■ رازهای أذان و إقامه
علی محمد باقی
تهیه مرکز تخصصی نماز
در میان هیاهوی دنیا و غفلت آورندگی آن، اذان دعوتی است از جانب خالق برای آگاهی مردم و تذکر به غافلان و یادآوری زمان رحمت خاص الهی. اذان و اقامه دروازه و اذن دخول ورود به محضر ربوبی است. خود این اذن نیز سیری دارد که از توحید شروع و با شهادت به رسالت و امامت کامل میشود. سپس دعوت میکند به رستگاری به وسیلة بهترین عمل. سپس دگر بار با تأکید بر توحید به اتمام میرسد.
از آنجا كه اساس كار توحيد الهي است و بايد همه حجابهايي كه مانع از شهود اوست پاره شود و تكبير سببي توانمند بر پاره كردن حجابهاست، از اين رو اذان و اقامه با تكبير آغاز ميشود و با كلمة پاك توحيد [لا اله الا الله] پايان ميپذيرد[1]. تكرار تكبير نشان از آن دارد که هر تکبیر دارای معنایی مستقل است و هر تکبیر حجابی از حجابها را از بین میبرد.
با تأمل در تأثير تكبير، راز و نهان مكرر آمدن آن در آغاز اذان و اقامه آشكار ميشود، شايد راز متعدّد آمدن كلمه توحيد، در پايان اذان و يك بار آمدن در پايان اقامه، رسيدن به انتهاي مراتب توحيد است كه ديگر آنجا مجالي براي تعدد نيست.[2]
در سبب تأکید بر توحید در اذان و اقامه میتوان گفت: مقدمة حضور در محضر دوست، رفع حجابهایی است كه مانع از شهود اوست. تكبير نیز سببي توانمند برای پاره كردن حجابهاست؛ از اين رو اذان و اقامه با تكبير آغاز ميشود و با كلمة توحيدی "لا اله الا الله" پايان ميپذيرد. در تكرار تكبير نیز رازیهایی است که از جمله آن پاره كردن حجابهای متعدد در هر تکبیر است.
امامِ ثامنِ ضامن در تفسیر تکبیر ابتدایی میفرمایند: "اينكه اذان با تكبير آغاز شده است و با تهليل ختم شده، از آن جهت است كه خواست خداي عزوجل بر این بوده كه سرآغاز با ياد او و با نام او باشد و نام خدا در آغاز تكبير است و در آخر تهليل. اينكه فصول اذان دو بار گفته ميشود به آن علت است كه در گوشِ شنوندگان تكرار شود... و ديگر آنكه چون نماز دو ركعت است[3]، از اين رو [جملههای] اذان نيز دو تا دو تا شد.... و حقيقت اذان همان دعوت به نماز است".[4]
امام صادق میفرمایند: خداوند محملي از نور فرستاد ... پس حضرت رسولs در آن نشست و سپس به وسيلة آن محمل به آسمان بالا رفت، پس فرشتگان به اطراف آسمان گريختند. آنگاه جبرئيل گفت: "الله اكبر"، پس فرشتگان خاموش شدند و راه آسمان گشوده شد و فرشتگان گرد آمدند و سپس گروه گروه بر حضرت وارد شدند و سلام كردند... پس حضرت به همراهي جبرئیل به آسمان سوم عروج كرد، ملائكه به اطراف رفته و به سجده افتادند و تسبيح گفتند. جبرئيل شهادت به رسالت او داد (2 بار). ملائكه اجتماع كردند و بر حضرت رسولs سلام كردند و از حال اميرالمؤمنين پرسيدند و درهاي آسمان گشوده شد و حضرت عروج كردند به آسمان چهارم ... سپس ابواب آسمان گشوده شد و ملائكه اجتماع كردند و جبريل بقيه اقامه را گفت... . [5]
از اين حديث معلوم ميشود كه هيچ يك از ملائكه آسمانها طاقت مشاهده جمال احمديs را ندارند و با رؤيت آن نور مقدس به سجده ميافتند و متفرق ميشوند و توهّم نور حقّ مطلق ميكنند.[6] نکته دیگر اینکه سرّ اذان و اقامه باز شدن درهای آسمان و از بین رفتن حجابها و نزول ملائکه بر نمازگزار است. ثمرة این نزول آرامش قلبی نمازگزار است که او را از خوف به آینده و حزن از گذشته مبرّا میکند.[7]
