■ تأثیر نماز در کاهش انحراف در جامعه از منظر قرآن کریم و سیره امام رضا عَلَیهِ السّلام
چکیده
نماز از مهم ترین و ضروري ترین تکالیف الهی و از مهم ترین، ارکان توسعه معنوی انسان است که در رشد و شکوفایی ارزش های معنوی جامعه و کاهش اِنحرافات اجتماعی نقش بسیار مهمّی ایفای کند مسأله نماز و تأثیرات آن درکاهش انحراف درجامعه از مباحث بسیار مهمّی است که بخشی از آیات و روایات معصومین عَلَیهِمُ السّلام را به خود اختصاص داده است نماز در سیره عملی امام رضا عَلَیهِ السّلام نیز از اهمیّت ویژه ای برخورداراست، امام رضا عَلَیهِ السّلام در سخنان ارزشمند خود تأثیرات نماز را در کاهش اِنحرافات مورد بررسی قرار داده اند. در این پژوهش سعی شده است تا با تکیه برآیات الهی، روایات امام رضا عَلَیهِ السّلام و دیدگاه برخی اندیشمندان به برخی از تأثیراتی که، نماز در کاهش اِنحرافات دارد مورد بررسی قرار گیرد. نگارندگان معتقدند، تأثیراتی که،نمازدرکاهش اِنحرافات برجای می گذارد عبارتند از: تقویت روحیّه انفاق در جامعه، کاهش بیکاری، ترک ظلم و تعدّی به دیگران، گسترش عفاف وافزایش امنیت روانی،گسترش امر به معروف و نهی از منکر. نگارندگان معتقدند اگر در جامعه اسلامی نماز و تأثیرات آن در جامعه نهادینه شود، هنجارهای پذیرفته شده در جامعه به صورت عملی اجرا خواهد شد و در نتیجه افراد سعی خواهند کرد بینش و رفتار انحرافی خود را تغییر داده و در کاهش انحراف در جامعه تلاش کنند.
طرح مسأله
نتایج نماز در فرد و جامعه ابعاد وسیعی را در بر می گیرد یکی از، ابعاد مهمّ نماز، کاهش انحرافات در جامعه است. آن چه از آیات قرآن کریم وبیانات امام رضاعَلَیهِ السَلام برمی آیداین است که، نمازدرزندگی انسان تأثیرفراوان دارد و موجب تعالی انسان و کاهش انحراف در جامعه می شود. موضوع نماز در دین مبین اسلام، از اهمیّت زیادی برخوردار است به طوری که در بسیاری از آیات و احادیث معصومین عَلیِهمُ السّلام، آموزه های فراوانی درباره نماز مطرح و هر گونه، تغییر در سبک شمردن و انجام این فریضه الهی، به عنوان آسیب و انحراف شمرده شده است و تأکید شده است که اگر مسلمانان بخواهند فرهنگ اصیل اسلام را زنده نگه دارند و به سعادت و رستگاری برسند، باید در رفتار و بینش خود این فریضۀ الهی را ارج گذارند. از آن جا که، نماز و نقش آن در کاهش انحرافات، همواره در جامعه اسلامی از اهمیّت ویژه ای برخورداربوده است، این موضوع، امروزه به دلیل سرعت اطّلاعات، وارد مرحله جدیدی شده است به طوری که محققان را بر آن داشته تا به دلیل حساسیت موضوع، هرکدام ازدریچه ای به این امر نگریسته، و آن را مورد بررسی قرار دهند. یکی از موضوعاتی که در این راستا، موردتوجه قرار گرفته است. مسأله تأثیر نماز در کاهش انحرافات در جامعه اسلامی است. روشن است كه؛ به لحاظ گستردگي ابعاد نماز نتایج سودمند آن در کاهش انحرافات در جامعه که؛ بنیان آن بر اساس قرآن کریم و احادیث معصومین عَلَیهم السَّلام است، از ابعاد مختلفی قابل بررسي است. نتایج سودمندی که نماز در کاهش انحرافات در جامعه دارد، بر اساس اُصول و قوانینی است که جامعه اسلامی آن را از آموزه های قرآنی و مکتب والای اسلام فرا گرفته، و بر اساس همین اصل، افراد جامعه، درانجام این فریضۀ الهی بینش و رفتار خود را بر پايۀ همین اساس اُصول و قوانینی انجام می دهند. در این جا سعی شده تا با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات امام رضا ومعصومین عَلَیهم السَّلام و هم چنین دیدگاه برخی اندیشمندان،به برخی از نتایج سودمندی که، نمازدرکاهش انحرافات در جامعه دارد اشاره شود.
1-مفهوم شناسی واژگان
1-1-نماز، در زبان عربی از ((صَلَاة))، گرفته شده است اصل این کلمه به معنی دُعاست و علّت نامیدن آن به ((صلاة))، مثل ناميدن چيزى به اسم بَعض از محتواى آن است كه آن را در برمىگيرد. (قرشی، 1371، ج2، ص416؛ راغب إصفهانی، ج2، ص416)؛ از سویی غالب علمای علم لغت شناس معتقدند که، بناء لفظى((صَلَّى)) مثل بنّاء، مرّض، در معنى دور كردن بيمارى است. جاى عبادت هم ((صلاة))، ناميده شده است. (قرشی 1371، ج2، ص416، راغب إصفهانی، 11412، ج2، ص416). از آن جایی که کلمه ((صَلاة)) از (تَصلِیَه) مشتق شده است به این مـعـنا که عرب هنگامى که مى خواست چوب کج را راست کند آن را به آتـش نـزدیک کرده و در معرض حرارت قرار مى داد و به آن ((تَصلِیه)) می گـفـتـنـد. با توجه به این معنا گویى نمازگزار وقتى به نماز می ایـسـتد و توجه به مبدأ اعلا پیدا مى کند به واسطه حرارتى که در اثر حرکت صعودى و نزدیک شدن به کانون حقیقت معنوى در نفسش حاصل مـى شـود قـدرت پـیـدا مى کند کج رفتارى هاى نفس را که بر اثر تـوجـه بـه غـیـر خـدا و مـیـل به باطل پیدا شده راست و تعدیل نماید. (فهري، 1373، ص22). درقرآن کریم ((الصَّلاة))، در نُه معنا آمده است که عبارتند از: 1-نماز های پنج گانه: ((وَ يُقِيمُونَ الصَّلاة))؛ (و نماز را بر پا مىدارند). (بقره/3)؛ 2- نماز عصر: ((تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ))؛ (آنها را بعد از نماز نگاه مىداريد). (مائده/106)؛ 3-نماز جمعه: ((......إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَة))؛ (نگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته مىشود به سوى ذكر خدا بشتابيد....). (جمعه/9)؛ 4- نماز مَیّت: ((.وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ......))؛ (بر هيچ يك از آن ها كه بميرد نماز نخوان)؛ (توبه/84). 5-دعا: ((وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم......))؛(د عا كن كه دعاى تو مايه آرامش آنها است).(توبه/103)؛6-دین: ((.....أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُك.....))؛ (آيا نمازت تو را دستور مىدهد). (هود/87)؛ 7-قرائت: (......وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها......))؛ و نمازت را زياد بلند يا آهسته مخوان و نمازت را زياد بلند يا آهسته مخوان). (اسراء/110)؛ 8-رحمت واستغفار: ((إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً))؛ (خداوند و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند، اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر او درود فرستيد و سلام گوئيد و تسليم فرمانش باشيد).(احزاب/56)؛9-معابد: ((صَلَواتٌ وَ مَساجِد......))؛ (حج/40)؛ ((. ....لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ....))؛ (به نماز نزديك نشويد). (نساء/43). در لغت فارسی، به معنای خدمت و خدمتكاري، اطاعت و فرمانبرداري آمده است. (دهخدا،1372،ج 14،ص227313). در زبان انگلیسی این کلمه، از pray، ه معنای، دعا کردن، نماز کردن، خواهش کردن و درخواست کردن به کار می رود. (حیّیم، 1385، ص496). در اصطلاح فقهی، عبادتی است که با اجزاء و شرایط خاص آن انجام می شود.(حرعاملی،1414،ج4،ص28).
2-1-انحراف
این کلمه در قرآن کریم از ریشه ((حَرَفَ)) و جمع آن ((اَحْرَف)) و ((حُروف)) و در لغت به معنای طرف و کناره و دگرگون و تغییر دادن چیزی از شکل اولیه و اصلی است. (راغب اصفهانی1412، 1369،ص 112). در قرآن کریم واژه های حَرَفَ: ((يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ))؛(سخنان خدا را می شنیدند و تحریف می کردند). (بقره/75)، صَغَو: ((إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمْ))؛ (اگر از آزار دل مبارك پیامبر به سوى خدا بازگرديد براى شما سزاوار است). (تحریم/4)،زَیغ: ((فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ.(صف/5)، اِفک: ((إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ))؛ مسلّماً کسانی که آن تهمت عظیم را عنوان کردند گروهی توطئه گر از شما بودند). (نور/11)، ضلالت: ((أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ))؛ (آیا دیدی کسی راکه معبود خود را هوای نفس خویش قرارداده). (جاثیه/23)، و تعابیر دیگری که به کار رفته، همگی معنای انحراف را می رساند، لذا از نظر قرآن کریم هر نوع مخالفت با دستورهای الهی انحراف به شمار می آید. از سویی دیگر، اِنحراف عبارت از؛ رفتاری که ارزش های اجتماعی، را نقض کرده و در نظر تعداد زیادی از مردم مورد مذمّت و نکوهش است. (یان رابرستون، 1372،ص169). اصطلاح جامعه شناسی به معنای دور شدن از هنجارها است و این پدیده هنگامی به وجود می آید که افراد یک جامعه معیارهای پذیرفته شده جامعه را رعایت نکنند.(کوئن،1386،ص160).
3-1-سِیْرَه:
این کلمه، اسم مصدر از کلمه ((سَیْرَ))، گرفته شده است. ((سِیْرَ))،یعنی آن حالتی است که انسان دارد، نوع خاص حرکت انسان، نوع رفتار. ((سِیْرَة)) مثلِ ((فِطْرَه) بر وزن (فِعْلَة) گرفته اند که بر نوع و سبک رفتار دلالت می کند). (ابن مالک، 1348، ص41؛ طباطبایی، 1374، ج 16، ص 178). (ابن منظور، 1405، ج 6، ص 454)؛ ((جَلَسة))، یعنی نشستن، (جِلْسَة))؛ یعنی نوع نشستن، و ((سِیْرَة))، نوع حرکت است. ابن منظور، ج 6، ص 454). أهل لغت در توضیح معنای آن گفته اند ((سِیْرَه))، طریقه، هیأت و حالت است. (طریحی، 1365،ج 3،صص340؛ ابن فارس، ج 3، ص121) در اصطلاح: به معانی مختلف به کار رفته است. برخی سیره شناسان آن را به معنای، طریقه و حالت دانسته اند که بر گرفته از مفهوم لغوی آن است. (طباطبایی، 1374،ج 14، ص 199)؛ به معنای سبک رفتار، کیفیت سلوک میان مردم الگو و روش کرداری اشخاص در زندگی) (زارعی سبزواری، 1389، ص13). ((سِیْرَه)) راه رفتن، سبک راه رفتن. بنابراین سیره شناسی همان سبک شناسی است و ناظر به فعل و عملکرد می باشد نه گفتار. (مطهری، 1381،ص50). امّا، ((سِیْرَه))، در مفهوم إصطلاحی آن در قالب شرح احوال و تاریخ زندگی باقی ماند و به عنوان، ((رفتار شناسی)) و ((روش شناسی) مورد توجه قرار گرفت.
2- علل نابهنجاری وبروز انحراف در جامعه
همه ما انسان ها خواه ناخواه در زندگی اجتماعی خود رفتارهایی از خود بروز می دهیم، بعضی از این رفتارها مطلوب و برخی دیگر، نامطلوب به شمارمی آیند، بنابرین با توجّه به مطالب فوق می توان رفتارها را به رفتار هایی که در جامعه مورد پسند و مطلوب است و یا به عبارتی بهنجار هستند و باعث اثرات مثبت و سازنده در جامعه می شوند و رفتارهایی که با هنجارها و معیار های جامعه مطابقت ندارند و اغلب پیامدهای منفی بر جای می گذارند تقسیم کرد. این که چه رفتار هایی مورد پسند وچه رفتار هایی ناپسند است با توجه به عُرف و قواعد جامعه ها متفاوت است. چون ممکن است، رفتاری در یک جامعه انحراف و نا مطلوب به حساب آید و همان رفتار در جامعه دیگر امری مطلوب و مثبت تلقی شود. شاید بتوان از رفتارهایی که مورد پسند جامعه اسلامی است به رفتار هایی مانند :نماز، دعا، خوش اخلاقي، اظهار محبّت و پاسخ گويي به دیگران، احترام به حقوق دیگران، رعايت انصاف، وفاداري،کمک به همنوعان، و از رفتار های نا مطلوب به، فساد در جامعه، تجاوز به حقوق دیگران، بدحجابی، ظلم و ستم، بی احترامی به عقايد ديگران، خیانت، گفتار و رفتار خشونت آميز را بیان نمود. دربه وجودآمدن پدیدۀ نابهنجاری و انحراف در جامعه؛ علل و عوامل بسیاری دخیل هستند و در آیات و روایات معصومین- عَلَیهمُ السّلام- به نیز به این امر توجّه ویژه ای شده است و عواملی را در این زمینه بیان نموده اند که عبارت از:
1-2-اختلاف درشخصیت
با توجه به این که انسان از ویژگی های زیستی، تربیتی، اجتماعی و ساختاری متفاوتی برخورداراست، شخصیّت انسان در پرتو این ویژگی ها متفاوت خواهد بود، نتایج تحقیقی)) نِیْتزِل ((و همکارانش نشان می دهد از عوامل بروز انحراف افراد ویژگی های متفاوت شخصیت آن هااست. (مریجی،،1387،ص52). از برنامه های دین مبین اسلام، توجّه به ویژگیهای شخصیت انسان است و در قرآن کریم به فعليّت رساندن تواناییهای انسان از اساسیترین برنامه های رسالت پیامبران معرفی شده است: ((رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمْ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ))؛ (پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان مبعوث كن، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند، زيرا تو توانا و حكيمى). (بقره/129)، شناخت ویژگی های انسان زمانی به دست می آیدکه، ابعاد وجودي انسان شناخته شود، هم چنين آن دسته از ظرفیتهای وجودي كه در نهاد انسان قرار داده شده، برای خود انسان مشخص شود. به همین دلیل دستهای از آیات قرآن کریم، به توصیف حالات انسان میپردازد و شخصیّت مثبت و منفی انسان را بیان می کند، لذا باید بیان نمود؛ شخصيّت، مجموعهای از ویژگی های بدني، عادات، تمايلات، حالات، افكار و رفتارها انسان است كه به صورت خصوصيات و صفاتي نسبتاً پايدار درآمده است، برخی از روانشناسان مسلمان، مفهوم شاكله: در آیه: ((قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلًا))؛ (بگو هر كس طبق روش خود عمل مىكند، پروردگار شما! آن ها را كه راهشان نيكوتر است بهتر مىشناسد).(اسراء/84)، را به معناي شخصيت انسان گرفتهاند. (احمدی،1368،ص50)،با توجّه به ویژگی های شخصیّت انسان که، در قرآن کریم به ((شاکله))، تعبیر شده است،:که این ویژگی ها، در بینش و رفتار های انسان نقش مهمّی ایفا می کنند، لذا، رفتار های مثبت و انحرافی که از انسان در حالات گوناگون سر می زند از عواملی نشأت می گیرد که، ریشه در شخصیّت انسان دارد. دانشمندان أعم از: روانشناسان، زیست شناسان، و در قرآن کریم و روایات معصومین -عَلَیهمُ السّلام– بنابراین عواملی، که بر شخصیت انسان تأثیر می گذارند، عبارت از:
الف) محیط
از عواملی که، در شخصیّت انسان تأثیر گذاشته و موجب بروز رفتار های انحرافی در انسان می شود محیط است. انسان وقتی متولدمی شود، فقط از استعداد بالقوّه ذاتی برخوردار است و این محیط است که، به آن شکل خاصّی می بخشد. محیط طریقه سخن گفتن،آداب و رسوم و به طور کلی طرز زندگی کردن را به انسان می آموزد. محیط دامنه وسیعی را شامل می شود، از خانواده گرفته تا مدرسه،جامعه، محیط دوستان، اقوام، وسایل ارتباط جمعی را شامل می شود. هر کدام از آنها به نوبه خود در شخصیّت انسان تأثیر می گذارند، خانواده اولین محیطی است که، انسان بعد از تولد رفتارهایش در آن شکل می گیرد، تحقیقات نشان می دهد اگر کودک با محرومیّت در خانواده رو به رو گردد باعث عوامل خطرناکی از جمله: پرخاشگری در رفتار، پایین آمدن بهره هوشی، کاهش میزان اضطراب، گوشه گیری، عدم مشارکت در فعالیت ها را می شود. (کریمیان، 1376، صص53-55). در قرآن کریم از تأثیرپذیری از محیط بر شخصیت انحرافی سخن به میان آمده است؛ و انسان را از محیط های انحرافی برحذر داشته است: ((وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ))؛ (خداوند در قرآن (اين حكم را) بر شما فرستاده كه هنگامى كه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزاء مىنمايند با آنها ننشينيد تا به سخن دگرى بپردازند، زيرا در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود). (نساء/140). امام علی -عَلَیهِ السَلام - همواره سفارش می نمودند؛ تا افراد خود از محیط های ناسالم دوری کنند ایشان دراین باره میفرمود: همنشینی با هواپرستان، ایمان را به دست فراموشی میسپرد و شیطان و اعمال شیطانی را به حضور میکشاند. (حرعاملی، 1414،ج1،ص300).
ب) فطریّات
از عوامل مهم دیگری که در شخصیّت انسان در رفتار انحرافی تأثیر می گذارد، فطریّات است، فطریّات یک سلسله امور درونی است که در میان همه انسان هامشترک است،باید توجّه داشت که، فطریّات به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته که، به جنبه حیوانی انسان مربوط است و با سایر حیوانات مشترک است مثل:نیاز به غذا، ازدواج، صیانت ذات، این دسته ازفطریات را غرائز می نامند، دسته دیگر اختصاص به انسان دارد مانند:کنجکاوی، قدرت طلبی وزیبایی. این دسته را می توان فطریّات اخص خواند. (مصباح یزدی،1390،ص 185)،قرآن کریم در آیات بسیاری از فطریات نام برده است: ((فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون))؛ (روى خود را متوجه آئين خالص پروردگار كن اين فطرتى است كه، خداوند انسان ها را بر آن آفريده، دگرگونى در آفرينش خدا نيست، اين است دين و آئين محكم و استوار، ولى اكثر مردم نمىدانند). (روم/30). از پیامبراکرم- صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَآله- درباره تأثیرفطریّات برشخصیّت انسان روایت شده که فرمود: (كُلُّ مَولُودٍ يُولَدُ عَلَي الفِطْرةِ وَ ابَواهُ يَهَوِدانه و يُنَصِرانه اَو یَمجَسانَه، هر مولودی بر فطرت الهی متولد می شود مگر این که، پدر و مادر او گاهی او را یهودی و گاهی نصرانی و گاهی مجوسی می سازد. (محدّث قمی،1373،ج7،ص115).
ج)- وراثت
وراثت یکی از ویژگی هایی است که از گذشتگان و اجداد به انسان منتقل می شود. موضوع وراثت در آيات و روايات هم مورد تأييد قرار گرفته است. قرآن كريم در اين باره می فرماید: ((ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيم))؛ (فرزندانى كه بعضى از آنان از (نسل) بعضى ديگرند (از پدران برگزيده زاده شده و در پاكى همانند يكديگرند) و خداوند شنواى داناست). (آل عمران/34)، این آیه اشاره به این نکته دارد که، بعضى از ويژگي ها و رفتارها از طريق وراثت منتقل مي شود. امام علی- عَلَیهِ السَلام - در حدیثی می فرماید: حُسنُ الاَخلاقِ بُرهانُ كَرمِ الاَعراقِ، اخلاق نیک نشانة کرم وبزرگواری نیاکان است.(تمیمی آمدی،1378،ص379). امام رضا- عَلیه السلام- در نامه ای به یکی از یارانش در مورد تأثیرپذیری وراثت نوشت، به راستى، پیامبر -صَلَی اللهُ عَلیهِ وَ آلِه وَسَلّم -امینِ، خداوند بود و چون از دنیا رحلت نمود ما، خانواده وارثان ایشان و ما اُمناى خدا در زمین هستیم، علم بلاها و مرگ و میرها، مؤمن یا منافق بودن افراد نزد ما قراردارد، شیعیان ما از سرچشمه ما آب نوشیده و به راه ما مى روند، جز ما و آنها كسى در دین اسلام نیست، ما بازماندگان پیامبران و برگزیده شده در كتاب خداى عَزّوّجَلّ هستیم و ما از همه مردم به رسول خدا نزدیك تریم. (كلینى،1374،ج1،ص 224) دراین روایت أهل بَیت- عَلَیهَمُ السَّلام -پس از رسول خدا- صَلَى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه -وارثان ایشان معرفی شده اند.
د)- اراده واختیار
یکی از مسائل مهم و اساسی در وجود انسان اختیار و اراده است. اگر تأثیر عامل اراده و اختیار را در شخصیّت انسان انکار کنیم، در واقع، اراده و رفتار انسان را تحت تأثیر جبر قرار داده ایم. اگر به این طرز تفکر قائل شویم در این صورت، انسان راموجودی همچون جمادات، نباتات و سایر حیوانات قرار داده ایم.(مصباح یزدی،1390،ص 185). قرآن کریم در آیات بسیاری مسأله اختیار انسان را متذکّر شده است: ((إنّا هَدَيناهُ السَّبيل اِمّا شاكراً وَ اِمّا كفوراً))؛ (ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد، يا كفران كند). (انسان/3). امام رضا -عَلَیهِ السَّلام- در مورد اختیار انسان ها در انجام اعمال می فرماید: فأمّا الطاعاتُ فإرادةُ اللهِ و مَشیِّتَهُ فیها، الامرُ بها و الرِّضا لَها و المُعاوَنةَ عَلَیها، و إرادتُه و مَشیّتُه فی المَعاصِی؛ النهی عنَها و السّخَط لها و الخِذلان عَلَیها،زمانی كه، انسان خداوند را فرمانبرداری میكند، در حقیقت، اراده خداوند در آن افعال، همان اطاعت از فرمان خداوند متعال و رضایت او به انجام دادن آن فعل است، ولی زمانی كه انسان گناهی را انجام میدهد، اراده خداوند در آن گناه، همان نهی و خشم بر گناهان و کوچک گناهكار در هنگام گناه كردن است. (عطاردی، 1379، ج 1، ص 35)؛ با توجّه به مطالبی که بیان شد باید گفت که، رفتار و اعمال انسان متعلّق به خود اوست اگر چه، قدرت و نیروی انجام دادن آن به دست خداوند متعال است.
2-2- انحراف نخبگان
نخبگان کسانی هستند که، با توجّه به نقش آنان در جامعه وویژگی هاواستعداد هایی که دارند، موقعیت های برتری نسبت به افراد متوسط دارند. آنان در پیدایش پدیده های اجتماعی، مثبت یا منفی نقش تعیین کننده دارند پیامبر اکرم- صلّی اللّهُ عَلیِه وَآله- به این حقیقت اشاره نموده اند: صِنْفان ِمِنْ اُمَّتی اِذا صَلَحا صَلَحَتْ اُمَّتی وَ اِذا فَسَدا فَسَدَتْ اُمَّتی العلما والأُمَراءُ قيل: يا رسول اللّه و من هما؟ قال :اَلْفُقَهاء وَ الْاُمَراء؛هر گاه دوگروه از امّتم صالح ونیکوکارباشند امّتم نیکو خواهد شد،و اگر آن ها فاسد گردند امّتم به فساد کشیده خواهد شد پرسیدند: یا رسول الله آن دو گروه کیان اند؟ فرمود دانشمندان و حاکمان. (مجلسی، 1388،ج 2،ص 49). دانشمندان ترویج کنندگان قوانین و حاکمان اجرا کنندگان قوانین در قالب هنجارها نقش ویژه و بر گزیده ای دارند، افراد جامعه آنان را اُلگوی عملی خود در رفتار فردی و اجتماعی قرار می دهند، از این جهت اگر هر کدام از آن ها که، دارای نقشی بر جسته و شخصیّتی منحصر به فرد است، قوانین حاکم را نادیده و بر خلاف آن رفتا رکند، نه تنها خود را به پرتگاه هلاکت کشانده، بلکه آنانی را که، در تفکّر و عمل به اواقتدا کردند نیز، در معرض انحراف قرار داده و زمینه انحراف افراد سست و ناآگاه را نیز فراهم می کنند. بهترین گواه بر این حقیقت تاریخ صدر اسلام است، بعد از رحلت پیامبر اکرم- صلّی عَلیِه وَآله وَسلّم- افرادی چون (طَلحه)، (زُبَیر) و (سَعد بنِ اَبی وقّاص)، قوانین اسلامی را کنار گذاشتند، و مطابق منفعت خود قوانین اسلامی را تغییر دادند. (مریجی، 1387،ص102). امام رضا-عَلَیهِ السَلام- در مناظراتي که با نخبگان، از اقوام مختلف داشتند، نظر خود را در مورد اعتقادات و اندیشه های شخص مخاطب بيان مي نمود، به عنوان مثال زمانی که، (مأمون) از (جاثليق)، مسیحی خواست با امام رضا-عَلَیهِ السَلام- مناظره کند، او گفت چگونه با کسي به مناظره بپردازم که به کتاب و پیامبر مورد قبول او اعتقاد ندارم، امام رضا-عَلَیهِ السَلام -فرمود: اي (جاثليق) اگر دلايل قانع کننده ای از انجيل برايت بیان کنم آیا باز بر اعتقاد خود هستی؟ (جاثليق) گفت: اگر مورد قبول باشد مي پذيرم، در واقع ایشان بر اساس مشترکات قابل قبول با وي مناظره نمود، به گونه اي که (جاثليق) پس از مناظره با ايشان تسلیم شد.(محمّد زاده،1388،ص 376).
3-2-تأثیر پذیری از رفتار نامناسب دوستان
دوستان نقش بسیار زیادی در الگوپذیری فرد در اندیشه گفتار و عمل فرد به جای می گذارند، افراد براي آن که، بتوانند در جمع دوستان و همسالان خود مورد قبول و پذیرش قرار گیرند به ناچار رفتار هایی را بر خلاف هنجار های جامعه انجام داده و موجب بروز انحراف در جامعه می شوند، تأثير دوستان در رشد شخصيّت افراد كم تر از تأثير خانواده نيست، چرا كه فرد پس از خانواده، تحت تأثیرگروه قرار مي گيردلذا، اگر فردي با گروهي از افراد نابهنجار رابطه برقرار كند و با آنان دوست شود، به تدريج تحت تأثير رفتار آنان قرار مي گيرد و رفتارهای آن ها را سر مشق خود قرار می دهد، پيامبراکرم- صَلَي اللهُ عَلَيهِ وَآله- دراین باره می فرماید: اَلمَرءُ عَليٌ دينِ أخيهِ، هر انساني بر شيوه و طريقه دوست و رفيق خود زندگي مي كند. (مریجی، 1387،ص 52). امام رضا- عَلَیهِ السَلام –نیز انسان را از دوستی با انسان هایی که نادان هستند و با نادانی خود، سبب بروز منکرات بسیاری در جامعه می شوند برحذر داشته است، ایشان، به یكى از شاگردان خود فرمود: تو را مىبینم كه با شخصی دوستى مىكنى که به انحراف گرفتار است،این دوست تو دربارهی ذات خداوندمتعال مطالب کفر آمیز بیان می کند ومعتقد است كه خدا صورت و اجسام دارد در حالی که، ذات خداوند متعال از این چنین اوصافی منزّه است آیا نمىترسى كه،بلایى به او برسد و تو نیز به بلاى او گرفتارشوی؟ آیا ازداستان حضرت موسى -عَلَیهِ السَلام- و یارانش اطّلاع ندارى كه شخصى از یاران حضرت موسى- عَلَیهِ السَلام -بود،امّا پدرش از دوستان و یاران (فرعون) بود، زمانی که سپاه (فرعون)، به سپاه موسی عَلَیهِ السَلام رسید، او پدرش را از دوستی با (فرعون)، نهی می کرد، نزد پدر رفت تا او را موعظه كند ولى پدر سخن او را نپذیرفت هر دو به كنارى از دریا رفتند، ناگهان عذاب فرعونیان فرا رسید و آن پسر نیز همراه پدر غرق شد، زمانی که حضرت موسی -عَلَیهِ السَلام -از این امر آگاهی پیدا کرد فرمود: فرد مؤمن در رحمت خدا قرار دارد ولى چون عذاب خداوند نازل شود، از شخصی كه نزدیك فرد گنهكار است، حمایتی صورت نمی گیرد. (غفاری، 1379، ص 196). (ساتِرلَند) در نظريه ای که، بر كجروي دارد معتقد است، رفتار انحرافي همانند ساير رفتارهاي اجتماعي، از طريق معاشرت با ديگران يعني منحرفان و دوستان ناباب آموخته مي شود و همان گونه كه، افراد جامعه از یک سو از طريق ارتباط با افراد سازگار، باهنجارها و ارزش هاي پذیرفته شده جامعه رفتارهای خود را انجام مي دهند، از سوی دیگر افراد در ارتباط با دوستان ناباب و هنجارشكن، به سمت و سوي ناهمنوايي سوق داده مي شوند لذا اين نظريه تأكيد مي كند كه، فرد منحرف تنها با هنجارشكنان، و افراد سازگار با هنجار های پذیرفته شده جامعه ارتباط ندارد، بلكه هر انساني با هر دو دسته اين افراد سر و كار دارد، امّا به اعتقاد، (ساتِرلَند) اين كه كدام يك از این دو گروه، رفتار خود را به دیگران منتقل کرده و تأثير بیش تری مي گذارند، به عوامل ديگري نيز بستگي دارد كه اين عوامل عبارتند از:
الف) شدت تماس با ديگران
احتمال انحراف فرد در اثر تماس با دوستان يا اعضاي خانواده منحرف خود، به مراتب بيشتر است تا در اثر تماس با آشنايان يا همكاران منحرف خود.
ب)-سنّ زمان تماس: تأثيرپذيري فرد از ديگران در سنين كودكي و جواني بيش از زمان هاي ديگر و ساير مقاطع سني است.
ج)-ميزان تماس با منحرفان در مقايسه با تماس با افراد سازگار هرچه ارتباط و معاشرت با كج رفتاران نسبت به همنوايان بيشتر باشد، به همان ميزان احتمال انحراف فرد بيشتر خواهد بود.(اکبری،1390،ص144).
الف) شدت تماس با ديگران: احتمال انحراف فرد در اثر تماس با دوستان يا اعضاي خانواده منحرف خود، به مراتب بيشتر است تا،در اثر تماس با آشنايان يا همكاران منحرف خود
ب)-سنّ زمان تماس: تأثيرپذيري فرد از ديگران در سنين كودكي و جواني بيش از زمان هاي ديگر و ساير مقاطع سني است.
ج)-ميزان تماس با منحرفان در مقايسه با تماس با افراد سازگار هرچه ارتباط و معاشرت با كج رفتاران نسبت به همنوعان بيشتر باشد، به همان ميزان احتمال انحراف فرد بيشتر خواهد بود.(اکبری،1390،ص144).
3- تأثیر نمازدرکاهش انحراف درجامعه
انسان درطول زندگی خود از عوامل بسیاری تأثير مىپذيرد و خود نيز در موارد بسیاری بر محيط اطراف خويش تأثير مىگذارد، این عوامل می تواند مادی ویا معنوی باشد.دردین مبین اسلام ازعوامل مادی ومعنوی بسیاری نام برده شده است که، هر کدام از آن ها در باور و رفتار انسان نقش مهمی ایفا می کنند. یکی از عوامل معنوی تأثیرگذار در انسان، نماز است. در آموزههاى اسلام،نماز از جايگاه ويژهاى برخوردار است و در سلامت جامعه و کاهش بروز رفتارهای انحرافی نقش بسیار مهمّی را ایفا می کند. مسأله نماز و نقش آن درکاهش انحرافات در جامعه مورد نظر قرآن کریم و روایات معصومین و حتّی روایات، امام رضا- عَلَیهِ السَلام- بوده است، از جمله مواردی که می توان به نقش نماز در کاهش انحراف در جامعه اشاره کرد عبارتند از:
1-3-تقویت روحیّه انفاق
یکی از اثرات مثبتی که نماز در کاهش انحراف در جامعه بر جای می گذارد تقویت انجام دادن واجبات دینی است، انسان با برپایی نماز با فرائض و احکام اسلام آشنا می شود و خود راموظّف می داند که، در عمل به این فرائض نهایت تلاش و کوشش خود را به جا آورد، به عنوان مثال در دین مبین اسلام انفاق کردن به انسان های فقیر و تهیدست از فضائل اخلاقی مهم انسانی به شمار آمده است و آیات فراوانی دراین باره ذکر شده است تأکید اسلام بر این عمل الهی، بدین جهت است که، فقر و محرومیّت در جامعه باعث انحرافات بسیاری درجامعه می شود تا آن جا که، پیامبراکرم فقر را زمینه بی دینی و رسیدن به مرحله کفر قرار می دهد: کادَ الفَقرُ أن یَکونَ کُفر؛ بیم آن است که فقر به کفر انجامد. (کلینی 1374، ج 2،ص 305) انفاق ابعاد وسیعی راشامل می شودکه ازجمله آن خمس، زکات، و سایر انفاقاتی که در دین مبین اسلام واجب شده است را می توان نام برد؛ و یا گونه ای از انفاقی که جنبه مستحبّی دارد امّا با این وجود اثرات و ثمرات بسیار سودمند دنیوی و اخروی بسیاری را برای انسان دارد، اگر به انفاق و اثراتی که این فرضیه الهی بر فرد و جامعه می گذارد، دقّت شود، روشن خواهد شد که، اجرای همین فریضه درجامعه خود، باعث کاهش بسیاری از مُنکرات در جامعه است زیرا اگر انسان ها از انفاق وکمک کردن به دیگران کوتاهی کنند، معضلات و مشکلات بر جامعه حکم فرمامی شود و زمینه فساد و تباهی در جامعه فراهم می شود. (حاج کاظمی،1392،ج1،ص52). قرآن کریم با تعابیر بسیاری،اهمیّت و ارزش انفاق را تذکّر داده است: ((وَ أَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ))؛ (و در راه خدا، انفاق کنید و با ترک انفاق، خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید و نیکی کنید که؛ خداوند، نیکوکاران را دوست می دارد). (بقره/254)؛ ((يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتىَِ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌوَ الْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ))؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! از آن چه به شما روزی داده ایم، انفاق کنید، پیش از آن که روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و نه دوستی (و رفاقت های مادی سودی، و نه شفاعت وکافران، خود ستمگرند). (بقره/254). روایات معصومین- عَلَیهمُ السَلام- نیز بر این نکته تأکیددارند که، انفاق و احسان یکی از ذخایر معنوی انسان به شمار می آید، در روایتی از امام رضا- عَلَیهِ السَلام- نقل شده است که فرمود: خیرُ مال المَرءِ وَ ذَخایرهُ الصدَقَه :بهترین ثروت و ذخیره انسان صدقه ای است که در راه خدا می دهد.)، (عطاردی،1379،ص208).امام رضا- عَلَیهِ السَلام- نيز در حدّ توان خود به دیگران کمک می کرد، نقل شده است: شخصی خدمت امام رضا عَلَیهِ السَلام رسيد واز ایشان خواست تا به اندازه شأن امام در رفع نیاز وحاجت او به او کمک شود، امام رضا -عَلَیهِ السَلام- فرمود: این مقدار کمک و مساعدت امکان ندارد، لذا شخص نیازمند از امام رضا- عَلَیهِ السَلام- به اندازه شأن ومنزلت خودش تقاضای کمک کرد، ایشان تقاضای او را اجابت نمودو به خدمتکار خود دستور داد آن مقداری که ممکن است به او دینار بدهند، تا گرفتاری او رفع شود. (امينى، 1390، ص305).
2-3-کاهش بیکاری درجامعه
از نتایج مطلوب دیگری که نماز در کاهش آسیب ها ومُنکرات در جامعه بر جای می گذارد، تشویق به کار وتلاش و رهایی از تن پروری است،در قرآن کریم روایات معصومین -عَلَیهمُ السّلام- بر اهمیّت و ارزش کار سفارش شده است و بیکاری و نداشتن شغل مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته است: ((وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاء أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ))؛ (و هیچ پیامبری حق نداشت معجزه ای جز به فرمان خدا بیاورد و هنگامی که فرمان خداوند صادر شود، به حق داوری خواهد شدو آن جا أهلِ باطل زیان خواهند کرد). (غافر/78). قرآن کریم در این آیه شریفه ای افرادی را که بیکار هستند و به دنبال رزق روزی حلال نمی روند مورد سرزنش قرار داده است و بر كار و تلاش تاكيد نموده است: ((وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى))؛َو این که برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست). (نجم/39)؛ ((لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُواْ وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ))؛مردان نصیبی از آن چه به دست می آورند دارند و زنان نیز نصیبی است). (نساء/39). کار و کوشش علاوه بر تأمین مخارج زندگی اثرات مثبتی بر فکر و ذهن انسان دارد و موجب آرامش انسان می گردد. امام رضا -عَلَيهِ السَلام- درروایتی فرمود: إِنَّ الْإِنْسَانَ إِذَا أَدْخَلَ طَعَامَ سَنَتِهِ خَفَّ ظَهْرُهُ وَ اسْتَرَاح، آدمي وقتي خوراك سال خود را ذخيره كند، پشتش از بار زندگي سبك مي شود و خاطرش آسوده مي گردد. (كلينى، 1374، ج5، ص89) این که در قرآن کریم و رویات معصومین -عَلَيهمُ السَلام -برکار و تلاش سفارش شده است بدین سبب است که، کار و تلاش باعث آرامش انسان و کاهش نگرانی می شود، زیرا وقتی انسان به تلاش و فعالیّت مشغول نباشد فکر و اندیشه خود را صرف کارهای غیر ضروری و در نوع خطرناک آن، صرف کار های نامشروع و خلاف هنجارهای پذیرفته شده جامعه می کند. در روایات معصومین -عَلَيهمُ السَلام-نیز بیکاری یکی از عوامل انحراف در جامعه بیان شده است این مسأله، در روایات بسیاری از امام رضا -عَلَيهِ السَلام -نقل شده است: مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یَجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ؛ هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خود را مسخره کرده است).(عطاردی، 1378،ج 1، ص283). تأمّل و بررسی زندگی امام رضا عَلَيهِ السَلام نشان می دهد که ایشان با این که دارای مقام ولایت ورهبری بودند امّا برای تأمین مخارج زندگی خود از فعالیّت و کار و تلاش الهی غافل نبودند، امام رضا عَلَيهِ السَلام کار و تلاش برای تأمین نیازهای خانواده را از شعبه ای از جهاد در راه خدا می دانستند و معتقد بودند فردی که به تلاش مشغول است به عنوان مجاهد در راه خدا مقامی ارزشمند و برتر از آن نزد خداوند دارد. (مجلسی، 1388، ج 78،ص 339). امام رضا -عَلَيهِ السَلام –بر این أمر تأکید دارند که بخشی از تعاملات اجتماعی و رسیدگی به مشکلات دیگران از طریق کار و تلاش روزانه محقق میشود و با وجود این که،در جامعه خود صاحب جاه و منزلت اجتماعی بودند، باز هم دست از کار و تلاش نمی کشیدند و معتقد بودند باید همانند سایر مردم تلاش وکوشش نمود.
3-3-ترک ظلم و تعدّی به دیگران
از آن جا که ظلم و تجاوز به حقوق دیگران موجب بروز درگیری و نابهنجاری درجامعه می شود، این مسأله در دین مبین اسلام مورد نکوهش ومذمت قرار گرفته است، لذا یکی از نتایج نماز دوری کردن از ظلم به دیگران است در قرآن کریم آیات بسیاری، در مذمّت ظلم بیان شده است: ((وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ))؛و خداوند، ستمکاران را دوست نمی دارد). (آل عمران/57)؛ ((إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ))؛ (مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند). (ابراهیم/22). مسأله، ظلم و تجاوز در احادیث معصومین عَلَيهمُ السَلام نیز مورد توجه قرار گرفته است. امام علی- عَلَيهِ السَلام- می فرماید: ألظُّلمُ یُزلُّ القَدَمَ وَ یَسلُبُ النِّعَمَ وَ یُهلِکُ الاُمَمَ،ظلم قدم را می لرزاند، نعمت ها را سلب می کند و امت ها را به نابودی می کشاند. (تمیمی آمدی، 1378،ص 456). دوری از تجاوز و ظلم به دیگران به عنوان یکی از نتایج کاهش منکرات در جامعه مورد تأکید امام رضا- عَلَيهِ السَلام- بوده است،در سِیره و روش ایشان نقل شده است که، يکي از یاران- امام رضا عَلَيهِ السَلام -از ایشان درخواست نمود تا برای برآوردن نیاز های مادی و تأمین مخارج زندگی نامه اي به یکی از سران ستمگر عباسی بنويسد، ایشان او را از این کار بازداشت و فرمود: من از تو که، درخواست خود را از انسان ستمگر درخواست می کني بخل مي ورزم اگر به چیزی نیاز داري از اموال ودارایی من استفاده کن. (مجلسی،1388، ج72، ص 111).
4-3-گسترش عفاف وافزایش امنیت روانی در جامعه
از نتایج ارزشمند دیگری که نماز بر کاهش انحرافات در جامعه بر جای می گذارد عفاف و خویشتن داری در جامعه است، این مسأله از مسائل بسیار حیاتی و مهمی دین مبین اسلام است و بر اهمیّت ووجود آن درمیان افراد جامعه تأکید بسیاری شده است، از نظر اسلام عفاف فقط به قشر خاصی اختصاص ندارد، بلکه تمام افراد جامعه را شامل می شود، اگر چه دربعضی موارد برعفاف وخویشتنداری زنان بیش تر تأکید شده است: ((يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً))؛ (ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از آنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید،پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید). (احزاب/32). آیاتی که درقرآن کریم وروایات معصومین عَلَيهم السَلام بر رعایت عفاف وگسترش آن در جامعه سفارش شده است، خود دلیل بر نتایج و ثمرات ارزشمندی است که، این گوهر انسانی در کاهش انحرافات در جامعه بر جای می گذارد، در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بر ضرورت رعایت این مسأله در جامعه تأکید فراوان شده است: ((قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ))؛ (به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه تراست). (نور/30)؛ ((وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها. ...))؛ (و به آنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود راجز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند). (نور/31). نکته ای که در عفاف باید به آن توجّه ویژه داشت این مطلب است که، عفاف خود ثمرات ابعاد وسیعی را دربرمی گیرد که، هر کدام ازاین ثمرات خود دامنه وسیعی ازسلامت و امنیّت را درجامعه برجای می گذارد از جمله :
الف) از بین رفتن چشم چرانی
بدون شک نخسین عاملی که باعث افتادن انسان در گرداب انحراف و خارج شدن از مسیر طبیعی انسانیّت می شود نگاه شهوت آلود است، زیرا انسان هر کاری را که،انجام می دهد آن کار را دوست دارد که، به دنبال آن می رود جز در مواردی که نیاز و ضرورت ایجاب کند و از آن جا که، از مهم ترین اعضای انسان وجود ابزار چشم و نگاه است،این ابزار خود می تواند در جهت تعالی و یا شقاوت انسان به کار گرفته شود و خود زمینه بسیاری از انحرافات را فراهم کند، اگر به جوامع و انحرافاتی که، در طول قرن ها صورت گرفته است توجّه شود، روشن خواهد شد که، بسیاری از این انحرافات سرمنشأ آن نگاه و چشم چرانی هوس آلود بوده است،خطراین مسأله را قرآن کریم ومعصومین عَلَیهمُ السَلام به شیوه های گوناگون گوشزد نموده اند، امام رضا -عَلَیهِ السَلام- به عنوان امام معصوم و زمامدار امّت از این مسأله غافل نبودند و بارها خطرنگاه حرام را به یاران خود گوشزد نمودند،ایشان در پاسخ به پرسشی که چرا نگاه مردان نامحرم به اعضای زنان نامحرم حرام است فرمود: این نگاه زمینه ساز بسیاری از هیجانات و اعمال ناپسند و حرام را در جامعه فراهم می کند). (مجلسی،1388، ج۱۰۴،ص ۳۶).
ب) عدم اختلاط میان زنان و مردان نامحرم
از تأثیرات ارزشمند نماز در عفاف و پاکدامنی جامعه و عدم اختلاط میان زنان و مردان نامحرم است، دین مُبین اسلام در مورد فعالیت های اجتماعی زنان راه کار های مهمی رابیان نموده است، یکی از این راه کارها تأکید بر عدم اختلاط میان زنان و مردان نامحرم است، امروزه مناسبات اجتماعی موجب شده است که، زن در جامعه فعالیت های محسوس تری داشته باشد. این امر ابعاد مختلفی از اماکن عمومی را در برمی گیرد، متأسفانه این مسأله در بعضی محیط های عمومی، بدون رعایت ضوابط شرعی، زمینه ای برای اعمال منافی عفّت فراهم نموده است، بدون این که عواقب کار سنجبیده شود، در بسیاری از محیط های اداری زن و مرد در یک اتاق کوچک بدون ضوابط شرعی، ساعت های متمادی را با یک دیگر می گذرانند و با یکدیگر گفت و شنود تبادل عاطفی بر قرار می کنند و این کار را امر عادی قلمداد می کنند. غافل از آن که، ریشه بسیاری از اختلاف ها وجدایی ها در خانواده ها ناشی از همین امر به ظاهر عادی است، زیرا وقتی ارتباط عاطفی بین دو نفر صورت گیرد به مرور زمان زمینه ای برای گناه و فحشا ایجادمی کند؛ روشن است به دلیل زیان های معنوی ومادی بسیاری که این این مسأله بر جای می گذارد، مسأله ارتباط زن و مرد، مورد توجه اسلام نیز بوده است، اسلام که به خطرات ناشی روابط آزاد زن و مرد و عواقب آن آگاه است، در این باره توصیه های فراوانی بیان نموده است، تا بدین وسیله سلامت جامعه از انحراف تضمین شود، قرآن درباره همسران پیامبراکرم صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آله می فرماید: ((یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلى طَعام غَیْرَ ناظِرِینَ إِناهُ وَ لکِنْ إِذا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا...))؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه های پیامبر اکرم داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود،در حالی که در انتظار وقت غذا ننشینید، امّا هنگامی که دعوت شدید داخل شوید، و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید). (احزاب/53). این آیه دلالت مىکند که هر اندازه مردو زن نوع پوشش و ترک برخوردهاى غیر ضرورى در محیط هاى اجتماعى را رعایت کنند، به تقوا و پاکى نزدیک تر است،در این زمینه شهید مطهری می گوید: سنّت جاری مسلمانان از زمان پیامبر اکرم همین بوده است که، زنان از شرکت در مجامع عمومی منع نمی شده اند، ولی همواره حریم رعایت شده است، زیرا فتنه ها از همین اختلاط ها بر می خیزد. (مطهری،1372، ص217). قرآن کریم در مورد دختران (شُعیب) و دوری آنان از برخورد با نامحرمان می فرماید: ((وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ))؛ (و هنگامی که به آب مَدین رسید، گروهی از مردم را در آن جا دید که چهارپایان خود را سیراب می کنند و در کنار آنان دو زن را دید که؛ مراقب گوسفندان خویشند، موسی- عَلَیهِ السّلام- به آن دو گفت: کار شما چیست؟ گفتند: ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند و پدر ما پیر مرد کهنسالی است) (قصص/23). در این آیه شریفه به علّت دیر آمدن دختران (شُعیب) به منزل اشاره شده است که سبب این علّت خودداری و دوری آنان از برخورد با نامحرمان بود؛ عدم اختلاط میان زنان و مردان نامحرم، در روایات معصومین- عَلَیهِم السَلام –باتعابیر مختلفی بیان شده است، امام رضا-عَلَیهِ السَلام –در روایتی از امام علي -عَلَيهِالسَلام -نقل می کند که، امام علي -عَلَیهِ السِلام- و حضرت فاطمه –سَلامُ الله عَلَیها- به خدمت پیامبراکرم-صَلَي اللهُ عَلَيهِ وَ آله- رسیدند،آن ها پیامبر اکرم را دیدند که پریشان است، از پیامبر اکرم علت پریشانی را پرسیدند، پیامبرصَلَي اللهُ عَلَيهِ وَ آله فرمود: در آن شب که به معراج رفتم زنهايي از امت خود را ديدم که، به عذاب سختی گرفتار شده اند اندوه من از آن عذاب سختي است که، آن ها گرفتارند، هر کدام از آن زن ها با گناهانی که انجام داده بودند گرفتار عذاب شده بودند، از جمله درمیان آنها زنانی را دیدم که گوشت خود را از تن خود جدا می کردند و آنان کسانی بودند که ارتباط نامشروع با مردان نامحرم داشتند. (مجلسی، 1388، ج 103، ص245). پیامبراکرم -صَلَي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَسَلّم- برای آن که، بتواند زنان و مردان نامحرم را از اختلاط با یکدیگر دور نگه دارد در این زمینه، شخصاً دست به اقداماتی زد؛ تا بدین وسیله آسیب ها و خطراتی که، این مسأله بر فرد و جامعه تأثیر می گذارد کاهش دهد، ایشان به زنان اجازه می داد که، برای انجام فریضۀ نماز در مسجد، حاضرشوند. امّا دستورداده بودند که، زن ها با مردان نامحرم مختلط نباشند و ازدری وارد شوند که، اختصاص به آنها دارد، هم چنین پیامبر اکرم -صَلَي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَسَلّم- برای حضور زنان در اجتماع به زنان سفارش نمودند که از کنار کوچه ومردان از وسط بروندتا بایکدیگر اختلاطی نداشته باشند. (رسولی محلاتی،1374،ص107). روشن است که، به طور طبیعی نوعی کشش و جاذبه میان زن ومرد وجود دارد حال اگر رابطه میان زن و مرد از حالت طبیعی خودخارج شود و به صورت روابط نامشروع و اختلاط درآید، موجب انحراف جامعه و زمینۀ ایجاد مفاسد بزرگ را به بار می آورد،در روایتی نقل شده است که شیطان خطاب به حضرت موسی- عَلَیهِ السَلام- خطاب کرد: ای موسی! با زنانی که باتو نامحرم است در تنهایی گفتگو مکن، زیرا هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند، مگر این که من همراه آن دو هستم وآن ها رابه گناه و روابط نامشروع وسوسه می کنم). (مجلسی، 1388، ج 25، ص37). صورت روابط نامشروع واختلاط درآید، موجب انحراف جامعه و زمینۀ ایجاد مفاسد بزرگ را به بار می آورد، در روایتی نقل شده است که شیطان خطاب به حضرت موسی -عَلَیهِ السَلام- خطاب کرد: ای موسی! با زنانی که با تو نامحرم است در تنهایی گفتگو مکن، زیرا هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند، مگر این که من همراه آن دو هستم و آن ها را به گناه و روابط نامشروع وسوسه می کنم). (مجلسی،1388،ج 25، ص37).
ج) تقویت بنیان خانواده و جلوگیری از اختلاف و جدایی
از عوامل مؤثر دیگری که نماز در عفاف و خویشتنداری افراد بر جای می گذارد استحکام بخشیدن خانواده است، خانواده در فرهنگ اصیل اسلام از جایگاه ارزشمندی برخودار است، به طوری که، در اسلام هیچ بنایی محبوب تر از تشکیل خانواده در نزد خداوند متعال نیست،در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که؛ بر اهمیّت و نقش خانواده، درآرامش و امنیت انسان تأکید فراوان دارد: ((ومن ءایتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزوجًا لِتَسکُنوا اِلَیها و جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّهَّ وَ رَحمَهًّ اِنَّ فی ذلِکَ لَایتٍ لِقَومٍ یَتَفَکَّرون))؛ (و از نشانههاي او اين كه همسراني از جنس خود شما براي شما آفريد، تا در كنار آن ها آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد، در اين نشانههایي است براي گروهي كه تفكر ميكنند. (روم/21). (انصاریان،1380،ص15). خانواده در انتقال مفاهیم و ارزش های دینی نقش مهمّی دارد، روشن است که، در ایجاد انحرافات نیز نقش مهمّی بر عهده دارد زیرا خانواده است که؛ انسان را می سازد به او آموزش می دهد و اعتقادات و ارزش ها را در انسان شکوفامی کند، امّا اگر خانواده از مسیر اصلی و فرهنگ اصیل اسلام دور باشد، نتیجه آن همان تغییر در عقاید و بروز انحرافات در جامعه اسلامی است، اگر در خانواده، نماز از جایگاه و ارزش واقعی برخوردار باشد اعضای خانواده سعی می کنند به مرور زمان ارتباطات ناسالم و گفت و گوهاي نا به جا خودداري كنند، زیرا می دانند نماز کسی که، اعمالی ناشایست را انجام داده است قبول نمی شود. (شریفی، 1392،ص121). در روایات معصومین- عَلَیهمُ السَلام- به حفظ استحکام خانواده تأکید فراوان شده است، از امام رضا -عَلَیهِ السَلام- نقل شده است که، ایشان همواره به زيبايي و آراستگي تأکید فراوان داشتند زیرا ایشان این کار را موجب تقویت بنیان خانواده می دانستند: بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِي ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا يَعْنِي الْمَرْأَةَ فِي التَّهْيِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛، با حَنا و برگ نيل خضاب كردهام،زیرا كه اين كار، سودي فراوان دارد،از جمله آن كه همسر تو دوست دارد در تو همان زيبايي و آراستگي را ببيند كه تو دوست داري در او ببيني، و زناني از دايره عفت، بيرون رفتند و فاسد شدند. و چنين نشدند، مگر به دليل كم توجهي شوهرانشان به آرايش خود؛ ایشان هم چنین در روایتی دیگر فرمود: أَنَّ نِسَاءَ بَنِي إِسْرَائِيلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْيِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ زنان يهود از عفت بيرون رفتند و فاسد شدند، و چنين نشدند مگر به دليل كم توجهي شوهران به آرايش و نظافت خود. (طبرسي، 1370، ص90).
د)-جلوگیری از فحشاء و منکر
تأثیر مهم دیگری که نماز در عفاف و خویشتن داری بر جای می گذارد، جلوگیری از فحشاء و منکر در جامعه است، قرآن کریم به روشنی این حقیقت را بیان نموده است: ((وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ))؛ (نماز (انسان را) از زشتىها و منكرات باز مىدارد). (عنکبوت/45). این آيه شريفه به اين نكته اشاره دارد كه انجام نماز به انسان قدرت می دهد كه، از گناه و زشتي و از افتادن انسان در دام انحراف و آسیب را از خود را دور کند. (طبرسي، ج 10،ص749). امام رضا -عَلَیهِ السَلام- در روایتی بیان نموده اند نمازی می تواند در انسان تأثیر گذار باشد که، انسان را از فحشا و منکر دور کند: انسان با داشتن حضور قلب و تعظیم در برابر خدا فرض بر این که بهشت در طرف راست،و جهنم در طرف چپ، و ذات خداوند در مقابل او قرار گرفته است می تواند خود را از پیامد های منفی فحشا باز دارد و باعث اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد و تباهی شود (مجلسی، 1388، ص 246). ایشان در کلامی دیگر می فرماید: اعتراف به وحدانیّت خداوند متعال و مبّرا دانستن خداوند را از هر گونه شريك و دوری جستن انسان از انجام گناه را از عواملی می دانند که، باعث شد، نماز بر مسلمانان واجب شود تا همواره مسلمانان ياد خدا را در خاطر داشته باشند و از انحراف و سركشي دوری جویند. (حرعاملي، 1414، ج 3،ص4).
5-3-گسترش أمر به معروف و نهی از منکر
از نتایج مطلوب دیگری که نماز در کاهش انحرافات در جامعه دارد گسترش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است، أمر به معروف و نهی از منکر از مهّم ترین دستورهایی است که در دین مبین اسلام به آن سفارش شده است، تا جایی که یکی از بهترین عبادات و یکى از اقسام جهاد به شمار آمده است،با توجّه به اهمیّتی که این فریضۀ الهی در جامعه اسلامی دارد بخشی از آیات قرآن کریم و روایات معصومین عَلَیهمُ السَّلام به این امر اختصاص یافته است، قرآن کریم به شیوه های مختلفی این مسأله را بیان نموده است، در بعضی موارد با تشویق و ترغیب، این مسأله را گوشزد نموده است: ((أقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ))؛ (نماز را برپا دار و به معروف امر کن، و از منکر بازدار). (لقمان/17)؛ و در موارد دیگری به عواقب ترک این فریضۀ الهی پرداخته است و آن را برای جامعه اسلامی یک واجب الهی دانسته است: ((وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ أُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُون))؛ باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و أمر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند). (آل عمران/104)؛ (مسعودی، 1386، ص18). در اهمیّت أمر به معروف امام علی عَلَیهِ السَلام در این باره فرمود: وَماأعمالُ البِرِّ کُلُّها وَالجِهادُ فى سَبیلِ اللّهِ عِندَ المرِ بِالمَعرُوفِ وَالنَّهىِ عَنِ المُنکَرِ إِلاّ کَنَفثَةٍ فى بَحرٍ لُجِّىٍّ، همه کارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر أمر به معروف و نهى از منکر چون قطرهاى است در دریای عمیق. (دشتی، 1386، ص 515). از آن جا نماز در اجرای فریضۀ أمر به معروف و نهی از منکر، نقش بسیار مهمّی در کاهش انحرافات ومفاسد اجتماعی دارد جامعه اسلامی همواره از این امر، در جهت اصلاح جامعه استفاده نموده است، أمر به معروف و نهی از منکر در کاهش انحرافات در جامعه نقش ارشادی و هدایتی مهمّی را بر عهده دارد، به طور طبیعی انسان هاارشاد را بهتر ازدستور وفرمان دادن می پذیرند،هرگاه شرايط جامعه طوری شود که انحراف و معضلاتي در آن پدید آید، مي توان به كمك اين روش به اصلاح معضلات موجود پرداخت و يا از گسترش و اشاعه بدي ها و نابهنجاري ها جلوگيري نمود، باید متذکّر شد که بهترين نوع أمر به معروف و نهي از منكر، شيوه عملي مي باشد و اين أمر وقتي ميسّر است كه شخص أمر و نهي كننده، خود قبل از همه، عامل به اَوامر و نواهي جامعه باشد تا أمر و نهي او تأثير شايسته اي بر جاي گذارد. در همين رابطه، حضرت علي عَلَیهِ السّلام مي فرمايد :وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ، وَ أَنْكِرِ الْمُنْكَرَ بِيَدِكَ وَ لِسَانِكَ، وَ بَايِنْ مَنْ فَعَلَهُ بِجُهْدِكَ، به نيكي ها امر كن و خود نيكوكار باش، با دست و زبان بدي ها را انكاركن و بكوش از بدكاران دور باشي.(دشتی، 1386،ص371). گسترش امر به معروف و نهی از منکردر جامعه در جهت کاهش انحرافات درجامعه مورد نظر موردتوجّه امام رضا عَلَیهِ السَلام نیز بوده است ایشان أمر به معروف و نهی از منکر را ازارکان اساسی در اسلام می دانند که، باعث گسترش امنیت درجامعه و جلو گیری از انحرافات می گردد، ایشان امر به معروف را همانند قرآن کریم درابعاد وسیعی مورد نظرداشتنداز جمله:
الف) نهی از ظلم ستیزی در جامعه
به روشنی مشخص است که ظلم و تبعات آن درجامعه یکی از انحرافات به شمارمی آید، وقتی ظلم در جامعه حکم فرما شود حقوق بسیاری از افراد پایمال می شود از نتایج مثبتی که نماز دارد،تأکید بر ادای حقوق افراد است، تعبیر ((وَالظالّینَ)) در نماز به این جهت است که از خداوند سبحان بخواهیم که، ما را از ظالمین و کسانی که حقوق دیگران را ضایع می کنند قرار ندهد، این مسأله در سیره امام رضا- عَلَیهِ السَلام- نیز بیان شده است، ایشان در طول زندگی خود همواره در مقابل ظالمان می ایستاد و بدون آن که از کسی ترسی داشته باشد آنان را أمر به معروف ونهی از منکر می کرد، ایشان بارها (مأمون)،را امر به معروف و نهی از منکر می کرد و از او می خواست که احیا کننده این فریضۀ الهی باشد، ایشان در یکی از ملاقات هایی که با مامون داشت او را از ظلم ستیزی بر مردم بر حذر داشت و به او گفت: تو امور مسلمانان را نابود ساخته ای، حکومت اسلامی را به کسانی واگذار کرده ای نالایق و ستمگرند و شایستگی حکومت بر مردم را ندارند، آنان حق مسلمانان را نابود ساخته اند و آن ها را مجبور به مهاجرت و ترک دیار خود نموده اند به طوری که، فقر و بی نوایی بر آن ها چیره شده درحالی که، زمامداران تو با ستم و زورگویی زندگانی مُرفّهی برای خود ایجاد نموده اند، ای مآمون تو که زمامدار مسلمانانی به افراد ستمدیده نزدیک شو و به مردم و شکایت های آنان را رسیدگی کن، تا بتوانی به عنوان زمامدار مسلیمن بر مردم حکم رانی کنی. (صدوق، 1378، ج2، ص 160- 161).
ب) نهی از غلوّ درباره امامان
از منکرات بسیار مهمّی که، در زمان امام رضا -عَلَیهِ السَلام- در میان بعضی از افراد جامعه گسترش پیدا کرده بود، مسأله، غلوّ کردن درباره معصومین -عَلَیهم السَلام- بود این افراد که، به غالی معروف بودند معتقد بودند که، چون امامان-عَلَیهم السَلام -دارای کرامات و معجزاتی هستند که، افراد عادی قادر به انجام نیستند لذا امامان- عَلَیهِم السَلام - دارای مقام اولوهیّت و خدایی هستند این افراد با این طرز تفکّر و تحلیل نادرست از مسائل معنوی، سبب انحرافات بسیاری در جامعه شدند و با این طرز فکر معصومین و از جمله امام علی -عَلَیهِ السَلام - را دارای مقام رَبوبی دانستند امام رضا -عَلَیهِ السَلام - از باب أمر به معروف و نهی از منکر در جهت هدایت و ارشاد افراد در این زمینه تلاش بسیاری نمودند و از طریق سخنان خود معصومین به تبیین جایگاه امامان عَلَیهِ السَلام پرداختند، ایشان با یادآوری این سخن امام علی- عَلَیهِ السَلام- که، امامان را فقط در مقام بندگی و عبودیت خداوند قرار دهید نه بالاتر از آن که، تصوّر شود امامان دارای مقام اولوهیت و خدایی هستند از مدح و ثنا امامان بگویید، اگرچه نمی توانید مدح و ثنای ما را به طور کامل انجام دهید ولی در این مسیر از غلوّ کردن درباره امامان هم چنان که، مسیحیان درباره حضرت (مسیح) -عَلیه السّلام- غلوّ کردند خودداری کنید، امام رضا -عَلَیهِ السَلام - بابیان این سخن امام علی -عَلَیهِ السَلام - مردم را از غلوّ درباره اُولوهیت داشتن امام علی -عَلَیهِ السَلام- برحذر نمود و به مردم تذکّر داد که هر کس به امام علی -عَلَیهِ السَلام- مقام عبودیت و بندگی دهد در شمار کسانی است که خداوند بر آنان خشم و غضب گرفته و از جمله گمراهان شمرده می شود و مردم را به این نکته توجّه دادند که، کسانی که معتقدند امام علی-عَلَیهِ السَلام - دارای مقام اولوهیت هستند به صفات ایشان نگاه کنند خواهند دید که ایشان همانند دیگران می خورد و می آشامد، مانند دیگران ازدواج کرده و در پیشگاه خداوند سر به سجود می گذارد و همواره در برابر خداوند متعال خاضع و تسلیم و به استغفار، تضرّع، مشغول بود آیا کسی که چنین ویژگی هایی را داشته باشد می تواند معبود و خدا باشد. (اسحاقی،1386،ص121).
د) نهی از سستی در نماز
در اهمیّت و نقش مهم نماز و تأثیر آن در أمر به معروف و نهی از منکر از امام رضا -عَلَیهِ السَلام- نقل شده است که، ایشان به این دو امر مهم توجّه ویژه ای داشتند روزي ایشان با سران وگروه های مختلف به بحث و گفتگو مشغول بودند، مؤذن اذان ظهر را قرائت نمود، ایشان به محض شنیدن اذان، بحث و گفتگو را قطع کردند و از حاضران خواستند که، جلسه را بعد از نماز ادامه دهند و اکنون به نماز مشغول شوند، برخی از کسانی که، در جلسه حضور داشتند سخن امام را نپذیرفتند و از امام خواستند به گفتگو ادامه دهند و به ایشان گفتند ما مسلمان نیستیم و نماز نمی دانیم، امّا اگرشما سخن خود را ادامه دهید و بعد از اتمام سخن خود نماز را اقامه کنید ما نیز مسلمان می شویم،امام رضا -عَلَیهِ السَلام- سخن آنها را نپذیرفتند و به ادای نماز مشغول شدند.(خسروی، ۱۳۷۷، ص102).
نتیجه گیری
از آن چه تا کنون مورد بحث قرار گرفت نتایج ذیل حاصل است:
1-اسلام که، بر گرفته از قرآن کریم و روایات معصومین عَلیِهمُ السّلام است بر عهده انسان مسلمان، نماز و تکالیفی نهاده است و براي آن که بتواند نتایج معنوی نماز را درمیان جامعه اسلامی گسترش دهد و آنان را از رفتار انحرافی و باطل بیرون آورده و ذهن آن ها را متوجّه خداوند متعال نماید تلاش فراوان نمود.
2- از آن جا که، نماز بر اساس قوانین اصیل اسلامی شکل گرفته است، بر انسان مؤمن واجب است، با استفاده از عقل و دانش،کتاب و سنّت و نیز تقویّت ایمان و با اتکای به اراده و اختیار، به انجام درست این فریضۀ الهی دست زند تا رفتار درست و مطابق با قوانین پذیرفته شده در جامعه اجرا شده،از بروز انحراف در جامعه کاسته شود.
3- از دیدگاه قرآن کریم و سیرۀامام رضا -عَلَیهِ السَلام - هر گونه انحراف در جامعه اسلامی، موجب آسیب رساندن به احکام و قوانین پذیرفته شده در جامعه اسلامی خواهد شد،و بر عکس رعایت کردن این قوانین و انجام نماز از آشکارترین عوامل کاهش دهنده انحراف در جامعه است و انجام آن موجب تعالی و مقررات اسلامی و کاهش انحراف در جامعه است.
منابع و مأخذ
1-قرآن کریم.
2- محمّد،دشتی (1387)، نهج البلاغه، قم: امام عصر، (عج)، اوّل محمّد،دشتی (1387)، نهج البلاغه، قم: امام عصر (عج)، اوّل.
کتب فارسی:
1-اکبری، ابوالقاسم (1390)، علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی،تهران :رشد،اوّل.
2-احمدی،علی اصغر(1368)، روان شناسی شخصیّت از دیدگاه اسلامی،تهران :سپهر،اوّل.
3-امینی، ابراهیم (1390)، امامت و امامان عَليِهمُ السَّلام،قم :بوستان کتاب،بیست وپنجم.
4-انصاریان،حسین (1380)،نظام خانواده در اسلام قم:اُمّ اَبیها، نوزدهم.
5-ابن منظور، محمّد بن مکرم (1414)، لسان العرب، بیروت: دار صادر، چاپ سوّم.
6-بروس، کوئن (1386)،درآمدی بر جامعه شناسی،تهران : بهین نگار،اوّل
7-تمیمی آمدی عَبدُ الواحدبن محمّد، (1378)،غررالحکم و دُررالکلم،ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی،تهران :نشر اسلامی،دوّم.
8-خزائلي،محمد (1384)، تهران : بدرقه جاویدان،اوّل.
9-خسروی،موسی (1377)، زندگانی حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، تهران: سعدی،اوّل.
10-حاج کاظمی،اکرم(1392)،آسیب شناسی تربیت اجتماعی ازدیدگاه قرآن و روایات،ائمّه،چاپ اوّل.
11-حرعاملی، محمّد حسن (1414)،وسائل الشیعه،قم : آل البيت التراث، چاپ دوّم
12-دهخدا،علی اکبر(1372)،لغت نامه دهخدا، زیرنظر :محمّد معین و جعفر شهیدی،تهران :دانشگاه تهران،اوّل.
13-رسولی محلاتی،هاشم (1375)، زندگی حضرت فاطمه (س)،تهران :نشر فرهنگ اسلامی سوّم.
14-زارعی سبزواری،عباسعلی؛1389،سیره علمی عملی امام رذضا،مشهد انتشارات آستان قدس رضوی.
15-شريفي، فاطمه (1392)،نقش نماز در حل مشکلات زندگي با رويکرد رسانهاي، مرکز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما،اوّل.
16- کلینی، محمّد بن یعقوب(1374)،کافی،ترجمه محمد باقرکمره ای،تهران :دارالکتب الاسلامیه،چهارم.
17-مسعودی، محمد اسحاق (1378)، پژوهشی در امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن و روایات، تهران: سازمان تبلیغات،اوّل.
18--(1388)آموزش امر به معروف و نهی ازمنکر،تهران :نشر سپه،اوّل.
19-صدوق، محمّد بن علی بن حسین، (1425)،عیون الأخبارالرضا،نجف :المکتبة الحیدریة،اوّل.
20-طباطبایی،محمّدحسین(1374)،ألمیزان فی تفسیرالقرآن،ترجمه محمدّباقرموسوی همدانی،قم:جامعه مدرسین حوزه علمیة،پنجم.
21- طبرسی، فضل بن حسن (1372)،مجمع البیان فی تفسیر القرآن،ترجمه علی کرمی، تهران :دارالاحیاءالتراث،اوّل.
22-عطاردی،عزیزالله،(1379)،مسند الإمام الرضا (ع)،تهران : صدر،اوّل
23-عمید،حسن (1389)،فرهنگ عمید،تهران:فرهنگ اندیشمندان،اوّل.
24-غفاری،محسن (1381) پاره ای از بهشت، تهران:پیام آزادی،اوّل
25- فهري،احمد (1373)،پرواز در ملکوت, (شرح و تفسیر آداب ا لصّلوه امام خمینى(ره)،انتشارات فیض کاشانی،چاپ اول
26-قمی،عباس،(1373)،سفینةالبحار و مدينة الحکم و الآثار،تهران:انتشارات فراهانی،اوّل.
27-کریمیان،حسین (1376)، بررسی رفتار در روانشناسی تربیتی قم:مدین،اوّل.
28-مجلسی، محمّد باقر (1388)،بحار الأنوار تهران :انتشارات اسلامیه،بی تا.
29-محمدزاده، مرضیه (1388)علی بن موسی الرضا، قم:دَلیلِ ما،پنجم.
30-مریجی،شمس الله (1387)،عوامل مؤثّر در اِنحراف از ارزش ها،قم: مركز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما،دوّم.
31-مرتضی،مطهری (1372)،مسئله حجاب،تهران :صدرا،سیزدهم.
32-......... (1381)،سیری درسیره نبوی،تهران :صدرا،پنجم
33-مصباح یزدی، محمّد تقی (1391)،جامعه و تاریخ،قم :مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،اوّل.
کتب عربی:
ابن فارس،ابوالحسین احمد(1420)،معجم مقاییس اللغه،تحقیق :ابراهیم شمس الدین،بیروت :دارالکتب العلمیه،المطبعه الأولی.
ابن منظور، محمّد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت: دار صادر، چاپ سوّم.
3-أندلسی،جمال الدین محمّدبن عبدالله بن مالک(672)دارالکتب المصریه،القاهره،1348ق.
4-راغب اصفهانی،حسین بن محمّد (1412ق)،مفردات ألفاظ القرآن،با کوشش صنوان عدنان داودی،بیروت دارُالعلم الدار الشامیه،چاپ اوّل.
5-طریحی،فخراالدین (1375)،مجمع البحرین،تحقیق:سیدأحمد الحسینی،تهران:المکتبة المرتضویة لإحیاءالآثار الجعفریة،ألطبعةالثالثة.