■ تاثیر نماز در بهداشت و سلامت روان
چکیده
مطالعه درباره سلامت رواني خانواده، ابعاد آن و عوامل پيش بيني كننده و ارتقا دهنده آن به علت اهميت فراوان، هميشه مورد
توجه روان شناسان، فلاسفه و پزشكان بوده است. بطوريكه امروزه بسياري از روان شناسان دريافته اند كه دعا، نماز و داشتن يك
ايمان محكم به دين، اضطراب، افسردگي، نگراني، تشويق و ترس را كه زمينه ساز بسياري از بيماري هاست برطرف مي
نماز ارتباط صميمانه اي است ميان انسان و خدا، بطوريكه وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در .» الابذكر الله تطمئن القلوب «: كند
نماز، در برابر خداوند متعال به او نيرويي معنوي مي بخشد كه حس صفاي روحي و آرامش قلبي، امنيت رواني وسلامت رواني را در
او پديد مي آورد. تأثير مهم نماز در كاهش اضطراب و افسردگي بيماران رواني و ايجاد سلامت رواني، شبيه تأثير روان درماني برخي
از روانپزشكان براي درمان اضطراب و افسردگي بيماران رواني است. انسان بلافاصله بعد از نماز به ذكر و تسبيح و دعا مي پردازد و
به ريسمان ناگسستني الهي چنگ مي زند و خود و سرنوشتش را به او مي سپارد همين فكر اتصال به نيرويي ما فوق نيرو هاي
طبيعي ،خوف، بيم و اضطراب را از ذهن و روان انسان بيرون مي راند و انسان به يك آرامش و امنيت رواني دست پيدا مي كند.
اين پژوهش يك مطالعه مروري است كه در آن از منابع معتبر علمي و ديني استفاده شده است .در اين مقاله برآنيم كه با بررسي
نماز آثار اين فريضه الهي و ديني را بر بهداشت و سلامت رواني جامعه بسنجيم.
مقدمه
فشار رواني بيماري تمدن جديد ناميده شده است و روز به روز بيماري هاي رواني در جهان گسترش مي يابند به طوري كه سازمان
بهداشت جهاني بخش خاصي به نام خدمات بهداشت رواني به وجود آورده است.با نگرش عميق به اديان و مذاهب الهي ،به ويژه
اسلام درمي يابيم كه قرن ها پيش و به شيوه ايي رسا و قابل فهم ،همه مطالب به دست آمده جديد ،دست كم در حوزه روان
شناسي بيان شده است.بر همين اساس روان شناسان سلامت نقش دين و مذاهب و مخصوصا فريضه نماز را در زمينه هاي مختلف
مورد بررسي قرار داده اند.به گونه ايي كه امروزه روان شناسان ارتباط ميان بهداشت و سلامت جسماني و رواني انسان با اعتقادات و
باورها و رفتار هاي ديني و اخلاقي را غير قابل انكار مي دانند.انسان به آرامش و سلامت رواني نياز دارد زيرا در سايه آرامش مي
تواند به رشد و كمال و اهداف عالي و سجاياي اخلاقي برسد.از سوي ديگر ،سلامت رواني در گرو جلوگيري از علل و عوامل شرايط
تنش زا نهفته است .به يقين مي توان گفت آرامش رواني و عاطفي مهم ترين نياز روز افزون همه انسا ن ها در گستره جهان است
زيرا غالب افراد در دنياي امروز از نا امني رواني ،اضطراب و افسردگي رنج مي برند و اگر انسان در پي درمان واقعي خويش است
بايد خود فريبي نكرده و در پي راه حل هاي بيهوده نباشد.اگر به ريشه هاي بيماري هاي رواني جامعه دقت كنيم به يكي از علل
هاي آن يعني ،ضعيف بودن ارتباط انسان با خدا ،انجام ندادن فرايض معنوي و اقامه نكردن نماز مي رسيم.
در سال هاي اخير ،استفاده از مذهب و اعتقادات ديني مورد توجه سياست گذاران و تدوين كنندگان استراتژي هاي بهداشت جامعه
نگر در سازمان جهاني بهداشت نيز قرار گرفته واين سازمان بخشي از انتشارات خود را به آموزش بهداشت از طريق مذهب به عنوان
راه كار زندگي سالم اختصاص داده است.بسياري از روان شناسان نظير يونگ ،فرانكل و آلپورت معتقدند كه يك نظام ارزشي ديني
،نقش مهمي در سلامت رواني ايفا مي كند .به اعتقاد فرانكل دين سهم زياد و غير قابل اندازه گيري در سلامت رواني دارد.
يكي از فرائضي كه ميتواند بيشترين نقش را در مقابله با ناهنجاريهاي روحي و رواني داشته باشد نماز است كه جهت قرب به خدا
اقامه ميشود. بنابر اين انسان برخوردار از بهداشت رواني، انساني آرام، خويشتندار و بردبار است و نماز، سودمندترين ابزار براي
رسيدن او به چنين جايگاهي است.
اسلام براي تامين بهداشت رواني ، انجام اموري را پيشنهاد كرده است .يكي از راهكارهاي رفتاري براي تامين بهداشت روان انجام
اعمال مذهبي ،از جمله نماز است.نماز در برگيرنده شاخصه هايي است كه انجمن كانادايي بهداشت رواني براي بهداشت روان،
مطرح كرده است .يعني نماز هم موجب تسلط بر هيجان هاي خود مي شود و هم احساس مسئوليت در برابر ديگران را در انسان
تقويت مي كند و هم مسئوليت پذيري را در آدمي زنده مي سازد .در اين مقاله به بررسي اين موضوع مي پردازيم.
نماز ؛تسلط بر خود )آرام بخشی(
نماز عملي است كه نشان دهنده رابطهاي ميان انسان و پروردگار است. قيام خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند
متعال به او نيرويي معنوي ميبخشد كهحس صفاي روحي و آرامش قلبي، امنيت رواني وسلامت رواني را در او پديد ميآورد .
انسان در نماز با همه اعضاي بدن و حواس خود متوجه خدا مي شود و از همه اشتغالات و مشكلات زندگي روي برمي گرداند
وهمين حالت روي گرداني كامل از مشكلات زندگي و نينديشيدن به آن در ميان نماز، موجب آرامش روان و سلامت رواني مي
شود.اين حالت آرامش رواني، در ايجاد وضعيت سلامت رواني تأثير بالايي دارد و موجب كاهش شدت فشارهاي عصبي روزانه و
تنيدگي ها و تنشهايي كه بسياري از مردم دچار آن هستند، مي شود.قرآن مجيد ميفرمايد: "در زندگي از صبر و نماز كمك
بگيريد")بقره ، آيه 54
توجه به « خداوند متعال در قرآن كريم، درمان تمام نگرانىها و اضطرابها را ياد و ذكر خدا معرفى مىكند و آرامشدهنده قلبها را
رعد: 82 (؛ بدانيد و آگاه باشيد كه ياد خدا و ذكر ( » اَلاَ بِذكرِ اللّهِ تَطمئِنُّ القُلوبِ « : و ياد او معرفى مىنمايد، آنجا كه مىفرمايد » خدا
است و اساسا خداوند متعال فلسفه نماز را ظهور ياد خدا در » نماز « او باعث آرامش دلهاست.و البته يكى از مصاديق كامل ذكر خدا
.) نماز را به خاطر ذكر من و ياد من بپا دار)طه: 45 » اَقمِ الصَلوةَ لِذكرى « : دلها بيان كرده است
در تبيين رابطه نماز و رفع نگراني و اضطراب بايد گفت :
از نظر روان پزشكان، اضطراب با يك احساس منتشر و مبهم دلواپسي كه اغلب ناخوشايند و بدون دليل است مشخص مي شود كه
معمولا با يك يا چند مشكل جسمي همراه ميگردد. از جمله شخص ممكن است علامتهاي جسمي چون احساس تپش قلب،
تنگي نفس و درد قفسه سينه، خالي شدن سردل، تعريق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و... را نيز به همراه
داشته باشد .اضطراب، گاهي به شكل طبيعي در اشخاص سالم بروز ميكند و گاهي به صورت بيمارگونه و دائمي در ميآيد كه نياز به درمان ومراقبت پزشكي دارد. با اينكه دلايل علمي گوناگوني از ديدگاههاي مختلف به عنوان دلايل بروز اضطراب و تشديد آن ارائه شده
است اما همچنان دور شدن از ايمان مذهبي، به عنوان يك عامل مهم در بروز اضطراب نقش غيرقابل انكاري دارد.
نماز، عامل سازندهاي است كه مقاومت و ايستادگي آدمي را در نشيب و فرازهاي زندگي، حفظ ميكند و نماز گزار در مقابل هر خير
و شر و هر اقبال و ادباري، تحمل خويش را حفظ نموده و به هر بادي نميلغزد.شخص نمازگزار با ايمان به قدرت لايتناهي
پروردگاري كه در مقابلش كرنش مي كند، خود را در مقابل هر عاملي كه قصد به خطر انداختن و ترساندن )و در نتيجه مضطرب
ساختن( او را داشته باشد ايمن مييابد و ضمن تكرار باور اعتقادي خود طي نمازهاي پنجگانه يوميه اين ايمني همه جانبه را، به
روان خود تلقين ميكند و سرانجام آرامش عميق را در وجود خود ملكه مي سازد .مؤمن با نماز خود با برون ريزي هيجاني خود و با تخليه ناپاكي ها و افكار منفي، گامي به سوي پالايش رواني خود برمي داردو
پالايش رواني يك نتيجه مشخص دارد و آن سلامت روحي و رواني فرد است .
از آن جا كه انسان در نماز با همه اعضاي بدن و حواس خود متوجه خدا ميشود و از همه اشتغالات و مشكلات زندگي روي
برميگرداند، به هيچ چيز جز خدا و آيات قرآن كه در نماز به زبان مي آورد فكر نمي كند. همين حالت روي گرداني كامل از
مشكلات زندگي و نينديشيدن به آن در ميان نماز موجب آرامش روان و سلامت رواني مي شودبا رويكرد روان شناختي، اين حالت آرامش رواني در ايجاد وضعيت سلامت رواني تأثير بالايي دارد و موجب كاهش شدت فشارهاي
عصبي روزانه و تنيدگي ها و تنش هايي كه بسياري از مردم دچار آن هستند، مي شود.انسان بلافاصله پس از نماز، به ذكر دعا و
تسبيح ميپردازد كه اين تداوم همان حالت آرامش وسلامت رواني را موجب مي شود. اصولاً انسان در دعا با خداي خود به مناجات
ميپردازد و از مشكلاتي كه او را در زندگي مضطرب و افسرده مي كند به او پناه ميبرد و با بازگو كردن مشكلات اضطراب انگيز در
چنين حالتي از سلامت رواني برخوردار ميشود . علاوه بر مسائلي كه ذكر شد، بيان مشكلات و مسائل پس از نماز موجب آرامش
رواني مي شود. اين زمان، يك زمان طلايي است كه فقط دراختيار افرادي كه به اقامه نماز ميپردازند، قرار ميگيرد ) آيت الله
) جوادي آملي، 1373
به طور كلي تحقيقات متعدد روان شناسان نشان ميدهد كه حالت رواني انسان با آشكار كردن مشكلات در حضور يك دوست
صميمي يا درمان گر رو به بهبود ميرود .
حال تصور كنيد كه همين انسان اگر مشكلات خود را با خدا بازگو كند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب
ياري بخواهد، حالت رواني او تا چه اندازه بهبود پيدا مي كند. ملاحظه مي شود كه همان نتيجهاي كه در يك روان درماني مؤثر و
موفق حاصل مي شود، از نماز نيز به دست مي آيد، زيرا آن احساس امنيت و رهايي از اضطراب را كه نماز در انسان ايجاد مي كند،
موجب آزاد شدن نيروي رواني او مي شود كه اين آزادي ضامن ايجاد سلامت روان است. نيرويي كه قبلاً در زنجيرهاي اضطراب،
نگراني و افسردگي، مقيد و زنداني بود .
در نتيجه انسان حالت نشاط و طراوت را در همه وجودش احساس مي كند. همين رابطه معنوي انسان با پروردگار در طول نماز و
دريافت نوعي فيض الهي يا بارقه رواني از خداوند متعال، موجب رهايي نيروهاي معنوي مستقر در انسان مي شود و عزمش را جزم،
اراده اش را قوي و همتش را بلند مي كند.در نتيجه براي پذيرش علم و معرفت آماده تر و براي انجام كارهاي بزرگ تواناتر مي
شود.
كسى كه دلش با ياد خدا مطمئن و محكم است، آرامش روحى و روانى دارد و هيچ هراسى از غير خدا ندارد و اميدوار و آرام است؛
چون متّكى به قدرت و عظمت الهى است و انوار الهى در درونش رسوخ كرده و ياد خدا عامل طمأنينه او شده است .
ان الانسان خلق هلوعاً * اذا مسه الشر جزوعاً * و اذا مسه الخير منوعاً * الا «: قرآن مجيد درباره يكي از اسرار نماز مىفرمايد
المصلين * الذين هم علي صلاتهم دائمون؛ همانا انسان حريص آفريده شده است؛ وقتي شري به او برسد، فرياد ميكشد و جزعميكند و هرگاه خير ونعمتي به اوبرسد. بخل ميورزد، مگر نمازگزاران كه اينان، افرادي هستند كه بر نماز خويش مداومت ميكنند
. معارج، آيات 18-22 » و به آن اهميت ميدهند
ايمان به خدا و راز و نياز با او به انسان اميد و توان مىدهد و انسان احساس مىكند به پناهگاه مطمئن و با قدرتى متّكى است و از
اينرو، احساس نشاط و توانمندى مىكند و اگر اين ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دلتنگى و نگرانى در او
ايجاد مىشود و به بيمارىهاى روانى گرفتار مىآيد. به اين حقيقت روانشناسان و روان كاوان بزرگى همچون يونگ، اريك فروم،
.) ويليام جيمز و ديگران اشاره كردهاند و ايمان به خدا را اساس آرامش و سلامت روان مىدانند)مهدى پروا، 1380
نماز ومسئولیت پذیری
يكي از شاخصههاي بهداشت روان نگرشهاي ناظر به زندگي مانند پذيرش مسئوليتها بود كه در اين جهت نيز نماز نقش تعيين
كننده اي دارد.چون نماز آداب و شرائطي دارد كه نماز گزار بايد آنها را مراعات كند مثلا لباسش غصبي نباشد در وقت نماز بخواند
و در حال نمازبه اطراف خود نگاه نكند. اين گونه مسائل مسئوليت پذيري را در انسان تقويت مي كند.نمازگزار مي فهمد كه در
زندگي فردي مسئول است و نميتواند به هر كاري دست زندو اساساً يكي از فوائدنماز باز دارندگي نماز از گناه است .
قرآن مجيد مي فرمايد:"إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر")عنكبوت ، آيه 45 ( .طبيعت نماز از آن جا كه انسان را به ياد خدا
نيرومندترين عامل بازدارنده يعني اعتقاد به مبدأ و معاد مياندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منكر است. انسان كه به نماز
ميايستد و تكبير ميگويد، خدا را از همه چيز بالاتر ميشمرد... بدون شك در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و
.) حركت به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پيدا ميشود...") مكارم شيرازي، 1387
البته نماز داراي درجات و مراتب است. هر نمازي به همان اندازه كه از شرايط كمال و حضور قلب و روح عبادت برخوردار است، اثر
وضعي و بازدارندگي از گناه دارد .
امام صادق)ع( می فرمايد: "مَنْ احبّ أنْ يعلم أقبلتْ صلاتهُ ام لم تقبل، فلْينظرْ هل منعتْه صلاتهُ عن الفحشاء والمنكر، فبقدر ما
منعتْه منه، قبلتْ منه" "اگر كسي ميخواهد بفهمد، نمازش قبول شد، يا نه ، به وضع و حال خويش بنگرد.اگر نمازش او را از گناه
و معصيت بازداشت، پس قبول شده است.پس نماز به همان ميزان و اندازهاي كه تأثير ميگذارد و بازدارنده از معصيت ميشود،
.) مقبول است")شيخ طبرسي، 1383
با اقامه نماز، احساس مسوليت در انسان بيدار مي شود چون آن چه آدمي را به بي تفاوتي ميكشاند غفلت است و نماز ضد غفلت
است .
انسان در زندگي اين جهان با توجه به "عوامل غافل كننده" به تذكر و يادآوري نياز دارد. بايد وسيلهاي او را در فاصلههاي مختلف
زماني به مبدأ هستي توجه دهد، هدف آفرينش را به يادش آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بيخبري بازش دارد. اين وظيفه
مهم به عهده نماز است)مكارم شيرازي، 4123
به عبارت ديگر، انسان موجودي دو بعدي است و خداوند هستيبخش او را مركب از جسم و روح آفريده است. همانگونه كه وي از
ابتداي خلقت جسم و ماده خويش تا پايان زندگاني در اين دنيا به افاضه از ناحيه خالق خويش نياز دارد و بدون آن لحظهاي درنگ
نخواهد كرد، در زندگاني روحاني نيز از هنگامي كه درك و شعورش كامل شد تا پايان زندگاني به فيضبخشي از سوي مبدأ
پيدايش خويش نيازمند است تا قلبش نميرد و به زندگاني روحانياش ادامه دهد؛ و اين مقصود جز از راه ارتباط با آفريدگار متعال
حاصل نخواهد شد؛ و چنان كه خود فرموده و در آيات بسياري از قرآن بر آن تأكيد ورزيد: بهترين راه ارتباط با او نماز است. از اين
) رو، در نخستين دستورها به موسي)ع( آمده است"نماز را برپادار تا به ياد من باشي" )سوره طه :14
علامه طباطبايي)ره( ميگويد: اين كه در اين آيه "ذكر" و ياد خدا را مخصوص نماز كرده بدان سبب است كه نماز برترين عملي
) است كه فروتني و بندگي در آن نمودار ميشود؛ و به عبارتي در نماز "ياد خداوند" تجسم پيدا ميكند)علامه طباطبايي ، 1375
نماز و رفع نگرانی و اضطراب
اضطراب و نگرانى يكى از بزرگ ترين بلاهاى زندگى انسان ها بوده و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى كاملا
محسوس است. از سوى ديگر، آرامش يكى از گم شده هاى مهم بشر بوده و به هر درى مى زند تا آن را پيدا كند. اگر گزارش تلاش
و كوشش انسان ها را در طول تاريخ براى پيدا كردن آرامش از راه هاى صحيح و كاذب جمع آورى كنيم، خود كتاب بسيار قطورى
خواهد شد . خداوند متعال در قرآن كريم درمان تمام نگرانى ها و اضطراب ها را ياد و ذكر خدا معرفى مى كند، آنجا كه مى فرمايد: )اَلاَ بِذِكرِاللّهِ تطمئنُّ القُلوبُ(; آگاه باشيد كه ياد خدا و ذكر او باعث آرامش دل هاست)رعد، 28 . يكى از مصاديق كامل ذكر خدا نماز است و خداوند متعال فلسفه نماز را ظهور ياد خدا در دل ها بيان كرده: )اَقِم الصلوةَ لِذِكري نماز را به خاطر ياد من به پا دار)طه، 14
خداوند متعال حكيم است و حكيم كارهاى خود را از روى حكمت و تدبير انجام مى دهد. در تشريع نماز هم رازهايى وجود دارند
كه به تمام آن ها نمى توان پى برد، ولى با توجه به روايات و قرآن كريم، مى توان به بعضى از آن ها دست يافت. مهم ترين راز
است تا انسان جانش را از هرچه غير خداست پاك كند. انسان در هر لحظه به خداى متعال و عنايت او » طهارت ضمير « اقامه نماز
احتياج دارد و اگر عنايت الهى لحظه اى از انسان قطع شود، نابود و هلاك مى گردد. دل انسان تنها با ياد و ذكر خدا آرام مى گيرد
و قلب انسان با ذكر و نام او نورانى و با صفا مى شود .
وقتى قرآن كريم سخن از نماز به ميان مى آورد، مى فرمايد: نماز بخوانيد تا ياد مرا زنده كنيد: )اَقِمِ الصلوة لِذِكرى( و من به وسيله
نماز در ياد شما ظهور مى كنم. اگر ياد خدا به وسيله نماز در دل ظهور كرد، آن دل مطمئن است; چون خود فرمود: )اَلاَ بِذِكرِ اللّهِ
تطمئنُّ القلوبُ(;با نام خدا دل ها آرام مى گيرند .
پس دل انسان نمازگزار مطمئن است و چيزى او را نمى هراساند. كسى كه دلش با ياد خدا مطمئن و محكم است، آرامش روحى و
روانى دارد و هيچ هراسى از غير خدا ندارد و اميدوار و آرام است; چون متّكى به قدرت و عظمت الهى است و انوار الهى در درونش
رسوخ كرده و ياد خدا عامل طمأنينه او شده است)همان(.
نماز و پرورش ذهن و صفای درون
اضطراب فكرى و تنش هاى روانى از بيمارى هاى مهلكى هستند كه بشريت قرن حاضر را تهديد مى كنند. روان كاوان و
دانشمندان مى كوشند تا راه هاى كاهش بار فكرى انسان ها را پيش بينى كنند و براى مقطعى به فكر و روان او استراحت دهند و
او را از دگرگونى هاى روحى نجات بخشند. مهار اين پراكندگى هاى فكرى و تنش هاى درونى شرط نخست دست يابى به نبوغ،
درايت و فهم مسائل است. به همين دليل، كوشش مى شود مكان هايى كه براى مطالعه و تحقيق در نظر گرفته مى شوند از آرام
ترين و مطبوع ترين و دل انگيزترين مكان ها باشند تا امكان تمركز ذهن و رفع نگرانى را فراهم آورند
نماز اين عمود دين و معراج مؤمن اگر با شرايط باطنى و ظاهرى انجام شود نه تنها ذهن را در مدار تمركز مى نهد، بلكه درون را
نورانى و با صفا مى كند و اگر انسان حضور قلب و توجه در نماز را به خوبى درك كرده باشد توان آن را پيدا مى كند كه در يك
لحظه تمام قواى ذهنى را متوجه يك چيز بكند و در نماز اين تمرين را به دفعات انجام داده است .
نماز ؛واقعی ترین لذت
اگر مى خواهيم در امتداد زندگانى خويش، لحظاتى از جدّى ترين هيجانات روانى بهره مند شويم، و اگر مى خواهيم روح خود را به
وَجد و سرور برسانيم، دقايقى چند روح خود را به نيايش و عبادت پروردگار واداريم. و اگر مى خواهيم زندگى ما اصالت داشته باشد
و قابل تفسير عُقلايى باشد بايد خالق متعال را عبادت كنيم . اى طالب علم و دانشجو! نماز ;» يا باغَىِ العِلم، صلِّ قبلَ أَنْ لاتَقْدِرَ على ليل و لا نَهار تُصَلِّىَ فيهِ « : امام باقر)عليه السلام( مى فرمايد
بخوان، پيش از آنكه بر شب و روزى قادر نباشى تا در آن نماز بگزارى. آرى، دير يا زود نسيم بادهاى خزانى آخرين نفس هاى ما را
در لابه لاى خود در خواهد پيچيد. آيا اين ستارگان زرّين خيمه لاجوردين، به ما خاك نشينان محقّر چشمك نمى زنند و ما را به
اشارت نمى خوانند؟
تنها چيزى كه غربت مرگبار آدمى و تحيّر اضطراب انگيز او را به روشنى و صفا مبدّل كرده خلوت با پروردگار و عبادت اوست، ياد
اوست كه به نهان خانه درون انسان نفوذ كرده و مأنوس تر از آغوش مادر براى كودك شيرخوار، به انسان آرامش و راحتى مى
بخشد و نور الهى است كه مثل چراغى فروزان از آغاز حيات انسان تا آخر عمر، به او گرمى و نشاط مى بخشد و اگر كسى با اين
منبع نور و روشنايى ارتباط داشته باشد، شاه راه حيات را گم نخواهد كرد. تنها دوايى كه بيماران نااميد از طبابت طبيب را به
آرامش و اميد وا مى دارد و در بدترين حالات و پُرتشويش ترين زمان ها وقتى كه از همه چيز نااميد شده اند نيايش و ياد
خداست كه با نوازشى نامحسوس دست خداوندى را به سر و صورت بيمار مى كشد، او را به هيجان درمى آورد و به زندگى اميدوارمى كند . )محمد باقر مجلسي ، 1103 هجري(
نماز ؛بر طرف کننده تکبر
انسان طالب كمال و سعادت خويش است، مى خواهد هم در دنيا و هم در آخرت سعادتمند گردد، و سعادت و كمال انسان در
پرستش خداوند و اطاعت او نهفته است; چرا كه ممكن الوجودزمانى به كمال مى رسد كه به واجب الوجود بپيوندد و نماز، اين
اكسير عظيم، عبارت است از: تلاش و جلوه معنوى اشرف مخلوقات در پيشگاه خالق اكبر. در نماز، گفتارها و كردارها، همه براى
تواضع و خشوع در مقابل حضرت حقّ تعالى هستند و توجه به قدرت لايزال حضرت حق و تمسّك و توكّل انسان نمازگزار بر آن
منبع عظيم است و با ياد او آرام و استوار است . خدايا! دل هاى ما را به ياد خود از هر يادى، و زبان هايمان را به سپاس خود از هر سپاسى، و « : امام سجاد)عليه السلام( مى فرمايد
صحيفه سجاديه(. (». اندام هايمان را به طاعت خوداز هر طاعتى مشغول گردان
با راز و نياز و نماز است كه انسان متوجّه فيض الهى مى گردد و شيرينى عبادت و سجده را درك مى نمايد . نماز اگر با شرايط خاص و مطلوب اقامه شود، انسان را تربيت مى كند و تكبّر را، كه يكى از بيمارى هاى روحى و اخلاقى است،
درمان مى كند
اساس تكبّر اين است كه انسان خود را برتر از ديگران مى داند )خود برتربينى( و توقّع دارد ديگران به او احترام كنند و صدرنشين
تكبّر در برابر « مجلس باشد و همه در مقابلش تعظيم كنند. 43 علماى اخلاق تكبّر را به سه بخش تقسيم كرده اند كه يكى از آن ها
است و منظور از آن، كه بدترين نوع تكبّر است و از نهايت جهل و نادانى سرچشمه مى گيرد، اين است كه انسان ضعيف » خداوند
) خود را بنده خدا نداند، بلكه مردم را به بندگى و اطاعت خود دعوت كند.)مكارم شيراز ، 4123
كسى كه هر روز پنج بار با حال خضوع و خشوع، يعنى در نهايت تواضع ظاهرى و باطنى در برابر پروردگار خود مى ايستد و در هر
نماز، چندين بار به ركوع و سجود مى رود و اظهار بندگى و تواضع مى كند، نه تنها در مقابل خدا، بلكه در مقابل بندگان خدا هم
تكبّر نمىورزد و خود را كمتر از آن مى داند كه در مقابل خالق و آفريدگار خود تكبّر و خود برتربينى داشته باشد . خداوند ايمان را براى پاكى از ;» فَرضَ اللّهُ الايمانُ تطهيراً مِن الشركِ و الصلوة تنزيهاً عن الكِبرِ « : امام على)عليه السلام( مى فرمايد
نجاست شرك و نماز را براى پاكيزگى از پليدى كبر، واجب گردانيده است)نهج البلاغه(
امام خمينى)قدس سره( مى فرمايد
ديگرى است : اول. ترك خودبينى و خودخواهى; كه آن، حقيقت و باطن تقواست . ) روح الله موسوي خميني، 4131 (». دوم. خداخواهى و حق طلبى; كه آن حقيقت معراج و قرب است
نماز ؛احیاگر فضیلت ها
اگر انسان نماز را با شرايطى كه شرع مقدّس بيان فرموده و توصيه كرده است انجام دهد، خصلت ها و فضيلت هاى انسانى در
وجودش زنده مى شوند و انسان را به سوى تربيت عالى بشرى رهنمون مى گردند. مسئله نيّت پاك و اخلاص در آن، انسان را به
گونه اى تربيت مى كند كه در هر كارى، هدفى عالى و خدايى داشته باشد و كارها را با توجه به هدف و مقصدى پاك انجام دهد و
در كارش جز راستى و صداقت و امانت چيزى نباشد. چگونه ممكن است بنده اى كه به مبدأ و معاد )مالكِ يومِ الدّين( معرفت دارد،
روزى پنج بار، راستى و صداقتورزى با خدا را با نيت خالص تمرين كند و اين خصيصه در ديگر كارها و شئون زندگى اش اثر
نگذارد؟! آنكه با خداى خويش صداقت دارد، مطمئناً با بندگان خدا نيز صادق است و نمى تواند اهل ريا و شرك و نفاق و فريب
باشد . انسان در نماز روح تشكّر و سپاسى را كه از خصال عالى انسانى است، در خود تقويت مى كند. اينكه در ضمن نماز، به
پيامبراكرم)صلى الله عليه وآله(سلام مى دهيم و از خدا مى خواهيم كه بر او و خاندانش درود بفرستد، در واقع نوعى تشكر و
قدردانى از مروّج نعمت هاى بزرگ نماز و اسلام است. انسان نمازگزار تسليم قضاى پروردگار است و تنها به او اميد دارد و از او
كمك مى طلبد: )ايّاكَ نعبدُ و ايّاكَ نستعين( و از اين رو، در زندگى صبور و قانع است و احساس خشنودى مى كند; چون راضى به
نماگزار با گفتن )ايّاكَ نعبدُ و ايّاكَ نستعين(، هرگونه حاكميت غير خدا را محكوم مى كند، هرگونه « . رضايت حق تعالى است
حقارت پذيرى و استمداد از قدرت هاى پوشالى را نفى مى نمايد و به نمازگزاران، درس عزّت در سايه بندگى خدا مى دهد، تا بنده
) محسن قرائتي ، 4121 (». و برده غير خدا نشوند و از تهديدها و تطميع هاى ديگران، نلغزند و راه خدا را كنار نگذارند
نماز باعث امید و نشاط
در برنامه شبانه روزى، هر انسانى اگر بخواهد با روانى شاداب و روحيه اى بالا و خوب با مشكلات زندگى مواجه شود و با اميد و
اطمينان آن را ادامه دهد، بايد به نماز و دعا پناه ببرد و از آثار روانى و معنوى آن برخوردار باشد و از اين رو، پيروان تمام اديان الهى
تا زمانى كه زنده اند، بايد نماز را برپا دارند و آن را ادامه دهند; زيرا نماز در سعادت و سلامت روان آن ها نقش عمده اى ايفا مى
كند. 82 ايمان به خدا و راز و نياز با او به انسان اميد و توان مى دهد; احساس مى كند به پناهگاه مطمئن و باقدرتى متّكى است و
بدين دليل، احساس نشاط و توانمندى مى كند و اگر اين ارتباط با آن منبع عظمتورحمت قطع باشد، احساس دل تنگى و نگرانى
در او ايجاد مى شود و به بيمارى هاى روانى گرفتار مى آيد .
به اين حقيقت روان شناسان و روان كاوان بزرگى همچون يونگ، اريك فروم، ويليام جيمز و ديگران اشاره كرده اند و ايمان به خدا
) را اساس و پايه پيش گيرى و معالجه بيمارى روانى مى دانند.)مهدي پروا ، 1380
پروردگارا! تو از هر مونسى براى دوستانت مونس ترى و از همه آن ها براى كسانى كه به تو « : حضرت على)عليه السلام( مى فرمايد
اعتماد كنند، براى كارگزارى آماده ترى. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده مى كنى و در اعماق ضميرشان بر حال آنان
آگاهى و ميزان معرفت و بصيرتشان را مى دانى، رازهاى آنان نزد تو آشكار است و دل هاى آنان در فراق تو بى تاب. اگر تنهايى». سبب وحشت آنان گردد ياد تو مونس آن هاست و اگر سختى ها بر آنان فرو ريزند به تو پناه مى برندنهج البلاغه، 1372
نماز مانع زشتی و منکر
آن گاه كه انسان دست از ماديات مى شويد و با لباسى پاكيزه از نجاست ظاهرى و غصب و درآمد حرام به پيشگاه خدا روى مى
آورد و در نماز خود، از خداوند رحمان و رحيم ياد مى كند و از او يارى مى خواهد كه به راه راست هدايتش كند، و او را همراه با
ستمگران و گم راهان مغضوب درگاهش قرار ندهد )سوره حمد( و اين برنامه را در پنج وقت شبانه روز و در هر نماز تكرار مى كند و
در جوّى معنوى مملوّ از ياد خدا و توجه به دستورات او و دورى از گناه و نافرمانى خدا قرار مى گيرد، اين حالت معنوى و توجه،
غفلت را از او دور ساخته، از گناه و معصيت پروردگار بازش مى دارد . خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد: )اَقمِ الصلوةِ اِنَّ الصّلوةَ تنهى عَن الفحشاءِ والمنكرِ(; نماز را بپا دار، كه همانا نماز انسان را از
) پستى و پليدى باز مى دارد)عنكبوت: 45 . روايت شده است « . البته ممكن است گاهى خاصيت بازدارندگى نماز سريع و فورى نباشد، و پس از مدتى نمازگزار را از گناه بازدارد
كه جوانى از انصار پشت سر پيامبر نماز مى خواند، ولى مرتكب فحشا مى شد، اين خبر را به پيامبر اسلام رساندند، حضرت فرمود:
نمازش سرانجام، روزى او را از گناه باز مى دارد. چيزى نگذشت كه توبه کرد .) مكارم شيرازي،1387
بنابراين، خاصيت بازدارندگى نماز به دليل همان توجه قلبى به خدا و فرمان او و خاصيت معنوى نماز است و هر قدر انسان نماز را
بيشتر با حضور قلب و توجه به معنا و فلسفه نماز و محتواى آن بخواند، به همان اندازه براى او سازنده بوده، به حالش مؤثر و مفيد
خواهد بود، و اگر انسان بخواهد بداند كه از نماز چقدر بهره مى برد، بايد ببيند نماز تا چه اندازه در عمل و رفتار او اثر گذاشته
است .
لو كان على باب دارِ احدكم نهرٌ و اغتسل فى كل يوم منه خمسَ مرّات « : در روايتى هم حضرت رسول)صلى الله عليه وآله( فرمودند
;» أكانَ يبقى فى جسدهِ مِن الدّرنِ شىءٌ؟ قلتُ: لا. قال: مثَلَ الصلوةِ كمثَل النهرِ الجارى كُلَّما صلّى صلاةً كفرت ما بينهما من الذنوبِ
اگر جلوى در خانه شما نهر آبى باشد و هر يك از شما هر روز پنج نوبت در آن آب خود را شستوشو دهد، آيا از چرك و پليدى
چيزى در بدنش باقى مى ماند؟ راوى مى گويد: عرض كردم: نه، يا رسول الله. فرمود: نماز در پنج وقت شبانه روز همانند آن نهر
جارى است. هر وقت بنده نماز مى خواند گناهان او پوشيده مى شوند .انسان وقتى متوجه باشد كه ياد خدا و ذكر خدا باعث آمرزش گناهان مى شود و نماز انسان را شستوشو مى دهد، نگرانى و
اضطرابش كاهش يافته، به رحمت خداوند اميدوار مى شود;چون گناهومعصيت باعث نگرانى و تشويش است و نماز انسان را از
نگرانىو دلهره خارج مى كند و نورانيت و صفاى درونى در او ايجادمى كندو دل به رحمانيتو كرَم خداوندمتعال مى سپارد . ترساندن انسان و نااميد كردن او، يكى ديگر از كارهاى شيطان است كه انسان را نسبت به « : استاد محمدتقى مصباح مى فرمايد
.) محمد تقي مصباح ، 1341 (». آينده خويش بيمناك مى سازد و از اين رهگذر، مانع وى مى شود از انجام كارهاى خير
خداوند در قرآن مى فرمايد: )الشيطانُ يعدُكُمُ الفقر()بقره: 268 (; شيطان به فقر و ندارى وعده مى دهد و بدين وسيله، شما را از
كارهاى مفيد اجتماعى و اخلاقى باز مى دارد
يكى از چيزهايى كه انسان را از گزند و انحراف شيطان نگه مى دارد، نماز و ياد خداست . شيطان، مردم را از اطاعت پروردگار به اطاعت خود مى خواند، اما نماز آنان را به فطرت اصلى شان سوق مى دهد و در قلعه امن
الهى قرار مى دهد و از تيرهاى زهرآلود شيطان محافظت مى كند. از اين رو، نماز موجب افسرده گشتن شيطان هاست. دور كردن
شيطان، يعنى قرار گرفتن در حريم امنيت الهى و آرام گرفتن به ياد و ذكر خداى سبحان . انسان ها از طريق نماز به جايى مى رسند كه قرآن كريم درباره آنان مى فرمايد: (رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لاَ بَيعٌ عَنْ ذِكرِاللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ) (; مردانى كه ايشان را هيچ تجارت و معامله اى از ياد خدا و اقامه نماز باز نمى دارد )نور:37
حضرت على)عليه السلام( هنگام تلاوت اين آيه شريفه، تصويرى ذهنى و چهره اى معنوى از ذاكران خدا به دست دادند و در
فرشتگان گرداگردشان حلقه مى زنند; رحمت و آرامش جسم و جان بر آنان فرود مى آيد و درهاى آسمان « : بخشى از آن فرمودند
به رويشان باز مى گردد. در اين سفر روحانى، در جايگاهى كه در آن خدا از احوالشان آگاه است، كرسى هاى كرامت برايشان نهاده
است، سعيشان مرضىّ خداوند و مقامشان نزد او محمود است، بوى خوش نيايش به درگاه خدا را استشمام مى كنند و آمرزش او را
» اميد مى دارند ( نهج البلاغه).
نقش نماز در افزایش سلامت روان
امروزه بسياري از روان شناسان دريافته اند كه دعا ،نماز و داشتن يك ايمان محكم به دين ،اضطراب ،افسردگي ،نگراني ،تشويش و
ترس را كه زمينه ساز بسياري از بيماريهاست برطرف مي كند.
كلمه نماز نشان مي دهد كه رابطه ايي ميان انسان و پروردگارش وجود دارد .وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز ،در برابر
خداوند متعال به او نيرويي معنوي مي بخشد كه حس صفاي روحي و آرامش قلبي ،امنيت رواني و سلامت رواني را در او پديد مي
آورد.از آنجا كه انسان در نماز با همه اعضا بدن و حواس خود متوجه خدا مي شود واز همه اشتغالات ذهني و مشكلات زندگي روي
بر مي گرداند ،به هيچ چيز جز خدا و آيات قرآن كه در نماز به زبان مي آورد فكر نمي كند.
همين حالت روي گرداني كامل از مشكلات زندگي و نينديشيدن به آن در ميان نماز موجب آرامش روان و سلامت رواني مي شود.
رويكرد روان شناختي ،اين حالت آرامش رواني در ايجاد سلامت رواني تاثير بالايي دارد و باعث كاهش شدت فشارهاي عصبي روزانه
و تنيدگي ها و تنش هايي كه بسياري از مردم دچار آن هستند ،مي شود.
حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني ناشي از نماز انسان را از اضطراب و افسردگي كه بيماران رواني همواره از آن رنج مي برند رها
مي كند.زيرا چنين حالت هايي عموما تا مدتي پس از نماز در انسان باقي مي ماند و ادامه مي يابد.
انسان گاهي در حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني پس از نماز ،با امور و مواردي اضطراب انگيز و يا با حالتي كه او را افسرده مي
سازد ،مواجه مي شود.تكرار بي حد و نشان اين موارد با ياد آوري آنها در تمدد اعصاب ،آرامش نفساني و سلامت رواني ،پس از نماز
ارتباط مي يابد و به اين ترتيب فرد از اضطراب و نگراني ناشي از اين امور يا موارد رها مي شود.تاثير مهم نماز در كاهش اضطراب
،افسردگي بيماران رواني و ايجاد سلامت رواني ،شبيه تاثير روان درماني برخي از روان درمان گران معاصر براي درمان اضطراب و
افسردگي بيماران رواني است.علاوه بر مسائلي كه ذكر شد ،بيان مشكلات و مسائل پس از نماز موجب آرامش رواني مي شود . اين
زمان ،يك زمان طلايي است كه فقط در اختيار افرادي كه به اقامه نماز مي پردازند ،قرار مي گيرد.
به طور كلي تحقيقات متعدد روان شناسان نشان مي دهد كه حالت رواني انسان با آشكار كردن مشكلات در حضور يك دوست
صميمي يا درمانگر رو به بهبود مي رود.
حال تصور كنيد كه همين انسان اگر مشكلات خود را با خدا بازگو كند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب
ياري بپردازد ،حالت رواني او تا چه اندازه بهبود پيدا مي كند .ملاحظه مي شود كه همان نتيجه ايي كه در يك روان درماني موثر و
موفق حاصل مي شود ،از نماز نيز به دست مي آيد،زيرا آن احساس امنيت و رهايي از اضطراب را كه نماز در انسان ايجاد مي كند
،موجب آزاد شدن نيروي رواني او مي شود كه اين آزادي ضامن ايجاد سلامت روان است.
در نتيجه انسان حالت نشاط و طراوت را در همه وجودش احساس مي كند. همين رابطه معنوي انسان با پروردگار در طول نماز و
دريافت نوعي فيض الهي يا بارقه رواني از خداوند متعال، موجب رهايي نيروهاي معنوي مستقر در انسان مي شود و عزمش را جزم،
) اراده اش را قوي و همتش را بلند مي كند)غلامعلي افروز ، 1384
نتیجه گیری
اضطراب و نگرانى يكى از بزرگ ترين بلاهاى زندگى انسان ها بوده و عوارض ناشى از آن در زندگى فردى و اجتماعى كاملا
محسوس است. از سوى ديگر، آرامش يكى از گم شده هاى مهم بشر بوده و به هر درى مى زند تا آن را پيدا كند. اگر گزارش تلاش
و كوشش انسان ها را در طول تاريخ براى پيدا كردن آرامش از راه هاى صحيح و كاذب جمع آورى كنيم، خود كتاب بسيار قطورى
خواهد شد .يكي از راه هاي رسيدن به آرامش و دوري گزيدن از اضطراب و ناراحتي انجام فرائض ديني و مذهبي مي باشد.از ميان
فرائض ديني و مذهبي نماز نقش بيشتر و مهمتري دارد.
نماز هر كسى تابع ميزان معرفت و شناخت اوست و چون معرفت و ايمان افراد با هم متفاوت است، نمازهاى آنها و آثار آن نمازها
نيز مختلف است. ولى به هر حال هيچ نمازى بدون اثر نمى باشد هر چند ميزان آن آثار كاملا متفاوت است.
نماز يكي از فرائضي است كه ميتواند بيشترين نقش را در مقابله با ناهنجاريهاي روحي و رواني داشته باشد كه جهت قرب به
خدا اقامه ميشود. بنابر اين انسان برخوردار از بهداشت رواني، انساني آرام، خويشتندار و بردبار است و نماز، سودمندترين ابزار براي
رسيدن او به چنين جايگاهي است. در هنگام اقامه نماز تمام ذكر و ذهن انسان متوجه خدا مي باشد در واقع انسان به هنگام
عبادت خود را به يك نيرويي مافوق نيروهاي طبيعي متصل مي كند و از تمام مشكلات و نگراني هاي روزمره جدا مي شود.همين
منابع
1- افروز ،غلامعلي ،روش هاي پرورش احساس مذهبي نماز ،تهران ،انتشارات انجمن اوليا ، 1384
2- پروا ،مهدي ،روان شناسي يكتا پرستي ،تهران ،انتشار ، 1385
3- جوادي آملي ،عبدلله ،اسرار نماز ،قم ،اسراء، 1373
4- خميني ،روح الله ،آداب الصلاة، قم ،جمال ، 1383
5- صحيفه سجاديه ،علينقي فيض الاسلام ،تهران ، 1394
6- شيرازي ،مكارم ،تفسير نمونه ،موسسه تحقيقات و نشر معارف، 1387
7- شيخ طبرسي ،مجمع البيان ،ترجمه محمد بيستوني ،ناصر خسرو ، 1383
8- طباطبايي،سيد محمد حسين ،تفسير الميزان ،تهران ،دار الكتب الاسلامية، 1375
9- قرآن مجيد ،ترجمه الهي قمشه ايي. -
10- قرائتي ،محسن،پرتويي از اسرار نماز ،مركز فرهنگي درس هايي از قرآن ، 1380
11- مجلسي ،علامه محمد باقر ،بحار النوار الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام ، 1103 هجري. -
12- نهج البلاغه،ترجمه جعفر شهيدي.