چیستی سرّ نماز

■ چیستی سرّ نماز

چیستی سرّ نماز

علی محمد باقی

تهیه مرکز تخصصی نماز

در ابتدا با هدف مشخص شدن مرزهای بحث لازم است چهار لغت توضیح داده شود که عبارتند از: سرّ، تأویل، حکمت و آداب.

سرّ: در لغت به معنای پنهان کردن مطلبی در دل می­باشد[1]. در اصطلاح، "سرّ" آنچه را گویند که به عالم ملكوت و درون و باطن عبادت مربوط مي‌شود. از آن تعبیر به راز، غیب، ملکوت، نهان، باطن، گنجینه و تأویل نیز می­شود.

در بسیاری از کتاب­ها به جای کلمه "سر" از کلمه "تأویل" استفاده کرده­اند و منظورشان همان معنای سر است. از این رو شایسته است نگاهی به معنای تأویل داشته باشیم.

تأويل: تأويل از اَوْل به معنای برگشت دادن و برگشتن واقع و خارج يك عمل و يك خبر است كه به اصل خود بر مي­گردد، خواه به صورت نتيجه باشد يا علّت و يا وقوع خارجى. چنانچه در قرآن به این معنا استفاده شده است؛ همچون "وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ"؛ چنانكه در تعبير خواب دو نفر زندانى و تعبير خواب پادشاه مصر اين مطلب به ثبوت رسيد.[2]

حكمت: هدف و فائده و نتيجه‌اي است كه بر عبادت مترتب مي‌گردد از قبيل عروج،[3] نجات از ناشكيبايي و آرامش[4] كه آن هم درجاتي دارد.

ادب: مسائلي است كه به اوصاف و احوال نمازگزار بازگشت مي‌كند، پس آداب وظیفة کسی است که نماز می­گزارد مثل اینكه بايد حضور و خشوع قلب و خشوع قالب داشته باشد؛ پيوسته در ذكر باشد و خالص شده و از توجه به غير معبود خود را حفظ كند. همچنين ساير صفات ظاهري معهود (لباس و مكان  و...) را مراعات نمايد.[5]

نماز دارای سرّ، تأویل، حکمت، تفسیر و آداب است. آداب، مقدمة رسیدن به حکمت (آثار) و اسرار می­باشد. آثار، هدف متوسط نماز و اسرار هدف عالی و نهایی آن می­باشد؛ پس رعایت آداب نماز، زمینه ساز برای نیل به اسرار نمازاست.[6]

در این کتاب به سر و تأویل و حکمت نماز در آیات و روایات و قول علما ­پرداخته­ایم و تفسیر و آداب نماز خود نیازمند کتاب­های مستقلی است.

منابع شناخت اسرار

 تنها راه بيان راز نماز نقل معتبر است و آنچه عالمان اخلاق و اهل معنا با توجه به آیات و روایات بیان کرده اند. با توجه به اینکه اسرار نماز و سایر عبادات از مفاهیم جزئي هستند، گرچه عقل را در اثبات اسرار، مانند نقل و كشف ، دخالتى است؛ ولى محدوده دخالت و راه يابى عقل جايى است كه به مسئله عام، كلى، مطلق و خالص برگردد. اما در موارد خاص ، جزئى ، مقيد و موارد مخلوط، دخالتى براى عقل نيست ، زيرا براهين عقلى كه از مقدمات كلى گرفته مى شود در امر جزئى و خاص جارى نمى گردد. البته مصادیق جزئي كه از طريق نقل و قول علما به دست آمده، نباید ناقض و شكننده حكم كلّي معقول و برهاني باشد.

