■ بررسی نقش نماز در وحدت بخشی و انسجام اجتماعی
چکیده
ویژگی اجتماعی آموزه های اسلامی مقتضی آن است تا عبادات، به جنبه فردی بسنده نکرده و ابعاد اجتماعی را نیز در نظر بگیرند. نماز، به عنوان والاترین فریضه الهی، آنگاه كه با جماعت برگزار شود، وحدت مسلمانان را به تصویر می کشد. در نماز جماعت، نمازگزاران با قرار گرفتن در كنار يكديگر، توحيد و يگانه پرستي را با اتحاد خویش اعلان می کنند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با عنوان”بررسی نقش نماز در تعالی فرهنگ وحدت» با هدف ترويج فرهنگ نماز و تبیین نقش آن در زندگي اجتماعی به نگارش درآمده و در پی بیان این مهم است که برگزاری نماز با حضور جمعی از مسلمانان، به معنای نمایش قدرت و وحدت مسلمانان و حمایت قاطع از نظام سیاسی اسلام است. توجه و تأکید آموزه های اسلامی به عواملی همچون”گردهمایی، هم جهتی و همگرایی» به عنوان آثار نماز در فرهنگ سازی وحدت را بايد از جمله راه كارها و زمينه هاى تحقق و تحکیم وحدت امت اسلامی دانست.
مقدمه
«وَاعْتصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ اِذْ كُنْتُمْ اَعْداءً فَاَلَّفَ بَيْنَ قلُوبكمْ فَاَصْبحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ اِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَكُمْ مِنْها: همگى به ريسمان الهى چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود، به ياد آوريد كه شما با هم دشمن بوديد و او ميان دل هاى شما الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او برادر شديد و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد و خدا شما را از آن نجات داد»(آل عمران: 103).
* تبیین موضوع: وحدت و همبستگی مسلمانان، نعمتی الهی است که از رهگذر آن میتوان به اهداف والای اسلام دست یافت. اسلام از راه های مختلفی کوشیده است مسلمانان را به وحدت فراخوانده و از تفرقه دور سازد. در این میان،”نماز» بهترین ابزاری است که می تواند مسلمانان را به این امر سوق دهد. جامعترین پشتوانههای دینی (قرآن و سنت) به وضوح وحدت اسلامی را تأیید و آن را تأکید میکنند. در قرآن کریم آیاتی در جهت تحقق این اصل اساسی و حیاتبخش وجود دارد، از جمله:”إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون؛ [گفتیم:] این است امت شما که امتی واحده (یگانه) است [با یک هدف و یک خدا]، و من پروردگار شمایم، پس مرا بپرستید»(انبیاء: 92). تأکید اسلام بر”امت واحده» بیانگر این مهم است که خداوند خواهان ایمان مسلمانان و”وحدت کلمه» است. بر این اساس مسلمانانی که خدا، پیامبر، کتاب و قبله واحدی دارند، بایستی در برابر غیر مسلمانان دارای وحدت کلمه باشند.
پیامبر اسلام-ص- به عنوان اولین منادی و پایه گذار وحدت امت اسلامی، همواره در حفظ وحدت و نفی تفرقه و نهی مسلمانان از امور اختلافبرانگیز تأکید داشت و می فرمود:”ای مردم! (آگاه باشید که) در حقیقت هر مسلمانی برادر دیگر مسلمان است»[1]و در حدیثی دیگر فرمود:”مؤمنان برای یکدیگر، مانند اجزای یک ساختمان هستند که باعث تقویت و استحکام یکدیگر میشوند. سپس رسول خدا-ص- انگشتانش را داخل یکدیگر نمود (و با این کار، استحکام را به ما نشان داد)»[2]. هم چنین طبق نقل اهل سنت، پیامبراسلام-ص- اجتماع امت را مایه خیر، و تفرقه را مستوجب عذاب می دانست[3] و در هر نوبت نماز، بنا به اشتیاق به وحدت مسلمانان، رو به نمازگزاران میکرد و میفرمود:”صف های (نماز) خود را راست و برابر کنید و متفرق نشوید که موجب تفرقه دل هایتان میشود»[4]. در حدیثی آن حضرت، اصلاح و سازش را میان امت میستاید و پاداش برقراری صلح را حتی از نماز و روزه هم فراتر میشمارد[5] و آنگاه در مذمت اختلاف با صراحت و جدیت میفرماید:”همانا اختلاف، دینزدایی میکند (و ایمان انسان ها را دچار اضمحلال میکند)»[6]. با عنایت به این آیات و روایات، مسلمانان آگاه و هشیار بایستی به اهمیت مسئله وحدت پیبرده، عظمت آن را درک کنند و تفرقه را از میان بردارند، چرا که هرگونه حرکتی که به تفرقه مسلمانان بیانجامد، طبق خواسته دشمنان و برخلاف دعوت قرآن است.
در اسلام، معیار تشکیل امت واحده”اعتقاد به وحدانیت الهی» است، به همین دلیل وحدت در ردیف توحید قرار گرفته و برخی اوقات، پرستش خدا متوقف بر این همبستگی شده است. از این رو وحدت، تنها یک موعظه و پیشنهاد صرف نبوده، بلکه وظیفه و تکلیف است و همانگونه که مسلمانان موظفند بر اساس توحید و در قالب نماز، خدا را عبادت کنند، باید در تحقق وحدت نیز بکوشند. چنآن چه خداوند میفرماید:”فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ؛ پس اگر (کسانی) توبه کنند و نماز برپاى دارند و زکات بپردازند، برادران دینى شما هستند»(توبه: 11). در این آیه به صراحت بیان شده کسانی که توبه کنند و مسلمان شوند، به شرط ادای نماز و پرداخت زکات، برادر دینی دیگر مسلمانان هستند. پیشوایان دینی نیز شیعیان را به این امر ترغیب می نمودند؛ چنآن چه امام صادق-ع- در جهت تحکیم وحدت و تعامل با مخالفان مذهبی فرمود:”مَنْ صَلَّي مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ فَكَأَنَّمَا صَلَّي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ-ص- فِي الصَّفِّ الْأَوَّل: هر كس با آنان (اهل سنت) در صف اول نماز بگزارد، مانند اين است كه در صف اول با رسول الله -ص- نماز خوانده است».[7]
با وجود این تأکیدات، در این عصر که دشمنان اسلام نه تنها امت اسلامی، بلکه اسلام و قرآن و آرمان های والای اسلامی را هدف هجوم قرار داده اند مشاهده میشود که برخی افراد نا آگاه، همبستگی امت را برهم زده و اسلامستیزان را نسبت به تسلط بر جوامع اسلامی جسور میکنند. بر همین اساس ضروری است پژوهش هایی گسترده در این زمینه انجام گیرد، تا چالش هایی که امت اسلامی با آن رو به رو است، شناسایی گردیده، آنگاه گام هایی در جهت رفع این مسائل برداشته شود.
*ضرورت موضوع: از آن جا که امروزه جهان اسلام با تنش های بسیار مواجه شده و مورد هدف دشمنان اسلام قرار گرفته است، بررسی عوامل فرهنگ ساز وحدت مسلمانان، از ضروريات جهان اسلام و مهمترين استراتژي براي مقابله با توطئههاي استكبار جهاني است. به گونه ای كه این مسئله می تواند استكبار جهاني را به چالش بكشاند. از اينرو بررسی عوامل گسترش فرهنگ وحدت اسلامی، موضوعي ضروری است که از میان عوامل متعدد، پژوهش حاضر در این زمینه به بررسی نقش نماز، به جهت جایگاه و اهمیت والایی که در میان مسلمانان دارد، می پردازد.
*هدف پژوهش: در راستای سخن مقام معظم رهبري(مدظلهالعالي) مبنی بر این که:”ترويج نماز، هر حركت و تلاشي است كه در راه همگاني كردن آن و تبيين اهميت آن و آسان كردن دسترسي به آن بتوان صورت داد»، لذا هدف مقاله حاضر”ترویج فرهنگ نماز» است و از آن جا که نقش نماز در موضوع وحدت، بررسی شده،”گسترش فرهنگ وحدت» نیز یکی دیگر از اهداف نگارش مقاله می باشد.
*پیشینه پژوهش: با توجه به اهميت موضوع”نماز» و”وحدت»، اندیشمندان اسلامی به هر دو مقوله پرداخته اند؛ اما بررسی”نقش نماز در تعالی وحدت اسلامی» که موضوع مقاله حاضر می باشد، مسبوق به سابقه نیست؛ از بررسی پیشینه پژوهش به دست آمد که به این موضوع بیش تر در قالب تک نگاری هایی در مورد هر کدام از موضوعات نماز و وحدت پرداخته شده است. از جمله پیشینه موضوع نماز عبارتند از کتب: آداب الصلوه از امام خمینی(ره)، اسرار الصلوه از جواد ملکی تبریزی، پرتویی از اسرار نماز از محسن قرائتی؛ و برخی از مهم ترین کتب پیشینه وحدت عبارتند از: همبستگی مذاهب اسلامی از ابراهیم جناتی، امامان شیعه و وحدت اسلامی از علی آقانوری، همبستگی مذاهب اسلامی از عبدالکریم بی آزار شیرازی، درباره وحدت و تقريب مذاهب اسلامي از محمدعلی تسخیری.
*روش پژوهش: این مطالعه به صورت مروری کتابخانه ای(مرور نقلی) صورت گرفته و بدین منظور با جستجوی گسترده و بررسی مستقیم و غیر مستقیم در این خصوص، مصادیق مرتبط با نقش نماز در تعالی فرهنگ وحدت اسلامی از منظر آموزه های دینی و منابع معتبر دیگر استخراج شده و بعد از بررسی عمیق به صورت طبقه بندی شده ارائه گردیده است.
* تعریف وحدت: وحدت در لغت به معنای يگانگی[8]، همبستگي، همدستي، يکي بودن و يکدلي است[9] که در نقطه مقابل تفرقه قرار دارد. تفرقه به معناي، جدا کردن، جدايي انداختن و پراکنده نمودن به کار ميرود[10]. در اصطلاح، معاني متعدد براي”اتحاد» بيان شده که به صورت حقيقت و در بعضي موارد به صورت مجاز به کار رفته است. اتحاد حقيقي به دو صورت قابل تحقق است: 1) چيزي به چيزي ديگر تبديل شود بدون اينکه استحاله پيدا کند؛ 2) دوچيز، يکي شود و يگانه گردد، بدون اينکه چيزي به آن اضافه و يا کم شود. البته اتحاد حقيقي به اين دو صورت غيرقابل تحقق است. اما اتحاد به معني مجازي به سه شکل قابل تصوراست: 1) چيزي به چيزي ديگر استحاله پيدا کند؛2) دو چيز با هم ترکيب پيدا کند؛ 3) ميان چند چيز در اموري اشتراک وجود داشته باشد؛[11] که آخرین معنی در وحدت اسلامی کاربرد دارد.[12]
معني مورد نظر این مجموعه از”وحدت» این است كه امت اسلامي با حفظ مذهب خود و بر محور مشترکات ديني، از جمله”خدا و کتاب واحد و پيامبر اسلام -ص-» در مقابل خطراتی که اسلام و مسلمانان را تهديد ميکند، همبستگي داشته باشند، و از اختلاف هاي مذهبي، سياسي و نژادي و زباني پرهيز کنند. بنابراین وحدت جنبه ی سياسي ـ اجتماعي و عملي دارد [13]. اسلام، دینی اجتماعی است و همگان را به اتحاد فراخوانده است؛ قرآن مجید نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم با واژگانی چون “امه واحده»، ”فألف بین قلوبکم»، ”لاتفرقوا»، ”لاتنازعوا»، ”لاتتبعوا السّبل»، ”تفریقا بین المومنین»، ”شیعا»، ”اختلفوا» و”تفرقوا»، هشدارها و امیدهایی را برای تحقق وحدت بیان کرده است.[14] از اين باب در کاربردهاي مختلف، وحدت را با الحاق واژهی اسلامي، به صورت”وحدت اسلامي» به کار ميبرند.
تأکید آموزه های دینی نسبت به التزام به امر وحدت، بدان جهت است که فرقه های مسلمان، یکدیگر را به طور صحیح شناسایی نموده و از مواضع فکری و اعتقادی یکدیگر مطلع شوند و از نزاع به دور باشند و در برابر دشمن مشترک، در یک صف واحد قرار گیرند[15]. بنابراین مسلمانان بایستی به منظور تحقق اهداف و مصالح والای امت اسلامی و اتحاد در برابر دشمنان با یکدیگر وحدت داشته باشند[16]. به جهت ضرورت و اهمیت بسیار مسئله وحدت، عالمان و متفکران مسلمان هر عصر، سعی در ترویج فرهنگ وحدت نموده اند که در این جا به بیان نمونه ای از عملکرد دو عالم از هر دو مذهب شیعه و اهل سنت بسنده می شود: شيخ شلتوت (که در زمان حیات، رئيس دانشگاه الازهر مصر بود)، گامهاي مؤثري در راه همبستگي مذاهب اسلامي برداشت؛ از جمله صدور فتوای تاریخی مبنی بر”جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه همانند چهار مذهب فقهی اهل سنّت».[17] متن فتوا چنین است:”آیین اسلام، هیچ یک از پیروان خود را ملزم به پیروی از مکتب معیّنی ننموده، بلکه هر مسلمانی، می تواند از هر مکتبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود، مدون گشته، پیروی کند و کسی که مقلِّد یکی از این مکتب های چهارگانه باشد، می تواند به مکتب دیگری، هر مکتبی که باشد، منتقل شود. مکتب جعفری، معروف به مذهب اثناعشری، مکتبی است که شرعا پیروی از آن، مانند پیروی از مکتب های اهل سنّت، جایز است. بنابراین سزاوار است که مسلمانان این حقیقت را دریابند و از تعصّب ناحق و ناروایی که نسبت به مکتب معینی دارند، دوری گزینند؛ زیرا دین خدا و شریعت او، تابع مکتبی نبوده و در انحصار مکتب معیّنی نخواهد بود، بلکه همه صاحبان مذاهب، مجتهد بوده و اجتهادشان مورد قبول خدا است و کسانی که اهل نظر و اجتهاد نیستند، می توانند از هر مکتبی که مورد نظرشان است، تقلید و از احکام فقه آن پیروی کنند».[18]
امام خمینی (ره) نیز در عين پایبندی به اصول مذهب شیعه، از طرح مباحث و نظرياتي كه باعث اختلاف بین پيروان ساير مذاهب می شد، به شدت پرهيز می نمود و ديگران را نيز از اين كار برحذر مي داشت. ایشان فتاوایی نیز در جهت تحقق وحدت اسلامی صادر نمود؛ از جمله در مورد شرکت در نماز جماعت اهل تسنن، در جواب این سؤال که”شما دستور فرموده اید در نماز جماعت اهل تسنن شرکت نماییم، آیا این نماز از نظر نیت و غیره مثل نماز جماعت شیعه است؟» می فرماید:”به هر نحو آنها عمل می کنند، انجام دهند».[19] در جای دیگر می فرماید:”طواف را به نحو متعارف که همه حجاج به جا می آورند به جا آورند و از کارهایی که اشخاص جاهل می کنند، احتراز شود و مطلقا از کارهایی که موجب وهن مذهب است باید احتراز شود و در وقوفین متابعت از حکم قضات اهل سنت لازم و مجزی است اگر چه قطع به خلاف داشته باشد».[20]
پس از ذکر مقدمه فوق، وارد بحث اصلی شده و مباحث را در دو قسمت”تأثیر متقابل نماز و وحدت» و”نقش نماز در فرهنگ سازی وحدت» تبیین می نماییم:
1. تأثیر متقابل نماز و وحدت
بر اساس آموزه های اسلام،”نماز» و”وحدت» رابطه ای متقابل دارند؛ چنآن چه خداوند می فرماید”فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ؛ پس اگر (کسانی) توبه کنند و نماز برپاى دارند و زکات بپردازند، برادران دینى شما هستند»(توبه:11). بنابراین بر اساس این آیه، لازمه پیمان برادری، ادای نماز و پرداخت زکات است؛ از این رو می توان گفت يكي از پل هاي ارتباطي مسلمانان”نماز» است. از دیگر سو، زمانی نماز جمعه و جماعت بر پا می شود که مسلمانان وحدت داشته باشند و اجتماع واحدی تشکیل دهند.
خداوند در آيه”انما المؤمنون اخوه؛ مؤمنان برادران يكديگرند»(حجرات:10)، در بیان مسأله تساوي در حقوق، تعبیر”برادري» را به کار برده، چرا كه دو برادر، همانند دو شاخه هستند كه از يك تنه درخت منشعب شدهاند و اين دو در همه شئون مربوط به اجتماع، خانواده و در قرابتي كه با نزدیکان دارند مشترکند، و چون براي اين”اخوت» احكام و آثاري شرعي وجود دارد، لذا قانون اسلام آن را يك سنخ برادري ميان مسلمين اعتبار كرده است كه آثاري عقلي و ديني بر آن مترتب ميشود. بنابراين اگر قرآن اين معنا را برادري ناميده، اين نامگذاری به طور مجاز و استعاره نبوده است، بلكه يك نحوه برادري است. همچنان كه رسول خدا ـ ص ـ فرموده اند:”مردم با ايمان، نسبت به هم برادرند و همگي آنان عليه دشمنان خود، دست واحدي هستند.»[21]
از سوی دیگر گفته شد تا اجتماع مسلمین شکل نگیرد نماز جماعت و جمعه برگزار نمی شود؛ چرا که نماز هر چند در ظاهر امری فردی و یک ارتباط میان خالق و خلق است، اما باید توجه داشت که این ارتباط در شکل اجتماعی آن، تاثیرگذارتر است. از این رو در آیات قرآن بر اقامه نماز به شکل جماعت تأکید شده است. همان طور که مشاهده می شود در آیه 43 سوره بقره، با عبارت”مع الراکعین»، به برپایی نماز جماعت فرمان داده که اشاره ای مستقیم بر حضور یافتن در نمازجماعت از سوی مومنان است[22]. این که خداوند بر اقامه نماز به شکل جمعی همراه با رکوع کنندگان تاکید می کند، خود گواهی روشن بر اهمیت نماز جماعت است.[23] در آیات دیگری هم خداوند بر اقامه نماز به شکل جماعت تأکید می کند و بدان فرمان می دهد(آل عمران: ۴۳؛ نساء:۱۰۲). هرچند که فقیهان این فرمان را بر وجوب نماز جماعت حمل نکرده اند، ولی به استحباب آن قائلند. هم چنین در آیات ۲۱۸ و ۲۱۹ سوره شعراء از نماز جماعت پیامبر-ص- به صورت خاص یاد می کند که این خود بیانگر اهمیت این امر است. عنایت خاص خداوند به راز و نیازهای پیامبر-ص- و نماز جماعت دراین آیات به خوبی نشان می دهد که خداوند به نماز جماعت نگاهی خاص دارد. از این رو با واژه”یَراک» این نگاه خاص را مورد توجه قرار می دهد تا آنان نیز به نماز جماعت اهمیت دهند.
شگفت این که خداوند در زمان جنگ نیز مصلحت را دربرگزاری نماز جماعت می داند و به فرمانده جنگ فرمان می دهد تا مسئولیت امامت جماعت را به عهده گیرد و مجاهدان به دو دسته تقسیم شوند تا یکی پس از دیگری نماز را به جا آورند(نساء: ۱۰۲). براین اساس هنگامی که در صحنه جنگ نماز خوف به جماعت و با امامت فرمانده خوانده می شود، می توان اهمیت و ارزش نماز جماعت را در آموزه های وحیانی قرآن دریافت.
در روایتی از امام صادق-ع- پرسیدند: چرا خداوند نماز جماعت را به این شکل قرار داده است؟ فرمود:1.تا اخلاص، توحید، اسلام و عبادت برای خدا در دنیا آشکار شود؛ 2. در اظهار نماز به صورت نماز جماعت، حجت بر اهل شرق و غرب، ظاهر میشود؛ 3. نماز جماعت، وضع گردید تا بعضی برای بعضی دیگر شهادت به اسلام دهند؛ 4. تا بتوان به دیگران در امور خیر کمک کرد؛ 5. نماز جماعت، وضع شد تا بتوان دوستان را از گناه و انحراف دور کرد؛ 6. نماز جماعت برای این است که نمازخوان از بینماز شناخته شود؛ 7. تا کسی که اول وقت نماز میخواند از کسی که اول وقت، نماز نمیخواند، شناخته شود.[24] با توجه به فلسفه برپایی نماز جماعت، مشخص می شود که بسیاری از اهداف اسلامی و انسانی در این جماعت تأمین میشود؛ چرا که آنان را در یک نقطه مشترک جمع میکند و سپس به یکدیگر متصل میسازد و در قبال خواستهها و کاستیها، آنها را مسئول و نمازگزاران را از مسائل یکدیگر مطلع میکند.
2.نقش نماز در فرهنگسازی وحدت
پیش از بررسی نقش نماز در فرهنگ سازی وحدت، لازم است به ذکر یکی از مهم ترین آثار نماز در زندگی فردی -اجتماعی که بازداری از گناه است، پرداخته شود تا یکی از اساسی ترین موانع وحدت، به وسیله نماز، از میان برداشته شود و همبستگی مسلمانان قابل تحقق و تحکیم گردد. حقیقت این است که نماز، داراي اثر بازدارندگي از خطا است و اهمیت این نقش، به حدّی است که یکی از مهمترين فلسفه های نماز، بازدارندگي از زشتيها و گناهان شمرده شده است. این بازدارندگی، طبق آیه”إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ: به راستی که نماز انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد» (عنکبوت: 45) هم نهي تشريعي است، يعني صحت و كمال نماز مشروط به ترك گناهان است و هم نهي تكويني، يعني نماز، ذاتاً اثر بازدارندگي از گناهان دارد. در آیه مذکور”فحشاء»، اشاره به گناهان بزرگ پنهاني و”منكر» اشاره به گناهان بزرگ و آشكار دارد؛[25] “فحشاء» گناهاني است كه بر اثر غلبه قواي شهويه، و”منكر» بر اثر غلبه قوه غضبيه صورت ميگيرد.[26] در این زمینه امام رضا-ع- در بیان قدرت بازدارندگی نماز می فرماید:”و یکون فی ذکره لربه و قیامه بین یدیه زاجراله عن المعاصی و مانعا من انواع الفساد: همین که انسان، به یاد خدا افتاده و در برابرش می ایستد، او را از عصیان بازداشته و از فسادش جلوگیری خواهد کرد».[27]
نحوه بازدارندگی نماز از خطا این است که آداب نماز، انسان را به اموری چون خویشتن داری و تسلط بر نفس، و زدودن گناهان و پالایش روح از آلودگی های اخلاقی و امور دیگری که لازمه کمال انسانی است، سوق می دهد.[28] این بُعد از نماز، محتوا و نشان قبولی نماز است. همان گونه که هسته بی مغز، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد، نماز بدون بازدارندگی از خطا، عبادتی بی محتواست. امام صادق-ع- در بیان این نشانه می فرماید:«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَقُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْه: هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته، به همان اندازه نمازش قبول شده است.»[29] بنابراین نماز به کمال نمیرسد، جز برای نمازگزاری که دارای طهارتی همهجانبه باشد؛ نه دیگران را گمراه کند و نه خود از حق منحرف گردد. پس زمانی که چنین نمازی به جای آورده شد، انسان از فحشا و منکر دور می شود.[30] در تأیید این مطلب، در مجمع البیان انس بن مالک از رسول خدا-ص- روایت کرده که فرمود:”کسی که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، جز دورتر شدن از خدا، برایش اثری ندارد».[31] هم چنین فرموده:”لا صلوة لمن لم یطع الصلوة و طاعة الصلوة ان تنتهی عن الفحشاء و المنکر: نماز نیست نماز کسی که نماز خود را اطاعت نمی کند و اطاعت نماز این است که از فحشاء و منکر دست بردارد».[32] امام خمینی(ره) پیرامون نماز و تأثیر آن در اصلاح جامعه فرمود:”در اسلام، هیچ فریضهای بالاتر از نماز نیست. نماز پشتوانه ملت است، نماز خوب، فحشا و منکر را از یک امتی بیرون میکند. اینهایی کـه در این مراکز فساد کشیده شدند، اینها همه بینمازها هستند، نمازخوانها تو مساجدند و مهیایند برای خدمت، مسجدها را خالی نکنید».[33] در نتیجه اگر نماز نمازگزار حقیقی باشد، باید او را از خطاها ایمن سازد.
یکی از گناهانی که به پیکره ی وحدت جامعه اسلامی ضربه اساسی وارد می سازد و نماز می تواند در مرتفع سازی آن موثر باشد، گناه”اهانت به مقدسات یکدیگر» است، که به جنجالی ترین مانع بر سر راه همبستگی مسلمانان تبدیل شده است.”سب و لعن» از بارزترین مصادیق این مسئله است.”لعن» به معانى طرد و راندن همراه با ناراحتى است که اگر از سوى خداوند باشد به معناى طرد و دور كردن از رحمت، و در صورتی که از جانب مردم باشد، به معناى نفرين براى دورى از رحمت الهى و گرفتار شدن به عذاب و عقوبت اخروى است.[34] اما”سب» به معنای دشنامی است که به صورت نقص و ضعف برای فردی بیان می شود.[35] با این تعریف در می یابیم که ماهيت سب با لعن تفاوت دارد؛ چنآن چه در قرآن واژه لعن 37 مرتبه به كار رفته و بررسى اين آيات نشان میدهد كه لعن در برخى موارد مشروع است، اما واژه سب در قرآن كريم فقط يك بار، آن هم به صورت نهی به کار رفته است:”و لا تسبّوا الذين يدعون من دون الله فيسبّوا الله عدواً بغير علم: دشنام ندهيد كسانى كه غير خدا را میخوانند ـ چرا كه آنان نيز ـ ممكن است حضرت حق را از روى دشمنى و بدون علم دشنام دهند»(انعام:108). بنابراین مسئله”سب» از موضوع”لعن» جدا است و خداوند نیز از آن نهی فرموده است.
در عصر حاضر با توجه به ضرورت وحدت اسلامی، مسئله لعن اگر اهانت به مقدسات مذاهب دیگر تلقی شود، امری غیر اخلاقی و نوعی منکر است؛ چرا که ظنّ اهل سنّت اين است كه يکي از بزرگترين گناهان نابخشودنی تشيع، سبّ و لعن نسبت به خلفا و صحابه و برخی همسران پیامبر-ص- است. در حالی که طبق بررسی های انجام شده سبّ، در مذهب شيعه جايگاهی ندارد. شاهد این ادعا، کلام امیرالمومنین علي -ع- (در جنگ صفّين به آن دسته از شيعيان که به شاميان دشنام ميدادند) است که فرمود:”من خوش ندارم که شما بسيار لعن نموده و دشنام گوييد ولي اگر سيره و کردار آنان را ذکر کنيد سخن درست تری گفته ايد».[36] بنابراین دوری از ناسزاگويي به عنوان رفتاري اجتماعي در برخورد با مخالفان، امری ضروری است. نکته لازم به ذکر اینکه شیعه لعن را تنها در مورد افرادي به کار می برد که سبب انحراف عظیم در جامعه اسلامی شده اند.[37] اما در جواز لعن، باید استحقاق فرد احراز شود که علماى شيعه با بهره گيرى از قرآن و سنّت و تبيين معيارهاى لعن، تنها كسانى را مستحق لعن میدانند كه معيارهاى قرآنى بر آنان منطبق باشد؛ همان طور كه خداوند در آيات فراوانى چنين افرادى را لعن نموده است:”اولئِكَ عَلَيهِم لَعنهُ الله وَ المَلائِكَه وَ النّاسِ اَجمَعين: آنان مشمول لعنت خدا، فرشتگان و تمام مردم خواهند بود»(بقره:161).
بررسی این موضوع را با فتوای تاریخی و تأثیرگذار آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) مبنی بر”حرمت اهانت به نمادهای اسلامی اهلسنت» به پایان می بریم. این فتوا در پاسخ به استفتائی صادر شد که در آن جمعی از علما و فرهیختگان شیعه منطقه إحساء عربستان سعودی از معظم له خواستند نظر خود را درباره اهانت و استفاده از کلمات تحقیرآمیز و توهین به همسر پیامبر اسلام-ص- اعلام کند. این استفتاء، در پی توهین به همسر پیامبر اسلام-ص-، ام المؤمنین، توسط یاسر الحبیب، روحانی به ظاهر شیعه کویتی صورت گرفت که با واکنش ها و مخالفت های بسیاری مواجه شد. متن پاسخ مقام معظم رهبری(مدظله العالی) چنین است:”اهانت به نمادهای برادران اهل سنت، از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام-ص- حرام است، این موضوع شامل زنان همه پیامبران، به ویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد-ص- می شود».[38] بر این اساس، اگر اهانت به مقدسات دیگر مسلمانان، به عنوان مانع وحدت، از میان برداشته شود، نماز می تواند نقش تأثیرگذار خود در وحدت اسلامی را در سه مقوله”گردهمایی، هم جهتی و هم گرایی» ایفا نماید. در ادامه به بررسی این موارد می پردازیم:
الف).گردهمایی حول محور مشترک
گردهمایی، به عنوان یکی از بارزترین عوامل ایجاد همبستگی مسلمانان، با وحدت هدف و عقیده محقق می شود. در حالی که تفرقه از آثار کفر و همواره یاری رسان کافران بوده است و دشمنان اسلام همواره از آن، برای تضعیف مسلمانان سود برده اند. در حالی که تشکل مسلمانان، عاملی برای ترغیب اعضاء، نسبت به تعقیب اهداف گروه و حفظ مواضع اسلام خواهد بود. نقش نماز جمعه و مراسم های گروهی دیگر در ایجاد و حفظ تشکل مسلمین غیرقابل انکار است. نماز جمعه نمایش وحدت و هماهنگی مسلمانان است و اسلام بدین طریق با احکام و برنامه های وحدت بخش، روحیه تعاون در جامعه اسلامی به وجود می آورد و همواره به سه اجتماع بزرگ اهمیت می دهد: 1-اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل می شود؛2 ـ اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است؛3 ـ اجتماع سالانه حج که در کنار خانه خدا انجام می پذیرد. بنابراین نماز در عین اینکه ارتباط انسان با خداوند است، عامل همبستگي انسان ها نيز محسوب می شود. ارتباطات جمعي كه بر پايه خدا و خدا محوري استوار بوده و مفاهيم”واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا»(آل عمران:103) را جزء دستور كار خود قرار داده است، علاوه بر ايجاد حس اعتماد، پايداري را در پي دارد.
شاید به همین دلیل است که در نماز، (حتی به صورت برگزاری فردی) گفته می شود:”اياك نعبد و اياك نستعين؛ فقط تو را عبادت ميكنيم و فقط از تو كمك ميجوئيم». این بيان، از اتصال انسان با ديگران حكايت ميكند.[39] در حالی که اگر هدف نماز، صرفا ارتباط با خدا بود، بايد گفته می شد:”اياك اعبد و اياك استعين». اما تمام الفاظ نماز، به صورت جمع است و نمازگزار حتی وقتی به تنهايي نماز ميخواند، به لحاظ ارتباط با هم نوعان و خيرخواهي براي همگان، ميگويد”اهدنا الصراط المستقيم» ما را به راه راست هدايت كن. شهيد مطهري در این زمینه می گوید:” در سوره حمد كه جزء قطعي نماز است ميگوئيم”اياك نعبد و اياك نستعين» خدايا ما تنها تو را ميپرستيم، و تنها از تو استعانت ميجوئيم. يعني ميگوئيم: خدايا من تنها نيستم، من با همه مسلمان هاي ديگر هستم. ضمناً انسان، وابستگي و پيوستگي خودش به جامعه اسلامي را در حال عبادت و بندگي اعلام ميكند. خدايا، من فرد نيستم، تك نيستم، من عضوم، جزئي از كل و عضوي از پيكر هستم.”ما هستيم، نه من». در دنياي اسلام”من» وجود ندارد”ما» وجود دارد». [40]از این رو، مستحب است نماز را به جماعت بخواند نماز جماعت، از نماز اوّل وقت فُرادي كه آن را طول بدهند، بهتر است.[41] اين مسئله حكايتگر عنايت ويژه به ارتباط جمعي است. اهمیت همگرایی در نماز به قدری است که براي رفع خشكسالي و نزول باران و فرود آمدن رحمت الهي از آسمان، به نماز استسقاء فرمان داده شده و ارتباط دل ها را بيشتر با هم پيوند دهد.[42]بنابراین حكمت اصلي در تشريع نماز جماعت، اتحاد قلوب مؤمنين در امر خداست و براي اين اتحاد، فوايد بسياري از قوت اسلام و مسلمين و غير آن است. مَثَل اجتماع قلوب، مَثَل اتصال آب هاي قليل به يكديگر است كه چون به يكديگر متصّل شوند از صورت آب قليل خارج شده و كُر ميشوند، كه ديگر به اندك نجاستي، طهارتش را از دست نميدهد.[43]
ب).هم جهتی به سوی قبله مشترک
انتخاب قبله در اسلام براى نماز، براى آن است كه وحدت جهت ميان نمازگزاران حاصل شود و روح تساوى اجتماعى تقويت گردد. چرا که صورت اجتماعى نماز به سوی قبله واحد، گذشته از جنبه معرفتى آن، به سبب آن است كه وحدت نوع بشر، با از بین رفتن تفاوت های موجود ميان انسان ها، به صورت حقيقتى شکل بگیرد و پايدار بماند.[44] توجه به کعبه در نماز، در حقیقت توجه به توحید است. روی آوری به سوی کعبه، علاوه براین که بیانگر هماهنگی و نظم مسلمانان در عبادت است، و آنها را از پراکندگی و تفرق برحذر می دارد، توجه دادن دل به نقطه ای مقدس است که اسلام در کنار آن آغاز شد و تا اکنون ادامه دارد. نمازگزار با توجه به کعبه، با جهان بینی توحیدی به عبادت خدا می پردازد و قطعا چنین توجهی، موجب پیوستگی بیش تر او با دیگر مسلمانان می گردد. البته لازم به ذکر است که روح عبادت، یک امر مجرد است که محدود به جهت خاصی نیست و انسان رو به هر سو، یاد خدا کند، با خدا ارتباط پیدا می کند؛ چرا که انسان در تمام جهات شرق، غرب، شمال و جنوب در محضر خداست؛”و لله المشرق و المغرب، فأینما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله؛ مشرق و مغرب هر دو ملک خداست پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید»(بقره:115) لیکن اسلام به لحاظ مصلحت های تربیتی، دستور فرموده که مسلمانان به یک سو رو به”قبله» نماز گزارند تا روح وحدت و جهت دهی واحد در اذهان و اعمال آنها تثبیت گردد.[45]
حضرت علی-ع- درباره اهمیت قبله واحد مسلمین می فرماید:”وَ جَعَلَهُ سُبحانَه وَ تَعالی لِلاِسلامِ عَلَما؛ خداوند کعبه را پرچم اسلام قرار داده است».[46] همان طور که پرچم ها رمز اتحاد و یگانگی جمعیت ها و نشانه ی همبستگی و بر پا بودن آن علامت حیات آنهاست؛ کعبه برای اسلام نماد وحدت مسلمانان است و فلسفه قبله، ایجاد وحدت و همسویی میان امت اسلامی است.[47] اگر در هنگام نماز، هر مسلمانی به یک سمت می ایستاد، گرچه همه رو به سوی خدا بودند، اما ظاهر آنان حکایت از تفرقه داشت. هماهنگی و وحدت ظاهری، تأثیر بسیاری در ایجاد وحدت روحی و حقیقی دارد. به همین دلیل در اسلام مقرر شده است که همه ی مسلمانان در شرق و غرب جهان، رو به سوی کعبه نماز بگزارند و پس از مرگ هم رو به سوی کعبه دفن شوند. آیین اسلام از این طریق، وحدتی عظیم و جهانی را با محوریت کعبه پی ریزی کرده است.[48] بنابراین پرستش خدا و تجلّي رابطه بندگي با خدا در قالب نماز، يكي از استوارترين مبانی همسويي مسلمانان است. در هيچ آييني مانند اسلام چنين برنامه عبادي وحدت آفرينی در اشكال مختلف نمازهاي يوميه، عيد و جمعه، آن هم به صورت دسته جمعي در يك صف فشرده وجود ندارد؛ از این رو می توان گفت نماز رو به سوی قبله مشترک، شعار عملي همدلي مسلمانان است.
ج). همگرایی در برابر دشمن مشترک
نماز، سبب همگرایی نمازگزاران و مانع عمده در مقابل واگرایی هاي اجتماعي-سیاسی است و زمينه لازم براي افزايش مودت اجتماعي را به وجود می آورد. هم چنین حمايت اجتماعي بين نمازگزاران را گسترش می دهد. اين حمايت در ابعاد مادي همچون کمک مالي به نيازمندان و ابعاد عاطفي، معرفتي، منزلتي و ... است؛ و می توان گفت هر چه اين ابعاد گسترش بيش تري یابد، ميزان استثمار و بهره کشي دشمنان اسلام از مسلمانان کم تر مي شود.[49] حضور در نماز جماعت و جمعه، علاوه بر ايجاد همگرایی بين نمازگزاران، با برپایي همايش عبادي ـ سياسي مردم، درس استواري در برابر هر گونه واگرایی را به نمازگزاران ميدهد و این حرکت، اعلام موجوديت و حضور، در برابر كفار است[50]. در فرهنگ نماز، غير خدا براى نمازگزار کوچک و پست مىشود و هیچ قدرتی نمىتواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. نمازگزار در مقابل ظالمان سر تسليم فرود نمىآورد و با طاغوت و استکبار کنار نمىآيد. چنآن چه خداوند اين مسأله را يکى از اهداف بعثت پيامبر-ص- اعلام می دارد:”و در ميان هر امتى، پيامبرى را مبعوث کرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز کنيد»(نحل: 36). وقتی نمازگزار با خدا سخن میگوید و از او استعانت میجوید (ایّاك نعبد و ایّاك نستعین) توان بیش تری را در خود احساس میكند كه ناشی از اتكای به خدای تعالی است و داشتن چنین نقطه اتكایی، سبب افزایش اعتماد به نفس در فرد میگردد و روح سازش ناپذيري با طاغوت ها و گمراهان زمان در او تقويت شده و ميآموزد: سري كه در مقابل چنين عظمتي به سجده درآمد در مقابل هر چه غیر اوست، هرگز خم نميگردد و هرگونه حقارت پذیری و استمداد از قدرت های پوشالی را نفی می نماید و از تهدیدها و تطمیع های دیگران، نمی هراسد.[51] بنابراین یکی از آثار نماز در فرهنگ سازی وحدت، همگرایی و پایداری در مقابل توطئهها و دسيسههاي دشمنان اسلام است. چنآن چه رسول خدا-ص- مي فرمايد:”إِنَّ الْمُسْلِمِينَ يَدٌ عَلَي مَنْ سِوَاهُمْ؛ تمام مسلمانان مانند يك دست در برابر بيگانگان متّحدند».[52] از این رو برخی اندیشمندان اسلامی مقابله با دشمن مشترک را جزء ارکان اصلی وحدت شمرده و قائلند”وحدت به معنای اتحاد و انسجام برای تحقق آرمان های جهانی و عمیق اسلام و بیرون راندن دشمنان متجاوز و ضد اسلام است».[53] هم چنین گفته شده”وحدت یعنی متشکل شدن مسلمین در یک صف در برابر دشمنان مشترک».[54]
وحدت مسلمانان، که در نماز جمعه و جماعت تجلی می یابد، همواره از مهمترين موانع تحقق اهداف استعمار در به اسارت كشيدن مسلمانان بوده است. چرا که سياست استعمار در برخورد با ملتهاي جهان بهويژه جوامع اسلامی، شعار”تفرقه بينداز و حكومت كن» بوده كه امروزه عملا به”تفرقه بينداز و ريشهكَن كُن» تبديل شده است. ایجاد تفرقه از طریق انتقال مشکلات سياسي و عقيدتي، به صحنههاي عملي و نظامي به بهانه مبارزه با تروريسم، سياست استعمار است كه زنگ خطری براي جهان اسلام محسوب می شود. بنا بر آموزه های قرآن، مسلمانان برای ترساندن دشمنان اسلام، بایستی آن چه در توان دارند آماده سازند:«وَ اَعَدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم من قوة»(انفال: 60). بر این اساس امام خمینی-ره- وحدت را عامل مقابله با دشمن می دانست و می فرمود:«وقتی دست به هم دادیم و همه شدیم یَدٌ واحِدَهٌ عَلی مَن سِواه(دست واحد در مقابل دیگران)، اگر دست واحد شدیم، هیچ کس نمی تواند به ما ضرری بزند. آن روز به ما ضرر می خورد که خلل در وحدت ما پیدا بشود»،[55] حال چه نیرویی برتر از همگرایی مسلمانان در نماز، موجب ترس و شکست دشمنان می شود. بنابراین مسلمانان تنها در صورتی می توانند نقش تأثیرگذار خویش را حفظ و از موجودیت خود دفاع کنند و ندای رسالت محمدی-ص- را به گوش جهانیان برسانند که نخست وحدت را در میان افراد جامعه خود استوار کرده باشند.[56]
نتیجه گیری
نتیجه بحث و بررسی های انجام شده پیرامون”نقش نماز در تعالی فرهنگی وحدت اسلامی» عبارتند از:
1.مهم ترین پیامد اجتماعی نماز، حفظ همبستگی اجتماعی است؛ به ویژه زمانی که به صورت جماعت برگزار شود. در نماز جماعت، نمازگزاران با قرار گرفتن در كنار يكديگر، توحيد و يگانه پرستي را با اتحاد خویش فریاد می زنند. برگزاری نماز با حضور جمعی از مسلمانان، به معنای نمایش قدرت و وحدت مسلمانان و حمایت قاطع از نظام سیاسی اسلام است.
2.وحدت، پایه های قوام جامعه را تشکیل می دهد. چنآن چه که اگر افراد یک جامعه دچار تفرقه شوند، جامعه از اساس به هم می ریزد. مقصود از”وحدت» این است كه امت اسلامي با حفظ مذهب خود و بر محور مشترکات ديني، از جمله”خدا و کتاب واحد و پيامبر اسلام -ص-» در مقابل خطراتی که اسلام و مسلمانان را تهديد ميکند، همبستگي داشته باشند، و از اختلاف هاي مذهبي، سياسي و نژادي و زباني پرهيز کنند.
3.بر اساس آموزه های اسلامی”نماز» و”وحدت» رابطه ای متقابل دارند؛ کسانی که توبه کنند و مسلمان شوند، به شرط ادای نماز و پرداخت زکات، برادر دینی دیگر مسلمانان هستند. هم چنین زمانی نماز جمعه و جماعت بر پا می شود که مسلمانان وحدت داشته باشند و اجتماع واحدی تشکیل دهند.
4.اگر هر نمازگزار با در نظر داشتن ویژگی بازدارندگی نماز از فحشا و منکر، اهانت به مقدسات دیگر مسلمانان را به عنوان یکی از موانع اساسی وحدت، کنار بگذارد، در این صورت نماز می تواند نقش تأثیرگذار خود در وحدت اسلامی را ایفا نماید.
5.گردهمایی، به عنوان یکی از بارزترین عوامل ایجاد همبستگی مسلمانان، با وحدت هدف و عقیده محقق می شود.
6.انتخاب قبله در اسلام براى نماز، براى آن است كه وحدت جهت ميان نمازگزاران حاصل شود و روح تساوى اجتماعى تقويت گردد.
7.نماز، سبب همگرایی نمازگزاران و مانع عمده در مقابل واگرایی هاي اجتماعي-سیاسی است و زمينه لازم براي افزايش مودت اجتماعي را به وجود می آورد.
فهرست منابع
*قرآن کریم.
*نهج البلاغه.
ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، علل الشرائع، قم: مکتبه الداوری، بیتا.
ابن حنبل، احمد، المسند، بیروت: مؤسسه الرساله،1420ق.
ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء، البدایه و النهایه، (تحقیق: احمد ابوملحم)، بیروت: دارالکتب العلمیه،1409.
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1408 ق.
اسحاقی، سید حسین، نسیم همبستگی، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1386.
آل کاشف الغطاء، محمد حسین،”کیف یتحد المسلمون» حول الوحده الاسلامیه، افکار و دراسات، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1404.
بی آزار شیرازی، عبدالکریم، شیخ محمود شلتوت: طلایه دار تقریب، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،۱۳۷۹.
تبرائیان، محمدحسین، فتوای تاریخی مقام معظم رهبری مدظله العالی در حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت،تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،1390.
ترمذی، محمد بن عیسی، سنن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا.
تسخیری، محمد علی، گفتارهایی درباره تقریب مذاهب، اندیشه تقریب،1387، سال4، شماره 14، صص 7-40.
تهانوي، محمد علي بن علي، موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، لبنان: ناشرون، 1996 م.
جناتی، ابراهیم، همبستگی مذاهب اسلامی، قم: انصاریان، 1381.
حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، بي جا: دارالاحياء تراث العربي،1403.
حکيم، سيدمحسن، مستمسک عروه الوثقي، قم: مکتبه آيت الله مرعشي نجفي، بی تا.
خسروی، محمد علی، آرمانشهر وحدت، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1387.
خمینی، روح الله، استفتائات، قم: دفتر انتشارات اسلامی،1366.
خميني، روح الله، رساله توضيح المسائل، قم: نشر اعتماد، 1373.
خمینی، روح اللّه، صحيفه نور، قم: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1378.
دهخدا، علي اکبر، لغت نامه دهخدا، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1372.
رضوانی، علی اصغر، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات(1)، تهران: مشعر،1382.
سجستانی، ابوداود، سنن ابیداود، بیروت: دارالکتاب العربی، بی تا.
شلتوت، محمود، فتوای تاریخی، مجله رساله الاسلام،1379، س11، ش3، ص1-5.
شوشتري، نور الله، الصوارم المهرقه، تهران: مطبعه النهضه،1367.
شوکاني، محمدبن علي، فتح القدیر، (تحقيق عبدالله يحيي السريحي)، صنعاء: مکتبه الارشاد، 1419 ق.
طباطبائی، محمد حسین، الميزان، چاپ پنجم، تهران: دارالكتب الإسلاميه،1372.
طبرسى، فضل بن حسن، مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، لبنان: صیدا مطبعة العرفان،1333.
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، بیجا: المکتبه المرتضویه، بیتا.
عزیزی، عباس، جامع آیات و احادیث موضوعی نماز،تهران: انتشارات نبوغ،1375.
عميد،حسن، فرهنگ عميد،تهران: اميرکبير، 1386.
قرائتی، محسن، پرتویی از اسرار نماز، تهران: ستاد اقامه نماز،1378.
مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1404ق.
مطهری، مرتضی، طهارت روح، تهران: ستاد مرکزی اقامه نماز،1374.
مطهري، مرتضی، گفتارهاي معنوي، چاپ 14، تهران: صدرا، 1373.
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار،حکمت عملی، تهران: صدرا،1378.
مطهری، مرتضی، یادداشت های استاد مطهری، چاپ چهارم، تهران: صدرا،۱۳۸۵.
مطهری، مرتضی، یادنامه علامه امینی، الغدیر و وحدت اسلامی، قم: رسالت،1379.
مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ هشتم، تهران: دارالکتب الاسلامیه،1369.
ملکی تبریزی، جواد، اسرار الصلوه، تهران: آزادی،1372.
نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، بیروت: دارالکتب العلمیه، 1411ق.
واعظی نژاد، حسین، طهارت روح، چاپ یازدهم، تهران: ستاد اقامه نماز،1381.
[1] .محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج٧، ص٢٧٣؛ محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج٢٩، ص١٠.
[2] . محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج58، ص150.
[3] .احمد بن حنبل، مسند، ح18450.
[4] .احمد بن حنبل، مسند، ج4، صص285، 297و304؛ ابوداود سجستانی، سنن، ح664؛ احمد بن شعیب نسائی، سنن، ج2، صص89و90.
[5]. محمد بن عیسی ترمذی، سنن، ح2509 .
[6] . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص99 .
[7] .همان، ج85، ص 87.
[8]. محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، ج15، ص232.
[9]. حسن عميد، فرهنگ عميد، ص 113.
[10]. علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 4،ذيل کلمه تفرقه.
[11]. محمد علي تهانوي، موسوعه، ج1، ص 91.
[12]. نک:محمدحسین آل کاشف الغطاء، حول الوحده الاسلامیه، ص 36 .
[13]. ر.ک: محمد ابراهيم جناتي، همبستگي اديان و مذاهب اسلامي،ص۵۰۳.
[14].نک: سید حسین اسحاقی، نسیم همبستگی،ص 30 .
.[15] مرتضی مطهری، مجموعه آثار،حکمت عملی، ج25، ص 25.
[16] .محمد علی تسخیری، گفتارهایی درباره تقریب مذاهب، اندیشه تقریب،1387، سال4، شماره 14، ص21.
[17].عبدالکریم بی آزار شیرازی، شیخ محمود شلتوت: طلایه دار تقریب، ص ۲۰۱ ـ ۲۰۳.
[18].”ان الاسلام لا يوجب على أحدٍ من أتباعه إتّباع مذهب معين بل نقول انَّ لكلّ مسلم الحقَّ فى ان يقلّد بادئ ذى بدءٍ أىّ مذهب من المذاهب المنقولة صحيحا و المدونة احكامها فى كتبها الخاصّة. و لمن قلّد مذهبا من هذه المذاهب ان ينتقل الى غيره أىّ مذهب كان و لا حرجَ فى شئ من ذلك.
انَّ مذهب الجعفريّة المعروف بمذهب الشيعة الاماميّة الاثناعشرية مذهب يجوز التعبّد به شرعا كسائر مذاهب اهل السنّة. فينبغى للمسلمين ان يعرفوا ذلك و ان يتخلّصوا من العصبيّة بغير الحق لمذاهب معيّنة فما كان دين اللّه و ما كانت شريعته متابعة لمذهب أو مقصورة على مذهب فالكلّ مجتهدون مقبولون عند اللّه تعالى، و يجوز لمن ليس اهلاً للنَّظر و الاجتهاد تقليدهم و العمل بما يقرّرونه فىفقههم». محمود شلتوت، فتوای تاریخی، مجله رساله الاسلام،1379، س11، ش3، ص1.
[19] . امام خمینی، استفتائات، ص 278.
[20] .همان، ص 35.
[21].محمدحسین طباطبایی، الميزان، ج 9، ص 243.
[22]. محمدبن علي شوکاني، فتح القدیر، ج ۱، ص۹۰.
[23]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۲۱۴ .
[24]. محمدبن حسن حر عاملى، وسائلالشيعه، ج5، ص272 .
[25] . ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج 16، ص 284.
[26] . همان، ج 11، ص 370.
[27] . محمد صدوق، علل الشرایع، ص 317.
[28] .مرتضی مطهری، طهارت روح، ص 39.
[29] .محمدباقر مجلسی، بحارالانوار،ج79،ص 198؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان، ج 8، ص 285.
[30] .عباس عزیزی، جامع آیات و احادیث موضوعی نماز، ج1، ص 162.
[31] .فضل بن حسن طبرسی، مجمعالبیان، ج 8، ص 285.
[32] . همان، ج 8، ص 289.
[33].امام خمینی، صحيفه نور، ج7، ص 289.
[34].ابوالفداء ابن کثير، البدایه و النهایه، ج 4، ص 255.
[35]. فخرالدین طريحى، مجمع البحرین، ج 6، ص 68.
[36]. نهج البلاغه، خطبه 206.
[37]. علی اصغر رضوانی، شیعه شناسی و پاسخ به شبهات(1)، ص 592.
[38].محمدحسین تبرائیان، فتوای تاریخی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت،ص 9.
[39] . ناصر مکارم شيرازي، تفسير نمونه، ج1، ص 44.
[40] . مرتضی مطهري، گفتارهاي معنوي، ص 94 ـ 95.
[41] . امام خمینی، توضيح المسائل، مسأله10402
[42] . همان، مسأله 1407.
[43] . جواد ملكي تبريزي، اسرار الصلوه، ص 491 .
[44]. اقبال لاهورى، احياى فكر دينى، ص 109.
[45].حسین واعظی نژاد، طهارت روح، ص 243.
[46].نهج البلاغه، خطبه ۱ .
[47].مرتضی مطهری، یادداشت های استاد مطهری، ج ۲، ص ۲۱۶.
[48][48]. محمد علی خسروی، آرمانشهر وحدت، ص 43 .
[49].عليرضا وحدت پناه، نماز و جامعه شناسي، ص 164.
[50].محمد رضا رضوان طلب، پرستش آگاهانه، ص 161.
[51].محسن قرائتی، پرتویی از اسرار نماز، ص 160.
[52]. نور الله شوشتري، الصوارم المهرقه، ص77 .
[53].امام خمینی، صحیفه نور، ج19، ص2.
[54].مرتضی مطهری، یادنامه علامه امینی، ص 234.
[55].امام خمینی، صحیفه نور، ج17، ص 384.
[56].سيدمحسن حکیم، مستمسک عروه الوثقي، ص 135.