این نزول اختصاصی به اذان و اقامه به معراج ندارد و بر هر نمازگزاری که به سرّ اذان و اقامه رسیده نیز نازل میگردند. امام صادق در حدیثی گرانبهایی میفرمایند: هركس با (اذان و اقامه) به نماز بايستد دو صف از فرشتگان پشت سر او نماز ميخوانند و هر كس با اقامة تنها به نماز بايستد يك صف از ملائكه به او اقتدا ميكنند. مفضل بن عمر پرسيد: مقدار هر صف چقدر است؟ فرمودند: كمترین آن مشرق تا مغرب و بيشترین آن ما بین آسمان و زمين است.[8] نماز با چنین اذان و اقامهای است که اقتدای ملائکه به انسان را همراه دارد. البته در عالیترین مرتبة آن سایر موجودات نیز همراه فرشتگان به او اقتدا میکنند: "وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديد"[9]؛ همانا داوود را از سوى خود فضیلتى دادیم (و گفتیم:) اى كوهها! با او (در تسبیح خدا) هم نوا شوید و (اى) پرندگان! (همراهى كنید) و آهن را براى او نرم كردیم. بنابراین میتوان راز دیگر اذان و اقامه را امامت است که برترین مقام انسانی و آخرین مرحله[10] سیر او می باشد: "وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماما"[11]
در روایات برای فرازهای اذان تفسیر و تأویلهایی با مراتب مختلف بیان شده است. از آن جمله در معنای "حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل " به جز همان معنای "نماز"، تأویل دیگری نیز برای آن بیان شده است. از امام صادق در جواب اینکه معنای "حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل" چيست، فرمودند: بهترين عمل، ولايت ائمهs است[12] در روایت دیگر نیز حضرت به محمد بن مروان فرمودند: آيا ميداني تفسير "حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل" چيست؟ عرض كرد: خير، فرمودند: تو را دعوت ميكند به نيكي... نيكي كردن به فاطمه و فرزندانشj.[13] با توجه به این حدیث میتوان سرّ و راز اذان و اقامه را توجه به انسان کامل و باب توحید و رحمت الهی قبل از شروع نماز دانست.
در تأویلی دیگر برای اذان و اقامه بیان شده: نداي مؤذن به منزلۀ نفخۀ اول صور است كه نفخه فزع است چون در آن وقت تمام مردم از امورات راجع به دنيا صرف نظر ميكنند و پشت سر مياندازند و مراقب حال خودند ....؛ اما اقامه به منزلة نفخة احيا و حضور به محشر است كه تمام مردم در آن وقت متوجهاند كه چه خطابي و چه عتابی به آنها شود و از ترس تماماً مضطربند و مثل آنند كه هيچ كس را نمیشناسند. پس در وقت اذان و اقامه بايد همين حال به نمازگزار دست دهد.[14]
پیامبر اسلامa تفسیر اذان را اینگونه به أَميرالمؤمنينj بیان میدارند: اى على! اذان حجّتى بر امّت من است و تفسير آن، چنين است:
هرگاه مؤذّن بگويد "اللّه أكبر ، اللّه أكبر" در واقع مىگويد: خدايا! تو بر آنچه مىگويم، گواهى. اى امّت محمّد! وقت نماز رسيده است. پس آماده شويد و كار دنيا را وا نهيد. هرگاه بگويد "أشهد أن لا إله إلاّ اللّه" در واقع مىگويد: اى امّت محمّد! من خدا و فرشتگان او را گواه مىگيرم كه شما را به فرا رسيدن وقت نماز ، آگاه مىسازم . پس فقط به نماز بپردازيد.
هرگاه بگويد "أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه " در واقع مىگويد: خداوند و فرشتگانش مىدانند كه من، شما را از فرا رسيدن وقت نماز آگاه ساختم. پس فقط به نماز بپردازيد كه آن براى شما بهتر [از هر كارى] است.
هرگاه بگويد "حىَّ على الصلاة" در واقع مىگويد: اى امّت محمّد! [اسلام] دينى است كه خدا و پيامبر او آن را براى شما پديد آوردند. پس، آن را تباه نكنيد؛ بلكه به آن بپردازيد تا خداوند شما را بيامرزد. به نمازتان بپردازيد كه نماز، ستون دين شماست.
هر گاه بگويد "حىَّ على الفلاح" در واقع مىگويد: اى امّت محمّد! خداوند درهاى رحمت را به روى شما گشوده است. پس برخيزيد و سهم خود را از رحمت برگيريد تا در دنيا و آخرت سود ببريد.
هرگاه بگويد "اللّه أكبر، اللّه أكبر" در واقع مىگويد: بر خويشتن رحم آوريد؛ زيرا كارى با ارزشتر از نماز براى شما سراغ ندارم. پس فقط به نمازتان بپردازيد، پيش از آنكه پشيمانى دامنگيرتان شود.
و هرگاه بگويد "لا إله إلاّ اللّه" در واقع مىگويد: اى امّت محمّد! بدانيد كه من امانت هفت آسمان و هفت زمين را به گردن شما نهادم . اگر مىخواهيد، روى آوريد و اگر مىخواهيد ، پشت كنيد ، كه هر كس نداى مرا اجابت كند، سود برده است و هر كس نداى مرا اجابت نكند، به من زيانى نمىرساند.[15]
پس سزاوار است که دل خویش را به این ندا عرضه کنیم. اگر آن را لبریز از شادی و بشارت و آمادۀ سبقت گرفتن به نماز یافتیم، بدانیم که این اذان و اقامه برایمان بشارت دهنده به رستگاری و پیروزی در روز قضاوت بزرگ است.
[1] . چون اول و آخر امور خدای سبحان است؛ "هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم"(حدید: 3).
[2] . عبد الله جواد آملی، رازهای نماز، ص 57و 58.
[3] . توضیح دو رکعت بودن نماز در فصل قبلی بیان شد.
[4] . قَالَ الرِّضَاj: إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ بِالاذَانِ لِعِلَلٍ كَثِيرَةٍ مِنْهَا أَنْ يَكُونَ تَذْكِيراً لِلنَّاسِي وَ تَنْبِيهاً لِلْغَافِلِ وَ تَعْرِيفاً لِمَنْ جَهِلَ الْوَقْتَ وَ اشْتَغَلَ عَنْهُ وَ يَكُونَ الْمُوذِّنُ بِذَلِكَ دَاعِياً لِعِبَادَةِ الْخَالِقِ وَ مُرَغِّباً فِيهَا وَ مُقِرّاً لَهُ بِالتَّوْحِيدِ مُجَاهِراً بِالايمَانِ مُعْلِناً بِالاسْلامِ مُوذِّناً لِمَنْ يَنْسَاهَا وَ إِنَّمَا يُقَالُ لَهُ مُوذِّنٌ لانَّهُ يُوذِّنُ بِالاذَانِ بِالصَّلاةِ وَ إِنَّمَا بُدِئَ فِيهِ بِالتَّكْبِيرِ وَ خُتِمَ بِالتَّهْلِيلِ لانَّ اللَّهَ عزّوجل أَرَادَ أَنْ يَكُونَ الابْتِدَاءُ بِذِكْرِهِ وَ اسْمِهِ وَ اسْمُ اللَّهِ فِي التَّكْبِيرِ فِي أَوَّلِ الْحَرْفِ وَ فِي التَّهْلِيلِ فِي آخِرِهِ وَ إِنَّمَا جُعِلَ مَثْنَي مَثْنَي لِيَكُونَ تَكْرَاراً فِي آذَانِ الْمُسْتَمِعِينَ مُوكِّداً عَلَيْهِمْ إِنْ سَهَا أَحَدٌ عَنِ الاوَّلِ لَمْ يَسْهُ عَنِ الثَّانِي وَ لانَّ الصَّلاةَ رَكْعَتَانِ رَكْعَتَانِ فَلِذَلِكَ جُعِلَ الاذَانُ مَثْنَي مَثْنَي وَ جُعِلَ التَّكْبِيرُ فِي أَوَّلِ الاذَانِ أَرْبَعاً لانَّ أَوَّلَ الاذَانِ إِنَّمَا يُبْدَأُ غَفْلَةً وَ لَيْسَ قَبْلَهُ كَلامٌ يُنَبِّهُ الْمُسْتَمِعَ لَهُ فَجُعِلَ الاولَيَانِ تَنْبِيهاً لِلْمُسْتَمِعِينَ لِمَا بَعْدهُ فِي الاذَانِ وَ جُعِلَ بَعْدَ التَّكْبِيرِ الشَّهَادَتَانِ لانَّ أَوَّلَ الايمَانِ هُوَ التَّوْحِيدُ وَ الاقْرَارُ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ الثَّانِيَ الاقْرَارُ لِلرَّسُولِs بِالرِّسَالَةِ وَ أَنَّ إِطَاعَتَهُمَا وَ مَعْرِفَتَهُمَا مَقْرُونَتَانِ وَ لانَّ أَصْلَ الايمَانِ إِنَّمَا هُوَ الشَّهَادَتَانِ فَجُعِلَ شَهَادَتَيْنِ شَهَادَتَيْنِ كَمَا جُعِلَ فِي سَائِرِ الْحُقُوقِ شَاهِدَانِ فَإِذَا أَقَرَّ الْعَبْدُ لِلَّهِ عزّوجل بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ أَقَرَّ لِلرَّسُولِ ص بِالرِّسَالَةِ فَقَدْ أَقَرَّ بِجُمْلَةِ الايمَانِ لانَّ أَصْلَ الايمَانِ إِنَّمَا هُوَ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ إِنَّمَا جُعِلَ بَعْدَ الشَّهَادَتَيْنِ الدُّعَاءُ إِلَي الصَّلاةِ لانَّالاذَانَ إِنَّمَا وُضِعَ لِمَوْضِعِ الصَّلاةِ وَ إِنَّمَا هُوَ نِدَاءٌ إِلَي الصَّلاةِ فِي وَسَطِ الاذَانِ وَ دُعَاءٌ إِلَي الْفَلاحِ وَ إِلَي خَيْرِ الْعَمَلِ وَ جُعِلَ خَتْمُ الْكَلامِ بِاسْمِهِ كَمَا فُتِحَ بِاسْمِهِ. (من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 299)
[5]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ اللَّهَ الْعَزِيزَ الْجَبَّارَ عَرَجَ بِنَبِيِّهِ ص إِلَى سَمَائِهِ سَبْعاً ... فَأَنْزَلَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ عَلَيْهِ مَحْمِلًا مِنْ نُورٍ ... ثُمَّ عُرِجَ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَنَفَرَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى أَطْرَافِ السَّمَاءِ ثُمَّ خَرَّتْ سُجَّداً فَقَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّنَا وَ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ مَا أَشْبَهَ هَذَا النُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُjاللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ فَسَكَتَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ ثُمَّ جَاءَتْ فَسَلَّمَتْ عَلَى النَّبِيِّ ص أَفْوَاجاً ... ثُمَّ عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ الثَّانِيَةِ فَلَمَّا قَرُبَ مِنْ بَابِ السَّمَاءِ تَنَافَرَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى أَطْرَافِ السَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ مَا أَشْبَهَ هَذَا النُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُjأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ ...ثُمَّ عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الثَّالِثَةِ فَنَفَرَتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى أَطْرَافِ السَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ مَا هَذَا النُّورُ الَّذِي يُشْبِهُ نُورَ رَبِّنَا فَقَالَ جَبْرَئِيلُjأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فَاجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ قَالَتْ مَرْحَباً بِالْأَوَّلِ وَ مَرْحَباً بِالْآخِرِ وَ مَرْحَباً بِالْحَاشِرِ وَ مَرْحَباً بِالنَّاشِرِ مُحَمَّدٌ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيٌّ خَيْرُ الْوَصِيِّينَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَلَّمُوا عَلَيَّ وَ سَأَلُونِي عَنْ عَلِيٍّ أَخِي فَقُلْتُ هُوَ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَتِي ... ثُمَّ عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ فَلَمْ تَقُلِ الْمَلَائِكَةُ شَيْئاً وَ سَمِعْتُ دَوِيّاً كَأَنَّهُ فِي الصُّدُورِ وَ اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ فَفُتِحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ خَرَجَتْ إِلَيَّ مَعَانِيقُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُjحَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ صَوْتَيْنِ مَقْرُونَيْنِ بِمُحَمَّدٍ تَقُومُ الصَّلَاةُ وَ بِعَلِيٍّ الْفَلَاحُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ فَقَالَتِ الْمَلَائِكَةُ هِيَ لِشِيعَتِهِ أَقَامُوهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ اجْتَمَعَتِ الْمَلَائِكَةُ. (علل الشرائع، ج2، ص 314- 313).
[6]. احمد فهري زنجانى، پرواز در ملکوت،ج 2،ص 45.
[7] . نزئل ملائک سبب آرامش میشود. چنانچه در سورة فصلت آیة 30 میفرماید: " إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون".
[8] . شیخ صدوق، ثواب الاعمال، 79.
[9] . سبا: 10.
[10] . این مراحل عبارتند از: معرفت، حرکت(هجرت)،سرعت، سبقت، امامت (ر.ک عبدالله، جوادی آملی، تسنیم، جلد 22 ، صفحات 597 تا 599).
[11]. ما را پيشوای پرهيزگاران گردان. (فرقان: 74)
[12]. معانی الاخبار، النص، ص 42.
[13] . َ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍj قَالَ أَ تَدْرِي مَا تَفْسِيرُ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ دَعَاكَ إِلَى الْبِرِّ أَ تَدْرِي بِرَّ مَنْ قُلْتُ لَا قَالَ دَعَاكَ إِلَى بِرِّ فَاطِمَةَ وَ وُلْدِهَاj(علل الشرائع، ج2، ص 368)
[14] . عبدالكریم الحمزاوی، الشعرات، ص 489.
[15] . أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ تَفْسِيرِ الاذَانِ فَقَالَ: يَا عَلِيُّ! الاذَانُ حُجَّةٌ عَلَي أُمَّتِي وَ تَفْسِيرُهُ إِذَا قَالَ الْمُوذِّنُ: اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ فَإِنَّهُ يَقُولُ اللَّهُمَّ أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَي مَا أَقُولُ يَا أُمَّةَ أَحْمَدَ قَدْ حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَتَهَيَّئُوا وَ دَعُوا عَنْكُمْ شُغُلَ الدُّنْيَا وَ إِذَا قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ فَإِنَّهُ يَقُولُ: يَا أُمَّةَ أَحْمَدَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُ مَلائِكَتَهُ إِنْ أَخْبَرْتُكُمْ بِوَقْتِ الصَّلاةِ فَتَفَرَّغُوا لَهَا وَ إِذَا قَالَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فَإِنَّهُ يَقُولُ يَعْلَمُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ مَلائِكَتُهُ أَنِّي قَدْ أَخْبَرْتُكُمْ بِوَقْتِ الصَّلاةِ فَتَفَرَّغُوا لَهَا فَإِنَّهُ خَيْرٌ لَكُمْ فَإِذَا قَالَ: حَيَّ عَلَي الصَّلاةِ فَإِنَّهُ يَقُولُ: يَا أُمَّةَ أَحْمَدَ دِينٌ قَدْ أَظْهَرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ رَسُولُهُs فَلا تُضَيِّعُوهُ وَ لَكِنْ تَعَاهَدُوا يَغْفِرِ اللَّهُ لَكُمْ تَفَرَّغُوا لِصَلاتِكُمْ فَإِنَّهُ عِمَادُ دِينِكُمْ وَ إِذَا قَالَ: حَيَّ عَلَي الْفَلاحِ فَإِنَّهُ يَقُولُ: يَا أُمَّةَ أَحْمَدَ قَدْ فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ أَبْوَابَ الرَّحْمَةِ فَقُومُوا وَ خُذُوا نَصِيبَكُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ تَرْبَحُوا لِلدُّنْيَا وَ الاخِرَةِ وَ إِذَا قَالَ: حَيَّ عَلَي خَيْرِ الْعَمَلِ فَإِنَّهُ يَقُولُ: تَرَحَّمُوا عَلَي أَنْفُسِكُمْ فَإِنَّهُ لا أَعْلَمُ لَكُمْ عَمَلا أَفْضَلَ مِنْ هَذِهِ فَتَفَرَّغُوا لِصَلاتِكُمْ قَبْلَ النَّدَامَةِ وَ إِذَا قَالَ: لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ فَإِنَّهُ يَقُولُ: يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنِّي جَعَلْتُ أَمَانَةَ سَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِينَ فِي أَعْنَاقِكُمْ فَإِنْ شِئْتُمْ فَأَقْبِلُوا وَ إِنْ شِئْتُمْ فَأَدْبِرُوا فَمَنْ أَجَابَنِي فَقَدْ رَبِحَ وَ مَنْ لَمْ يُجِبْنِي فَلا يَضُرُّنِي ثُمَّ قَالَ: يَا عَلِيُّ الاذَانُ نُورٌ فَمَنْ أَجَابَ نَجَا وَ مَنْ عَجَزَ خَسَفَ وَ كُنْتُ لَهُ خَصْماً بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ مَنْ كُنْتُ لَهُ خَصْماً فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ.( بحار الأنوار، ج81، ص 153)