■ راز توحیدات ثلاثه
علی محمد باقی
تهیه مرکز تخصصی نماز
بدان كه عمدۀ احوال نماز سه حال است[1] كه سایر اعمال و افعال، مقدمات و آماده کنندگان آنهاست؛ اول قيام، دوم ركوع، و سوم سجود. اهل معرفت اين سه را اشاره به توحيدات ثلاثه ميدانند؛[2] قيام، مقام توحيد افعالي است؛ ركوع مقام توحيد صفاتي است؛ سجود مقام توحيد ذات است.[3]
پس در حال قيام ترك خودبيني است به حسب مقام فاعليّت و رؤيت فاعليّت حق و قيّوميّت حق مطلق. در ركوع ترك خودبيني است به حسب مقام صفات و اسما و صفات حق. در سجود ترك خودبيني است مطلقاً و خداخواهي و خداطلبي است مطلقاً. جميع منازل سالكين از شئون اين مقامات ثلاثه است؛ چنانچه بر اهل بصيرت و اصحاب عرفان و سلوك واضح است.[4]
از پيامبر اكرم روايت شده كه فرمودند: "أَمَرَنِي جَبْرَئِيلُ أَنْ أَقْرَأَ الْقُرْآنَ قَائِماً وَ أَنْ أَحْمَدَهُ رَاكِعاً وَ أَنْ أُسَبِّحَهُ سَاجِداً وَ أَنْ أَدْعُوَهُ جَالِساً"؛ جبرئيل از من خواست تا قرآن را [قرائت حمد و سوره] ايستاده بخوانم و حمد خدا را در حال ركوع بيان كنم و تسبيح او را در حال سجده انجام دهم، و در حال نشسته دعا بخوانم.[5]
همچنين كشف و شهود ملكوتي را همواره به تناسب حالاتي كه براي انسان در مقابل خدا پيش ميآيد، به قيام يا ركوع يا سجود يا جلوس تشبيه ميكنند؛ مثلاً، حضور در پيشگاه خدا: به قيام تشبيه شده است. فرمانبرداري از امر او: به ركوع تشبيه شده است. اظهار خواري در آستان او: به سجده تشبيه شده است. منتظر فرمان او بودن: به جلوس تشبيه شده است.
البته باید توجه داشت که نمازگزار هنگام ركوع گرچه پشت و گردن خويش را به جلو ميكشد و سپس براي فرمان بردن از خداوند ميايستد و خويش را استوار ميكند؛ ولي همۀ اينها برای مقابله با دشمن درونی و بیرونی خداوند است؛ اما نسبت به خداوند متعال هر قيامي نزد او قعود میباشد و هر اعتدال و استقامتي نزد او خميدگي و هر گردنكشي نزد او شكستگي است؛ زيرا هر زندهاي نسبت به او مُرده و هر دانائي نسبت به او نادان و هر توانائي نسبت به او ناتوان است؛ چون هر چيزي نسبت به وجه اللهِ باقي، نابود و فاني شدني است.[6]
پس خم كردن پشت و كشيدن گردن، علامت آماده بودن براي جانبازي است؛ گرچه عنوان ركوع يا سجود را همچنان بر خداوند متعال داراست، ليكن نسبت به دشمنان دين خدا قيام و استوار است؛ همانگونه كه قيام براي دفاع از كيان دين، قيام به شمار ميآيد، ولي نسبت به حضرت قيّوم محض كرنش و انحطاط است؛ زيرا هر چيزي نزد خداوند خاكسار و ساجد است.
بنابراین باید گفت که ركوع و سجود از اركان اساسي و اصلي نماز میباشد و نمادي از فروتني و تسليم و فرمانبرداری در آستان و ساحت ربوبي است؛ چنانچه در حديث آمده است: "أَنَّ الْعِبَادَةَ الْعُظْمَى إِنَّمَا هِيَ الرُّكُوعُ وَ السُّجُود".[7]
با دقت در ذكر ركوع و سجود میبینیم که مناسب با خود ركوع و سجود وارد شده است و خضوع را در بیان آشکار میسازد.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که انسان خود وجود جامعي است؛ زيرا كه خداوند همه حضرات خمس[8] را در او گردآورده است. يعني داراي همۀ حالاتی است كه فرشتگان دارند؛ ولي فرشتگان داراي اين مقام جمعي نيستند. اميرمؤمنان ميفرمايند: "إنّ مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا يَرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لَا يَنْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا يَتَزَايَلُون "[9]؛ برخي از فرشتگان در حال سجودند، ركوع نميكنند و برخي در حال ركوعند، برپا نميايستند. گروهي در صف ايستادهاند، از جاي خود بيرون نميروند. اما انسان گاهي برپا ميايستد، گاهي ركوع ميكند و زماني به سجده ميرود، در حالي مينشيند و گاه از حالت نشسته به قيام بر ميگردد؛ همانگونه كه رسول خداa در معراج انجام دادند.
[1] . قَالَ الصَّادِقُ j: الصَّلاةُ ثَلاثَةُ أَثْلاثٍ ثُلُثٌ طَهُورٌ وَ ثُلُثٌ رُكُوعٌ وَ ثُلُثٌ سُجُودٌ.(من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 33)
[2] . روح الله موسوی خمینیw، آداب الصلاة، ص 349.
[3] . همان، ص 360.
[4] . همان، ص 349.
[5] . جامع احادیث الشیعة، ج 5، ص 16، ح 2257.
[6] . حضرت امير j میفرمایند: كل قوي غيره ضعيف و كل مالك غيره مملوك و كل عالم غيره متعلّم و كل قادر غيره يقدر و يعجز و كل سميع غيره يصم عن لطيف الاصوات و يصم كبيرها و يذهب عنه ما بعد منها و كل بصيره غيره يعمي عن خفيّ الالوان و لطيف الاجسام و كل ظاهر غيره باطن و كل باطن غيره غير ظاهر. (نهج البلاغه، خطبه 65).
[7] . جامع احادیث الشیعه،ج 5، ص 193.
[8] . حضرت در لغت: به معنای درگاه و پيشگاه است، و در اصطلاح اهل معرفت حضرات خمس عبارت اند از: 1ـ حضرت غيب مطلق يا عالم اعيان ثابته در حضرت علميه پروردگار، 2ـ حضرت شهادت مطلق، يعني جهان ملك و ناسوت، 3و4ـ حضرت غيب مضاف است، يك بخش آن كه به غيب مطلق نزديك است، جهان ارواح جبروتي و عالم ملكوت يعني عقول و نفوس خوانده ميشود و بخش ديگر كه به شهادت مطلق نزديك است عالم مثال است و آن را ملكوت نيز ميگويند، 5ـ حضرت جامع چهار قسم ياد شده است و آن عالم انسانيت است. بنابراين، انسان كامل جامع همه حضرات است، از اين رو ويژگيهاي همه عقول و نفوس و مجردات و كروبيان و ملكوتيان وجبروتيان را دارا است و همه كلمات الهي در او يكجا جمع شده است چنانچه پیامبر اکرم s می فرمایند: "اوتيت و جوامع الكلم"، ایشان و سایر اهل بیت b مظهر بارز اين كلمات هستند.
[9] . نهج البلاغه، خطبه 1.