■ از جایگیری تا پایگیری بُعد روانی نماز در نهاد آدمی
چکیده مقاله:
مردم همواره چنین حکم می کنند که هنگامی که پدیده ای پس از پدیده ای دیگر رخ می دهد پدیده ی مقدم، علت و پدیده ی موخر، معلول است. حال آنکه علت حقیقی را که خداست، فراموش کرده اند. انسان موجود تشنه ای است که عطش او را هیچ چیز جز ایمان فرو نمی نشاند و رجوع او به شوره زار علم گرایی و دین گریزی این تشنه را تشنه تر به احتضار می کشد. گر چه بسیاری از نیازها وخواسته های فطری یا غیر فطری او توسط گزینه های دیگری پاسخ داده می شود، اما بسیاری از آنها که شکلی نا معین پیدا کرده اند در آمزه های دینی شکوفا و شناخته می شوند. امروزه بشر در بعد معرفتی دچار تحیر علمی و نسبیت گرایی و عدم ثبات آراء و عقاید است و در بعد روانی دچار تردید علمی، افسردگی و اضطراب، فقدان آرامش و اطمینان خاطر از خود بیگانگی و به تعبیری بی خویشتنی است. از لحاظ باطنی و معنوی بشر پیوسته متمایل به کسی یا چیزی بوده است. از این نظر هیچ کسی را نمی توان سراغ گرفت که اذعان کند به چیزی متمایل نیست ویا به عبارت دیگر چیزی را نمی پرستد.نماز، مجموعه ای از اعتقادها، کیش ها، آیین ها، ورع ها، طاعت ها،حساب ها، پاداش ها، جزاها و مکافات هاست. بنابراین تشخیص نیازهای آدمی و روی آوردن وی به دین و خدا خود بر مقدماتی استوار است که موجب ارتباط فهم دینی با سایر معاریف بشری خواهد شد. این مساله که سر جستجوی انسان نسبت به نماز چیست و چه انگیزه ای باعث می شود و که انسان به دنبال نماز به کاوش بپردازد صرفا یک پاسخ ندارد و این طور نیست که انگیزه جستجوی علت خوانش نماز در انسان، صرفا به خاطر رفع نیازهایی باشد که از طریق غیر نماز و عبادت تشخیص داده است. سر جستجوی نماز و ادامه ی آن همیشه یک پاسخ ندارد و می تواند علل مختلفی داشته باشد. بررسی علل نیاز انسان به خداوند (تمایلات درونی ، حوادث روحی ،عبور از ذهنیات به عینیات و ...) و چگونگی رابطه خداوند با انسان از اهم مسایل مورد بحث این مقاله است.
مقاله کامل را در پیوست دریافت نمایید