اگر از منابع به دست آوردن اسرار نماز، كشف و شهود را نیز بر می­شمارند، منظور کشفی است که از آمیزۀ تمثّل شیطانی یا نفسانی خالص باشد و مخالفتی با نقل و اصول عقلی نداشته باشند. اهل کشف برای آن میزان مخصوصی دارند که کشف را با آن می­سنجند، همان گونه که اهل نقل را برای نقل، میزانی است که نقل را با آن می سنجند.[7]

ادلّه وجود سرّ برای نماز

اول اینکه: نماز از اموري است كه قرآن به روشني آن را بيان كرده است و هر چه را قرآن بيان كند تأويل دارد؛ چنانچه داراي تفسير، باطن و ظاهر است[8] و اين عينيت و تأويل در روز قيامت خواهد آمد.[9]

دوم اینکه: نماز جزئي از آسمان و زمين ـ نظام خارجي موجود ـ شمرده شده است و هر موجودي كه پاره­ای از نظام عيني و خارجي شمرده شود، براي او جنبه غيب و نهاني است؛ "وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّه‏"[10]؛ و (آگاهى از) غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين، تنها از آن خداست و همۀ كارها به سوى او باز مى‏گردد. از طرفی " وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم‏ "[11]؛ و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازۀ معيّن آن را نازل نمى‏كنيم! ، "وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض"[12]؛ خزاين آسمان­ها و زمين از آن خداست. و نماز هم پديده‌اي خارجي است، پس گنجينه بلكه گنجينه­هائي دارد.

از آيۀ "فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ء"[13]؛ منزّه است خداوندى كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست اوست، نیز استفاده مي‌شود كه براي هر چيزي ملكوتي است؛ بنابراین براي نماز هم ملكوتي است كه نهان و راز آن است و انسان با آن محشور می­شود و اين ملكوت ثابت و پايدار است، چون به دست خداست نه نمازگزار؛ "وَ لِلَّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض"[14].[15]

راه رسیدن به اسرار نماز

همانگونه که بیان شد نماز مانند سایر اشیا، اسرار و گنجینه­هایی دارد[16] و از آنجايي كه همة آن گنجينه­ها نزد خداست و هر آنچه نزد خداست ماندگار،[17]پس اسرار نماز همچون اسرار آسمان­ها و زمين، موجودي خارجي است كه از هر گونه پايان پذيري و فنا محفوظند و جز با دست كشيدن از آنچه پايان پذير و نابود شدني است، صعود به قلۀ آن قابل دست یافتنی نيست؛ زیرا امر فاني حجاب است و چاره­اي جز ترك آن نيست. چنانچه جز پس از هجرت و سفر از جهان ملک، به ملکوت و راز نماز نمی­توان دست یافت. این ملکوت همان سرّ نماز است که به دست خداست و همانطور که گفته شد ثابت و پایدار است؛ چون به دست اوست نه نمازگزار[18].

گر از دوست چشمت بر احسان اوست                                    تو در بند خویشی نه در بند دوست

تو را تا دهن باشد از حرص باز                                  نیاید به گوش دل از غیب راز

حقایق سرایی است آراسته                           هوی و هوس گرد برخاسته

نبینی که جایی که برخاست گرد                                نبیند نظر گرچه بیناست مرد[19]

نکتۀ مهم اینکه برای رسیدن به ملکوت و اسرار نماز باید از آداب کمک گرفته شود، (همچون رعايت اخلاص و حضور قلب که مهمترین آدابِ نماز است). پس آداب نماز همان علت­هاي آماده­ساز و اسباب كمك­رسان در رسيدن به پاره‌اي از اسرار نماز است.[20] زیرا جهت رسيدن به باطن نماز، خاطر پاك و درون صاف نیاز است و این با رعایت آداب حاصل می­گردد.

از آنجا که عمدة آدابِ ظاهری و باطنی نماز، پاکی ظاهری، اخلاص و طهارت باطنی نمازگزار است، غیر خالص که همان شرک و ناپاك است؛ "إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَس"[21]، راهی به اسرار و باطن نماز ندارد.

به بیانی دیگر همانگونه كه ظاهر قرآن را جز آن كسي كه پاك باشد، نمي‌تواند مسّ كند؛ باطن آن را جز پاکان از آلودگي، مسّ نمي‌كند؛ "لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون"[22]. نماز نیز اينگونه است: به باطن آن نمی­رسد، جز چشم پاكي كه از آلودگي مبرّاست و دستی که به گناه نرسیده است.

