■ بررسی رابطه بین اقامه نماز جماعت با سلامت روانی و شادکامی زنان
چکیده
شادکامی و سلامتروانی دو مقوله مهم از ابعاد روانشناختی انسان هستند. از همان آغاز شکل گیري روان شناسی علمی، بعضی از روان شناسان برجسته، دین، خدا و معنویت را جزء نیازهاي اساسی بشر شمرده و بر نقش آنها در تحول شخصیت و سلامت روان تأکید می کردند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اقامه نماز به جماعت با سلامت روانی و شادکامی بانوان در سال 94 بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و ابزار این پژوهش پرسشنامههای سلامت روانی 28 سوالی و شادکامی آکسفورد بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بانوان شهر زنجان که در مسجد نماز میخواندند تشکیل میداد، و روش نمونهگیری تصادفی خوشهای بود. نتایج تحقیق نشان داد که بین اقامه نماز جماعت و سلامت روانی رابطه مستقیم با ضریب همبستگی(0.518) وجود داشت ولی اقامه نماز به جماعت با شادکامی رابطه ای نداشت.
1- مقدمه
دین حقیقتی است که در جنبهها و ابعاد گوناگون زندگی انسان حضور جدی و قابل توجهی دارد. رفتارها و باورهای مذهبی، تاثیر مشخصی در معنادار کردن زندگی افراد دارند. داشتن معنا در زندگی، امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکلزا، بهرهمندی از حمایتهای اجتماعی و معنوی، احساس تعلق داشتن به منبعی والا[1]، از جمله روش هایی هستند که افراد مذهبی با داشتن آنها میتوانند در رویارویی با حوادث آسیبرسان، فشار کم تری را متحمل شوند. فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماعی که تحت تاثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل میگیرد، آثار عمدهای بر سلامت روان دارد [1].
افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، معمولاً احساس خوبی نیز به زندگی دارند. آنها میتوانند با اطمینان، با مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها برآیند[2]. اسپلیکا [2]و همکاران به نقل از احمدی با بهرهگیری از پژوهشهای فراوان، تاثیر مثبت دین را بر سلامتروان و اخلاق ثابت کردهاند [1].
یونگ در کتاب روانشناسی و دین مینویسد:" کاملا متقاعد شدهام که اعتقادات و مناسک دینی لااقل از لحاظ بهداشت روانی اهمیت خارقالعادهای دارند"[3]. دعا و نماز با ایجاد یک ارتباط درخشان معنوی بین انسان و خداوند می تواند چنان آرام و آسوده و امیدوارش سازد که هیچ گاه از طوفان سهمگین حوادث نلرزد و ترس به خود راه ندهد. خداوند به این پناهگاه اشاره می فرماید : «با یاد خدا، دل های ناآرام خود را آرام بخشید[4].
تاولس اظهار میدارد که روان شناسی دین به دنبال درک رفتار دینی از طریق به کارگیری اصول و قوانین، روانشناختی است که البته آن اصول از راه مطالعه رفتار غیر دینی به دست آمدهاند. به بیان سادهتر روان شناسی دین در صدد درک رفتار دینی با استفاده از اصول روان شناسی است[5]. تحقیقاتی که درباره کنش های دین در حیطه روانشناسی انجام گرفتهاند را می توان به دو مقوله اساسی تقسیم کرد:
1-تاثیر عمل به باورهای دینی بر بهداشت جسمی و روانی
2-دین و مسائل اجتماعی، مانند رابطهی بین انجام فعالیت های مذهبی و گرایش نداشتن به سمت بزهکاری [5].
از دهه نود پس از ناکابی نسبی متخصصان حرفهای بهداشت روانی از فنون و شیوههای مداخلهای رسوم و در پی تحقیقات متعدد و نتایج آنها که بیانگر تاثیر مثبت بر سلامت روان و شادکامی بوده، گرایش به مذهب روز به روز بیش تر شده است[1].
