■ راز قبله
علی محمد باقی
تهیه مرکز تخصصی نماز
روی به قبله ایستادن در ظاهر، گردانیدن صورت از تمامی رویها به سمت خانه خداست؛ اما در حقیقت باید دل را از امور دنیا به سمت محضر ربوبی گردانید.
مقصود از رو به قبله داشتن آن است که اندامهای بدن را فقط در یک جهت ساکن گرداند تا این که دل راحتی یافته و آرامش یابد تا بتواند خدای را چنان که باید بپرستد؛ زیرا اگر جوارح در یک جهت قرار گیرند و به جهات مختلف حرکت و توجه نداشته باشند، دل را تابع خویشتن مینمایند و این توجه اگر صورت گیرد، رحمت خداوند را جلب میکند؛ چنانچه پیامبر رحمتs فرمودند: "إِذَا قَامَ الْعَبْدُ إِلَى الصَّلَاةِ فَكَانَ هَوَاهُ وَ قَلْبُهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى انْصَرَفَ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّه "[1]؛ هنگامی که انسان برای نماز میایستد، اگر همه توجهاش و قلبش به سوی خدا باشد، در حالی نمازش تمام میشود، که مثل روزی است که پاک به دنیا آمده.
امام صادقj میفرمایند: هرگاه رو به قبله ايستادى، دنيا و هرچه را در آن است و مردم و احوال و اوضاع آنها را يكسره فراموش كن و دلت را از هر آنچه تو را از خدا باز مىدارد فارغ گردان و با چشم دل، عظمت خداى را ببين و آن روزى را به ياد آر كه هر كسى كردۀ خود را مىيابد و همگان به سوى خداوند كه مولاى حقيقى آنهاست، برگردانده مىشوند و بر پاى ترس و اميد در پيشگاه خدا به ايست. [2]
چند نکته درباره اسرار قبله
یک. در خصوص نماز امر شده است که جهت ظاهری آن هم به سمت کعبه که نماد جهت گیری به سمت خداست، باشد. کسی که به سرّ قبله رسیده است در حقیقت همۀ زندگی او به سمت خدا جهت خواهد گرفت و لو اینکه در ظاهر خود متوجه این امر نباشد چون نمازی را که عصاره زندگی و حقیقت آن است به سمت قبله به جا آورده شده است؛ به این سبب است که در وصف مؤمنان فرمود: آنان پيوسته بر نماز مداومت دارند![3]
طبق حدیث پیامبر که فرمودند: آیا کسی که رویش را [از قبله] بر میگرداند، از این نمیترسد که خداوند صورتش را همچون صورت الاغی گرداند.[4] صورتی که به جهت قبله نباشد و روی از آن گرداند در حقیقت از انسانیت خود منصرف شده است، چه آنکه انسان در توجه به معبود خود معنا مییابد "قُلْ إِنَّ صَلاتي وَ نُسُکي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ"[5] و کسی که از او غافل شود به تعبیر قرآن حیوان بلکه پستتر از او خواهد بود: " أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ".[6]
دو. ارکان کعبه بر چهار کلمه توحید است: "سُبْحَانَ اللَّهِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ، لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ، اللَّهُ أَكْبَر" و این چهار بخش بودن واقعيتى خارجى است كه عرش خداوند و آنچه پايين تر اقرار دارد، همه بدان انتظام يافته اند. از امام صادق علیه السّلام پرسیدند : چرا كعبه ، كعبه نامیده شد ؟ فرمودند: چون چهار گوش یا چهارضلعی است. گفته شد چرا چهارگوش شده؟ فرمودند: چون بر راستای بیت المعمور است كه چهار گوش است. گفته شد: چرا بیت المعمور چهار گوش است؟ فرمودند: چون بر راستای عرش است كه چهار گوش میباشد. گفته شد : چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمودند: چون اساس اسلام بر چهار كلمه است: "سُبْحَانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ اللَّهُ أَكْبَر"؛ بنابراین سرّ قبله تسبیحات اربعه است و کسی که به این سرّ دست یابد به حقیقت این تسبیحات دست یافته است.[7]
سه. تمام مقدرات الهی از عرش صادر میشود و این عرش مبدأ فیوضات مادی و معنوی است. بنابر حدیث گفته شده کعبه در راستای عرش الهی قرار دارد؛ پس نمازگزاری که در مقابل کعبه ایستاده، در حقیقت توجه به عرش الهی و مبدأ فیوضات قرار کرده است؛ مشمول رحمت خاصه الهی قرار گرفته و فرشتههای رحمت الهی او را در بر میگیرند.[8]
[1]. عليرضا صابري يزدى، الحكم الزاهره عن النبی و عترته الطاهره، ص 287.
[2]. "إِذَا اسْتَقْبَلْتَ الْقِبْلَةَ فَآيِسْ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ الْخَلْقِ وَ مَا هُمْ فِيهِ وَ فَرِّغْ قَلْبَكَ عَنْ كُلِّ شَاغِلٍ يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ عَايِنْ بِسِرِّكَ عَظَمَةَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ اذْكُرْ وُقُوفَكَ بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ وَ قِفْ عَلَى قَدَمِ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاء". (مصباح الشریعة، ص 53)
[3]. الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ دَائِمُونَ. (معارج: 23)
[4]. أَمَا يَخَافُ الَّذِي يُحَوِّلُ وَجْهَهُ فِي الصَّلَاةِ أَنْ يُحَوِّلَ اللَّهُ وَجْهَهُ وَجْهَ حِمَار. (عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج1، 322 )
[5]. بگو به درستي كه نماز و عبادت و زندگي و مرگ من براي پروردگار جهانيان است. (انعام: 162)
[6]. وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون؛ همانا بسيارى از جنيان و آدميان را [گويى] براى دوزخ آفريدهايم، [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن فهم نمىكنند و چشمهايى دارند كه با آن نمىبينند، و گوشهايى دارند كه با آن نمىشنوند. آنها چون چهارپايانند بلكه گمراهترند، و آنان غافلانند. (اعراف: 179)
[7] . َ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ سُئِلَ لِمَ سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ كَعْبَةَ قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِيلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِي بُنِيَ عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ وَ هِيَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر. (علل الشرائع، ج2، ص: 398)
[8] . قَالَ الصَّادِقُ ع إِذَا قَامَ الْمُصَلِّي لِلصَّلَاةِ نَزَلَتْ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ مِنْ أَعْنَانِ السَّمَاءِ إِلَى أَعْنَانِ الْأَرْضِ وَ حَفَّتْ بِهِ الْمَلَائِكَةُ وَ نَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ: لَو عَلِمَ المُصلَّي ما في الصلاة ما انفَتَل. (بحار الأنوار، ج80، ص 329).