غسل در اشک زدم که اهل طریقت گویند       پاک شو اوّل و پس دیده بر آن پاک انداز[23]

حاصل سخن اینکه دست یافتن به اسرارا نماز تنها به خواندن اسرار بیان شده میسر نمی­شود و نمازگزار بايد پس از شناخت نماز و هدف والاي آن، جان را به آداب نماز و صفات صاحبان اسرار بيارايد تا به تأويل دست يابد.

مناسب­ترین زمان برای رازیابی نماز همانا سحر است؛ زیرا مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است؛ "إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلا"[24] چه آنکه قرآن کریم آن را از ویژگی­های "اولوا الالباب" (خردمندان) می­داند: "أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‏"[25]؛ (آيا چنين كسى با ارزش است) يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‏شوند![26]

 

 

موانع رسیدن به اسرار

ضمن بررسی راه رسیدن به اسرار نماز، برخی از موانع نیل به اسرار نیز بیان شد. به طوری کلی باید گفت: آنچه در نماز و خارج از نماز مورد نهی شارع واقع شده است (چه نهی تحریمی و چه تنزیهی)، مانع دست یابی به راز نماز می­باشد.

یکی از موانع وسواس می­باشد که از آن نهی شده است. چون این مانعی است شایع و مورد ابتلا، در توضیح آن کلامی از مرحوم آیت الله ملکی تبریزیe می­­آوریم:

"در لطف خدا بر این امت، بیاندیشد که چه شریعت سهل و آسانی را ارزانی داشت. بنابراین از حدود الهی با وسوسه و تنگ گرفتن بر خود، ناسپاسی نکند. چه این که وسوسه، از زیانبارترین صفات و بیماری­های قلبی است. از ائمه معصومینb بیاموزد که اجازه احتیاط بیش از حدّ را به ما نداده‌اند؛ بلکه با عمل و گفتار از آن منع کرده­اند و وقتی انسان به آداب وارد از ائمه معصومینb درباره طهارت آگاه می­شود، خواهد فهمید که احتیاطی که در سایر مقامات مشروع است، در مسئلۀ طهارت، به طور خاص منع شده است و به میزان جزئیات احکام شرع و این که در کدام درجه از حکمت است، آگاهی خواهد یافت.

بد نیست آنچه از اختلاف این دو به ما رسیده را بیان کنیم و آن این است که طهارت و نجاست به علت تعلق اندکی که به جهات قلبیه دارند، از نظر اهمیّت مانند سائر احکام نیستند، اهل دنیا در زیاده­روی کردن احتیاط، مشکلی ندارند، چون با طبعشان سازگار است. اما احتیاط در حقوق دیگران را روا نمی­دارند، مانند احتیاط در امور مالی و آبرویی و تعبدی، که تعبد به آن برای عقل دشوار است و دلیل آن را گفتیم: از اینکه احتیاط در آن با بیشتر سرشت­ها سازگار است ـ به خلاف سائر احکام ـ این است که به وضوح می­بینی که وسوسه، در امور ظاهری در میان مردم، با وجود منع شارع از زیاده­روی احتیاط در آن، به مراتب بیشتر است از ممنوعات دیگر.

آیا نمی­بینی کسی در پرداخت قرض­ها و بدهی­هایش، دچار وسواس نمی­شود و سه بار پرداخت نمی­کند؟ اما بیشتر مردم را می بینی که در وضو گرفتن و پاک کردن اعضا وسواس دارند که آیا آب به محل وضو رسیده یا نه؟ و بیش از سی مرتبه می­شویند و این همان وجه اختلاف این دو است، و چه بسا وجوه دیگری نیز باشد".[27]

آنچه در شرايط و آداب گفته مى‏شود، نمونه چيزهايى است كه تحصيل آن در اسرار نماز لازم است؛ يعنى، اگر مثلًا نماز در گورستان مكروه است، نماز دلمردگان بى‏كراهت نيست. و اشتغال به غير خدا روح را از فروغ حيات محروم مى‏كند، و نماز بى‏روح هر گز واجد سرّ نخواهد بود؛ و خسارت عظيم همانا تبديل ياد خدا به غير اوست:

 

شى‏ء كجا و فى‏ء كجا نائى كجا و نى كجا                   دوام كجا و دم كجا يَم كجا و نَم كجا

 

و از كراهت نماز در آتشكده و تون و مطبخ، مى‏توان به كيفيت نماز در حال خشم بر مظلومان و غضب بر مؤمن و سخط از قضا و كينه برادر ايمانى و ... پى‏برد[28]

 

 

[1] . راغب اصفهانی، مفردات، ص 404.

[2] . علی اكبر قرشی بنابی، قاموس قران، ج‏1، ص 141.

[3] . الصلوة معراج المؤمن (مصطفوی، ترجمة مصابح الشریعه، 54).

[4] . از یک طرف فرمود: «أقم الصلوة لذکری» (طه 14) نماز را برای یاد من برپا دار، و از طرف دیگر می فرماید: «الا بذکر الله تطمئنّ القلوب» (رعد 28) آگاه باشید که به یاد من است که به آرامش رسید، پس نتیجة نماز آرامش می باشد.

[5] . آیت الله جوادی آملی، رازهای نماز 30ـ18.

[6] . شاید علّت اینکه غالب کتبی که با عنوان اسرار نوشته شده، آمیخته به آداب و آثار نماز است همین امر باشد.

[7] . ر. ک عبدالله جوادی آملی؛  رازهای نماز، ص 30.

[8] . هم اصل نماز و اجزای آن و هم آیات و اذکار آن در قرآن آمده؛ پس برای هر دو جهت اسراری وجود دارد.

[9] . نماز نیز مانند سایر عبادات در قوس نزول دارای نهان است و در قوس صعود تکوینا تمثّل پیدا می­کند.

[10] . هود: 123؛ نهان آسمان­ها و زمین از آن خداست و همۀ کارها به او باز می­گردد.

[11] . حجر: 21؛

[12] . منافقون: 7.

[13] . یس: 82.

[14] . منافقون: 7.

[15] . ر. ک: عبدالله جوادی آملی؛ رازهای نماز، ص 19.

[16] . وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُه؛ و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست. (حجر: 21)

2. ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق؛ آنچه نزد شماست فانى مى‏شود امّا آنچه نزد خداست باقى است. (نحل: 96)

5. فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‏ء؛ پس منزّه است خداوندى كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست اوست. (یس: 82)

[19] . سعدی، بوستان ، باب سوم.

[20] . شاید به همین جهت باشد که غالب کتب اسرار، از آداب نماز خالی نیست.

[21] . توبه: 28.

[22] . واقعه: 79.

[23] . حافظ، دیوان اشعار.

[24] . مزمل: 6.

[25] . زمر: 9.

[25] . علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏2، ص 49.

[26] . راه رسیدن به اسرار را باید در سیره اولی الالباب یافت در آنجایی که در سوره الرعد آیه 19تا22 می­فرماید: ".. إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ * الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاق * وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ  سُوءَ الْحِسابِ *وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ"؛ همانا فقط صاحبان خرد پند مى‏گيرند. آنها كه به عهد خدا وفا مى‏كنند و پيمان را نمى‏شكنند. و آنها كه آنچه را كه خدا فرمان داده كه پيوند داده شود، پيوند مى‏دهند و از پروردگارشان بيم دارند و از سختى حساب مى‏ترسند. و آنها كه براى طلب خوشنودى پروردگارشان، صبر مى‏كنند و نماز را به پا مى‏دارند و در نهان و آشكار از آنچه به آنان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند و بدى را با نيكى دفع مى‏كنند سرانجام (نيكِ) خانه آخرت آنان راست.

[27] . میرزا جواد ملکی تبریزیw ، أسرار الصلاة، باب طهارت1، ص42.

[28] . عبد الله جوادی آملی، مقدمه سر الصلاة (امام خمینیw )، ص 15.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2494 کلمه
1394/1/27 ساعت 09:48
کد : 174
دسته : اسرار نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
معنای سر نماز
منابه اسرار نماز
چرایی سر نماز
موانع رسیدن به سر نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز