نماز تجلی گاه حضور

■ نماز تجلی گاه حضور

نماز تجلی گاه حضور

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده بحثي را تحت عنوان «نماز تجلي گاه حضور» تقديم حضورتان مي نمايم در اين بحث تلاشم بر اين بوده است که ديدگاه هاي حضرت امام (ره) را- خصوصاً- تبيين نمايم و محورهاي آن درباره عبوديت و بندگي است و اينکه چه کنيم تا حضور بيشتري در نماز داشته باشيم. ما اين را از کتاب «آداب الصلوة» حضرت امام (ره) آموختيم که مي فرمايند: اساساً هر عملي که توسط انسان انجام مي پذيرد، داراي صورتي ظاهري و صورتي باطني است که آن صورت باطني روح عمل محسوب مي شود؛ همانطور که همه مان مي دانيم و قاعدتاً عبادت از اين خصيصه مستثني نيست، يک ظاهر دارد و يک باطن و قطعاً امور باطني و معنوي نماز در نماياندن ارزش هاي نماز فوق العاده مؤثرند. يکي از ابعاد مهم در نماز، ابعاد معنوي نماز مي باشد که همان احساس بندگي و نياز انسان است در مقابل حق تعالي. مولاي متقيان علي عليه الصلوة و السلام در جمله کوتاهي مي فرمايد: «اِلهي کَفي بي عِزّاً اَن اَکُونَ لَکَ عَبداً» خدايا اين عزت مرا بس است که بنده تو باشم. «وَ کَفي بي فَخراً اَن تَکُوَن لي رَبّاً» و کافي است مرا اين فخر، که تو پروردگار من باشي. ملاحظه بفرماييد حضرت علي (ع) در آن افق متعالي چگونه ذليلانه در مقابل خدا و عالِم هستي و خالق هستي کرنش دارد و تواضع مي نمايد. نماز يک حضور روحاني است که حقيقت آن عبوديت و بندگي مي باشد. حقيقت عبوديت و بندگي در سراسر نماز جلوه گر است، اما اين عبوديت و بندگي آثاري دارد. آيا هيچ به آثار آن فکر کرده ايم؟ قطعاً فکر کرده ايم. آيا تا کنون هيچ در مقام عمل سعي کرده ايم خودمان را به اين آثار نزديک نمائيم؟ اين عبوديت و بندگي در همه جا و همه برنامه ها آثاري دارد. در يک کلام، الهي شدن از آثار عبوديت است.

در نماز، ما «اللَّه اکبر» مي گوييم و «اللَّه اکبر» از ابتداي اذان شروع مي شود تا پايان نماز به نحوي که حتي آن تکبيرات ثلاث بعد از نماز که مستحب است را در بر مي گيرد و در تعقيبات نيز با کيفيتي خاص دنبال مي شود. سه جهت در «اللَّه اکبر» وجود دارد. يک عنوان ذهني دارد؛ يعني هيچ چيز جز خدا نبايد ذهن و انديشه ما را فرا بگيرد. در لفظ مي گوييم: «اللَّه اکبر»، در عمل هم دست را محاذي گوش قرار مي دهيم يعني «ماسوي اللَّه» را پشت سرگذاشتن. پس هم قلباً و هم لفظاً و هم عملاً بيان مي کنيم که «ماسوي اللَّه» را ما پشت سر مي گذاريم. اين از مسائل فقه ما است که در ابتداي نماز مستحب است هفت تکبير گفته شود. هفت تکبير براي چيست؟ دست ها را محاذي گوش قرار دادن و بلند کردن و برگرداندن تا هفت نوبت براي چيست؟ تکبير هفتم حضور تمام است؛ حضور تام و تمام نمازگزار. امام صادق (ع) در جمله اي مي فرمايد: وقتي تکبير گفتيم همه چيز از هر موجودي که مي خواهد باشد، در محضر کبرياي ذات حضرت حق متعال از عرش تا فرش، همه ي اين ها در مقابل خداوند تبارک و تعالي کوچک مي شوند. در اينجا امام راحل جمله اي دارند، مي فرمايند: اگر علتي از حقيقت تکبير در قلب شما باشد و آنچه را که به زبان جاري مي کنيم با قلبمان هماهنگ نباشد، خداوند مي فرمايد: دروغ گو با من خدعه مي کند. به عزت و جلالم قسم که از شيريني ذکر خودم او را محروم خواهم کرد.

در نماز «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» هست. اين آيه شريفه ي قرآن که به وسيله آن، ما ارتباط خاصي با خدا برقرار مي کنيم، اساساً در تمام کارها توصيه شده است که در آغاز بگوييم «بسم اللَّه الرحمن الرحيم». به نظر مي آيد که باء بسم اللَّه متعلق به اسمي از اسماء الله است که تناسب پيدا مي کند با هر کاري که انجام مي دهيم؛ اگر براي علم است باء متعلق به اعلميت خداوند است، اگر براي کسب و کار است جلوه رزاق را دارد و هکذا براي ديگر امور. دليل اين مطلب هم روايتي است که در «توحيد» صدوق از علي ابن فضال نقل شده است: از حضرت امام رضا (ع) در رابطه با بسم اللَّه سئوال مي کنند، حضرت مي فرمايند «... قُولُ قائِلِ بِسمِ اللَّهِ اَي اَسِمُ عَلي نَفسي سِمِةً مِنْ سِماتِ اللَّهِ عز و جل» بعد فرمودند «و هي العِبادَهُ» بسم اللَّه که مي گوييم يک علامتي از علائم الهي را بر نفس خودمان مي گذاريم: «سِمَةً مِن سِماتِ اللَّهِ» در مجموعه دعاي سمات علائم و نام هاي الهي و جلوه حضرت حق متعال بر همه انبيا به خصوص انبياي اولوالعزم بيان مي شود اينها علائم الهي است. و لذا مي گوييم دعاي سمات. «اسم» چه از سمات گرفته شده باشد که يک نوع بلندي و رفعت است يا اسم از وَسَمَ گرفته شده باشد که به معناي نشانه و علامت باشد به هر حال ما چه چيزي دريافت مي کنيم از اين «اَسِمُ عَلي نَفسي»، يعني هر فردي يک صورت جديد با هر «بسم اللَّه» که بيان مي کند بر نفس خود ترسيم مي نمايد و يک نوع علّو مرتبت روحي پيدا مي کند و کمال جديدي بر نفس انسان افزوده مي شود. نماز يک چنين خاصيتي بايد داشته باشد. چون فرموده اند: اگر دو روزتان مثل هم باشد ملعونيد. نمي شود دو روزمان مثل هم باشد. به هر حال اينها را توصيه فرمودند. هر نمازي بايد مرحله ي جديدي از سير کماليه در انسان بوجود بياورد و انسان بايد اين سير کمالي را بپيمايد و لذا فرمودند: «اَلصَّلوةُ ِمعراجُ المُؤمِنِ» معراج مؤمن براي همين است. و حضرت فرمود با هر «بسم اللَّه» در حقيقت نامي از نام هاي پروردگار بر نفستان مي افزاييد. و وقتي راوي پرسيد «سمه» چيست؟ حضرت فرمود عبادت پس ملاحظه مي فرماييد در طول عبوديت هم علّو و تقرب به خدا پيدا مي کنيم و هم درجه اي از کمالات نفساني در ما ايجاد مي شود. «سمت من سمات اللَّه عز و جل» و به نظر مي آيد سِرّ تکرار «اللَّه اکبر»ها در طول نماز در هر مرحله اي بي توجهي به چيزهاي ديگر است. و لذا فرمودند: «کُلُّ اَمرٍ ذي بالٍ لَمْ يُبدَء بِبِسم اللَّهِ فَهُوَ اَبتَر» هر امري که ابتدايش با بسم اللَّه نباشد به منزل مقصود نمي رسد.

شنيدم از بعضي از عزيزان که کتاب مصباح الشريعه کتابي است که سنديت ندارد؛ مجموعه اي است که عرفا آن را تدوين کرده اند. در حالي که محدثين بزرگي چون مرحوم مجلسي و حضرت امام (ره) نيز در ضمن مباحث عرفاني خود در «آداب الصلوة» بسياري از روايات مصباح الشريعه را نقل نموده اند و مضامين به گونه اي است که به نظر مي آيد کلام، کلام معصوم باشد. حضرت امام صادق (ع) در مصباح الشريعه يک حديثي دارند که بنده بخش اول آن را مي خوانم، مي فرمايند: «اَلعُبُودِيَّةُ جَوَهَرةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّهِ» عبوديت و بندگي حضرت حق، گوهري است که باطن آن ربوبيت است. رب که به معناي همان صاحب مي شود. هر کسي صاحب هر چيزي که هست عرب به او مي گويد «رب» اينجا مقصود و نظر حضرت اين است که عبوديت در انسان، انسان را مالک نفس خودش مي نمايد. عبوديت و بندگي هر چه بيشتر باشد، تسلط بر رفتار، بر انديشه، و بر کردار بيشتر مي شود. البته اين حديث صدر و ذيلي دارد که من بخشي از آن را مي گويم. در اين کلام نوراني حضرت پيامبر اکرم (ص) در حديثي قدسي مي فرمايند: هيچ بنده اي از بندگان من نيست که با عملي به من تقرب جويد و نزد من محبوبتر باشد از بنده اي که با انجام واجبات به من تقرب مي جويد يعني در سايه ي واجبات است که آن تقربات حاصل مي شود و عجيب اين است که من امروز نديده ام که کسي هم اين را بفرمايد.

مساله ي نافله خواني؛ زماني رهبر انقلاب اين را فرمودند که نافله خواني در بين ما خيلي ضعيف است. اهل سنت به نوافل خيلي اهميت مي دهند، در صورتي که ما به اين مسأله کمتر اهتمام مي ورزيم. حضرت امام سجاد (ع) ظاهراً در حال نماز بودند و ابو حمزه ي ثمالي پشت سرشان نماز مي خواندند. عباي آقا افتاده بود. آقا امام سجاد (ع) همچنان نماز را ادامه مي دادند. ابو حمزه ي ثمالي بعد از نماز عرضه داشت: يابن رسول اللَّه، چرا عباي مبارک را جمع نکرديد. آقا فرمودند: مي داني در محضر چه کسي بودم؟ واي بر تو! به هر حال ابوحمزه ي ثمالي خيلي جا خورد بعد حضرت فرمودند: شما با کمک نوافل مي توانيد عبادت خودتان را تکميل کنيد. خداوند در اين مورد مي فرمايد: من اينها را دوست دارم، و هر که را دوست داشته باشم آن وقت مي شوم زبان او، آن وقت مي شوم دست او، گوش او، چشم او، همه اينها الهي مي شوند.

در حال حاضر تبيين معارف نماز براي مردم در سطوح مختلف يکي از کارهاي ضروري است؛ چرا که ما شاهد کمرنگ شدن نماز در بعضي جاها هستيم و اين مسئله - بعد از گذشت 18- 17 سال از انقلاب- اصلاً شايسته نيست. در زمينه تبيين معارف نماز، از هنر توقع زيادي مي رود. ليکن با تمام حضوري که هنر در اين عرصه داشته، باز هم براي رسيدن به حد مطلوب کافي نيست و به نظر مي رسد که در زمينه هنري ضعيف عمل شده است.

آموزش به خانواده ها از طريق رسانه هاي گروهي به خصوص صدا و سيما، مسأله مهمي است و بايد با برنامه ريزي دقيق انجام شود. چقدر ما مي خواهيم سفره آرايي به زنان آموزش بدهيم؟ چقدر مي خواهيم پخت و پز غذاهاي متنوع و رنگارنگ را آموزش بدهيم؟ من فکر نمي کنم حتي آقايان هم تا اين حد تمايل داشته باشند. چقدر مي خواهيم مرواريد دوزي و گل دوزي هاي متنوع را آموزش بدهيم؟ تا کنون حجم زيادي از برنامه ها را سفره آرايي ها و امثال آن تشکيل داده اند. ما تجمل گرايي را به طور غير مستقيم بين زن هاي جامعه مان رواج مي دهيم. آن وقت مي خواهيم زن هاي ما صاحب فکر و انديشه باشند، مي خواهيم زن هاي ما در مورد مسائل صاحب نظر باشند. ما در اين زمينه مشکل داريم و نبايد سطح فکر و انديشه بانوان را پايين نگه داريم و بايد فکري جدي در اين باره بشود.و مي بايستي که مسأله نماز در قالب هاي هنري ارائه شود.

حل مشکلات معيشتي مردم مسأله ي مهمي است؛ چرا که گرفتاري هاي اقتصادي نه تنها مخل اداي نماز با حضور و نماز با روح است، بلکه موجب کم رنگ شدن نماز در خانواده ها نيز مي شود.

مسأله ديگر نماز خواندن بچه ها است. تقيد پدر و مادر به اقامه ي نماز و اهميت دادن ايشان به نماز و به خصوص نماز اول وقت و عدم ترک نماز مطمئناً تأثير قابل توجهي روي بچه ها خواهد داشت.

و بالاخره من باز هم بر پيام هاي بازرگاني تلويزيون تکيه مي کنم. ما پيام هاي هشدار دهنده براي گاز و چيزهاي مختلف داريم. ما گاهي براي اسراف نکردن در برق آگهي خاصي داريم که در آن فردي براي بچه ها شعر مي خواند و بچه ها جوابش را مي دهند. به هر حال ما پيام هاي مختلفي داريم. چرا پيام نماز را نداشته باشيم؟ يک کسي بود که خيلي علاقه مند به امام زمان بود. در زمان نواب خاصه ي حضرت ولي عصر آن قدر گشت تا سَمُري را پيدا کرد. (در کتاب غيبت شيخ طوسي اين را ببينيد، مرحوم آقا شيخ عباس قمي در سفينةالبحار هم اين را نقل کرده است). وقتي که سَمُري را پيدا کرد به او گفت مي خواهم خدمت آقا برسم، به هر حال لحظاتي طول نکشيد که آقا تشريف آوردند. اين آقا از حضرت ولي عصر چند سؤال کرد، آخرين پيام حضرت ولي عصر اين بود «مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَنْ تَأَخَّرَ الصَّلوةَ بالعِشاء» ملعون است کسي که نماز عشا را به تأخير بيندازد، در توضيحي که حضرت مي فرمايد معلوم مي شود که نماز مغرب منظور بوده است، چون مي فرمايند قبل از اين که ستارگان در آسمان شبکه ببندند، بايد نماز را به پا بداريد. پس مقصود، نماز مغرب است و باز «مَلعُونٌ مَلعُونٌ مَنْ تَأَخَّرَ الصَّلوةَبالغداة»- ملعون است آن کسي که نماز صبحش را به تأخير بيندازد تا آسمان سپيد شود اين پيام حضرت ولي عصر (عج) است. خداوند همه ي ما را اهل عمل قرار بدهد.

«والسلام عليکم و رحمةالله»

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2058 کلمه
مولف : سرکار خانم صفاتي
ناشر : نماز و نوسازي معنوي
1395/9/20 ساعت 11:31
کد : 1835
دسته : آداب باطنی و حضور قلب در نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
حضور قلب
عوامل حضور قلب
موانع حضور قلب
اسباب حضور قلب
اسرار نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز