■ نقش نماز در تحکیم و تقویت بنیان خانواده
صالح سعیدی ابواسحقی
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
کبری خواجه پور
مدرس مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
چکیده
فریضه اى که به آن توجهى وافر شده، نماز است و با آن که جزو فروع دین محسوب میشود ولى استمرار و برپاداشتن آن، موجب حفظ باور فردنسبت به اصول دین میشود. نماز اين توانمندي را دارد كه بخاطر پشتوانه عظيم معارف اسلامي از انسانهای عادي نمونههای فضيلت، تقوا و شيفتگان كرامت انساني و ره يافتگان به شاخه طوبي تربيت نمايد. با حضور در محضر خدا و انس با نماز انواع فضايل و كمالات براي خانواده مهيا میگردد كه نتايج ارزندهی آن علاوه بر تحکیم كانون خانواده در جامعه نيز بروز مییابد از جمله ایجاد روح معنویت و محبت بین اعضای خانواده و پرورش شخصيت و اعتماد به نفس میباشد هم چنین نماز حالت تسلیم و رضا به قضای الهی است و تکرار نماز که تمرین حالت تسلیم است باعث میشود که نمازگزار در پیشامدهای زندگی صبور باشد و از اضمحلال کانون خانواده جلوگیری کند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» به درستی که نماز انسان را از هرگونه آلودگی و انحرافات و گناه دور نگه میدارد. با توجه به تأثیر نماز بر حل مشکلات فردی و خانوادگی در این پژوهش به بررسی نقش نماز بر تحکیم بنیان خانواده میپردازیم.
بیان مسأله و ضرورت پژوهش
تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه، از دیرباز مورد توجه محققان جهان بوده است. اسلام براي خانواده قداست خاصي قايل شده است؛ به نحوی که بنا و نهادی با آن قابل مقایسه نیست وقتی که این تعریف و تمجید را از کانون خانواده در معتبرترین متون دینی، یعنی در قرآن و سنت میبینیم، از خود میپرسیم که مگر خانواده چه فایده و کارکردی دارد که چنین از آن ستایش شده است. نقش و وظیفهی خانواده علاوه بر تأمین امنیت روحی و روانی، رفع نیازهای مادی اعضاء خاستگاه کمال نسل آینده است. از هم گسیختگی بنیان خانواده، جهان را با بحران اضمحلال این نهاد روبهرو ساخته است. ظهور عوامل نوینی برخاسته از پیشرفت فنآوری به همراه مشکلات پیشین، سبب گرایش به امور مادی و عدم تمایل به فرایض دینی شده است. این عوامل زمینهساز فروپاشی بنیان خانواده شده و عوارض و عواقب جبرانناپذیری را برای جامعه به همراه داشته و دارد. بررسی علل و عوامل افزایش آمار طلاق نشان میدهد که بیعفتی و بیمبالاتی و فساد خانواده نقش مهمی در سست کردن بنیان خانوادهها و فروپاشی آنها دارد. این مسأله متولیان و اندیشمندان نظام اسلامی را بر آن داشته است تا اقدامات عاجلی را درخصوص فرهنگ نماز و گرایش و جذب خانوادهها به سوی انجام فرائض نماز انجام دهند. ساختن و به تصویر کشیدن آثار اجتماعی نماز از صدر اسلام تاکنون و بررسی عوامل بینمازی، تشویق جوانان به تشکیل خانوادهای شایسته، برگزاری مسابقات و نمایش اقامهی نماز در مراحل مختلف زندگی افراد از کودکی تا کهنسالی، باعث میشود تا خانواده از استحکام بالاتری برخوردار باشد. بسیاری از مردم جامعه با مشاهده فیلمهای مربوط به نماز و دیدن افراد در حال نماز به اقامهی نماز تمایل و رغبت نشان میدهند.
پیشینه پژوهش
خانواده از بنیادیترین عضو جامعه میباشد، فلذا دوام و فروپاشی جامعه به آن بستگی دارد. از زمان اولین انسانها تا کنون خانواده شکل طبیعی خود را داشته است. از آن جاییکه انسان مدنی بالطبع آفریده شده است، سبک زندگی او در جامعه نمود پیدا میکند. عوامل درونی و بیرونی زیادی بر سلامت خانواده تأثیر می گذرارد که از دیر زمان مورد توجه افراد بوده است و از جهات مختلف مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. یکی از آن عوامل، نماز و گرایش به معنویت میباشد که از جهات مختلف بر خانواده تأثیر بسزایی میگزارد و تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است ولیکن بدلیل گستردگی دامنه تأثیر نماز بر خانواده در این پژوهش برآنیم تا نوعی دیگر از تأثیرات نماز را بیان کنیم.
نماز در خانواده
یکى از ویژگیهای بارز انسان مسلمان انجام عبادت و برگزارى فریضه است. پدر را وظیفه آن است که همسر و فرزندان خود را امر به نماز کند و قرآن میفرماید:”اهل خود را به برگزارى نماز امر کن.» لقمان حکیم نیز فرزند خویش را به نماز امر کرده و میفرماید: فرزندم نماز را بپادار. پس پدر که متولى دعوت اعضاى خانواده به دیانت در معناى وسیع است، باید وظیفه امر به معروف را عهده دار شود و نماز یکى از مصادیق بارز امر نیک و معروف است. پس پدر باید احساس وظیفه کرده و نسبت به وظیفه خطیر خویش واقف باشد تا دیگران را نسبت به ایفاى آن وظیفه تذکر دهد و در بیان نیز لحنى صمیمانه داشته باشد، چنان که این صمیمیت در لحن لقمان هویدا است. على (ع) نیز در نامه نهج البلاغه، فرزند خویش امام حسن (ع) را به همین نحو و با همین لحن مورد خطاب قرار داده و میفرماید:”یا بنى». پس هنگام دعوت فرزندان خویش نیز پدران از همین لحن صمیمانه استفاده کرده و بگویند:”پسرم نماز را به پادار» و این لحن گرم و صمیمى است که آنان را به عبادت تشویق و ترغیب میکند. پس دعوت با لحن نیک و صمیمى تأثیر مضاعف دارد. (ملاتقی، 1391:3)
پیامدهاى نماز در خانواده
خواندن نماز در خانواده آثار و پیامدهاى فراوانى در بردارد که به برخى از آنها اشاره میکنیم: ایجاد انسجام و همدلى
از جمله عواملى که خانواده را پایدار ساخته و حیات آن را استمرار میبخشد، وجود انسجام در آن است، پس هر اندازه همسویى در آن بیش تر باشد و همدلى در آن قوت گیرد، خانواده منسجم تر خواهد بود. براى تحقق انسجام، خوب است نماز به جماعت برگزار شود. نماز جماعت فاصلهها را در خانواده از بین میبرد و همه را در کنار یکدیگر قرار میدهد. پدر، مادر و فرزندان همه با هم رو به سوى قبله مینشینند که اولین خانه اى است که خداوند آن را براى مردم قرار داد. زمانى که صداى مؤذن بلند میشود و چون به نام رسول خدا (ص) میرسد، همه برایشان و خانواده شریف وى درود میفرستند و چون به پایان میرسد، همه با هم قیام میکنند و یک صدا تکبیر مى گویند و به امام جماعت اقتدا میکنند و در این قامت و رکوع و سجده، هماهنگ و همدل و همسو عمل میکنند زیرا خداوند فرمود:”نماز را برپاى دارید.»“و با رکوع کنندگان رکوع کنید و از سجده گزاران باشید.» بدین ترتیب با رعایت ارکان نماز و توجه به موالات آن و با بیان اذکار و اوراد آن، نماز را به پایان میرسانند و چون به راست و چپ مینگرند، جمال یکدیگر را هم در پى این عمل مستحبى میبینند و چون با یکدیگر مصافحه میکنند گرماى دستان صمیمى یکدیگر را لمس کرده و مى گویند”فتقبل الله»، همه براى قبولى نماز یکدیگر، دعا میکنند و سپس به ذکر الهى پرداخته و تسبیح منسوب به حضرت زهرا (س) را که حاوى اذکار ارزشمند است، بیان میدارند و سپس براى شکرانه خداى سر بر سوى تربت حسین (ع) برده و پیشانى خود را بر آن قرار داده و آن را بوسه میزنند و نماز از این دست به آستانه قبولى میرسد و بالا میرود. نمازى که به جماعت خوانده شده و مهر آن خاک کربلاى سرور آزادگان بوده و همه براى قبولى نماز دیگرى به دعا برخاستهاند. اینک سؤال این است که آیا این همه اذکار الهى و افعال معنوى همسو و منسجم موجب انسجام خانواده نمیشود قطعاً پاسخ مثبت است، چراکه آنها دست خدا را به همراه خود خواهند داشت و اجتماع آنها نیز حول محور حق است و نه تفرق در مسیر حق که على (ع) آنان را مورد خطاب قرار داده و فرموده است: به خدا قسم که دل را میمیراند و غم و اندوه را برمى انگیزد، اجتماع این قوم (سپاهیان معاویه) بر باطلشان و تفرقه شما در حقتان. پس اجتماع حول محور حق که با نماز جماعت در خانواده متجلى میشود، نشاط برانگیز است و رضایت خالق را نیز به همراه دارد. نتیجه آن که همه با هم به سوى یک قبله، با اذکارى واحد و با افعالى مشابه، حول محور حق و با همدلى و همراهى با یکدیگر به عبادت خالقى یگانه میپردازند. این امر موجب انسجام معنوى خانواده میشود و انسجام معنوى خانواده، دوام و بقاى آن را ضمانت میکند. زوجین طلاق را مبغوض ترین حلالها دانسته و براى اندک اختلافى رو به جدایى نمیآورند. (ايماني، 1389: 14)
تأثیر نماز بر بهداشت روانى خانوادهاز دیگر امورى که نماز در خانواده به تحقق آن کمک میکند، بهداشت جسمانى و روانى است. اینک سؤال این است که نماز چه نقشى در تأمین بهداشت جسمانى و روانى دارد و چگونه بعد جسمانى و روانى آدمى را سامان میبخشد در پاسخ باید گفت که نماز عامل نزدیکى و تقرب به پروردگار عالمیان است. در روایتى از حضرت امام صادق (ع) از برترین چیزى که بندگان به واسطه آن به خدا تقرب میجویند، سؤال میکنند، حضرت میفرماید:”پس از شناسایى خداوند، از این نماز مسأله برترى سراغ ندارم. آیا نمیبینی که بنده نیکوکار، عیسى بن مریم (ع) گفت که خداوند به من سفارش نماز را فرمود.» حضرت على (ع) هم در دعاى کمیل بن زیاد نخعى میفرماید:”نام و یاد خدا دوا و شفاست و براى هر دو بعد جسمانى و روانى نیز صادق است.» پس سلامت روانى بر جسم آدمى تأثیرگذار است و سلامت جسمانى زمینه ساز سلامت روانى است و وقتى اعضاى خانواده اى در هر دو بعد جسم و روان از سلامت برخوردار باشند، فضاى خانواده نیز از سلامت برخوردار خواهد بود، چرا که نیازهاى اساسى روانى همچون نیاز به امنیت و محبت و نیاز به تعلق به جمع و عزت نفس و خودشکوفایى تأمین میشود و در پرتو آنها، فضاى خانواده از سلامت عاطفى برخوردار میشود. این امر خود جسم انسانها را به سلامت نگاه میدارد و نماز و عبادات به نحو مطلوب منشأ تأمین اینها خواهد بود. (همان)
تأثیر نماز بر تعالى و سعادت
زمانى که انسان به فضیلت عبادت خدا دست مییابد و به شهوات خویش غلبه میکند، سیر تعالى را طى کرده است و مهم تر از آن، این است که او در مقام سخن گفتن با ذاتى بى همتا قرار گرفته و خالق عالم به آدمى چنین اذن و اجازه اى داده است و عطاى چنین اذنى به انسان موجب سعادت و تعالی اوست. پس آن که بیش تر با خدا سخن گفته است و بخش بیش ترى از عمر خود را با خداى تعالى سپری کرده و به ذکر او مشغول بوده است، از تعالى بیش ترى برخوردار شده و به امکان بهترى براى دست یافتن به سعادت دسترسى پیدا کرده است. پس اگر اعضاى خانواده اى به چنین امکانى دست یافته باشند، میتوان گفت آن خانواده تعالی یافته است. (همان)
تأثیر نماز بر توسعه فرهنگ دینى در خانواده
نماز و برپا داشتن آن در فضاى خانه، خانواده را در بسط و توسعه فرهنگ دینى کمک میکند، زیرا نماز احکام خاص خود را دارد و نمازگزار باید بر مقدمات، مقارنات، موالات، ارکان، اوقاف و مستحبات نماز واقف شود، تا بتواند این فریضه را به نحو احسن برگزار کند. پس براى افزایش اطلاعات درباره نماز، سؤالاتى توسط فرزندان از والدین پرسیده میشود. از سویى والدین نیز بر رفتار عبادى فرزندان خویش نظارت میکنند تا آنان را براى برگزارى بهتر نماز یارى رسانند. لذا ضمن تشویق فرزندان، گاه خطاهاى آنان را نیز تذکر میدهند و فرزند را براى کسب شناخت بیش تر نسبت به کیفیت نماز و مطلوب برگزار شدن آن مدد میرسانند و بدین ترتیب فرهنگ دینی در خانواده نهادینه میشود. (همان: 23)
آثار نماز بر تقویت کانون خانواده
الف) نقش نماز در جهات مختلف زندگی خانوادگی
خانواده كوچكترين واحد اجتماع است كه توانايي و بازدهي جامعه به آن بستگي دارد. امروزه جوامعي موفق هستند كه خانوادههاي موفق دارند. در واقع، جامعه چيزي جز بسط خانواده نيست. بسياري از مشكلات اجتماعي و فرهنگي جهان غرب از بحران خانواده ناشي ميشود. از آن جا که خانواده از آیات خداوند است هیچ گاه از بین نمیرود ولی تضعیف و سست میشود.
نماز از سه جهت بنيان خانواده را تقويت ميكند: فضاي معنوي سلامت و آرامش خانواده منوط به ايجاد روح معنويت و ياد خدا در فضاي خانه و ايجاد فضايل اخلاقي در افراد خانه است. نماز با ايجاد فضاي معنوي در خانه، آرامش رواني اعضاي خانواده را تأمين ميكند و سبب تقويت بنيان روابط آنها ميشود. در اين فضاي معنوي است كه انجام شعائر ديني و تربيت مذهبي فرزندان براحتي انجام ميشود و آينده خانواده تضمين ميگردد.
محبّت
بارزترين ويژگي خانواده در محبت بين اعضاي آن جلوه ميكند و در هيچ يك از گروههاي اجتماعي محبّت متقابل به اين شكل صورت نميگيرد. اين كانون گرم خانواده است كه پناهگاه اهل خانه در برابر ناملايمات زندگي است. نماز سبب تحكيم محبّت در بين اعضاي خانواده ميشود. يكي از عوامل اصلي ايجاد محبت، تواضع است و نماز سبب تواضع ميشود و كبر را از بين ميبرد. يكي ديگر از عوامل ايجاد محبّت، ايمان به خداست كه نماز آن را متجلّي ميكند. در روايت اسلامي نيز تصريح شده كه تواضع و ايمان از عوامل ايجاد محبّت است. (محمدی، 1383: صص 9-13)
ثبات شخصيت
دانش امروز، عوامل شكل دهنده شخصيت انسان را در دو گروه دروني و بيروني طبقه بندي مینماید. صرف نظر از عوامل دروني و جسمي تأثيرگذار بر روي شخصيت (از جمله مسائل ژنتيكي، وضعيت ظاهري بدن، مسائل هورموني و...)، عوامل بيروني یا (محيطي) نقش عمده اي را در شكل دادن به شخصيت انسان اين عوامل بيروني شامل مواردی همچون تأثير والدين و خانواده، عوامل فرهنگي ـ اجتماعي و تجارب زندگي میشود. مبتلايان به اختلال "بي ثباتي عمومي شخصيت" تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در این بین "نماز" میتواند ايفاگر نقش بسيار مهمي در پيشگيري و درمان اين اختلال عميق شخصيت باشد. پذيرفتن و تسليم مطلق در مقابل "يك دين"و پيروي از "يك مذهب" و پيمودن "يك راه" كه همانا صراط مستقيم است، ويژگي مهم و برجسته نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار مكرر "يك مجموعه " از الفاظ و اذكار واحد طي نمازهاي روزانه خود، پيوسته "يك عقيده واحد" و "يك خط مشي مشخص" را در زندگي خود دنبال میکند و بدين ترتيب گويي "يك شخصيت ثابت" و "يك روش و منش معين" و "يك ايدئولوژي هميشگي" را براي خود انتخاب مینماید و در حين تكرار جزء به جزء اصول اساسي ايدئولوژي خود در نماز (كه همگي آن اصول در مضامين نماز متجلي است)، پيوسته به تثبيت شخصيت واحد و ثابت خود میپردازد. بدين ترتيب براي آن گروه كه نماز را تكرار مكررات میدانند، شايد توجه به همين يك نكته كافي باشد كه در وراي این تكرار هميشگي، موهبت بزرگ ثبات شخصيت و تعادل كامل رواني نهفته است كه میتوان آن را به نوعي سر منشا تمام موفقیتهای بشري در عالم ماده و معنا دانست.
یكی از آثار تربيتي نماز، ثبات شخصيت است. خانواده اي كه از افراد با شخصيت و با ثبات تشكيل شده باشد، داراي استحكام در روابط است. انسان با نماز خواندن و اتكا به خدای متعال خود را تنها احساس نمیکند و همیشه در تمامی مشكلات، به نیروی قوی تری مراجعه میکند و از بارگاه خدای متعال استمداد جسته و به او توكل نموده امورات خود را هر چند دارای فراز و نشیبهای فراوان باشد با خوبی و با موفقیت سپری میکند. نماز این احساس را در او بیش تر مینماید و از اعتماد به نفس خوبی برخوردار میشود كه باعث باثبات تر شدن شخصیت او میگردد. اعضاي خانواده كه منظم، نظيف، مودب، متين و باوقارند، احساس ثبات میکنند، قادر به تمركز ذهن هستند و میتوانند در آينده خانواده اي ايده آل را تشكيل دهند و اگر اين روابط به جامعه بسط يابد، اجتماع همانند خانوادهاي بزرگ خواهد شد. (همان منبع: صص 15-20)
ب) نقش نماز در شروع زندگي خانوادگی
اگر بپذيريم كه نحوه آغاز هر راه بر نحوه تداوم آن تأثير دارد، نماز در ابتداي زندگي مشترك، ميتواند آغاز مبارك و فرخندهاي براي تمامي جريان زندگي باشد. در زندگي، فرازهايی براي روح آدمي وجود دارد كه لازمه زيستن افتخارآميز است و هر فردي به ميزان برخورداري از اين فرازها ميتواند به انسانيت خويش مفتخر باشد. اُنس با نماز، بهترين نقطه عطف زندگي است و هرگاه زوجهاي جوان چنين پيوندي با خداوند داشته باشند، هرگز غبار خستگي بر وجودشان نمينشيند. نماز و ارتباط با خداوند، روح فروتنی و دوری گزیدن از خودمحوری را در زوجهای جوان افزایش میدهد و به جای سلطه جویی روح رفاقت را در میان آنها احیا میکند. (محمدزاده،1387: 83)
تغيير نگرش زن و مرد نسبت به زندگي
زن و مرد با وجود ديدگاهها و بينشهاي مختلف با يكديگر ازدواج ميكنند و در مسير زندگي، در كنار يكديگر با وقايع و حوادث مختلف برخورد ميكنند. چگونگي بينش و رويكرد زن و شوهر در مقابل اتفاقهاي زندگي نقش خاصّي در تداوم و عمق روابط آنها دارد و در ايجاد فضاي عاطفي و محبتآميز تأثير ميگذارد. در اين ميان، بينش زن و مرد نسبت به زندگي، همسر، ازدواج، خانهداري و تربيت فرزند، در نحوه ارتباط بين آنها و توقعشان نسبت به يكديگر بسيار مؤثر است. جوانان به دليل كم تجربگي، كمبود آگاهي و نوسانات عاطفي و هيجاني، در پارهاي موارد از تصميمگيريهاي عاقلانه و عميق عاجزند. در نتيجه، به علت سطحينگري و شتاب در تصميمگيريها اشتباه ميكنند. نماز در تصحيح اين روند ميتواند نقش خاصي را ايفا كند و با تقويت انگيزههاي متعالي و رهايي آدمي از دنياگرايي، او را در راستاي اهداف عالي هدايت كند؛ زيرا نماز، آدمي را از جاذبههاي زميني به جاذبههاي آسماني، اوج ميدهد و او را از فرش به عرش سير ميدهد و از خاك تا افلاك بر ميكشد. اگر زوجهاي جوان به اين فضاي متعالي راه يابند، فراز و نشيب زندگي نميتواند آنها را دچار تزلزل كند.
نماز انسان را از دردها و روزمرگيها رها ميسازد و دردمندي او را سمت و سويي دگر ميبخشد. روحش را از حقارت آزاد ميكند و به او عزت و منزلت و تعالي ميبخشد. در چنين فضايي، همسران جوان به احساس پوچي نميرسند و براي تداوم زندگي با هم، از سطح غرايز فراتر رفته و با يكديگر اتّصال وجودي پيدا ميكنند. به عبارت ديگر، نماز، نقطه اتصال معنوي آنها به يكديگر ميشود و از اين رو، روند زندگي مشترك را يكسره با ارزش مييابند روحِ نماز، حمد و سپاس نسبت به خداوند تبارك و تعالی است. كسی كه نسبت به خالق قدرشناس باشد، نسبت به مخلوق او نیز قدرشناس خواهد بود و او زحمات و تلاشهای اطرافیان، از جمله همسرش را هرگز فراموش نخواهد كرد. این امر، روح مودّت و حق شناسی و وفاداری همسران جوان را نسبت به هم تقویت میکند و در نتیجه پایههای زندگیشان محکمتر میشود. بنابر فرمایش امام صادق به نقل از پیامبر که فرمودند:
"ما احل الله شیيأ ابغض الیه من الطلاق" هیچ چیز حلالی مانند طلاق مبغوضتر در پیشگاه الهی نیست و چیزی در نزد خدا مبغوضتر از خانه ای که در آن خانه پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد و انسان نمازگزار از هر آن چه مبغوض و منفور خداست دوری میجوید وتمام تلاش خود را جهت جلب رضایت الهی بکار میگیرد از آن جا که طلاق منفور خداوند متعال میباشد زوجهای نمازگزار از آن دوری میکنند و با آرامش خاطر حاصل از نماز به زندگی لذتبخش خود ادامه میدهند. (همان: 92)
نماز عامل بازدارنده اعضای خانواده از انحرافات
انسان هر قدر هم با احتياط زندگي كند، همواره در كشاكش قواي مثبت و منفي دروني قرار دارد، يك طرف غرايز مرز ناشناس، او را به سوي منكرات میخواند و از سوي ديگر، فضائل اخلاقي، با استمداد از عقل دروني و بيروني او را به ترك گناه و انجام كارهاي نيك دعوت میکند، و لذا امكان ارتكاب بعضي گناهان براي انساني دور از تصور نيست، نماز به انسان اين فرصت را میدهد تا با نوشيدن از درياي رحمت الهي کاستیهای رواني خود را جبران و با صفاي باطن مجدداً در مدار زندگي قرار میگیرد. (سعيد تهراني، 1387: 106)
امام علي (ع) فرمودند: ”... همانا نماز، گناهان را چونان برگهاي پاييزي فرو میریزد و غل و زنجير گناهان را از گردنها میگشاید.» (نهج البلاغه، خطبه 199: 307) و نيز فرمود:”رسول خدا پس از بشارت به بهشت خود را در نماز خواندن به زحمت میانداخت زيرا خداوند به او فرمود: (خانوادهی خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش) پس پيامبر (ص) پي در پي خانوادهی خود را به نماز فرمان میداد و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.” (همان منبع:307) خانوادهها با اقامه نماز نيرو و جان تازه اي میگیرند و خود را پيوسته در محضر خداوند میبینند و از اينكه در محضر الهي معصيت نمايند، شرمسار میگردند. در واقع انس با نماز عامل بازدارنده از انحرافات است. البته ممكن است گاهى خاصيت بازدارندگى نماز سريع و فورى نباشد، و پس از مدتى نمازگزار را از گناه بازدارد.”روايت شده است كه جوانى از انصار پشت سر پيامبر نماز میخواند، ولى مرتكب فحشا میشد، اين خبر را به پيامبر اسلام رساندند، حضرت فرمود: نمازش سرانجام، روزى او را از گناه باز میدارد. چيزى نگذشت كه توبه كرد.» (محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه:371)
نماز ميتواند در پيشگيري از انحرافات اخلاقي و طغيان شهوت و غريزة جنسي نقش داشته باشند، اما آن چه بيش از همه ضروري است و به صورت زيربنايي در شخصيت و رفتار جوان مؤثر است. پرورش معنويت و تقويت ايمان و تقواي الهي است. ما در عصري زندگي ميكنيم كه جهان به شدت در ماديات فرو رفته و يك سره غرق در جاذبههاي نفساني و امور شهواني گرديده است. در شرايط كنوني، خلأ عظيم و هولناكي از اخلاق و معنويت پديد آمده و تمامي مشكلات انسانها نيز از همين جا ناشي شده است. اگر با تقويت ايمان و نيروي اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقويت گردند، بدون شك بخشي از مشلكات آنان به ويژه در زمينة مسايل اخلاقي و شهوت و غريزة جنسي درمان ميشود. اگر نوجوان از ته دل باور نمود كه تمام اعمال و رفتار او را خدا ميبيند و بر اساس عملكرد افراد به آنها پاداش ميدهد و اساساً سعادت و خوشبختي انسان به دست خودش ميباشد، در اين صورت احتمال اينكه مرتكب گناه نشود بسيار زياد است. وقتی نوجوان خود را ملزم به خواندن نماز اول وقت بداند از انحرافاتی همچون استمنا دوری میجوید و از عواقب آن در امان میماند و راحتتر میتواند غرایز جنسی خود را مهار کند. يقين داشته باشيد، تا زماني كه نيروي ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، هيچ ضمانتي از شهوت و انحرافات اخلاقي وجود ندارد. به خصوص در وضعيت كنوني كه عوامل تحريك كنندة بسيار زياد است. قبل از هر چيزي سعي كنيد نيروي ايمان و تقوا را در وجود خويش بارور كنيد. اگر فكر و ذهن شما متوجه خدا باشد و هميشه نماز خود را اول وقت انجام دهيد، خداوند شما را ياري ميكند تا از هر گناهي مصون بمانيد و تحت تأثير شهوت و غريزة جنسي قرار نگيريد. خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد:”ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر» (عنكبوت: 45) به درستي كه نماز انسان را از هر گونه آلودگي و عمل زشت و گناه دور نگه ميدارد. نماز واقعي نه تنها والاترين عامل كنترل شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقي تلقي ميشود، بلكه عامل تهاجمي عليه انحرافات و شهوتها نيز محسوب ميگردد.
نماز وآثار آن بر "صبر" در كانون خانواده
در قرآن آمده است: «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّينَ”. (معارج: 19)
به راستی که انسان سخت آزمند خلق شده است چون صدمه ای به او رسد، عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد، بخل ورزد؛ غیر از نمازگزاران؛ همان کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند.
نماز به انسان میآموزد چگونه در مقابله با هجوم فرهنگي از خود ايستادگي نشان دهد و علیرغم آن كه همه امكانات طبيعي، او را بر كام گيري نامشروع تشويق مینماید با اراده آهنين در مقابل عروس هزار دامان زندگي مادي ايستد و يوسف وار با استمداد از برهان الهي، پاك دامن و سربلند از بوتهی آزمايش سربرآورده و بر اين پايداري و استقامت خود، خدا را سپاس میگوید. (سعيد تهراني،1387: 107) انسانی که با خداوند رازونیاز میکند، در هنگام مشکلات وگرفتاریها، استقامت بیش تری دربرابر مشکلات دارد؛ زیرا خداوند فرموده است:”ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»، درهنگام مشکلات وگرفتاریها از نماز و روزه استعانت بجویید. نقش نماز در کمال خانواده روشنتر از آفتاب است به توضیح نیازی نداردخانواده ي اهل نماز كه انس با نماز، تمامي وجودشان را مملو از عشق به خدا نموده از صبر و نماز در زندگي كمك میگیرند و در مقابل تند بادهاي مختلف و شبیخونهای فرهنگي خود را نباخته و همواره و با ثبات قدم در صراط مستقيم به حركت خود ادامه میدهند و از دشمنان خدا و حضرات معصومين (عليهم السلام) و مغرضان هراسي به خود راه نمیدهند. شايان ذكر است كه صبر و بردباري و تحمل و شكيبايي بهترين زيور ايمان و شریفترین صفات انسان به حساب میآید و يقين شايسته پشتيبان فكري و مددكاري عملي در عرصههای گوناگون زندگي شمرده میشود. به گونه اي كه صبر نصف ايمان و يقين تمامي ايمان معرفي شده است.
امام سجاد (ع) در پناه بردن به خدا از ناملايمات و اخلاق بد و كارهاي ناپسند، بعد از نماز اين چنين دست به دعا برداشتند:” بارالها! به تو پناه میبرم از آشفتگي حرص و آز، و از تندي خشم، و چيرگي حسد، و ضعف شكيبايي، و از كمي قناعت، و از تند خويي، و اصرار بر شهوت، و پافشاري بر عصبيت، و پيروي از هوا و هوس، و مخالفت راه راست، و از خواب غفلت، و كوشش بر كار پر مشقت، و ترجيح باطل بر حق، و اصرار بر گناه، و كوچك شمردن معصيت، و بزرگ شمردن طاعت.” (رجالی، صحیفهی كامل سجاديه: 121)
تاثیر نماز در تحکیم بنیان خانواده
در جهان مادی امروز که نهاد خانواده در حال اضمحلال توسط فساد و فحشاء است بزرگترین دغدغههای خانوادهها برای نجات فرزندانشان از این منجلاب فساد و فحشاست و قرآن این کتاب زندگی بشر سالها پیش از این راه نجات را بیان کرده است؛ «اتل ما اوحی الیک من الکتاب واقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر ولذکر الله اکبر والله یعلم ما تصنعون؛ هر چه را از این کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز بگزار، که نماز آدمی را از فحشا و منکر باز میدارد و ذکر خدا بزرگ تر است وخدابه کارهایی که میکنید آگاه است”.
همان طور که در روایات نیز وارد شده است هنگامی که فرزندی به دنیا میآید مستحب است در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود چراکه این عمل باعث میشود انسان از کودکی با نماز آشنا شود و بنابراین از شر شیطان در امان باشد؛ کم نیستند اینگونه احادیث که بر آموزش نماز به کودکان تاکید دارند که نشان دهنده پیوند ناگسستنی نماز با تعالی خانواده است. از جمله تأثيرات نماز در استحكام بنيان خانواده عبارتاند از:
اعتقاد به يومالحساب
نمازگزار با اعتقاد به حسابرسي و عذاب پروردگار، هرگز از دستورات اسلام عدول نميكند. نماز، نمازگزار را به صفاتي متصف و به اصول و موازيني تربيت ميكند كه موجب استحكام بنيان خانواده ميگردد.
سختگيري بيش از حد
سختگيري بيش از حد در امور اقتصادي و مالي خانه، موجب فروپاشي بنيان خانواده ميشود. نمازگزار با پرداخت وجوه شرعي خود و داشتن يك زندگي متعادل، از بروز مشكلات طاقتفرسا جلوگيري ميكند.
حسد به همسر
بسياري از خانوادهها به خاطر بخل و حسد ورزيدن همسر و مضايقه در خير رساندن به شريك زندگي و مانع شدن از رسيدن همسر به موفقيتها و خيرات، كانون گرم زندگي را با اين حركات، خراب و ويران ميكنند و باعث جدايي و ناسازگاري ميشوند. ولي نمازگزاران از اين صفات مستثني هستند. قرآن درباره نمازگزاران ميفرمايد: آنان كه مداومتكننده بر نماز خود هستند و پيوسته نماز ميخوانند داراي صفات رذيله نيستند.
عدم رعايت پيمان زناشويي
رعايت نكردن امانت و پيمان زناشويي، بنيان و استحكام خانوادهها را تهديد ميكند. زن و شوهر بايد پيمانها و امانتهاي مالي و غيرمالي را رعايت نمايند. پيمانشكني و خيانت در امانت، اعتماد آنان را از يكديگر سلب ميكند و محيط ناامن و غيرقابل تحملي پديد ميآورد. نمازگزاران نسبت به پيمان زناشويي اعتقاد راسخ دارند و اعمال خود را مطابق دستورات اسلام انجام ميدهند.
اعتقاد به حق و حقوق يكديگر
بر هر زن و مرد مسلمان واجب است كه حقوق حقه يكديگر را رعايت كنند. نمازگزاراني كه به قيامت و روز حساب اعتقاد دارند، هرگز حقوق يكديگر را كتمان نميكنند، چرا كه كتمان حقوق همديگر، صفاي زندگي را ميزدايد و زندگي را تباه ميكند.
نظم و انضباط
نمازگزاران با رعايت نظم و انضباط در زندگي، باعث استحكام بنيان خانواده ميگردند و پا را از حصار قانون خانواده فراتر نميگذارند. وسايل ارتباطجمعي و رسانههاي ملي برنامههايي جهت تقويت نظم در زندگي براي مردم جامعه در قالب فيلم تدارك ميبينند.
بيمهري نسبت به يكديگر
چنآن چه زن و مرد، با بيمهري و نامهربانيبا همديگر برخورد كنند بنيان خانواده تضعيف ميشود. نمازگزاران داراي خصائل مهرباني و رحمت هستند، از اين جهت نيز در تحكيم پايههاي خانواده نقش دارند. نماز مانع هرزگي است و موجب همسردوستي و مهر و انس روزافزون همسران با يكديگر ميشود و از قويترين عوامل استحكام خانوادههاست.
كبر و خودخواهي
فخرفروشي و غرور و پنهان كردن محبت، عوامل مخربي هستند كه بنيان و استحكام خانواده را متزلزل ميكنند. نماز برطرفكننده كبر و تضاد و جاهلي است و ايجاد خضوع و خشوع مينمايد.
احترام متقابل
بيحرمتي همسران به يكديگر باعث ميشود افراد خانواده از خانه بيزار شوند. نماز به عنوان بزرگترين عامل تربيت در جوامع اسلامي، انسانها را به رعايت و حفظ آداب و احترام زن و مرد نسبت به يكديگر وادار مينمايد.
ناپارسايي و ناپرهيزگاري
چنآن چه زن و مرد زندگي خود را با زندگي افراد ديگر اجتماع مقايسه نمايند خصلت نارواي افزونخواهي و توقعات بيجا در نهاد آدمي رشد ميكند و باعث عدم استحكام بنيان خانواده ميشود. (راشدي، 1380: 35)
نقش نماز در آرامش رواني خانواده
۱ ـ عدم احساس گناه و يا كاهش آن: آدمي آنگاه كه به سجاده مينشيند تا با خدا راز گويد، بايد هوشيار باشد. چرا كه قرآن ميفرمايد”لا تقربوا الصّلاة و انتم سكاري» آنگاه كه مست هستيد، نزديك نماز نشويد. پس لازمه مقبوليت و پذيرش نماز، دور بودن از ناهشياري و مستي است. نماز انسان را از فحشاء و منکرات باز میدارد:”إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» نماز گناه را میشوید و قلب را آرام میکند. شرب خمر، مستي، غفلت و ديگر گناهان و آلودگيها در پرتو نماز محو و نابود ميشوند. با حذف گناهان فضاي روح و روان انسان پاك و مصفّا ميشود و در نتيجه آرامش و اعتماد به نفس به دست ميآيد. نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبي كه در آن تاريكي گناه نباشد از آرامش و اطمينان و صفا لبريز ميشود. چنان كه پيامبر فرموده انساني كه نمازهاي پنجگانه را به جاي ميآورد، مانند آن است كه در رودي پنج بار شنا كرده و از آلودگيها به در آمده است. پس نماز مانع ابتلا به آلودگي و گناهان است و نيز به سبكي بار گناه آدمي ميانجامد. زيرا قرآن ميفرمايد:”انّ الحسنات يذهبن السّيئات» به درستي نيكيها، بديها و گناهان را ميزدايند و از بين ميبرند و نماز يكي از برترين حسنات است. پس اگر احساس گناه را عامل ايجاد اضطراب و نا امني بدانيم و گناه نكردن و يا انجام عملي را كه گناه واحساس گناه را تخفيف بدهد وسيله ايجاد مانع انجام گناه ميگردد و اگر فردي گناهي را مرتكب شده انجام نماز كه يكي از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفيف ميدهد و آدمي در اثر عدم انجام گناه و يا داشتن احساس تخفيف گناه آرامش پيدا ميكند، ميتوان نتيجه گرفت كه به اين دليل نماز عامل مهمي در جهت دست يافتن به آرامش رواني است و چون اين امر در خانه رخ دهد، و يكايك اعضاي خانواده نمازگزار باشند، همگي با هم آرامش رواني را در خانه به ارمغان ميآورند. زيرا احساس گناه در همه آنان كاهش مييابد. (ايماني، 1389: 37)
۲ ـ وحدت شخصيت و انسجام خانوادگي: خواندن نماز موجب دست يافتن به وحدت شخصيت ميشود. شخصيت برخوردار از توحيد به گونهاي است كه جنبههاي گوناگون آن با يكديگر در تضاد نيستند. يعني فرد آن چه كه در اعتقاد بدان باور دارد، در عمل نيز بر اساس باورهاي خويش عمل ميكند و چون اينگونه رفتار ميكند، خود نيز در خويشتن تضاد نمييابد و در نهايت به يكپارچگي (خويشتن) دست مييابد به نحوي كه جنبهاي از شخصيت فرد، جنبه ديگر شخصيت او را تأييد ميكند و انسان به هنگام برخورد با او احساس ميكند كه با فردي هماهنگ و بسامان مواجه شده است. حال بايد پرسيد نماز چگونه موجبات تحقق وحدت را در شخصيت آدمي فراهم ميآورد؟
انسان مؤمن به هنگام نماز سخن از خداي واحد و يگانه به ميان ميآورد، او را اللّه خطاب ميكند و رب عالميان مينامد. (آيه قل هو اللّه احد به نحو بارزي حكايت از وحدت باري دارد.) و همين باور داشتن به خداي يگانه، پيام آور وحدتي دروني براي آدمي است. آن چه كه باعث تشتت و تفرقه ميشود، ايمان داشتن به ربّهاي گوناگون است. قرآن ميفرمايد:
«ارباب متفرقّون خير ام اللّه الواحد القهّار» آيا داشتن ربهاي متفرق خوب است يا ايمان داشتن به خداوند واحدي كه قهار است؟ قرآن وجود خدايي جز خداي يگانه را نفي ميكند و ميفرمايد:”لو كان فيهما الهة الاّ اللّه لفسدتاً» و بر فرض محال اگر چنين ميشد فساد درون آدمي را نيز به علت تعدد الهه در بر ميگرفت و آنان كه اكنون، به وجود ارباب متفرق قائلاند، از وحدت دروني بي بهره و در شخصيت خود داراي تضاد هستند.
اعضاي خانواده نيز اگر همه با يكديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت دروني دست يابند، در بيرون نيز با يكديگر همگوني و هماهنگي خواهند داشت و اين موجبات آرامش رواني را براي آنان در پي خواهد داشت. زيرا نه با يكديگر تضادي دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلافي جدي خواهند داشت. سؤال اين است كه چه كساني بيشتر فرزندان را در موقعيت مضاعف قرار ميدهند. آنها كه در درون خويش تضادي دارند و يا آنها كه با ديگري داراي تضاد هستند. نماز، تضادهاي دروني فرد را كاهش ميدهد. زيرا كه به شخصيت فرد وحدت و يكپارچگي ميبخشد و ديگر آن كه افراد وحدت يافته در سايه نماز را با يكديگر منسجم و متحد ميسازد. لذا بين آنها تفرقه و تضادي عميق وجود ندارد و تعارضی هم در خانواده ديده نميشود. در اثر نبود تعارض و يا از بين رفتن آن، كمتر شاهد بروز اضطراب در محيط خانه خواهيم بود. بدين ترتيب امنيت بيروني در محيط خانواده حاصل امنيت دروني اعضاي آن است كه در پرتو انوار الهي بروز پيدا ميكند. پس نماز ميتواند وحدت و امنيت دروني و بيروني را فراهم آورد و محيط خانواده را متحد و يكپارچه سازد تا همگي به راحتي بتوانند به ريسمان الهي چنگ زنند و متفرق نگردند”و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرقوا». بدين ترتيب ملاحظه ميشود افرادي كه به وحدت دروني دست يافتهاند در وحدت بخشيدن به محيط بيروني (كه يكي از مصداقهاي آن خانواده است) توفيق بيشتري دارند و وحدت در خانواده يكي از رموز آرامش آن است. (همان منبع)
۳ ـ افزايش اعتماد به نفس: نماز خواندن موجبات افزايش اعتماد به نفس را فراهم ميآورد. زيرا وقتي آدمي با خدا سخن ميگويد، از او استعانت ميجويد.”ايّاك نعبد و ايّاك نستعين» توان بيشتري را در خود احساس ميكند كه ناشي از اتكاي به خداي تعالي است و داشتن چنين نقطه اتكايي باعث افزايش اعتماد به نفس در فرد ميگردد. او در اين حال خود را بسان قطرهاي ميداند كه با دريا پيوند خورده است. از سويي خواندن نماز باعث افزايش موفقيتهاي او در زندگي ميشود. زيرا نماز، نقش مددرساني دارد چنان كه قرآن ميفرمايد: استعينوا بالصّبر و الصّلاة از نماز و صبر كمك بجوييد. انسان برخوردار از امدادهاي ناشي از اقامه نماز، فردي موفقتر است و موفقيتهاي روز افزون، اعتماد به نفس و افزايش را در پي دارد و نماز گزاران پيوسته اميدوار به امدادهاي الهي هستند. اولياي الهي كه خوب نماز ميخوانند نه ميترسند و نه محزون ميشوند.”الا انّ اولياء اللّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون» و آدمي كه نه ميترسد و نه محزون است، از آرامش رواني برخوردار است.
در محيط خانوادهاي كه اعضاي آن نماز را بر پا ميدارند و همگي از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند، فضاي آرامي حاكم است و اعتماد به نفس يكديگر را تقويت مينمايند. آنها شكرانه بازوي توانا را به گرفتن دست ناتوان ميدانند و دست افتادگان را به هنگام ايستادن ميگيرند و بدين ترتيب آنها كه از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند، در محيط خانواده، زمينه افزايش اعتماد به نفس را در ديگر اعضاي خانواده فراهم ميكنند تا آنها هر چه بيشتر استعدادهاي خويش را به كار گيرند و به درجه بالاتري از شناخت معبود و عبادت دست يابند و به خود شكوفايي برسند، به نحوي كه همه استعدادها و تواناييهاي خويش براي عبادت خدا را به فعليت برسانند. نماز در اين راه نقش مدد رساني را بر عهده دارد. انساني كه به خود شكوفايي رسيده از آرامش بيشتري برخوردار است. اولياي الهي مصداق بارز چنين حالتي هستند، زيرا توانستهاند همه توان خويش را در راه عبادت معبود به كار گيرند. (همان منبع)
نتیجه گیری
فریضه اى که به آن توجهى وافر شده، نماز است و با آن که جزو فروع دین محسوب میشود ولى استمرار و برپاداشتن آن، موجب حفظ باور فردنسبت به اصول دین میشود. هم چنین خانواده از آیات خداوند است هیچ گاه از بین نمیرود ولی تضعیف و سست میشود. نماز با ایجاد روح معنویت و محبت بین اعضای خانواده و پرورش شخصيت و اعتماد به نفس باعث تحکیم این نهاد میشود. نماز اثرات اجتماعی و خانوادگی و فردی دارد و با تکیه بر نماز همه مشکلات حل میشود. هم چنین نماز حالت تسلیم و رضا به قضای الهی است و تکرار نماز که تمرین حالت تسلیم است باعث میشود که نمازگزار در پیشامدهای زندگی صبور باشد و از اضمحلال کانون خانواده جلوگیری کند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:” ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر» به درستی که نماز انسان را از هرگونه آلودگی و انحرافات و گناه دور نگه میدارد. نمازگزار، خدا را ناظر و حاضر و ناظر بر اعمال خود میداند و به خود اجازه نمیدهد در محضر او معصیت کند. خانواده ای از استحکام برخوردار است که دستورات اسلامی را رعایت کند و نماز را سرلوحه زندگی خویش قرار دهد.
منابع
قرآن کریم (سوره معارج: آیه 19)، (عنكبوت: 45)
نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي،1381، موسسه انتشارات حضور قم
ايماني، محسن، 1389، نقش نماز در آرامش روانی خانواده، مقالات دینی و اخلاقی، اندیشه قم
سعيد تهراني، جواد،1387، فروغ نيايش، نشر شارق، تهران
جلایی آشتیانی، محبوبه، 1392، نقش نماز در زندگی زوجهای جوان، فصلنامه کوثر، شماره دوم
راشدي، حسن،1380، نمازشناسي، چاپ دوم
رجالي تهراني، علي رضا، 1383، ترجمه صحيفه كامله سجاديه، انتشارات خادم الرضا (ع) قم
محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمه، ج 5، بی تا.
محمدزاده، علیرضا، 1387، صمیمیت اعضای خانواده با نماز، اندیشه قم
محمدی، محسن، 1383، از نمازگزاري تا انس با نماز، انتشارات سروش مهر قم
ملاتقی، عباس، 1391، نماز و خانواده، سایت عطر نماز