■ نماز، آثار تربیتی و اهمیت آن در کسب فضایل اخلاقی
چکیده
از نظر اسلام هر چه انسان در مراتب قرب به خدا بالاتر رود، به همان نسبت روحش تکامل مییابد. بالاترین مرتبه قرب آن جاست که انسان بین خود و خدا حائلی نمیبیند و توجهش از هر چه غیر اوست، منقطع میگردد و با تمام وجود، خود را وابسته به خدا میداند و درمییابد که هستی حقیقی از آن اوست. تنها راه رسیدن به قرب الهی، عبودیت و بندگی است؛ بدین معنا که انسان تنها یک اراده را در زندگی خویش جاری بداند و آن اراده و خواست خدا است. در بین عبادتها، نماز در تعالی روح از همه مؤثرتر و مفیدتر است. نماز، زیباترين پیوند انسان زمینی با معبود آسمانی و رابطهای مداوم است که سرچشمه و پدیدآورنده همه نیکیهاست. نماز خلاصه اصول مکتب اسلام، روشنگر راه مسلمانی و نشاندهنده مسئولیتها، تکلیفها، راهها و نتیجههاست. پژوهش حاضر که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است، نشان میدهد نماز در کسب فضائل اخلاقی چون تکامل، خودسازی، اخلاص، تواضع، صبر و... تأثیر به سزایی دارد؛ نماز باعث معنا بخشیدن به زندگی انسان در عصر حاضر میشود. نقش تربیتی نماز و نیز نقش پیشگیرانه آن از آسیب های اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی، غیر قابل انکار است.
مقدمه
نماز، كليد دستيابى به همه خوبىهاست. با نماز، هر دو جهاد اصغر و اكبر، به پيروزى مىرسند، نگرانىها از دلْ زدوده مىشوند و بدىها به نيكىها تبديل مىشود. در قرآن به هیچ عبادتی بهاندازه نماز اهمیت داده نشده؛ تا جایی که بیش از یکصد آیه در مورد نماز و مسائل مربوط به آن نازلشده است. بر اساس آیات قرآن، این فریضه بر همه پیروان ادیان پیشین نیز واجب بوده و تمامی انبیا بر آن انگشت تأکید نهادهاند. آیاتی زیادی که تأکید بر نماز میکند نشان از اهمیت این موضوع دارد. هم چنین در روایات زیادی بر امر نماز تأکید زیادی شده است. از نظر اسلام هر کار خیری مانند درس خواندن، کار و کسب، فعالیت های اجتماعی و... اگر باانگیزه پاک خدایی توأم باشد، عبادت است، اما بااینهمه، اسلام تعلیماتی نیز دارد که تنها برای انجام مراسم عبادی وضعشده است؛ مانند نماز و روزه که خود فلسفهای خاص دارد؛ اما این عبادتها نیز بهگونهای نیست که به دنیای دیگر تعلق داشته باشد، بلکه در متن زندگی واقع است.
در قرآن، دعای حضرت ابراهیم (علیهالسلام) به پیشگاه خداوند چنین مطرح شده است:”رَبِّ اِجْعَلْنِي مُقِيمَ اَلصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ» (ابراهیم/40):”پروردگارا! مرا برپادارنده نماز قرار ده و نیز از فرزندانم [برپادارندگان نماز قرار ده]؛ و پروردگارا! دعایم را بپذیر». در جای دیگر از قول حضرت ابراهیم (علیهالسلام) چنین میخوانیم:”رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ اَلْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا اَلصَّلاةَ. ..» (ابراهیم/37):”پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در دریه ای بی کشت و زرع نزد خانه محترمت سکونت دادم؛ پروردگارا! برای اینکه نماز را بر پادارند...». حضرت عیسی (علیهالسلام) در گهواره از نماز سخن میگوید:”قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِي الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيا وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَينَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيا» (مریم/30-31):”منم بنده خدا! به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم، مرا بابرکت ساخته و تازندهام، به نماز و زکات سفارش کرده است». ازجمله سفارشهای حضرت لقمان به پسرش نماز است:”يا بُنَيَّ أَقِمِ اَلصَّلاةَ. ..» (لقمان/17):”پسرکم! نماز را برپا دار. ..». به پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) نیز اینگونه خطاب میشود:”اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَر» (عنکبوت / 45):”آن چه از کتاب بهسوی تو وحیشده است، بخوان و نماز را برپا دار. نماز از کار زشت و ناپسند بازمیدارد و قطعاً یاد خدا بالاتر است». خداوند در آیهای دیگر به پیامبر اکرم (ص) خطاب میکند و میگوید:”أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً» (اسراء/ 78-79):”نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکی شب برپا دارد؛ و هم چنین قرآن بخوان؛ چراکه قرآن فجر همواره مقرون با حضور فرشتگان است و پاسی از شب را زنده بدار تا برای تو بهمنزله نافلهای باشد؛ امید است پروردگارت تو را به مقامی درخور ستایش برانگیزد».
در روایت اسلامی نیز بر این فریضهی بزرگ نماز تأکید بسیاری شده و آثار و ثمرات بسیاری را برای آن برشمردهاند. عبدالرحمن بن ابى عبد اللَّه روايت كرده كه امام صادق علیهالسلام فرمود:
«رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم، در غزوه ذات الرقاع[1]، هنگام اقامه نماز، اصحاب خود را به دودسته تقسيم فرمودند. دسته اول را براى رويارويى با دشمن در آمادگى نگاه داشت و به مابقی، اجازه شركت در نماز جماعت داد. بدين گونه كه یکرکعت نماز را با حضرتش به جماعت برگزار نمايند و پس از اتمام ركعت اول، ركعت دوم را بهتنهایی (فُرادى) خوانده و سلام دهند. پس از اتمام نماز خود، براى جايگزينى، نزد بقيه اصحاب رفته و مواضع آنان را تحويل گرفته و با دشمن مقابله نمايند تا دسته اول نيز بتوانند در ركعت دوم نماز پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله، توفيق شركت در نماز جماعت را داشته باشند. پيامبر اكرم نيز، پس از اتمام ركعت اول نماز خود، در ركعت دوم، قرائت خود را طولانى نمود تا اصحاب بتوانند جايگزينى را انجام دهند و همه ايشان در ركعت دوم به پيامبر اقتداء نمايند؛ و ركعت اول نماز خود را به جماعت برگزار كنند و به فضيلت اقامه نماز جماعت دست يابند» (ابنبابویه، 1376: 1 / 169-170).
بر پایه آیات و روایات میتوان گفت که مهم ترین عملی که انسان را میتواند به خدا نزدیک میکند نماز است؛ چرا که ما هر روزه بر این امر شهادت میدهیم و میگوییم:”حَيَ عَلَى الصَّلَاة»:”بشتابید بهسوی نماز»؛ و در ادامهاش میگوییم”حَيَ عَلَى خَيْرِ الْعَمَل»:”بشتابید به سوی بهترین کارها»، این نشان از آن میدهد که نماز بهترین و برترین کارها است. با توجه به تأثيري كه بيان حقيقت و آثار نماز در استعانت جستن انسان به آن دارد، خداي سبحان علل، مقوّماتِ دروني، آثار و پيامدهاي بيروني نماز را در قرآن كريم بهخوبی معرفي و مشخص كرد و فرمود: در سختیها از نماز مدد بگيريد. دستور قرآن به استعانت از نماز نكتهاي اساسي به همراه دارد و آن اينكه نماز نهتنها عمود دين، بلكه ستون استقرار، استقلال، آزادي و حيات برين جامعه محسوب است و از این رو بايد به آن استعانت كرد (جوادی آملی، 1388«الف»: 7 / 583).
در پژوهش حاضر، سعی شده است به این سؤالات پاسخ داده شود:”اهمیت نماز در قرآن و روایات چیست؟»؛”چرا از میان همهی اعمال نماز، بهترین وسیله برای تقرب به خداست؟»؛”فلسفه، آثار و فواید اخلاقی و تربیتی نماز چیست؟». در مورد پیشینه این موضوع، مقالاتی به چاپ رسیده است:”جایگاه نماز در تربیت انسان متعالی از رضا نوربخش»؛”نقش نماز در تربیت انسان» از جمله مقالاتیاند که دربارهی این موضوع نوشته شده است؛ اما در این پژوهش، سعی شده است نماز از این جهت که زمینهساز کسب فضایل اخلاقی است و این که نماز چه تأثیری بر کودکان میگذارد مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
2- ملاك مقبوليت نماز
قرآن كريم نماز را بازدارنده انسان از فحشا و منكر معرفي ميكند:”وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَر» (عنکبوت / 45). مطابق اين آيه شريفه، خداي سبحان تشخيص قبول يا عدم قبول نماز را به قيامت واگذار نكرده است؛ پيش از قيامت نيز ميتوان پذيرش يا عدم پذيرش نماز را تشخيص داد و نسبت به آن اطمينان يافت، چنانکه امام صادق (عليهالسلام) فرمود: هر كس در پی آگاهي از قبول يا عدم قبول نماز خويش است بنگرد آيا آن نماز او را از گناه بازميدارد يا نه؟ قدر مقبول از نماز به ميزان مانعيت آن از ارتكاب گناه است:”قال: روى أصحابنا، عن أبي عبد الله (علیهالسلام)، قال:”من أحب أن يعلم أقبلت صلاته أم لم تقبل، فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه» (مجلسی، 1403: 16 / 204؛ جوادی آملی، 1388«الف»: 7 / 592).
نامقبول بودن نماز، براي غفلت زدگان در قيامت روشن ميشود؛ ليكن اهل مراقبت و محاسبت با توجه به ملاك یادشده، بااحساس اندك گرايشي به زشتي، عدم مقبوليت نماز خود را درمييابند و آن را جبران و ترميم ميكنند، بر همين اساس، انسان بايد با محاسبه، آثار عبادت را در خود بيابد و چنآن چه اثر مثبت آن را در خود نيافت بداند مؤثر نيامده و مقبول نشده است. توضيح اينكه عكس نقيضِ”إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» اين است كه”ما لاتنهي عن الفحشاء و المنكر فليس بصلاة». عکس نقیض هر قضيهاي، لازم عقلي آن قضيه است؛ نه لازم تعبدي آن، ازاینرو مختص قضاياي خاصی نيست. هر محمولي كه بهعنوان وصف ذاتي و لازم براي هر موضوعي ثابت شد، اگر آن محمول نبود يقيناً آن موضوع نيست. بر اساس آيه شريفه مذكور، هر نمازي بازدارنده انسان از گناه است و اين وصف لازم ذاتي نماز است؛ نه عَرَض بيگانه كه گاهي باشد و زماني نباشد. عکس نقیض قضيّه مزبور اين است كه آن چه انسان را از فحشا و منكر بازندارد نماز واقعي نيست. نتيجه اينكه چنين نمازي، عبادت صوري است؛ نه حقيقي (جوادی آملی، همان).
اگر كسي گمان كند نماز، مجموع حركات و سكنات و عبادتي صوري است، چنين مختال و متوهّمي حقيقت نماز را نشناخته و از نماز خود غافل است و خداي سبحان درباره چنين نمازگزاراني كه نماز آنان صوري است و آنان را از زشتي بازنميدارد ميفرمايد: واي بر نمازگزاراني كه نماز خود را نميشناسند، آنان كه از نمازشان غافلاند و دل به غير خدادادهاند:”فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون” (کلینی، 1407: 3 / 268؛ ابن شعبه حرانی، 1404: 112)؛ در اين آيه كريمه سخن از تاركان نماز نيست، بلكه از نمازگزاراني است كه از نماز خود غافلاند و درباره آن نميانديشند و نماز آنان”مسهوٌّعنه» است:”عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون» (همان)، نه اينكه در نماز سهو و شك ميكنند و نماز آنها”مسهوٌّفيه» است (جوادی آملی، 1388«الف»: 7/591).
3- فلسفه نماز
فلسفه اصلی نماز این است که انسان ها پستیها زندگی مادی را کنار نهاده و با تمام وجود، خود را تسلیم خدا کنند. از نظر دین اسلام، نماز ستون دین است که روح انسانی را با خداوند و صفات نیکو ارتباط میدهد. ازنظر روانپزشکان، امروزه بسیاری از بیماریهای روحی و روانی که دعا، نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، تشویش، یاس، ناامیدی، ترس که علت بیش تر این بیماریها است را برطرف میسازد از همین رو است که قرآن میفرماید:”أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوب» (رعد/ 28):”با یاد خدا دلها آرامش مییابد». پس اولین وظیفه بشر، نماز و فلسفه وجودی ضرورت نماز نیز حاکم شدن یاد خدا بر جان انسان است. از همین رو تنها راه یاد خدا برای آرامش دلها برپاداشتن نماز است.
گمان ميرود كه نخستين نماز حضرت موسي پس از دريافت رسالت، چنين آغاز شد:”ربِّ اشرَح لِي صدرِي ويَسِّر لِي أَمرِي و احلُل عقدةً من لسانِي يفقهوا قَولي» (طه / 25 ـ 34)؛ و در اين حال، چنان به اهمیت ذكر و یاد خدا واقف گشت كه از خداوند وزارت برادرش هارون را درخواست كرد؛ اما نه به عنوان پشتوانه سياسي، اجتماعي يا نظامي، بلکه براي آن كه به تسبيح فراوان خدا توفيق يابد و با پشتيباني و همكاري هارون به يادِ افزوده و ذكر كثير خداوند نائل آيد؛”و اجَعل لِي وَزِيراً من أَهلِي هارون أَخِي أُشدد به أَزري و أَشركه فِي أَمري كي نُسِبّحك كثيراً و نذكرك كثيراً” (طه / 29 ـ 34):”و از خانوادهام دستیاری برایم قرار بده، هارون، برادرم را، پشتم را به او محکم کن و او را در کارم شریک گردان تا تو ] در میان مشرکان از داشتن شریک [بسیار و فراوان تنزیه کنیم و بسیار به یادت باشیم» (جوادی آملی، 1384: 225). گاهي قرآن کریم ذكر كبير و صغير يا ذكر كبير و اكبر را مطرح كرده و پس از فرمان به اقامه نماز و بيان نقش آن در پيشگيري از فحشا و منكر، به نقش بزرگتر نماز در حصول ذكر خدا اشاره ميكند و ميفرمايد: ياد و نام خداي سبحان، بزرگتر است؛”أَقِم الصَّلاة إِنّ الصَّلاة تنَهي عن الفحشَاءِ وَالمنكَر و لَذِكر الله أَكبر» (عنکبوت/45):”آن چه را از این کتاب به تو وحیشده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت و کارهای ناپسند بازمیدارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگتر است و خدا آن چه را انجام میدهید، میداند» (جوادی آملی، 1384: 224).
4- آثار اخلاقی نماز
نماز وسیله پرورش و تکامل معنوی انسان است؛ چراکه انسان را از جهان محدود ماده بیرون میبرد و با فرشتگان همصدا و هم راز میسازد. او بدین رو خود را بدون نیاز به هیچ واسطهای در برابر خدا میبیند و با او به گفتگو برمیخیزد. تکرار این عمل در شبانهروز، آنهم تکرار صفات خدا، بهویژه با مدد گرفتن از سورههای مختلف قرآن بعد از حمد - که بهترین دعوتکننده بهسوی نیکیها و پاکیهاست - اثر بسزایی در پرورش فضایل اخلاقی و به تبعه آن تقرب به خدا دارد. ازاینرو امام رضا (علیهالسلام) در بیان فلسفه نماز فرمود:”الصّلوة قربان كلّ تقى» (عروسی الحویزی، 1415: 4 / 205):”نماز وسیله تقرب هر پرهیزکاری به خداست». دين داراي بخشهاي اعتقادات و اخلاق و اعمال است. بخش مربوط به اصول دين، محصول و بازده مقدار مهمي از آن در پس از مرگ ظاهر ميشود كه در دنيا تجربه پذیر نيست؛ مانند مسائل برزخ و قيامت و بهشت و دوزخ؛ اما بخش احكام و اخلاق دين را نيز در صورتي ميتوان همه آن را تجربه كرد كه فقط براي تأمين دنياي مردم باشد و آثار آن فقط در دنيا ظاهر شود. پس اگر برخي آثار آن در عالم قيامت ظهور كند، تجربه در آن كارايي ندارد؛ مثلاً كسي ميتواند اثر نماز را تجربه كند كه تمام آثار نماز را در دنيا خلاصه كند. نيز روزه و معاملات و عبادات، عقود و ايقاعات كه به دستور شريعت انجام ميشود، زماني آثار خوب آن تجربه ميشود كه رهآوردش در دنيا خلاصه شود؛ درحالیکه دنيا نسبت به آخرت، مانند حلقهاي است كه در كوير گسترده قرار دارد:”كَحَلْقَةٍ فِي فَلَاة” (فیض کاشانی، 1406: 6/ 477؛ کلینی، 1407: 8 / 154). انسان، مسافري ابدي است كه تمام زندگي وي نسبت به آيندهاش، شبيه حلقهاي در بيابان بيكران و مانند نَمي در برابر درياست (جوادی آملی، 1387: 187).
انسان در یک نظام اسلامی، بر اساس محیطی که در آن پرورش مییابد میتواند از مرز غرایز بگذرد و خود را در مرحله والاتری برساند؛ اما انسان برای اینکه بتواند به مقام والا برسد، نیازمند این است که غبار را از دلش بزداید تا نور خداوندی را در وجودش احساس کند و این کار با عبودیت انجامپذیر است؛ و بهترین عبادتها هم نماز است. نماز آثار بسیاری داردکه مهم ترین آنها عبارتند از:
4-1- خودسازی
هر انسانی دوست دارد که بهسوی تهذیب، تزکیه و روش روح حرکت کند. ازاینرو است که انسان برای رسیدن به خواستههای نامحدودش، به تعالی روح خود نیازمند است؛ و در این راه نماز بزرگترین عامل تزکیه و خودسازی است؛ که انسان را به کمال حقیقی میرساند؛ چون انسان را از بدیها بازمیدارد که مانند دژی مستحکم در مقابل تهاجمات نابودکننده است که وجب از بین رفتن گناهان میشود. نماز برخی از فضایل اخلاقی دیگر مانند اخلاص، تواضع، صبر، ادب را در انسان ایجاد میکند که به دنبال آن تقوا در انسان ظهور و بروز پیدا میکند و تقوا خود سرمنشأ همهی فضایل و کمالات است. چراکه در قرآن در مورد تهذیب و تزکیه داریم که:”كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُون» (بقره / 151-152):”همانگونه که [تغییر قبله، کامل کردن نعمت است، این حقیقت هم کامل کردن نعمت است که] در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم که همواره آیات ما را بر شما میخواند و شما را [از هر نوع آلودگی ظاهری و باطنی] پاک و پاکیزه میکند و کتاب و حکمت به شما میآموزد و آن چه را نمیدانستید به شما تعلیم میدهد. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاسگزارید و کفران نعمت نکنید» يعني... فرستاده ما چند كار ميكند: يكي تلاوت آيات بر جامعه بشري تا مردمْ خواندن كتاب خدا را فراگیرند و ديگري تهذيب ارواح و تزكيه نفوس تا دلهای جامعه پاك گردد و سومي تعليم مطالب كتاب و معارف حكمت و چهارمي تعليم چيزي كه جامعه بشري نهتنها آن را نميداند، بلكه هرگز نميتواند با ابزار دانشهای عادي خودْ اعم از ادبي، فلسفي و عرفاني و... آن را فراگیرد (جوادی آملی، 1388”ب»: 1 / 220).
4-2- اخلاص
عبادت، زيربناي همهچیز است. یکی از ارکان عبادت و بندگی، اخلاص است؛ و ارزش عبادت به اخلاص است. عبادت مخلصانه از ویژگیهای اصلی بندگان خاص خداست. لازمه توحيد در اطاعت، توحيد در عبادت نيز هست؛ زيرا اطاعت از اوامر الهى بهطور مطلق، مستلزم اخلاص و پاکسازی انگيزه است. عبادت با اخلاص یعنی خود را خالص کردن از برای رضای خداوند متعال و خوشنودی او است و مراد از اخلاص در این جا یعنی عبادت با اخلاص که عبادت مقربان است و عبادت دیگران بلاشک همراه با اخلاص محض نیست؛ بلکه گاهی همراه با ریاست و این دیگر اخلاص در عبادت نیست.
در قرآن کریم در مورد اخلاص آمده است:”إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ اَلسَّماواتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِكِينَ” (انعام / 79):”من بهدوراز انحراف و با قلبی حقگرا همه وجودم را بهسوی کسی که آسمانها و زمین را آفرید، متوجه کردم و از مشرکان نیستم».
از پیامبر اکرم (ص) در مورد پاداش در اخلاص در عبادت میفرماید:”هر گاه [بنده] بگويد: ”تنها تو را مىپرستيم»، خداوند عز و جل [به فرشتگانش] مىفرمايد: ”بندهام راست مىگويد، او فقط مرا مىپرستد. شما را گواه مىگيرم كه به او، براى عبادتش، چنان پاداشى خواهم داد كه هر كس برخلاف عبادت او براى من، راه ديگرى را برگزيده باشد، بر وى رَشك ببرد» (مجلسی، 1403: 85 /60، ح 47). هم چنین از ایشان نقل شده است که:”خير دنيا و آخرت در نماز است و با آن، كافر از مؤمن و اخلاص پيشه، از منافق شناخته مىشود. نماز ستون دين و پناهگاه تن و زينت اسلام و مناجات دو دوست و مايه برآمدن نياز و بازگشت توبهکار و ياد مرگ و بركت در مال و گشايش روزى و نور چهره است» (شعیری، بیتا: 73).
حضرت علی (علیه السلام) دراینباره میفرمایند: ”اى بندگان خدا بپرهيزيد از خدا و قصد نمایید جهت آن چه را كه خلق نمود شما را از براى آنکه عبارت است از تحصيل معرفت و عبادت با اخلاص نيّت و بترسيد از خدا بینهایت آن چه ترسانيد شما را از نفس خود و استحقاق پيدا كنيد از او آن چيزى را كه مهيا كرده است از براى شما با طلب وفا نمودن مرا وعده صادق او را و با حذر نمودن از هول معاد او» (هاشمی خویی، 1400: 5/390).
امام باقر (علیهالسلام) نیز دربارهی اینکه نماز زمینهساز اخلاص است میفرمایند:”الصَّلَاةُ بَيْتُ الْإِخْلَاص...» (مجلسی، 1403: 75 / 183؛ همان: 79 / 209): نماز، خانه اخلاص است.
نماز با اخلاص، تهذيب نفس را در پى دارد و بر طرف كننده كدورتها و زنگارهاى قلب و جلا دهنده آن براى تابيدن نور معرفت و شهود معارف باطنى معرفیشده است (محمدی ریشهری، 1386: 2 / 480-495). نماز وسیلهای است که انسان متواضعانه در برابر خداوند بایستاد و بر آستان او سر بر خاک بساید و تسلیم محض خدا شدن را تمرین کند. نماز تمرینی است تا انسان، همهچیز خود، زندگی و مرگ خویش را برای خدا قرار دهد و تسلیم تو کند.
4-3- تواضع
تواضع یکی از فضایل اخلاقی است که در پرتو انس با نماز ایجاد میشود. یکی از رازهای نماز این است که خودبینی و تکبر را در هم میکشند و درس فروتنی در برابر خداوند میآموزد، چراکه نمازگزار در شبانهروز 17 رکعت میخواند، یعنی 34 بار پیشانی خود را بر خاک میساید. ركوع و نيز سجود از اركان اساسي و اصلي نماز به شمار ميآيد و نمادي از فروتني و تسليم در آستانه و ساحت ربوبي محسوب ميشود، ازاینرو در آياتي چند از قرآن، گاه بنده به نماز و به برپا داري آن مأمور است و گاهي او را به برپا داري ركوع و سجود دستور دادهاند، مانند:”يا أيّها الّذين امنوا ارْكعوا و اسْجدوا و اعبدوا ربّكم و افْعلوا الخيرْ لعلّكم تُفلِحون” (حج/77):”اي كساني كه ايمان آوردهايد، ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد، باشد كه رستگار شويد» (جوادی آملی، 1389: 119).
هر يك از ركوع و سجود، نوعي خضوع عملي در پيشگاه خداي متعال است، لذا در هر يك نوعي خضوع قولي نيز مقرّر شده و در هر دو، تسبيح”سبحان ربّي العظيم و بحمده» و”سُبحان ربّي الأعلي و بحمده» تشريع شده است. صدوق (رحمهالله) در كتاب علل الشرايع علّت آن را اينگونه بيان كرده كه بنده با فروتني، افتادگي، پرستش، پارسايي، خواري، رام و تسليم بودن، تواضع و نزديك شدن به پروردگار، تقدیسکننده او، بزرگ دارنده و شاكر آفريننده و روزیرسان خويش است (بروجردی، 1386: 5 / 65، ح 2389).
امّا درباره دوبار سجده كردن و ذكر ويژه آن، روايتي نقلشده كه شاهد گفته پيشين است؛ از اميرالمؤمنين (عليهالسلام) درباره معناي سجود پرسش شد حضرت فرمود: خدايا مرا از آن آفريدي، يعني از خاك. معناي سر برداشتن از سجود اين است كه مرا از زمين خارج كردي و سجده دوم، يعني دوباره مرا به زمين بازخواهي گردانيد (جوادی آملی، 1389: 119). رسول گرامی اسلام (ص) دربارهی نشانههای خاشع چنین فرمود:” أمّا عَلامَةُ الخاشِعِ فأربَعةٌ: مُراقَبَةُ اللَّهِ في السِّرِّ و العَلانِيَةِ، ورُكوبُ الجَميلِ و التَّفَكُّرُ ليَومِ القِيامَةِ و المُناجاةُ للَّهِ» (ابن شعبه حرانی، 1404: 20):”نشانه خاشع (خاكسار)، چهار چيز است: حساب بردن از خدا در نهان و آشكار، انجام دادن كارهاى نيك، انديشيدن براى روز قيامت و راز و نياز كردن باخدا». هم چنین آن حضرت دربارهی سؤالی از خشوع چنین پاسخ داد:”تواضع داشتن در نماز و اینکه بنده با تمامِ دل [و وجود]، به پروردگارش روى آورَد» (ابن اشعث، بیتا: 38). حضرت زهرا (علیها السلام) در این باره میفرماید:”خداوند ایمان را وسیله پاکسازی شما از آلودگی شرک و نماز را برای دوری و پاک نمودن شما از تکبر قرارداد» (مجلسی، 1379: 697). امام صادق علیهالسلام مىفرمايد: ”فروتنى، پايين انداختن نگاه در نماز است» (نوری، 1409: 5 / 103).
امام خمينى- رضوان اللَّه عليه- نيز نماز را راه پيروزى در جهاد اكبر مىداند و خطاب به فرزندش، مرحوم سيد احمد خمينى، مىنويسد: ”فرزندم! از خودخواهى و خودبينى به درآی كه اين، ارث شيطان است كه بهواسطه خودبينى و خودخواهى، از امر خداى تعالى به خضوع براى ولىّ و صفىّ او- جلّ و علا- سرباز زد؛ و بدان كه تمام گرفتارىهاى بنیآدم، از اين ارث شيطانى است كه اصل اصول فتنه است؛ و شايد آيه شريفه”وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ» (بقره / 193). در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله باریشه فتنه- كه شيطان بزرگ و جنود آن است كه در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ريشه دارد- باشد؛ و هر كس براى رفع فتنه از درون و برون خويش بايد مجاهده نمايد؛ و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد، همهچیز و همهکس اصلاح مىشود ... و نماز، اين معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به اين مقصد است؛ و اگر توفيق يابى و يابيم به تحقّق یکرکعت آن و مشاهده انوار مكنون در آن و اسرار مرموز آن، ولو به قدر طاقت خويش، شمّهاى از مقصد و مقصود اولياى خدا را استشمام نمودهايم و دورنمايى از صلاة معراج سيّد انبيا و عرفا- عليه و عليهم و على آله الصلاة و السلام- را مشاهده كردهايم؛ كه خداوند منّان، ما و شما را به اين نعمت بزرگ، منّت نهد» (خمینی، 1378: 20 /155- 156).
كسانى كه توفيق خواندن نماز- با توصيفى كه در كلام امام رحمهالله بدان اشارهشده- را يافتهاند، مىدانند لذّتى كه اهل معرفت از نماز مىبرند، قابلمقایسه با هيچ لذّتى نيست (محمدی ریشهری، 1392: 20).
4-4- صبر
انسان در زندگی خویش دچار بعضی مشکلات و سختیها میشود که تحمل آنها نیازمند ایمان و قدرت زیادی است. تحمل سختیها و صبر بر آنها یکی از فضایل اخلاقی است که در اسلام ارج فراوانی دارد. در روایات فراوان به صبری که بهوسیلهی نماز به وجود میآید اشارهشده است. یاد خدا و نیاش با او به انسان نیروی معنوی را میبخشد که میتواند با آن نیرو بر مشکلات و سختیها فائق آید. قرآن كريم، بهصراحت از صبر و نماز، بهعنوان دو منبع مهم در كنترل استعانتى یادکرده است:”اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقره / 153):”از صبر و نماز كمك بخواهيد كه خداوند، با صابران است».
امام علی (علیهالسلام) درباره یاد خدا که موجب شرح صدر میشود، میفرماید: ”الذِّكْرُ يَشْرَحُ الصَّدْر» (تمیمی آمدی، 1410: 48): ”ياد خدا سبب شرح صدر ميشود». از امام حسن (علیهالسلام) در مورد صبر چنین آمده است:”... در نماز، فروتن و در زكات، گشادهدست است. در راحتى، سپاسگزار و در سختى، شكيباست. به آن چه دارد خرسند است، خشم او را از جا به در نمیبرد و بخل او را هلاك نمىسازد. با مردم درمیآمیزد تا بداند و ساكت مىماند تا سالم بماند، اگر بر او ستم شود، صبر مىكند تا خدايش انتقام او را بگيرد» (حلوانی، 1408: 76). از سوى ديگر، نماز، برقرارى پيوند باخداست؛ خداوندى كه هم مهربان است هم مقتدر و هم شكستناپذير. ارتباط با چنين منبع رحمت و قدرتى، پشتوانه بسيار مهمی به شمار مىرود كه انسان را همانند فولاد، مقاوم مىسازد. ازاینروست كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هرگاه محزون مىگشت، به نماز پناه مىبرد و كمك مىگرفت. در سيره آن حضرت چنين آمده است:”پيامبر خدا صلى الله عليه و آله اینگونه بود كه هرگاه چيزى او را محزون مىساخت، به نماز پناه مىبرد» (طبرسی، 1372: 6 / 534؛ کاشانی، 1381: 1 / 141).
نماز بهترین وسیله برای استعانت و کمک خواهی از خداوند متعال است. از همین رو است که هر زمان پیامبر اکرم (ص) با دشواری روبرو میشد از نماز استعانت میجست و در نقل ديگرى آمده است:”كانَ النَّبِيُّ إذا حَزَنَهُ أمرٌ استَعانَ بِالصَّومِ وَ الصَّلاةِ» (ورام، 1368: 1 / 303): ”پيامبر اكرم اینگونه بود كه هرگاه چيزى ايشان را ناراحت مىساخت، از روزه و نماز كمك مىگرفت». هم چنین حضرت علی (علیهالسلام) هم مانند پیامبر (ص) در زمان هراس و مشکلات از نماز استعانت میجست:”كانَ عَلِيٌ علیهالسلام إذا هالَهُ شَيءٌ فَزِعَ إلَى الصَّلاةِ” (فیض کاشانی، 1415: 1 / 126):”على علیهالسلام اين گونه بود كه هرگاه چيزى ايشان را نگران و هراسان مىكرد، به نماز پناه مىبرد». سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: ”وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» (بقره / 42):”و از صبر و نمازْ كمك بگيريد» (کلینی، 1407: 3 / 480).
و به همين جهت، امام حسين علیهالسلام شب عاشورا از دشمن مهلت گرفت. وقتى عصر تاسوعا دشمن خواست حمله را آغاز كند، امام حسين علیهالسلام به برادرش حضرت ابوالفضل علیهالسلام فرمود:”ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى غَدٍ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي كُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِه» (هاشمی خویی، 1400: 15 / 253؛ ابو مخنف کوفی، 1417: 195):”بهسوی آنان بازگرد و اگر توانستى حمله آنان را تا فردا به تأخير بينداز و امشب، آنان را دور ساز، باشد كه امشب را براى پروردگارمان نماز بخوانيم و دعا كنيم و استغفار نماييم. او خود مىداند كه من همواره اين گونه بودم كه نماز را و تلاوت كتاب او را دوست مىداشتم».
4-5- ادب
وقتی سخن از ادب به میان میآید، نوعی رفتار خاص و سنجیده با افراد پیرامون (از کوچک و بزرگ و آشنا و بیگانه) در نظر میآید. ادب هنری آموختنی است و میتوان گفت:”ادب، تربیت شایسته است». از همین رو حضرت علی (علیهالسلام) درباره ادب میفرماید:”يا مَعشَرَ الفِتيانِ، حَصِّنوا أعراضَكُم بِالأَدَبِ و دينَكُم بِالعِلمِ»(یعقوبی، 1413: 2 / 210):”امام على علیهالسلام: اى جوانان! آبروى خويش را باادب (تربيت) و دين خويش را بادانش، نگهدارید». یا در جای دیگر میفرماید:” ذَكِّ بِالأَدَبِ كَما تُذَكَّى النّارُ بِالحَطَب” (تمیمی آمدی، 1410: 373؛ ابن شعبه حرانی، 1404: 80):”خرد را با ادب كامل ساز؛ همانگونه كه آتش را با هيزم، شعلهور مىسازى». امام حسن (علیهالسلام) میفرماید:”لا أدَبَ لِمَن لا عَقلَ لَه» (اربلی، 1381: 1 / 571؛ مجلسی، 1403: 75 / 111):”امام حسن علیهالسلام: آنكه خردمند نيست، باادب نخواهد بود».
امام على علیهالسلام- در سفارش به فرزندش امام حسن علیهالسلام فرمود: ”دِلَت را با ادب، فروزان گردان، آنچنانکه آتش با هيمه فروزان مىشود و چنان گردآورنده هيمه در شب، يا چون كف و خس و خاشاك روى سيلاب مباش» (ابن شعبه حرانی، 1404: 80؛ ابن أبی الحدید، 1404: 20 / 271؛ تمیمی آمدی، 1410: 372). انسان های مؤدب بسیار باوقار و فروتن هستند و از هرگونه کبر و غرور به دور هستند. موقعیت انسان های مؤدب در جامعه، نشانگر و تحت تأثیر ادب است. انسان های مؤدب درواقع انسان هایی بسیار خوشزبان هستند و گفتار آنها کسی را آزار و اذیت نمیکند. نمازگزار در نماز میآموزد با بهترین کلام با معبود صحبت کند پس ازاین جا انسان یاد میگیرد که با کلام و زبانی خوشصحبت کند و خوشزبانی یکی از ویژگیهای انسان های مؤدب است. انسان های مؤدب بسیار باوقار و متانت هستند چراکه در نماز یاد میگیرند چگونه بامتانت و وقار با خداوند رفتار کنند و از این طریق باوقار میشوند.
5- آثار تربیتی نماز
همهی انسان ها به دنبال سعادت هستند؛ و برای بروز آن نیازمند عواملی است که یکی از آنها نماز است؛ چراکه نماز خود سبب شکوفایی، خودآگاهی و نشاط عقلانی میشود. نماز آثار بسیاری دارد ازجمله آنها اثر تربیتی آن است. مهم ترین آثار تربیتی نماز عبارتند از:
5-1-تثبيت عزتنفس
ارزشمندترین گوهر وجود آدمی، احساس كرامت و عزتنفس است؛ زیرا اصل و اساس خلقت آدمی، بر مبنای فرمودهي الهی”وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ...» (اسراء / 70): ”به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم...»، زیرا چنین تدبیر گردیده كه انسان ها، جایگاه واقعی خویش را بیابند و آن را به رایگان از كف ندهند. در حدیثی از امام باقر (علیهالسلام) در این باره آمده است که: «إنَّ طَبائِعَ النّاسِ كُلَّها مُرَكَّبَةٌ عَلَى الشَّهوَةِ، وَ الرَّغبَةِ، وَ الحِرصِ، وَ الرَّهبَةِ، وَ الغَضَبِ، وَ اللَّذَّةِ، إلّاأنَّ فِي النّاسِ مَن قَد دَمَ هذِهِ الخِلالَ بِالتَّقوى وَ الحَياءِ وَ الأَنف»(حلوانی، 1408: 104؛ نوری، 1408: 11 / 231):”امام باقر علیهالسلام: سرشت آدميان، ترکیب شده است ]يعنى انسان ها ذاتاً داراى اين صفات هستند [از: شهوت و رغبت و آز و بيم و خشم و خوشى؛ امّا برخى از آدميان، اين خوىها را با پرهيزگارى و حيا و عزت نفس پوشاندهاند». در جامعه فعلى”عزت نفس يك ارزش است» و حفظ آن فضيلت به شمار مىرود. ظاهراً افرادى كه از عزتنفس بالاترى برخوردارند، پيامدهاى منفى را ناچيز ارزيابى كرده، سعى خواهند داشت كه خود را از پيامدهاى بد، دور كنند. افرادى كه از عزتنفس پايينى برخوردارند، اگر از پيامد كارها آگاه شوند، از تصميمهاى پُر خطر و ريسكپذير پرهيز مىكنند. چنين افرادى، وقتى مىخواهند از حسرت اجتناب كنند، خود محافظ هستند؛ ولى افرادى كه عزتنفس بالايى دارند، وقتى مىخواهند درباره اینکه چه طور بعضى چيزها غلط از آب درآمدهاند فكر كنند، خود اصلاح هستند[2] (سروش، 1386: 45).
آرگايل در مورد عزتنفس مىگويد:”مذهبى بودن مىتواند آثار فشار روانى را خنثی كند. پارك و همکاران دريافتند كه دانشجويانى كه ازلحاظ مذهب درونى در سطح بالايى بودند، پس از وقايع منفى زندگى، احساس افسردگى، اضطراب يا كاهش عزتنفس نمىكردند» (پسندیده، 1392: 550).
وى در بخش ديگرى مىافزايد: بهطورکلی، تعهّد مذهبى قطعاً با ميزان كمتر خودكشى همبستگى دارد. كامستاك و پاتريچ نشان دادند كه براى كسانى كه هفتهاى یکبار يا بيشتر به كليسا مىروند، نرخ خودكشى 45 درصد در هر هزار نفر بود. درحالیکه براى كسانى كه هرگز به كليسا نمىروند، اين ميزان، معادل 2/ 1 در هر هزار نفر بود. پيوستگى اجتماعى احتمالاً دليل اصلى اين موضوع است. ميزان خودكشى در كليساها و جوامعى كه شبكههاى اجتماعى قوىتر و ميزان طلاق پايينترى دارند، كمتر است (همان).
5-2- غفلت زدایی
بزرگترین مصیبتی که برای رهرو راه حق وجود دارد این است که هدف از آفرینش را فراموش کند و غرق در زندگی مادی و لذایذ زودگذر آن شود، اما این نمازهایی که انسان در فواصل زمانی مختلف شبانهروز که 5 مرتبه انجام میشود و پیوسته به انسان هشدار میدهد که هدف از آفرینش را فراموش نکند و با این بیدارباشی که چندباره صورت میگیرد غفلتها را از بین میرود. آیتالله جوادی آملی دربارهی راه غفلت زدایی میگوید: راه غفلت زدايي،”ذكر» است؛ كتاب و سنّت براي غفلت زدایی از انسان، اذكار را بهعنوان ادعيه و عبادات، مشخص كردهاند تا انسان، هنگام صبح، ظهر، شام، قبل و بعد از خواب، هنگام خوردن غذا و پسازآن، هنگام مشاهده مرده يا بيمار يا بعد از بهبودي از بيماري و در روزهاي هفته و در ساعات روز و در اعياد ديني و مانند آن، ذكري مناسب بگويد (درعینحال گروهي به دنبال ذكر خاص هستند و دو عامل به اين كار دامن ميزند: خوي”بدعت طلبي» از یکسو و خصلت”بت شدن» از سوي ديگر). به ما دستور دادهشده است كه در كنار سفره براي هر يك از انواع غذا (بسمالله الرحمن الرحیم) بگوييم و اگر موفق نشديم، در طليعه امر بگوييم:”بسمالله من اوّله الي آخره» و اصولاً گفتند هر كاري كه ميكنيد، در آغاز (بسمالله الرحمن الرحيم) بگوييد كه بهاینترتیب، آن كار نميتواند چيزي جز واجب و مستحب باشد. البته اگر مباح هم باشد ميشود به آن، صبغه عبادي داد (جوادي آملي، 1386: 36).
نمازهاي پنجگانه شبانهروز از بهترين مصاديق ذكر خدا و از مهم ترین عوامل غفلت زدایی است:”أقم الصّلاة لذكري»(طه / 14)؛ و نمازگزار باخدای خود مناجات دارد:” الْمُصَلِّي يُنَاجِي رَبَّه» (مجلسي، 1403: 68 / 216). چون نمازگزار باخدای خود، مناجات ميكند، شايسته است تميزترين لباس را در هنگام نماز بپوشد و معطّر باشد. پسازاین مناجات (نماز) مستحب است نمازگزار سیوچهار بار”اللهاکبر»، سیوسه بار”احمد لله» و سیوسه بار”سبحانالله» بگويد و اين ذكري است كه پيغمبر اكرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) به وجود مبارك حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلاماللهعليها) آموخت (جوادي آملي، 1386: 36).
5-3- نظم و انضباط بخشی
نماز نظم و انضباط را در انسان بیدار و تقویت میکند. چراکه وقتی انسان در اوقات معین نماز را انجام میدهد تا مبادا با تأخیر و تقدیم صورت گیرد که در این صورت موجب باطل شدن نماز میشود. هم چنین آداب و احکام دیگر، مانند نیت و قیام و سجود که رعایت آنها، پذيرش انضباط را در برنامههاى زندگى کاملاً آسان مىسازد (مکارم شیرازی، 1374: 16 / 294).
نتیجهگیری
نماز، بهترين برنامهاى است كه خداوند سبحان براى رشد و شكوفايى انسان وضع كرده و ازاینرو، بهترين كار و محبوبترين عمل و برترین وسيله تقرب به آفريدگار جهان و معراج اهل ايمان است. نماز، شيطان را از انسانْ دور مىگرداند، از سرمستى و طغيانْ پيشگيرى مىكند، خود بزرگ بینی و انواع رذايل اخلاقى و عملى را مىزدايد، گناهان را پاك مىكند و جان را پاكيزه مىسازد. نماز، چهره باطنى انسان را زيبا و دل را نورانى مىكند و موجب آسودگى بدن و آرامش جان و نيز سبب فرود آمدن رحمت الهى مىگردد. نماز، چراغ اهل آسمان، مايه سنگين شدن ترازوى عمل و وسيله جلب خشنودى آفريدگار جهان است. علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است و مبارزه با شرك و بتپرستی و قيام در پيشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهايت تواضع و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار؛ و نيز هدف اين است كه انسان همواره هشيار و متذكر باشد، گردوغبار فراموشکاری بر دل او ننشيند، مست و مغرور نشود، خاشع و خاضع باشد، طالب و علاقهمند افزونى در مواهب دين و دنيا گردد.
منابع
ابن أبی الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، (1404 ه.ق)، شرح نهجالبلاغه لابن أبی الحدید، محقق / مصحح: محمد ابوالفضل ابرهیم، قم، مکتبة آیة الله المرعشی.
ابنبابویه، محمدعلی، (1413 ه.ق)، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چ 2.
ابنبابویه، محمدعلی، (1376 ه.ش)، گلچین صدوق (گزیده من لا یحضره الفقیه)، مترجم: محمدحسین صفاه خواه، تهران، فیض کاشانی.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، (1404 ه.ق)، الکافی، محقق / مصحح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ 4.
ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، (1417 ه.ق)، وقعة الطفّ، محقق / مصحح: محمدهادی یوسفی غروی، قم، جامعه مدرسین، چ 3.
ابن اشعث، محمد بن محمد، (بیتا)، الجعفریات (الأشعثیات)، تهران، مکتبة الحدیقة.
اربلی، علی بن عیسی، (1381 ه.ق)، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق / مصحح: سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، بنیهاشم.
بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، (1374 ه.ش)، البرهان فی تفسیر القرآن، محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامیة موسسة البعثة، قم، موسسة بعثة.
بروجردی، آقا حسین، (1386 ه.ش)، جامع الاحادیث (للبروجردی)، محقق / مصحح: جمعی از محققان، تهران، انتشارات فرهنگ سبز.
پسندیده، عباس، (1392 ه.ش)، الگوی اسلامی شادکامی با رویکرد روانشناسی مثبتگرا، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث.
تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، (1410 ه.ق)، غررالحکم و درر الکلم (مجموعة من کلمات و حکم الامام علی (علیهالسلام))، محقق / مصحح: حسین اعلمی، تهران، مکتبه الصدر، چ 2.
جوادی آملی، عبدالله، (1384 ه.ش)، حیات حقیقی انسان در قرآن، محقق: غلامعلی امین دین، قم، مرکز نشر اسراء، چ 2.
جوادی آملی، عبدالله، (1386 ه.ش)، مراحل اخلاق در قرآن، محقق: علی اسلامی، قم، مرکز نشر اسراء، چ 7.
جوادی آملی، عبدالله، (1387 ه.ش)، دینشناسی، محقق: محمدرضا مصطفی پور، قم، مرکز نشر اسراء، چ 5.
جوادی آملی، عبدالله، (1388 ه.ش”الف»)، تسنیم قرآن کریم (جلد 7)، محقق: حسن واعظی، قم، مرکز نشر اسراء، چ 4.
جوادی آملی، عبدالله، (1388 ه.ش”ب»)، تسنیم قرآن کریم (جلد 1)، محقق: علی اسلامی، قم، مرکز نشر اسراء، چ 8.
جوادی آملی، عبدالله، (1389 ه.ش)، رازهای نماز، محقق: حسین شفیعی، قم، مرکز نشر اسراء، چ 16.
حلوانی، حسین بن محمد بن حسن بن نصر، (1408 ه.ق)، نزهة الناظر و تنبیه الخاطر، محقق / مصحح: مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.
خمینی، روحالله، (1378 ه.ش)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی (ره))، تهران، موسسه نشر آثار امام خمینی (ره).
زمخشری، محمود بن عمر، (1417 ه.ق)، الفائق فی غریب الحدیث، محقق / مصحح: ابراهیم شمسالدین، بیروت، دارالکتب العلمیة.
شعیری، محمد بن محمد، (بیتا)، جامع الأخبار (للشعیری)، نجف، مطبعة الحیدریة.
طبرسی، فضل بن حسن، (1372)، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو.
العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة، (1415 ه.ق)، تفسیر نور الثقلین، محقق / مصحح: سید هاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چ 4.
فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، (1406 ه.ق)، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیر المومنین علی (علیهالسلام).
فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، (1415 ه.ق)، تفسیر الصافی، محقق / مصحح: حسین اعلمی، تهران، مکتبة الصدر، چ 2.
کلینی، محمد بن یعقوب، (1407 ه.ق)، الکافی، محقق / مصحح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چ 4.
کاشانی، فتحالله بن شکرالله، (1381)، زبدة التفاسیر، محقق / مصحح: بنیاد معارف اسلامی، قم، موسسه المعارف الاسلامیة.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، (1403 ه.ق)، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ 2.
مکارم شیرازی، ناصر، (1374 ه.ش)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، (1379 ه.ش)، زندگینامه حضرت زهرا علیها السلام (ترجمه جلد 43 بحارالانوار)، مترجم: محمد روحانی علیآبادی، تهران، انتشارات سهام.
محمدی ریشهری، محمد، (1386 ه.ش)، دانشنامه عقاید اسلامی، قم، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، چ 2.
نوری، حسین بن محمدتقی، (1408 ه.ق)، مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، محقق / مصحح: موسسة آل البیت علیهمالسلام، قم، موسسة آل البیت علیهمالسلام.
ورام، مسعود بن عیسی، (1368)، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، قم، مکتبة الفقیه.
هاشمی خویی، میرزا حبیبالله، (1400 ه.ق)، منهاج البراعة فی شرح نهجالبلاغه و تکلمة منهاج البراعة (خویی)، مترجم: حسن حسنزاده آملی و محمدباقر کمرهای، محقق / مصحح: ابراهیم میانجی، تهران، مکتبة الإسلامیة، چ 4.
یعقوبی، احمد بن اسحاق، (1413 ه.ق)، تاریخ یعقوبی، بیروت، موسسة الاعلمی المطبوعات.
[1] جنگهایی را كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلّم، در آن شركت مىكردند، غزوه مىگويند. غزوه ذات الرقاع، يكى از غزوات معروف سال چهارم يا پنجم هجرى است كه در غطفان از سرزمين نجد به وقوع پيوست.
[2] http:// faculty. weber. edu/ eamsel/ Research/ Papers/ Regret 300202/ Regret 02 Short Files/ frame. html