بررسی نسبت میان نماز با سلامت روان

■ بررسی نسبت میان نماز با سلامت روان

بررسی نسبت میان نماز با سلامت روان

چکيده

ارتباط دعا، عبادت و نماز با سلامت روان بحث مهمي است که در مراکز مختلف دنبال مي­شود و دانشمندان طي ساليان اخير توانسته­اند کليدهايي براي دستيابي به اين راز بيابند. هدف اين تحقيقات بيشتر در محور معنوي درماني مي­چرخد و به درستي نقش عبادت در سلامت روان نشان داده مي­شود اما به دلايل اين اثر گذاري توجه کم تري مي­شود. مقاله حاضر هم تلاش مي­کند با پرداختن به مساله،نسبت میان نماز و سلامت روان هم به دلايل اين تاثير اشاره کند و هم به عوامل آن که شايد از جهتي اهميت بيش تري هم داشته باشد. نویسندگان دراین مقاله در دو بخش سعی نموده اند حتی الامکان  دلایل تاثیر گذاری نماز در سلامت روان را مورد بررسی قراردهند. سوالي كه در اين تحقيق ما بدنبال پاسخ به آن هستيم عبارت است از: آيا نماز در سلامت و بهداشت روان نقش دارد؟ روش تحقيق اين اثر توصيفي- تحليلي و روش گردآوري اطلاعات آن مبتني بر پژوهش های کتابخانه­اي است و بر اين اساس سعي شده است از تازه­ترين يافته­‏ها و نظريه­هاي علمي استفاده شود.

 

مقدمه

نماز يکي از واجبات الهي است که  پيرامون فلسفه آن مطالب زيادي مطرح شده است. بدون شک نماز در زندگي انسان تاثير زيادي دارد اما دريافت فلسفه واقعي اين واجب الهي براي انسان امکان ندارد. در ارتباط با تاثير نماز فعاليت هاي زيادي انجام شده است اما زاويه نگاه اين مباحث بيش تر با توجه به نيازهاي مادي انسان است در حالي که نماز قبل از هر چيز يک عمل عبادي است و تاثير آن در زندگي انسان نيز به همين جهت مي باشد. سابقه بررسي اين موضوع به حدود نيم قرن اخير بر مي گردد ولي در دهه اخير با توجه به گرفتاري فزاينده انسان نماز هم به عنوان يک درمان مطرح شده است. نگرش افراد به نماز در اين زمينه مادي است و اين به اصل مساله آسيب جدي وارد مي کند. در اين مورد بهتر است ابتدا به عبادي بودن نماز توجه شود و سپس با توجه به اين نگاه، تاثير آن مورد بررسي قرار گيرد که نويسندگان به سهم خود کوشيده اند اين مسير را طي کنند و شايد اين مقاله به اين دليل کار جديدي در بحث نماز و سلامت روان باشد. برخي از تحقيقات نشان داده است که نماز در بهداشت روان و سلامتي آن نقش دارد، اما دليل آن مشخص نيست. گفته شده است که نماز نوعي ورزش است، يا باعث شادي مي شود و يا به زندگي تحرک مي بخشد و ... برخي به آن نگاه اجتماعي دارند و نماز را از اين طريق همچون نمازهای جماعت و جمعه عاملي براي رسيدن به آرامش مي دانند. به نظر مي رسد که ارزش نماز در عبادي بودن آن است و بايد دلايل ديگري هم براي تاثير گذاري نماز در اين مقوله وجود داشته باشد، در اين جا تلاش مي شود تا نقش نماز و دلايل تاثيرگذاري آن در سلامت روان مورد بررسي قرار گيرد. سوالي كه در اين تحقيق ما بدنبال پاسخ آن هستيم عبارت است از: آيا نماز در سلامت و بهداشت روان نقش دارد؟ روش تحقيق اين اثر توصيفي- تحليلي و روش گردآوري اطلاعات آن مبتني بر پژوهش های کتابخانه­اي است و بر اين اساس سعي شده است از تازه­ترين يافته­‏ها و نظريه­هاي علمي استفاده شود.

 

بخش اول: نماز و سلامت روان

نماز گرچه يک عمل عبادي است، اما بدون شک در ارتقاي سلامت روان نقش سازنده‌اي دارد. کسي که نم از مي‌خواند نسبت به ديگران آرامش بيشتري دارد. تاثير نماز در زندگي انسان يک ادعا و شعار نيست بلکه جدا از آيات، روايات، عقل و خرد انساني، آزمايش‌هاي مختلف علمي هم اين را به اثبات رسانده است. به اين صورت مي‌توان گفت که نقش نماز در سلامت روان نه فقط دليل نقلي دارد که دلايل فراوان علمي و تجربي هم آن را اثبات کرده است.

 

دلايل قرآني

در قرآن آيه‌هاي فراواني در ارتباط با نماز وجود دارد که بخشي مربوط به مقدمات و چگونگي نماز است و برخي به اهميت نماز و ارزش آن اشاره مي‌کند. لذا از نظر قرآن نماز يک عمل عبادي است، زيرا خداوند مي‌فرمايد:”وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ».[1] و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. مشخص است که در اين آيه هدف خلقت پرستش دانسته مي شود، اما بدون شک عبادت منظور در این آيه به نماز و دعا خلاصه نمي‌شود، عبادت در اين آيه عام است و مربوط به اعمال صحيح مي‌شود. زيرا موجودات در زندگي نيازهايي دارند که بايد آنها را به انجام رسانند و زندگي اگر آگاهانه باشد، بخشي از عبادتي است که خدا در آيه آن را منظور کرده است، چراكه نماز و دعا خالص‌ترين وجه بندگي و غايت آن است که موجب ارتباط نزديک خالق و مخلوق مي‌شود.

و در آيه ديگري خداوند چنين بندگان خوب خود را توصيف مي‌نمايد:”رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاِة يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ».[2] مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمى‏دارد و از روزى كه دلها و ديده‏ها در آن زيرورو مى‏شود مى‏هراسند. در واقع اين افراد کساني هستند که با ياد و ذکر خدا ارتباط دايم دارند، و به همين دليل قلب اين افراد مستحکم است. يعني اعتماد به نفس و اطمينان قلبي زيادي دارند، از اين جهت که اين افراد با ايمان کامل خدا را عبادت مي‌کنند و به ذکر، ياد و نام او مشغولند، خداوند نيز در قلب و تمام وجود آنان آرامش حاکم مي‌کند:”الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».[3] ياد خدا آرام مى‏گيرد، آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد.

در حقيقت بازتاب اين آيه اين است که دعا، عبادت، ياد و نام خدا و حتي تلاش براي زندگي آگاهانه موجب مي شود که انسان داراي سلامت روان باشد. کسي که قلب مطمئن دارد ممکن نيست گرفتار استرس، افسردگي، نااميدي، خودکشي، پرخاشگري و. .. شود. در آيه زير نيز اين مساله يادآوري شده و تاکيد شده است که ذکر خدا موجب آرامش دلها مي‌شود:”الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ».[4] همانان كه چون [نام] خدا ياد شود دلهايشان خشيت‏ يابد و [آنان كه] بر هر چه برسرشان آيد صبر پيشه‏گانند و برپا دارندگان نمازند و از آن چه روزيشان داده‏ايم انفاق مى‏كنند.

و يا در آيه ديگري آرامش و سلامت روان را چنين بيان مي‌كند:”إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ».[5] همانا مؤمنان كسانى‏اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مى‏كنند.

علاوه بر آيه 28 سوره رعد يكي از مهم ترين آيات خداوند در قرآن که بشارت دهنده سلامت روان براي افراد خداجو است، آيه 45 سوره عنكبوت است كه خداوند چنين مي‌فرمايد:”اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ». آن چه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى‏دارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى‏داند چه مى‏كنيد. در آيه28 سوره رعد اين صراحت وجود داشت که ياد خدا موجب آرامش انسان است؛ ليكن اين آيه تصريح دارد که نماز به عنوان يک ذکر، انسان را از کارهاي زشت باز مي‌دارد. اين بشارت بزرگي است که در آيه وجود دارد ولي اين بشارت به سادگي به دست نمي‌آيد. افراد براي رسيدن به اين مرحله بايد سرشار از ايمان باشند تا نماز و ذکر و ياد خدا در تمام وجود آنها نفوذ کند.

بر اساس آيات قرآن افرادي که به مرحله انسانيت، آگاهي و شناخت خدا دست پيدا کنند، داراي چنان قدرت و صلابتي مي‌شوند که کسب سلامت روان و پيشگيري از اختلالات روحي و رواني براي آنها به سادگي امکان دارد و حتي مهمتر از آن اين که افراد با ايمان به مرحله‌اي مي‌رسند که فقط از خدا مي‌ترسند و هيچ چيزي يا کسي جز خداوند نمي‌تواند آنان را بترساند:”الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا».[6]همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى‏كنند و از او مى‏ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى‏كند. البته آيات فراواني در قرآن وجود دارد كه خداوند -در برابر آيات زيادي که مردم را به ذکر و عبادت خود فرا مي خواند و به آنان مژده مي دهد که در صورت داشتن ارتباط با خدا مي توانند به نهايت سلامت فکري و روحي دست يابند-يادآوري مي‌کند کسي  که از ياد و نام خدا غافل شود، گرفتار عذاب شديدي مي‌شود که ابتداي آن عبور از خطوط قرمز سلامت روان است. سهم او در اين دنيا استرس، افسردگي و اختلال فکري است و در نهايت همانگونه که در اين دنيا کور بوده است در روز قيامت هم کور محشور خواهد شد:”وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى.».[7] و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏كنيم.

با توجه به آيات فوق: دعا، ذکر و ياد خدا بدون شک مي‌تواند مايه آرامش فکري انسان باشد. اين را نه فقط تجربيات شخصي افراد به عنوان گنجينه زندگي آنان تاييد مي‌کند بلکه آيات قرآن هم بر آنها صراحت زيادي دارد وبر آن صحه می گذارد.

 

دلايل روايي

متاسفانه در شرايط امروزي کم تر کسي به فوايد و آثار نماز توجه مي کند، اما مرور روايت هاي فراواني که در ارتباط با نماز آمده است ما را با چندين واقعيت مهم آشنا مي‌کند که در ادامه به صورت مختصر به آن ها مي پردازيم. لذا احاديث مربوط به نماز را به چندين بخش تقسيم مي‌کنيم.

1- زندگي و عبادت

در قسمت آيات اشاره شد که عبادت فقط نماز خواندن و روزه گرفتن نيست. عبادت زندگي سالم است، کار و تلاش براي خانواده است و عبادت خدمت به مردم و جلب رضايت آنان است. زندگي تلاش براي تامين مخارج خانواده و کمک به مردم است. خداوند در حديث قدسي مي فرمايد:”يا أَحمَدُ إِنَّ العِبادَةَ عَشَرَةُ أَجزاءَ: تِسعَةٌ مِنها طَلَبُ الحَلالِ فَإِذا طَيبتَ مَطعَمَكَ وَمَشرَبَكَ فَأَنتَ فى حِفظى وَكَنَفى.»[8] اى احمد همانا عبادت ده جزء است كه نه جزء آن طلب‏روزى حلال است، پس چون خوراكى و نوشيدنى خود را پاك كردى در پناه و حمايت من هستى. در پرتو زندگي، شکر نعمت که استفاده بهينه از داشته ها و نعمت هاي خداوند است بهترين عبادت محسوب مي شود و کسي که به شکر نعمت مشغول باشد بدون شک گرفتار مشکلات فکري و روحي نخواهد شد، زيرا: لَو كانَ عِندَ اللّه‏ِ عِبادَةٌ تَعَبَّدَ بِها عِبادُهُ المُخلِصُونَ أفضَلَ مِنَ الشُّكرِ عَلى كُلِّ حالٍ لاَءطلَقَ لَفظَهُ فيهِم مِن جَميعِ الخَلقِ بِها فَلمّا لَم يكُن أفضَلَ مِنها خَصَّها مِن بَينِ العِباداتِ وخَصَّ أربابَها، فَقالَ تَعالى”وقَليلٌ مِن عِبادىَ الشَّكُور.»[9]

اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش كنند، هر آينه آن كلمه را درباره همه خلقش به كار مى‏برد، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد و فرمود :”واندكى از بندگان من سپاسگزارند.»

2- خواص نماز

نماز خواص مادي و معنوي بسياري دارد؛ اما به عنوان يک عمل عبادي، خواص معنوي نماز بر خواص مادي آن ترجيح دارد. انسان نمي‌تواند و نبايد به دنبال اين باشد که نماز بخواند تا نفع مادي نصيب او شود. اگر کسي در عبادت به دنبال مادي گرايي باشد، گرفتار نوعي شرک شده است و نمي تواند خود را يک فرد با ايمان بداند. هدف عبادت جلب محبت خدا و رضايت او است و اساس سلامت هم به همين بستگي دارد. اگر انسان رضايت خالق را داشته باشد خود به خود به رضايت مخلوق دست مي يابد و اين اساس و ريشه دستيابي به سلامت روان است که طبق احاديث ذيل مي توان در نماز به آن دست يافت. رسول اكرم (صلى الله عليه و آله):”لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ.»[10] امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند.

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله)مي فرمايند :« اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَير.»[11]“نماز كليد همه خوبي هاست.»

امام على عليه السلام نيز مي فرمايد :«لَو يعلَمُ المُصَلّى ما يغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجود.»[12] اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.

3- دوري از گرفتاري و ناراحتي

از حديث زير بر مي آيد که سلامتي روان اهميت حياتي در زندگي بشر دارد و آرامش روحي يکي از جنبه هاي مهم نماز به شمار مي رود. نماز نه فقط موجب رفع ناراحتي در دنياست که نقش حياتي در امور اخروي دارد.

پيامبر اكرم(ص):”بنده اي نيست كه به وقت هاي نماز و جاهاي خورشيد اهميت بدهد، مگر اين كه من سه چيز را براي او ضمانت مي كنم: برطرف شدن گرفتاري ها و ناراحتي ها، آسايش و خوشي به هنگام مردن و نجات از آتش.»[13]

امام محمد باقر(ع):”هر كس نماز واجب را در حالي كه عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه اي كه چيزي ديگر را بر آن ترجيح ندهد، خداوند براي وي برائت از جهنم مي نويسد كه او را عذاب نكند، و كسي كه درغير وقتش به جا آورد در حالي كه چيزي ديگر را بر آن ترجيح دهد، خداوند مي تواند او را ببخشد يا عذابش كند.»[14]

4- دوري از بلاهاي آسماني

انسان از زمان تولد تا زمان مرگ هميشه نگران و گرفتار آسماني بوده است که روي سر او قرار دارد. انسان ابتدايي آسمان را عامل مشکلات خود مي دانست که روزها روشن مي شد و شب ها تاريک و برف، باران، تگرگ و. .. از آن بر زمين مي باريد. خشکي، قحطي، سيل، خرابي و. .. نيز زير سر آسمان بود. طبيعي است چنين چيزي هميشه مي تواند مايه دردسر و نگراني باشد و اگر وسيله براي دور ماندن از خطرات آن به دست آيد، بخش عمده اي از عوامل مشکلات روحي و رواني خود به خود از بين خواهد رفت و نماز مي تواند در اين زمينه عامل آرامش باشد. پيامبر خدا(ص):”هنگامي كه خداوند از آسمان آفتي بفرستد، سه گروه از آن، در امان مي مانند: حاملان قرآن، رعايت كنندگان خورشيد يعني كساني كه وقت هاي نماز را محافظت مي كنند و كساني كه مساجد را آباد مي نمايند.»[15]

5- خشنودي خداوند

اگر بخش مادي زندگي خوردن و خوابيدن باشد، بخش معنوي آن کسب رضايت خدايي است که جهان را در اختيار دارد. اعمال عبادي هم براي رسيدن به چنين چيزي است، يعني کسب رضايت خداوند و نماز بهترين روش براي به دست آوردن خشنودي خداوند است. اگر انسان بتواند رضايت يگانه معبود خود را به دست آورد، بدون شک به يگانه عامل آرامش رواني و سلامت روان دست يافته است.

امام صادق(ع) مي‌فرمايند:”  نماز اول وقت، خشنودي خداست و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمي باشد مگر از جهت گناه و در مقابل، تأخير نماز موجب خشم خداست چرا كه پيامبر اكرم(ص) به حضرت علي(ع) فرمودند: نماز را با وضوي كامل و شاداب در وقتش به جاي آور كه تأخير انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است.»[16]

6- نماز و انسان گونه بودن

در بالا به نکات مهمي اشاره شد که در نماز وجود دارد اما آيا هرکسي که نماز خواند مي تواند تصور کند که محبت خدا را جلب کرده است؟ اگر چنين باشد پس چرا افراد انساني نماز خوان، چنين در باتلاق مشکلات گرفتارند؟ مشکلات افراد نشان مي دهد نماز اين افراد گرفتار چالش هاي بزرگ است. براي فهم اين مساله بايد مقياس زير را به کار ببريم، اگر ديديم با خواندن نماز روز به روز آدم تر و مفيدتر مي شويم، مي توانيم بفهميم که نمازمان خاصيتي داشته است اما اگر همچنان در جاي خود مانديم و يا عقب تر رفتيم واضح است که نماز مان نماز نبوده است. امام جعفر صادق (ع):”هرکس مي خواهد بداند نمازش قبول شده يا خير، بايد دقت و ملاحظه به حال خود کند و ببيند نمازش او را از منکر و فحشاء باز داشته است يا نه، به نسبتي که او را از اعمال ناشايسته منع کرده باشد همان اندازه نمازش قبول پيشگاه خداوند واقع گرديده است.»[17] در ارتباط با نماز فرق مختلف اسلامي روايات زيادي نقل کرده اند که تمام آن ها در يک چيز اشتراک دارند و آن تاثير نماز در سرنوشت معنوي و مادي انسان است. روايات ديني عمق و عرض زيادي دارد که اشاره به تمام آن ها در اين اثر امکان ندارد و موارد بالا به عنوان مشت نمونه خروار شرايطي را ترسيم مي کند که انسان در پرتو آن مي تواند زندگي بهتري داشته باشد. اين زندگي ممکن است به تصور انسان ها با ماديات تامين شود اما وجود اختلالات فکري مانع خوشبختي انسان خواهد شد و در اين حال فقط معنويت است که زندگي افراد را دگرگون خواهد ساخت.

 

دلايل عقلي

از نظر عقل، افراد و عناصر انساني به گروه هاي مختلفي تقسيم مي شوند اما در جامعه آدم هايي مورد تحسين قرار مي گيرند که در امور زندگي ثابت قدم هستند. تجربه زندگي بشر هم ثابت کرده است افرادي که به خدا ايمان دارند، داراي رفتار مطلوب فردي و اجتماعي مي باشند. زندگي سالم تري دارند و هدفمندانه زندگي مي کنند. طبيعي است که همين افراد (پيرو هر ديني که باشند) نماز و نيايش به جاي مي آورند و زماني از فرصت هاي خود را به عبادت اختصاص مي دهند. در ميان پيروان اديان، کساني که عبادت مي کنند و يا نماز مي خوانند، يا به عبادت و خواندن نماز عادت کرده اند که نماز و عبادت آن ها در اين صورت ارزش عملي کمي دارد و اين نوع عبادت نقشي زيادي در سلامت روان افراد ندارد. و برخي از افراد عمل عبادي را آگاهانه و با خضوع و خشوع انجام مي دهند. کساني که به عبادت و نماز اعتقاد دارند بدون شک به خدا، پيامبران الهي و دستورات آن ها هم ايمان دارند. اين افراد يقين دارند که نماز يک اصل مسلم ديني است و خداوند به انجام آن فرمان داده است و چون نماز يکي از فرمان هاي  الهي است به عنوان يک عمل ديني خود را ملزم به اجراي آن مي دانند.

انسان معتقد از آن جا که باور الهي دارد، عبادت و نماز او انجام فرمان مستقيم خداوند است و چون او براي عبادت آماده مي شود، خود را براي ديدار و ملاقات با خدا آماده مي کند. براي نمونه يک مسلمان وقتي که نماز مي خواند هر روز 5 مرتبه کلمات الهي را تکرار کرده و آن ها را زمزمه مي کند. او خدا را حمد مي کند:”الحمد لله رب العالمين» و او را مالک دو جهان مي داند:”مالک يوم الدين»، و فقط او را مي پرستد و از او کمک مي جويد:”اياک نعبد و اياک نستعين» و کسي که با تمام وجود به خداي بزرگ ايمان داشته باشد و همه چيز را تحت قدرت او بداند، بدون شک از جهت روحي و رواني در بهترين وضعيت قرار خواهد داشت. کسي که ايمان داشته باشد و به اعتقاد و عقايد خود استوار باشد، دليلي براي نگراني ندارد. زيرا امروزه همه مي دانند که افراد ثابت قدم و کساني که انگيزه بيشتر و بهتري براي زندگي، خدمت به مردم و ارتباط با ديگران دارند، آدم هاي معتقدي هستند که به خداي خود و توانایي هایشان ايمان دارند. اين افراد در صحت فعاليت ها، عقايد، اعمال، رفتار، اصول و اهداف خود هيچگاه دچار ترديد نمي شوند و اين نشانه سلامت روحي و جسمي آنان است که نتيجه ايمان آن ها به خداوند است. آدم هاي نگران و مضطرب کساني اند که افکار مسمومي داشته و عقيده ثابتي ندارند.

به صورت طبيعي اگر اعمال افراد معتقد به خدا و افراد بي دين مورد قضاوت بي طرفانه عقل قرار گيرد، بدون شک عقل رفتار و عمل دين داران را تحسين کرده و عمل عبادي آن ها را موجب سلامت روان مي داند. زيرا دين انگيزه انسان را تقويت کرده و او را براي مبارزه زندگي آماده مي کند. به همين دليل است که در جامعه انساني کم تر کسي وجود دارد که به خدا اعتقاد نداشته باشد، اعتقاد به خدا از نظر فکري و عقلي در حدي ضرورت دارد که فاسد ترين، جاني ترين و آدم کش هاي جهان هم در مواجهه با خلوت خود و يا افکار عمومي، خود را معتقد و”خدا شناس» مي دانند و بر آن اصرار مي کنند.

 

دلايل علمي

روان شناسي از آن جا که يک علم کاملا تجربي است در ابتدا نگاه بدبينانه اي به دين داشته است اما به مرور زمان و با تجربيات گوناگون دريافته است که دين در بهبود اختلالات رواني تاثير زيادي دارد و با توجه به اين تجربه ها و آزمايش ها، امروزه نسبت به باورهاي مذهبي رفتار خوشبينانه اي وجود دارد.[18]  بررسي بر روي تاثير مذهب و آثار آن روي بيماران رواني و افراد مختل در قرن 20 آغاز شد[19] و مشخص شد که ايمان مذهبي تاثير زيادي در دوري از خودکشي دارد.[20]  مطالعات انجام شده در ارتباط با رابطه مذهب و افسردگي نشان داده است که گرايش مذهبي موجب کاهش افسردگي شده و مذهب به منفي شدن روند افسردگي کمک مي کند.[21] در اين رابطه آزمايش هاي زيادي انجام شده است. در سال هاي اخير افراد مختلف و مراکز علمي و بيمارستاني براي رسيدن به اهداف خود و يا تکميل طرح ها و مطالعات خود، تحقيقات بسياري انجام داده اند که برخي از آن ها شامل موارد خاصي است و اعمال خاص مذهبي را مورد آزمايش قرار مي دهد، اما در کل يافته هاي دانشمندان به تاثير گرايش هاي ديني در سلامت رواني افراد تاکيد زيادي دارد. تاثير دين نه فقط شامل اديان توحيدي که شامل اديان هندي نيز مي شود. اين نشان مي دهد که معنويت در زندگي نقش اساسي دارد و انسان بدون گرايش معنوي نمي تواند آدم سالم باشد. در ذيل به برخي از يافته هاي علمي اشاره مي شود: چامبربانيند و همكاران (1987) طى مطالعه اى به اين نتيجه رسيدند كه بين دين دار بودن، معنى دارى زندگى و سلامت روانى ارتباط معنى دارى وجود دارد.[22]

در يك مطالعه كه در آن 836  بزرگ سال با ميانگين 4/73 سال شركت داشتند روشن شد كه بين سه شاخص دين دار بودن (فعاليت هاى مذهبى غير سازمان يافته، فعاليت هاى دينى سازمان يافته و دين دار بودن درونى) و روحيه داشتن و دل گرمى به زندگى همبستگى مثبتى وجود دارد. به ويژه ميان دين دار بودن درونى و فعاليت هاى دينى سازمان يافته با دل گرمى به زندگى همبستگى مثبتى وجود دارد.[23]  مكين توش (1992) نقش دين را در سازگارى افراد با يك رويداد منفى زندگى بررسى كرد. او با 124 پدر و مادرى كه كودك خود را به علت سندرم مرگ ناگهانى از دست داده بودند مصاحبه كرده و دريافت كه متدين بودن با معنى يافتن مرگ ارتباط مثبتى دارند. به علاوه متدين بودن با افزايش سلامت روانى و كاهش ناراحتى در بين والدين طى 18 ماه پس از مرگ كودكانشان، ارتباط داشت. كونينگ و همكاران (1988) دريافتند كه افرادى كه هميشه از مقابله هاى دينى استفاده مى كردند نسبت به افرادى كه كمتر و گاهى از اين مقابله ها استفاده مى كردند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روان شناختى، نمرات بالاترى كسب كردند.[24]

پژوهش هاى ديگرى نيز در مورد رابطه بين مقابله هاى دينى و سلامت روان انجام شده است كه بر وجود رابطه اى مثبت بين مقابله هاى دينى و سلامت روانى صحه گذارده اند.[25] پژوهش هاى مربوط به اثربخشى باورهاى دينى در مبتلايان به اختلالات روان پزشكى نيز بسيار زياد است. به ويژه در درمان و بهبود نشانه ها در مبتلايان به اختلالات اضطرابى و افسردگى. هم چنين سوگ ناشى از فقدان ها و از دست دادن عزيزان و اختلالات روان تنى، اختلالات شخصيتى و اختلالات روانى جنسى، با استفاده از درمان هاى دينى به نحو بارزى مؤثر شناخته شده اند. پژوهش ها نشان مى دهند كه افزون بر تأثيرات مثبت ايمان به خداوند و باور به قدرت او در درمان بيمارى هاى جسمى و روانى، تأثير مراسم ويژه در درمان مذهبى داراى اهميت است.[26]

گريفيث و همكارانش در دو پژوهش گسترده دست آوردهاى درمان جويى دينى را در كسانى كه مدت ها از رفتارهاى پرخاشگرانه، اضطراب، افسردگى و دردهاى مزمن جسمانى شكايت داشته اند، بسيار چشم گير گزارش كرده اند. در پى گيرى هاى بعدى، درمان جويان احساس بهبودى خلق، آرامش، افزايش عزت نفس، افزايش قدرت تصميم گيرى و از ميان رفتن دردهاى مزمن بدنى را از جمله دست آوردهاى درمان دانسته اند.[27] در شش بررسى كه پيرامون چگونگى بهبودى بيمارى انجام گرفته، نشان داده شده كه عمل كرد روانى افراد به دنبال شركت در مراسم مذهبى بهبود يافته است؛ براى نمونه، چو و كلين (1985) گزارش نموده اند كه مدت بسترى بيماران اسكيزوفرنيكى كه به كليسا مى رفتند، به مراتب كمتر از گروه كنترل بوده است. هم چنين بر پايه تحقيقات ديگرى، شركت در مراسم مذهبى باعث پايين آمدن نشانه هاى مرض روانى به طور معنى دار شده است.[28]

 

بخش دوم: عوامل تاثير گذاري نماز در سلامت روان

شکي وجود ندارد که نماز در سلامت روحي و رواني انسان نقش دارد و دانشمندان هم اين مساله را تاييد کرده اند؛ اما عوامل و چگونگي اين تاثير کم تر مورد توجه قرار گرفته است. اين مساله عوامل مختلفي دارد که مهم ترين آن نياز انسان ها به تاثير نماز در زندگي و سلامتي است، زيرا آن چه که مورد نياز افراد است، راه، روش و يا وسيله ي است که منجر به رسيدن به مقصد شود و معمولا چگونگي تاثير رسيدن به مقصد اهميتي ندارد. در واقع تاثير نماز در جسم به واسطه تاثير آن در روح و روان انسان هاست و به احتمال قوي نماز نقش مستقيم در جسم افراد ندارد. در نماز ويژگي هايي وجود دارد که روح انسان را درگير کرده و در آن تاثير مي‌گذارد. سلامتي، بهبودي، شفا يافتن و بهتر شدن جسم در اثر استمرار نماز برخاسته از خواص معنوي اين نوع عبادت است که بر اساس يافته‌هاي علمي در انواع و اقسام عبادت‌ها وجود دارد و بهره وري صحيح از اين عامل نتيجه بسيار خوبي مي‌تواند در زندگي انسان ها داشته باشد.

 

تکرار و تلقين

تلقين را مي توان اينگونه تعريف کرد، پذيرش يک فکر يا يک باور بدون چرايي. در تلقين، سوژه بدون اينکه در مورد القائات انجام شده چون و چرا کند آنرا مي پذيرد. رابطه تلقين و پذيرش آن شبيه رابطه بين عاشق و معشوق است. عاشق دستورات معشوق خود را بي چون و چرا مي پذيرد و اجرا مي کند که نمونه هاي آن را در داستانها و افسانه هاي عشقي شنيده ايم. قرآن کريم مي فرمايد:”و ان تجهر بالقول فانّه يعلم السّرّ و أخفي».[29] اگر گفته آشکاري بگويي او به اسرار و آن چه پنهان مي شود آگاه است.

از  امامان معصوم(علیهم السلام)در تفسير اين آيه شريفه آمده است:”السّرّ ما اخفيته في نفسک و أخفي ما خطر ببالک ثمّ أنسيته».”سرّ»، چيزي است که در نفس خود پوشيده مي‌داري و”اخفي»، موضوعي است که به ذهنت آمده سپس آن را به فراموشي سپرده‌اي.[30]

 

نماز، تکرار و تلقين

با توجه به مطالب گذشته مي توان گفت که که يکي از مهم ترين عوامل تاثير گذار در نماز، استفاده از روش تکرار و تلقين است. نماز عبادت است و يک مسلمان بايد هر روز 5 مرتبه روي به درگاه خداوند ببرد. هرروز بايد چندین مرتبه اذکار نماز را با توجه تکرار کند و توجه داشته باشد که آن چه بر زبانش جاري مي شود کلماتي است که از جانب پروردگارش بر او القاء شده است. «الله اکبر» خدا بزرگ است. اين جمله به ظاهر ساده، در نماز کاربرد زيادي دارد و هر مسلمان به کرات آن را تکرار مي کند و اگر انسان به مفهوم آن توجه داشته باشد، بدون شک لحظه به لحظه بايد تغيير کند، چرا که تحت حمايت خداي بزرگ قرار دارد.

 

نماز، ارتباط با خدا

اشاره شد که تلقين يکي از روش هاي رسيدن به باورهاي ذهني است و افکار يا جمله هاي مورد تلقين اهميتي در ماندگار شدن آن ندارد. انسان مي تواند يک خيال واهي را با تجسم کردن و تلقين کردن به يک مساله مهم ذهني تبديل کند. وقتي که مغز انسان داراي چنين قدرتي باشد، استفاده از قدرت الهي مي تواند به راحتي آن را متحول کند. وقتي انسان به عبادت روي آورد، نماز بخواند، ذکر و ياد خدا را در ذهن داشته باشد که همه براي جلب رضايت خالق بزرگ است و به دستور او براي ارتباط و نزديکي با معبود مورد استفاه قرار مي گيرد، تمام وجود انسان تغيير مي کند. زندگي متحول مي شود و انگيزه افراد دگرگون مي شود. يکي از مهم ترين عوامل تاثير گذاري نماز و نقش آن در سلامت فرد و جامعه، رابطه متقابلي است که با خواندن نماز بين خالق و مخلوق ايجاد مي شود. اين رابطه چيز جديدي نيست. انسان از زمان تولد و از دوره اوليه نياز به چنين رابطه اي یعنی حس پرستش را احساس مي کرد که مسلمانان به اين نياز”فطري طلبي» گويند و دانشمندان آن را براي دوري از اوهام، ترس ها و خيالات شبانه و روزانه دانسته اند، هرچه که باشد انسان از همان ابتداي خلقت نياز خود را به يک نيروي بزرگ و قوي نشان داده است.

اگر اين باور تقويت شود که نماز ارتباط با خداست و روي اين نکته  مهم سرمايه گذاري شود، نماز بهتر از  هر وسيله ديگر مي تواند در سلامتي و دور ماندن افراد از مشکلات رواني نقش داشته باشد. بهتر است بگوييم اگر خدا باوري انسان قوي باشد سخت ترين مسايل دنيا هم نمي تواند کمر آن ها را خم کند. در اين صورت انسان داراي قدرت بزرگي شده و مي تواند به تنهايي با تمام مشکلات مبارزه کند. جنبه ارتباطي بودن نماز و نقش آن در سلامتي روان اهميت زيادي دارد. توجه افراد به نماز حتي اگر از روي عادت باشد، نتيجه اي براي افراد در پي دارد اما اگر نماز با آگاهي و براي ارتباط با خدا باشد در زندگي انسان معجزه خواهد شد، زيرا خداوند در سوره عصر مي فرمايد:”والعصر ان الانسان لفي خسر، الاالذين آمنوا و عملوا الصالحات. ..»[31] همچنين مي فرمايد:”إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.»[32] در حقيقت، كسانى كه [به اسلام‏] ايمان آورده، و كسانى كه يهودى شده‏اند، و ترسايان و صابئان، هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد، پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بر آنان است، و نه اندوهناك خواهند شد.

يا در آيه ديگري مي‌‌فرمايد:”إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.»[33] كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و نماز بر پا داشته و زكات داده‏اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند. هم چنين خداوند پيامبران را بشارت دهنده خوانده و مي‌فرمايد:”وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلينَ إِلاَّ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.»[34] و ما پيامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى‏فرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و نيكوكارى كنند بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نخواهند شد.

 

نماز و ايمان به خداوند

ايمان مبحث مهمي است که موجب خواندن نماز مي شود. اگر ايمان باشد نماز خوانده مي شود و مي تواند در جامعه نقش داشته باشد و افراد را از استرس دور نگهدارد. بررسي آثار ايمان که نقش فراوان در شخصيت، رفتار و اعمال انسان دارد، به فهم نقش نماز هم کمک مي کند. ايمان نقش مهم در عرصه زندگي دارد و اعمال انسان در گرو ايمان اوست، زيرا در قرآن وقتي از افراد مومن ياد مي شود، عمل آن ها با ايمان گره مي خورد:”الذين آمنوا و عملوا الصالحات. ..»[35] ارزش هر عمل به اندازه ايمان است و ايمان قوي موجب قبولي عبادات و سلامت روحي و رواني.  تاثير نماز هم با ايمان ارتباط دارد و بدون شک کسي که ايماني نداشته باشد عبادت، دعا و نماز او هم ارزشي ندارد و نمي تواند براي سلامتي او مفيد باشد، بنابر اين ايمان که نوعي باور است مهم ترين عامل تاثير گذاري نماز در سلامت روحي، فکري و جسمي انسان مي باشد. به همين دليل فهم ايمان و تاثير آن در زندگي ارزش زيادي دارد.

خوشنودي خداوند از بنده اش و جلب توجه محبوب ارزش بسياري دارد که در نگاه يک عاشق هيچ چيزي نمي تواند با آن برابري کند و اين همان پاداش عظيمي است که در قبال اعمال خوب دنيايي نصيب افراد با ايمان مي شود. خداوند مي فرمايد:”فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ في‏ رَحْمَتِهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبينُ».[36] و امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت خويش داخل مى‏گرداند. اين همان كاميابى آشكار است.

 

ايمان و آرامش رفتاري

رسيدن به ايمان بزرگ ترين و مهم ترين عامل آرامش روحي و رواني بوده و به همين دليل باعث مي شود که انسان در زندگي و رفتار خود آرامشش را حفظ کند. کسي که ايمان دارد، مي داند که رفتارهاي خشن و بيهوده، فرار از واقعيت و ترس از مشکلات در زندگي نمي تواند به نفع انسان باشد و نقشي در بهبود روابط و ترميم وضعيت انسان نخواهد داشت. انسان فقط با آرامش به اهداف و خواسته هاي خود مي رسد و اين در صورتي ممکن است که انسان بتواند در هر شرايط و خصوصا در بحران هاي زندگي آرامش خود را حفظ کرده و با مسايل طبيعي رفتار کند و اين فقط در پرتو ايمان به دست مي آيد. انسان زماني موفق مي شود که در برابر حوادث زندگي و مشکلات موجود آرام بوده و آرامش خود را حفظ کند که به خدا ايمان داشته باشد و آنکه به خدا ايمان دارد جز از خدا نمي هراسد.

 

نقش ايمان در روح و روان انسان

بر اساس يافته‌هاي جديد ايمان و باورهاي ديني تاثير زيادي در روح و روان انسان داشته و ايمان واقعي موجب آرامش، آسايش و راحتي افراد مي شود. تجربه نشان داده افرادي که داراي ايمان قوي باشند قدرت روحي زيادي داشته و به راحتي با مسايل کنار آمده و با مشکلات مبارزه مي کنند. افراد با ايمان کم تر گرفتار بيماري ها و مشکلات روحي و رواني شده و راحت تر با اختلالات و مصايب زندگي دست و پنجه نرم مي کنند و به همين دليل هميشه از روحيه بالایی بر خوردار بوده و به صورت طبيعي آرام تر مي باشند. برخي از آثار ايمان عبارت است از:

الف: ايمان و آرامش در زندگي

در قرآن کريم آيات زيادي وجود دارد که نشانه سعادت و خوشبختي کساني است که به خدا ايمان داشته و اهل عمل به آموزه هاي ديني مي باشند. افرادي که چنين باوري داشته و با ايمان به خدا در زندگي خود راه صحيح را در پيش گرفته و بر اساس آموزه هاي ديني زندگي مي کنند، اهل نجات بوده و گذشته از آن در دنيا نيز هيچگونه ناراحتي و نگراني ندارند، چنآن چه خداوند فرموده است:”إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.»[37] در حقيقت، كسانى كه [به اسلام‏] ايمان آورده، و كسانى كه يهودى شده‏اند، و ترسايان و صابئان، هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد، پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بيمى بر آنان است، و نه اندوهناك خواهند شد.

يا در آيه ديگري چنين مي‌فرمايد:”الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.» همان كسانى كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد.

همچنين در آيه 4 سوره فتح خداوند مي‌فرمايد:”هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّكينَةَ في‏ قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً مَعَ إيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً.» اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند و سپاهيان آسمانها و زمين از آنِ خداست، و خدا همواره داناى سنجيده‏كار است.

ب: ايمان و تقويت اميد به زندگي و سلامتي

بررسي‌هاي باليني ثابت کرده است که افراد ديندار و با ايمان نسبت به ديگران به مراتب اميد بيشتري به زندگي دارند و اين برخاسته از نقش انکار ناپذير ايمان در زندگي انسان است.

در حقيقت اين نوع رفتار و اعمال باعث تقويت روحيه انساني شده و انسان را به زندگي و آينده اميدوار مي کند. خداوند مي فرمايد:” وَهُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُّتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِن طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِّنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انظُرُواْ إِلِى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ.» و اوست كسى كه از آسمان، آبى فرود آورد؛ پس به وسيله آن از هر گونه گياه برآورديم، و از آن [گياه‏] جوانه سبزى خارج ساختيم كه از آن، دانه‏هاى متراكمى برمى‏آوريم. و از شكوفه درخت خرما خوشه‏هايى است نزديك به هم. و [نيز] باغهايى از انگور و زيتون و انار -همانند و غير همانند- خارج نموديم. به ميوه آن چون ثمر دَهَد و به [طرز] رسيدنش بنگريد. قطعاً در اينها براى مردمى كه ايمان مى‏آورند نشانه‏هاست.سلامتي مهمترين رکن زندگي انسان است که باعث مي شود تا آدمي به خوبي فکر کند، بينديشد، تصميم گرفته و اجرا کند. سلامتي در واقع همان حيات و زندگي انسان است. سلامتي هم شامل وجود فيزيکي و جسمي انسان است و هم شامل وجود معنوي و روحاني افراد که در تمام وجود و شخصيت فيزيکي انسان جريان دارد. با توجه به نقش ايمان در زندگي معنوي انسان، ايمان و باورهاي ديني تاثير زيادي در سلامتي جسمي افراد دارد. توجه به اصول و آموزه هاي ديني و رعايت آن ها باعث مي شود که افراد انساني از عوامل مهم بيماري زا دور مانده و سلامتي آنان کم تر مورد تهديد قرار گيرد. زيرا در آموزه ها و دستورات ديني اصول و دستوراتي براي مراقبت از جسم وجود دارد که از طرفي امروزه علم پزشکي نيز بر آن تاکيد و اصرار دارد و از طرف ديگر با وجود تحول در علوم جديد، هيچ نظريه پزشکي با اين نوع اصول و آموزه ها تضادي ندارد و اين نشانه اهميت و ارزش دستورات و تعاليم ارزشمند ديني مي باشد؛ برخي از آياتي كه به نقش ايمان در سلامت جسم و روح و روان انسان تاثير گزار است اشاره مي‌نماييم.

ايمان و دوري از آلاينده‌ها[38]

ايمان و دوري از شيطان[39]

ايمان و دوري از خودکشي[40]

نقش ايمان در ثبات رفتاري[41]

ثبات رفتاري يک نقش دنيايي است که نتايج حياتي در زندگي اخروي انسان نيز دارد و به همين دليل مي توان گفت که اين نقش مهم نه فقط زندگي انسان که تمام وجود او را دگرگون مي کند. ثبات رفتاري گرچه عمل رفتاري است اما اين عمل برخاسته از روح، روان، جسم و شخصيت انسان است. زيرا زماني مي توان گفت يک انسان به ثبات رسيده که آن فرد در زندگي کاملا به تعادل دست يافته باشد و کسي که به تعادل دست يابد انساني است که شرايط زماني، مکاني، تغيير موقعيت ها و شرايط نمي تواند شخصيت او را تغيير دهد.

البته در سخنان بزرگان ديني نيز، تعريف‌هاي گوناگون‌ و علايم مختلفي براي ايمان و تاثير آن بيان شده است كه براي نمونه چند مورد نقل مي شود: امام صادق‌(ع‌):”ايمان بنده اي كامل نمي‌شود مگر با سه چيز: آگاه شدن به مسايل ديني‌، ميانه روي در زندگي‌ و استقامت در سختي ها.»[42] امام باقر(ع‌):”مومن از كوه محكم‌تر است‌، زيرا از كوه چيزي جدا مي‌شود ولي از مومن چيزي گرفته نمي‌شود.»[43] امام علي‌(ع‌):”شخص با ايمان در راه هدفهاي خوب خود به بهترين صورت پايداري مي‌كند.»[44]

ج: ايمان و تسلط بر خود

رفتار سالم و داشتن تعادل نشانه سلامت روح و روان انسان است و در ارزيابي ها و بررسي هاي سلامت روان، اندازه گيري تعادل يک مساله مهم تلقي شده و روان شناسان آن را معيار بسيار مناسبي براي تشخيص سلامتي مي دانند. تعادل در انسان و شخصيت او زماني به دست مي آيد که انسان بر خود مسلط باشد، زيرا تسلط بر خود بزرگ ترين نعمت زندگي و مهم ترين راز بقا و حيات انسان است. گرچه امروزه گفته مي شود که تسلط بر خود با تمرين و ممارست به دست مي آيد ولي بهترين روش براي رسيدن به تعادل ايمان به خدا و حفظ ارتباط و پيوند معنوي با پروردگار متعال است. زيرا فرصت ارتباط با خدا و ايمان به او باعث مي شود که انسان بدون نگراني بر خود مسلط شده و در تمام امور زندگي به آرامش، آسايش و تعادل دست يابد،و این مهم راانسان در نماز و نیایش با خالق هستی کاملا احساس می کند و به آرامش  واقعی می رسد.

 

نتيجه گيري

با عنايت به مطالب ذكر شده بايد اذعان كرد:  نماز به عنوان يکي از بهترين راه هاي نزديکي به خدا نقش زيادي در سلامت روان دارد. نماز مي تواند سرنوشت انسان را تغيير داده و او را از مشکلات فکري و روحي نجات بدهد. امروزه بدبين ترين افراد هم به معجزه معنوي اعتقاد داشته و در اين زمينه ترديد کمي دارند. در حقيقت امروزه بسياري از متفكران و روانكاوان جهان به نقش مثبت و سازنده نيايش و مذهب در پيشبرد وضع اجتماعي و فردي اعتراف دارند و بر اين باورند كه نماز و نيايش و مراسم مذهبي آرام بخش روح و روان انسان ها و پايان بخش اضطراب و دلگيري ها است. هاسیلوپ می گوید:مهم ترین عامل خواب آرام بخش که من در طول سال های متمادی به آن پی برده ام همین نماز است.

دکتر"کراز" در مدرسه بهداشت دانشگاه میشیگان رابطه بین دین و عزت نفس را در یک نمونه بزرگ مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید:که اشخاصی در مقابله با مشکلات،شدیدا متکی به دین  واجرای عبادت بودندسطوح بالایی از عزت نفس را نشان می دادند. براين اساس نماز بر خلاف سایر  برنامه‌هاي معنوي، يک امر ديني است با شرايط خاص که انجام آن بدون مقدمات خودش امکان ندارد، تاثير نماز هم صرفا به دليل معنوي بودن آن نمي باشد، تاثير نماز که امروزه با دلايل گوناگون اثبات شده است، به اين دلایلی مي باشد که مهم ترین آنها عبارتند از:

الف: نماز يک دستور الهي است.

ب: نماز پيوند بين انسان و خداست.

ج: نماز باعث تمرکز فکر و تقویت حافظه می شود.

د: نماز باعث ایجاد  نظم و عزت نفس انسان می شود.

ه: نماز سلامت تن و روان آدمی را تضمین می کند.

ی: بین نماز و بهداشت روان رابطه مستقیم وجود دارد.

 

راهكار و پيشنهاد

1.تفسیرآياتي كه نقش و تاثير نماز بر سلامت روان را بیان می کنند در مساجد،مدارس،دانشگاه ها و صدا وسیما.

2.جدي گرفتن امر نماز، و و هزینه کردن برای آگاهی مردم و فهماندن  اهمیت نماز به افراد در راستای  ترغیب آنان.

3.درک این مهم توسط  افراد جامعه که نماز اگر نماز واقعي باشد و تاثير واقعي داشته باشد، سلامت جسم و روح را تضمين مي‌كندو آحاد افراد جامعه را به نماز ترغیب می کند.

4.تشکیل سمینارها و همایش  هادر ارتباط با نماز و انتشار مقالات وکتاب های مفید در این زمینه.

5. انتشار مطالب و مقالات علمی و پژوهشی درباره نماز و ارتباط آن با بهداشت و سلامت روان در فضای مجازی.

6.ترویج فرهنگ نماز در بین نسل جوان دانش آموز و دانشجو در مدارس و دانشگاه و تکیه برعملگرایی بجای شعار گرایی.

7. ساخت فیلم و سریال و پویا نمایی برای کودکان و نشان دادن الگوها در ارتباط با نماز و سلامت روان.

 8.ارائه تحقیقات  پژوهشی با تهیه پرسشنامه های معتبر و داده های آماری در این ارتباط در مراکز آموزشی  و درمانی و تجزیه و تحلیل آن وتبیین بازخورد آن در جامعه.

9.آموزش نمازدر سنین کودکی در مهد ها،پیش  دبستانی و دبستان هاو بررسی نوع ارتباط آنها با همسالان

10. بررسی میزان شیوع اضطراب،نگرانی،دلشوره،ترس و افسردگی و ناآرامی های روحی افرادی که نماز نمی خوانند با افرادی که نمازمی خوانند و بر حفظ نظم و اوقات نماز پایبند هستند.

11.برای ترویج نماز در جامعه،لازم است ایمان مردم تقویت شود و تقویت ایمان نیاز به الگوهای رفتاری دارد

 

فهرست منابع فارسی و انگلیسی

منابع فارسی :

قرآن كريم.

سبحاني، جعفر، دور الشيعه في بناءالحضارة الاسلامية، قم، معاونيه شئون التعليم والبحوث الاسلاميه،1413.

فرهنگ دهخدا، فرهنگ فارسي معين.

اشتاين سالتز، آدين، سيري در تلمود، تهران، مرکز مطالعات و تحقيقات اديان، 1383.

شاملو، سعيد، بهداشت رواني، شانزدهم، تهران، رشد، 1382.

برنز، ديويد، از حال بد به حال خوب، ترجمه مهدي قراچه داغي، هيجدهم، تهران، آرين کار، 13.75

کايلي، جان، آرامش درون، ترجمه فريده مهدوي دامغاني، تهران، تير، 1377.

ويلسون، پل، آرامش فوري، ترجمه پوران دخت تمدن، تهران، پيکان، 1379.

نمازي شاهرودي، علي، مستدرك سفينة البحار، قم، موسسه نشر اسلامي، 1418.

متقي هندي، علاء الدین علی بن حسام، كنزالعمال، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.

طوسي، امالى طوسى، مجمع البحوث الاسلاميه، مشهد، 1410.

احمد ابن حنبل، مسند ابن حنبل، بیروت، دار الکتب، 1998.

عباس قمي، سفينه البحار، قم، کوثر الادب، 1429.

محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، ترجمه حميد رضا شيخي، پنجم، قم، دارالحديث، 1384.

آمدي، ابو الفتح عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه هاشم رسولي محلاتي، اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1377.

عاملي، شيخ حسن، وسائل الشيعه,موسسه آل البيت، قم، 1409ه ق.

محمد پور، عباس، درياي خرد، اول، تهران، نشر علم، 85،

طباطبائی، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، انتشارات جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1367.

رازي، ابوالفتوح، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، به کوشش و تصحیح محمدجعفر یاحقی، محمدمهدی ناصح، مشهد: آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش های اسلامی.

رادفر.ش.عروجی،بررسی نقش نماز در میزان شیوع اضطراب در دختران.انتشارات هلال احمر.1389

منابع انگلیسی:

1-Priester PE. Cognitive behavioral treatment of obsessive- compulsive disorder with religious features. 1st International Congrees on Religion and Mental Health, Tehran, (2001).

2-Soulti S, Rabiei M, Shariati M. The study of relation between religious approach and mental health. Qom Medical Science university Journal. 2011; 5: 3. (In Persian)

3- Shojaeian R, Zamani-Monfared A. The study of relation prayer with mental health and professional technical employ army industry. Psycho-Medical Journal and Medical Psychological in Iran. 2002; 8: 2. (In Persian)

4- Calabress, J. (1987). Alternation in immunocompetence during stress, breavement and depression, focus on neuroendocrine regulation. American Journal of Psychiatry, 144, 9-16.

5- Kelly, T. A. & Strupp, H. H. (1992). Patient and therapist values in psychotherapy: Perceived changes, assimilation, similarity, and outcome. Journal of Counsulting and Clinical Psychology, 60, 34-40.

6- Galanter, M. (1978). The "relief effect": American sociobiologyical model for neurotic distress and large grouptherapy. American Journal of Psychiatry, 135, 288-291.

7- Coakley, D. V., & Mekenna, G. W. (1986). Safety of faith healing. Lancet, 1, 444-445.

8- Park, G., Chohen, L. H. & Herb, L. (1990). Intrinsic religiousness and religious coping as life stress moderators for catholics versus protestants. Journal of Personality and Social Psychology, 59 (3), 562-574.

9- Snow, L. F.(1974) Folk medical and their implications for case of patients. Annual International Medicine 81, 82-96. 
10- Griffith, E. E. H., & Mahy, C. E., Young, J. L. (1986). Psychological benefits of spiritual baptist "mourning" it an empirical assessment; American Journal of Psychiatry, 143, 226-229. 45- Pattison, E. M., Pattison, M. L. (1985).  Religiousty mediated, change in homosexuals. American Journal of Psychiatry , 137, 1553-1562.Monat, A., Lazarus, R. S. (1985). Stress and Coping: An introduction. NewYork: Colombia University Press

11- Shojaeian R, Zamani-Monfared A. The study of relation prayer with mental health and professional technical employ army industry. Psycho-Medical Journal and Medical Psychological in Iran. 2002; 8: 2. (In Persian

 

 

[1] . سوره ذاريات/56.

[2] . سوره نور/37.

[3] . سوره رعد/28.

[4] . سوره حج/35.

[5]. سوره انفال/2.

[6] . سوره احزاب/39.

[7] . سوره طه/124.

[8]. نمازي شاهرودي، علي، مستدرك سفينة البحار، ج2، ص378.

[9] . متقي هندي، كنزالعمال، ج13، ص151، ح36472.

[10] . طوسي، امالى طوسى، ص 647، ح 1340.

[11] . احمد ابن حنبل، مسند ابن حنبل،ج 2، ص 129.

[12] . آمدي، عبدالواحد بن محمد، غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 759.

[13] . قمي، عباس، سفينه البحار، ج2، ص42.

[14] . حر عاملي، محمد بن حسن،  وسائل الشيعه، ج3، ص81، ح23و ص78، ح1.

[15] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمه، ترجمه حميد رضا شيخي،84، ج10، ص324.

[16] . آمدي، ابو الفتح عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه هاشم رسولي محلاتي، ج7، ص 265.

[17] . حرعاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، ص 258.

[18] . Jan-Bozorgi M. Regional approach health of mind. Research in Medical. 2007; 31: 4. (In Persian).

[19] . Priester PE. Cognitive behavioral treatment of obsessive- compulsive disorder with religious features. 1st International Congrees on Religion and Mental Health, Tehran, (2001).

[20] . Soulti S, Rabiei M, Shariati M. The study of relation between religious approach and mental health. Qom Medical Science university Journal. 2011; 5: 3. (In Persian).

[21] . Shojaeian R, Zamani-Monfared A. The study of relation prayer with mental health and professional technical employ army industry. Psycho-Medical Journal and Medical Psychological in Iran. 2002; 8: 2. (In Persian).

[22] . Calabress, J. (1987). Alternation in immunocompetence during stress, breavement and depression, focus on neuroendocrine regulation. American Journal of Psychiatry, 144, 9-16.

[23] . Kelly, T. A. & Strupp, H. H. (1992). Patient and therapist values in psychotherapy: Perceived changes, assimilation, similarity, and outcome. Journal of Counsulting and Clinical Psychology, 60, 34-40.

[24] . Galanter, M. (1978). The "relief effect": American sociobiologyical model for neurotic distress and large grouptherapy. American Journal of Psychiatry, 135, 288-291.

[25] . Coakley, D. V., & Mekenna, G. W. (1986). Safety of faith healing. Lancet, 1, 444-445.

[26] . Park, G., Chohen, L. H. & Herb, L. (1990). Intrinsic religiousness and religious coping as life stress moderators for catholics versus protestants. Journal of Personality and Social Psychology, 59 (3), 562-574.

[27] . Snow, L. F. (1974). Folk medical and their implications for case of patients. Annual International Medicine 81, 82-96.

[28] . Griffith, E. E. H., & Mahy, C. E., Young, J. L. (1986). Psychological benefits of spiritual baptist "mourning" it an empirical assessment; American Journal of Psychiatry, 143, 226-229 .45- Pattison, E. M., Pattison, M.

1سوره طه/7.

2. شبّر، سيدعبداللّه، تفسير القرآن الکريم، ص306.

1 سوره والعصر/1-5.

2. سوره بقره/62.

3سوره بقره/277.

4 سوره مائده/69.

5سوره بقره/25.

1سوره جاثيه/30.

2 بقره 62

3رعد 28

4سوره انعام99

1. سوره نساء/43- سوره بقره/219.

2. سوره بقره/268- سوره مائده/91- سوره نساء/119- سوره بقره/208.

3 سوره بقره/195- سوره نساء/29.

4. سوره حجرات/15- سوره انفال/2-4.

2. محمدي ري شهري، ميزان‌الحكمه‌، ج 1، ص 405.

3 همان، ج1، ص403.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 8095 کلمه
مولف : محمدصادق واحدی فرد/ غلامرضا پیرزاده دربندی /عبدالله امیری احمد آباد /محمدرضا نایبی
ناشر : همایش ملی نماز و پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی 1394
1395/9/27 ساعت 00:13
کد : 1640
دسته : آثار تربیتی نماز,نماز در علوم تجربی,نماز و آسیب‌های اجتماعی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز و سلامت روان
آثار بهداشتی نماز
نماز و بهداشت روان
سلامت معنوی
نقش ايمان در سلامت روان
نماز و کاهش آسیب های اجتماعی
غلامرضا پیرزاده دربندی :
#576
09:21:33 - 1395/11/3
مقاله علمی پژوهشی بسیار خوبی در حوزه تاثیر دین و مذهب بر سلامت روان می باشد
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز