نگاهی به سر تعقیبات نماز

■ نگاهی به سر تعقیبات نماز

نگاهی به سر تعقیبات نماز

علی محمد باقی

تهیه مرکز تخصصی نماز

قوام نماز مناجات با خداوند است و پيشواز و بدرقه گر آن نيايش و دعاست و بنده نمازگزار كه فقر ذاتي، وصفي و فعلي خويش را مشاهده مي‌كند، در جان خود جز فيض مولا كه او را از هر سو احاطه كرده است نمي‌يابد. این رو است که خدای سبحان فرموده: " فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب‏ ، وَ إِلى‏ رَبِّكَ فَارْغَب‏ »[1]؛ آنگاه که از نماز خویش فارغ شدی، بر ادامة عبادت بر تعقیبات آن بکوش و باید شوق و رغبت تو تنها به خداوند باشد؛ نه غیر او. امام باقر دربارة این باره می­فرمایند: "إِذَا قَضَيْتَ الصَّلَاةَ بَعْدَ أَنْ تُسَلِّمَ... فَانْصَبْ فِي الدُّعَاءِ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ"[2]؛ هنگامی که نمازت به پایان رسید، به نیایش بکوش و دنیا و آخرت را از در دعا بخواه.

پس تعقيب، سبب دوام و پيوستگي نماز است، به طوري كه نماز گزار تعقيب خوان، گويا پيوسته در حال نماز است؛ این است معنایی برای: "الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُون".[3]

از آنجا که تعقيب مشقتي افزون بر نماز واجب است و نمازي خود نيز جز بر فروتنان گران و دشوار است[4]، اثر مهمي در دوام عبادت دارد. از اين رو امام صادق فرمودند: هيچ چيز شديدتر و سريع­تر از تعقيبات مردم را درمان نمى كند.[5] چون نمازگزار اهل تعقیب مهمان خدا محسوب می­گردد و امام صادق می­فرمایند: كسى كه نماز واجب بجاى آورد و تا وقت نماز واجب ديگر همچنان در تعقيب نماز باشد، مهمان خداست و بر خداوند است كه مهمانش را گرامى بدارد.[6]

نمازگزار باید توجه داشته باشد که اجابت دعای او در بعد از نماز تضمین شده است، چنانچه پيامبر اكرم می فرمایند: كسى كه براى خدا نماز واجبى انجام دهد ـ در پى نمازش ـ برای او تعقيب و نيايشى است كه به اجابت مقرون است و به سود او خواهد بود.[7]

البته باید توجه داشت که تعقيب نماز را مراتب متفاوت و درجات و فضائل مختلفي است. چنانچه امام صادق در جواب كسي كه پرسيد: من بلافاصله پس از نماز در پي نياز و كارم مي‌روم ولي دوست دارم به تعقيب بپردازم، فرمودند: اگر بر وضو باقی بماند، تعقیب کننده محصوب می­شود.[8]

 

تکبیرهای اختتامیه

امام باقر می فرمایند: "إِذَا سَلَّمْتَ فَارْفَعْ يَدَيْكَ بِالتَّكْبِيرِ ثَلَاثا "[9]

يكي از مستحبات تاکید شده، تكبيرات سه گانه اختتاميۀ نماز است. مفضل در بیان اسرار این تکبیرها از امام صادق نقل می­کند: به امام صادق عرض كردم به چه علتي بايد نمازگزار بعد از سلام دادن سه مرتبه در حالي كه دو دستش را بالا مي­برد تكبير بگويد؟ حضرت فرمودند: به خاطر اينكه نبي اكرم زماني كه مكه را فتح كردند نماز ظهر را با اصحابشان كنار حجرالاسود اقامه كردند پس زماني كه سلام دادند سه مرتبه دو دست خود را بالا آوردند و تكبير گفتند‌ و فرمودند: " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ أَعَزَّ جُنْدَهُ، وَ غَلَبَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ‏] فَلَهُ الْمُلْكُ، وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير"؛ سپس رو به اصحابشان كردند و فرموند: اين تكبير را و اين دعا را بعد از هر نماز واجب ترك نكنيد پس اگر كسي اين كار را بعد از سلام نماز انجام دهد، آن شكري را كه بر عهدۀ اوست نسبت به خداي متعال به خاطر تقويت اسلام و لشگر اسلام به جا آورده است.[10]

تكبيرات ثلاثه شايد اشاره به تكبير از توحيدات ثلاثه كه مقوّم روح تمام نماز است باشد. پس ادب قلبي اين تكبيرات آن است كه در هر رفع يدي، طرد توحيدي از توحيدات ثلاثه را كند و تكبير و تنزيه حقّ جلّ و علا را از توصيفات و توحيدات خود كند، عجز و ذلّت و قصور و تقصير خويش را در محضر مقدّس حقّ جلّ و علا عرضه دارد. تكبيرات افتتاحيه براي شهود تجليّات است از ظاهر به باطن و از تجليّات افعالي تا تجليّات ذاتي و رفع يد در آنها براي رفع حجاب است تا وصول به مقام قرب معنوي و معراج حقيقي، و تكبيرات اختتاميه براي تجليّات از باطن به ظاهر و از تجليّات ذاتيّه تا تجليّات افعاليه است، و رفع يد در آنها براي اشاره به عدم احتجاب و مرفوعيّت حجاب است وشاید اشاره به طرد صلاۀ و عبادت خود باشد که مبادا عجب و خودبینی در قلب راه یابد.[11]

شايد راز بالا بردن دست­ها اين باشد كه جان نيز، چون شكل ظاهريِ بالارفتن دست­ها، بالا مي­رود و حجاب برطرف مي‌شود.[12] چنانچه گفته شد می­توان گفت راز گفتن سه مرتبه تكبير اين باشد كه خداي سبحان بزرگ­تر از آن است كه چيزي بتواند در ذات، در وصف و در فعل، شريك او گردد؛ چنانكه راز سه مرتبه تكرار كلمۀ "وحده"[13] در توحيد، اعلام به مراحل سه گانه توحيد ذاتي، وصفي و فعلي است.[14]

 

تسبیحات حضرت زهرا

امام باقر می فرمایند: بندگی نشد خداوند به چیزی جز با تمجید که فضیلت­ترینش تسبیح حضرت زهراست و اگر چیزی با فضیلت­تر از آن بود رسول خدا آن­ را به دخترش اهدا می­کرد.[15]

و نيز فرمودند: کسی که خدا را به تسبیح فاطمه زهراh‏ منزه بدارد،خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.[16]

شاید به جهت همین راز باشد که سفارش ویژه به این تعقیب شده است؛ چنانچه امام صادق می فرمایند: همانا ما کودکانمان را همانگونه که به نماز سفارش می­کنیم به تسبیح حضرت فاطمهh‏  نیز امر می­کنیم.[17]

اما معنای تسبیحات و سرّ تقدیم تکبیر بر تحمید و تحمید بر تسبیح این می­تواند باشد که نمازگزار بعد از آنکه در نمازش خدا را با زبان و فکر محدودش ستود، بعد از نماز شروع به گفتن "الله اکبر" کرده، سی و چهار مرتبه تکرار می کند تا بگوید خدایا! از توصیف زبان قاصر و ذهن محدودم بالاتر و برتری چه آنکه در معنای "الله اکبر" فرموده­اند: خدا بزرگ­تر از آن است که به وصف آید[18]. البته اگر "عباد مخلَص" الهی او را توصیف کنند جای مذمّت و تقبیح نخواهد بود. به این علت که در سوره صافات خداوند از تنها توصیف­گر خود را بندگانی می­داند که که آنها را برای خود خالص کرده است؛ "سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِين"‏.[19]

بعد از این تکبیرات، شبهة این که خدا فاقد صفات حمیده است پیش می­آید (چون با "الله اکبر" خدا از هر توصیفی برتر و بالاتر دانسته شد)، بنابراین با "الحمدلله" خدا را واجد همة صفات می­داند؛ اما بلافاصله با "سبحان الله"، خدا را از هر چه نقص در صفات مخلوقات است، منزّه دانسته و او را به صفاتی بدون نقص متّصف می­کند.

سجده شکر

از مستحبات تعقيب، سجده شكر است[20]، راز سجود، همان خواري و زبوني در پيشگاه خداوند است، كه به صورت سجده شكل مي‌گيرد. حامد بودن و ستايشگري فصل مقّوم و نگاه دارنده انسان در مقام انسانی است و كساني كه از نعمت­های الهي استفاده كرده و هيچ ستايش و شكري نمي‌كنند، آنها مستحق این کریمه هستند که: "إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلا"[21].

امام محمد باقر دربارة این خاکساری و خشوع می­فرمایند: خداوند متعال  به موسي وحي فرستاد: آيا مي‌داني چرا از ميان مردم تو را به سخن گفتن با خود برگزيدم؟ عرض كرد نه، فرمود: من بندگانم را زير و رو كردم (آزمايش نمودم) و در ميان آنها خاكسار تر و فروتن تر از تو نسبت به خود نيافتم، ‌اي موسي براي اينكه چون تو از نماز فارغ مي‌شوي روي خود را بر خاك مي‌نهي (يعني اظهار كوچكي مي‌نمائي).[22]

روايت شده که: هرگاه بنده، نمازگزارد سپس به سجده رفته و سجده شكر بجاي آورد،خداوند به ملائكه مي‌فرمايد: همچنان كه او مرا سپاس گفت و شكر نمود من هم سپاسگزار او خواهم بود و رو به سوي او خواهم كرد و خود را به او نشان خواهم داد.[23]

راز سجود چون افتادگي و زبوني در برابر خداوند است، اين افتادگي سبب نزديك شدن به خداوند مي‌شود "وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِب‏"[24]. زيرا كسي كه براي خداوند خود را زبون قلمداد مي‌كند، چيزي حجاب او نيست و وقتي حجاب نداشت، فاصله كوچ او به سوي خدا كوتاه است؛ "وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَة".[25] این اظهار خشوع و ذلت اوج سلوک الی الله است. به همین علت است که بزرگمردان عالم همچون حضرت سجاد، که محضر خدا عرض مي‌كنند: "من كمترين كمترين‌ها و ذليل ترين ذليل‌ها و مانند ذره كمترم"؛ در حالی كه زین السجادین نزديك­ترينِ نزديك‌ها و عزيزترينِ عزيز‌ها نزد خداوند سبحان است. بدین سان امام معصوم ذليل ترين بندگان نزد خدا بودند، از اين رو بلند پايه­ترين انسان نيز نزد خداي متعال به شمار مي‌آيد.

غرض اينكه وقتي بنده ذلت را احساس و ادراك كند و به آن اعتراف نمايد، و نزد مولاي، كه همه عزت ـ اصلي و حقيقي ـ را به خود اختصاص داده، اظهار زبوني و خواري نمايد، به عزت عرضي و مجازي خود مي‌رسد و آن گونه مي‌گويد كه امام صادق در حال سجده عرضه داشتند: صورت بخيل من بر پروردگار كريم من سجده كرد.[26]

جوينده عزّت بايد بداند كه همه عزّت از آنِ خداوند است و به چيزي از آن دست نمي‌يابد جز آنكه عزّت را از خود و ديگران ـ يعني ما سوي الله ـ نفي كند. اين معنا در حال سجود كه همراه با تمثل ذلّت عبد در قول و فعل است، تجلّي مي‌يابد. هماهنگي قول و فعل در سجده، گواه راستين ذلت سجده كننده است و سبب كسب عزتي مي‌شود كه [ويژگي ذاتي خداوند به شمار مي‌رود و] براي پيامبر و مومنان عرضي است.[27]

ثمرة دیگر این ذلت در برابر خدا، طهارت سجده کننده و محو گناهان اوست چنانچه امام صادق می فرمایند: هر كس با داشتن وضو سجده شكر به جا آورد خداوند براي او ده نماز بنويسد و از نامه عمل او ده گناه بزرگ محو سازد.[28]

راز دیگر این سجده، همان شکر بر توفیق[29] است چنانچه امام صادق می­فرمایند: نمازگزار پس از انجام فریضه به سجده می رود تا سپاس خداوند متعال را بر انعامی که به او عطا کرده و به انجام وظیفه اش موفق ساخته، به جا آورد و کمتر ذکری که در آن باید گفته شود، سه بار گفتن "شکراً لله" است[30].

 

 

 

[1] . انشراح، 7ـ 6.

[2] . جامع احادیث الشیعة، 5/356، ح 3381.

[3] . المعارج، 23.

[4] . "و انّها لکبیرۀ الّا علی الخاشعین" (بقرة: .45)

[5] . "مَا عَالَجَ النَّاسُ شَيْئاً أَشَدَّ مِنَ التَّعْقِيب‏" (وسائل الشيعة، ج‏6، ص: 429).

[6] . "مَنْ صَلَّى صَلَاةً فَرِيضَةً وَ عَقَّبَ إِلَى أُخْرَى فَهُوَ ضَيْفُ اللَّهِ وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُكْرِمَ ضَيْفَه‏".(الكافي، ج‏3، ص: 341).

[7] . "مَنْ أَدَّى لِلَّهِ مَكْتُوبَةً فَلَهُ فِي أَثَرِهَا دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَة".(الأمالي، ص: 289).

[8] . أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ هِشَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي أَخْرُجُ فِي الْحَاجَةِ وَ أُحِبُّ أَنْ أَكُونَ مُعَقِّباً فَقَالَ إِنْ كُنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَأَنْتَ مُعَقِّب‏". (تهذيب الأحكام، ج‏2، ص 320).

[9] . بحار الأنوار، ج‏83، ص: 22.

[10] . عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِj لِأَيِّ عِلَّةٍ يُكَبِّرُ الْمُصَلِّي بَعْدَ التَّسْلِيمِ ثَلَاثاً يَرْفَعُ بِهَا يَدَيْهِ فَقَالَ لِأَنَّ النَّبِيَّ ص لَمَّا فَتَحَ مَكَّةَ- صَلَّى بِأَصْحَابِهِ الظُّهْرَ عِنْدَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ- فَلَمَّا سَلَّمَ رَفَعَ يَدَيْهِ وَ كَبَّرَ ثَلَاثاً وَ قَالَ- لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ أَنْجَزَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ أَعَزَّ جُنْدَهُ وَ غَلَبَ الْأَحْزَابَ وَحْدَهُ فَلَهُ الْمُلْك‏ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ‏ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ- ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ لَا تَدَعُوا هَذَا التَّكْبِيرَ وَ هَذَا الْقَوْلَ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ مَكْتُوبَةٍ فَإِنَّ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ بَعْدَ التَّسْلِيمِ وَ قَالَ هَذَا الْقَوْلَ كَانَ قَدْ أَدَّى مَا يَجِبُ عَلَيْهِ مِنْ شُكْرِ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى تَقْوِيَةِ الْإِسْلَامِ وَ جُنْدِهِ. (وسائل الشيعة، ج‏ 6، ص453)

[11] . روح الله، خمینیw، آداب الصلاة، ص 377 ؛ سرالصلاة، ص 117.

[12] . یعنی بالابردن دست­ها در حال تکبیر، نماد رفعت معنوی به بالا بردن صوری و نیز تمثل ارتفاع حجاب است.

4. لا اله الّا الله وحده وحده وحده... (وسایل الشیعه، ج 4، ص1030، کتاب الصلاه، ابواب التعقیب، باب 14، حدیث 2).

[14] . عبدالله جوادی آملی، رازهای نماز، 163.

[15] . مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ التَّمْجِيدِ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِيحِ فَاطِمَةَh‏ وَ لَوْ كَانَ شَيْ‏ءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ فَاطِمَة. جامع احادیث الشیعة ،ج 5،ص 365.

[16] . َ مَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَ فَاطِمَةَh‏ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ الذِّكْرَ الْكَثِير همان، 5/365.

[17] . إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَh‏ كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلَاة. همان، 5/368.

[18] . َ اللَّهُ أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَف.‏ مرحوم صدوق، التوحید، 313.

[19] . صافّات: 159و160.

[20]. در روايت است که: هيچ عبادتي همچون سجده نيست و نزديك ترين حالت بنده به خدا هنگام سجود است. و براي شكر به درگاه خدا به هنگام نعمتهاي جديد و رفع بدي‌ها و يادآوري آنها و توفيق اداي فريضه يا نافله و هر كار نيكي حتي براي صلح دادن بين دو نفز، مستحب موكّد است كه سجده بجا آوريم و سه بار «شكراً لله» يا «شكراً شكراً» بگوييم (رساله نوین، ج 1، ص 148).

[21] . فرقان :  44.

[22]. وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ ع أَ تَدْرِي لِمَ اصْطَفَيْتُكَ بِكَلَامِي دُونَ خَلْقِي قَالَ مُوسَى لَا يَا رَبِّ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي قَلَّبْتُ عِبَادِي ظَهْراً وَ بَطْناً فَلَمْ أَجِدْ فِيهِمْ أَحَداً أَذَلَّ نَفْساً لِي مِنْكَ يَا مُوسَى إِنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ وَضَعْتَ خَدَّيْكَ عَلَى التُّرَابِ. (من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 332)

[23]. مرحوم ملکی تبریزی؛ اسرار الصلاة، ص 427.

[24]. علق: 19.

[25] . دعاي ابوحمزه ثمالي.

[26] . سَجَدَ وَجْهِيَ اللَّئِيمُ لِوَجْهِ رَبِّيَ الْكَرِيم‏. همان، 5/463.

[27]. آیت الله ملكي تبريزي (ره) می فرماید: از مرحوم ملا حسين قلي همداني از عملي پرسيدم كه در اصلاح دل و جلب معارف موثّر باشد و به تجربه هم اثر آن ثابت شده باشد، او گفت: عملي موثّرتر از اين دو که مي‌گويم نديدم، يكي مداومت بر سجده طولاني در شب  و روز يك مرتبه، كه در آن گفته مي‌شود: «لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين» (انبیاء، 87) و ديگر صد مرتبه قرائت سوره مباركه «قدر» در هر شب جمعه و عصر جمعه. (اسرار الصلاة، 428)

[28]. من لایحضره الفقیه، 1/519 و 520.

3. ثمره این شکر ازدیاد نعمت است که به صور مختلف مثل ازدیاد ظرف وجودی نمازگزار، کامل شدن نماز، عدم سلب توفیق عبادت، برکت در ثواب و نتایج عبادت و...، متبلور میشود.

4. من لایحضره الفقیه، 1/521. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2404 کلمه
1394/1/27 ساعت 10:49
کد : 187
دسته : اسرار نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
سر تعقیبات
تسبیحات حضرت زهرا
سر تسبیحات
سجده شکر
سر سجده شکر
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز