■ نگاهی به یکی از تعقیبات نماز عصر و تصحیح فرازی اشتباه از آن
مقدمه
در طول تاریخ،حدیث که یکی از منابع مهم و باارزش برای دستیابی به دین الهی است باآسیبهایی چون جعل،ازبـینرفتن،نـقل به معنا،تقطیع،تصحیف واشتباهات نساخ روبهروبوده است.آسیبهایی که دامن احادیثی که از معصومین علیهم السلام صادر شده است(جعلینیست)و به دست ما رسیده است(از بین نرفته است)را گـرفته اسـت،مـیتوان به دو قسم کلیتقسیم کرد:1.آنـچه مـحتوا را تـغییر نداده است.2.آنچه محتوا را تغییر داده است.قسم دومخود به دو قسم قابل تقسیم است:الف)تغییر محتوا موجب به وجود آمـدن مـعنایی نـاسازگار باشرع نشده است.ب)تغییر محتوا موجب بهوجودآمدن مـعنایی نـاسازگار با شرع شده است.این نوشتار درصدد بررسی فرازی از یکی از تعقیبات نماز عصر است که به ظاهر حاملمعنایی نـاسازگار بـا شـرع،بلکه کفرآمیز است و مسلم است که آن فراز بدان شکل از مـعصومعلیه السلام صادر نشده است،البته پیش از آن به اختلافاتی که در نقل این تعقیب در کتب ادعیهو روایی وجود دارد میپردازیم و بـه لزوم تـصحیح مـتون روایی با روش علمی آن توجه خواهیمداد.این اختلافات و وجود چنین فرازی در ایـن دعـا درحالی است که هرچند نقل به معنایروایات با رعایت شروطی جایز دانسته شده است؛اما اهـمیت عـین الفـاظ و عبارات معصومعلیه السلام در ادعیه،اذکار و اوراد به حدی است که این مورد،از جـواز نـقل بـه معنا استثنا شدهاست.1
با توجه اینکه این دعا در مفاتیح الجنان در قسمت تعقیب نماز عـصر ذکـر شـده است و امروزهمفاتیح الجنان در میان عموم جایگاه ویژهای پیدا کرده است و افراد بسیاری دعاها را ازروی ایـن کـتاب میخوانند و علاوهبر آن،این دعا در مساجد،حسینیهها و نمازخانهها نصبمیشود،شاید تصحیح آن اهمیتی دوچندان داشـته بـاشد.
اخـتلافات در نقل تعقیب نماز عصر
یکی از تعقیبات نماز عصر دعایی است که سید ابن طـاووس در فـلاح السائل آن را از امام صادقعلیه السلام از پدرشان از سوی خدا صلی اللّه علیه و آله اینگونه نقل کـرده اسـت:
أسـتغفر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیوم ذا الجلال و الإکرام و أساله أن یتوب علیّ توبة عبدذلیل خاضع فقیر بائس مسکین مـستکین مـستجیر لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.2
این تعقیب در مصباح المتهجد،3عـدة الداعـی،4البـلد الأمین،5المصباح،6مفتاح الفلاح،7بحار-الانوار،8مستدرک الوسائل،9مفاتیح الجنان10نیز ذکر شده است،لیـکن مـیان آنـها تا حدودیاختلاف است.
1.اختلاف در بودن یا نبودن«الرحمن الرحیم»پس از«الحی القیوم»؛در مـصباح المـتهجد،البلد الأمین،المصباح،مفتاح الفلاح،بحار الانوار،مستدرک الوسائل و مفاتیح الجنان پس از«الحی القیوم»،«الرحمن الرحیم»وجـود دارد،درحـالیکه در فلاح المسائل و عدة الداعی«الرحمن الرحیم»نیست.قابل توجه است حتی بـحار الانـوار و مستدرک الوسائل که اینتعقیب را از فلاح السائل نـقل کـردهاند بـرخلاف فلاح السائل این زیادی را دارند،شاید ایـناختلاف در اثـر سهو در نقل باشد،شاید هم نسخهای از فلاح السائل که در اختیار علامهمجلسی و محدث نـوری بـوده است،اینچنین نقل کرده اسـت.
2.اخـتلاف در«ذا الجلال»و«ذو الجـلال»در مـفتاح الفـلاح و مستدرک الوسائل همچون فلاح-السائل«ذا الجـلال»ذکـر شده،لیکن در ما بقی کتب«ذو الجلال»آمده است،حتی بحارالانوار با ایـنکه ایـن دعا را از فلاح السائل نقل کرده اسـت برخلاف آن«ذو الجلال»ذکر کـردهاست.
3.بـودن یا نبودن«خاشع»پس از«خـاضع»؛تـنها درمفتاح الفلاح پس از«خاضع»در کروشه«خاشع»ذکر شده و در پاورقی به نسخهای که این زیـادی در آن هـست اشاره شده است.
4.بودن یـا نـبودن«مـسکین»در دعا؛جز در عـدة الداعـی-که واژه«مسکین»در آن در کروشهآمده اسـت و بـه نظر میرسد بهوسیله مصحح اضافه شده است-و مفتاح الفلاح در ما بقیکتب این واژه وجـود دارد.
5.بـودن یا نبودن«مستکین»در دعا،این واژه در مـصباح المـتهجد نیست،در المـصباح درکـروشه آمـده است،هرچند برای ایـن کتاب مصحح ذکر نشده؛اما به نظر میرسد دیگران آنرا اضافه کردهاند،در مستدرک الوسائل نـیز ایـن واژه در کروشه آمده است.محقق آن درپاورقی اشـاره کـرده کـه آن را از مـصدر کـتاب که فلاح السـائل بـوده اضافه کرده است.درما بقی کتب این واژه وجود دارد.
6.تقدم یا تأخر«مستجیر»نسبت به«مسکین»و«مـستکین»در تـمام کـتبی که این هر سهواژه ذکر شده«مـستجیر»مـتأخر از آنـ دو واژه اسـت،کـتب کـه یکی از دو واژه«مسکین»و«مستکین»را ذکر کردهاند نیز«مستجیر»را متأخر ذکر کردهاند،جز کتاب عدة الداعی که«مسکین»را در کروشه آورده و«مستجیر»را بر هر دو واژه«مسکین»و«مستکین»مقدمداشته است.
7.مقدم یا مـؤخر بودن«نفعا»بر«ضرا»؛به جز مفتاح الفلاح که«ضرا»را بر«نفعا»مقدمداشته در ما بقی کتب«نفعا»بر«ضرا»مقدم است.
8.مقدم یا مؤخر بودن«موتا»بر«حیاة»؛جز در عـدة الداعـی که«حیاة»را بر«موتا»مقدمداشته در ما بقی کتب«موتا»بر«حیاة»مقدم است.
این همه اختلاف در نقل این تعقیب درحالی است که عین الفاظ و عبارات و ترتیب آنها درادعیه،اذکـار و اوراد مـنقول از معصومین علیهم السلام بسیار حائز اهمیت است و برای هیچ کسایجاد کوچکترین تغییری در آنها روا نیست،شایان توجه است که این دعا تنها حدود دو سـطراست و ایـن همه اختلاف-علاوهبر وجود فـرازی بـه ظاهر توهینآمیز-در نقل آن وجود دارد؛باوجوداین،وضعیت دعاهای بلند و طولانی چه خواهد بود؟
دلیل این اختلافات مختلف چه چیز میتواند باشد؟ممکن است فرد وقتی آن را از حفظ درکتابش نـقل مـیکرده است قسمتی از آن را فراموش کـرده یـا سهوا چیزی به آن اضافه کرده باشد،ممکن است وقتی که روی مصدر،آن را در کتابش میآورده است،سهوا قسمتی از آن را جاانداخته و یا سهوا قسمتی بدان افزوده باشد،ممکن است فرد آن را با دعایی دیگر خـلط کـردهباشد و درنتیجه چیزی از این دعا کاسته و یا بدان افزوده شده است،نیز احتمال دارد که مؤلفکتاب،قسمتی را صحیح نقل کرده باشد؛اما نساخ در نسخهبرداری سهو کرده باشند.
این احتمال وجود دارد که ایـن تـعقیب با بـخشی از دعایی که درخصوص قنوت نماز باران واردشده است خلط شده باشد و برخی اشتباهات در اثر این خلط بـه وجود آمده باشد،در البلدالأمین آن بخش از دعای قنوت نماز باران اینگونه نـقل شـده اسـت:
أستغفر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیّوم الرّحمن الرّحیم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوبعلی عبد ذلیل خاضع فقیر بائس مـسکین مـستکین لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.11
از مقایسه این قسمت از دعای قنوت نـماز بـاران بـا دعای تعقیب نماز عصر به راحتی شباهتبسیار آنها به یکدیگر به دست میآید.ممکن اسـت«الرحمن الرحیم»که برخی در تعقیب نمازعصر آوردهاند در اثر خلط بین این دو دعا اشـتباها در تعقیب نماز عصر افـزوده بـاشند.در ایندعا واژه«مستجیر»ذکر نشده است و شاید سبب اینکه برخی در تعقیب نماز عصر این واژه راذکر نکردهاند خلط آن تعقیب با این دعا باشد.این دعا در المصباح12نیز ذکر شده،لیکن درآنجا«ذو الجلال»آمـده است.البته در آنجا اعراب«الرحمن الرحیم»برخلاف البلد الأمینمرفوع است؛اما محتمل است کتاب مؤلف بدون اعراب بوده باشد و این اعرابها ربطی بهمؤلف نداشته باشد.
ناگفته نماند خلط بین این دو دعـا مـحتمل است و قطعی نیست و حتی ممکن است این بخش ازدعای قنوت نماز باران عینا با تعقیب نماز عصر یکی باشد،لیکن دستیابی به نظر صحیح،
نیازمند تفحص و بررسی دقیق است.
شـاید بـرخی از اختلافات موجود در متن تعقیب نماز عصر را تا حدودی بتوان برطرف کرد،مثلا مواردی را که تنها یک یا دو کتاب با کتب دیگر اختلاف دارند را حمل بر وجود اشتباه درآن یک یـا دو کـتاب کنیم،یا از آنجا که فلاح السائل این تعقیب را با سند ذکر کرده و از دیگرکتب-غیر از مصباح المتهجد که فاقد سند است-قدیمیتر است،آن را اصل قرار دهیم؛لیکنبرای دستیابی به ظـن قـویتر و درصـورت میسور بودن دستیابی به یـقین لازم اسـت بـا روشعلمی تصحیح متون که مستلزم گردآوری نسخههای مختلف با تأکید بر نسخههای قدیمیتر ومعتبرتر است به تصحیح این تعقیب پرداخته شـود؛چـهبسا فـلاح السائل و همچنین دیگر کتبنسخههای مختلفی داشته باشند کـه خـود آن نسخهها با یکدیگر اختلاف داشته باشند،پس اکتفاکردن به متون چاپ شده،ممکن است ما را از دستیابی به نتیجه صحیح بـازدارد.
بـاتوجه بـه اهمیت تصحیح متون روایی به روش علمی آن،شایسته است دانـشمندان و اهل علمنسبت به این امر اقدام نمایند.
تصحیح فرازی از این تعقیب
در فرازی از این تعقیب آمده است:
أستغفر اللّهـ الّذی لا إله الاّ هـو الحـیّ القیّوم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوب علی توبة عبدذلیل خاضع فقیر بـائس مـسکین مستکین مستجیر لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا موتا و لاحیاة و لا نشورا.13
فراز«و أسأله»به بعد،حامل معنایی بـه ظـاهر تـوهینآمیز است،برای روشنتر شدن مطلب بهترجمه این فراز میپردازیم:«و از او(خدای سبحان)مـیخواهم کـه آنـسان که بندهای ذلیل،خاضع،فقیر،تهیدست،مسکین،فروتن،پناهخواه،که مالک سود،زیان،مـرگ،زنـدگی وبـرانگیختهشدنش نیست توبه میکند،بر من توبه کند.»
خواننده این دعا از خدای سبحان میخواهد کـه هـمانطور که بندهای ذلیل،خاضع،فقیر...کهمالک سود،زیان،مرگ،زندگی و برانگیختهشدنش نیست،تـوبه مـیکند،خـدای سبحان بر اوتوبه کند.بندهای با این صفات چگونه توبه میکند؟خواننده این دعا از خدای سـبحان مـی-خواهد که به همین شکل خدا بر او توبه کند!!!؟؟؟
واضح است که ایـنچنین درخـواست کـردن بسیار زشت و ناپسند،همراه با توهین به ذات اقدسالهی است.
بزرگانی که این دعا را به ایـن شـکل نقل کردهاند ظاهرا گمان کردهاند که فرد در این دعا می-گوید خـدایا مـن بـه سوی تو اینچنین توبه میکنم،غافل از اینکه فرد در این دعا میگویدخدایا تو اینچنین بر مـن تـوبه کـن.سید ابن طاووس پس از نقل این دعا میگوید:
...کن صادقا بقولک إنک تـتوب تـوبة عبد ذلیل فلیظهر الذل علی سؤالک و علی لسان حالک وقلت خاضع فلیکن الخضوع علی وجه مقالک و فـعالک...؛در سـخنت که همچون بندهای ذلیلتوبه میکنی راستگو باش،پس باید در خواستهات و بر زبان حـالت ذلت نـمایان شود و گفتیخاضع،پس باید سخنان و افعالت خاضعانه بـاشد...14
عـلامه مـجلسی نیز پس از نقل این دعا،این سخن را از سـید ابـن طاووس نقل کرده است،15درحالی که معنای دعا چیز دیگری است؛با ذلت،خـضوع و...بـه پیشگاه الهی توبه کردن کـجا ونـعوذ باللّه درخـواست ایـنکه خـدای سبحان اینچنین بر بندهاش توبه کـند کـجا!!؟؟
ضمیر«ه»در«اسأله»به خدای متعال برمیگردد و فاعل«یتوب»نیز خدای سبحان اسـت،هـمچنین توبه خدای متعال بر بندهاش بـا حرف جر«علی»مـتعدی مـیشود و توبه بنده به درگاهالهی بـا حـرف جر«الی»متعدی میشود.راغب معنای توبه خدای متعال بر بنده را قبول توبهبنده دانـسته اسـت.16در تاج العروس تمام معانی ذیـل بـرای تـوبه خدای متعال بـر بـنده صحیحدانسته شده است:16در تـاج العـروس تمام معانی ذیل برای توبه خدای متعال بر بنده صحیحدانسته شده است:1.برگشت خـدای تـعالی بر بنده با مغفرت؛2.موفق کـردن بـنده به تـوبه؛3.بـرگشت خـدای متعال به بنده از تـشدید به تخفیف؛4.برگشت خدای سبحان بر بنده با فضل و&%01513NOHG015G%
قبولش.17
در اینکه شکل صحیح این فـراز چـگونه بوده است ممکن است نظرات مـختلفی مـطرح شـود،مـانند ایـنکه حرف جرد در ایـنجا«الیـ»بوده که سهوا به«علی»مبدل شده است.در پاسخ به ایننظر باید توجه داشت همانطور کـه گـفتیم ضـمیر«ه»در«اسأله»به خدای متعال برمیگردد وفاعل«یـتوب»نـیز خـدای تـعالی اسـت،بـاوجوداین با صرف تغییر حرف جر«علی»به«الی»متن صحیح این دعا به دست نمیآید؛علاوهبر این ضمیر«ی»در«علیّ»نیز به بنده برمی-گردد.
بعید نیست وجه صـحیح این باشد که«علیّ»که مرکب از حرف جر و ضمیر«ی»است در اصل«علی»حرف جر بدون ضمیر بوده است و همچنین«توبة»زائد است که اشتباها وارد متن دعاشده است،در این صورت معنای دعـا صـحیح و بیاشکال خواهد بود؛اشتباه موجود در دعا نیزممکن است از جانب راوی یا نساخ صورت گرفته باشد.فرازی از دعای قنوت نماز باران کهشبیه این تعقیب است میتواند مؤید این نظر باشد،در آن فـراز آمـده است:
أستففر اللّه الّذی لا إله إلاّ هو الحیّ القیّوم الرّحمن الرّحیم ذا الجلال و الإکرام و أسأله أن یتوبعلی عبد ذلیل خاضع فقیر بائس مسکین مستکین لا یملک لنفسه نفعا و لا ضرّا و لا مـوتا و لاحـیاة و لا نشورا.18
در این دعا«توبة»وجـود نـدارد و حرف جر«علی»نیز با ضمیر متکلم«ی»ترکیب نشده است،فرد در این دعا از خدای متعال میخواهد که بر بندهای ذلیل،خاضع،فقیر...که مـالک سـود،زیان،مرگ،زندگی و بـرانگیختهشدنش نـیست-که مرادش خودش است-توبه کند؛واضحاست که این معنا با معنایی که در تعقیب نماز عصر بود کاملا متفاوت است.
قابل توجه است که دعای قنوت نماز باران در المصباح کـفعمی بـدین شکل ذکر شده است:
...و أسأله أن یتوب[علیّ توبة]علی عبد ذلیل خاضع...19
آنچه در کروشه آمده است بهنظر میرسد از مؤلف نیست و دیگران اضافه کردهاند و عبارت دراینجا نیز«یتوب علی عبد»است،احتمالا فـردی کـه کروشه را اضـافه کرده است این دعا را بادعای تعقیب نماز عصر یکی پنداشته است و به جای اینکه آن دعا را با ایـن دعا تصحیح کند،این دعا را با آن تعقیب مخدوش ساخته است!؟البته بـا ایـن اضـافه معنای این دعا همچون دعایتعقیب نماز عصر دارای اشکال و توهینآمیز نشده،بلکه معنا صحیح است؛زیرا در ایـن دعـا برخلاف دعای تعقیب بین«توبة»و«عبد»،حرف جر«علی»اضافه وجود دارد و معنا ایـن اسـت:
...و از او(خـدای متعال)میخواهم که آنگونه که بر بندهای ذلیل،خاضع...توبه میکند،بر منتوبه کند.
روشـن است که این معنا بیاشکال است؛اما لازم است که دعاها همانطور که وارد شـده است،خوانده شود.البـته اگـر در تصحیح این دعا با روش علمی آن،مشخص شود که در اصل دعا بهاین شکل بوده است،روشن است که این دعا را باید به همین شکل خواند.
همچنین بحار الانوار20و مستدرک الوسائل،21دعای قـنوت نماز باران را به نقل از البلد الأمینو المصباح ذکر کردهاند،لیکن اینچنین نقل کردهاند:
...و أسأله أن یتوب علیّ توبة عبد ذلیل خاضع...
چنانکه روشن است این فراز را مانند آنچه در تعقیب نماز عصر بـود ذکـر کردهاند،احتمالا علامهمجلسی و محدث نوری این دعا را با دعای تعقیب نماز عصر یکسان پنداشتهاند و به جایاینکه دعای تعقیب را تصحیح و اصلاح کنند این دعای قنوت را نیز مخدوش ساختهاند.
پینوشتها:
(1).ما مـقامی،عـبد اللّه،مقباس الهدایه فی علم الدرایه،ج 3،ص 250.
(2).ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،ص 201.
(3).طوسی،محمد بن الحسن،مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد،ج 1،ص 75.
(4).ابن فهد حلی،احمد بن محمد،عـدة الداعـی و نجاح الساعی،ص 266.
(5).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 20.
(6).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،المصباح لکفعمی،ص 35.
(7).شیخ بهایی،محمد بن حسین،مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة مـن الواجـبات و المـستحبات،ص 198.
(8).مجلسی،محمد باقر بن مـحمد تـقی،بـحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 83،ص 82-83.
(9).نوری،حسین بن محمد تقی،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،ج 5،ص 121.
(10).قمی،عباس،کلیات مفاتیح الجنان،ص 37.
(11).کفعمی،ابـراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 166.
(12).کفعمی،ابراهیم بن عـلی عـاملی،المصباح للکفعمی،ص 416.
(13).ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،ص 201.
(14).همان.
(15).مجلسی،محمد باقر بن محمد تقی،بـحار الأنـوار الجـامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 83،ص 8.
(16).راغب أصفهانی،حسین بن محمد،مفردات ألفـاظ القرآن،ذیل ماده«توب».
(17).حسینی زبیدی،محمد مرتضی،تاج العروس من جواهر القاموس،ذیل ماده«توب».
(18).کفعمی،ابـراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،ص 166.
(19).کفعمی،ابراهیم بن علی عاملی،المصباح للکـفعمی،ص 416.
(20).مـجلسی،محمد باقر بن محمد تقی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ج 89،ص 339-340.
(21).نوری،حسین بن محمد تـقی،مـستدرک الوسـائل و مستنبط المسائل،ج 6،ص 183.
{E1.ابن فهد حلی،احمد بن محمد،عدة الداعی و نـجاح السـاعی،مـصحح:احمد موحدی قمی،دار الکتبالإسلامی،اول،1407 ق.
2.ابن طاووس،علی بن موسی،فلاح السائل و نجاح المسائل،بـوستان کـتاب،قـم،اول،1406 ق.
3.حسینی زبیدی،محمد مرتضی،تاج العروس من جواهر القاموس،مصحح:علی هلالی،علی سـیری،دار الفـکر،بیروت،اول،1414 ق.
4.راغب أصفهانی،حسین بن محمد،مفردات ألفاظ القرآن،محقق:صفوان عدنان داوودی،دار القـلم-الدار الشـامیة،بـیروت-دمشق،اول،1412 ق.
5.شیخ بهایی،محمد بن حسین،مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة من الواجـبات و المـستحبات،نشردار الأضواء،بیروت،اول،1405 ق.
6.طوسی،محمد بن الحسن،مصباح المتهجّد و سلاح لامتعبّد،مؤسسة فـقه الشـیعة،بـیروت،اول،1411ق.
7.قمی،عباس،کلیات مفاتیح الجنان،مصحح:محمد رضا اشرفی،الهادی،قم،دوازدهم،1387.
8.کفعمی،ابراهیم بـن عـلی عاملی،البلد الأمین و الدرع الحصین،مؤسسة الأعلمی للمطبوعات،بیروت،اول،1418 ق.
9.کفعمی،ابراهیم بن عـلی عـاملی،المـصباح للکفعمی(جنة الأمان الواقعیة و جنة الإیمان الباقیة)،دارالرضی(زاهدی)،قم،دوم،1405 ق.
10.ما مقامی،عبد اللّه،مقباس الهـدایه فـی عـلم الدرایه،محقق:محمد رضا مامقامی،مؤسسه آل البیتعلیهم السلام،قم،اول،1411 ق.
11.مجلسی،محمد بـاقر بـن محمد تقی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،مصحح:جمعیاز محققان،دار إحیاء التراث العربی،بیروت،دوم،1403 ق.
12.نـوری،حـسین بن محمد تقی،مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،محقق:مؤسسة آل البیت علیهمالسلام،مـؤسسة آل البـیت علیهم السلام،قم،اول،1408 ق.E}