■ بررسی نحوه نهادینه سازی فرهنگ نماز در قشر نوجوانی
مقدمه
نماز به عنوان ذکر خدا به روح وروان تشنه جوان آرامش بخشيده ، اطمينان خاطر درونی را در او تقويت می کند . چون نماز اقبال بخدا ، و التجاء به اوست ، روح ايمان را زنده می سازد ، وبه جوان مي فهماند كه بجائى تكيه دارد كه انهدام پذير نيست ، و به سببى دست زده كه پاره شدنى نيست .
جوان نماز گزار هرگز دچار اضطراب ناشي از گناه نمي شود، احساسي كه بسياري از جوانان بي نماز از آن رنج مي برند اين عدم اضطراب جوان نماز گزار نتيجه و ثمره ارتباط او با خالق مهربان اوست . جوان نمازگزار ديدگاه خاصي به هستي دارد،ديدگاه ويژه جوانان نمازگزار به زندگي در دنيا و ثبات شخصيت آنها باعث مي شود که همواره احساس آرامش و امنيت روحي و رواني نموده ، در مقابل افت و خيزهاي غير منتظره زندگي دچار ترس و اضطراب نشوند، و در نتيجه به حذف آن گروه از تغييرات هيجاني كه سبب بهم خوردن امنيت روحي و رواني آنان است ، از زندگي خود بپردازند.
نماز، رازی است میان بنده و خدا که در این راز هم نیاز است و هم ناز؛ امروز، نیاز است و فردا، ناز؛ امروز رنج است و فردا گنج؛ امروز بارگران است و فردا روح و ریحان؛ امروز کند و کاو است و فردا کام و بازار؛ امروز رکوع و سجود است و فردا وجود و شهود.
فرهنگ هر قوم و ملیتی، آیینه تمام نمای آیین ها و رسوم، آرمان ها، عقاید و میراث ادبی و علمی آنان است. واژه فرهنگ مرکب از «فر+ هنگ» به معنای شکوه و جلال و عظمت و اقتدار است. فرهنگ عبارت است از: «مجموعه ای از آداب و سنن، رسوم، دین و مذهب، آثار رفتارهای اجتماعی که تجلیات معنوی، هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی و احساسی یک قوم اند و در طول تاریخ شکل مشخصی به خود گرفته است».
نماز به عنوان ستون دین در متن فرهنگ اسلامی و ایرانی ما نقش محوری دارد و هيچ عملي از اعمال ديني و افعال عبادي با آن قابل مقايسه نميباشد جایگاه ویژه نماز در میان سایر فروع دین، تا آن جایی است که در روایات، نماز، ستون دین معرفی شده و از اهمیت آن به تعابیر مختلفی سخن به میان آمده است. نماز از بُعد اجتماعی دارای جایگاه تربیتی ارزشمند و مهمی است؛ زیرا روابط و مناسبات انسانها با یکدیگر و ماهیت و جهتگیری جامعه را مشخص نموده و کیفیت ویژهای به آن میبخشد.
زندگی دنیای کنونی، اساساً بر مادیات استوار شده است. چنان روح مادیات، کالبد مردم را احاطه کرده که جز آن چیزی نمی شناسد. بهترین کار برای تثبیت فرهنگ نماز در جامعه و برای قرار دادن نماز در رأس کلید امور روزمره، توجه به فرهنگ عامه است.
نماز چیست
نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند که گونههای آن بر حسب شریعتهای مختلف فرق داشته است.
به دلیل اینکه حضرت ابراهیم (ع) بر پاداری نماز را هم برای خودش و هم برای فرزندش از خدای متعال طلب نمود:
«ربِّ اجْعَلْنِی مُقیمَ الصَّلاَةِ وَ مِن ذُرِّیَّتِی...»
«پروردگارا! مرا به پا دارندۀ نماز قرار ده و از فرزندانم (نیز)...»
و حضرت عیسی (ع) در گهواره از آن سخن گفت:
«و َأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا »
«و تا زمانی که زندهام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است».
جمله "و اوصانی بالصلاة و الزکاة..." اشاره به این است که در شریعت عیسی (ع) نماز و زکات تشریع شده است.
معنا و مفهوم نماز
نـمـاز در لـغت به معناى پرستش, نياز, سجود, بندگى و اطاعت, خم شـدن بـراى اظـهـار بـندگى و اطاعت و يكى از فرايض دين و عبادت مـخصوصى است كه مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا مى آورند.
نـماز يعنى خدمت و بندگى, فرمان بردارى, سر فرود آوردن و تعظيم كردن به نشانه احترام.
نماز, داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوى مخلوق با خالق است. نماز يعنى دل كندن از مـاديـات و پـرواز دادن روح; يـعـنى پا را فراتر از ديدنى ها و شنيدنى ها نهادن.
نماز و نوجوانان
نماز تسبیح اکبر و کامل ترین پاسخ به عالی ترین نیاز انسان است، نیاز به شکفتن همه قابلیت های وجود، نیاز به هم نوایی با راز و رمز آفرینش و نیاز به تقرب و توحید، این نیاز فطری ترین نیاز انسان و هموار کننده راه فلاح و کمال وجود است نماز فطری ترین پاسخ این نیاز، نماز رکن اصلی دین است و باید اصلی ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. هیچ وسیله ای مستحکم تر و دایمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست. همه انسان ها به ویژه کودکان و نوجوانان به لحاظ فطرت پاک خود به طرف دین و دستورهای دینی گرایش دارند اما ممکن است عواملی مانع از ظهور رفتارهای مذهبی در آنان شود. میل به پرستش نماز یک امری فطری است.
انسان فطرتا نیایش و نماز را دوست دارد انسان به مقتضای آن که با فطرت الهی آفریده شده و با سرشت خدایی عجین شده دارای فطرتی کمال جو و خدا خواه است و نماز متعالی ترین شکل نیایش و کامل ترین شیوه بیان نیاز به درگاه ایزد بی نیاز است. پیامبران الهی که پیام آور توحید و یکتاپرستی هستند همگی یک صدا جهانیان را به ستایش پروردگار و انجام فریضه الهی دعوت می کنند که در این میان یکی از فرائض دینی که همه ادیان به آن توجه داشتند فریضه واجب نماز است.
مهمترین ویژگی های دوره نوجوانی:
نوجوانی دوره ای است که با توجه به بازتاب رفتارها و احساسات و تمایلات و نگرش های آن می توان او را از بقیه دوره های سن جدا نمود و به عنوان وجه تمایز با همه سنین معرفی کرد. اما باید یادآور شد که جداشدن از این ویژگی ها به تناسب فرصت ها و موقعیت ها و حمایت های والدین و اجتماع ممکن است و با تأخیر و همراه با استرس بوده و یا با راحتی و نرمش قرین باشد که عمده ترین این ویژگی ها عبارتند از:
1 – میل به کنجکاوی: ورود به سن نوجوانی که مقارن با هوش انتزاعی می باشد موجب می شود که نوجوان تمایل به دستکاری و شناسایی و برخورداری از فرصت ها جدی بوده و هر پدیده موجود را در اطراف خود به دیده سؤال و کنجکاوی مورد ارزیابی قرار دهد.که از این طریق به طرح توانایی های خویش پرداخته و با آموختن ابزار وجود به خود شکوفایی می رسد.
2 – میل به حقیقت جویی: میل به دانستن حقیقت و برخورداری از صداقت در این زمینه موجب می شود که نوجوان طالب حقایق بوده و از شنیدن سخن حق متأثر شود.نوجوان در برابر حقیقت بدون مقاومت حالت پذیرش پیدا کرده و احساس آرامش می کند و در همین ارتباط است که مقام معظم رهبری در پیامی به سمینار نماز می فرمایند: « این مسئولیت سنگین، بر دوش دانشوران و آشنایان به معارف اسلامی است که نماز را به همه، بخصوص به نسل جوان بهتر بشناسانند، از کودک دبستانی تا پژوهشگر دوره های عالیف هر یک فراخور ذهن و معرفت خود می توانند راه شناختن نماز و رازهای آن قدم هایی بردارند و با نا شناخته هایی آشنا شوند.» و حقیقت جویی نوجوانان موجب اقبال به مسائل دینی شده و اعراض آنان را نماز خواندن نیز به معنای اعراض از دین نبوده بلکه به خوبی تبلیغ نشدن مسائل دینی برای آنان می باشد.
3 – میل به آرمان طلبی: آرمان طلبی نوجوانا نشانه تعلق داشت، دوست داشت، امیدوار بودن، راضی نبودن از وضعیت موجود، تنوع طلبی، تکثر طلبی بوده و نوجوانان با استفاده از قدرت ذهنی به دست آمده به ساختن آرمان هایی می پردازند که امکان وقوع و وصول آن شاید در زندگی به راحتی میسر نباشد.
4 – صفای دل: دل نوجوان خالی از همه تعلقات و خالی از همه وابطگی ها و دلبستگی های مادی بوده و بی ریاترین آرمان ها و ایده ها را در آن می پروراند. نوجوان در عشق ورزیدن به همه کس و همه چیز با صفای دل برخورد کرده و بدین سبب نیز همیشه مطلق گرایی می کند و خالصانه ترین احساسات خود را بیان می کند.
5- قدرت طلبی: نوجوان به تدریج که از دوره کودکی فاصله می گیرد و به دوره نوجوانی وارد می شود، تمایل به تثبیت خویشتن پیدا کرده و مایل است در عرصه آموختنف به شکوفاسازی توانایی های خود بپردازد. نوجوان وقتی به خودنمایی می پردازد، وقتی با استفاده از کلمات و واژه ها سعی می کند خود را به دیگران عرضه کند، در واقع تمایلات پنهانی خود را برای شناساندن و شناخته شدن بیان می دارد و از این طریق می خواهد جایگاه او را دیگران قبول کنند و این نشان از قدرت طلبی های ظریفی بوده که با استحکام توانایی های جسمی و ذهنی به صورت شفاف تر بعد ها خود را نمایان می سازد.
6 – الگو جویی: همه انسان های متعادل در مراحلی از زندگی سعی می کنند در زمینه یادگیری و آموختن از افرادی تبعیت کنند که معیارها و ارزش هایی را در آنان ملاک برتر می بینند و در این آموختن با هم حسی و درک مشترک تلاش می کنند عین رفتارهای آنان را انجام دهند. بنابراین الگو جویی برای نوجوان یک مسئله اساسی است ولی با درک مناسب این موضوع ما می توانیم مناسبترین الگو ها را به نوجوانان ارائه دهیم که از دست دادن فرصت های مناسب با بی الگویی و یا جایگزینی الگوی نا مناسب به جای الگوی مناسب می باشد که خود خسارات بی شماری را منتج می شود.
نقش معلمان و خانواده
معلمان نقطه آغاز هر تحولی در ابعاد مختلف (پرورشی- اخلاقی- دینی- علمی و ...) در دانش آموزان می باشند، آموزش و پرورش کلید فتح آینده است و معلمان فاتحان عرصه تعلیم و تربیت هستند. حال اگر معلمان در ساعات اولیه وقت نماز در صفوف نماز همراه با دانش آموزان شرکت کنند آثار مثبتی در ایجاد انگیزه نماز در رفتارهای دانش آموزان ایجاد خواهد کرد.
تقوای معلمان بهترین وسیله برای اثرگذاری در بعد روانی و رفتاری دانش آموزان است.
معلم باید در گفتار و عمل خود تقوا داشته باشد و مربیان دینی و پرورشی باید به عنوان الگوهای مذهبی در مدارس محسوب شوند و با بر پا داشتن مراسم نماز به صورت جذاب، دانش آموزان را بیشتر می توانند به سمت نماز سوق بدهند.
برپایی نماز در اول وقت، در نمازخانه های مرتب، زیبا و آغشته به فضای معنوی و معطر به عطر الهی جذبه بیشتری در خواندن او به نماز ایجاد می کند.
از آن جا که پایه های شخصیت انسان در دوران نوجوانی و جوانی شکل می گیرد و اگر انسان این دوران حساس را با موفقیت به پایان برساند آسیب پذیری او در مراحل دیگر کاهش خواهد یافت.
خانواده ها اگر در پی سلامت دینی و مذهبی فرزندان خویش هستند باید به طور مستقیم و غیر مستقیم دوست های فرزندان خود را تحت کنترل قرار دهند و از ارتباط آنان با دیگر همسالان اطلاع داشته باشند.
در صورت لزوم خانواده ها با یکدیگر در ارتباط باشند تا از نزدیک شناخت کامل نسبت به خانواده و دوست فرزند خود پیدا و در انتخاب دوست او را راهنمایی کنند.
اشتباه های اولیه فرزند را نادیده نگیرند، بی توجهی او را نسبت به مسائل دینی بررسی و پایه های مسائل مذهبی را در خانواده محکم کنند.
فوائد و آثار نماز خواندن فرزندان
گرایش به امور پسندیده
نماز از آنجا که ارتباط با خداوندی است که سرچشمه همه خوبی هاست، فرزندانتان را به کار های پسندیده دعوت می کند. شرایطی که برای نماز بیان شده و نماز گزار باید آن را رعایت کند، به گونه ای طرّاحی شده که او را نا خدا گاه به سمت خوبی ها سوق می دهد. مسائلی مثل غصبی نبودن مکان و لباس نماز گزار، وقت شناسی و همراهی او با اجتماع و... از این مواردند. این مسئله به سادگی قابل درک است که نماز تنها نماز نیست بلکه رفتاری آموزشی است که یک مجموعه صفات و افکار پسندیده را در نهان انسان نهادینه می کند. چنانکه مشرکین هنگامی که با حضرت شعیب(ع) به جدل می پرداختند به این نکته ـ هر چند از روی تمسخر ـ اشاره کرده اند و به او گفتند: «یَا شُعَیْبُ أَصَلاَتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَالِنَا ما نَشاء: اى شعیب! آیا نمازت به تو دستور مى دهد که آنچه را پدرانمان مى پرستیدند، ترک کنیم; یا آنچه را مى خواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟!
دوری از گناه و جرایم
رذائل و رفتارهای ناپسند مصادیق فراوانی دارند. با این حال یکی از آثار مهمّ نماز، محافظت نماز گزار از همه این گناهان است. اگر قرآن می گوید: «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»(19) یعنی اینکه نماز شما را از هر آنچه که از مصادیق فحشا و منکر است باز می دارد. البته اگر برخی از نماز گزاران به گناهانی آلوده می شوند بخاطر اینست که به همان میزان به نماز توجّه و عنایت نداشته اند.
دو نکته را باید مورد دقّت قرار دهیم : 1- اینکه هر چه به نماز توجّه و ارزش بیشتری قائل شدیم از گناهان به همان میزان بیشتر دور می شویم. به عنوان نمونه حضرت فاطمه(س) نماز را عامل دوری از تکبّر می دانند. 2- اینکه باید مراقب باشیم اگر به هر علّتی گناهان پر رنگ شدند و بر توجّه ما به نماز غلبه کردند به همان میزان، از لذّت و روح نماز ما کاسته خواهد شد. این حالت بسیار خطرناک است به گونه ای که بعضی افراد با آلوده شدن به گناهان نماز خواندن بر ایشان بی مفهوم می شود لذا تارک نماز می شوند و روز به روز در گرداب گناهان بیشتر فرو می روند.
آرامش بخش و شجاعت آفرین
هر کسی به فکر آرامش خود و اطرافیانش می باشد. هر پدر و مادر دلسوزی با استرس و اضطراب فرزندش و یا با ترس و دلواپسی او دچار غم و اندوه می شود. قرآن یاد خداوند را آرامش بخش دلها می داند(أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) و از سوی دیگر نماز را بهترین وسیله برای ذکر و یاد خدا می داند (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی). با این توصیف فرزندان ما اگر اهل نماز و راز و نیاز باشند علاوه بر اینکه دلهایشان مملوّ از آرامش است، طبق بیان قرآن ترس و خوفی نیز به دلشان راه نمی یابد. (إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ ... لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
موفقیّت و احساس کامیابی
هر چند سعادت واقعی مربوط به جهان دیگر است و مومنان نماز خوان طبق قرآن در سوره مومنون به رستگاری و سعادت می رسند امّا این افراد در همین دنیا هم گوی سبقت را از دیگران ربوده اند چراکه آنها از خداوند یاری می طلبند.(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ) و خداوند نیز گفته است که نماز گزاران را تنها نمی گذارد(قالَ اللهُ اِنّی مَعَکُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ).(25) حال اگر فرزندانمان را به نماز خواندن و ارتباط با خداوند آشنا کنیم، او را به منبعی از قدرت و اقتدار که سرشار از اعتماد و امید است رسانده ایم. هرگاه از بدی روزگار و مشکلات پیش رو صدای ناله افرادی بلند شد، آنها با اراده ای مستحکم پیش می روند و در جا نمی زنند. (اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً. وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً. اِلاّ المُصَلینَ. الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون).
فوائد نماز برای نوجوانان
نوجوانی دوره تقویت آموخته های پیشین است و کودک دیروز، امروز باید با تکمیل مهارت های خویش آماده شود که از فرصت های زندگی اجتماعی بهتر بهره ببرد. نوجوانان در این دوره که به فلسفه حیات نیازمند هستند و با گسترش حوزه ادراکی و شناختی تمایلات شدید فلسفه دینی پیدا می کنند، باید به سؤالات اساسی آنان د راین زمینه ها پاسخ داده شود. استفاده از فرصت نوجوانی برای اصلاح، تقویت و تکمیل شناخت دینی موجب می شود که نوجوانان از استحکام نگرشی قوی برخوردار شوند و در این دوره هست که می توان با استفاده از روش های زایاندن فکر و ایجاد زمینه سؤال سازی بهره برده و نوجوان از مرز ارضاء سؤالات به مرز اقناع پذیری برسد، اقناع کردن نوجوان موجب می شود که آن ها احساس دانایی و توانایی نموده و با حس اعتماد به نفس بیشتر در عرضه تلاش های فکری قرار گیرند. نوجوانان وقتی در این سن نماز و دیگر فرایض دینی را بیاموزند، توجیه شوند و عمل نمایند، در دوره جوانی و میان سالی از شخصیتی متعالی و متعادل برخوردار خواهند بود. اعتراف به بحران هویت توسط همه کسانی که امروزه نگرانی خود را بیان می دارند خود گویای پیچیدگی این قضیه می باشد و تا جایی که تافلر میگوید: «در سراسر کشورهای مرفه فریاد عجز و لابه ای آشنا به گوش می رسد، میزان خودکشی نوجوانان رو به افزایش گذاشته است، الکلیسم بیداد می کند، افسردگی روانی همه گیر شده و بربریت و جنایت مد روز گردیده است.» بنابراین با طرح سؤالات منطقی و راهنمایی استدلالی و ایجاد فرصت «خرد ورزی» موجب می شود که نوجوانان به اصلی ترین نیازهای فکری خویش پاسخ دهند و نماز خواندن چون آب گوارایی بر عطش آتشین آنان خنکای فرح بخشی ایجاد کند. نوجوانان گریزان از نماز در واقع علت نماز خواندن را نمی دانند و دلایل ارائه شده را ناکافی می بینند. و گرنه بر اساس فطرت خدا جویی نماز خواندن آنان میسر بوده ولی شرط آن همراهی و همگامی و همدلی با نوجوانان توسط مربیان و بزرگسالان است که امید است این مهم نیز با سعه صدر در جامعه محقق گردد.
علل بى توجهى نوجوانان به نماز و راه حل ها
تربيت انسان پيچيدگى ها و ظرافت هايى دارد و نيازمند شناخت واقعى شرايط، زمينه ها، موانع ، چگونگى به كارگيرى روش ها، و از همه مهم تر ارزيابى مجموعه فعاليت هاى تربيتى است .
اگر تك تك رفتار والدين و كودكان به دقت مورد ارزشيابى قرار گيرد، به راحتى مى توان عـلت مـوفـقـيـت هـا و شـكـسـت هـا را دريـافـت و بـراى شـكـسـت هـا، راه حل هاى مناسبى اتخاذ كرد.
كـودك و نـوجوان با قلب پاك ، فطرت سالم ، روحيه الگوپذيرى و تقليد، انعطاف پذيرى در تـربـيـت ، تـاءثـيـرپـذيـرى زيـاد، بـه ديـن گـرايـش داشـتـه و تـقـصـير بسيار اندكى از علل بى توجهى به باورها و اعمال دينى خاصه نماز را به خود مربوط مى سازد. درحالى كه والديـن ، جـامـعـه و مـدرسه به دليل داشتن نقش كليدى در ترغيب يا دورى و غفلت آنان نسبت به نماز مسؤ وليت بيشترى دارند.
در هـر صـورت شـنـاخـت عـلل واقعى بى توجهى كودكان و نوجوانان نسبت به نماز و اتخاذ راه حل هاى مناسب براى هر يك ، از ضروريات تربيت دينى مى باشد.
عوامل مهم سبك شمردن نماز
عـدم گـرايـش بـرخـى از نـوجـوانـان بـه نـمـاز، مـعـلول عـوامـل مـخـتلفى است كه مورد بحث قرار مى گيرد. يافته هاى تحقيقى (85) نشان مى دهد كـه بـسـيارى از نوجوانان به اصل نماز نگرش مثبت داشته امّا در انجام آن سستى و كوتاهى مى ورزند. لذا مهم ترين عوامل مؤ ثر در سبك شمردن نماز عبارتند از:
1 ـ نداشتن انگيزه قوى براى خواندن نماز.
2 ـ عادت نداشتن به نماز از دوران كودكى .
3 ـ آگاه نبودن از فلسفه و اسرار نماز.
4 ـ ترجيح دادن تفريح و سرگرمى (به علت جاذبه بيشتر در نزد اينان ).
5 ـ داشتن سؤ ال و ابهام نسبت به بعضى از مسائل اعتقادى مانند خدا، معاد و...
يافته هاى پژوهشى نشان مى دهد كه ميزان رفتار و پاى بندى دانش آموزان به نماز با توجه به اينكه به اصل نماز نگرش مثبتى دارند ولى ميزان و كيفيت تقيد به نماز در بين آنان پايين تر از حد متوسط است . يعنى عواملى مانع از انجام نماز در آنان شده و از كيفيت و پاى بندى آنها كاسته است .
علل خانوادگى بى توجهى به نماز
خـانـواده مـهـم تـريـن جايگاه تربيت انسان است . اگر اين پايگاه اصلى دچار ضعف ، نارسايى شـود، قـطـعـاً تـربـيـت كـودك و نـوجـوان بـه مـخـاطـره مـى افـتـد و عـواقـب تـلخـى را بـه دنبال خواهد داشت .
بسيارى از علل عدم گرايش نوجوانان و جوانان به نماز ريشه در محيط تربيتى خانواده اى كه در آن رشـد نـمـوده انـد دارد. بـرخـى از مـهـم تـريـن عـلل آن بـه شـرح ذيل است :
1 ـ نداشتن الگوى مناسب
كـودك از بـدو تـولد بـا والديـن خـود آشـنـا و مـاءنـوس مـى شـود و در مـراحـل رشـد خـود سـعـى مـى كـنـد رفـتـار، گـفـتـار و افـكـارش مانند والدين خويش باشد. و با تقليدپذيرى ، اعمال آنان را ملاك رفتار خود قرار داده و خواسته يا ناخواسته از آنها الگو مى پذيرد.
والدينى كه به وظايف الهى و شرعى خود پاى بند هستند و به موقع نماز مى خوانند و از سبك شـمـردن نـمـاز و سـايـر واجـبـات الهـى پـرهـيـز مـى كنند، به يقين فرزندانشان از آنان الگو گرفته و به نماز مى ايستند و هيچ عبادتى ـ از جمله نماز ـ را سبك نمى شمارند.
امّا كودكى كه از اين نعمت معنوى محروم است و والدينش به نماز علاقه اى نشان نمى دهند يا گه گـاهـى نـمـاز مـى خـوانـنـد، آيـا الگـوى مـنـاسـب بـراى عـبـادت دارد؟ آيـا فـطـرت خـداجـويى و مـيـل بـه پـرسـتـش در او شـكـوفـا مـى شـود يـا در انـبـوه غـبـار جهل و غفلت باقى مى ماند؟
2 ـ بى توجهى نسبت به تربيت دينى
بـرخـى از والديـن نـسـبـت بـه تـربـيـت ديـنـى از جـمـله بـه نـمـاز فـرزنـدان خـود اهميت چندانى قـائل نيستند و مى پندارند كه خود بزرگ شده و خوب مى شوند. چنين والدينى كودك و نوجوان را در مسير وزش نسيم دلنواز تربيت دينى قرار نداده تا عِطر معنوى نماز از وجود فرزندانشان ، محيط خانه و اجتماع را پُر كند.
اگـر والديـن بـا دلسـوزى ، آگاهى و شناخت لازم به اين حركت مهم و حياتى اقدام نمايند. و با دعـوت كـردن آنـان بـر سـر سـفـره مـعـنـوى نماز، وجودشان را به عشق عبادت و بندگى خداوند سـبـحـان مـزيـن نـمايند، چنين كودكانى سعادت را در آغوش گرفته و به كمالات معنوى دست مى يابند.
بـه يـقـيـن والديـن خـواهـان سـعـادت دنيا و آخرت فرزندان خويش اند و در اين راه از هيچ گونه فداكارى دريغ نمى ورزند. به همين دليل لازم است والدين شرايط تربيت دينى از جمله نماز را مـهـيـا نـمـوده تـا كـودك و نوجوان در محيط و فضايى قرار بگيرد كه به نماز ماءنوس گردد. بـردن آنـان بـه امـاكـن مذهبى ، تهيه كتب و مجلات مفيد درباره معارف دينى و نماز، ايجاد جاذبه هـاى مـورد پـسـنـد كـودك ، تـشـويـق و رفـتار محبت آميز و مانند آن ، مى توانند عواملى باشند كه شـرايـط تـربـيـت ديـنـى را فراهم نموده تا والدين در انجام اين رسالت انسانى و الهى خويش موفق گردند.
3 ـ عادت و تمرين ندادن
يـكى از علل موفقيت در هر كارى ، تمرين كردن و عادت نيكو است . انجام امور عبادى از جمله نماز نيز نيازمند تمرين است ، و بهترين ايام تمرين امور معنوى دوران كودكى و نوجوانى مى باشد.
بـرخـى از والدين به بهانه اينكه هنوز زمان تكليف شرعى فرزندشان فرا نرسيده ، آنان را بـه نـمـاز دعـوت و هـدايـت نـمـى كـنـنـد، امـّا والديـن آگـاه نـسـبـت بـه مـسـائل تـربـيـتـى عـلاوه بر آگاهى دادن فرزندان خود، از روش هاى صحيح بهره گرفته تا بتوانند به تدريج آنان را به عادت نيكوى عبادت و نماز بيارايند.
تـحـقـيـقـات نـشان مى دهد، نوجوانان و جوانانى كه نماز را سبك مى شمارند، كسانى اند كه در دوران كودكى عادت به امور عبادى نداشته اند.
لذا عادت دادن نفس كودك و نوجوان به نماز، نياز به زمانى دارد كه در آن رشد و بلوغ فكرى و شخصيتى او شكل مى گيرد، در اين صورت با دست يافتن و اُنس به حريم معنوى نماز خود را از فيض حضور با پروردگار سبحان محروم نمى كند.
4 ـ مال حرام و شبهه ناك
تـاءثير و تاءثر جسم بر روح و بر عكس ، امرى است روشن و مسلّم . لذا انسان بايد غذايى را مـصـرف كـنـد كـه از بـهـداشـت ظـاهـرى و باطنى برخوردار باشد تا به جسم و روح او آسيبى نرساند.
يكى از مسؤ وليت هاى بسيار مهم والدين در تهيه غذا و ساير امكانات زندگى براى فرزندان ، تـوجـه بـه حـلال و حـرام بـودن درآمـدهـا اسـت ؛ زيـرا غـذاى حلال و طيب و حرام و شبهه ناك اثر وضعى بر جسم و روان انسان مى گذارد.
در فـرهـنـگ اسـلامـى بـيـن تـغـذيـه حـلال و طـيـب و عـمـل صـالح و بـيـن رذايـل اخـلاقـى و آثـار سـوء تـغذيه مى توان رابطه هايى را دريافت .(همچنين بين مـصـرف مـال حـرام و شـبـهـه نـاك و عـدم تـوفـيـق بـه عـمـل صـالح يـا ميل به گناه نيز ارتباط وجود دارد.
مـال حـرام و شـبـهـه ناك شامل هر درآمد و مالى است كه از راه تعيين شده در شرع مقدس اسلام به دست نيايد، مانند تصرف در مال يتيم ، ربا، دزدى ، كم فروشى ، گرانفروشى ، خيانت در امانت ، مـال خـمـس و زكـات نـداده ، كـم كـارى ، تـصـرف در بـيـت المال ، تصرف اموال ديگران و... .
قـابـل ذكـر اسـت كـه مـنـظور از خوردن مال حرام و شبهه ناك مطلق تصرف است خواه به مصرف خوردن و آشاميدن ، يا لباس و مسكن و غيره برسد يا اينكه آن را مصرف نكند.
ايـشـان در ذيـل مـطـلب حـكـايـتـى را نـقـل مـى كـنـد كـه شـاهـد مثال گويا و روشنى است :
در حـالات ( شـريـك بـن عبدا... قاضى ) نوشته اند: وى در ابتدا فقيه با ورعى بود تا وقتى كه مهدى عباسى او را احضار كرد و مجبور نمود كه يكى از سه كار را بكند، يا منصب قضاوت را بپذيرد يا معلم و مربى اطفال خليفه شود يا يك مرتبه از طعام خليفه بخورد. او خوردن طعام را اختيار كرد و آن را نسبت به دو كار ديگر سهل شمرد. خليفه به آشپز مخصوص دستور داد انواع مـتـعدد از خوراكى هاى لذيذ تدارك كند، چون ( شريك ) از آن طعام ها خورد، آشپز مزبور گفت ، وى پـس از خـوردن ايـن طعام رستگار نخواهد شد و همانطور هم شد. زيرا آن لقمه هاى حرام چنان در او تاءثير كرد كه دو كار ديگر را هم پذيرفت .
عالم ربانى ملا احمد نراقى صاحب كتاب ارزشمند معراج السعاده دراين باره مى نويسد:
5 ـ تقويت نكردن ايمان كودك و نوجوان
لازم اسـت والديـن راه هـاى مـخـتـلف خـداشـنـاسـى را بـراى آنـان بـيـان كـنـنـد تـا ميل به پرستش در آنان شكوفا و آثار ايمان نمايان گردد.
كـودك و نـوجـوانـى كـه مـعـنـى و مـفـهـوم ايـمـان بـه خـدا را دريـابـد و در سـايـه عـمـل بـه تـكـاليـف الهـى ، شـخـصيت معنويش رشد يابد، به يقين اُنس و ارتباط با خدا و عبادت برايش حاصل خواهد شد.
مراحل اصولی برای جذب کودک به نماز
هر چند برای تربیت دینی کودکان اصولی کلّی ذکر شده است که رعایت آنها ضروری است، امّا آشنا کردن کودکان به نماز نیاز به رعایت نکات خاصّی دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست. کلّی گویی و عدم ارائه روشی کاربردی و عملی در تربیت کودکان، یکی از مشکلات والدین در مسیر تربیت فرزندان است. این ابهام و کلّی نگری، گاهی به حیرت و سردرگمی والدین یا برداشت شخصی ایشان از روشهای ارائه شده منجر می شود که پیامدهای خوبی را به دنبال ندارد. بنابراین، ارائه روش های کاربردی و زمانبندی شده از ضروریات به نظر می رسد. هر برنامه تربیتی برای نتیجه بخشی ناگزیر سیری را طی می کند. برای علاقه مند کردن کودکان به نماز نیز یک سیر تربیتی لازم است که می توان آن را در مراحل پیش رو ارائه داد:
مرحله تعلیمی (آموزشی)
در روایات اسلامی به آموزش نماز به کودکان توجّه و تاکید شده است. امیرالمومنین(ع) می فرماید: «عَلِّمُوا صِبْیانَکُمُ الصَّلاةَ: نماز را به فرزندانتان بیاموزید». همچنین امام صادق(ع) می فرماید: «فَإِذا تَعَلَّمَ الوُضوءَ وَالصَّلاةَ غَفَرَ اللّه ُ عزّ و جلّ لَهُ و لِوَالِدَیهِ إن شاءَ اللّهُ: چون فرزندى وضو و نماز را یاد گیرد، خداوند ان شاء الله، پدر و مادر او را مى آمرزد».
در آموزش و تعلیم همواره به چند عامل توجّه ویژه ای می شود: 1- گروه سنّی، 2- میزان استعداد و سطح توانایی در یادگیری افراد، 3- علاقه و اختیار افراد و 4- روش و طریق آموزشی. امروزه با لحاظ این عوامل، برای هر گروه سنّی کتابهای ویژه ای با سبک های متفاوت نوشته می شود. آموزش نماز نیز از این امر مستثنی نیست. توجّه به سنّ، و ارزیابی استعداد افراد کمک زیادی در رسیدن به مقصود می کند. در تعلیم و آموزش دینی به خصوص نماز نیز عواملی مثل سنّ کودک و ... باید مورد لحاظ واقع شوند.
مرحله تسهیلی (آسان سازی و انس گیری)
با توجّه به اینکه خداشناسی و خدا باوری از امور فطری است، رغبت و تمایل درونی کودکان به شناخت خدا و نماز خواندن طبیعی به نظر می رسد. فطرت پاک خدا باوری کودکان، تربیت دینی را آسان و سهل می کند. هم والدین به راحتی می توانند فرزندانشان را با آموزه های دینی آشنا کنند. و هم کودکان، ـ آن را مطابق فطرت خود می یابند و ـ از آن استقبال می کنند.
البته والدین گرامی، باید فرزندانشان را به گونه ای ـ قبل از سنّ تکلیف ـ به نماز وادارند که این رغبت و علاقه، تبدیل به انس و الفت گردد. نماز خواندن باید به صورت یک عادت، ملکه و مونسی برای فرزند گردد. مونسی که مصاحبت با او آسان، و ترک آن دشوار است. امام صادق(ع) نیز علّت اینکه زودتر (قبل از سنّ تکلیف) باید کودکان را به نماز و روزه امر کرد را همین عادت کردن آنان بیان می کند.(حتى یتعودوا)(59) برای عادت دادن فرزند نیز می توان از تشویق بهره برد.
هرچند فرزندان دارای فطرت خدا جویی می باشند؛ امّا با این حال، عدّه ای از فرزندان در بزرگسالی تمایل و رغبتی به نماز نشان نمی دهند. علّت اصلی این مساله، مربوط به عوامل محیطی می شود. عواملی که فطرت شخص را از مسیرش منحرف کرده اند.
یکی از لوازم آسان سازی تربیت، سازگاری محیط با نوع تربیت است. اگر فرزند؛ مصادیقی از آنچه به آن امر می شود را در اطراف خود مشاهده کند، پذیرش آن رفتار برایش راحت است. نماز خواندن والدین، اطرافیان، دوستان و آشنایان بسیار کمک کننده هستند. به همین خاطر است که در خانواده هایی که بزرگان، اهل عبادت و نماز اند؛ به ندرت فرزندان به نماز بی توجّهی می کنند.
القائات محیطی، ناخواسته فرزندان را محو محیط می سازند. آنها بدون اینکه فکر کنند، عمل نیک و زشتی را تکرار می کنند. بنابراین، نباید کودکان با محیط های دینی مثل مساجد و مجالس مذهبی بیگانه باشند. والدینی که بین فرزندانشان با این محافل علاقه ای ایجاد می کنند، در مساله تربیت، کمتر به زحمت می افتند.
مرحله بینشی (انگیزه سازی)
خداوند راه هدایت را به بندگان نشان داده است و این بندگان هستند که مسیرشان را انتخاب می کنند. هر کس بخواهد، راه مومنان را در پیش می گیرد و هر کس بخواهد راه کفر را پیشه می کند.(60) ایمان امری قلبی است که با اشتیاق و میل همراه است. اکراه، جایگاهی در ایمان قلبی و پایدار ندارد. خداوند در قرآن می گوید: «أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّى یَکُونُوا مُؤْمِنینَ:(61) آیا تو مردم را به اجبار وا می داری تا ایمان بیاورند؟!».
پدر و مادر گرامی نیز باید زمینه هایی را فراهم کنند تا فرزندانشان با انگیزه و علاقه قلبی به ایمان و نماز رو آورند. زور و اجبار راه به جایی نمی برد. شاید فرزندان از ترس توبیخ و سرزنش والدین یا بوسیله اجبار آنها؛ به نماز بایستند، امّا این نوع تربیت ناپایدار خواهد بود. با گذشت زمان و از بین رفتن زور و اجبار، دیگر نباید انتظار استمرار این رفتار را داشت. به همین سبب، انگیزه سازی از نکاتی است که والدین گرامی باید به آن عنایت ویژه ای داشته باشند.
هرچند کودکان در سنین پایین تر، از اعمال خود انگیزه ای جز جلب توجّه اطرافیان ندارند؛ امّا با رشد کودک و بالا رفتن فهم او؛ لازم است ـ به همان زبان کودکانه ـ از خداوند، نعمتهای الهی، شکرگزاری و فلسفه نماز خواندن برایش سخن گفت. شاید تشویق در مراحل ابتدایی انگیزه ای برای نماز خواندن فرزند شود امّا با رشد فکری او کفایت نمی کند. علاوه بر این، تشویق تا حدّی برای انگیزه سازی کاربرد دارد. افراط در تشویق، سبب می شود کودک شرطی شده و در صورت نبودن آن، انگیزه ای برای نماز خواندن نداشته باشد.
ایجاد انگیزه برای کودک در مرحله اوّل می تواند باتشویق و ترغیب، با هدیه دادن، مشارکت در برپایی نماز، تمجید در مقابل دیگران و ... باشد.
نتیجه
از این مقاله که سعی شده است با روشی ساده بیان شده نتیجه میگیریم که مهمترین راه رسیدن به الطاف الهی نماز است که از دستاورد های نماز به جز این مورد میتوان پاک شدن انسان ها، دوری از گناه، جلوگیری از ناهنجاری در عصر مدرن و ... نام برد.
زندگي جوانان در عصر حاضر ، با استرس هاي بسيار متعدد و گوناگوني همراه شده است و براي تداوم زندگي جوانان لازم است مقاومت آنها در برابر استرس ها افزايش يافته و احساس آرامش و امنيت رواني در وجودشان حكمفرما باشد .
مشکلات ، سختيها وچالشها، جزء جدانشدني از زندگي نوين است. زندگي كه در گذرگاه هزارتوي تاريخ، مفاهيم اصلي خود را جا گذاشته وزندگي به جاي شادماني، آرامش و احساس امنيت براي جوانان ،استرس (فشار رواني)، اضطراب و هيجان را بيشتر از گذشته به ارمغان آورده است. امروزه بسياري از متفكران و روانكاوان جان به نقش مثبت و سازنده نيايش و مذهب در پيشبرد وضع اجتماعي و فردي اعتراف دارند و بر اين باورند كه نماز و نيايش و مراسم مذهبي آرام بخش روح و روان انسانها و پايان بخش اضطراب و دلگيريها است.جواناني كه با فلسفه اصلي نماز و نيايش آشنا باشند و رابطه راستين خود را با خداوند درك كنند و حقوق افراد جامعه را رعايت نمايند ، بنا به منطق قرآن که : ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر امكان ندارد راه خطا پيش گيرند و تعدي و تجاوز نمايند.
جوان نماز گزار باور دارد که همه مكان ها و همه زمان ها از آن خداست ، ملک خداست و خدا با اوست، او از «گذشته» خود احساس نگراني مي كند، چرا كه با نماز خداوند را آمرزنده و مهربان يافته است. اذكار و افعال نماز، تماماً و يك به يك، او را از چنان آرامشي لبريز ساخته كه هيچ عامل مادي و معنوي ديگر قادر به اعطاء چنين آرامشي نيست.
سه امر پیشنهادی کلی برای این قشر:
1- آموزش زبانی و عملی نماز به کودک. 2- آسان سازی نماز خواندن، با تکرار و به وسیله تشویق و ... . 3- پشتیبانی فکری در جهت تقویت خداباوری او.
اگرتمامي هم و غم متوليان ايجاد «امنيت روحي و رواني» براي جوانان و تئوري پردازان اجتماعي، دست يافتن به راه حلي عملي و كارا براي از بين بردن احساس ناامني روحي و ريشه كن كردن عوامل آن در بين جوانان است ، پس نبايد از سهل ترين ، در دسترس ترين و في الواقع ارزان ترين و ساده ترين راه حل اين امر يعني «نماز»در بين جوانان غافل باشند.
منابع
-خزائلی، محمد، احکام قرآن، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ چهارم، 1360
-شکوهی، غلامحسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، 1366
- ژان کازینو، دکتر باقر ساروخانی، جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، تهران، انشارات مؤسسه اطلاعات، 1365
4 – روان شناسی بلوغ – هایم گیونت – ترجمه مهدی قراچه داغی – انتشارات خاتون – چاپ هفتم – 1373
- عباس، عزیزی، رهنمود های امام صادق علیه السلام، انتشارات نبوغ، 1377
- محمد، خدایاری فرد، مسائل نوجوانان و جوانان، انتشارات مؤسسه اطلاعات ،چاپ پنجم ، 1364
- منوچهر، محسنی، مقدمات جامعه شناسی، چاپ دیبا ، چاپ نهم ،1371
– نهج البلاغه – ترجمه و شرح به قلم فیض الاسلام