شادکامی[3] یکی از مفاهیم و مؤلفه هاي اساسی زندگی افراد، به ویژه جوانان به شمار میرود و بسیاري از رشته ها، از جمله شاخههایی از روانشناسی، سعی در فهم و تسهیل آن در زندگی افراد دارند. شادکامی اهمیت عمدهاي در زندگی دارد و انگیزه اصلی افراد در همه زمانها چگونگی دستیابی به آن و حفظ و ارتقا آن است. شادکامی حقیقی با ارضاي امیال حاصل نمیشود، بلکه با انجام چیزي که از لحاظ اخلاقی، ارزش انجام دادن را دارد؛ یعنی از تجلی فضیلت حاصل میشود. شادي میتواند بر سامانه ایمنی ما تأثیر گذاشته و موجب افزایش طول عمر افراد شود[6].
دکتر حسین باهر در کتاب عرفان نماز میگوید : اگر دلشوره گذشته و حال و آینده دارید،اگر فکرتان متمرکز نیست، اگر و اگر ... نماز بخوانید[7]. نماز تنها یک عبادت ساده نیست بلکه وسیله اطمینان بخشی است برای به دست آوردن آرامش روان و کلیدی است برای حل مشکلات [4]. نماز در تمام ادیان وجود داشته است[8]. نماز یکی از موثرترین و بهترین راه های درمان امراض روحی است، زیرا که نماز و نیایش، راز و نیاز با مبدأ هستی است که انسان به اصطلاح عقدهگشایی میکند و آن چه در دل و قلبش پنهان دارد بیرون میریزد و با خالق خود راز دل خود را در میان میگذارد و همین امر است که به شخص نیرو و حیاتی تازه بخشیده و او را از چنگال مخوف برخی از امراض روحی و روانی رهایی میبخشد [9].
1-1 اهمیت و ضرورت پژوهش
از همان آغاز شکل گیري روان شناسی علمی، بعضی از روان شناسان برجسته، همچون جیمز[4]، یونگ[5]، آلپورت[6]، فلای [7]و فرانکل[8]، دین، خدا و معنویت را جزء نیازهاي اساسی بشر شمرده و بر نقش آنها در تحول شخصیت و سلامت روان تأکید میکردند[1]. تحقیقاتی درباره کنشهای دین در حیطه روانشناختی انجام گرفته و تأثیر عمل به باورهای دینی بر بهداشت جسمی و روانی، رابطه منفی بین افسردگی و اضطراب با عبادات، دین و مسائل اجتماعی مانند رابطه بین انجام فعالیت های مذهبی و نقش آن در کاهش افکار خودکشی مورد بررسی قرار گرفته است [5].
سلامت رواني[9] يكي از مباحث مهمي است كه در رشد و بالندگي خانواده و جامعه موثر ميباشد. سازمان بهداشت جهاني[10] (2004) سلامت رواني را به عنوان حالتي از بهزيستي كه درآن فرد توانمندي خود را شناخته از آنها به نحو موثر و مولد استفاده كرده و براي اجتماع خويش مفيد است تعريف ميكند. به طور كلي بهداشت رواني ايجاد سلامت روان به وسيله پيشگيري از ابتلا به بيماريهاي رواني، كنترل عوامل موثر بروز آن، تشخيص زودرس، پيشگيري از عوامل ناشي از برگشت بيماريهاي رواني و ايجاد محيط سالم در برقراري روابط صحيح انساني است[10]. هدف سلامت روان فقط منحصر به تشريح علل اختلالات رفتار نبوده بلكه هدف آن به وجود آمدن عواملي كه مكمل زندگي سالم و نرمال باشد و نيز درمان اختلالات جزيي رفتار به منظور جلوگيري از وقوع بيماريهاي شديد رواني و به طور كلي هدف سازمان پيشگيري است[11].
از طرفی به اعتقاد جمعی از روان شناسان، مهم ترین ابزار انسان برای رسیدن به خوشبختی سلامت روانی میباشد. هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان سلامت روانی، شادمانی افراد کاهش مییابد، به عبارت دیگر، بین شادمانی و سلامت روانی ارتباط علی متقابل وجود دارد. تامین بهداشت همه افراد جامعه از مهم ترین مسایل اساسی هر کشور است، این امر در سه جنبه جسمانی، روانی و اجتماعی مورد ملاحظه قرار میگیرد، در صورتی که بعد روانی بهداشت به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرد، فراوانی مشکلات روانی و رفتاری رو به فزونی خواهد گذاشت تا حدی که عوارض ناشی از بی توجهی به آن در ابعاد فردی و اجتماعی، خانوادگی و انسانی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اثرات سوء و غیر قابل جبران رادر پی خواهد گذاشت[12].
بدیهی است که بیماری روانی مخصوص یک قشر یا یک منطقه خاص نبوده و تمامی طبقات جامعه را در بر میگیرد و هیچ انسانی از فشار روانی و اجتماعی مصون نیست و به طور کلی باید گفت وجود یک بیماری روانی به کار و اقتصاد خانواده لطمه وارد میکند، در آمد سرانه را کاهش میدهد و رفاه و نشاط فردی را از اعضای خانواده سلب میکند و با تخریب و ضایع کردن نیروی انسانی، در اقتصاد واجتماع تاثیر عمیق و سوء بر جای میگذارد. به همین دلیل بهداشت روان در اغلب کشورها در راس برنامه برنامه ملی و بهداشت همگانی قرار دارد [10].
دعا و نماز با ایجاد یک ارتباط درخشان معنوی بین انسان و خداوند میتواند چنان آرام و آسوده و امیدوارش سازد که هیچگاه از طوفان سهمگین حوادث نلرزد و ترس به خود راه ندهد. خداوند به این پناهگاه اشاره میفرماید :« با یاد خدا، دلهای ناآرام خود را آرام بخشید.» [4].
سوال اساسی این است که آیا بین نماز جماعت با سلامتروانی و شادکامی رابطهای وجود دارد؟ در صورتیکه جواب این سوال مثبت باشد و پژوهشهای متعدد آن را تأیید نماید، سیاستگزاران و برنامهریزان باید زمینههایی را فراهم سازند، تا اعتقادات از مرحله نظری به مرحله عملی تبدیل شوند و پایبندی به مذهب در جوانان نهادینه شود. با توجه به این که تعداد پژوهشها خیلی اندک بوده، لذا ضروری به نظر میرسد که این پژوهشها ادامه یافته و کاملتر گردد تا برنامههای تقویت باورهای مذهبی با قوت بیش تری ادامه یابند.
1-2- فرضیه و سئوالات پژوهشی
با توجه به هدف، دو سئوال کلی و یک فرضیه مطرح گردید:
1- آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت وسلامت روانی بانوان رابطهای وجود دارد؟
2- آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت و شادکامی بانوان رابطهای وجود دارد؟
3- بین سلامت روانی و شادکامی رابطه معکوس وجود دارد.
2- پیشینه نظری و تجربی
سیلگمن[11] اظهار میدارد افرادی که امور مذهبی را به جا میآورند شادتر از سایر اشخاص هستند [5]. یافتههای پژوهشی بهرامی و همکارانش [13] بر روی تاثیر آموزش معنویت بر کاهش افسردگی در دختران نشان داد که بین معنویت فرد واحساس شادکامی رابطه مستقیم وجود دارد و در مقابل بین افسردگی و معنویت رابطه معکوس وجود دارد؛ به این معنا که هر چه دختران از آموزش بیش تری در مورد مسائل معنوی برخوردار بودند، میزان افسردگی آنها کم تر و در مقابل شادابی و نگرش مثبت آنها به زندگی بیش تر بوده است. این پژوهشگران هم چنین دریافتند که سطح افسردگی افراد معنوی پایینتر و میزان سلامت روان آنها بالاتر است[14].
عمران نسب[15] در پژوهشی با عنوان بررسی ارتباط بین اعتقادات دینی و سلامت روان در دانشجویان سال آخر کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران سال 1377موضوع را بررسی کرده است. نتایج نشان داده است که 23/12 درصد واحد های مورد پژوهش از اعتقادات دینی قوی برخوردار بودند و ارتباط معنیداری بین متغیرهای سن و میزان درآمد ماهیانه با اعتقادات دینی وجود داشته است. هم چنین اکثریت واحدهای مورد پژوهش(55/60درصد) دارای سلامتروانی بودهاند به طور کلی نتایج این مطالعه، نشان دهنده ارتباط معنیداری بین متغیرهای اعتقادات دینی وسلامت روانی بوده است.
جمالی[16] در پژوهش خود با عنوان بررسی رابطه بین نگرش های مذهبی، احساس بخش بودن زندگی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاهای تهران موضوع را بررسی کرده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که نگرش مذهبی و سلامت روان همبستگی معنی داری را نشان دادند. ضمن اینکه بر اساس آزمون تی مستقل بین جنسیت و نگرش حاضر نشان میدهد با افزایش میزان احساس معنا بخشی زندگی و نگرش مذهبی، سلامت روان نیز افزایش مییابد که این موضوع نشانگر میزان اهمیت معناجویی و اعتقادات مذهبی در ایجاد و حفظ بهداشت روانی افراد جامعه میباشد.
پژوهشهای فراوانی در این مورد صورت گرفته که ذکر همهی آنها در این مختصر نمیگنجد، و فقط به ذکر موارد فوق بسنده میکنیم. در ادامه به تعاریف مفاهیم کلی سلامتروانی و شادکامی اشاره میگردد.
2-1 سلامت روانی
سلامت روان عبارت است از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقیعتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضا کننده نیازهای خویشتن به طور متعادل و شکوفایی استعداد فطری خویش می باشد. فردی از سلامت روان برخودار است که قادر باشد تا عقدههای درونی خود را حل و فصل کند و با تغییرات و مقتضیات محیط طبیعی و اجتماعی خویش سازگار باشد و تلاش کند تا تندرستی و نشاط برای خود و دیگران فراهم سازد زیرا سلامتروان حالتی مساعد برای رشد و نمو از جهت بدنی، عاطفی و شعوری، بدون ایجاد مزاحمت برای دیگران است[17]. به طور کلی شخص دارای سلامتروان میتواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود و قادر است در عین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد. به نظر میرسد تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت و سازگاری موفقیت آمیز و رفتار شایسته مطلوب است. بنابراین هر گونه ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته می شود باید شامل رفتار بیرونی و احساسات درونی باشد [18]. همه متخصصان متفق القولند که سلامتروان در تحول شخصیت واحد نقشی بنیادین دارد. تصور تحول موزون انسان بدون وجود سلامت روان غیر ممکن است. بی شک عوامل متعددی بر سلامت روان تاثیر میگذارد که فهرست کردن همه آنها دشوار است چرا که وجود تفاوت های فردی ممکن است به تنوع در عوامل موثر بر سلامت روان بینجامد.
2-2- شادکامی
طبق بسياري از تئوري هاي هيجان شادكامي يكي از شش هيجان بزرگ است كه عبارتند از تعجب، ترس، خشم، شادكامي، تنفر، و نگراني. در تبيين شادكامي، دو مكتب اصلي تفكر وجود دارد: لذتگرايي[12] يك نظريه روان شناختي است كه طبق آن، ارگانيزم به منظور جستجوي لذت و دوري از درد انگيخته میشود [19].
لذتگرايي بهطور كلي شامل احساساتي است كه نتيجهاي از درونشد [13] به نظام هاي حسي پنج گانه است. به اين ترتيب، شادكامي طبق اصل لذت گرايي، بيشينه كردن اثرهاي مثبت نظامهاي حسي متفاوت است. اما شادكامي يك مفهوم بسيار پيچيده است. تئوري هاي شناختي، ديدگاهي ديگر ارائه كردهاند: لازاروس[14]، نظريهپرداز شناختي هيجان، شادكامي را به عنوان هيجاني تعريف كرده است كه نتيجهاي است از بهوجود آوردن پردازشي قابل استدلال در جهت فهم يك هدف [19].
به عبارت ديگر، تئوريهاي شناختي، شادكامي را به عنوان آن چه در راه رسيدن به هدف تجربه ميشود ميبينند. به اين ترتيب، شادكامي منبعث از هدف يا برانگيخته شده توسط هدف است، در حاليكه نظريه لذتگرايي، شادكامي را به عنوان وضعيت آخر يا خود هدف ميبيند[19]. تعدادی از روان شناسان شادکامی را یک اصطلاح چتری و در برگیرنده انواع ارزشیابیهایی که فرد از خود و زندگیاش به عمل میآورد، میدانند. این ارزشیابیها مواردی از قبیل رضایت از زندگی هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی است[20]. ادینگتون و شومن[15]و ون هون[16] شادمانی را میزانی که یک فرد در مورد کیفیت کلی مطلوبیت زندگیاش قضاوت میکند، تعریف میکنند[21].
باید توجه داشت که تجربه هیجانات خوشایند و مثبت همزمان با تجربهی هیجانات ناخوشایند و منفی صرف کند به همان نسبت زمان کم تری را برای هیجانات منفی باقی میگذارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دو قطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند. یعنی احساس رضامندی مثبت تنها با فقدان هیجانات منفی پدید نمیآید و عدم حضور هیجانات منفی لزوما حضور هیجانات مثبت را به همراه نمیآورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است. بنابراین، احساس شادی سه مولفه مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر را میبایست مورد شناسایی قرار دهد:
الف) حضور نسبی هیجانات مثبت ب) فقدان و عدم حضور هیجانات منفی ج) رضامندی از زندگی.
3- روششناسی پژوهش
این پژوهش با توجه به هدف از نوع کاربردی و با توجه به جمعآوری دادهها از نوع توصیفی همبستگی میباشد[22].
3-1- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری شامل زنان 25-55 ساله باسواد بود. علت انتخاب بانوان باسواد این بود که بتوانند خودشان به تنهایی پرسشنامهها را پر کنند زیرا ممکن بود در مصاحبه شفاهی به دلیل برخی ملاحظات از دادن پاسخهای واقعی اجتناب کنند. به دلیل بزرگ بودن جامعه آماری در این مطالعه جامعه را محدود به دو محله قدیمی امامزاده و مرکز شهر یعنی سبزهمیدان و دو محله جدید یعنی کوی نصر و کوی شهریار کردیم که تعداد دقیق جامعه آماری مشخص نبود. در مجموع 100 پرسشنامه توزیع شد که از بین آنها 95 مورد بدون خدشه بود.
3-2- ابزار پژوهش
ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه سلامت عمومی و شادکامی آکسفورد بعلاوه چند سوال محقق ساخته درباره تعداد اقامه نماز به جماعت و فُرادا بوده است که در بین بانوانی که اعلام همکاری نمودند، توزیع شد. با توجه به اینکه آزمودنیها باید از محرمانه بودن پاسخهایشان مطمئن میشدند از آنها خواسته شد تا نام خود را در پرسشنامهها ننویسند و پرسشنامهها فقط در اختیار افراد باسواد قرار گرفت.
3-2-1- پرسشنامه سلامت عمومی GHQ- 28 :
این پرسشنامه توسط گلدبرگ2(1979) برای تفکیک افراد مبتلا به اختلالات روانی از جمعیت مراجعه کننده به مراکز پزشکی عمومی ساخته شده است[23]. این پرسشنامه چهار مقیاس فرعی را در برمیگیرد که بدین شرح است:
الف) نشانههای جسمانی: سردرد، احساس ضعف و سستی، احساس نیاز به داروهای تقویتی و احساس داغی یا سردی در بدن را مورد بررسی قرار میدهد.
ب)علائم اضطراب: اضطراب، بیخوابی، تحت فشار بودن و عصبانیت و دلشوره را مورد بررسی قرار میدهد.
ج)اختلال در کنش اجتماعی: توانایی فرد در انجام کارهای روزمره، احساس رضایت در انجام وظایف، احساس مفید بودن، قدرت یادگیری و لذت از فعالیت های روزمره زندگی را بررسی میکند.
د)علائم افسردگی: احساس بی ارزشی، ناامیدی، احساس بیارزش بودن زندگی، افکار خودکشی و آرزوی مردن و ناتوانائی در انجام کارها [23].
3-2 پرسشنامه شادکامی آکسفورد :
آرجیل[17] و همکاران برای اندازه گیری شادکامی پرسشنامه 29 مادهای ساخته اند و با تحلیل عاملی نتایج آن 7 عامل زیر را بدست داده است: خودپنداره، آمادگی روانی، سرذوق بودن، رضایت از زندگی، خودکارآمدی، احساس زیبایی شناختی و امیدواری. این پرسشنامه شامل 29 ماده میباشد که هر کدام دارای 4 عبارت است که آزمودنی باید یکی از آنها را انتخاب کند. امتیاز هر ماده بین 0 تا 3 می باشد؛ و حداقل امتیاز کلی 0 كه مويد ناراضي بودن آزمودني از زندگي و افسردگي فرد و حداکثر ان 87 كه بيانگر بالاترين حد شادكامي می باشد. نمره بهنجار اين آزمون بين 40 تا 42 است.
3-3- روش اجراي پژوهش
نمونهها را که به صورت نمونهگیری تصادفی با مراجعه به درب منازل و مراجعه به مسجد هنگام نماز جماعت ظهر و عصر یا مغرب و عشاء را انتخاب کرده و از آنان خواستیم پرسشنامه را به تنهایی خوانده و به طور دقیق پاسخ دهند و اطمینان داده شد که این پرسشنامهها به صورت محرمانه در نزد محقق باقی خواهد ماند و فقط برای فعالیت پژوهشی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
4- تجزیه و تحلیل داده ها
دادههای به دست آمده از پرسشنامه با روش های آماری تجزیه و تحلیل شد. با توجه به مقیاس و نوع دادهها که ازنوع طیف لیکرت و عددی بودند از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده گردید [22]. نتایج بررسی جدول1 در پاسخ به سوال اول پژوهش که آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت با سلامت روانی رابطهای وجود دارد؟ نشان داد که رابطه قوی با ضریب همبستگی 0.518 و با سطح اطمینان 99% بین سلامت روانی و اقامه نماز به صورت جماعت وجود دارد.
1-جدول همبستگی نماز جماعت با سلامت روانی |
||||
---|---|---|---|---|
|
|
|
اقامهنماز به جماعت |
سلامت روانی |
ضریب همبستگی پیرسون |
اقامهنمازبهجماعت |
Correlation Coefficient |
1.000 |
.518** |
Sig. (2-tailed) |
. |
.000 |
||
N |
95 |
95 |
||
سلامت روانی |
Correlation Coefficient |
.518** |
1.000 |
|
Sig. (2-tailed) |
0.000 |
. |
||
N |
95 |
95 |
||
**. ضرایب در سطح0.01 معنی دار میباشد (آزمون دودامنه) |
|
|
نتایج بررسی جدول 2 در پاسخ به سوال دوم پژوهش که آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت با شادکامی رابطهای وجود دارد؟ نشان داد که رابطهی بین این دو متغیرمعنی دار نیست، زیرا سطح معنیداریsig=0.148 بود که بزرگتر از 0.05 میباشد.
جدول2. جدول همبستگی پیرسون بین اقامه نماز به صورت جماعت و شادکامی |
||||
---|---|---|---|---|
|
|
|
نماز جماعت |
شادکامی |
ضریب همبستگی پیرسون |
نماز جماعت |
Correlation Coefficient |
1.000 |
-.183 |
Sig. (2-tailed) |
. |
.148 |
||
N |
95 |
95 |
||
|
|
|
||
|
شادکامی |
Correlation Coefficient |
-.183 |
1.000 |
Sig. (2-tailed) |
.148 |
. |
||
N |
95 |
95 |
برای بررسی فرضیه پژوهش که بین اختلال در سلامت روانی و شادکامی رابطه معکوس وجود دارد. از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید که همان طور که جدول 3 نشان میدهد بین این دو متغیر رابطه معکوس با ضریب همبستگی 0.556- وجود دارد و چون سطح معنیداری کوچکتر از 0.05 است این فرضیه تأیید گردید.
جدول 3. همبستگی بین شادکامی و سلامت روانی |
|||
---|---|---|---|
|
|
شادکامی |
سلامت روانی |
شادکامی |
ضریب همبستگی پیرسون |
1 |
-.556* |
Sig. (2-tailed) |
|
.013 |
|
N |
95 |
95 |
|
سلامت روانی |
ضریب همبستگی پیرسون |
-.556* |
1 |
Sig. (2-tailed) |
.013 |
|
|
N |
95 |
95 |
|
*. Correlation is significant at the 0.05 level (2-tailed). |
5- نتیجه گیری و پیشنهادات
در این قسمت پس از مقایسه پژوهش حاضر با مطالعات مشابه قبلی نتایج و محدودیتها به تفسیر بیان میشوند و در ادامه پیشنهادهایی ارائه میگردد.
5-1- بحث و نتيجهگیري
پژوهش حاضر در پاسخ به سوال اول که آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت با سلامت روانی رابطهای وجود دارد؟ به این نتیجه رسیدکه رابطه قوی با ضریب همبستگی 0.518 و با سطح اطمینان 99% بین سلامت روانی و اقامه نماز به صورت جماعت وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر با پژوهش بهرامی و همکارانش [13] که دریافتند آموزش معنویت باعث افزایش سلامت روانی افراد میشود و افراد شادتر از سطح سلامت روانی بالاتری برخوردارند، همخوانی دارد. هم چنین با نتایج پژوهش رئیسی و همکاران[14]، عمراننسب [15] و جمالی [16] نیز که رابطه بین سلامت روان و نگرش مذهبی را معنیدار بیان کرده بودند همخوانی دارد. در پاسخ به سوال دوم که آیا بین اقامه نماز به صورت جماعت با شادکامی رابطهای وجود دارد؟ به این نتیجه رسید که رابطهی بین این دو متغیر معنیدار نیست، زیرا سطح معنیداریsig=0.148 بود که بزرگ تر از 0.05 میباشد. این یافته با قسمت دوم پژوهش بهرامی و همکارانش [13] که افراد معنوی شادابی و نگرش مثبتی به زندگی دارند، همخوانی ندارد. هم چنین با نتیجه مطالعه سیلگمن که به این نتیجه رسید افراد مذهبی شادتر از سایر اشخاص هستند، همخوانی ندارد. در بیان این تناقض میتوان چنین گفت، با توجه به اینکه پرسشنامه شادکامی وضعیت یک هفته اخیر اشخاص را میسنجد نه وضعیت دائمی آنها، احتمالا هنگام پژوهش حاضر برخی از نمونهها شاد نبودند و یا توزیع نمونهها به طور نرمال نبوده و فقط از بین افرادی که کم تر شادند، انتخاب شدهاند. فرضیه پژوهش که بین سلامت روانی و شادکامی رابطه معکوس وجود دارد. با ضریب همبستگی پیرسون 0.556- سطح معنیداری 0.013 تأیید گردید. با توجه به اینکه پرسشنامه سلامت روانی اختلال در سطح سلامت روان را میسنجد، نمره پایینتر نشاندهنده سطح سلامت روان بالاتر است. یعنی افرادی که شادترند از اختلال کم تری در سطح سلامت روانی برخوردارند. و این فرضیه بار دیگر تأیید گردید که با پژوهشهای احمدی و هراتیان [1] و رجبی [2] همخوانی دارد.
5-2- محدودیت ها
برخی از افراد از پر کردن پرسشنامهها به دلیل برخی ملاحظات شخصی اجتناب کردند. به دلیل اینکه آمار طبقهبندی شده جمعیت بر اساس سن یا جنسیت سازمان آمار در سایت این سازمان موجود نبود، تعیین جامعه و نمونه با دقت انجام نشد، بنابراین تعمیم نتایج به جامعه صحیح نیست و فقط در مورد نمونه مورد مطالعه مورد قبول است. نمونه گیری فقط در بین بانوان باسواد 25 تا 55 ساله بود و نتایج را نمیتوان به جامعه مردان نیز تعمیم داد، ولی میتوان پژوهشهایی را نیز در حوزه آقایان و با تعیین دقیق جامعه و نمونه انجام داد تا نتیجهگیری صحیحتری به دست آید.
5-3- پیشنهادات
با توجه به نتایج این پژوهش که رابطه مستقیم و بالایی بین سلامت روانی و اقامه نماز به صورت جماعت بهدست آمد پیشنهاد میشود که ستاد اقامه نماز و کانونهای مساجد اهتمام بیش تری در ترویج رفتن به مساجد و تبیین اثر نماز جماعت بر سلامت روانی در بین اقشار مختلف جامعه داشته باشند.
حضور دسته جمعی والدین در کنار فرزندان در مسجد یا نماز جمعه سبب نهادینه شدن نماز در خانواده میشود. شرکت در مراسمهای دینی از جمله نماز جماعت و جمعه نوعی آموزش عملی برای فرزندان به شمار میآید و نقش خاصی در آموزش دیگر ابعاد نماز ایفا میکند.
مراجع
[1] احمدی، محمدرضا وهراتیان، عباسعلی،1391، اثربخشی مناسک عمره مفرده بر شادکامی و سلامت روانی، روان شناسی و دین سوم (پاییز): 41-62.
[2] رجبي، محمد و صارمی، علی اکبر،1391، ارتباط بين الگوهاي مقابله ديني با سلامت رواني و شادکامي. روان شناسی تحولی، روان شناسان ایرانی 22 (سال هشتم): 363-371.
[3] Jung, C.G,1996, Religion and psychology, U.S.A.: Yale University Press.
[4] آیت اللهی، سید مهدی.1375، نماز عالیترین سیر روحانی، تهران، انتشارات جهان آرا، صص11-32.
[5] روحانی، عباس و معنویپور، داوود،1387، رابطه عمل به باورهای دینی با شادکامی و رضایت زناشویی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مبارکه، دانش و پژوهش در روانشناسی، شماره35و36، صص:189-206.
[6] کجباف، محمدباقر، 1391، رابطه سبک زندگی و شادکامی، ماهنامه علمی تخصصی صدای جمهوری اسلامی ایران: 70 -74.
[7] باهر،حسین، 1381، عرفان نماز، نشر مذاکره، ص24.
[8] قرائتی،محسن، 1389، یکصد وچهارده نکته درباره نماز، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن، صص21و54.
[9] نجفی،گودرز، 1384، راز نیایش، انتشارات امیر کبیر.
[10] میلانی فرد، بهروز، 1382، بهداشت روانی، چاپ هشتم.تهران: نشر قومس.
[11] شاملو، سعید، 1382، بهداشت روانی تهران، رشد.
[12] رجبي، محمد، صارمی، علی اکبر و همکاران1391، ارتباط بين الگوهاي مقابله ديني با سلامت رواني و شادکامي، روان شناسی تحولی، روان شناسان ایرانی 22(سال هشتم): 363-371.
[13] بهرامی دشتکی، هاجر و همکاران، 1385، اثر بخشي آموزش معنويت به شيوه گروهي بر كاهش افسردگي در دانشجويان، پژوهش هاي مشاوره (تازه ها و پژوهش هاي مشاوره )، دوره 5، شماره 19.
[14] رئیسی، مرضیه، احمدی، هدی و همکاران، 1392، ارتباط هوش معنوی با شادکامی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم، آموزش در علوم پزشکی 5(13مرداد): 431-440.
[15] عمراننسب، عمران، 1387، بررسی ارتباط بین اعتقات دینی وسلامتروان در دانشجویان سال آخرکارشناسی علوم پزشکی وخدمات درمانی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم پزشکی زاهدان.
[16] جمالی، فریبا، 1381، بررسی رابطه بين نگرش های مذهبی، احساس معنا بخش بودن زندگی و سلامت روان در دانشجويان دانشگاه های تهران، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه الزهرا.
[17] آقاجانی سعید،اسدی نوقابی، احمدعلی، 1381، نظریه مشاوره وروان درمانی. تهران، مرکزنشردانشگاهی.
[18] بنی جمال واحدی شکوه السات،احدی حسن،1370، بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی. تهران، نشر نی.
[19] هادینژاد، حسن و زارعی، فاطمه، 1388، پایایی، اعتبار و هنجاریابی پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پژوهشهای روانشناختی، دوره12، شماره1و2.
[20] عرفان، آرزو و نجفی، محمد،1391، بررسی کمی و کیفی رابطه بین معنویت، شادکامی و تواتمندی حرفه ای اساتید، رویکردهای نوین آموزشی 16(سال هفتم): 1-22.
[21] نجفی، محمد، 1391، بررسي كمی و كيفي رابطه بين معنويت، شادكامي و توانمندي حرفه اي اساتيد، رویکردهای نوین آموزشی، سال هفتم، شماره2.
[22] بازرگان،عباس، سرمد، زهره و حجازی،الهه،1387،روش های تحقیق در علوم رفتاری، تهران، انتشارات آگاه.
[23] علیپور، احمد، 1383، بررسی مقدماتی پایایی و روایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد در دانشجویان دانشگاه های تهران، مجله اندیشه و رفتار، شماره1و2.