باد بر فرزند رسول خدا،کرامت الهی.
سپس حضرت به میان مردم آمدند و آنها را چـنین مـوعظه کردند:ای مردم!از خدا پروا کـنید دربـارهء نعمتهایی که به شما بخشیده و به وسیله معصیت آنها را از خود نرانید.بلکه بوسیله فرمانبرداری و شکر نعمت آنها را ماندگار کنید...41
نماز باران آیة الله العظمی خوانساری
از مواردی که نماز باران برگزار شـده و ابـواب رحمت الهی گشوده گردیده است نماز استسقایی است که مرحوم آیة الله العظمی آقای سید محمّد تقی خوانساری در قم بجای آوردند؛و هنوز هستند کسانی که شاهد این ماجرا بودهاند.از جمله حـضرت آیـة الله العـظمی نوری همدانی حضار و ناظر بودهاند که در اینجا از زبان ایشان مطلب را به طور کامل نقل میکنیم،ایشان فـرمودند: مرحوم آیة الله العظیم خوانساری نماز مغرب و عشا را در مدرسهء فیضیه اقـامه مـیکردند و نـماز را با حال مخصوص میخواندند و حدود یک ساعت طول میکشید.در سال 3631 قمری مطابق 3231 شمسی بارندگی نشده بود و آن هـنگام شـهر قم زمین زراعتی و نیز باغ فراوان داشت.یک شب بعد از نماز عشا،کـشاورزان بـه مـدرسه آمده و به حضرت آیة الله گفتند:اگر باران نیاید محصولات کشاورزی از بین میرود
آقای خوانساری فـرمودند:در بازار اعلان کنند:مردم سه روز چهارشنبه،پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرند تا نماز باران خـوانده شود،مردم سه روز روزهـ گـرفتند.روز سوم که جمعه بود برای خواندن نماز به طرف محل خاکفرج که آن زمان صحرا بود حرکت کردیم.قبل از نماز خطیب مشهور حاج میرزا محمد تقی اشراقی منبر رفت و صحبت کـرد و گفت:وظیفه ما این است که از خداوند بخواهیم بر ما باران نازل کند و ارادهء خداوند بر هر چه تعلق گیرد همان خواهد شد.و با این بیان دفع دخل مقدّر کرد.-چـنانکه هـمین مطلب را در مدرسهء فیضیه که همان ایام شبها منبر میرفتند بیان کردند-
بالاخره بعد از سخنرانی،مرحوم آیة الله العظمی خوانساری نماز باران را به جای آوردند و به سوی مسجد امام که ایشان در آنـجا نـماز جمعه اقامه میکردند برگشتیم.هنگام بازگشت برخی مردم طلبهها را مسخره میکردند که عبایتان را بلا بگیرید تا خیس و گلی نشود
آیة الله العظمی خوانساری پیش از نماز جمعه در حالی که مردم مـشغول وضـو گرفتن و آماده شدن برا نماز بودند همان طور که نشسته بودند صحبت میکردند و میفرمودند:خدا همان خداست،خدا عوض نشده است،زمین عوض نشده است.اعمال ماست که مـوجب قـطع نـعمت و رحمت میشود.سپس نماز جـمعه اقـامه شـد و برگشتیم و از باران خبری نشد.در نتیجه مرحوم آقای خوانساری شب هنگام در نماز مدرسه فیضیه دستور داد که طلبهها سه روز روزه بگیرند (فقط طلبهها)سـپس نـماز اقـامه شود.لذا ما سه روز یعنی شنبه،یکشنبه و دوشنبه را روزهـ گـرفتیم و روز دوشنبه جهت ادای نماز باران به پشت قبرستان حاج شیخ-قم نو فعلی-رفتیم در آنجا منبر دو پلهء کوچکی گـذاشته بـودند کـه آقای خوانساری بالای آن رفت و رو به قبله ایستاد و تسبیح در دست داشـت و صد مرتبه با حالت مخصوص و خشوع تکبیر گفت.سپس به طرف راست،برگشت و با همان حالت صد مـرتبه تـسبیح گـفت.بعد به طرف چپ برگشت و صد بار لا اله الاّ اللّه گفت و مرتبه آخـر رو بـه مردم صد بار الحمد للّه گفت و البته طلبهها هم تکرار میکردند.سپس با حالت تضرّع نماز و خـطبههای نـماز را بـه جا آوردند.با شروع نماز ابرها در آسمان پیدا شد و هنگام اتمام نـماز ابـرها بـه هم پیوستند و هنوز از محل دور نشده بودیم که باران شروع به باریدن کرد.تا مـا بـه ح جـره رسیدیم لباسهایمان حسابی خیس شده بود و باران بسیار شدیدی آمد به طوری که هـنگام عـصر مردم خدمت مرحوم آیة الله العظمی خوانساری رسیده و از ترس این که سیل بیاید تـقاضای تـوقف بـاران را کرده بودند.51
آداب و چگونگی نماز استسقاء
در این بخش به آداب و کیفیت نماز استسقاء مطابق آنچه حـضرت امـام خمینی قدس سره در تحریر الوسیله آوردهاند میپردازم:61
مستحب است نماز طلب باران هـنگام کـم آبـی و فرورفتن آب جویها و رودها و کاهش بارانها و دریغ آسمان از گریستن به جهت گسترش گناهان و ناسپاسی در برابر نـعمتها،اداء نـکردن حقوق،کم فروشی در کیل و وزن ستم،خیانت،ترک امر به معروف و نهی از مـنکر،نـپرداختن زکـات،حکم به غیر دستور خدا و جز اینها از چیزهایی که موجب خشم خدای رحمان و موجب نـیامدن بـاران مـیشود؛چنانکه در آیات و روایات اشاره شده است.
نماز باران همانند نماز عید فـطر و قـربان دو رکعت است و با جماعت خوانده میشود. فرادی خواندن به قصد رجاء هم اشکال ندارد.در رکعت اول بـعد از حـمد و سوره پنج تکبیر دارد که بعد از هر تکبیر قنوت دارد،و در رکعت دوم بعد از حمد و سـوره چـهار تکبیر و بعد از هر تکبیر قنوت دارد.
در قنوت هـر دعـایی خـوانده شود کافی و لیکن بهتر است مشتمل بـر درخـواست باران و تقاضای عطوفت رحمان با فرستادن باران و گشودن درهای رحمت آسمان باشد و دعـا را بـا صلوات بر محمد و آل محمّد شـروع کـنند.
نماز بـاران اذان و اقـامه نـدارد.بلکه مؤذّن بجای آنها سه مـرتبه الصـّلاة میگوید.
بهتر است این نماز در در وقت نماز عید یعنی ساعات آغاز روز بـه جـای آورند
وقتی امام از نماز فارغ شـد عبای خود را برمیگرداند بـه گـونهای که طرف راست آن بر شـانهء چـپ و طرف چپ آن بر شانه راست قرار میگیرد.سپس بالای منبر میرود؛و رو به قـبله بـا صدای بلند صد مرتبه تـکبیر مـیگوید.آنـگاه به طرف راسـت بـرگشته صد مرتبه با صـدای بـلند تسبیح میگوید و بعد از آن به طرف چپ رو کرده صد مرتبه با صدای بلند لا اله الاّ اللّه مـیگوید و در نـهایت رو به مردم کرده صد مرتبه حـمد مـیگوید: اشکالی هـم نـدارد کـه مردم همراه امام اذکـار را تکرار کنند بلکه با صدای بلند بگویند.
سپس امام دستهای خود را میگشاید و دعا میکند و مـردم نـیز همراه او دعا میکنند و در دعا،تضرع،لابـه و التـماس مـبالغه مـیکنند.
بـعد از دعا،امام خـطبه مـیخواند باز هم در تضرع،لابه و درخواست،اصرار و مبالغه میکند و بهتر است از خطبههای نقل شده از پیشوایان معصوم مـثل خـطبهای کـه از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده استفاده کـند و مـثل نـماز عـید دو خـطبه بـخواند البته دومی را به قصد رجاء.
برخی مستحبات و آداب نماز باران
حمد و سوره را با صدای بلند بخواند و سورههایی را که در نماز عید مستحب است مثل سوره اعلی و سوره الشمس را قـرائت کند
مردم سه روز،روزه بگیرند و روز سوم برای نماز بیرون روند و آن روز دوشنبه باشد و اگر ممکن نشد روز جمعه باشد
امام و جمعیّت با آرامش،وقار و خشوع به سوی صحرا بروند و برای نماز مکان پاکـیزهای را در نـظر بگیرند؛و بهتر است با حالتی که رحمت الهی را جلب میکند بیرون روند مثلا با پای برهنه باشند.
همراه خود منبر ببرند و مؤذنان در مقابل امام حرکت کنند.
پیرمردان،پیرزنان کـودکان و چـارپایان را همراه خود ببرند و کودکان را از مادرانشان جدا کنند تا گریه و زاری کنند و سبب جوشش رحمت الهی شوند
اگر دعاها مستجاب نشد بار دیگر بیرون رونـد و نـماز و دعا و تکرار کنند تا ان شـاء الله رحـمت الهی شامل حالشان گردد.و ما را نسزد که لب به اعتراض بگشاییم یا از رحمت،حق مأیوس شویم.71
پی نوشتها:
--------------
(1)-بحار الانوار،ج 19.ص 192.
(2)-جامع السعادات،ج 2،ص 772؛مولی مـهدی نـراقی،مطبعة النّجف،3831 ه.ق.
(3)-من لا یـحضره الفـقیه،شیخ صدوق،ج 1،ص 333،ح 3،چاپ دارالکتب الاسلامیه .
(4)-حیاة القلوب ج 3(تاریخ پیامبر اسلام)ص 002.علامه مجلسی،انتشارات سرور،قم،چاپ پنجم،4831 ه.ش، نیز نگاه کنید به:اسدالغایة،ج 7،ص 211،دار احیاء التراث العربی،بیروت.
(5)-صحیح بخاری،ج 2،ص 51،دار احیاء التـراث العـربی.
(6)-سیره ابن هشام،ج 1،ص 181،مکتبة محمد علی صبیح و اولاده،مصر،3831 ه.ق.
(7)-صحیح البخاری:ج 2 ص 61.
(8)-سنن دارمی،ج 1،ص 53 باب 51 ح 39.
(9)-صحیح بخاری ج 2،ص 61.
(01)-نهج البلاغة،صبحی صالح،خطبهء 511 و341 و حکمت 274.
--------------
(11)-نگاه کنید به متن خطبه همراه با ترجمه در کـتاب«خـطبههای معصومین در جـمعهها و عیدین»تألیف نویسنده، ص 401 به نقل از مصباح المتهجّد،ص 963.
(21)-نگاه کنید به:بحار الانوار ج 19،ص 223،چاپ ایران.
(31)-نگاه کنید بـه مدینة المعاجز،علامه سید هاشم بحرانی،ج 4،ص 613،موسسة المعارف الاسلامیه چاپ اول 4141 ه.ق و مـناقب آل ابـیطالب،ابـن شهر آشوب،ج 4،ص 041،کتابفروشی مصطفوی قم.
(41)-عیون اخبار الرضا ج 2،ص 561،شیخ صدوق،منشورات المطبعة الحیدریة،نجف،0931 ه.ق.
(51)-جریان نماز بـاران را حـضرت آیة الله العظمی نوری همدانی مد ظله در تاریخ شب ششم ماه رمضان 7141 ه.ق نـقل فـرمودند کـه توسط نویسنده در همان تاریخ یادداشت گردید.
(61)-تحریر الوسیله،امام خمینی،ج 1،ص 542 چاپ نجف.
(71)-همان.