از نمازگزار چه انتظار می رود؟

■ از نمازگزار چه انتظار می رود؟

از نمازگزار چه انتظار می رود؟

چکیده

آن چه در ذیل از نظر خوانندۀ محترم می گذرد تفسیر فشرده و کاربردی است در باب اهمیت و منزلت نماز و شرایط آن؛ موضوعی که مهم ترین عبادات همۀ ادیان و معیار قبولی سایر عبادات به شمار می رود و اقدام عاشقانه و خالصانه و آگاهانه بدان، موجب تهذیب نفس و تقرب به خدا و ارزش های الهی می شود و انسان را در برابر هرگونه تفکر و اخلاق باطل مصون می دارد و موجبات ارتقای او به سوی مراتب عالی روحانی و زندگی سعادتمندانه مقیّد به مناسبات سالم اجتماعی و مدیریتی فراهم می کند و در نهایت از او، شخصیتی مطلوب و مفید به حال خود و سودمند و مؤثر و بی آزار برای جامعه پدید می اورد. و از اثر توجه به فلسفه و شرایط نماز، تصور گفتار و کردار نا مطلوب و تعیّنات و توهّمات ناپسند از نمازگزار نمی رود.

 

***

زندگـــی از گرمی ذکـر است و بس             حــریّت از عفت  فکـــر است و بس

چون شــود اندیشـۀ قومی خـــراب            ناسـره گــردد به دستش سیم ناب(1)

یکی از جامع ترین، منزه ترین، ضروری ترین و پر بارترین اعمال آدمی که اعظم مظاهر عبودیت و از مباحث بسیار مهم و اساسی دین به شمار می رود خدمت و بندگی خداوند در وجه نماز گزاردن است؛ عملــی که آدمی را به سوی کمــال خواهی، منزّه طلـبی، اعتماد به نفس، نیک اندیشی و خیرخواهـی و اعتـدال در زندگی فردی واجتمــاعی سوق می دهد و انسان با اقامۀ آن، زیباترین شکل پرستش و عبادت را به نمایش می گذارد. هم چنین، ستون مسلمانی و بنیاد دین و پیشرو و سیّد همۀ عبادت ها در همۀ ادیان و منشأ مهم خود سازی است به نحوی که از پرتو انجام آن، سلامت تن و روان آدمی و روحیۀ تعاون و همیــاری و امنیت اجتماعی در همه ابعاد آن فراهم می شود و انسان را از گرایش به سمت آلودگی ها و بی اخلاقی ها مصون می داردو بنا به گفته ابوحامد امام محمد غزالی (متوفی505ق) در کتاب شریف کیمیای سعادت  به نقل از رسول اکرم (ص): مَثَلِ این پنج نماز در اسلام همچون جوی آب است روشن که بر در سرای کسی رود و هر روز پنج بار خویشتن را بدان آب بشوید آیا ممکن شود که بر وی هیچ شوخی (چرک) بماند؟ گفتند: «نه یا رسول الله»، گفت: این پنج نماز، گناه را آنچنان ببَرَد که آب، شوخ را.(2)

در قرآن کریم، صدوهشتاد آیه با تعبیرهای گوناگون به اقامۀ نماز تاکید شده و بر مراتب ارزش و ثمرات آن اشاره شده است.چند مورد ذکر می کنیم:

وَ اَقِمِ الصَّلوة طَرَفَیِ النّهارِ وَ زُلفاً مِنَ اللَّیـلِ اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیئاتِ ذلکَ ذِکری لِلذّاکِرینَ.

و به پای دار نماز را در دوسوی روز و پاره هایی از شب، همانا خوبیها، بدیها را می برند، این است یادآوری یادآرندگان.(هود،112)

اِنَّ عَنِ الصَّلوة تَنهی الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ: همانا نماز از فحشا و زشتی ها نهی می گند.(عنکبوت،45)

إنَّ الصَّلوة کانَت  عَلَی مؤمنینَ کِتاباً مَوقُوتاً: همانا نماز را برای مؤمنان، فرمانی واجب و زمانی معین است.(نساء،103)

قُل لِّعِبَادِیَ ألَّذینَ ءَامَنوا یَقِیمُوا الصَّلوةَ...: به بندگان من که ایمان آورده اند بگو نماز را به پا دارند(ابراهیم،31)

یا بُنَی أقِمِ الصَّلاةَ وَ أمُر بِالمَعروفِ وَ انهَ عَنِ المُنکَرِ: ای پسرم!نماز ا بر پا دار و به کار های پسندیده وادار و از کارهای ناپسند بازدار.(عنکبوت،45)

أقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری: نماز را برپادار تا به یاد من باشی.(طه،14)

باری چنان که بر اهل ایمان معلوم است مراد از به جا آوردن فریضۀ نماز یومیّه، صورت ظاهری عبادت و شرایط صحت آن مثل وضوی صحیح و قرائت صحیح نیست که صرف توجه به شرایط ظاهری، هرگز افراد و جوامع بشری را به مقصود نهایی از نماز نخواهد رساند و امنیت فردی و اجتماعی و اجرای مراتب حقوق انسانی و حفظ سلامت محیط زیست آدمیان فراهم نخواهد شد و چنان که در جوامع دینی امروز می بینیم و در منابع تاریخی نیز

خوانده­ایم که غفلت از شرایط قبولی نماز و صرفا توجه به مظاهر و تجّلی آن در برگزاری مناسبت ها و آیین ها،نه تنها نمازگزاران و محیط زندگی اجتماعی آنان را به سوی کمال و تعالی، جهت نداده، بلکه در بسیاری از موارد، نتیجۀ معکوس بخشیده است و بسا بی خیری از روح عبادات و دامن زدن به ظاهر عبادات و توقف در ظاهر اعمال و مظاهر دین و عزاداری و مداحی و اعتکاف گزینی و توزیع شربت و شیرینی، متدینان پرسشگر و عمق نگر را هم با چالش های مختلف روبرو کرده است. آن چه می تواند مایۀ امیدواری باشد که بدان واسطه، زندگی فردی و اجتماعی نمازگزاران را به وجه کمال به سوی آگاهی و دانایی و پیشرفت و ترقی توأم با یک زندگی سعادتمندانه مقید به مناسبات سالم اجتماعی و مدیریتی جهت دهد دینداری است که جوهره اش اخلاق، و ثمره اش، پای بندی به بدیهیات عقلی و انضباط احکام شریعت و در رأس آن، انجام فریضۀ نماز و مقبولیت آن است و نمازگزار ناچار است برای صحت و قبولی نماز خود، از بسیاری گناهان دوری کند و شرایط نماز و موازین آن را مراعات نماید. به طور کلی می توان عرض کرد هر دیندار چنآن چه نماز را که پایه و ستون دین است به شرط بگذارد و به وقت انجام دهد واجد شخصیتی مطلوب و مفید و مؤثر و سودمند برای خانواده و جامعه می شود و جهات بارز و مظاهر عمدۀ آن در گفتار و کردار و در مناصب و مشغله ها و دینداری او تجلی می یابد. آن چند شرط عبارت است از:

از شرط های مهم نماز در بجا آوردن آن (صرف نظر از مفاهیم فلسفی و چگونگی ترتیب  و ادب و آداب آن که بحث مستوفا و مجزایی می طلبد) نیت کردن به وجه جامع و مانع است آنچنان که نمازگزار یقین داشته باشد و چنین کند که نماز را صرفا در پیشگاه حق و به منظور سپاس گزاری از نعمت های خداوند و استعانت از او در مسیر درست زندگی و مورد رضایت او به جای می آورد و انجام صحیح این فریضه که نتیجۀ آگاهی و اخلاص و خشوع است به او کمک می کند که از کبائر به دور ماند و منشأ خیر و فضیلت گردد.

شرط دیگر نماز، تطهیر تن از آلودگی هاست؛ چنان که به وقت گزاردن فریضۀ نماز، تن تمیز و پاک باشد و لذا رعایت طهارت تن در وعده های نماز، موجب تندرستی جسم و سلامتی نفس می شود و در نتیجه زمینه های اندیشیدن و کار کردن و مجالست را بهتر فراهم می کند.

از شروط دیگر نماز، پاک بودن جامۀ تن و غصبی نبودن آن است. دقت و توجه در پاکی جامه و تعلق آن به خود یا عنایت به رضایت صاحب جامه، یکی از امهات موارد اخلاقی و رعایت حقوق انسانی است که در فریضۀ نماز، به نمایش در می آید. رعایت این قاعده، این نکته را در ذهن تداعی می کند که پیوسته باید رزق و روزی را از راه مشروع به دست آورد و جامه و لباس را پاکیزه نگاه دارد و این گونه محدودیت ها موجب می شود که آدمـی در کار و کسب خود احتیاط کند و بنا بر موازین شرع و قوانین مدنی به کسب و کار و مبادله بپردازد.

از قواعد بسیار مهم دیگری که در گزاردن نماز بدان باید توجه کرد، پاک بودن مکان نمازگزار و غصبی نبودن نمازگاه است. چنآن چه این شرط، مورد توجه دقیق نمازگزار باشد، طبیعی است که وی سعی خواهد کرد در جریان زندگی و کار، به حلیّت درآمدها و نحوه هزینه کردن آن حساسیت نشان دهد و مطمئن باشد که آن چه بدو می رسد نتیجۀ دقیق دسترنج خویش و رضایت کامل و مشروع واگذارکنندگان حق و حقوق صحیح به وی است.

از شروط دیگر نماز، درک معنی و مفهموم متن نماز و عبارات آن است. نمازگزار باید بداند در پیشگاه احدیت قرار می گیرد و روی به درگاه حق در کمال صدق و خلوث دارد، با او سخن می گوید و از او استعانت می گیرد و سپاس نعمت به پیشگاه او به جای می آورد و به تهذیب فکر و تربیت تن و روان می پردازد. هم چنین آگاهی از معانی و مفاهیم واژه ها و عبارات نماز، نمازگزار را متواضع بار می آورد؛ به حق و حقوق خویش اعتنا می دهد و از حرص و طمع و زیاده طلبی و آزار و اذیت دیگران باز می دارد؛ صفات عالیه انسانی را از قبیل نیک اندیشی و خیرخواهی و نیکو رفتاری در وی بیدار می سازد و مراقبه ها در کسب روزی حلال و رعایت حقوق دیگران و مراتب معارف حق پرستی و عدالت خواهی را در او قوت می دهد و به درک محبت پروردگار با شامّه باطنش مستعد میگرداند(یُحِّبُهُم وَ یُحِبُّونَه).(3)

تا ابــد بـوی محبت به مشــامش نرســـد              هرکه خاک در میخانه به رخساره نرُفت(4)

این نکتۀ مهم شایان ذکر است که چنآن چه نمازگزار، این حداقل شرایط عمومی مشتمل بر هدف درست و شکل صحیح نمازگزاردن را با اخلاص به جا آورد و این ترتیب و مراتب ذکر شده را به دقت ذکر کند می تواند مطمئن باشد که نماز وی مقبول درگاه حضرت احدیت و موجب سلامت نمازگزار و بهداشت محیط زیست و مهم ترین واقعه در تاریخ زندگی او خواهد بود. بدون تردید اگر همه افراد جامعه به خصوص جامعه دینی ایران به سوی گزاردن نماز با این شرایط روی آورند و برای موفقیت و هدایت به راه راست، از خداوند استمداد گیرند. به یقین جامعه ای مطلوب و متواضع در همه عرصه های اخلاقی، اجتماعی، دینی، سیاسی، فرهنگی و هنری و جز آن پدید خواهند آورد و به هر میزان که مقیّد شوند به همان میزان به امنیت و پیشرفت و تعالی دست می یابند و بزرگترین تحول را در شئون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به وجود می آورند و چنآن چه به این مهم دست نیابند باید در نحوه نماز گزاردن خود تجدید نظر کنند و فراتر از اندر رکوع و سجود رفتن و برخاستن و نشستن به تعجیل یا طمأنینه، انفرادی یا به جماعت، زوایای عبادت را به شروط فوق مجهز گردانند و به عنوان الگو، منشاء اثر برای ترغیب دیگران به انجام فریضۀ نماز گردند.

   گزاردن نماز به ریا و برای راضی نگه داشتن بعضی افراد و سوءاستفاده از ساده اندیشی و ظاهر گرایی بعضی از شخصیت ها برای رسیدن به امیال دنیوی، عملی بسیار مذموم و باعث خسران است. همین طور نمازگزاردن به وجه سطحی و با شتاب و یا از روی تقلید بدون در نظر گرفتن شرایط آن، نوعی ضایع کردن وقت خویش و اغفال خود و دیگران است و در پاره ای از موارد، نتیجۀ وخیمی خواهد داشت و در حقیقت، نمازی که زبان به آن متکلم بوده و قلب به جای دیگری توجه داشته باشد نماز نیست.

بنــــــده آزاد را آیـــــد گـــــران         زیستــن انــدرجهـــانِ دیگـــــران

زندگی را چیست رسم و دین و کیش          یک دم شیری به از صد سال میش(5)

***

هرگز حدیث حاضر غایب شنیده ای          من در میان جمع و دلم جای دیگر است

***

آن نمــاز او نیـــرزد نیــــم جــو      زان کــه با اغیـــار دل دارد گـــرو(6)

ترتیب هم یکی از واجبات نمـاز است و رعایت نکـردن آن مجموعه برنامه را به ابطالمی کشاند. نظم خاصی که نمازگزار در اقامۀ نماز باید مراعات کند و در هیچ شرایطی نباید خدشه پذیرد، به او می آمورد که در همه امور زندگی و مناسبات اجتماعی باید نظم پذیر باشد.

نکتۀ دیگری که همیشه باید مد نظر باشد توجه به اهمیت نماز به عنوان پایه و ستون دین است و از این سبب ضروری است که توجه شود دین، اساس و اصل است و جامعیت دارد و زمینه ها و ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و از این قبیل، تابع وی اند. بر این اساس، سیاست، یکی از شاخه های دین محسوب می شود و باید که در مراودات و تفکرات سیاسی و در اداره جامعه و حکومت به این نکتۀ مهم توجه کرد و مراقب بود که دین را مغلوب سیاست و زیر مجموعه آن قرار نداد که این انحراف، موجب کاهش هدف های ارزشمند نمازگزاردن خواهد شد و دین را جلوه ای جز آن چه در متن آن هست به نمایش خواهد گذارد.

نتیجۀ دیگری که از خواندن نماز به شرط و به وقت لازم آن، عاید جوامع دینی بخصوص جامعه ایران می تواند بشود  گرد آمدن توده مردم با ذهن و اندیشه ای پاک و اعمالی خالصانه و رو به رشد و تعالی در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی و نظارت بر قوای دولت و حکومت در حسن اداره جامعه است طوری که این گروه مردم، نمازگزار قدرتمندی خواهند شد که در برابر بی عدالتی ها، زورگویی ها و تجاوز به حقوق اقشار جامعه، عکس العمل نشان می دهند و زبان اعتراض می گشایند و منطق کسانی که گوهر گرانبهایی مثل نماز را که از چرخش دل و جان و عشق به­وجود می آید لکن در تنگنای  اندیشه های سطحی و نارسا و محدود خود گرفتار می کنند به نقد می کشانند.

با چنین تحلیلی که در اهمیت نماز و شرایط به جا آوردن آن از بابت تاثیری که در سلامت محیط زیست انسان و تندرستی تن و روان او دارد تأکید می شود که فلسفۀ خواندن نماز در مدارس و در خانواده ها و مراکز و محافل ذیربط تشریح گردد و قشرهای مختلف جامعه به خصوص نوباوگان و جوانان با آشنایی کافی نسبت به این موضوع مهم و میزان اهمیت آن در اداره خود و مدیریت جامعه و مؤثر بودن در سرنوشت خویش، بیش تر و بهتر از گذشته به خدمت و بندگی خداوند بپردازند. بر دولت و رسانه ها وظیفه است که موجد حقیقی و علت واقعی این امر مهم عبادی را در برنامه خود بگنجانند و وسیلۀ شخصیت های واجد شرایط، به سمع و نظر مردم برسانند و در ترغیب مردمان به روی آوردن به این عامل اساسی امنیت فردی و اجتماعی اهتمام کنند و رجال تاریخی و برجسته ای را که در پرتو آگاهی از وادی عبادت، منشأ خدمات ارزنده برای ملک و ملت ایران و دیگر جوامع شده اند و از تأثیر آن، در برابر بسیاری از ناهنجاری ها و نادرستی ها، با بررسی انتقادی و عالمانه، خطر کرده اند و مقطع سرنوشت سازی در تاریخ سیاسی-اجتماعی و فرهنگی ایران شده اند و تأثیر مهم و اساسی در بیداری و تنویر افکار عمومی داشته اند، متعارف سازند.

به هر روی در پرتو نمـاز که ثمره اش آزادی و آزادگی و وصـول به امن و امان است می توان علی رغم وفور عوامل اضطراب زا، از آرامش روحی و روانی برخوردار شد و در ساحل امن و آسایش جان و سکون، بی دغدغه به سر برد. به واقع بارزترین و روشن ترین مصداق ذکرخدا، نماز است چنــان که خداوند در سوره طه آیه 14 فرموده: اقم الصلوه لذکری (نماز را برای یاد من بپا دار.) و از همین رو در رأس تعالیم انبیاء، امر به اقامۀ نماز قرار دارد و در بسیاری از آیات الهی، اقامۀ نماز به واسطۀ نقش مهمی که در خودسازی و امنیت فردی انسان ایفا می کند، یکی از اصلی ترین نشانه های پرهیزکاری و ایمان مؤمنان معرفی شده است. نمازگزار واقعی، از هرآن چه عوامل نگرانی و پریشانی است و از آیندۀ مبهم، آسوده خاطر است و هراسی به دل راه نمی دهد که می داند مکان ها و زمان ها از آن خداست و خدا با اوست و تمامی مصائب و بلاها و قدرت هایی که ممکن است او را به نا امنی تهدید کنند نزد او حقیر جلوه می کنند و به تعبیر علامه محمد اقبال:

هرکـه پیمـن با هوالموجـود بست          گردنش از قیــد هـر معبود رست

تـا عصــای لاالــه داری به دست             طلسم خوف را خواهی شکست

بدون ترید از عوامل و راهکار های در دسترس تر و ارزان تر و سهل تر برای ایجاد امنیت فردی که در عین حال متضمن هیچ گونه هزینه ای نیست و بلکه موجب حلقۀ اتصال انسان با وجودی بی نهایت به نام خداست نماز گزاردن با رعایت تمامی شرایط آن و بدون سبکداشت است؛ فریضه ای که با آن، آدمی رنگ و بوی خدایی می گیرد و هرگز نفس کریم و عزیز خود را به گناه و فساد و فحشا و تجاوز به حقوق دیگران نمی آلاید و جامعه از جانب او در امن و آسایش خواهد بود. (الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر). نمازگزار حقیقی آگاه است که اقامۀ نماز، با سرقت و دروغ و غیبت و تهمت و تجاوز به عِرض و ناموس و جان و مال دیگـران سازگاری ندارد و در شرایطی که استفاده از یک تار نخ غصبی در لباس او یا ناپاکی تن و جامۀ او موجب بطلان نماز می گردد مسلماً از دست یازیدن به اموال عمومی و رعایت حقوق دیگران که گناهی بزرگ تر است دوری می کند و همۀ تقیّدات به رعایت حقوق دیگـران و محیط زیست را محتـرم می دارد و در نتیجه، موجب پیشرفت و توسعۀ محیط جغرافیایی نسل بشر و امنیت اجتماعی جهان خلقت می گردد و مهم ترین راه بهینه سازی رابطه بین انسان و خداوند و انسان ها با یکدیگر و با محیط اجتماعی آنها می شود.

قرآن مجید، در آیات متعدد با تعبیرهای گوناگون، نماز والاترین گونه نیایش را پس از معرفت خدا، بهترین عمل و عبادت برتر و عامل نجات انسان از غوطه ور شدن در آلودگی ها و منشأ مهم خودسازی فرد و جامعه و نردبان ترقی انسان به سوی معراج و قرب الهی معرفی کرده است. (نگاه شود به سوره ابراهیم، آیه های31،37،40 / سوره طه، آیات 13،14،132 / سوره مریم، آیه 31 / سوره لقمان، آیه 17 / سوره عنکبوت، آیه 45 / سوره ماعون، آیه 4،5 / سوره مؤمنون، آیه2 / سوره نساء، آیه 77 / و...،)جملۀ آیات مبیّن این است که نمازگزار ناگزیر است برای صحت و قبولی نماز خود، از گناهان دوری کند و مکان و لباس او از رزق حلال باشد و در پاکبزگی تن و طهارت دل و در کار و کسب حلال و رعایت موازین حقوق دیگران احتیاط کند.

در سیرتاریخ ادبی ایران، بسیاری از عالمان، عارفان، شاعران و نویسندگان و مفسران، در وادی اهمیت نماز و مسائل آن به تفاریق در آثار خویش اشاراتی کرده یا فصلی را بدان اختصاص داده اند و توصیه ها و نظریاتی ابراز نموده اند که پرداختن به همۀ آنها از حوصلۀ این مقال خارج است و کتاب یا کتاب هایی مستقل می طلبد. لذا برای پرهیز از اطالۀ کلام و حفظ حدود نگارش مقاله، به نمونه ای از اشعار چند سخنور که حاوی مسائل جانبی نماز است بسنده می کنیم:

حافظ، نماز را پالایندۀ آلودگی ها و تیرگی های  روح و روان آدمی و شست و شو دهندۀ دل و جان او و اقبال به سوی حق و اعراض از ماسوی الله معرفی می کند که چنآن چه عاشقانه با حضور قلب و طهارت دل و پاکیزگی ظاهر و توجه کامل به حضور معبود انجام گیرد و به شرط و درست و کامل باشد نمازگزار را از زوایای گوناگون بیمه می کند و بازدارندۀ او از بدی ها و تباهی ها می شود. امّا اگر به حسب عادت و صِرف بیان الفاظ و حرکاتی ولو در مکان مقدسی ادا شود، نتیجۀ سازنده ای  در خُلق و خوی آدمی نمی بخشد و ثمره و نتیجه ای ندارد. ابیاتی از دیوان غزلیات نقل می شود.(7)

هردم به خون دیده چه حاصل وضو چو نیست    بی طـــاق ابــروی تــو نمــــاز مــرا جــو از (ص 352)

می ترسم   از  خــرابی  ایمان   که   می بَرَد      محـــراب   ابــروی   تو  حضـور   نماز من    (ص545)

نمــــاز   در  خـم   آن   ابــــروی محـــــرابی    کســــی کند که به خون جگـــــر طهارت کرد  (ص 178)

خوشــا  نمـاز و نیاز کســـی  کـه از سَـرِ درد      به  آب دیده و خون جگـــر  طهـــارت  کـــرد (ص179)

زاهــد و عجب و نمــــاز و من و مستی و نیاز   تا  تـــو را خـود ز میــان با که عنــایت  باشــد  (ص214)

چون    نیست   نمــاز  من   آلــوده   نمـــازی  در میکــده   زان کـم   نشـود  ســوز و گــدازم  (ص454)

ای کبک خـوش خـرام کجــا می روی  بایسـت  غــره   مشـو  کـه  گربۀ  زاهـد   نمـــاز  کنــد   (ص180)

مولانا جلال الدین نیز گاهی در وادی حیرت در مقابل اسرار نهانی نفس انسانی سرگشته مانده و با شدت و قدرت تمام همچون حافظ علیه ریاکاری، عوام فریبی و ظاهرپرستی و قیاس های دور از منطق به مبارزه برخاسته و زاهدان ریایی و نمازگزاران ظاهرگرا را ملامت کرده و به اختلاف ها و جنگ ها اشاره کرده که عمدتاً مولود قیاس های غلط و تصورات بیهودۀ مردم است:

مگــر ز روی دل انــدر بــرابرت دارم         من این نمـاز، حســاب نمــاز نشمـارم

ز عشـق روی تو من رو به قبـله آوردم     وگـرنه  من ز نمـــاز و ز قبله بیـــزارم

مـرا غـرض ز نمـاز آن بود که پنهانـی        حدیث درد و فــراق تــو با توبگـــزارم

وگرنه این چه نمـازی بود که من با تو  نشسـته روی به محـراب و دل به بازارم

از این نمـاز نباشــد به جـز که آزارت        همان به آنکه تو را  بیش از این نیـازارم

از این نمـاز ریایی چنان خجل شـده ام       کـه در بــرابــر رویت نظـــر نمـی آرم

مولانا و حافظ و سنایی و شیخ عطار و خواجه عبدالله انصاری و غزالی و امثال ایشان، نمازی را کامل و درست می دانند که نمازگزار از روی حضور قلب و تمرکز فکر ادا کند و آن چه را در برابر باریتعالی می گوید در خویشتن تربیت کند و از منکرات ظاهری و باطنی و کارهای زشت و ناپسند بپرهیزد و گوش و چشم و سایر اعضا و جوارح را در کنترل گیرد و الا هر چند با اشک چشـم و مقدمات رازگویی مثل وضو و طهـارت نماز کند، باز نمازش بایسته و مقبـول نیست. باری عنصر اخلاق در نمازگزار، باعث پرورش روحیۀ عبودیت به عنوان صفتی متعالی و مبدأ بسیاری از فضـایل اخلاقی می شود و نمازگزار به اتقان و نتایج ارزندۀ آن می اندیشد و مایۀ پرهیزکاری، پاکیزگی، شادابی و نشاط، انضباط و وقت شناسی، خیرخواهی و نیکوکاری، اجتناب از تجاوز به حقوق فرد و اجتماع و وسیلۀ تکامل و سعادت برای او و جامعۀ پیرامون او می شود.

در نظر علامه محمد اقبال لاهوری که از متفکرین تیزبین جهان معاصر به شمار می رود، نماز وسیلۀ وصول به فناناپذیری و اسلحۀ پیروزی بر محدودیت ها و مصادیق از طریق شناخت و امکانات نامحدود و نفس انسانی است. نماز در اسلام به منزلۀ گریز من است از خودخواهی ها و نفسانیات به سوی آزادی. وقت خاص معین شدن برای نمازهای روزانه که به مدلول قـرآن”تملک نفس»، آدمی را از طریق اتصال وی با سرچشمۀ نهایی زندگی و آزادی به وی باز می گرداند، برای آن است که من را از اثر ماشینی و مشاغل روزانه نجات می بخشد.(8)

تا جهــاد و حج نمـاند از واجبات       رفت  جان از پیکــر صوم و صلوه

روح چون رفت از صلوه و از صیام       فـرد  ناهمـــوار و ملت بی نظــام

***

گفت این علم وهنر، گفتم که پوست   گفت حجت چیست؟گفتم روی دوست

گفت دین عامیـان؟ گفتــم شنیــد،      گفت دین عـارفان؟ گفتـم که دیــد!

صد کتـاب آمــوزی از اهـل هنــــر     خوشتــر آن درسی که گیــری از نظر

علــم، تا از عشـق برخــوردار نیست    جــز  تمـاشــاخـانۀ افکـــار نیسـت

(جاویدنامه)

 نماز برای انسان کامل، حکم شمشیری را دارد که ریشۀ پستی ها و پلیدی ها را می یَرَد. همان طور که روزه به منـزلۀ مبــارزه با تن پروری و تمرین تسلط بر نفس است و زکات، منادی ایجاد دولت جمعی و خشکاندن ریشۀ فقر و فلاکت و حج به معنای نفی ملی گرایی محض است. باید پیوسته هشیار بود که نمازگزاردن در واقع زمینه ای برای ارتقای سلامت روانی و مقاومت در برابر خواهش های نفسانی و تصحیح رفتارهای نادرست در مواجهه با خواسته ها در برخورد با دیگران است و مراقبت ثمربخش و تمرین پیاپی در تقویت صفای دل و سودمندی در تزکیه و پارسایی فرد دارد و این فرصت را می دهد که نمازگزار با خویشتنداری، روابط اجتماعی خود را بهبود و متعادل سازد به نحوی که از ناحیۀ او، مردم و محیط زیست آنان در امنیت باشند و هرگز موجب تضییع حقوق کسی یا اذیت و آزار فردی در نگاه و زبان و قلم و قدم و احساس نگردد.

نماز خواندن، طهارت لازم می طلبد و زمینه ای است که باید با انجام آن، روحیۀ تقوا پیشگی و آداب صحیح در همه امور زندگی فردی و اجتماعی نمازگزار پدیدار گردد و رابطۀ سالم بر اساس احترام به مخلوقات خداوند و قوانین طبیعت و به دور از سودای کاسب کاری در او به عیان مشهود باشد. به واقع نماز چنان چه با این شرایط و آن چه پیش تر اشاره کردیم به جای آورده شود و در نهانگاه وجودِ نمازگزار و در شریان های روحی و تربیتی او جریان پیدا کند نیرویی را پدید می آورد و تأثیری را در التزام به قواعد و قوانین اخلاقی می گذارد که بسا ده ها، دستگاه نظامی و انتظامی را توان همطرازی با آن نیست. اما حیف که بسیاری نمازگزار با فلسفۀ نماز و عبادت بیگانه اند و جز مساعی نظر در ادای آن، هیچ کوشش های عملــی در فهــم حقیقت و اهداف نمـاز به جا نمی آورند. مثلاً اینکه بدانند نمازگزار هرگز دروغ که در رأس همه بدی ها و معصیت هاست نمیگوید. کم فروشی و گران فروشی، نمّامی، تقلّب و قلب حقیقت نمی کند که دینش به خلل می افتد، یا وسیلۀ اذیت و تضییع وقت و حقوق بشری دیگران نمی شود و در رفتار و گفتار و تأمین نیاز ها، متعهد به موازین اخلاقی و قوانین مدنی است، مسئولیت پذیر است و به درستی و راستی و آگاهی و دانایی و کارایی و اخلاص، عمل می کند و از چندپیشگی و چند مصدری که در هم ریختگی پدید می آورد می پرهیزد و به هر روی می داند که تمام وجودش اعم از جهات بدنی و ظاهری و جهات ذهنی و قلبی و باطنی اش در خدمت خدا و تأمین مصالح عامۀ مردم است و نباید در کار پیشۀ او، تباهی و خلل حاصل شود.

در قرآن کریم اشاره شده است که نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسینی که شرط ضروری ارزشمندی اخلاقی است باور داشته باشد. (9) بنابر این، والدین و مدیران جوامع که خود را دین دار و نمازگــزار می نمایند می توانند با کردار و عمل مقبــول خود مشوق مردم و فرزندانشان به  گزاردن نماز و نتایج آن باشند. وقتی فرزندان می بینند والدینشان و کارکنان دولت ها حس می کنند کارگزاران و اولیای امورشان از اثر اعتقادات دینی و پایبندی به انجام فریضۀ نماز، عالی ترین صفات انسانی و همکاری و همدلی و محبت را در حرمت افراد جامعه و در ارتقای مادی و معنوی آنان به نمایش می گذارند و از هر نوع معصیت و بی اخلاقی و سوء استفاده از مسئولیت و منابع عمومی در اختیار به دورند و با توان و تخصصی در خور برای ایجاد جامعه ای سالم که مظهر عدالت و مساوات و امنیت و پاکی است، هزینه می کنند بی تردید به سمت و سوی عبادت و حرمت نمازگزاران جهت می یابند و تغییر نگرشی در سطوح جامعه پدبد خواهد آمد. بدیهی است هرچقدر تغییر نگرش در مسئولان و نخبگان ایجاد شود که بتوانند مدل های نمونه در اندیشه و سلامت رفتــار باشند به همــان اندازه، می توان انتظار داشت تحولی در نگاه و فرهنگ مردم جامعه اتفاق افتد.

تجربه نشان داده است که آموزش های غیر مستقیم و استفاده ار پیام های غیر کلامی که مربیان، خود به آن عمل می کرده اند کاراتر از روش های مستقیم و احیاناً  تحمیلی است. ژان ژاک روسو عالم بزرگ تعلیم و تربیت معتقد است لازم نیست برای کودکان دربارۀ اهمیت راستی و درستی، داد سخن دهیم،کافی است دروغ و درویی را به آنها نیاموزیم و به دروغ گفتن وادارشان نکنیم.

 

نتیجه

با توجه به این که در باور مسلمانان، اسلام به عنوان یک مکتب و ایدئولوژی، ارائه دهندۀ کامل ترین و ســالم ترین شیوۀ زندگی بشر تلقی می شود و اجکام آن، حــوزه های وسیع اخلاقی، بهداشتی و اجتماعی را در بر می گیرد، انتظار می رود که آموزه ها و دستورهای آن هم در مرحلۀ نظر و هم در مرحلۀعمل، آموزش و نمایش داده شود و وجوه متعالی آن در صورت و باطن و در عملکرد و رهبران و کارگزاران و نهادهای مرتبط به آن به عیان مشهود باشد و بسیار کارهای خیر و دفع و رفع کارهای شرّ به دست پیروان آن دیده شود و عامّۀ مردم در همزیستی با آنان در نواحی مختلف اشتغال و زندگی، در مصونیت و امنیت باشند که خود مهم ترین راهکار و ابتکار و مصداق برای ترویج معارف اسلامی و محور اصلی حرکت مردم به سوی خداست.

نماز اگر به صورت واقعی و درست خوانده شود، نمازگزار را از بدی و ارتکاب به گنــاه، باز می دارد و موجب تقرب او به پروردگار می شود. هم چنین او را از احســاس تنهایی می­رهاند و فرشته خو می سازد. لُبّ نماز، عرفان و سلوک الی الله است و نمازگزار، عارفی است که ذات حق را طالب است. رسالت نماز، هدایت انسان به مرحلۀ طریقت و حقیقت است و به عنوان یک نیاز ضروری در زندگی انسان، آثار خیر فراوانی دارد همان گونه که فقدانش زیبانبار است. نمازی که با حضور قلب و درک صحیح اقامه شود، گزارندۀ آن در معرض معراج الهی قرار می گیرد، به تعبیر دیگر برای تقرب به ذات حق و شاداب کردن روح عرفانی انسان، هیچ چیز سازگارتر و سرشارتر از معجون شفابخش نماز نیست و هیچ عملی نزد خداوند مجبوب تر از نماز نیست. می توان در پرتو آن، بالاترین درجات کمال  را پیمود و به کرامات انسانی و نیکوکاری و کارهای خیر دست یافت. نماز فی نفسه عامل شادابی است و هر عاملی که شادابی را به انسان هدیه کند به سلامتی جسم و روان کمک کرده است. پس هیچ کاری از کارهای دنیا، نباید انسان را از نماز و فلسفۀ آن غافل سازد.

به جرأت می توان گفت بخش عمده ای از بیماری های روانی و مشکلات اخلاقی و آن چه پست شمرده می شود و روح و رون را آلوده می کند، ناشی از غفلت از یاد خدا و پرداختن به مسائل جزئی زندگی دنیوی است. و چون انسان در خلال زندگی روزمره لحظه به لحظه ممکن است استرس ها و فشارهای روانی گوناگونی را تجربه کند و به تدریج گرفتار بیماری گردد باید از ذکر پیوستۀ خداوند که لااقل در نمازهای پنجگانه مستتر است غافل نشود و نماز را با آرامی و آرامش و با خضوع و احترام و احساس لذت به جا آورد(10)

     اجازه می خواهم در حاشیه، مطلبی عمومی و کلی بگویم. در مکتب عرفان مکرر خوانده­ایم که شیخ "مراد" را گفتند، فلان کس  بی هوا می پرد، بر آب میگذرد، گفت این کار دشوار نیست، پرندگان و مرغان آبی هم، چنین کنند. پرسیدند پس دشوار چیست؟ گفت آنکه در زندگی روزانه، فی المثل در داد و ستد با خلق درآمیزد ولی آنی از خدا غافل نباشد و از تفکر و تأمل در دستگاه آفرینش خالی نماند.(11)

کار نمازگزار و عالم و پژوهندۀ دین هم بر همین منوال است. با هزار تأسف در عصر ما هنوز جهانگیران و سودجویانی در مصادر مختلف در کار انحصارطلبی و خودخواهی و تجزیه و تقسیم و جدول بندی سطح زمین و احراز مالکیت مشاغل و منابع و مراتب و درآمدهای متعدد و رشوه و ارتشــاو رانت خواری اند و از هیچ جنگ و گریز و قتل و غارت و قدرت طلبی و افزون خواهی و تهمت و تعیّش و خیال پردازی و یا تحمیل عقیده ای و احجاف و ستم و عقب راندن عناصر لایق و شایسته ابا ندارند. نماز هم می خوانند، روزه هم می گیرند. آن چه را فراموش کرده اند معرفت به جهان و فیض رساندن به همه ابنای بشر است.عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است. آدم مگر کوردل باشد که تفاوت این انگیزه ها را در نیابد. جای دور دست نرویم.کافــی است در محدودۀ موضوع بحث ما نگاه شود به سرگذشت و شرایط غمبار و پریشیدگی مسلمانان و جوامع انسانی عصر حاضر، در شبه قارۀ هند و پاکستان  و بنگلادش و ممالک عراق و عربستان و یمن و سوریه و سودان و ایران و افغانستان و لیبی و مصر و عمان و دیگر سرزمین های اسلامی که ما بین آنان، بسیاری نمازگزارند و رهبران و عالمان و سخنوران و ادیبان و نظریه پردازانی برجسته داشته و دارند اما نتوانسته اند از ظرفیت های عظیم دین مبین خود، به درستی بهره گیرند و در جهت همبستگی اسلامی و مراتب کمال مدیریت اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و دادگری و درستکاری متأثر از طرحی سازنده و استوار و مستدل با اندیشۀ تسامح در پیروی از وجوه مشترک اسلامی و ترک تقشفات فکری و مناسک گرایی و مدیحه گویی و مرثیه سرایی و عزاداری و همایش ها و آیین های بدون رویکرد فکری و رفتاری صرف محدود نکنند.

در اغلب کشورهای اسلامی، مسلمانانی نمازگزار به جای همبستگی ملی و ایجاد تفاهم در برقراری صلح جهانی و همزیستی انسانی و پذیرفتن دیگران و حرمت آزادی های آنان، به همبستگی های گروهی روی آورده اند و هر گروه، یک جبهۀ منسجم و متراکم در برابر گروه دیگر تشکیل داده اند و به قلع و قمع یکدیگر و درگیری و نزاع و عداوت و خونریزی مقتضای ذات تعلیمات رایج دینی و خود برتر بینی قدسی می پردازند و از سرمایه گذاری بیگانگان در ایجاد خشونت ها و از آثار شومی که زندگی را بر خود و دیگران، سخت و تلخ می سازند و سرانجام انزوای ادیان را پدید می آورند غافل شده اند و باید که روان کاوان و جامعه شناسان و عالمان اخلاق، در این ارتباط، واکاوی و کارسازی کنند و رهنمودهای عملی ارائۀ  دهند.

این راه را نهایت، صورت کجا توان بست    کش صدهـزار مشکل بیش است در بدایت

یکی از علمای دین و حقوق، به آیۀ مهمی از قرآن مجید در سوره حجــرات استناد کرده اند که در آن، وحدت خانوادۀ بشری اعلام شده و خط مشی دینی زندگی را تعیین کرده است. ترجمه آیۀ شریف به این شرح است:«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه ها و قبیله ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید. بی گمان  گرامی ترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست. به راستی خداوند دانایی آگاه است.» بر این مبنا، انتظار نمی رود که شخصی همواره احساس وظیفه ای کند که دیگران را ارشاد و افکار فراوردۀ خویش را که حق مطلق می داند بر دیگران تحمیل کند و در صورت مقاومت، با آنان بستیزد و از این رهگذر به خیال اینکه آنان را به بهشت برین واصل کند زندگیشان را به جهمنی تبدیل سازد. مخاطب این آیه، عموم انسان هاست و نه فقط جامعۀ مؤمنین و یا مسلمین، و برشناسایی حقوق اعضای خانوادۀ واحد بشری که هدف خلقت انهاست تاکید دارد و با ارزش ترین فرد انسانی را نزد خداوند، با تقواترین آنها دانسته است نه خود برتربینی های قومی، نژادی و حتی فکری(12) کار نماز هم ضمن ستایش باریتعالی، رسیدن به این مقصود و مراتب تقوا، پرهیز از فساد و رعایت اصل مطرح شده در صدر آیه است.

 

یادداشت ها و منابع

1. پس چه باید کرد. کلیات اشعار فارسی اقبال. به اهتمام احمد سروش، تهران، سنایی، 1343، ص391

2. کیمیای سعادت، امام محمد غزالی، به کوشش حسین خدیوجم، تهران. شرکت سهامی کتاب های حبیبی، 1354، مبحث نماز

3. قرآن کریم. سوره مائده، آیه 54

4. درس حافظ. محمد استعلامی. تهران. نشر سخن. ج1، ص271، غزل81 از دیوان حافظ

5. جاوید نامه.کلیات اشعار فارسی اقبال. به اهتمام احمد سروش. تهران. سنایی،1343، ص373

6. شرح جامع مثنوی. کریم زمانی، تهران. انتشارات اطلاعات، 1387، ج5، ص1266

7. دیوان غزلیات حافظ شیرازی. به کوشش خلیل خطیب رهبر. تهران. صفی علیشاه، 1374/ سیمای نماز در آینۀ شعر حافظ. فاطمه پاکروان. اطلاعات، 19 شهریور1388، ص6.

8. احیای فکر دینی در اسلام. محمد اقبال. اسلام آباد. بی تا، ص126و136.

9. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 77.

10. اوقات نماز با معیار قرار دادن ساعت که یک حکم قراردادی میان انسان هاست تنظیم نشده است، بلکه در تنظیم آن از قوانین عالم خلقت و گردش لیل و نهار و وضع و حال نمازگزار تبعیت شده است.

11. اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید ابی الخیر.

12. سوره حجرات، آیه 13. نقل از آیت الله محقق داماد. اطلاعات، 29شهریور94، ص3.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 6061 کلمه
مولف : قاسم صافی
ناشر : همایش ملی نماز و پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی 1394
1395/7/5 ساعت 15:27
کد : 1636
دسته : آداب باطنی و حضور قلب در نماز,آداب ظاهری نماز,نماز و آسیب‌های اجتماعی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز وشرایط آن
نماز و نمازگزار
دین و دینداری
اخلاق کاربردی
نماز و کاهش آسیب های اجتماعی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز