■ فرهنگ نماز و توسعه فعالیت های اقتصادی سالم و مبارزه با حرام خواری
چکيده
نماز، بارزترين مصداق عبادت، ياد خدا و شكر نعمت است. نماز و نيايش، ارتباط صميمانه ميان انسان و خدا می باشد. نماز تسلي بخش و آرامشگر دلهاي مضطرب و خسته و به ستوه آمده و ماية صفاي باطن و روشني روان است. در اسلام به همان اندازه که به مسائل معنوی و دینی اهمیت داده شده به مسائل اقتصادی نیز بهاء داده شده است. بخش مصرف در حوزه اقتصادی، یکی از بخش های مهم است که آموزه های شناختی و دستوری اسلام و قرآن در آن بخش، در حجم بسیار بالایی است؛ زیرا از نظر آموزه های وحیانی اسلام، هر گونه دست یابی به انسان کامل و جامعه سالم، نیازمند توجه کامل به حوزه اقتصادی است. از نظر اسلام، در حوزه مصرف آن چه مهم است کم مصرف کردن نيست بلکه درست و به جا مصرف کردن است؛ زيرا اگر کم مصرف کردن به معناي ناديده گرفتن بخشي از نيازهاي فطري و طبيعي بشر باشد، مي تواند آسيب جدي به رشد و کمال آن بخش وارد سازد که اين مسئله خود بر خلاف اهداف و حکمت آفرينش و ربوبيت الهي بشر است. به هر حال میانه روی در مصرف و اعتدال در معاش يکي از وظايف مهمي است که پيامبر (ص) وظيفه خود مي دانست. تا زمينه شکوفايي اقتصادي و تمدني و بهره مندي درصد بيش تري از مردم نسبت به نعمت هاي خداوندي را فراهم آورد. بر اين اساس اگر بخواهيم جامعه نمونه و تمدني معاصر داشته باشيم مي بايست با بهره گيري از نکات ارزنده نماز همچون حی الی خیر العمل، حی الی الفلاح و. .. زمينه اي دوباره براي رشد و شکوفايي اقتصادي و تمدني فراهم آوريم.
مقدمه
اسلام به عنوان کامل ترین و سالم ترین راهنمای زندگی، مجموعه کامل شناختی و دستوری را برای دست یابی به کمال در عرصه های زندگی دنیوی و اخروی فراهم آورده است. بخش مصرف در حوزه اقتصادی، یکی از بخش های مهم است که آموزه های شناختی و دستوری اسلام و قرآن در آن بخش، در حجم بسیار بالایی است؛ زیرا از نظر آموزه های و حیانی اسلام، هرگونه دست یابی به انسان کامل و جامعه سالم، نیازمند توجه کامل به حوزه اقتصادی است (موسوي، 1375). انسان در نگرش قرآنی، موجودی با مأموریت و مسئولیت الهی برای بازسازی و عمران و آبادانی زمین در راستای دست یابی به کمال شایسته و بایسته و وظیفه خطیر خلافت الهی است؛ از این رو، توجه به اقتصاد و مسائل آن، به معنای توجه دقیق و کامل به مأموریت و مسئولیت الهی وی می باشد. بر این اساس تمدن سازی به عنوان یک مأموریت برای انسان تعیین شده است و انسان چاره ای ندارد که در این مسیر گام بردارد (ايرواني،1380).
دست یابی به الگوی درست و صحیح کار، تولید و مصرف به عنوان بخش مهم و اساسی، در حوزه اقتصادی و تمدنی و ایجاد امت اسلام و تحقق جامعه جهانی براساس اصول محوری عدالت اسلامی، زمانی ممکن است که ملاک های اقتصاد سالم و درست شناخته شود. بی آگاهی از معیارهای اصول اقتصاد سالم، نمی توان امید آن را داشت که به الگوی درستی در بخش های مختلف اقتصاد از جمله مصرف دست یافت. از این رو، لازم است که پیش از هر حرکت اصلاحی، نخست شناخت جامع و کاملی از اصول اقتصاد سالم و اهداف آن داشته باشیم، تا گام های اصلاحی در بخش های مختلف از جمله تولید،کار و مصرف براساس آن اصول و معیارها انجام پذیرد (ميرمعزي،1381) ارائه الگوي مناسب تولید و کار و مصرف به معناي ارائه الگوي مديريت و نظارت در سرمايهها و منابع ملي و توزيع در عرضه آن هست كه در آياتي از جمله در داستان حضرت يوسف (ع)، بدان اشاره شده است؛ بنابراين لازم است با تهيه قوانين و به كار گيري درست و اعمال قانون از هر گونه سوءاستفاده در بخش مديريت (بخصوص مديريت دولتي) جلوگيري شود كه اين خود يكي از منابع مهم افزايش ثروت و سرمايه ملي براي دستيابي به شكوفايي و پيشرفت اقتصادي است.
خداوند به صراحت در آيه دهم سوره اعراف از تسلط و مالكيت و حكومت انسان بر زمين و بهرهمندي وي از انواع مواهب سخن گفته و از وي خواسته تا با بهرهگيري درست و مناسب از اين نعمات و قدرت در مسير كمال و تعالي گام بردارد و سپاس و شكر عملي و حقيقي را به اين شكل ابراز و اظهار كند. در ضمن از آن جا كه هر گونه فعاليت و تصرفي در هر يك از بخشهاي مربوط به توليد، مبادله و مصرف در رشد و شكوفايي اقتصادي بسيار موثر است، مساله تبيين بهترين و كاملترين روش در بخشهاي مذكور مورد توجه قرآن و اسلام واقع شده است.
امروزه مبارزه با اسراف، صرفه جویی و تلاش در رشد تولید ملی هم به لحاظ شرعی و عقلی و هم از جنبه های اقتصادی یک ضرورت انکار ناپذیر در اقتصاد هر کشوری است و بدون مبارزه اصولی و بنیادین با پدیده تجمل گرایی و اسراف دستیابی به اقتصادی شکوفا وتوسعه یافته امکان پذیر نیست. اما باید به یاد داشت که مقابله با مفاسد، کاری دشوار و کاملاً تخصّصی بوده و نیازمند احاطه و درایت مسؤولان می باشد. این امر بسیار فراتر از رسیدگی به چند پرونده فساد اقتصادی بوده، مستلزم اتخاذ راهکارهای حساب شده و ایجاد تدابیر لازم برای جلوگیری از تجمل گرایی و فساد در جامعه است. با انجام فرائض دینی از جمله نماز می توان ایمان به خدا و روز آخرت را در میان افراد تقویت کرد و از ایجاد فساد در درون سازمان ها و جامعه جلوگیری کرد. در این مقاله برآنیم که تأثیر نماز را در کاهش اثرات فساد اداری بررسی نمائیم.
نماز بهترین و عالیترین اعمال دینی است که دین اسلام به آن توجه زیادی کرده است و همین طور یک نیاز حقیقی و ضروری انسان است به میزان ضرورتی که برای افراد و اجتماع دارد دارای فواید و آثار فردی و جمعی است و همان نسبت که وجود آن منشاء خیرات و برکات است و فقدان آن نیز زیان بار است. اگر چه عبادت در تمام ادیان الهی وجود دارد و لیکن بهترین نماز و زیباترین نوع عبادت نماز است که در اسلام آمده است و همین طور اکمل عبادت خدای تعالی نماز است (باوندی،1388) نماز سبب پرورش فضایل اخلاقی و تکامل روحی و معنوی انسان است. محراب نماز نردبان صعود نمازگزار به آسمان پاکی ها و پاک شدن از آلودگی های خاکی است، خروج از دنیای عناصر مادی و علائق خاکی و اولین گام در جهت عروج به آسمان پاکیها و فضیلتها میباشد و نمازگزاران بدون نیاز به هیچ واسطه و ابزاری خود را در برابر خدا میبیند. (میری جهرمی،1388)
نماز عامل موفقیت در انجام کارهاست. و توفیقات الهی را روزافزون میکند. احکام آن به گونهای است که رعایت دقیقش اثرات زیادی در حوزههای فردی، اجتماعی، فکری، اخلاقی، خانوادگی، روحی و روانی دارد. نماز، جوابگوی حل معضلات اجتماعی و خانوادگی است.نماز یک مکتب علمی و عملی برای پرورش ایمان و تعهد است. طبق بررسیهای دانشهای نوین، شخصیت انسان متأثر از عوامل درونی و بیرونی است که نماز در هر یک از این عوامل نقش مهمی دارد. شادابی جسم و روان در سنین مختلف، یکی از نیازهای جوامع امروز است و انسان اگر به حال خود رها شود در مشکلات طاقت فرسای زندگی قرار میگیرد پس نماز یک نیاز اساسی انسان است و دارای برکات بسیاری میباشد. نماز باعث ثبات شخصیت و اخلاق انسان و آرام شدن قلب و روح میشود. چرا که در نماز همه حواس و جسم متوجه خدا میشود و به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز بر زبان آورده میشود فکر نمیشود، این امر باعث ایجاد آرامش و آسودگی روان انسان میشود.از دیگر تاثیرات مورد بررسی در این مفاله نیاز انسان به برتر از خود ستایش کردن است و ستایش پروردگار برای رفع و ارضاء آن است و هم چنین نیاز به تقویت امید در جامعه و تقویت اراده و کاهش فشار روانی و استرس نیز مورد بررسی قرار گرفته است (شهابی،1388)
قرآن کریم مهم ترین دلیل بعثت انبیا را مبارزه با مفاسد اجتماعی و استقرار قسط و عدل می داند. تا در جامعه ای اصلاحات صورت نگیردو عدالت تحقق نپذیرد،عموم مردم توحیدی نخواهند شد.لذا حضرت موسی(ع) به هنگام رفتن به میقات،به برادرش هارون توصیه می کند که در مسیر اصلاح افراد و جامعه گام بردارد. (اعراف، آیه142) حضرت شعیب نیز هدف خود را اصلاح جامعه می دانست (هود،آیه 88)
قرآن و عوامل رشد و شکوفايي تمدن و اقتصاد
اگر به علل و عواملي که قرآن به عنوان علل و عوامل شکوفايي و پيشرفت اقتصادي و تمدني اشاره کرده توجه شود، به خوبي روشن مي شود که بهترين شيوه دست يابي به رشد اقتصادي چيست و چه الگوي مناسب براي توليد و توزيع و مصرف مي بايست در پيش گرفت. از نظر اسلام و قرآن بر مديران و رهبران جامعه است که از علم اقتصاد، آگاهي داشته باشند تا بتوانند جامعه را براي دست يابي به رشد اقتصادي و شکوفايي تمدني مديريت و راهنمايي کنند. از اين رو يکي از شروط رهبري جامعه، آگاهي به دانش اقتصادي و ياري گرفتن از انديشمندان و دانشمندان علم اقتصاد است. (يوسف آيه 55)
از آيات 67 و 87 سوره قصص بر مي آيد که همين علم اقتصاد موجب شد تا قارون بتواند به ثروتي عظيم دست يابد که چشمان توده هاي مردم را خيره مي ساخت. هرچند که غرور وي در کنار فساد و غفلت از وظيفه و ماموريت اصلي، موجب شد تا دچار خشم و غضب الهي شود و خود و زندگي اش را تباه سازد. اما آن چه مهم است آن که علم اقتصاد نيازي است که هر جامعه و رهبري بدان نيازمند است تا بتواند جامعه اش را به سوي بهترين شيوه هاي مديريت توليد و توزيع و مصرف سوق دهد. دعوت شعيب (علیه السلام) بر اين اساس است که در حوزه بازرگاني و توزيع مي بايست مديريت به درستي انجام پذيرد؛ زيرا سوء مديريت در بخش توزيع عامل مهمي براي بحران اقتصادي جامعه اي بود که شعيب در آن مي زيست و مردم در تنگناهاي معيشتي به سر مي بردند. (شعراء آيات 177 تا 183). از نظر قرآن ايجاد عدالت اقتصادي که از برنامه هاي اصلي پيامبران الهي در طول تاريخ بشريت بوده و هست (حديد آيه 52و حشر آيه 7) مي تواند در رشد و شکوفايي اقتصادي بسيار موثر باشد. در آموزه هاي وحياني، بخش اقتصادي از اهميت و اولويت بسياري برخوردار شده و حتي در برخي از روايات به اين نکته توجه داده شده است که ريشه کفر را مي بايست در فقر جست. البته اين فقر مي تواند فقر فرهنگي و شناختي نيز باشد ولي فقر اقتصادي است که بسياري از مردم را به ذلت و خواري مي کشاند و آنان را وادار مي سازد تا عقايد پاک و فطرت سالم خويش را به کناري نهند؛ زيرا نخستين دغدغه انسان، اقتصادي است که به شکل برآورد نياز غذا و تغذيه، خود را نشان مي دهد؛ از اين رو امنيت غذايي براي انسان در درجه نخست اهميت قرار دارد (مكارم شيرازي،1371).
از نظر قرآن، رشد اقتصادي جامعه که از آن به عنوان نعمت الهي ياد مي شود (سبا آيه 51) در آن درجه از اهميت قرار دارد که دعاکردن براي پيشرفت اقتصادي را در آيه 102 سوره بقره و نيز 23 سوره نساء و همچنين 651 سوره اعراف به عنوان امري شايسته مورد تاييد و تشويق قرار مي دهد؛ زيرا سعادت دنيا و آخرت آدمي در بسياري از جهات در گرو اين پيشرفت است. به سخن ديگر نه تنها رشد اقتصادي از نظر قرآن اهميت و ارزش داشته و امري مطلوب وارزشي است (بقره آيه 102 و اعراف آيه 69 و هود آيه 3و 25 و نوح آيات 01تا 21) بلکه تا آن حد اعتبار دارد که انسان مي بايست هم در دعا و نيايش هاي خويش آن را بخواهد و هم به عنوان هدف اصلي و ماموريت کليدي بشر در زمين، بدان توجه داشته باشد.
از امام صادق(ع) در ذيل آيه 102 سوره بقره اين روايت نقل شده که مقصود از دعا براي حسنه در دنيا و آخرت، رضايت و خشنودي خدا و بهشت در آخرت و توسعه در رزق و معاش و اخلاق نيک در دنياست. (نور الثقلين) البته از نظر قرآن بهره مندي و توسعه اقتصادي جوامع ملازم با حقانيت و معنويت داشتن آن جوامع نيست (کهف آيات 23 تا 63 و مريم آيات 37 و 47 و مومنون آيات 55و 65 و سبا آيات 43 تا 73 و زخرف آيات 33و 43) از اين رو هرگونه پيشرفت هاي اقتصادي جوامع کفر پيشه در نجات بخشي آنان از نابودي بي تأثير است. (انعام آيه 6و توبه آيه 96 و مريم آيات 37 و 47 قصص آيه 85 و سبا آيه 54)؛ زيرا زماني پيشرفت اقتصادي مي تواند براي جامعه اي مفيد و سازنده باشد و آنان را به سوي تعالي و کمال سوق دهد که از معنويت توحيدي برخوردار باشد. بنابراين، هرگونه پيشرفت اقتصادي جامعه برتر و نمونه مي بايست در راستاي کمالي باشد که اسلام و قرآن ترسيم کرده است. اين مطلبي است که در بسياري از جوامع اسلامي به ويژه در برنامه ريزي ها و سياست هاي برخي از برنامه ها در داخل کشور در برخي از زمان ها ناديده گرفته شده است. از نظر قرآن عوامل رشد اقتصادي و پيشرفت تمدني را مي بايست در دو دسته از علل و عوامل مادي و معنوي جست. عوامل مادي اموري چون آب مناسب و فراوان (هود آيه 25 و نوح آيه 01 تا 21 و نيز جن آيه 61)، زمين مناسب و مرغوب (اعراف آيه 85 و سبا آيه 51) و کار و تلاش بر زمين (ملک آيه 51) مي باشد که در کنار عوامل معنوي چون امنيت و آرامش اجتماعي (بقره آيه 621 و نحل آيه 211)، ايمان و معرفت به خدا و حکمت آفرينش (اعراف آيه 69) تقوا و مراعات حدود الهي و عدم تجاوز به حق و حقوق ديگران (مائده آيه 66و اعراف آيه 69 و طلاق آيات 2و 3) انفاق و کمک و ياري به ناتوانان (بقره آيه 276 و روم آيه 93 و سبا آيه 93 و طلاق آيه 7) و استقامت بر دين و باورهاي ديني که مديريت اصلي بشر را براي رستگاري و کمال به عهده دارد (جن آيه 61) و استغفار و توبه از کارهاي زشت و نابهنجار (هود آيه 3و 25 و نوح آيات 01 تا 21) مي تواند تضمين کننده رشد و شکوفايي اقتصادي و تمدني باشد.
از نظر شعيب (ع) رعايت عدل و انصاف در امور اقتصادي به ويژه توزيع و معاملات بازرگاني، شرط دست يابي جوامع به خير و سعادت جمعي و شکوفايي تمدني است (هود آيات 58 و 68 و اسراء آيه 53) بر اين اساس آن حضرت براي اصلاح وضعيت اقتصادي جامعه، بر لزوم اصلاح وضعيت معاملات و تغيير شيوه ها تأکيد داشت.
اصول اقتصاد سالم در تحلیل قرآنی
اقتصاد در بینش و نگرش اسلامی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطلب را بارها شنیده ایم که: کاد الفقر کفرا؛ نزدیک است که فقر، آدمی را به کفر بکشاند؛ زیرا کمبود و یا کاهش امکانات به معنای عدم برخورداری شخص یا جامعه از نعمتی است که می تواند آدمی یا جامعه را به سوی کمال سوق دهد. کفر به معنای پوشاندن و ناسپاسی، زمانی رخ می دهد که انسان نتواند به شناخت و باوری درست نسبت به چیزی یا کسی برسد. فقر و نداری، زمینه بسیار مناسبی را فراهم می آورد تا آدمی به این شناخت و باور نرسد و در مسیر ضد کمالی گام بردارد؛ زیرا فقر و نداری بر وی فشار مضاعفی را وارد می سازد که در نقص و کاستی بماند و کمالی را درک نکند.از این رو در تحلیل قرآنی، برخورداری انسان یا جامعه از نعمت های الهی و ثروت به معنا و مفهوم عنایت الهی نسبت به شخص یا جامعه است. (سبا آیه 15) زیرا راه تأمین سعادت و خوشبختی واقعی انسان در سایه توحید و سلامت امور اقتصادی و دست یابی به نعمت و ثروت است (اعراف آیه 85 و هود آیات 84 تا 86). از نظر اسلام و قرآن، اقتصاد و ثروت هر شخص و جامعه ای به معنای آن است که مایه قوام خود را یافته باشد. از این رو خداوند در آیه 5 سوره نساء از واگذاری آن به دست نااهلان و سفیهانی که نمی دانند از ثروت خویش چگونه استفاده کنند برحذر می دارد (ميرمعزي،1378).
پیامبران الهی همواره این مأموریت را داشته اند که به معیشت مردم توجه کنند و حتی برخی از پیامبران چون حضرت شعیب(ع) و حضرت یوسف مأموریت داشتند تا به اصلاح روابط اقتصادی جامعه، هم پای اصلاح اعتقادات مردم بپردازند و حتی برای هدایت و اصلاح الگوهای اقتصادی خود زمام مدیریت اقتصادی را در دست گیرند. (اعراف آیه 85 و شعراء آیات 177 تا 183 و نیز یوسف آیات 47 تا 55)از همان آیات نخست سوره بقره می توان دریافت که مسئله اقتصادی در کنار مسائل اعتقادی از چنان اهمیتی برخوردار است که ایمان منهای اصلاح این دو مسائله مهم، ایمانی کامل و مایه رستگاری و فلاح انسان نخواهد بود. در حقیقت هرکسی یا هر جامعه ای اگر بخواهد به رستگاری و سعادت دست یابد می بایست درکنار اصلاح اعتقادات، به اصلاح مسئله اقتصادی بپردازد.
روح منكرستيزي و فحشاگريزي نماز
نماز، آثار و کارکردهای بسیاری در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی بشر دارد. خداوند در آیات چندی مؤمنان را مکلف به انجام و اقامه نماز می کند تا از آثار آن بهره مند شوند. (طه، آیه۱۳۲) خداوند در این آیه می فرماید که ما با فرمان نماز نمی خواهیم از تو رزق و روزی طلب کنیم و یا نیازی از خود را برآورده سازیم، بلکه می خواهیم خود تو از آثار و برکات نماز بهره مند شوی؛ چرا که نماز مایه تقرب به خدا و عامل متاله (خدایی شدن) و مظهریت یافتن بشر از مقام ربوبیت الهی می شود.
از جمله آثار مهم معنوی نماز در زندگی دنیوی و اخروی می توان به آرامش و آسایش اشاره کرد. خداوند در آیه ۲۲۷ سوره بقره از همگان می خواهد تا نماز را برپا دارند؛ چرا که عامل مهم ایجاد آرامش و برطرف کننده خوف و حزن است. این بدان معناست که انسان می تواند از طریق برپایی نماز، به یکی از دو مولفه اصلی و اساسی سعادت و خوشبختی یعنی آرامش و آسایش (امنیت) دست یابد. افزون بر این، نماز از این ویژگی برخوردار است که آرامش را نه تنها در دنیا بلکه در آخرت و نه تنها در شکل محدود و ناپایدار بلکه به شکل پایدار و جاودانه تثبیت می کند و آدمی را به آرامش مطلق و کامل و جاودانه می رساند. (همان) از دیگر کارکردها و آثار نماز می توان به آسایش یعنی دومین مولفه خوشبختی و سعادت اشاره کرد. خداوند در این آیه و نیز آیات بسیار دیگر، بیان می کند که اگر انسان به رزق کریم (انفال، آیات ۳ و ۴)، فضل الهی (فتح، آیه ۲۹) و بهره های اخروی از مادیات و معنویات نیاز دارد به نیاز رو آورد و آن را برپا دارد. (بقره، آیه ۱۱۰ و ابراهیم، آیه ۳۱ و نیز مزمل، آیه ۲۰)
بنابراین، با نماز می توان به سعادت واقعی و حقیقی دست یافت؛ زیرا آرامش و آسایشی که در پی برپایی نماز نصیب آدمی می شود، آرامش و آسایش ابدی است. پس مهم ترین و اساسی ترین دغدغه بشر در طول تاریخ، با برپایی نماز برطرف می شود و انسان به سعادت و خوشبختی می رسد.
خداوند در آیاتی از جمله ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره و آیه ۱۳۲ سوره طه، نماز را آسان کننده سختی ها برای انسان معرفی می کند. پس اگر انسان هر سختی دارد می تواند از طریق نماز آن را به آسانی تبدیل کند. زمخشری ذیل آیه می نویسد که مقصود آیه این است که در برابر بلایا و سختی ها به نماز پناه برید. (کشاف، زمخشری، ج ۱، ص ۱۳۴)
نماز هم چنین استقامت را در انسان تقویت می کند و موجب می شود برخلاف همه فشارهای درونی و بیرونی، حرکت و مقاومت کند و آن چه را مامور است یا مطلوب باشد به جا آورد. (هود، آیات ۱۱۲ و ۱۱۳)
خداوند نماز را از عوامل پایداری و استواری در دین (بینه، آیه ۵) و مایه قوام و سامان دهنده امور اجتماعی می داند. (بینه، آیات ۴ و ۵) چرا که یکی از مصادیق دین استوار، احکام و دستورهایی است که حافظ مصالح جامعه است. (المیزان، ج ۲۰، ص ۳۳۹) از این رو خداوند به صراحت در آیه ۱۷۰ سوره اعراف، به نقش نماز در اصلاح فرد و جامعه اشاره می کند وخواهان تمسک به نماز برای رسیدن به اهدافی از این دست می شود. اقامه نماز هم چنین از عوامل تحکیم برادری ایمانی و تقویت پایه های اخوت دینی میان مردم است که خود عامل مهم در همگرایی اجتماعی و همدلی و انسجام جامعه می باشد. (توبه، آیات ۷ و ۱۱)
نمازگزاران با بهره مندی از برکات نماز، می توانند در جامعه از جایگاه برتری بهره مند شوند و تلاوت قرآن همراه با اقامه نماز موجب می شود تا خداوند ایشان را به مقام برتر برساند و از فضیلتی خاص برخوردار سازد. (آل عمران، آیه ۱۱۳) مراد از سجده در آناء اللیل، نماز عشاء و یا مابین مغرب و عشاء است و مقصود از سجده نیز نماز است. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ۸۱۶). از جمله فضیلت ها و برتری هایی که نماز برای نمازگزار پدید می آورد، دست یابی به مقام اسوه بودن است که خداوند در آیه ۷۸ سوره حج به آن اشاره کرده است؛ چرا که در این آیه نمازگزاران را گواهان بر اعمال دانسته است که خود بیانگر نقش کلیدی در جامعه از سوی آنان به عنوان اسوه و سرمشق است. (المیزان، ج ۱۲، ص ۲۱۲)
نماز مایه امیدواری به لطف و پاداش جاوید خداوند است. (فاطر، آیه ۲۹) و نمازگزار با برپایی نمازش، زمینه امید به هدایت الهی (توبه، آیه ۱۸) را در دل خود روشن می سازد و حتی امیدوار خواهد بود تا به مقام رضا بلکه شفاعت دست یابد که همان مقامات راضیه و مرضیه یعنی قرب نوافل و فرائض است. (طه، آیه ۱۳۰). در روایات ذیل آیه اخیر یادآور شده اند که آیه به نماز و اوقات آن اشاره دارد (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۰۷، احادیث ۱۸۰ و ۱۸۱) و هم چنین مقصود از سجده در نماز نیز همان نماز می باشد. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۸۱۶) به هر حال، نماز، گل امید را در دل ها شکوفا می سازد و مایه امیدواری انسان به رحمت الهی (توبه، آیه ۷۱؛ نور، آیه ۵۶) و زمینه ساز افزایش فضل و بخشش الهی در حق نمازگزار است(فاطر، آیات ۲۹ و ۳۰). نماز مایه بهره مندی آخرتی انسان (بقره، آیه ۱۱۰)، بهره مندی از دریافت بشارت های خوش و نیک (آل عمران، آیه ۳۹ و توبه، آیه ۱۱۲) و عامل جلب رحمت (توبه، آیات ۵ و ۷۱)، رزق الهی (انفال، آیات ۳ و ۴ و طه، آیه ۱۳۲) و فضل خداوندی (نور، آیات ۳۷ و ۳۸ و فتح، آیه ۲۹) است. اگر کسی بخواهد افزون بر رهایی از دوزخ، دستگیر دیگران باشد و در حق دیگران شفاعت کند، می بایست به نماز به عنوان یکی از عوامل نماز و تربیت و بهره مندی از آن در قیامت توجه کند. (مدثر، آیات ۴۲ تا ۴۸ و طه، آیه ۱۳۰ و آیات دیگر و نیز تفسیر تبیان، ج ۷، ص ۲۲۳)
نماز و كسب روزي حلال
روح منكرستيزي جاري در جسم نماز شائبه هرگونه حرام خواري و تجاوز به حقوق ديگران را نفي می كند و خود بهترين تضمين كننده سلامت اقتصادي در جامعه است. اوّلین و مهم ترین مسئله در طهارت قلب، لقمه است که از مسائل مهم زندگانی بشر کسب روزی حلال می باشد. روح منكرستيزي نماز تا بدان پايه نيرومند و قاطع عرصه حيات را از پليديهای حرام می زدايد كه حتي تكمه يا نخي حرام و غصبي در لباس نمازگزار،كل نماز را ابطال می كند: مراجع عظام تقليد، غصبي بودن لباس و مكان نمازگزار را از مبطلات مبرهن نماز می دانند.
عدالت اقتصادی
از دیگر اصول اقتصاد سالم از نظر قرآن، عدالت اقتصادی است. عدالت اقتصادی (قسط) به معنای قراردادن هر چیزی در جای مناسب آن است. به این معنا که حق هر چیزی می بایست به شکل قسطی و بخش شده ادا شود و هیچ کوتاهی نسبت به شخص یا جامعه صورت نگیرد. این بدان معناست که ثروت و نعمت ها و منابع و امکانات و فرصت های جامعه می بایست به صورت عادلانه میان همه شهروندان تقسیم شود و حق هیچ کس ضایع و تباه نشود (مهدوي كني،1379). از این رو، ایجاد عدالت اقتصادی از برنامه های اصلی در اقتصاد سالم است که در دستور عمل تمامی پیامبران قرار داشته است و همه، مسئول و مأمور بودند تا با تغییر در شیوه های زندگی و اصلاح بینش و نگرش مردم و تحریک آنان به قیام و نهضت در راستای کسب قسط و عدالت بکوشند. (حدید آیه25) تقسیم اموال و نعمت ها و ثروت ها از جمله وظایف و مأموریت ها پیامبر(ص) و در نتیجه دولت اسلامی است که می خواهد اقتصاد سالم را بر پا نماید؛ زیرا رعایت عدل و انصاف در امور اقتصادی، شرط دست یابی جوامع به خیر و سعادت است (اعراف آیه85 و نیز هود آیات 85 و 86 و اسراء آیه35) از این رو بدون عدالت نمی توان امیدی به سعادت جمعی داشت.
رهبران ديني آگاه
هر جامعه اي اگر بخواهد به شکوفايي تمدني و رشد مناسب و مطلوب اقتصادي دست يابد، نيازمند رهبراني است که در مقام اصلاح دايمي برآيند تا با ارايه راهکارهايي در همه بخش ها، هدايت جامعه را به عهده گيرند و از نابودي و نيستي رهايي بخشند (هود آيات 116 و 117)اين مصلحان واقعي، با بهره گيري از علوم مختلف چون علم مديريت و علم اقتصاد و مانند آن، با افساد و فساد مبارزه مي کنند و راه هاي اصلاحي را ارايه مي دهند.رهبران ديني از آن جا مهم مي باشند که در هر جامعه اي عده اي مدعيان دروغين وجود دارند که با طرح هاي اقتصادي نادرست و غلط و مديريت باطل، جامعه را به سوي تباهي سوق مي دهند (بقره آيات 8 تا 11) بنابراين مصلحان واقعي با ارايه الگوهاي درست مي کوشند تا هم به اصلاحات دايمي بپردازند و هم جلوي مصلحان دروغين را سد کنند(مهدوي كني،1379). حضرت یوسف و شعيب(ع) در بخشي از اقتصاد با ارايه الگوهاي درست مي کوشد تا به اصلاحات اقتصادي بپردازد (هود آيه 58 تا 88) پيامبر اکرم(ص) با ارايه الگوهايي درست در همه بخش ها از توليد تا مصرف کوشيد تا جامعه کامل و نمونه آرماني را ايجاد کند.
اصلاح در ساختار مصارف دولتی
از این روست که حضرت یوسف (ع) برای مدیریت جامعه به ویژه برای مدیریت بحران و گذر از عقب ماندگی و خشکسالی و تهدید های جدی که نظام سیاسی بلکه اجتماعی جامعه مصر را تهدید می کرد، خود مسئولیت مدیریت اقتصادی را در دست گرفت و با ارایه الگوهایی در تولید و توزیع و مصرف منابع کشوری و حتی حضور در بخش مدیریت به شکل عملی به عنوان امین و خزانه دار دولت و ملت کوشید، تا جامعه ای نمونه ای را در مصر باستان معرفی کند.از نظر اسلام و قرآن، بخش های دولتی که بزرگان و صاحبان نفوذ از جهت قدرت و امکانات مادی هستند، با در اختیار داشتن بخش اعظم قدرت و ثروت می تواند هم مفید و سازنده باشد وهم موجبات تباهی و نیستی جامعه را فراهم آورد. آنان به خود اجازه می دهند هر گونه که می خواهند سرمایه های جامعه را مصرف کنند. مصرف بی رویه و بی برنامه آنان است که ظلم و ستم را گسترش می دهد؛ زیرا اصولا خود مصرف بی رویه، نوعی ظلم و ستم در حق جامعه ای است که مردمان بسیاری به لقمه ای برای سد جوع و رفع گرسنگی بدان نیازمند هستند. بر اساس این شیوه رفتاری نامتعادل و بیرون از دایره انسانیت است که خداوند در آیات 11 تا 13 سوره انبیاء، اشراف و دولتمردانی را که رفتارهای ظالمانه و زیاده خواهانه دارند، تمسخر و استهزا می کند؛ زیرا آنان مردمانی مترف و انسان هایی مستکبر هستند.(مومنون آیات 64 و 66 و 67)
به هر حال، آن چه در وهله نخست بر دولت مردان است آن که رفتارهای اقتصادی خویش به ویژه دولتمردان و مسئولان کشوری را اصلاح کنند. کاهش از همایش های خودستایی و گردهمآیی های به ظاهر علمی و مهمانی های آن چنانی یکی از مهم ترین کاری است که می بایست در بخش اقتصادی دولتی و رفتار دولتمردان انجام پذیرد، زیرا مردم رفتارهای خویش را بر اساس رفتارهای دولتمردان ساماندهی و تنظیم می کنند و آنان الگوهای واقعی مردمان هستند(ميرمعزي،1381).
اشراف به سبب موقعیت قدرت و ثروت گرایش شدیدی به فساد و افساد دارند(اعراف آیه 103) و جاه طلبی و حکومت خواهی آنان موجب می شود تا جنگ قدرت راه بیاندازند.(بقره آیات 246 و 247) غرور و تفاخر (کهف آیات 32 تا 34) موجب می شود تا بینش دیگران را بی ارزش و پوچ شمارند و گرایش به کفر پیدا کنند.(اعراف آیات 66 و 75 و 76 و 90 و یونس آیه 75 و 78 و هود آیه 27 و سبا آیات 34 و 35 و 38) کوردلی و حق ناشنوایی نسبت به اصلاحات و آموزه های اصلاحی (اعراف آیات 59 و 60 و 64) آنان را به سوی فسق و فجور سوق می دهد که خود نوعی زیاده روی و افراط است. (اسراء آیه 16)
بهینه سازی مصرف در جامعه
از دیگر شیوه هایی که می بایست در جامعه مورد تاکید قرار گیرد، بهینه سازی مصرف منابع ملی و شخصی است. در آیات قرآنی بر این نکته توجه شده است که با سدسازی و بهره گیری درست از منابع آبی می توان به رشد و شکوفایی اقتصادی دست یافت. این مطلب را می توان در گزارش قرآن از قوم سبا به دست آورد که آنان با ایجاد سد مارب و دیگر بندآب های کوچک و بزرگ و هدایت آن و نیز مدیریت آب و مصرف آن توانستند بوستان ها و گلستان های بسیار را ایجاد کرده و آبادی های و پردیس های چندی را پدید آورند.
تاکید بر مسایل محیط زیستی و دوری از اسراف و تبذیر به ویژه در مواد غذایی در راستای تامین امنیت غذایی جامعه از دیگر مواردی است که در آیات سوره یوسف به عنوان راهکاری عملی برای جوامع بشری گزارش شده است.جامعه نمونه و آرمانی می بایست یاد بگیرد که از هر چیزی به درستی بهره گیرد. بهره گیری درست از هر چیز در راستای کمالات فردی و جمعی بشر، همان مفهوم شکرو سپاسی است که خداوند از بشر خواسته است؛ زیرا بهره گیری درست و بهینه سازی مصرف موجب می شود تا انسان بتواند از همه امکانات و ظرفیت های برای دست یابی به خوشبختی و سعادت جمعی و تقرب الی الله و در نیتجه ربوبیت و خلافت الهی استفاده کند (ميرمعزي، 1378).
گردش سالم ثروت
گردش سالم ثروت از دیگر اصول اقتصاد سالمی است که قرآن معرفی می کند؛ زیرا در بسیاری از جوامع، تمرکز ثروت و انحصار اموال در دست گروهی موجب می شود تا جامعه دچار بحران های گوناگونی چون فقرونداری، انباشت ثروت و تکاثر گردد و گروه های بسیاری از مردم، از امکانات و فرصت ها و ظرفیت های رشد و تکامل و تعالی بهره مند نشوند. از این رو قرآن هر گونه انحصار ثروت و تمرکز آن در دست گروهی را ممنوع می شمارد. (حشر آیه7)چنان که در آیه 34 سوره توبه نیز خارج کردن نقدینگی از جریان و محروم ساختن عموم از استفاده از آن را به عنوان عملی باطل و ضداقتصادی معرفی می کند و به اشکال مختلف ممنوعیت آن را اعلام می دارد؛ زیرا در صورتی که ثروت و نقدینگی کشور و جامعه ای از جریان گردش بیرون رود و به شکل کنزی حفظ گردد، امکان استفاده و رشد اقتصادی از جامعه سلب می شود.
آزادی عمل اقتصادی
بنابراین اسلام هر چند که به کار وتلاش افراد به عنوان یک اصل اساسی ارج می نهد و اصول کار و کسب و تلاش را عامل تعیین کننده اقتصادی برمی شمارد و آن را تنها راه دست یابی انسان برای تأیین نیازهای وی معرفی می کند (هود آیه61 و نحل آیه14 و اسراء آیات 12و 66 و آیات دیگر) و به سبب همین تلاش و کوشش و کار است که آزادی عمل اقتصادی را به انسان ها می دهد (نساء آیه34) ولی این آزادی را محدود به عدم جواز اموری چون اسراف و کنز و اتراف و رباخواری و مانند آن می کند.
مبارزه با مفاسد اقتصادی
مبارزه با مفاسد اقتصادی و نظارت دایمی بر چگونگی گردش اقتصادی از تولید تا مصرف، وظیفه و مسئولیت همگانی از جمله دولت اسلامی است که در آیاتی چون 188 سوره بقره و 130 سوره عمران به آن اشاره شده است. برای دست یابی به این هدف، نظارت مستمر مسئولان (کهف آیات 93 و 97 و سبا آیات 12 و 13) و برنامه ریزی درست (یوسف آیات 47 و 55) و تعیین شیوه های درست معامله و مبادله ضروری است. در حقیقت آن چه لازم است اجرای دقیق و نظارت کامل است که با آن می تواند افزون بر تأمین امنیت اقتصادی، جلوی مفاسد اقتصادی را بگیرد و به رشد و شکوفایی اقتصادی کمک کند. خداوند در آیات 146 سوره بقره و 112 سوره نحل به روشنی تبیین می کند که چگونه امنیت و آرامش اجتماعی می تواند عامل مهم و سرنوشت ساز در رشد اقتصادی و شکوفایی تمدنی جامعه باشد.
امنیت اقتصادی
یکی از اصول اقتصاد سالم، افزون بر آزادی در چارچوب دست یابی به رشد اقتصادی و شکوفایی تمدنی، ایجاد امنت اقتصادی است. البته قرآن به عنوان یک اصل اساسی به این نکته توجه می دهد که هر گونه نگرانی از آینده اقتصادی و زندگی مادی بشر در بینش توحیدی بی مورد است و انسان ها نمی بایست دغدغه جدی و بنیادین در این حوزه داشته باشند. (انعام آیه151) ولی این بدان معنا نیست که عوامل انسانی نمی تواند این امنیت را با خطر مواجه سازد. به این معنا که رفتارهای تجاوزگرانه برخی از افراد جامعه و کنز و تکاثر و اسراف و تبذیر آنان می تواند این امنیت را با خطر جدی مواجه سازد. بنابراین لازم است که به امنیت از زاویه های مختلف نگریسته شود که یکی از آن ها، تأمین امنیت اقتصادی از سوی دولتمردان و اولیای امور است. به این معنا که بر دولت اسلامی است امنیت اقتصادی را به طور کامل تأمین کند که از جمله روش های تأمین امنیت اقتصادی، نظارت، بر شیوه معاملات است؛ زیرا ممکن است در شیوه های معامله و مبادله، فساد و تباهی راه یابد و برخی ها تصرفاتی نادرست و غلط انجام دهند که به ضرر یکی از طرفین داد و ستد یعنی فروشنده و خریدار باشد. از این رو نظارت دایمی بر کالا و خدمات و شیوه های عرضه آن و نیز اصلاح شیوه معاملات، مأموریتی است که بر پیامبران و از جمله دولت اسلامی نهاده شده است.
آیات چندی چون آیه 85 سوره اعراف و 84 و 85 سوره هود و 1 تا 3 سوره مطففین به مسئله کم فروشی و تقلب در معامله و لزوم نظارت دایمی برای تأمین امنیت اقتصادی توجه می دهد. گزارش قرآن از تأکید حضرت شعیب بر معامله بر اساس ترازو وکیل، برای دست یابی به این مقصد و مقصود بوده است که خداوند در آیات 181 تا 183 سوره شعراء به آن پرداخته است.
حرام خواري و مشاغل حرام در بينش اسلامي :
1-اسراف و تبذير
«اسراف» در لغت، به معناى تجاوز از حد است و هر كارى كه از نظر كميّت يا كيفيت از اندازه خود تجاوز كند،”اسراف» است و چيزى كه در راه غير طاعت خدا مصرف گردد، هرچند كم باشد،”اسراف» مى باشد. بنابراين، استفاده از نعمت ها و امكانات افزون بر حد نياز يا به كارگيرى آن ها بدون اين كه فايده عقلايى بر آن ها مترتّب باشد و استفاده بهينه صورت گيرد، از مصاديق اسراف است. برخى تبذير را نوع خاصى از اسراف دانسته و گفته اند: تبذير اسرافى است كه با اتلاف مال همراه باشد. به عبارت ديگر، تبذير يعنى صرف مال در موردى كه سزاوار نيست، ولى اسراف يعنى صرف مال بيش از مقدارى كه سزاوار است.
«اسراف» كلمه جامعى است كه هرگونه زياده روى در كميّت و كيفيت مصرف را شامل مى شود و امروزه ثابت شده كه يكى از مهم ترين دستورات بهداشتى پرهيز از اسراف و زياده روى در خوردن و آشاميدن است؛ زيرا بر اساس تحقيقات دانشمندان، بسيارى از بيمارى ها ناشى از غذاهاى اضافى هستند كه در بدن انسانى باقى مى مانند. اين مواد اضافى هم بار سنگينى بر قلب و ساير دستگاه هاى بدن و هم منبع آماده اى براى انواع عفونت ها و بيمارى ها هستند. عامل اصلى تشكيل مواد مذكور اسراف و زيادروى در تغذيه و ـ به اصطلاح پرخورى است و براى درمان بيمارى هاى ناشى از چربى خون، نارسايى هاى كبد، تنگ شدن رگ ها و بيمارى قند، جز اعتدال در تغذيه و تحرّك كافى راهى نيست (مكارم شيرازي،1375). علاوه بر اين، امروزه اين موضوع روشن شده كه اسراف و تبذير عده اى موجب محروميّت و گرسنگى انسان هاى بى گناه ديگر مى گردد و اين خود نوعى عمل ضدانسانى تلقّى مى گردد.
اگر كسى در ميزان يا نحوه استفاده از نعمت ها و امكانات خداداد زياده روى نموده، بيش از آن چه مورد نياز و در خور شأن اوست مصرف كند، در زمره مسرفان يا مبذّران خواهد بود و عواقب چنين برخوردى با نعمت هاى الهى متوجه او خواهد گرديد. اين موضوع تنها به زندگى فردى هر كس مربوط نمى شود، بلكه در سطح كلان، هر جامعه بايد مصارف و نيازهاى خود را بر اساس يك برنامه دقيق و حساب شده مطابق ميزان درآمد و توليد ملى تنظيم كند تا بتواند استقلال اقتصادى و سياسى خود را حفظ نموده، تحكيم و تداوم بخشد (رزاقي،1374).قرآن كريم به صراحت از اسراف نهى كرده(اعراف،31) و مسرفان را اهل آتش (مومن،43) و مبذّران را برادران شيطان معرفى كرده است (اسراء،27)
حضرت على(ع) خطاب به يكى از كارگزاران در اين باره مى فرمايد:”تو در اين مالياتى كه مى گيرى، حق معينى دارى و با فقرا و مستمندان شريك هستى. حق تو را ما خواهيم داد و تو نيز حق آنان را بپرداز، و اگر چنين نكنى از كسانى خواهى بود كه در قيامت بيش ترين دشمن را دارد، و واى بر كسى كه دشمن او در پيشگاه الهى فقرا و نيازمندان و محرومان از حقوق خويش و ضرر ديدگان و درماندگان باشند.» (نهج البلاغه، نامه 26).
2-رباخوارى
ربا یکى از محرمات الهى است، که انسان هاى حریص به دنیا گرفتار آن هستند. قرآن کیفر این رفتار ناپسند ایشان را عذاب دنیوى و اخروى دانسته و آیاتی ذکر می کند[1]؛ خداوند می فرماید:”وَ لَتَجِدنَّهُمْ اَحْرَصَ النّاِس عَلی حَیوٰهٍ وَ مِنَ الَّذینَ اَشْرَکُوا یَوَدُّ اَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ اَلْفَ سَنهٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِه مِنْ الْعَذابِ اَنْ یُعَمَّرَ وَاللهُ بَصیٌر ِبما یَعْمَلُونَ»[2]: و آنها را حریص ترین مردم –حتی از مشرکان حریص تر- بر زندگانی دنیا و اندوختن ثروت خواهی یافت. که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود، در حالی که این عمر طولانی،او را از کیفر الهی باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست. دنیاطلبی برخی باعث شده که هیچگاه، به حق خود قانع نباشند و به طور دایم به جمع اموال و ثروت، و لو با غصب اموال دیگران، بپردازند. همین امر، آنها را به رباخواری و خوردن اموال مردم واداشته است[3].
3-رشوه خواری:
و لاَتَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَ تُدْلُواْ بِهَا إِلَي الْحُ اَّكمِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ(بقره،188). و اموالتان را ميان خودتان به ناروا مخوريد و ]به عنوان رشوه، بخشي از[ آن را به حاكمان ندهيد تا بخشي از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالي كه خودتان ]خوب[ می دانید اين كار مفاسد اجتماعي فراوان دارد از جمله:1-از ميان رفتن عدالت2-نااميدي ضعيفان3-جسارت يافتن قدرتمندان؛4-فساد و تباهي حاكم و قاضي؛5-از بين رفتن اعتماد عمومي.
4-كم فروشي
كم فروشي، از جمله عواملي است كه فضاي سالم اقتصادي كي جامعه را از ميان می برد و سبب پراكندگي و نگراني افراد جامعه می شود، به گونه اي كه هيچ كس از سالم بودن معامله اي كه انجام می گيرد، مطمئن نيست و تنها در اين فكر است كه مبادا فريب بخورد.
وَيْلٌ لِّلْمُطَفِّفِينَ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُواْ عَلَي النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ وَ إِذَا كَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ أَلاَ يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيم(مطففین،1-5). واي بر كم فروشان كه چون از مردم پيمانه ستانند، تمام ستانند و چون براي آنان پيمانه يا وزن كنند، به ايشان كم دهند، مگر آنان گمان نمي برند كه برانگيخته خواهند شد، ]در[ روزي بزرگ.
5-احتکار:
انباشتن ثروت يا كالاها و مواد غذايي مورد نياز مردم را احتكار می گويند. احتکار آن است که تاجر،کالایی را انبار کند تا قیمت فروش آن بالا رود.احتکار از خصلت خودبینی برخاسته است. دارنده چنین صفتی به ضرر و زیانی که به عموم مردم وارد می شود، توجهی ندارد؛فقط در فکر و اندیشه آن است که خود به سودهای سرشاری نایل آید.هنگامی که تاجری تنها فروشنده نوع خاصی از کالا باشد، یا گروهی از تاجران با هم تبانی کنند که با مخفی و حبس کردن کالا سبب شوند مردم به آن نیاز شدید پیدا کنند، سپس قیمت کالا را بالا برند و هر چه بخواهند بر قیمت آن بیفزایند،در این صورت،احتکار کمر شکن خواهد بود و این همان شیوه نظام سرمایه داری است که عملکرد آن بر دو پایه اصلی استوار است: 1-ربا 2- احتکار.
6-ثروت پرستى و مال اندوزى
قرآن کریم کسانى را که فقط به دنبال مال اندوزى هستند و هیچ گونه بهرهاى از معنویات و هدایت ندارند به حیوانات تشبیه کرده و مىفرماید:”وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ[4]؛”آنها دلها [= عقلها]یى دارند که با آن اندیشه نمىکنند و نمىفهمند؛ چشمانى که با آن نمىبینند، و گوشهایى که با آن نمىشنوند. آنها هم چون چهار پایانند، بلکه گمراهتر. اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همه گونه امکانات هدایت باز هم گمراهند.» قرآن کریم حقیقت حال یهود و شدت علاقه آنان را به زندگى مادى دنیا، این گونه توصیف مىکند:”وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ[5]»؛«آنان (یهودیان) را حریصترین مردم حتى حریصتر از مشرکان بر زندگىِ (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهى یافت که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود. در حالىکه این عمر طولانى او را از کیفر و عذاب(الهى) باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بیناست»
هم چنین در قرآن و دین اسلام معامله و درآمدزایی با موارد ذیل موجب بطلان است. از جمله:
1-خرید و فروش اعیان نجسه؛2-خرید و فروش آلات قمار و لهو و لعب3-کسب درآمد از طریق غناء4-کسب درآمد از طریق قمار5-معامله ای که متضمن ربا باشد6-معامله ای که متضمن غش باشد7-کسب و کاری که مستلزم غیبت مسلمانی باشد.
نتيجه گيري
هرگونه الگوی اقتصادی که مانع از رشد اقتصادی و شکوفایی جامعه شود و راه را بر بهره مندی بیش تر مردم از نعمت ها، امکانات، ظرفیت ها و توانمندی های جامعه بگیرد، به عنوان الگوی نادرست شناسایی و معرفی می شود. از جمله الگوهای نادرست مصرف از نظر نماز؛می توان به کنز، تکاثر، اسراف، تبذیر و ریخت و پاش، اتراف و رفاه زدگی و مانند آن اشاره کرد. بنابراین لازم است که این گونه الگوی مصرف اصلاح شود و جامعه به شکلی مدیریت گردد تا بتواند از همه امکانات به درستی و مناسب بهره گیرد و به رشد و کمال واقعی و شکوفایی تمدنی دست یابد.از نظر قرآن و نماز مبارزه با مفاسد اقتصادي در جامعه (بقره آيه 188 و 278 و 279 و آل عمران آيه 130 و آيات ديگر) امري لازم و ضروري است و بي آن نمي توان اميد داشت که جامعه اي رنگ سعادت و خوشبختي را به خود ببيند.مبارزه اي که اسلام و قرآن در حوزه اقتصادي با مفاسد اقتصادي پيشنهاد مي کند شامل همه عرصه هاي توليد و توزيع و مصرف مي باشد. از اين رو براي دست يابي به شيوه درست و الگوي صحيح، به عناصر و علل و عوامل مهم آن توجه داشته و براي هر يک، برنامه و دستورالعملي خاص تعريف مي کند. در بخش مصرف نيز با تأکيد بر درست مصرف کردن، از هرگونه اتراف و اسراف و تبذير و ريخت و پاش بر حذر مي دارد و آن را به عنوان گناهي نابخشودني شناسايي و معرفي مي کند.
فرهنگ انس گرفتن با مسجد و در راس آن نماز به عنوان یک حرکت ارادی، آگاهانه و مستمر باید از آغاز دوران کودکی در نظام تربیتی خانه و مسجد به عنوان یک اصل مهم تربیتی مد نظر قرار بگیرد تا فطرت خداجویی کودک به گونهای رشد و پرورش یابد که هیچ عامل و شرایطی نتواند موجبات انحراف او را فراهم سازد.توجه به نماز سبب کاهش بسیاری از معضلات و ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی در جامعه خواهد شد.هم چنین با نهی از منکر از همه مفاسد اجتماعی جلوگیری می شود. محیط جامعه، امروزه، پذیرا و پرورش دهنده صدها انسان مستعدی است که هریک ذخیره و گنجینه ای برای فردای این مرزو بوم هستند و در این میان نقش عالمان دینی در هدایت صحیح و شکل دهی ساختار دینی و مذهبی افراد امری انکار ناپذیر است و نهایتا اینکه نماز نقش بازدارندگی در ارتکاب جرم،گناه و هم چنین رفع تمامی ناهنجاریهای اجتماعی،اقتصادی و. ..دارد.پس در نظام عقیدتی اسلام و در یک جامعه نمازگزار، همه فعل و انفعالات از جمله رفتارهای اقتصادی در جهت رشد روحی و معنوی انسان ها است.
و در آخر این که؛ بررسي آثار اقتصادي نماز و مسجد: امروزه مسائل اقتصادي از مهم ترين مسائل دولت ها و افكار عمومي است كه بر سلطه سياسي، فرهنگي و نظامي كشورها مؤثر است. اسلام، ديني كامل است كه به هم جنبه هاي زندگي بشر توجه و زندگي اقتصادي جامعه را نيز به خوبي هدايت كرده است. مسجد، يكي از نهادهاي ديني است كه جنبه هاي اقتصادي نيز دارد. در اين جا اين جنبه ها را بررسي مي كنيم:
كاهش كنترل، كاهش هزينه
مسجد به عنوان كانوني ديني، با تقويت برتري هاي اخلاقي، حس خداباوري را در افراد اهل مسجد بارور مي كند و به اين وسيله، در همه حال خدا را بر كارها و فعاليت هاي خود ناظر و شاهد مي دانند و بدون اينكه كسي بر آن ها نظارت كند، كار خود را به بهترين شكل انجام مي دهند. كاهش گسترده نظارت و كنترل رسمي در سطح اجتماع بر ابعاد كلان اقتصادي مؤثر است و با كاهش هزينه هايي كه دولت ها صرف نظارت بر نيروهاي اجرايي مي كنند.
فقرزدايي
فقر يكي از مباحث عمده اقتصادي است كه نشانه ضعف مديريتي و اقتصادي است. مسجد از دو راه مي تواند به براندازي فقر كمك كند:
1-ماليات هاي اسلامي: زكات و خمس، دو نوع ماليات اسلامي هستند كه از اسلام براي زدودن فقر در سطح جامعه در نظر گرفته است كه متأسفانه برخي از مسلمانان به دليل دنيا دوستي، از پرداخت آن ها خودداري مي كنند. مسجد با تقويت دين داري و با توجه به فضاي معنوي حاكم بر آن، نمازگزاران را به شيوه اسلامي تربيت مي كند و در نتيجه آنان با پرداخت خمس و زكات، به فقيران مسلمان كمك مي كند.
2-انفاق و قرض الحسنه: انفاق و صدقه يكي از ارزش هاي اسلامي است كه نقطه مقابل ثروت اندوزي است. اجتماع مسلمانان در مسجد، روحيه تعاون و همكاري را افزايش مي دهد و با پند و اندرز مبلغان ديني در مسجد، جريان هاي فقرزدايي در سطح جامعه افزايش مي يابد. با قرار دادن صندوق صدقه، و كمك به فقيران در مسجد، شناسايي فقيران آبرومند به وسيله هيئت امنا و جمع آوري كمك هاي نمازگزاران، گام مهمي در زدودن فقر برداشته مي شود.
منابع
قرآن كريم
نهج البلاغه
ايرواني، جواد(1380)، اخلاق اقتصادي از ديدگاه قرآن و حديث، قم،نشرهدايت، صص264-261
باوندی،فهیمه(1388)، بررسی گرایش و عدم گرایش جوانان به نماز، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم
رزاقى، ابراهيم،(1374)، الگوى مصرف و تهاجم فرهنگى، تهران، چاپخش، ص 163ـ164
شهابی،آرش(1388)، نقش نماز در زندگی فردی و اجتماعی، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم
مكارم شيرازى، ناصر و ديگران(1377)،تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 4، ص 272
مهدوى كنى، محمدرضا،(1379)،اصول و مبانى اقتصاد اسلامى در قرآن، تهران،دانشگاه امام صادق(ع).
موسوي، سيد جمالالدين،(1375)، ملاحظاتي پيرامون پيامهاي اقتصادي قرآن،قم،نشر ياسر.
موسوى، سيدمهدى،(1371)، پژوهشى در اسراف يا آفت سرمايه ها، قم، دفتر تبليغات اسلامی.
ميرمعزّي، سيّدحسين،(1378)،نظام اقتصادي اسلام، اهداف و انگيزهها، تهران، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشة معاصر.
ميرمعزّي، سيّدحسين(1381)، ساختار كلان نظام اقتصادي اسلام، تهران، مؤسسة فرهنگي دانش و انديشة معاصر.
میری جهرمی،محبوبه(1388)، پرورش اخلاق و اخلاص در پرتو نماز، هجدهمین اجلاس سراسری نماز،قم