■ حضور زن در مسجد
آيا خانه زن، مسجد اوست؟
«و اركعى مع الراكعين» امـا آنـچه مـيان فقهاء مشهور شده استكه، مسجد زن خانه اوست. و حتى حضرت امام(ره) در تحرير الوسيله مىفرمايد: «و الافضل للنساء الصـلوه فى بيوتهن، و الافضل بيت المخدع»; يعنى براى زنان، نماز در خانه هايشان با فضيلت تر اسـت و با فضيلت تر نماز در پستوى خـانه اسـت. شايد اين فتوا به حديثى كه شيخ طوسى در تهذيب آورده است، مستند باشد.
به روايت شيخ طوسى يونس بن ظبيان از امام صادق(ع) چنين نقل كرده است: «خير مساجد نسائكم البيوت» همچنين شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه از هـشام بن سالم نقل كرده است كه امام صادق(ع) فرمود: «صلاه المراه فى مخدعها افضل من صلاتها فى بيتها، صلاتها فىبيتها اءفضل من صلاتها فىالدار» اما روايتيونس بن ظبيان قابلپذيرش نمىنمايد; زيرا نجاشى و شيخ طـوسى او را ضـعيف شمرده اند.
روايت دوم در پى بيان اين مطلب است كه زن نبايد در تير رس ديد نامحرم نماز گزارد. پس اگر در مسجد پرده اى زن را از ديد نامحرمان حفظ كند، ملاك حكم رعايت شده است.
بنابراين، نماز زن، با حفظ حريم و حدود الهى، در مسجد افضلاست; چـنانكه نـماز مرد چنين است. شايد امام(ره) نيز با توجه به همين مطلب در رساله عمليه خويش مى فرمايد: «اگر بتوانند كاملا خود را از نامحرم حفظ كنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند»
حضور زن در اعتكاف
بر اين اسـاس كه حـضور انسان و نه جنس مرد در مسجد فضيلت دارد، فقيهان فتوا دادند كه هركس، زن يا مرد، مى تواند در اعتكاف شركت كنند;« و يستوى فى ذلك، الرجل و المراه» مرحوم صاحب حدائق در اين مساله ادعاى اجماع كرده و «صاحب جواهر» اين ادعا را درسـت شمرده اسـت. پس حضور انسان در مسجد ملاك اسـت.
جـنسيت در اين امـر دخالتى ندارد; بلكه جان آدمى شرف حضور مى يابد.
زن در نماز جمعه
هرچند رواياتى برعدم وجوب نماز جمعه براى زنان دلالت مى كند; ولى هيچ روايتـى زن را از اين عـبادت بـاز نداشته است. احاديث نيز بر وجوب نماز جمعه بـر انـسان و اينكه «انسان» نبايد، بدون عذر، سه جمعه پياپى نماز را ترك كند، دلالت دارد. علاوه براين، امام كاظم(ع) روايتى دارد و در آن از وجوب نماز جـمعه بـرزنى كه در مـصلاى جمعه حضور يافته است،پرده بر مىدارد. مرحوم صاحب جواهر مىفرمايد: رواياتـى كه بر سقوط نماز جمعه از زن دلالت دارد، تلاش براى رفتنبه نماز جمعه را از زنان ساقط مىكند، زيرا رفت و آمد براى زن دشوارى هايى دارد; ولى وقـتى زنـى در مـصلا حضور يافت و دشوارى رفتن بدين مكان از ميان رفت، آيا بازهم مى توان گفت: نـماز جـمعهبر وى واجب نيست؟ آن بزرگوار سپس پاسخ مىدهد: نه، در اصل مشروعيت نماز جمعه براى زن ترديد روا نيست. گروهى معتقدند كه نـه تـنها حـضور زن در نماز جمعه صحيح است; بلكه گاهى ضرورت دارد; چون دين، از آن جهت كه بشر را با ديد جـمعىمىنگرد، جـامعه را داراى وظـايفى مىداند. چنانكه قرآن كريممومنان راستين را چنين معرفى مىكند: (انما المومنون الذين آمنوا بالله و رسوله و اذا كانـوا مـعه على امـر جامع لم يذهبوا حتى يستاذنوه) مومنان راستين كسانى هستند كه، هم از نظر عقيده، به خدا و پيامبرش مـعتقدند و هـم ازنظر درك مسايل اجتماعى و هوش جمعى، جامعه را خوب مى شناسند و در مسايل جمعى همواره حضور دارنـد و مـنزوى نـيستند. امر جامع،همان مسايل جمعى يك نظام است; براى مثال جريان نماز جمعه يك امر جـامع اسـت، تظاهرات عليه طاغوت و استكبار، حضور درانتخابات، تاييد رهبرى و مسئولان اسلامى، امر به مـعروف عـمومى ونـهى از منكر جمعى و صدها نمونه از اين قبيل، همه امور جامعشمرده مىشوند. اين نمودارى از وظيفه جمعى افراد جامعه اسـت كه قرآن آن را ترسيم مىكند و در اين بخش ميان زن و مرد تفاوتىوجود ندارد.
زن در مسجد الحرام
مكه كامـل ترين مـصداق مـسجد است
نماز فرادى در آن از نماز جماعت در خانه بهتر است. مسجدى كهگزاردن يك نماز واجب در آن، سبب آبـرو و قـبول شـدن همه نمازهاىانسان در طول زندگى مىشود.مسجدى كه هيچ كس نمىتواند به هـيچدليلى مـردم را از ورود به آن باز دارد.
كعبه اولين خانهاى است كه براى عبادت مردم ساخته شد و عبادتكنندگان را به سوى خود جـذب كرد; (ان اول بـيت وضع للناس للذىببكه مباركا) مسجدى كه هدايت جهانيان را تامين مىكند و بههيچ گروه و نـژادى اخـتصاص ندارد; (هدى للعالمين) مسجدى كهمردم، از همه مـناطق جـهان، در آن گـرد مىآيند و به عبادتمىپردازند. مسجدى كه اولين نـماز جـماعتبه امامت پيامبراكرم(ص) با حضور مردى چون علىبن ابىطالب(ع) و بانويى چون حضرتخديجه(س) در آنجا بـرگزار شـد.
مسجدى كه به سوى آن رفـتن (حـج به جا آوردن) بـر تـوانگران واجـباست; (و لله على الناس حج البيت مـن اسـتطاع اليه سبيلا) در آنجاحضور زن نه تنها جايز است، بلكه واجب است و اجازه سرپرست نـيز شرط نـيست. علاوه بر اين، اگر خطرى زن را تهديد نـكند، همراهى محرم شرط نيست و بـايد خـود اين مسير را بپيمايد.
بر اساس بـرخى از روايت ها، زنى در حج نقاب بر چهره افكنده بود.
امام باقر(ع) او را از اين كار باز داشت.
در آنجا حـتى وجـود پرده نيز لازم نيست. زنان بايد حجاب را رعايتكنند و آزادانـه به عبادت بپردازند.
معصومان(عليهم السلام) زنان را بـه زيارت حرم اهل بيت(عليهمالسلام) سفارش كردهاند. طبق نقل كامل الزيارات، امام صادق(ع)زنى به نام «ام سـعيدالاحمسيه» را بـه زيارت امام حسين(ع)تشويق فرمود. بىترديد حـرمت حرم اهـلبيت(عليهم السـلام) از حـرمت مسجد كمـتر نيست. پس مى توان از اين روايات براى اثبات مطلوبيت حضور زن در مسجد بهره برد.
ثمره حضور در مسجد
مهمترين ثمره حضور در مسجد، عبادت است. انـجام دادن عـبادت با حضور قلب مطلوب است. عبادت بـا حـضور قـلب بـه عـوامل دورنى عبادتكننده و مـوقعيت خارجى، مـانند زمان و مكان بستگى دارد; براى مثال نماز در برابر در باز كراهت دارد، چون ممكن استحضور قلب را از ميان ببرد. مناسب ترين مـكان بـراى عـبادت و راز و نياز باخداوند متعال مسجد است; زيرا مسجد خـانه خـدا اسـت. و بسيار بـه جاست كه انـسان براى بار يافتن به محضر حق و ملاقات با وى به خانه اش بشتابد. چنانكه آدمى براى يافتن افراد، آنها را درخانه هايشان مى جويد.
خداوند مىفرمايد: مسجد خانه ذكر خدا و خانه تسبيح است. وجـلوگيرى از ياد خدا در مسجد، ظلم است. پس نبايد هيچ كس را ازورود به مسجد باز داشت. چون مسجد جايگاه عبادت و ياد حق است،انجام دادن كارهايى كه به جنبه عبادى مسجد آسيب مى رساند، روانيست. حتى امام(ره) مى فرمايد: «اگر مسجد را براى روضه خوانى چادر بزنند و فرش كنند و سياهى بكوبند و اسباب چاى در آن ببرند، در صورتى كه اين كارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود، اشكال ندارد.» مسجد، علاوه بر جنبه عبادى،از نظر روانى، فرهنگى، اجـتماعى و سـياسى نيز اهميت دارد.
از نظر روانى، وقتى زن وارد مسجد مى شود، درست مانند مرد،آرامش مى يابد و در اين مورد تفاوتى ميان زن و مرد نيست;(المومن فى المسجد كالسمك فى الماء) از نـظر فـرهنگى ما مى دانيم كه مسجد بهترين مـركز فـراگيرى مسايل مذهبى است; روح نماز رازنده مى سازند، ميان مومنان الفت و محبت پديد مىآورد و آنها رابه هم نزديك مىكند. مسجد بهترين جايى است كه همه افراد جـامعه،از هـر جنس و باهر سن و سـطح سـواد، مىتوانند در آنجا مسايلمذهبى را فراگيرند. بىترديد همه زنان به مدرسه نمىروند. ازطرفى تجربه ثابت كرده است كه به سخنرانيهاى راديو و تلويزيونچندان اهميت نمىدهند و يا كمتر دراين كار موفق مىشوند. پسبايد در جايى با وظايف دينىاش آشنا شود.
حـضور در مـسجد، زن را آماده مىكند تا به روايات گوش دهد و آدابو سنن دينى را بياموزد.
از نظر اجتماعى و سياسى بايد گفت كه امروزه حضور زنان دراجتماع و امور فرهنگى مشتى به دهان ياوهگويان و منحرفان ازاسلام است; منحرفانى كه شـعار آزادى و تـساوى حقوق زن و مـردسرمىدهند و اسلام را به تحقير زن متهم مىسازند.
حضور زن در اجتماعات، مسجدها و نمازهاى جمعه نشان مىدهد كهاسلام با آزادى زن مخالف نيست; بـلكه بايد حريم حفظ شود. اسلامزن را شبيه مرد نمىداند.
آنها در طبيعت و جـنسيت فـرق دارنـد، اما در انسانيت مساوىاند وارزش زن از مرد كمتر نيست.
نه تنها امروز حضور زن در صحنه سياسى موثر است; بلكه در صدراسلام نـيز چـنين بوده است. داستان سوده، دختر عمار بن اسك همدانى، و ديگران، كه در كتابها فراوان نقل شـده اسـت، بـر درستىاين سخن گواهى مىدهد.
قرآن يادآورى مى كند كه سه زن موسى را از كشته شدن حفظ كردند وپرورش دادند: مادر مـوسى، خواهر موسى و زن فرعون. اين سه زن،با وضعيت سياسى آن روز مبارزه كردند تا موسى پرورش يافت.
چنانكه مـرد در تلاش و كوشش است، زنـان نـيز از چنين ويژگى برخوردارند.
خداوند مىفرمايد: (يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه) اين خطاب به انسانيت است. سرانجام انسان به لقاء الله مى رسد، يا لقاى جلال، يا لقاى جمال. بىترديد زن و مرد در اين راه همتاى يكديگرند.