■ تاثیر آموزش نماز بر ابعاد تربیتی کودکان، (مطالعه موردی: فرزندان کارکنان نیروی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری)
چکیده
در این تحقیق تاثیر آموزش نماز در تحول ابعاد تربیتی کودکان مورد ارزیابی قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته، مرکب از متشکل از چهار سطح (تربیت اعتقادی، تربیت اخلاقی، تربیت اجتماعی، تربیت رفتاری) که در سال 1393 بین 78 نفر از والدین فرزندان 9-12سال کارکنان شاغل در فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند؛ تقسیم شد. تحقیق حاضر به روش توصیفی- ارزشیابی صورت پذیرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی که شامل آزمون t همبسته بوده استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، مولفه های تربیت اعتقادی، تربیت اخلاقی، از سوی فرزندان ارتقای بسزایی نسبت به قبل از آموزش و تعلیم نماز داشته، لیکن تاثیری بر تربیت رفتاری کودکان نداشته است.
مقدمه
یکی از مباحثی که دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت دینی باید به طور گسترده با آن آشنایی پیدا کنند، نحوه استنباط کودکان در سنین مختلف، از موضوعات و مفاهیم تربیتی است. مقوله تربیت از ابتدایی ترین و اساسی ترین نیازهای زندگی بشری و از حیاتی ترین ابعاد زندگی انسان بوده که در پرتو آن، فرد به سعادت مطلوب نائل می آید. انسان تنها در پرتو تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند و اندیشه ورز به اهداف و آرمان های خود دست پیدا نماید. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) غایت تربیت انسان را طاعت و بندگی خداوند می داند که از راه علم به اوامر الهی و اطاعت خالصانه آنها به دست می آید؛ به طوری که می فرماید: ایّها النّاسِ اِنَّ لَکُم مَعالِمَ فَانتَهُوا اِلی مَعالِمَکم و اِنَّ لَکم نَهایةً فانتَهُوا اِلی نهَایتِکم؛”مردم! شما در راه سعادت نشانه هایی دارید؛ دنبال آنها را بگیرید و مقصد و نهایتی دارید؛ بکوشید تا بدان برسید» (ابن شعبه حرانی، 1367 :52). پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جای دیگری می فرماید:”در تحصیل علم بکوشید که فرا گرفتن آن خوبی و گفت و گویش تسبیح و کاوش در آن جهاد و آموختن آن به جاهل صدقه و نشرش باعث قرب است» (همان، ص54). و می فرماید: بَالعِلمِ یُطاعُ الله و بالِعلمِ یعرَفَ الله؛”علم، وسیله طاعت، عبادت و شناسایی خداست» (همان، ص52). امام علی (علیه السّلام) در خطبه 198 نهج البلاغه هدف غایی تربیت را تقوا و پرستش خداوند می داند. امام حسین (علیه السّلام) کمال عقل را پیروی از حق و نهایت سعادت را ایمان و مبارزه با باطل و لقای پروردگار اعلام می دارد (دشتی، 1377 :318 و 597). غزالی در این خصوص می نویسد:”کار انسان، طلب سعادت است و سعادت وی، در معرفت خدای تعالی است و معرفت خدای تعالی وی را به معرفت صنع خدای تعالی حاصل آید؛ و آن جمله ی عالم است. معرفت عجایب عالم وی را از راه حواس حاصل می آید» (غزالی، 1360، ج1 :15/ 18). خواجه نصیرالدین طوسی می نویسد: کمال آدمی در این است که با استفاده از امکاناتی که انسان دارد، به درک معقولات و به حد تمیز قبیح از جمیل برسد و به یاری اندیشه و از روی اراده، ممدوح را بر مذموم اختیار کند(شکوهی، 1381 :39). ابوعلی سینا نیز هدف غایی در تربیت انسان را پاک کردن نفس از اخلاق بد به وسیله عبادت الهی، کسب علوم و معارف و قرار گرفتن انسان در سعادت راحت مطلق بدون رنج و الم می داند (ابوعلی سینا، 1350: 90).
تربیت دین محور شکوفا کردن قوای انسان به طور متعادل و در چارچوب ارزش های الهی است که در نهایت سعادت دنیوی اخروی را تضمین می نماید» (بیات و تلخابی،۵۳:۱۳۸۱). تاکید بر تربیت دینی، اخلاقی و بهبود رفتار کودکان از این جهت اهمیت دارد که آن ها در آینده ای نه چندان دور مسئولیت اداره جامعه را بر عهده خواهند گرفت و اگر این تربیت درست اتفاق بیفتد می توان امیدوار بود که آیندگان نیز در انتقال آن ارزش ها به نسل بعد موفق باشند؛ در این باره درونی کردن ارزش ها می تواند به این هدف بزرگ جامه عمل بپوشاند (خادمی،۱۱:۱۳۷۹).
با این وصف از دغدغه های موجود، عدم تحقق تربیت در ابعاد مختلف بوده که عامل اساسی آن، فهم نادرست از دین، عمل نکردن به فرمان های دینی یا نادرست معرفی کردن آن است از سوی دیگر اثر بخشی نامطلوب آموزش های ارائه شده تا جایی است که متخصصین را برآن داشته تا با استعانت از روش های اسلام محور این خلاء را جبران نمایند؛ بنابراین نظام تعلیم و تربیت موظف است با تدوین اصول راهنماي عمل و روش هاي مؤثر و متناسب باوضعیت بومی و دگرگونی هاي محیطی، مربیان را در تربیت اخلاقی یاري کند؛ زیرا پویایی هر نظام تربیتی در این است که اصول، روش ها و کارکردهاي خودش را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواسته هایش را متناسب با دگرگونی هاي محیطی، شاداب و زنده نگه دارد (باقری، 1385: 58). از آن جایی که شخصيت فرزندان از همان دورهي کودکي و خردسالي، تکوين مييابد؛ لذا ابزارها و شيوههاي گوناگوني در جهت تربيت فرزند با رویکرد های متنوع در علوم تربيتي و به خصوص در متون ديني وجود دارد. با عنایت به این که موضوع دين، رفتارهاي اختياري و ارادي افراد ميباشد، بنابراين، راهکارهاي تربيت و کنترل رفتار افراد نيز جزء حوزهي مباحث ديني بهحساب ميآيد. به عبارتي هدف آموزه های دينی، هدايت و مهار رفتار و اعمال انسان ها در چارچوب دين ميباشد و از اين رو، ”دين» قلمرو هدايت، تربيت و تنظيم رفتار کودکان را نيز در برميگيرد؛ زيرا که احکام ديني، مبتني بر مصالح و مفاسد است و هر يک از دستورات دين و تکاليف شرعي، همانند واجبات و محرمات داراي آثار تربيتي است (اخلاقی، 1391). از سوی دیگر براي هر فرد مسلمان و معتقد روشن است كه پرستش و ارتباط معنوي با خالق متعال، جوششي است از اعماق وجود انسان كه شعاع نورش، زندگي و اجتماع را نوراني مينمايد و به زندگي معنا و مفهومي صحيح ميدهد. خاستگاه پرستش فطرت پاك و بيآلايش و جوهرة ذاتي و حقيقي انسان بوده كه اگر به صورت صحيح راهبري شود، انسان را به اهداف بلندش كه همانا سعادت است، متصل ميسازد. (احمد پناهی، 1389) به همين سبب ترويج عبادت و اشاعة سنت ارزشمند نيايش به درگاه حضرت حق، سرلوحة تعاليم همة انبيا بوده است. نماز بهترین و عالیترین اعمال و عبادات دینی است که دین اسلام به آن توجه زیادی کرده است و همینطور یک نیاز حقیقی و ضروری انسان است به میزان ضرورتی که برای افراد و اجتماع دارد دارای فواید و آثار فردی و جمعی است و همان نسبت که وجود آن منشاء خیرات و برکات است و فقدان آن نیز زیان بار است.اگرچه عبادت در تمام ادیان الهی وجود دارد ولیکن بهترین و زیباترین نوع عبادت نماز است که در اسلام آمده است و همین طور اکمل عبادت خدای تعالی نماز است (باوندی، 1388). نماز سبب پرورش فضایل اخلاقی، تکامل روحی و معنوی انسان است. محراب نماز نردبان صعود نمازگزار به آسمان پاکی ها و پاک شدن از آلودگی های خاکی است، خروج از دنیای عناصر مادی و علائق خاکی و اولین گام در جهت عروج به آسمان پاکیها و فضیلتها میباشد و نمازگزاران بدون نیاز به هیچ واسطه و ابزاری خود را در برابر خدا میبیند. (میری جهرمی، 1388)
نماز باعث ثبات شخصیت، تربیت اخلاق انسان و آرام شدن قلب و روح میشود؛ ستایش پروردگار جهت ارضاء نیاز انسان به پرستش (بهتر از خود) و هم چنین رفع نیاز فرد به تقویت امید در جامعه و تقویت اراده و کاهش فشار روانی می باشد (شهابی،1388). نیایش در روح و جسم تأثير ميگذارد و احساس عرفاني و احساس اخلاقي را توأماً تقويت ميكند. در چهرة كساني كه به نيايش ميپردازند، حس وظيفهشناسي، قلت حسد و شرارت، و نيكي و خيرخواهي نسبت به ديگران خوانده ميشود. نيايش خصايص خود را با علامات بسيار مشخص و منحصر به فردي نشان ميدهد: صفاي دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادي بيدغدغه، چهرة پر از يقين و آمادگي براي پذيرش حق، از ويژگيهاي نيايشگران است. (کارل[1]، 1377، ج8: 32)
در رابطه با تأثير آموزه های دین محور (با تکیه بر شعائر اسلامی) بر ابعاد تربیتی، پژوهشهاي متعددي انجام گرفته؛ در اين قسمت از بحث به چند نمونه از آنها اشاره ميكنيم. اصغری (1388) در تحقیق خود تحت عنوان" نماز جماعت و تربيت اجتماعي دانش آموزان" می نویسد: تأثير نماز جماعت بر رشد و تربيت اجتماعي دانش آموزان دختر بيشتر از پسران است همچنين متغیر سن مي تواند در تأثيرگذاري نماز در رشد و تربيت اجتماعي مؤثر باشد. نتایج تحقیق بختیاری (1391) با عنوان"آموزش های دینی زنان مقدمه ای بر تربیت دینی فرزندان" نشان داد که حدود یک چهارم از زنان تهرانی در کلاس هاي معارف اسلامی شرکت می کنند که مهم ترین نیازهاي آموزشی خود را به ترتیب در حوزه قرآن، احکام و اخلاق ذکر کرده اند.
رمضانی و حیدری (1391) در پژوهشی با عنوان "روش های تربیت اجتماعی کودک بر اساس قرآن و نهج البلاغه" در مجموع شش روش: الگویی، پیشگیری، عبرت آموزی، تشویق، تنبیه، و تعلیم را برای تربیت اجتماعی کودک مورد بررسی و تبیین قرار داده اند. سلیمی (1388) در تحقیق خود با عنوان "نقش نماز در اجتماعی کردن فرزندان" اهمیت عبادت و نماز را در تكوین و رشد شخصیت اجتماعی و به طور كلی اجتماعی كردن فرزندان را به بحث گذاشته؛ ضمن تعریف و توصیف اصطلاحات اجتماعی شدن ”و جامعه پذیری» به تبیین شمهای از روش های تربیتی موثر پرداخته است.
میرزا محمدي و همکاران (1390) در تحقیقی به بررسی نقش آموزش های دینی در سلامت فردي و اجتماعی پرداخته اند. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت است از اینکه بین ابعاد مختلف دینداري و معنویت با سلامت جسمی، روانی و اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد به گونه اي که شعائر دینی می تواند فرد را به سوي کمال و تعالی و در نتیجه سلامت روانی و جسمی و نهایتاً سلامت اجتماعی هدایت کند. نتایج تحقیق میری جهرمی (1388) نشان می دهد؛ با بررسي فرضيات در رابطه با متغیرهای جنسيت، وضعیت تاهل، افزایش میزان تحصیلات، شغل پدر، افزایش میزان تحصیلات پدر و مادر، محل سكونت و میزان تحصیلات عوامل واحدهای فرهنگی و مذهبی و انجام فرائض دینی، بین فراوانی مشاهده شده و فراوانی مورد انتظار تفاوت معنی داروجود دارد و این متغیرها عامل مهمی در پیشگیری ناهنجاریها و انحرافات اجتماعی میباشند ولی در متغیرهای افزایش سن افراد، شغل مادر و امكانات رفاهی تفاوت معنیدار وجود ندارد و تأثیر این عوامل در پیشگیری از ناهنجاریها و انحرافات كمتر میباشد و عوامل تأثير گذار عملكرد واحدهاي مذهبي و فرهنگي تربيتي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي رابطه معنيدار وجود دارد.
هم چنین در تحقیق دیگر با عنوان "پرورش اخلاق و اخلاص در پرتو نماز" این گونه بیان داشته است: تدبر و انديشه در اسرار نماز، همانند غواصي در اقيانوس ژرف و بيكراني است كه حاصل آن گوهرهاي بيبديل اخلاص در تسليم و فروتني است. و پرورش روحيه مذهبي مناسب براي انتقال فرهنگ نماز را بايد از خانواده شروع كرد. بدون ترديد همه انسان ها بطور فطري استعداد گرايش به نيايش دارند. اما آن چه به خصوص درباره نوجوانان مهم است. چگونگي روش هاي آموزش و نحوه ارائه انتقال اين ارزش هاست. كه بايد با استفاده از اصل الگوپذيري و همانندسازي (مانند همانندسازي با ستارههاي تلويزيوني و ورزشي) اين اصل را در كودكان و نوجوانان و جوانان القاء كنيم. و اشكالات چگونگي كار خود در گذشته را جبران كنيم؛ و چالشهاي بوجود آمده را پر كنيم.(میرجهرمی، 1388)
بدین ترتیب و باعنایت به تحقق هدف این پژوهش مبنی بر تعیین اثربخشی نماز آموزی بر ابعاد تربیتی کودکان، سوالات این تحقیق به شرح زیر مطرح می گردد:
1) آیا آموزش نماز به کودکان تاثیری در تربیت اعتقادی ایشان داشته است؟
2) آیا آموزش نماز به کودکان تاثیری در تربیت اخلاقی ایشان داشته است؟
3) آیا آموزش نماز به کودکان تاثیر در تربیت اجتماعی ایشان داشته است؟
4) آیا آموزش نماز به کودکان تاثیر در تربیت رفتاری ایشان داشته است؟
روش تحقیق
براي اجراي اين پژوهش، از روش آزمايشي، از نوع پيش آزمون ـ پس آزمون (قبل و بعد از برگزاری آموزش)استفاده شد. متغير پیوسته به كار رفته در اين پژوهش، تربیت کودکان بوده که شامل سرفصلهاي زير می باشد:
1) بعد اعتقادی(سطح اعتقادات دینی) مباحث اصولی دین نظیر توحید، نبوت، امامت، وجود معاد و حضور حضرت موعود را شامل می گردد.
2)بعد اخلاقی موضوعاتی نظیر صداقت، وفای به عهد، خوش رویی، گذشت و فداکاری را شامل می گردد.
3)بعد اجتماعی، مواردی از قبیل ادب در برخورد با افراد خانواده و دوستان، احترام به والدین و رعایت آداب اجتماعی شامل می شود.
.4) بعد رفتاری، مصادیق حضور در مجالس مذهبی، آشنایی و انجام واجبات، آشنایی و ترک محرمات را شامل می گردد.
در اين پژوهش، آموزش نماز ـ به منزلة متغير مستقل ـ بررسي شده است.
روش انجام کار، بدين صورت بوده است که قبل از آغاز آموزش، فرزندان مورد مطالعه در این پژوهش از طریق پرسشنامه ای که در اختیار والدین ایشان بود؛ مورد آزمون اولیه (پيشآزمون) قرار گرفتند، سپس هريک از فرزندان موصوف در بازه زمانی شش ماهه، مورد آموزش واقع شدند. به فاصلة یک هفته بعد از پايان آموزش، آزمون ثانویه(پسآزمون) به همان طریق ذکر شده در مرحله اول، اخذ گردید. سپس يافتههاي پسآزمون و پيشآزمون گروه آزمايش، مورد مقايسه و تحليل واقع شد.
ابزار مورد استفاده جهت ارزیابی تاثیر آموزش نماز بر ابعاد تربیتی کودکان، پرسشنامه ی محقق ساخته، متشکل از چهار سطح بود که در سال 1393 بین 78 نفر از والدین فرزندان 9-12سال کارکنان شاغل در فرماندهی انتظامی استان چهار محال وبختیاری؛ تقسیم شد. مقیاس اندازه گیری مورد استفاده در این سنجش، لیکرت می باشد و سطوح ذکر شده در پرسشنامه در دو بازه زمانی قبل و بعد از برگزاری آموزش، بر اساس پنج درجه ارزشی”خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم»مورد ارزیابی قرار قرار گرفته اند.لازم به ذکر است این پرسشنامه از حیث محتوایی مورد تایید کارشناسان و پژوهشگران متعددی قرار گرفته است.هم چنین برآورد کمی از اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفا، در مجموع پرسشنامه ۸۳/۰ بوده است.
این آزمون هم چنین به دلیل استاندارد بودن دارای پایایی بالایی است. مقدار آلفا برای متغیرهای بعُد اعتقادی ۸۱/۰، بعد اخلاقی ۷۵/۰،بعُد اجتماعی ۷۲/۰ و بعد رفتاری ۸۳/۰می باشد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات نيز از آزمون t همبسته، استفاده شد.دلیل استفاده از این آزمون به خاطر طراحی نوع پرسشنامه بوده است. به این ترتیب که عمل اندازه گیری یک بار قبل از اجرای متغیر مستقل یا متغیر آزمایشی، و بار دوم پس از اجرای این متغیر صورت گرفته است. سپس با استفاده از آزمون مذکور، معنادار بودن اختلاف بین این دو اندازه گیری را معین می گردد. به عبارت ساده تر، با به کار بردن این آزمون آماری، تغییراتی که در اثر اجرای متغیر مستقل به وجود آمده است، تعیین می گردد.نکته حائز اهمیت این که با توجه به ارزش گذاری انجام شده، میانگین پاسخ های داده شده برای هر آیتم در نظر گرفته شده است؛ ضمناَ در آزمون t همبسته به سطح معنا دراری آزمون رجوع می گردد که چنآن چه مقدار آن از 05/0 کم تر باشد فرض نبود تفاوت بین میانگین ها رد شده و فرضیه در نظر گرفته شده پذیرفته می شود. و چنآن چه بیش تر از مقدار موصوف باشد؛ فرضیه در نظر گرفته شده رد می گردد.
حجم نمونه و روش نمونه گیری
جامعه ی آماری این تحقیق،230 نفر و حجم نمونه شامل 78 نفر از فرزندان گروه سنی 9-12 سال کارکنان نیروی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری بوده که در سال 1393 به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. فرمول محاسبه حجم نمونه براي براورد ميانگين بوده كه در اين جا s انحراف معيار صفت مورد نظر، z ضريب اطمينان و dمقدار اشتباه مورد قبول در براورد صفت مورد نظر می باشد. ضریب اطمینان درنظر گرفته شده 95 در صد و d= 0.1 استفاده گرديد كه با توجه به محاسبه آن در جامعه موصوف (با این وصف که تعداد جامعه مشخص بوده) تعداد نمونه 82 نفر در نظر گرفته شده است
یافته ها
سوال اول: آیا آموزش نماز به کودکان تاثیری در تربیت اعتقادی ایشان داشته است؟
جدول 1 - محاسبه نمونه های زوجی- تربیت اعتقادی کودکان
در جدول 1با توجه به این که میانگین در قبل از دوره 3.56 و پس از اتمام دوره 53. 4 بوده است و از سوی دیگر با محاسبه اندازه اثر برای این آزمون t که با عدد 0.6 برابراست باید گفت با توجه به معیار کوهن، اثر بزرگی محسوب می گردد و در نتیجه تفاوت قبل و بعد از دوره متصور است.
|
---|
جدول 2- آزمون t نمونه ها زوجی (همبسته)- تربیت اعتقادی کودکان
سطح معناداری آزمون |
درجه آزادی |
T |
احصاء تفاوت زوجی |
بعد اعتقادی |
||||
فاصله اطمینان از میانگین با ضریب 95 درصد |
خطای میانیگین |
انحراف معیار |
میانگین |
|||||
بالاترین حد |
پایین ترین حد |
|||||||
000/0 |
81 |
13.64- |
833. |
1.173- |
071. |
647. |
975.- |
بعد از برگزاری آموزش قبل ازبرگزاری آموزش |
هم چنین در جدول2 با توجه به این که سطح معناداری آزمون برابر با 0.000 می باشد و کم تر از سطح پذیرفته شده (05/0) برای این آزمون می باشد. از سوی دیگر میانگین 0.975 افزایش یافته که با فاصله اطمینان 95% دامنه آن 0.833 تا 1.173 میباشد؛ در مجموع می توان نتیجه گرفت؛ نتایج آزمون t همبسته نشان دهنده اثر گذاری دوره بر تربیت اعتقادی کودکان با درصد قابل توجهی بوده است.
سوال دوم: آیا آموزش نماز به مودکان تاثیری در تربیت اخلاقی ایشان داشته است؟
جدول 3- محاسبه نمونه های زوجی- تربیت اخلاقی کودکان
خطای میانگین |
انحراف معیار |
حجم نمونه |
میانگین |
بعد اخلاقی |
071. |
643. |
78 |
3.85 |
قبل از برگزاری آموزش |
055. |
500. |
78 |
4.54 |
بعد از برگزاری آموزش |
در جدول 3 با توجه به این که میانگین تربیت اخلاقی در بازه زمانی قبل از دوره 3.85 و پس از اتمام دوره 4.54 بوده است اثر گزاری دوره مذکور قابل مشاهده می باشد.
جدول 4- آزمون t نمونه های زوجی (همبسته)- تربیت اخلاقی کودکان
سطح معناداری آزمون |
درجه آزادی |
T |
احصاء تفاوت زوجی |
بعد اخلاقی |
||||
فاصله اطمینان از میانگین با ضریب 95 درصد |
خطای میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
|||||
بالاترین حد |
پایین ترین حد |
|||||||
000. |
81 |
9.58- |
541.- |
824.- |
071. |
645. |
682.- |
بعد از برگزاری آموزش قبل ازبرگزاری آموزش |
مطابق جدول 4 سطح معناداری آزمون برابر با 0.000 می باشد؛ یعنی از سطح معناداری آزمون پایین تر از حد پذیرفته شده می باشد و فرض تاثیر آموزش های اجرا شده تایید می گردد. ازسوی دیگرمیانگین به میزان 0.682 افزایش یافته که با فاصله اطمینان 95% دامنه آن 0.824 تا 541. میباشد. درنتیجه فرض بر این است که دوره اثر گذاری مطلوبی در تربیت اخلاقی کودکان داشته است. سوال سوم: آیا آموزش نماز به کودکان تاثیری در تربیت اجتماعی ایشان داشته است؟
جدول 5- محاسبه نمونه های زوجی- تربیت اجتماعی کودکان
خطای میانگین |
انحراف معیار |
حجم نمونه |
میانگین |
بعد اجتماعی |
089. |
814. |
78 |
3.88 |
قبل از برگزاری آموزش |
056. |
517. |
78 |
4.70 |
بعد از برگزاری آموزش |
در جدول 5 با توجه به این که میانگین تربیت اجتماعی کودکان در بازه زمانی پیش از آموزش 3.88 و پس از اتمام آموزش 4.70 بوده است؛ اثر گذاری آموزش نماز بر این سطح قابل تصور می باشد.
جدول 6- آزمون t نمونه های زوجی (همبسته)- تربیت اجتماعی کودکان
سطح معناداری آزمون |
درجه آزادی |
T |
احصاء تفاوت زوجی |
بعد اجتماعی |
||||
فاصله اطمینان از میانگین با ضریب 95 درصد |
خطای میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
|||||
بالاترین حد |
پایین ترین حد |
|||||||
000. |
81 |
9.08- |
590.- |
921.- |
082. |
753. |
755.- |
بعد از برگزاری آموزش قبل ازبرگزاری آموزش |
در جدول 6 نیز میانگین0.755 افزایش یافته که با فاصله اطمینان 95% دامنه آن 590. تا 921. می باشد. این بدان معناست که آموزش نماز در تربیت اجتماعی کودکان تاثیر داشته است؛ هم چنین سطح معناداری آزمون عدد 000. را نشان می دهد که به علت کم تر بودن آن از سطح پذیرفته شده، فرض سوم مورد تایید واقع می گردد.
سوال چهارم : آیا آموزش نماز به کودکان تاثیری در تربیت رفتاری ایشان داشته است؟
جدول 7- محاسبه نمونه های زوجی- تربیت رفتاری کودکان
خطای میانگین |
انحراف معیار |
حجم نمونه |
میانگین |
بعد رفتاری |
351. |
3.23 |
78 |
4.16 |
قبل از برگزاری آموزش |
340. |
3.08 |
78 |
4.76 |
بعد از برگزاری آموزش |
درجدول 7 با توجه به این که میانگین تربیت رفتاری کودکان در بازه زمانی پیش از آموزش 4.16 و پس از اتمام دوره 4.76 بوده است؛ تفاوت محسوسی مشاهده نمی گردد.
جدول 8 - آزمون t نمونه های زوجی (همبسته)- تربیت رفتاری کودکان
سطح معنادری آژمون |
درجه آزادی |
T |
احصاء تفاوت زوجی |
بعد رفتاری |
||||
فاصله اطمینان از میانگین با ضریب 95 درصد |
خطای میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
|||||
بالاترین حد |
پایین ترین حد |
|||||||
243. |
81 |
1.17- |
422. |
1.70- |
535. |
4.84 |
643.- |
بعد از برگزاری آموزش قبل ازبرگزاری آموزش |
در جدول 8 میانگین 0.643 افزایش یافته که با فاصله اطمینان 95% دامنه آن 0.442 تا 1.70 می باشد و از این حیث تفوت در این سطح قابل تصور است؛ لیکن سطح معناداری آزمون برابر با 0.243 می باشد و این عدد بیش تر از سطح پذیرفته شده می باشد؛ در نتیجه فرض تاثیر آموزش نماز بر تربیت رفتاری کودکان تایید نمی گردد.
بحث و نتیجه گیری
با توجه به تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال اول، آموزش نماز در تربیت اعتقادی کودکان تاثیر مثبتی داسته است؛ از آن جایی که تربیت اعتقادات سبب آرامش فکر و آسودگی روان می گردد لذا یافته های تحقیق حاضر در این سطح همسو با نتایج تحقیق شهابی (1388) و میرزا محمدی و همکاران (1390) شعائر دینی می تواند فرد را به سوي کمال و تعالی و در نتیجه سلامت روانی سوق دهد؛ نماز باعث ثبات شخصیت،آرام شدن قلب و روح میشود؛ ستایش پروردگار جهت ارضاء نیاز انسان به پرستش (بهتر از خود) و هم چنین رفع نیاز فرد به تقویت اراده و کاهش فشار روانی می باشد. نظر به تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال دوم، آموزش نماز در تربیت اخلاقی کودکان نقش بسزایی داشته است؛ در همین راستا نتیجه به دست آمده در این سطح با یافته های تحقیق میرجهرمی (1388) و کارل (1377) همخوانی دارد؛ نماز احساس عرفاني و اخلاقي را توأماً تقويت ميكند؛ سبب پرورش فضایل اخلاقی، تکامل روحی و معنوی انسان است؛ محراب نماز نردبان صعود نمازگزار به آسمان پاکی ها و پاک شدن از آلودگی های خاکی است.
با عنایت به تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال سوم، تاثیر آموزش نماز در تربیت اجتماعی کودکان اثبات گردید؛ به همین ترتیب این مهم همسو با نتایج تحقیق سلیمی (1388) و میرزا محمدی و همکاران (1390) می باشد؛ سلیمی (1388) عبادت و نماز در تكوین و رشد شخصیت اجتماعی و به طور كلی اجتماعی كردن فرزندان اهمیت بسزایی دارد به گونه ای که فرد را به سوي کمال و تعالی و در نتیجه سلامت روانی، جسمی و نهایتاً سلامت اجتماعی هدایت می کند. در نتیجه یافته های به دست آمده از آزمون t همبسته برای ارزیابی تاثیر آموزش نماز به کودکان، ملاحضه می گردد که آموزه های مذکور بر ابعاد تربیتی کودکان (اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و رفتاری) تاثیر گذار بوده است. علت عدم اثر بخشی آموزش نماز در بعد تربیت رفتاری را می بایست از طریق میانگین پاسخ های ارائه شده در پیش از اجرای آموزش نماز(پیش آزمون) تحلیل نمود؛ با توجه به داده های به دست آمده در بازه زمانی مذکور این گونه متصور بوده است که گروه آزمایش، به طور کلی اهمیت ویژه ای برای انجام رفتارهای مثبت (واجبات) و ترک رفتارهای منفی (محرمات)قائل بوده اند؛ به عبارت دیگر با توجه به بالا بودن میانگین داده های جمع آوری شده می توان نتیجه گرفت؛ در بازه زمانی پیش از آموزش رعایت مصادیق تربیت رفتاری، در سطح بالایی بوده است. به همین جهت آموزش نماز هرچند توانسته اثرات مثبتی از این حیث بر مخاطبین گروه آزمایش داشته باشد لیکن نظر به علت بیان شده، تفاوت چشمگیری (از حیث آماری) میان پیش از برگزاری آموزش و بعد از آن قابل احصاء نبوده است، لذا آموزش نماز نقش چندانی در تربیت رفتارهای کودکان نداشته و به همین ترتیب نتیجه به دست آمده در این پژوهش در نوع خود منحصر به فرد می باشد.
منابع
ابوعلی سینا(1350). رساله اضحویه، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
احمد پناهی، علی(1389). نقش التزام به آموزه های دینی در تربیت و استحکام خانواده، دوفصلنامه معرفت اخلاقی، سال اول، شماره دوم، صص:96-77.
اخلاق، اسماعیل(1389) نقش دین در تربیت فرزندان، مجله فرهنگ کوثر، شماره 81، صص: 65-56.
اصغری، علی اصغر(1388). نماز جماعت و تربيت اجتماعي دانش آموزان، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
باقری، خسرو(1385). تربیت اسلامی، جلد1، تهران: انتشارات مدرسه.
باوندی،فهیمه(1388).بررسی گرایش و عدم گرایش جوانان به نماز، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
بختیاری، حسن(1390). آموز های دینی زنان مقدمه تربیت دینی فرزندان(مطالعه موردی: زنان شهر تهران)، فصلنامه پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، سال 19، شماره 13، صص: 71-57.
بیات،یحیی وتلخابی،محمود،(۱۳۸۱).مقاله بررسی میزان آگاهی دانش آموزان دختر وپسر دوره متوسطه استان زنجان از احکام دینی»،طرح پژوهشی سازمان آموزش وپرورش استان زنجان.
حرانی، ابن شعبه (1367). تحف العقول، ترجمه جنتی، تهران: انتشارات امیرکبیر.
خادمی،عین الله،(۱۳۷۹).”مقاله بررسی عوامل موثر در درونی کردن ارزش های اسلامی در دانش آموزان»،تهران:انتشارات اداره کل آموزش وپرورش.
دشتی، محمد (1377). فرهنگ سخنان امام حسین (علیه السّلام) ج6، موسسه تحقیقات امیرالمومنین(علیه السّلام)، قم.
رمضانی، فاطمه و حیدری، مسعود(1391). روش های تربیت اجتماعی کودک بر اساس قرآن و نهج البلاغه، فصلنامه پژوهش در برنامه ریزی درسی، سال نهم، دوره دوم، شماره 6، صص: 19-1.
سلیمی، یاسین (1388).نقش نماز در اجتماعی کردن فرزندان، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
شکوهی، غلامحسین (1381). تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
شهابی،آرش، (1388). نقش نماز در زندگی فردی و اجتماعی، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
غزالی، محمد (1364). کیمیای سعادت، ج1، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
كارل،الكسيس(1377)، نيايش، ترجمه علي شريعتي،تهران: نشر الهام.
میرزا محمدي، محمد حسن و همکاران (1390). بررسی نقش آموزشهاي دینی در سلامت فردي و اجتماعی،فصلنامه فرهنگ در دانشگاه اسلامی. شماره 47.صص:46-20.
میری جهرمی، رقیه(1388). تأثیر عملكرد واحدهای مذهبي و فرهنگي تربيتي (مدارس و مساجد)در كاهش انحرافات و ناهنجاريهاي اجتماعي جوانان و نوجوانان، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
میری جهرمی،محبوبه(1388).پرورش اخلاق و اخلاص در پرتو نماز، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم.
[1] Carrel