نماز و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی

■ نماز و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی

نماز و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی

چکیده

نقش بسیار سازنده و موثر نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی،مطمئنا بی بدیل بوده و از اهمیت فراوانی در دین مبین اسلام برخوردار می باشد اما لزوم کاربرد آن در جامعه برای تهذیب نفس و دوری از گناهان مورد اغفال یا بی توجهی مردم و مسوؤلین قرار گرفته از این رو با این پرسش مواجه می شویم که نقش نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل روحی و معنوی و اخلاقی چیست و نماز در میان سایر دستورات و عبادات چه جایگاهی دارد؟ غرض از این مقاله این است که نقش و جایگاه بسیار مهم نماز در خودسازی فرد و اصلاح جامعه با روشی توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات وارده تبیین گردد.

 

مقدمه

نماز مهم ترین و موثرترین و کامل ترین عبادت در میان عبادات می باشد که جامع تمامی کمالات روحی و اخلاقی و تربیتی برای یک انسان می باشد که نتیجه مداومت بر این امر عبادی طهارت روح و عروج انسان از ملک به ملکوت و و نیل به لقاء الله و بخشایش گناهان و تقرب الی الله می باشد و به خاطر اهمیت فوق العاده این فریضه الهی می باشد که در قرآن کریم بیش ترین تاکید بر آن شده و در سیره قولی و فعلی حضرات معصومین (ع) بیش ترین اهتمام بر این واجب الهی شده است. یکی از بارزترین مصادیق و کامل ترین موارد لطف تام الهی ارمغان والای نماز به بندگان است که در معراج نبوی با همه لوازم و مقدمات و مقارنات یک جا به حبیبش عطا فرمود و آن را به فلاح مطلق تسمیه کرد؛ «حی علی الفلاح» و از آن به بهترین عمل یاد کرد؛ «حی علی خیر العمل» و از باب اهمیت و تاکید، هم در اذان و هم در اقامه، و در هر کدام دو بار مورد توجه قرار داد.

 نماز عمود دین بوده[1]و مظهر اتم، و نمونه  اکمل برای اظهار عبودیت و بندگی  و بزرگترین مصداق پرستش و تذلل است و هم چنین  جامع ترین و بهترین نشانه سپاسگذاری و تشکر بوده و  محور تمامی اعمال و طاعات انسانی است که اگر نماز قبول شود، عبادات دیگر مورد پذیرش قرار می گیرد و اگر نماز پذیرش نشود، دیگر اعمال و طاعات مقبول واقع نمی شوند؛[2] نماز لذت مناجات با معبود و خالق هستی می باشد؛[3] و به حق هنگام گفتن تکبیرة الاحرام احساس پرواز وصعود به ساحت الهی داشتن و هنگام تسلیم هم احساس مراجعت و بازگشت از کوی دوست که در این رفت وآمد نقص ها و ضعف ها رفته و کمالات و فضایل جایگزین می شود.

 

فرمایش حضرت امام در مورد فضیلت و اهمیت نماز

حضرت امام در کتاب اسرار نماز چنین می نویسد:«براق سیر و رفرف عروج اهل معرفت، نماز است و هر کس از اهل سیر و سلوک الی الله را نمازی مختص به خود او و حظ و نصیبی است از آن حسب مقام خود. چنآن چه سایر مناسک از قبیل  روزه و حج نیز همین طور است گر چه به جامعیت نماز نیستندـ الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق ـ و دیگران که به آن مقام نرسیده اند از برای آنها حظی از نماز نیست بلکه صاحب هر نشاه و مقامی اگر از مرکب عصبیت و انانیت فرود نیاید انکار سایر مراتب کند و غیر از آن که خود به آن متحقق است مقامات دیگر را باطل و حشو شمارد و چنآن چه مراتب و مقامات انسانیه را نیز کسی که به آن نرسیده و از حجاب انانیت خارج نشده انکار کند و معارج و مدارج اهل معرفت و اولیا را ناچیز شمارد و این خود یکی از بزرگترین عوائق سیر الی الله و بالاترین موانع ترقیات روحیه و مقامات روحانیه است که نفس اماره به واسطه حب به خود و زخارف دنیا در حجاب و ظلمانی باقی مانده و وساوس شیطانیه نیز به او کمک کرده تا اخلاد الی الارض پیدا کند.

ایشان در بیانی دیگر چنین می نگارد:« با آنکه نماز اولیاء علیهم السلام به اوهام ما درست نیاید، اول مرتبه عبادت آنها که مقام شایع معمولی آنها است عبادت احرار است و از برای آنها مقامات و مدارج دیگری است در این سیر معنوی الی الله. بالجمله از برای نماز مقامات و مراتبی است که در هر مرتبه ای که مصلی است، نمازش با مرتبه دیگر بسیار فرق دارد چنآن چه مقامش با مقامات دیگر خیلی فرق دارد پس مادامی که انسان صورت انسان و انسان صوری است نماز او نیز نماز صوری و صورت نماز است و فایده آن نماز فقط صحت  و اجزاء صوری فقهی است در صورتی که قیام به جمیع اجزاء و شرایط صحت آن کند، ولی مقبول درگاه و پسند خواطر نیست. و اگر از مرتبه ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی برد تا هر مرتبه ای که متحقق شود نماز او نیز حقیقت پیدا می کند بلکه نماز او مرکب سلوک و براق سیر الی الله می گردد.[4]

 

نماز بازدارنده از جرائم

بنا به فرموده قرآن یکی از آثارارزنده نماز جلوگیری از گناه و آلودگی است قرآن در این مورد می فرماید:”...اقم الصلوه ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر،[5] و نماز را به یاد من به پا دار چرا که قطعا نماز باز دارنده از فحشاء و منکر است و انسان را از کارهای زشت و بسیار زشت باز می دارد. حال ممکن است این سوال به ذهن برسد که چگونه نماز انسان  را از فحشا و منکر باز مى دارد؟ مرحوم علامه طباطبایی(ره) در جواب این سوال و در تفسیر این آیه شریفه چنین می نویسد:”و سياق آيات شاهد بر اين است که : مراد از اين بازدارى، بازدارى طبيعت نماز از فحشاء و منکر است، البته بازدارى آن به نحو اقتضاء است نه عليت تامه، که هر کس نماز خواند، ديگر نتواند گناه کند. خواهى گفت چطور نماز از فحشاء و منکرات نهى مى کند؟ در جواب مى گوييم اين عمل مخصوصا که بنده خدا آن را در هر روز پنج بار به جا بياورد، و همه عمر ادامه دهد، و مخصوصا اگر آن را همه روزه در جامعه اى صالح به جا بياورد، و افراد انجامعه نيز مانند او همه روزه به جا بياورند، و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند، طبعا با گناهان کبيره سازش ندارد.

آرى توجه به خدا از در بندگى، آنهم در چنين محيط و از چنين افراد، طبيعتا بايد انسان را از هر معصيتى کبيره و هر عملى که ذوق دينى آن را شنيع مى داند، از قبيل قتل نفس، تجاوز به جانها و به مال ايتام، زنا، و لواط، باز بدارد، بلکه نه تنها از ارتکاب آنها، بلکه حتى از تلقين آن نيز جلوگيرى کند. براى اينکه نماز مشتمل است بر ذکر خدا، و اين ذکر، اولا ايمان به وحدانيت خداى تعالى، و رسالت و جزاى روز قيامت را به نمازگزار تلقين مى کند، و به او مى گويد که خداى خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما، و درخواست کن که تو را به سوى صراط مستقيم هدايت نموده، و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر. و ثانيا او را وادار مى کند بر اينکه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبريايى خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبيح و تکبير ياد آورد، و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد. علاوه بر اين او را وادار مى کند به اينکه از حدث (که نوعى آلودگى روحى است)، و از خبث يعنى آلودگى بدن و جامه، خود را پاک کند، و نيز از اينکه لباس و مکان نمازش غصبى باشد، بپرهيزد، و رو به سوى خانه پروردگارش بايستد.

پس اگر انسان مدتى کوتاه بر نماز خود پايدارى کند، و در انجام آن تا حدى نيت صادق داشته باشد، اين ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث مى شود که ملکه پرهيز از فحشاء و منکر در او پيدا شود، به طورى که اگر فرضا آدمى شخصى را موکل بر خود کند، که دائما ناظر بر احوالش باشد، و او را آنچنان تربيت کند که اين ملکه در او پيدا شود و به زيور ادب عبوديت آراسته گردد، قطعا تربيت او موثرتر از تربيت نماز نيست، و به بيش از آن چه که نماز او را دستور مى دهد دستور نخواهد داد، و به بيش از آن مقدار که نماز به رياضت وادارش مى کند وادار نخواهد کرد.[6]

  چرا بسيارى از نمازگزاران مرتکب کبائر و منکرات مى شوند؟

 بعضى بر اين آيه اشکال کرده اند که : اين آيه مى فرمايد نماز از فحشاء و منکرات نهى مى کند، و حال آنکه ما بسيارى از نمازگزاران را مى بينيم که از ارتکاب گناهان بزرگ پروايى ندارند، چرا نماز آنان از فحشاء و منکرات بازشان نمى دارد؟ در جواب از اين اشکال بعضى از علماء گفته اند: اصلا کلمه (صلوة) در آيه شريفه به معناى نماز نيست، بلکه به معناى دعا است، و مراد از دعا هم دعوت به سوى امر خدا است، و معناى آيه اين است که : اى پيغمبر من، بر دعوت به سوى امر خدا پايدارى کن، که اگر چنين کنى اين دعوت مردم را از فحشاء و منکرات باز مى دارد. ليکن اين جواب اشکال دارد، براى اينکه در حقيقت براى رفع اشکال و فرار از آن، آيه را از ظاهرش برگردانيده. بعضى ديگر گفته اند: (کلمه (صلوة) در آيه شريفه در معناى نکره است، و معناى آيه اين است که يک قسم از نمازها باعث مى شود که نمازگزار از فحشاء و منکرات اجتناب بورزد، و درست هم هست، پس مراد همه نمازها نيست، تا آن اشکال وارد شود.

بعضى ديگر گفته اند: نماز مادام که نمازگزار مشغول آن است اين اثر را دارد، يعنى شخص نمازگزار مادام که مشغول نماز است ارهاى زشت نمى کند، چون همين اشتغال به نماز او را از کارهاى ديگر باز مى دارد بعضى ديگر گفته اند: آيه به همان ظاهرى که دارد معنايى دارد که آن اشکال متوجهش نمى شود، و آن اين است که : نماز مانند يک انسانى که ديگرى را از فحشاء و منکرات نهى مى کند، به شخص نمازگزار مى گويد: زنا مکن، ربا مخور، دروغ مگو، و. .. و ليکن همان طور که در آن انسان لازمه نهى اين نيست که شنونده گوش هم بدهد،و از گفته او منتهى هم بشود، در نماز نيز چنين است، يعنى نماز مرتب به نمازگزار مى گويد که چنين و چنان مکن، و ليکن لازمه اين نهى اين نيست که نمازگزار منتهى هم بشود، و از آن کارها دست بردارد. مگر نهى نماز از نهى خدا مهم تر و موثرتر است، خداى تعالى در آيه شريفه (ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذى القربى و ينهى عن الفحشاء و المنکر)، به عدل و احسان و صله رحم امر مى کند، و از فحشاء و منکر نهى مى فرمايد، و مع ذلک مردم همچنان نافرمانى اش مى کنند، و نهى او باعث انتهاى مردم نمى شود، نهى نماز هم مثل آن، پس اشکالى که بر آيه شده ناشى از اين توهم است که نهى همواره مستلزم انتهاء است، و اين توهمى است باطل. از بعضى از مفسرين نقل شده که در پاسخ از اين اشکال گفته اند: نماز را براى اين مى خوانند که به ياد خدا بيافتند، همچنان که خود خداى تعالى هم فرموده : (اقم الصلوه لذکرى - نماز را براى ياد من به پا دار)، و کسى که به ياد خدا باشد، مسلما از اعمالى که خوشايند خدا نيست پرهيز مى کند، و آن اشخاصى که در اشکال مورد نظرند، اشخاصى هستند که اگر نماز نخوانند گناه بيشتر مى کنند، و نماز در آنها اين مقدار اثر گذاشته که منکرات را کم تر مرتکب شوند.[7]

جواب خود علامه از سوال فوق:

مرحوم علامه هیچ یک از جوابهای مطرح شده را قانع کننده ندانسته و نا سازگار با سیاق حکم و تعلیل در آیه شریفه می داند چرا که آن چه از سياق برمى آيد اين است که : اگر دستور داده اند به اينکه مردم نماز بخوانند، براى اين است که نماز آنان را از فسق و فجور باز مى دارد، و اين تعليل مى فهماند که نماز عملى است عبودى، که به جا آوردنش صفتى در روح آدمى پديد مى آورد که آن صفت به اصطلاح معروف، پليسى است غيبى، و صاحبش را از فحشاء و منکرات باز مى دارد، و در نتيجه جان و دلش را از قذارت گناهان و آلودگى هايى که از اعمال زشت پيدا مى شود، پاک مى نمايد پس معلوم مى شود مقصود از نماز رسيدن به آن صفت است، يعنى صفت بازدارى از گناه، چيزى که هست در جواب از آن اشکال مى گوييم : پيدايش اين صفت اثر طبيعى نماز هست، و ليکن به نحو اقتضاء، نه به نحو عليت، پس اينکه در جواب دومى گفتند در بعضى افراد اثر دارد صحيح نيست، بلکه در همه اثر دارد، و ليکن به نحو اقتضاء و نيز اينکه در جواب سوم گفتند اثرش تا وقتى است که انسان مشغول نماز است، صحيح نيست، بلکه اثرش در همه احوال است اما به نحو اقتضاء و اينکه در جواب چهارم گفتند: نهى مستلزم انتهاء نيست و گويا در آيه شريفه فرموده نماز بخوان تا نهى نماز را بشنوى صحيح نيست، بلکه نهى مستلزم انتهاء هست چيزى که هست گفتيم به نحو اقتضاء و اينکه در جواب پنجم گفتند نماز ياد خدا است و ياد خدا انسان را از فحشاء باز مى دارد باز درست نيست، براى اينکه اشکال بر گناهکارى نمازگزار است، چه ياد خدا باشد و چه نباشد

پس حق در جواب همان است که گفتيم بازدارى از گناه اثر طبيعى نماز است، چون نماز توجه خاصى است از بنده به سوى خداى سبحان، ليکن اين اثر تنها به مقدار اقتضاء است، نه عليت تامه، تا تخلف نپذيرد، و نمازگزار ديگر نتواند گناه کند، نه، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است، يعنى اگر مانع و يا مزاحمى در بين نباشد اثر خود را مى بخشد، و نمازگزار را از فحشاء باز مى دارد، ولى اگر مانعى و يا مزاحمى جلو اثر آن را گرفت، ديگر اثر نمى کند، و در نتيجه نمازگزار آن کارى که انتظارش را از او ندارند مى کند، خلاصه ياد خدا، و موانعى که از اثر او جلو مى گيرند، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت کفه ياد خدا چربيد، نمازگزار گناه نمى کند، و هر جا کفه آن موانع چربيد کفه ياد خدا ضعيف مى شود، و نمازگزار از حقيقت ياد خدا منصرف مى گردد، و گناه را مرتکب مى شود. و اگر خواننده عزيز بخواهد اين معنا را لمس کند، بايد حال بعضى از افراد که نام مسلمان دارند، و در عين حال نماز نمى خوانند، در نظر بگيرد، که اگر رفتار آنها را زير نظر قرار دهد، مى بيند که به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم مى خورد، و حج هم نمى رود و زکات هم نمى دهد، و بالاخره ساير واجبات را هم ترک مى کند، و هيچ فرقى بين پاک و نجس، و حلال و حرام نمى گذارد، و خلاصه در راه زندگى همچنان پيش مى رود، هر چه پيش آيد خوش آيد، و هيچ چيزى را در راه خود مانع پيشرفت خود نمى بيند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هيچ چيز ديگر.

آن وقت اگر حال چنين شخصى را با حال کسى مقايسه کنى که نماز مى خواند، و در نمازش به حداقل آن يعنى آن مقدارى که تکليف از گردنش ساقط شود اکتفاء مى کند، خواهى ديد که او از بسيارى از کارها که بى نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال اين نمازگزار را با حال کسى مقايسه کنى که در نمازش اهتمام بيشترى دارد، خواهى ديد که دومى از گناهان بيشترى پروا دارد، و به همين قياس هر چه نماز کاملتر باشد، خوددارى از فحشاء و منکرات بيشتر خواهد بود.[8] ضمن اینکه روایاتی هم در مورد بازدارندگی نماز از فحشا و منکرات وجود دارد که ما به تعدادی از این روایات اشاره می کنیم: پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:«هر که نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز بر دوری او از خدا افزوده نشود»[9]  و هم چنین می فرماید:«کسی که از نماز فرمان نبرد نماز نخوانده است و فرمان بردن از نماز باز ایستادن از کار زشت وناپسند است»[10]و نیز روایت شده پیامبر خدا در مورد مردی که روز نماز می خواند و شب دزدی می کرد، فرمود: نمازش حتما او را از این کار باز خواهد داشت.»[11] و در روایتی از امام صادق(ع) چنین می خوانیم:«بدان که نماز عامل بازدارنده[از سوی] خدا در زمین است، پس هر که از نمازش چه سودی برده است بنگرد که اگر نمازش او را از کارهای زشت وناپسند باز داشته است، به اندازه ای که باز ایستاده از نمازبهره برده است»[12]

 

  برخی از آثار نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی

بر اساس آیات و روایات فراوان، نماز آثار فراوانی در تهذیب نفس و هم چنین کسب فضایل اخلاقی و سیر الی الله و کسب مقامات معنوی و عرفانی دارد که در ذیل به تعدادی از مهم ترین این آثار می پردازیم:

1. اثر انگیزاننده و جهت بخش یاد خدا و نماز

روح نماز و نیایش و هدف و ره آورد و فلسفه آن، پیش از هر چیز، یاد خداست که در قرآن به”ذکر الله» تعبیر شده است. روشن است که این”ذکر الله» و یاد خدا، نه یاد زبانی و صوری و ظاهری است که کاری است آسان و بر لب بسیاری از عوامبازان و عوامزادگان و منافقان و دیکتاتورهای دیروز و امروز حاضر است؛ نه، بلکه آن«ذکر» و آن یادی از خدا که از ژرفای جان برخیزد و پیش از اندیشه باشد و مقدمه اندیشیدن و انگیزه حرکت گردد و به بینش اندیشه و منش و روش تبدیل گردد و به انسان جهت دهد. امام صادق (ع) در تفسیر این آیه که می فرماید:«و لذکر الله اکبر» فرمود:«ذکر الله عند ما احلّ و حرّم» به هنگام برخورد با مقررات و کارهای روا و ناروا و بر سر دوراهی گزینش روش عادلانه و ظالمانه، یاد خدا نمودن و با پروای از خدا از ستم و حق کشی چشم پوشیدن و به مسولیت های خویش عمل کردن و حقوق دیگران را پاس داشتن«ذکر الله» و یاد خداست. آری این است ذکر خدا و یاد خدا، و این است روح نماز و جان نیایش و هدف و رهاورد و فلسفه آن. و این است پاسخ این پرسش که: چرا نماز  بخوانیم؟

امام رضا(ع) در بیانی جامع و جالب در ترسیم پرتوی از فلسفه ی نماز و اسرار آن فرمود: راز مقرر شدن نماز و نیایش به صورت یک برنامه شبانه روزی آن است که:

الف) از آموزه های رشد بخش نماز روی آوردن به پروردگار و اقرار به نقش پروردگاری و تربیت و پرورش و کمال بخشی او نسبت به همه ی پدیده ها به ویژه انسان است.

ب) از رهاورد نماز، پیکار با بت سازی ها و پرستش های ناروا و توجه به خدای یکتا و رسیدن به عزّت و آزادگی و استقلال و حقوق و کرامت در سایه سار مهر اوست.

ج) هدف دیگر از تشریع نماز، ایستادن انسان در برابر خدا در نهایت فروتنی و خضوع و فرمانبرداری است تا روح قانونگرایی و رعایت حقوق در جان او دمیده و بارور گردد.

د) درس دیگر نماز، زبان به راستی گشودن و به گناهان و لغزش های خود اعتراف کردن و از بارگاه خدا آمرزش خواستن و به راه توبه و جبران و اصلاح و خودسازی گام سپردن است، نه توجیه ندانم کاریها و بی تدبیری ها و خودکامگی ها  و یا زورمدارانه به گردن دیگران نهادن و پافشاری در مسولیت ناپذیری.

هدف دیگر از تشریع نماز آن است که انسان هر روز و شب پیشانی ادب و بندگی در برابر عظمت خدا بر زمین نهد ودرست زندگی کند و نه خودکامگی و سرکوب دیگران.

و) درس دیگر آن است که انسان هماره به یاد خدا و هشیار باشد و غبار غفلت و فراموشی بر دل او ننشیند و به آفت غرور و مستی و پستی گرفتار نگردد و حقوق دیگران را پایمال سازد.

ه) افزون بر این، تمرین و تکرار این برنامه باعث می شود که نماز گزار آفریدگار و تدبیر گر جان و جهان را از یاد نبرد، و سرکشی و طغیان بر او چیره نگردد و روش انحصاری و استبدادی را جایگزین روش آزاد منشانه نسازد.

ی) و هدف دیگر توجه به خدا و یاد او و ایستادن در برابر او در شبانه روز است، و روشن است که این یاد و این کار، انسان را از انواع گناه و تباهی و بیداد مصون می دارد؛[13]

2. اثر کبر زدای نماز و نیایش

بیماری خود بزرگ بینی و خودخواهی و درد تباهگر خود دوستی و خود پرستی، از سویی از بلاهای جان انسان و از موانع رشد و اوج او به سوی کمال است، و از سوی دیگر از انگیزه های ویرانگر به سوی ستم و حق کشی و خودکامگی و پایمال ساختن حقوق و حرمتها و امنیت ها و آزادی هاست. و نماز و نیایش و یاد راستین خداـ که روح نماز و جان نیایش و هدف و رهاورد و فلسفه آن است ـ بت خود بینی و خودخواهی را می شکند و بیماری خود دوستی را بهبود می بخشد و بلای خود پرستی را می زداید، و میکروب خودکامگی را می پالاید؛ چرا که وقتی انسان در شبانه روز سی و چهار بار در آستان آفریدگار هستی پیشانی بندگی بر خاک نهاد، و خود را ناچیزترین ذره در برابر شکوه او و چون صفری در برابر بی کران و بی نهایت دید و شناخت، و مرگ و زندگی و دم و بازدم و این جهان و آن جهان خود و همنوعان خود را در کف قدرت او نگریست و بس، دیگر چه جایی برای غرور و خود بزرگ بینی و خود سری؟ امیر نماز و نیایش در ترسیم پرتوی از فلسفه ی عبادتهای ویژه، در این مورد می فرماید:”فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک، و الصلوه تنزیها عن الکبر و[14]. ..خدا ایمان رابرای پاکسازی شما از مظاهر شرک و بیداد بایسته ساخت؛ و نماز را برای زدایش تان از آفت خود بزرگ بینی، و...» و نیز فاطمه(ع) آن بانوی بی نظیر و ژرف نگر در بیان پرتوی از فلسفه احکام می فرماید:«جعل الله الایمان تطهیرا لکم من الشرک و الصلوه تنزیها لکم من الکبر و...[15]؛ خدا ایمان را سبب پاک سازی شما از مظاهر شرک و بیداد قرار داد؛ و نماز را برای زدایش تان از آفت خود بزرگ بینی.»

3.  اثر غفلت زدا و غرور شکن نماز و نیایش

یکی ازهدف ها و فلسفه های نماز و نیایش، مبارزه جدی با آفت غرور و غفلت و مستی و پستی برخاسته از آن است، چرا که نماز و یاد خدا هدف آفرینش را در چشم انداز نماز گذار آگاه و با معنویت قرار می دهد، تا  و هدف زندگی را، زندگی زودگذر مادی و کامروایی سطحی ننگرد، به او هشدار می دهدتا گوهر وجود خود را بشناسد، موقعیت خود را دریابد، جایگاه واقعی خود را پیدا کند، و بیندیشد که از کجا آمده است؟ به کجا روان است؟ و در این میان در برابر خود، خدای خود، جامعه و تاریخ و عصر و نسل خود و جهانیان و آیندگان و حتی زمین و زمان مسوؤل است و دریابد که وظایف او چیست؟ و باید در آن راه بکوشد، و در نتیجه او را از غلطیدن به چاه و غفلت و چاله ی غرور حفظ و از دنیای وجود او غفلت زدایی می کند.با نگاهی به اجزاء و اذکار و جمله ها و ارکان نماز و تامل در معانی عمیق و پر رمز و راز و پر محتوا  و عارفانه این واجب الهی این معنا به خوبی قابل درک می باشد.  

3. اثر سازنده و نقش شوینده و زنگار زدای نماز

در برخی از آیات و روایات در قالب مثال و تشبیه معقول به محسوس،به این نکته ی ظریف تربیتی و اصلاحی توجه داده شده است، که اگر گناه و حق کشی  و ستم به خود و دیگران بسان زخم هایی است کاری که بر روح و جان انسان می نشیند و آن را مجروح و مصدوم و گاه علیل و ذلیل و زمین گیر می سازد، نماز واقعی داروی شفابخش این زخمهای دردناک و کشنده است و نیایش راستین مرهمی است که اثر مخرب آن را بهبود می بخشد و یاد خدا زنگارهای آینه ی جان را می زداید و به آن صیقل و شفافیت می دهد، و در نتیجه نماز و یاد خدا وسیله رسیدن به مقام پرفراز توبه و تصمیم به جبران و اصلاح و شستشوی آثار گناه و راه جلب آمرزش خداست. پیامبر گرامی اسلام (ص) در توصیف نقش سازنده نماز و اثر شوینده و زنگار زدای نماز از گستره دل و بهسازی آن در به اندیشی و به منشی و به روشی و به رفتاری می فرمایند:”به من بگویید که اگر نهری از آب زلال بر در خانه شما روان باشد و یکی از شما روزی پنج مرتبه خود را در آن بشوید، آیا از چرک و چربی او چیزی می ماند؟ گفتند: نه. فرمود: داستان شما و این نهر آب زلال بسان نمازهای پنج گانه است  که اگر شما آن را آن گونه که شایسته است بخوانید، لغزش ها و گناهان را محو و اثر آن ها را می زداید.»[16] و نیز در خطبه معرف شعبانیه فرمود:” هان ای مردم!شانه هایتان از گرانی بار گناهانتان سنگینی می کند پس آن را با سجده های طولانی سبک کنید...» [17] و نیز فرمود:«خدا را فرشته ای است که به هنگامه فرا رسیدن وقت هر نمازی بانگ می زند که: ای فرزندان آدم، به پا خیزید و آتش هایی که بر جان خود برافروخته اید به وسیله ی نماز و نیایش خاموش کنید.»[18]  

4. اثر تقرب ساز و عشق آفرین نماز

نماز و نیایش، بدان جهت که یاد خدا و سرشار از عشق به اوست، راهی است برای پرورش ارزشهای معنوی و وسیله ای است برای شکوفایی ارجمندی ها و برتریهای اخلاقی و ادب انسانی و اوج گرفتن به سوی قله های کمال؛ چرا که نماز اندیشه انسان را گسترش می بخشد و او را از دنیای تنگ و محدود مادی و خاکی به حقیقت جهان اوج می بخشد، و او را با کران تا کران هستی همصدا و هم آوا و هماهنگ می سازد و با فرشتگان همراز می کند و به جهان آفرین نزدیک می سازد و چراغ عشق او را در جان انسان بر می افروزد. در منطق روایات از نماز به عنوان وسیله ی تقرب به خدا و نردبان عروج به بارگاه رب و برنامه ای مهرانگیز و عشق آفرین تعبیر شده است. امام علی (ع) در این مورد می فرماید:« نماز و یاد خدا، وسیله ی نزدیکی جستن هر پروا پیشه ای به بارگاه خداست»[19] و از امام صادق(ع) آورده اند که فرمود:”در رکوع نماز ادب بنده یکتا پرست در برابر خدا جلوه گر می شود و در سجده های آن، راهی برای نزدیک شدن به خدا و قرب معنوی به او»[20]

5. اثر بازدارندگی نماز از ستم و گناه

نماز و نیایش راستین، همان سد استواری است که می تواند نیروی خروشان کشش ها را کنترل، و به مدیریت انسان آگاه و با معنویت درآورد، چرا که روح ایمان به خدا و باور رستاخیز را نیرومند می سازد و نهال پروا و احساس مسولیت را در جان انسان می پرورد و می دانیم که این ایمان و پروا، نیرومند ترین سد در برابر طغیان و سیلاب این کششها هستند، و به انسان هدفمند و خود ساخته امکان کنترل و قدرت مدیریت درست و پرتوان و هزینه ی بهینه ی آنها را می دهند. این همان سخن قهرمان زیباترین داستانها یوسف پاک اندیش و پاک منش است که گفت:«و ما ابرّء نفسی انّ النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربّی انّ ربّی لغفور رحیم؛ ومن خود را پاک نمی دانم، چرا که دل به بدی فرمان می دهد، مگر آن کس را که پروردگارم [براو ] مهر آورد؛ بی گمان پروردگار من بسیار آمرزنده و مهربان است”[21] و نیز همان است که قرآن می فرماید:«انّ الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر؛و نماز را به پا دار چرا که نماز از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد.»[22] در تفسیر آیه، این داستان را آورده اند که: جوانی نمازهایش را با پیامبر می خواند، اما در زندگی گاه به گناه نیز می افتاد برخی به پیامبر گزارش دادند پیامبر در جواب ایشان فرمود سرانجام نماز آن جوان او را به راه راست هدایت نموده و از گناه و نافرمانی خدا باز خواهد داشت. پس از مدتی دیدند که شگفتا  چنین هم شد[23]

6. اثرنماز و نیایش در انگیزش انسان به رعایت حقوق دیگران

نماز گزار با دل سپردن به نماز و نیایش و تعهد به تمرین و تکرار این برنامه معنوی و سرود شبانه روزی باید هر روز بارها و بارها مراقب رعایت حقوق مردم باشد و بکوشد تا با دست و زبان و قلم و قدم و اندیشه و روش و قدرت و رفتار و برنامه ریزی و سیاست ورزی خویش از هر نوع ستم و حق کشی و تحمیل و تهدید دوری جوید. امام سجاد در این مورد می فرماید:«حق نماز بر تو آن است که بدانی به وسیله ی آن به ضیافت خدا می روی، و در پیشگاه او می ایستی؛ پس هنگامی که این را دانستی، شایسته است که بسان بنده ای فروتن و خواهان و ترسان و امیدوار و بینوا و گریان و بزرگ دارنده ی خدا با نهایت آرامش و وقار و زیباییدر سخن و با تقاضای آزادی ازآتش دوزخ به خاطر گناهان، نمازت را با جان و دل به پا داری و حقوق و مرزهای آن را رعایت نمایی.»[24] آری به بیان امام سجاد(ع) باید نماز را با این اوصاف و شرایط ویژه ادا نمود و حقوق و مرزهای آن را رعایت کرد. راستی اگر کسی نماز را این سان ببیند و با این اوصاف و شرایط به جا آورد، آن هم چندین بار در شبانه روز، آیا حقوق مردم را پایمال می سازد؟ پس نماز  و نیایش حقیقی ـ که رمز ارتباط عاشقانه و خالصانه ی انسان با خداست ـ خود انگیزاننده او به پاسداشت مقررات خدا و رعایت حقوق دیگران است، و این رهاورد و فلسفه دیگر نماز در قران و روایات است.

7. اثر تربیتی و  کمال بخش نماز

با نگاهی به روایات مختلف که در مورد نماز وارد شده به این نکته دست می یابیم که رابطه تنگاتنگی بین قبولی یا عدم قبولی نماز با بعضی از اعمال و رفتار ها وجود دارد که رعایت یا عدم رعایت این اعمال نقش اساسی در رشد اخلاقی و کمال انسان ها یا برعکس سقوط و انحطاط اخلاقی دارند. که ما به تعدادی از این روایات اشاره می نماییم: پیامبر اکرم(ص) فرمود:« نماز میگسار تا چهل روز پذیرفته نمی شود، مگر آنکه توبه نماید»[25] و نیز فرمود:«کسی که غیبت مرد یا زنی درستکار را بکند، خداوند تا چهل روز نماز و روزه اش را نمی پذیرد، مگر آن که فرد مورد غیبت را بیابد و او وی را ببخشد.»[26] و نیز فرمود:«کسی که غذای حرام بخورد، تا چهل شب، نمازش پذیرفته نمی شود، و تا چهل روز دعا و خواسته اش شنیده و برآورده نمی گردد، و هر گوشتی که غذای حرام آن را در پیکرش رویانده است، آتش دوزخ بر آن سزاوارتر است.»[27]ونیز فرمود:”زنی که همسرش را بیازارد، نماز و کارهای نیکش مورد پذیرش خدا واقع نمی شود اگر چه همیشه روزه دار باشد مگر آن که به همسرش یاری رساند و برابر مقررات خوشنودی خاطر او را فراهم آورد.»[28] و از امام علی(ع) روایت کرده اند که فرمود:”خدا نماز کسی را که زکات و حقوق مالی خود را نپردازد، نمی پذیرد»[29] و از امام صادق (ع) روایت کرده اند که:«کسی دروغی را سرهم می کند و به کیفر آن توفیق نماز شب از او سلب می گردد»[30]

با این بیان نماز و نیایش، افزون بر اثر پایندگی و بهداشت روح و اخلاق، اثر اوج دهنده نیز در زندگی انسان خواهد داشت.

8. اثر نماز و نیایش در تقویت روح نظم و انضباط:

ره آورد دیگر نماز آن است که روح نظم و انضباط را ـ که خود یکی از رازهای موفقیت و پیروزی است ـ در گستره جان و کران  تا کران زندگی انسان شکوفا می سازد و او را یاری می کند تا در زندگی و در روابط خود با دیگران بر اساس انضباط مترقی و آزادمنشانه برنامه ریزی و رفتار نماید. چرا که نماز به او می آموزد که باید وقت شناس باشد و در فرصتی مقرر نماز بخواند، و بداند که پیش و پس افتادن و خارج از نظم و انضباط رفتار کردن باعث می شود تا نمازش درست نباشد. افزون بر آن، نماز به او می آموزد که آداب و مقررات دیگر نماز همچون نیت، قیام، تکبیرة الاحرام، قرائت، قنوت، رکوع، سجود، تشهد، تسبیحات اربعه و سلام نماز را باید بر اساس مقررات و ترتیب و پیاپی و بجا انجام دهد، و نه پس و و پیش و نامنظم؛ و این رعایت مقررات و ظرافت ها نیز روح نظم پذیری را در نماز گزار می دمد و رعایت انضباط را شکوفا می سازد و به او یاری می دهد تا در دیگر میدانهای زندگی نظم آزادمنشانه و انضباط محاسبه پذیر را سرلوحه ی کار خویش قرار دهد. تازه این همه، پرتوی از نظم آفرینی نماز و نیایش به صورت فردی است، اما اگر نمازها با در نظر گرفتن شرایط لازم، به جماعت خوانده شود، این رهاورد زندگی ساز چندین و چند برابر می گردد.

امیر مومنان در واپسین لحظه ها و در آخرین پیام خویش، هم به نماز سفارش می کند و هم به اصل مترقی و موفقیت ساز نظم و انضباط آزاد منشانه و می فرماید:«شما و همه فرزندان و خاندانم و هر کسی را که وصیت نامه ام به او می رسد به پروای خدا و نظم و آراستگی در کارها سفارش می کنم»[31]و[32]  علاوه برآثار نماز در تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقی ـ که به مواردی از آن اشاره شد ـ  این عمل عبادی بسیار مهم، آثار تربیتی فراوانی را در میان بندگان بر جای می گذارد که در رشد و تعالی انسان ها بسیار موثر می باشد که عبارتند از: خود سازی، نظافت، رعایت حقوق، انضباط و وقت شناسی، وحدت جهت، ضبط نفس، آرامش جسم و روان، تعظیم خدا و تحقیر غیر خدا، صلح و مسالمت طلبی، زدودن گناهان و. . از مطالبی که بیان شد به این نکته پی می بریم که اگر می خواهیم جامعه ای سالم از هر گونه انحراف و رذایل اخلاقی وناهنجاری های رفتاری داشته باشیم با توجه به کارکرد بسیار موثر و متنوع نماز درخود سازی افراد جامعه و نقش تربیتی این واجب الهی در تربیت ایده آل افراد جامعه براساس رهنمودهای الهی، باید به این فریضه الهی در جامعه بیش تر بها داده شود و با روش های مختلف ارزش واهمیت این واجب الهی در میان اقشار مختلف جامعه تبیین شود تا در پرتو این دستور الهی جامعه ای ایده آل و سالم و خداپسند داشته باشیم.                              

فهرست منابع و مآخذ

1. قرآن کریم.

2. نهج البلاغه.

3. نهج الفصاحة، به کوشش دکتر علی شیروانی،انتشارات دارالفکر، قم، 1386.

4. زمخشری،(محمود بن عمر)،الکشاف، دارالکتاب العربی، بیروت، چاپ اول، 1416ه.ق.

5. شهیدی، جعفر، زندگانی فاطمه زهرا(س)، دفتر نشر اسلامی، چاپ51، 1389.

6. طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ترجمه،محمد باقر موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا.

7. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، مکتبه آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1403ه.ق.

8. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، دار الاسوة للطباعة والنشر، قم،چاپ3، 1422ه.ق

9. کرمی فریدنی، علی، زلال جاری نماز در آیینه قرآن و روایات،انتشارات نسیم انتظار، چاپ اول، 1386،

10. محمد بن الحسن الحر العاملی،وسایل الشیعه،  داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.

11. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ترجمه حمید رضا شیخی، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ نهم، 1387.

12. محمد بن علی بن الحسین بابویه قمی(شیخ صدوق)، شرح توحید صدوق، قاضی سعید قمی، وزارت فرهنگ و ارشاد سلامی،چاپ اول، تهران، 1415ه.ق.

13. محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافی، تحقیق، محمد جواد فقیه، دارالاضواء، بیروت، چاپ اول، 1413ه.ق.

14. موسوی خمینی، روح الله، سر الصلواة، مقدمه و ترجمه سید احمد فهری، انتشارات پیام آزادی،1360.تش دوزخآ

 

 

 

.«الصلاة عمود الدین»  نهج الفصاحة، ص286.[1]

.”.”ان قبلت قبل ما سواها و ان ردّت ردّ ما سواها» ؛ فروع کافی، ج3، ص267، و میزان الحکمة ج6، ص282.[2]

.”انّ المصلی یناجی ربّه» شرح توحید صدوق، قاضی سعید قمی،ص 610.[3]

[4] . اسرار نماز یا معراج السالکین و صلوه العارفین،ص6و7

[5] . عنکبوت/45

[6] . ترجه المیزان، ج16، ص198

[7] . همان،ص199.

[8] . همان، ص200.

[9] .”من لم تنهه صلاته عن الفحشاء والمنکرلم یزدد من الله الا بعدا» میزان الحکمة، ج6،ص277.

[10] .«لا صلوة لمن لم یطع الصلواة و طاعة الصلوة ان تنهی عن الفحشاء والمنکر» میزان الحکمة، ج6، ص277

[11] .”فی رجل یصلی بانهار و یسرق بالیل انّ صلاته لتردعه» میزان الحکمة، ج6، ص277

[12] .«اعلم انّ الصلاة حجزة الله فی الارض، فمن احب ان یعلم ادرک من نفع صلاته فالینظر فان کانت حجزته عن الفواحش والمنکر فانما ادرک من نفعها بقدر ما احتجز» میزان الحکمة، ج6، ص277و288.

[13] .” انما امروا بالصلاة لانّ فی الصلوةالاقرار بالربوبیة و هو صلاح عام لانّ فیه خلع الانداد و القیام بین یدی الجبارجل جلاله بالذل و المسکنة والخضوع والاعتراف والطلب  للاقالة من سالف الذنوب و وضع الوجه علی الارض کل یوم اعظاما لله عز و جل و ان یکون ذاکرا غیر ناس و لا بطر و یکون خاشعا متذللا راغبا طالبا للزیادة فی الدین والدنیا مع ما فیه من الایجاب والمداومة علی ذکر الله عز و جل بالیل والنهار لئلّا ینسی العبد سیده و مدبره و خالقه فیبطر و یطغی و یکون فی ذکره لربه و قیامه بین یدیه زجرا له عن المعاصی و مانعا له عن انواع الفساد»  وسایل الشیعه، ج2، ص8.                                                                                                                                                                                        

[14] . نهج البلاغه، حکمت252

[15] . زندگانی فاطمه زهرا(س) سید جعفر شهیدی، ص 129؛ وسیما و سیره ریحانه پیامبر، ص378. قسمتی از خطبه حضرت زهرا که متن کامل آن در بحار الانوار، ج 29، ص221، چاپ بیروت آمده است.

[16] . :« ا رایتم لو ان نهرا بباب احدکم  یغتسل منه خمس مرّات هل یبقی من درنه من شیء؟ قالوا لا؛ قال فذالک مثل الصلوات الخمس یمحو الله بهنّ الخطایا» میزان الحکمة، ج6، ص280، و  ترجمه نهج الفصاحه، ص623.

[17] .”و ظهورکم ثقیلة من اوزارکم فخفّفوا عنها بطول سجودکم» عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ص296.

[18] .”ان لله ملکا ینادی عند کل صلاه یا بنی آدم! قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی انفسکم فاطفؤها بالصلاة» نهج الفصاحه،ص 136.

[19] .”الصلوة قربان کل تقیّ و...» نهج البلاغه، حکمت136و میزان الحکمة، ج6، ص274.

[20] .”فی الرکوع ادب، و فی السجود قرب...» شرح توحید صدوق، ج1، ص641.

[21] . یوسف/53

[22] . عنکبوت/45

[23] . الکشاف، ج3، ص456؛ مجمع البیان، ج4، ص285.

[24] .”فاما حق الصلاة فان تعلم انّها وفادة الی الله و انّک قائم بین یدی الله فاذا فعلت ذلک کنت خلیقا ان تقوم فیها مقام العبد الذلیل الراغب...» سیری در رساله حقوق، ج1، ص262

[25] .”لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الّا ان یتوب» بحار الانوار، ج8، ص244.

[26] .”من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلاته و لا صیامه اربعین یوما الا ان یغفر له صاحبه» صدوق، جامع الاخبار، فصل غیبت.

[27] .”من اکل لقمة حرام لم تقبل له صلاة اربعین لیلة و لم یستجب له دعوة اربعین صباحا، و کل لحم ینبته الحرام فالنار اولی به» سفینة البحار، ج1، ص102

[28] .” من کان له امراة توذیه لم یقبل الله صلاتها و لا حسنة من عملها حتی تعینه و ترضاه و ان صامت الدهر» وسایل الشیعه، ج14، ص116.

[29] .” لا یقبل الله الصلاة ممن منع الزکاة» بحارالانوار، ج42، ص245.

[30] .”ان الرجل لیکذب الکذبة فتحرم به صلاة اللیل» میزان الحکمه ج5، ص422.

[31] .”اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم» نهج البلاغة، نامه47.

[32] . زلال جاری نماز، علی کریمی فریدنی، ص180.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 6733 کلمه
مولف : حجت الله رجبی
ناشر : همایش ملی نماز و پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی 1394
1395/7/8 ساعت 13:16
کد : 1641
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز,آثار تربیتی نماز,نماز و آسیب‌های اجتماعی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز و تهذیب نفس
آثار اخلاقی و عرفانی نماز
آثار تربیتی نماز
آثار بازدارندگی نماز
نماز و کاهش آسیب های اجتماعی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز