■ نماز و فضائل اخلاقی
چکیده
بسیاری از مصائب فعلی دنیا ناشی از عدم بهره برداری از فضائل اخلاقی است. گر چه بسیاری از ما آدم ها در حرف دم از اخلاق و اصول اخلاقی می زنیم. اما در عمل به دلیل سستی اعتقادات و عدم تقوا و ایمان به آن عمل نمی کنیم. بنابراین شرط عمل به اخلاق، داشتن ایمان قوی به خداوند می باشد و یکی از معتبرترین راه های رسیدن به چنین ایمان و اعتقادی راز و نیاز و عبادت خداوند به وسیله نماز خواندن آن هم از روی خلوص می باشد. عبادت وا یمان واقعی تنها راه سعادت واقعی انسان ها است.
مقدمه
یکی از دلایل مهم انتخاب این مقاله این بود که به نظرم در دنیای کنونی، بسیاری از خشونت ها و قتل و غارت ها، جنگ ها، بی عدالتی ها، زورگیری ها و ... از بد اخلاقی انسان ناشی می شود. چرا که اگر همه انسان ها به اخلاق عمل می کردند رسیدن به مدینه فاضله دور از دسترس نبود. عمل به اخلاق و پایبند بودن به فضائل اخلاقی بسیاری از مشکلات و مصائب جامعه بشری را در جهان حاضر از بین خواهد برد و عدم رعایت اصول اخلاقی یا به عبارتی حذف فضائل اخلاقی باعث پیدایش چنین مصائب و رنج هایی میان انسان ها گردیده است. مسلما برای عمل به فضائل اخلاقی باید شناخت و دانش لازم را در این خصوص داشته باشیم لیکن شناخت خوبیها و فضائل اخلاقی و دانستن و علم به آنان برای عمل به آن کافی نیست و انسان باید ایمان و اعتقادی محکم داشته باشد تا از آن عدول نکرده و ازصفات بد دوری کند.[1] بنابراین اگر انسان پایبند فضائل اخلاقی باشد و هر فردی این اصول اخلاقی و فضیلت را شناخته و به آن ایمان و اعتقاد داشته باشد و به آن عمل نماید، آن گاه بی اخلاقی حذف و بسیاری از اتفاقات و بلاهایی که بر سر مردم می آید را نخواهیم داشت. [2]
خوشبختی و سعادت در دنیا چیست
در ابتدا از این سوال آغاز می کنیم که خوشبختی و سعادت ویا به عبارتی زندگی نیک چیست؟ در پاسخ به این سوال هر کسی میتواند جوابی درخور تفکر و اعتقادات خود دهد که این پاسخها به عنوان مثال میتواند یک از موارد زیر باشد:
رسیدن به پست و مقام و شهرت
رسیدن به لذایذ از قبیل جنسی،خوردن و آشامیدن
اعتدال و میانهروی در زندگی و اخلاق
خدمت به خلق و تلاش برای رضایت مردم
رسیدن به ثروت و مال
دوری از تنش و فشارهای روحی روانی (آرامش فکری)
تمام این موارد تا زمانی وتا حدی خوب و مطلوب است که مغایرتی با فضیلتهای اخلاقی نداشته باشد مثلاً قدرت تا زمانی خوب است که منجر به بی عدالتی،ظلم، جنگ و غیره نگردد یا لذایذ مادی مثل لذت جنسی تا حدی خوب است ک منجربه فروپاشی روابط انسانی وآسیب های خانوادگی و فروپاشی خانواده و لجام گسیختگی نگردد چرا که شهوت بیش از حد غیرقابل کنترل شده وباعث ایجاد هرزگی و فرهنگ خیانت و زنا وعدم شکل گیری شخصیت روانی سالم در انسان ها می شود. ویا عدم ا یجاد تنش و آرامش روحی در انسان ها تاحدی قابل قبول است که باعث سلب مسولیت و بی تفاوتی انسان ها نسبت به نزدیکان و دوستان نگرددآنگونه که دربرخی مذاهب مانند مذهب کلبیان همه دنیا حتی زن و فرزند را رها کرده تا خود در این دنیا به آرامش برسندو از هر گونه درد و رنج خلاصی یابند.
بنابراین تمام چیزهایی مانند قدرت، ثروت، لذتهای مادی،شهرت،آرامش روحی و زندگی بدون تنش و اضطراب و..... تا زمانی خوب مطلوب است که در توافق با فضیلت های اخلاقی باشد.یکی از برترین فضایل اخلاقی علم و حکمت است اما فضیلت های اخلاقی صرفا با آموزش و حکمت قابل حصول نیست چرا که چه بسیارانسان هایی هستند که علم و حکمت به فضایل اخلاقی را دارندلیکن بدلیل ضعف و سستی به آن عمل نمی کنند وعامل مهمی بنام اعتقادوایمان نیاز است تا جلوی سستی در عمل را بگیرد.اگر انسان به علم و حکمت فرا گرفته خود ایمان و اعتقاد داشته باشد تمام تلاش خود را بعمل می آورد تا بدان عمل نماید.اما ایمان واعتقاد نیز باید مبنای درستی داشته باشد ونباید بر مبنای امور دنیوی و مادی باشدچرا که زود گذر است مثلا تنها انسان بودن نمی تواند انگیزه قوی ومحکم برای اعتقادوایمان قوی برای انجام فضیلت های اخلاقی ( کارهای نیک) باشد مثلا وقتی می گوییم که این فداکاری را برای اعتقاد به انسانیت میکنم خوب است اما این ایمان ممکن است در جایی سست شودزیرا اگر آن فداکاری نیز از سوی ما انجام نشود چون انجام آن نفعی نیز به من انسان نمی رساند (و چه بسا از دیده سایر انسان ها نیز آن فداکاری امری احمقانه تصور شود) می تواند باعث سستی در من انسان گردد و عملا این سستی در ایمان و اعتقاد ما را از انجام یک عمل نیک منصرف کند.
بنابراین تنها عامل در بالا رفتن اعتقادو تقوادر یک انسان برای عمل به فضایل اخلاقی یا کارهای نیک این است که ایمان محکمی به وجود دنیای غیر مادی داشته باشد چرا که در این صورت است که انسان ها می دانند اگر به فضایل اخلاقی عمل نکنند باید پاسخگوی عمل زشت خود به قاضی برتری در خارج از عالم مادی گردند بنابراین خوشبختی یعنی استفاده از همه چیزهایی که خالق در دنیا برای ما انسان ها آفریده است چیزهایی مانند لذت از زیبای ها، خوردین ها، نوشیدنی ها، در کنار جنس مخالف بودن جهت آرامش و بقای نسل، استفاده از قدرت و پست جهت کمک به دیگران و انجام کارهای مفید، ثروت، تحصیل علم و دانش و ... لیکن همه این ها باید تا جایی باشدکه فضایل اخلاقی را حذف نکند چرا که حذف فضایل اخلاقی یعنی بدی و زشتی و بدی نیز باعث از بین رفتن انسانیت و واگرایی انسان ها نسبت به یکدیگر و ایجاد بدبینی، حسادت وکینه، انتقام و ظلم بین آنها می گردد. بنابراین فضایل اخلاقی مهم ترین ارکان در زندگی ما انسان ها است به طوری که اگر علم و تکنولوژی در بالاترین درجه وجود داشته باشد عدم رعایت اخلاق و فضایل اخلاقی می تواند به تنهایی باعث بداخلاقی انسان و در نهایت باعث فروپاشی جوامع انسانی و حتی نابودی کره زمین شود. مثلا در جهان کنونی رشد علمی بسیار بالا، بشر را به سوی رقابت در ساخت تجهیزات نظامی رهنمون نموده که این خود باعث جنگ افروزی و قدرت طلبی که ضد فضیلت اخلاقی است شده که همواره تهدیدی برای سلامتی زندگی بشر و تخریب طبیعت زمین می باشد. بنابراین این که انسان ها هر یک خوشبختی و سعادت را از دید خود می بینند نمی تواند به تنهایی درست باشد ممکن است که شخصی با داشتن پول و ثروت احساس خوشبختی کند خوب این موضوع اشکالی ندارد به شرطی که این داشتن و حفظ ثروت زیان و لطمه ای به دیگران و به جامعه انسانی نزنند و در واقع فضایل اخلاقی یا نیکی در آن حذف نشود چرا که اگر ثروت انسان باعث لطمه به فضایل اخلاقی گردد یک عمل و رفتار بد و شرورانه خواهد بودو به دیگران زیان می رساند. بنابراین انسان تا زمانی آزاد است که به خوشبختی تعریفی خود برسد که در این راه به سایر انسان ها آسیب و زیان و ظلمی تحمیل نکند در واقع ما حق نداریم برای خوشبختی و سعادت خود سعادت دیگران را از بین ببریم. مثلا اگر کسی سعادت را در قدرت و مقام میداند ایرادی ندارد مگر تا زمانی که در تلاش خود برای رسیدن به قدرت به کسی ظلم کند و یا سایر فضایل اخلاقی مثل تهمت نزدن و دروغ نگفتن و ... را رعایت نکند در واقع خوشبختی زمانی به دست می آید که انسان به فضایل اخلاقی عمل کند و عمل به فضائل نیز نتیجه ایمان و اعتقاد محکم است که این ایمان عامل پایداری و استواری انسان در دنیا و آخرت می گردد [3]
اخلاق
اخلاق مجموعه ای از رفتارها و کردارهایی است که که به منجر به عملکرد خوب شده وشررات و بدی را از انسان ها دور می کند. اخلاق سرمنشا تمام خوبی های واقعی در انسان است. بهترین کارها از تعهدات اخلاقی یا همان فضایل انسانی حاصل می شود پس باید این فضایل را بشناسیم و نسبت به آنان معرفت پیدا کنیم اخلاق عامل حذف تمام شرارت هاست وجود بدی و شرارت به جامعه انسانی و خود انسان لطمه و زیان وارد می کند. اخلاق یعنی خوبی و ضد اخلاق یعنی بدی و شرارت پس باید بدانیم خوب کدام و بدی کدام است به عنوان مثال باید بدانیم اعمال و رفتار های مانند دزدی، رباخواری، زنا، شرابخواری، دروغ، غیبت، تهمت، ظلم و بی عدالتی، تکبر و غرور، هم جنسگرایی، حسادت، امانت داری. ... خوبند یا بد و چرا؟ در واقع ما با حکمت و دانش و تحقيقات به دلایل خوبی و بدی رفتارها می پردازیم و سپس فضایل اخلاقی را شناسایی کرده و به آن باید به عنوان یک شخص عاقل عمل کنیم بنابراین یکی از فضیلت های مهم برای هر انسانی استفاد از عقل و شعور می باشد انسان عاقل و متفکر به علل و چرای ها فکر کرده و خوب و بد را تشخیص می دهد. اما باید انگیزه و عامل قوی در انسان وجود داشته باشد تا از انجام اعمال غیر اخلاقی پرهیز کند بزرگ ترین انگیزه ایمان واعتقاد که باعث عدم سستی در انجام فضایل است این است که انسان باید پاسخگوی رفتار و عمل خود در جایی باشد و مزد و جزای اعمال و رفتار خود را دریافت کند. بنابراین مهم ترین عامل در عمل به خوبی ها و قرار گرفتن در مسیر راست و درست تنها داشتن تقوا و ایمان و اعتقاد است[4] در غیر این صورت عاملی به نام سستی که ناشی ازتمایل انسان به آسایش و خوشبختی خود(از قبیل ثروت، شهرت، شهوت و قدرت ...) می باشد باعث نادیده گرفتن و عمل نکردن به فضایل اخلاقی می گردد
موضوع مهم حفظ فضایل است برای حفظ این فضایل می بایستی هر گونه سستی و ضعف را از خود دور کنیم مثلا همه ما انسان ها می دانیم دزدی بد است و علم به زشتی این عمل نیز داریم لیکن بدلیل سستی و عدم ایمان باز هم برخی دست به این کار می زنند. بنابراین برای رسیدن به فضایل اخلاقی و حفظ آن ضروری است تا یک اعتقاد و ایمان قوی به خدا در ما وجود داشته باشد كسي كه به خدا ايمان دارد همه چيز را در اين دنيا خلاصه نمي كند بلكه علاوه بر اين دنيا به دنيايي فراتر از جهان هستي نيز اعتقاد دارد و تمامي اعمال و رفتار خود را بر همين اساس تنظيم مي نمايد به عنوان نمونه قيافة مرگ در چشم فرد با ايمان با آن چه در چشم فرد بى ايمان مى نمايد، عوض مى شود. از نظر چنين فردى ديگر مرگ، نيستى و فنا نيست انتقال از دنيايى فانى و گذرا به دنيايى باقى و پايدار، و از جهانى كوچك تر به جهانى بزرگتر است از اين رو چنين فردى نگراني هاى خويش را از مرگ، با كوشش در كارهاى نيك برطرف مى سازد. كسي كه به خدا ايمان دارد، به خاطر خدا و از ترس عاقبت نافرماني و گناه، سنجيده عمل ميكند و كاري نميكند كه خدا و خلق خدا را از خود برنجاند و هر كاري كه ميكند، به خاطر خدا و هر كاري كه نميكند باز به خاطر خداست و بايدها و نبايدها را از فرمان خدا و رسول ميگيرد چنین فردی داراي وجداني آسوده و راحت است و هیچگاه بيمناك و محزون نمي شود[5]
اما یکی از مهم ترین راه های رسیدن به ایمان قوی به خداوند نماز خواندن، دعا کردن و راز و نیاز با خدا است. قرآن نیزنماز را یکی ضروریات یک مسلمان می خواند.[6]
پایبندی به فضایل اخلاقی در گرو ايمان به خدا است و نماز از عوامل مهم در کسب ایمان می باشد. وكساني كه ايمان بالاتري دارند، در عرصه تلاش براي كسب فضيلتهاي اخلاقي و حذف رذايل با انگيزهتر و جدي تر هستند. و مهمترين و اساسيترين ضامن دوام اخلاق و دوری از فساد و منکر،نماز و رسیدن به اعتقاد و ايمان قوی است.[7] در جوامع فاقد ايمان به مبدأ ومعاد، مفاسد اخلاقي فراوان است؛ چون غرايز انساني در آن جا رهاست و انسان ها تسليم خواستهاي نفساني خود ميشوندو پلیدی و زشتی جایگزین خوبی ها و فضایل نیک خواهد شد.[8] در صورتي كه همه افراد جامعه به خداوند متعال ايمان داشته باشند به فضایل اخلاقی عمل می کنند و در این صورت مدينه فاضله اي كه آرزوي تمامي پيامبران و اولياء الهي بوده و مي باشد تحقق پيدا مي كند و اين آرزوي هر انساني است كه در چنين جامعه اي زندگي نمايد.
تاثيري كه نماز در رشد فضائل اخلاق دارد را می توان به شرح زیر بیان نمود:
1- آرامش فکری و روحي: نماز و در پی آن ایمان به خدا باعث آرامش روحی و اطمینان خاطرمی گردد،فردی که آرامش روحی دارد کم تر دچاربرخی از انحراف اخلاقی مانند غضب و خشم می گردد. اما مراد از آرامش روحي اين نيست كه كساني كه نماز می خوانند و ايمان به خدا دارند با مشكلات مواجه نمي شوند و يا اينكه اين افراد به راحتى همه گردنه هاى زندگى را به راحتى طى مي كنند؛ چراكه زندگى انسان همواره مملو از مشكلات، فراز و نشيب ها و موانع است. اما كساني كه ايمان واقعي به خدا دارند علي رغم همه مشكلاتى كه سر راه آنها وجود دارد با آرامش كامل روحي بدون هيچ ترس و ناراحتي مشكلات را از سر راه خود برداشته و فراز و نشيب هاى زندگى را طى مي كند تا به سر منزل مقصود برسند. و به همين دليل چنين افرادي هرگز دچار بيماريهاي روحي و رواني كه معمولاً افراد بي ايمان گرفتار آن ميشوند، نخواهند شد. كساني كه نماز می خوانند و به خدا ايمان دارند، به قضاي الهي راضي مي باشنداینان در برابر امر خدا تسليم مي باشند. اینان همه نتايج امور را به او واگذار مي كنند. اگر آن امور به نتيجه مطلوب نرسيده يقين دارند كه به صلاح وی عمل گردیده لذا از اين جهت آرامش دارند.[9] نماز ودر پی آن ايمان به خدا دلهره و نگراني مارا نسبت به رفتار جهان از بین می برد و آرامش خاطر را جایگزین می کند. نماز و عبادتی که منجر به ايمان به خدا در انسان شود باعث می شود تلخي ها شيرين گرددو چون می داند که هر چيزي در جهان حساب معيني دارد و اگر عكس العملش در برابر تلخي ها به نحو مطلوب باشد، اگر هم خود اين شكست ها غير قابل جبران باشد، به نحوي ديگر از طرف خداوند متعال جبران مي شود. زیرا که می داند مرگ، نيستي و فنا نيست بلكه انتقال از دنيايي فاني و گذر به دنيايي باقي و پايدار و از جهاني كوچكتر به جهاني بزرگتر است. از نظر روانشناسان مسلم و قطعي است كه اكثر بيماري هاي رواني كه ناشي از ناراحتي هاي روحي و تلخي هاي زندگي است، در ميان افراد غيرمذهبي ديده مي شود. از اين رو يكي از عوارض زندگي عصر ما كه در اثر ضعف ايمانهاي مذهبي پديدآورده است، افزايش بيماري ها و ناراحتي هاي رواني و عصبي است. از طرفی آرامش روحی و فکری اضطراب وتشویش را در انسان کاهش می دهد ایمان به خدوند و توکل به او یعنی برخوداری از رحمت الهی، و انسانی که مورد عنایت خداست همواره امیدوار است[10].
2- كساني كه نماز می خوانند و ايمان به خدا دارند مقاصد و خواسته هاي خود را كه بر محور فرديت و خودخواهي است تغییر و بر محور عشق معنوي و روحاني می گرداند نماز در اینان باعث حذف رذایل اخلاقی ورشد معنویات وفضائل انسانی می گردد [11]
3- هدفمند بودن در كارها و عدم احساس پوچي: انسانی که خداوند را عبادت می کند ميداند كه به خودي خود به وجود نيامده و خداوندي حكيم او را به صحنه گيتي آورده و براي هدف بس بزرگي كه همانا عبوديت و بندگي پروردگار و جانشيني او در زمين است، خلق شده است و چون حساب و كتاب در راه است و زمانی از تمام انسان ها پرسش ميشود، لذا بايد در تمام مراحل زندگي مواظب باشد و كاري نكند كه فرداي بازگشت در حضور پروردگار شرمنده باشدچنین فردی به اصول اخلاقی پایبند است
4- عدم ترس از غير خدا: نماز و افزایش ايمان به خداوندي كه همه امكانات و قدرتها در اختيار اوست باعث می گردد انسان از هيچ موجودي به غير از خدا نترسد چنین انسانی در برابر هیچ قدرت و ظالمی حاضر نیست که از موازین اخلاقی خود از قبیل عدالت، راستگویی عدول کند و به فضائل اخلاقی وفادار است.[12]
7- اعتماد به نفس: از ديگر آثار عبادت و بندگی و ايمان به خدا آن است كه انسان، با ايمان به خدا و توکل به او خود را توانا در رهایی از تمامي مهلكه هاي دنيوي و آخروي می بیندو دارای قدرت و اعتماد به نفس بسیار بالایی شده که می تواند از پس سختی های بزرگی با سلامت کامل روحی خارج شود.
8- معرفت: نماز و عبادت پروردگار و ایجاد ايمان در فرد سبب معرفت به خداوند متعال مي گردد هرچه ايمان برتر وكاملتر باشد، معرفت الهي درعمق جان بيش تر نفوذ خواهد نمود و خداوند آشكارتر و واضح تر خواهد گشت تا آن جا كه با چشم دل مي توان خدا را ديد. چنین فردی از اصول اخلاقی هرگز عدول نخواهد کرد
اما عمل به فضایل اخلاقی (که خود نتیجه نماز و ایمان به خداوند است) در اجتماع آثاری دارد که همانا رفتن به سوی مدینه فاضله است برخی از آثار گروهی انجام فضائل اخلاقی عبارتند از :
1- اتحاد : رعایت فضایل اخلاقی باعث ایجاد محبت انسان ها نسبت به هم می شود و باعث می گردد که آنها خود را در شادي و غم يكديگر شريك بدانند لذا اين جامعه داراي وحدت و هم بستگي بوده و مي تواند خود را از تمامي آسيب ها مصون و محفوظ دارد. 2- عدالت: راستگویی و عدم ظلم و وفاداری در بین انسان ها که از فضائل اخلاقی است باعث می گردد افراد جامعه عدالت را نسبت به هم رعایت کرده و به تعهدهاي خود وفادار و به حق خود قانع باشند كه اين امر باعث وجود عدالت در جامعه خواهد شد و شاهد ظلم انسان ها نسبت به یکدیگر نخواهیم بود. 3- دوري از فساد و انحرافات: هنگامي كه افراد جامعه بر اساس ايمان به خدا اهل رعايت حقوق ديگران بوده و تمامي جوانب اخلاق را رعايت نمايند به طور طبيعي چنين جامعه اي از فساد و انحرافات اخلاقي بدور خواهد بود. شيطان را بر كساني كه ايمان آورده اند تسلطي نيست [13]
4- ایجاد امنيت: از مهم ترين دغدغه هاي فکری انسان، وجود امنيت در جامعه مي باشد وجود تفرقه، بی عدالتی و انحرافات اخلاقی چون زیاده خواهی، خیانت، تکبر و ریا و دروغ و تهمت باعث ایجاد نزاع و جنگ و از بین رفتن آسایش و امنیت اجتماعی خواهد گردید در جامعه ای که ایمان به خداوند وجود دارد فضائل اخلاقی که چیزی جز راستگویی، پایبندی به حق خود، عدم ظلم وستم و رعایت حقوق دیگران است به راحتي قابل تحقق است و این یعنی امنیت اجتماعی
نتیجه
شناخت فضائل اخلاقی و دانستن و علم به آنان برای عمل به آن کافی نیست و انسان باید ایمان و اعتقادی محکم داشته باشد تا از آن عدول نکند. ایمان و اعتقاد به خداوند و روز آخرت باعث جلوگیری از اعمال زشت و غیر اخلاقی می شود هر چقدر این این اعتقاد قوی تر باشد، عمل به موازین اخلاقی و فضیلت های آن نیز محکم تر و بهتر است. اما راه رسیدن به یک ایمان قوی چیست؟ مسلما یکی از مهم ترین راه های رسیدن به اعتقاد و ایمان به خدا عبادت و دعا به درگاه خداوند است و بهترین وسیله برای نیایش و دعا و عبادت خداوند و نزدیک شدن به ذات الهی نماز است. پس نماز با خلوص نیت[14] باعث باعث قوی تر شدن ایمان و اعتقاد به خداوند شده و ایمان و اعتقاد نیز انسان را مکلف به انجام فضایل اخلاقی می کند. نماز پل ارتباطی میان خدا و بنده اش است و در نماز انسان به راز و نیاز با خداوند می پردازد.
منابع
قرآن کریم
مرتضی مطهری- عدل الهی
ناصر مکارم شیرازی- اخلاق در قرآن
عرفان کشکولی
پرستش آگاهانه – دکترمحمد رضا رضوان طلب
سایتها:
1- ttp://makarem.ir
2- http://tahoor.com/fa
3- http://www.sobhan-69.blogfa.com
4- http://akhlagh.porsemani.ir/content/
5- http://www.farsnews.com/
6 - mahdi.cc/f a /news
7 - http://rasekhoon.net/
[1] - صفت بد از آن كساني است كه به قيامت ايمان نمي آورند و صفت برتر ازآن خداوند است و اوست پيروزمند و حكيم، نحل 60
[2] - كساني كه ايمان آورده اند و ايمان را به شرك نمي آلايند، ايمني از آن، ايشان است و ايشان هدايت يافتگانند،انعام 82
[3] - خدا مؤمنان را به سبب اعتقاد استوارشان در دنيا و آخرت پايدار مي دارد، و ظالمان را گمراه مي سازد و هر چه خواهد همان مي كند، ابراهیم 27.
[4] - چون بندگان من در باره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداي كسي كه مرا بخواند پاسخ مي دهم پس به نداي من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند، بقره 186
[5] - ما پيامبران را جز براي مژده دادن يا بيم كردن نفرستاده ايم پس هر كس، كه ايمان آورد و كار شايسته كند، بيمناك و محزون نمي شود، انعام 48،- آنان كه ايمان آورده اند و كارهاي نيكو كرده اند، و نماز خوانده اند وزكات داده اند، مزدشان با پروردگارشان است نه بيمناك مي شوند و نه غمگين، بقره 277
[6]-و نماز را بر پاي داريد و زكات بدهيد و با ركوع كنندگان ركوع كنيد، بقره 43- اي پسرك من، نماز بگزار، و امر به معروف و نهي از منكر كن و بر هر چه بر تو رسد صبر كن كه اين از كارهايي است كه نبايد سهلش انگاشت، لقمان 17
- خداي يكتا من هستم هيچ خدايي جز من نيست پس مرا بپرست و تا مرا ياد كني نماز بگزار، طه 20.
- پس براي، پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن، کوثر 2.
[7] - ...نماز بگزار، كه نماز آدمي را از فحشا و منكر باز مي دارد و ذكر خدا بزرگ تر است و خدا به كارهايي كه مي كنيد آگاه است، عنکبوت 45.
[8] - ...نماز بگزاريد و زكات بدهيد و از خدا وپيامبرش اطاعت كنيد اي اهل بيت، خدا مي خواهد پليدي را از شما دوركند و شما را چنان كه بايد پاك دارد، احزاب 33.
[9] - آنان كه ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرامش مي يابد آگاه باشيد كه دلها به ياد خدا آرامش مي يابد رعد 28
[10] - اما آنان را كه به خدا ايمان آورده اند و به او توسل جسته اند به آستان فضل و رحمت خويش درآورد و به راهي راست هدايت كند، نسا 175
[11] - نماز بگزار در آغاز و انجام روز و ساعاتي از شب زيرا نيكيها،، بديهارا از ميان مي برند اين اندرزي است براي اندرز پذيران، هود 114
[12] - آن شيطان است كه در دل دوستان خود بيم مي افكند اگر ايمان آورده ايداز آنها مترسيد، از من بترسيد، آل عمران 175.
[13] - شيطان را بر كساني كه ايمان آورده اند و بر خدا توكل مي كنند تسلطي نيست، نحل 99.
[14] - بگو: پروردگار من به عدل فرمان داده است، و به هنگام هر نماز روي به جانب او داريد و او را با ايمان خالص بخوانيد و همچنان كه شما را آفريده است باز مي گرديد اعراف 29