■ ارائه الگوریتمی به منظور بررسی نقش نماز در جامعه
چکیده
به راستي پايه حكومت غرايز در كانون وجود انسان مستحكم است و بهترين راه براي كنترل غرايز و خواست هاي مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد كيفرهاي خطاكاران و حساب هاي دقيق آن ميباشد. ياد خدا بهترين وسيله براي خويشتن داري و كنترل غرايز سركش و جلوگيري از روح طغيان است. ”نمازگزار» همواره به ياد خدا ميباشد، خدايي كه از تمام كارهاي كوچك و بزرگ ما آگاه است، خدايي كه از آن چه در زواياي روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما ميگذارد، مطلع و باخبر است انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و كردار خود نميانديشد و براي ارضاي تمايلات و غرايز سركش خود حد و مرزي را نميشناسد. دوره جوانى از مهمترين و حساسترين دورههاى زندگى انسان به شمار مىرود; زيرا در اين دوره جوانان به دنبال يافتن هويتخويش، در مسير شكل دادن به شخصيتى متكى به خود گام برمىدارند.داشتن امنيت اجتماعی، روحي و رواني در اين دوره تاثير به سزايي در هويت يابي جوانان دارد. همه انسان ها در تمام عمر، خصوصا دوران پر مخاطره جواني نيازمند احساس امنيت و آرامشاند، اما بيش تر آنان نميدانند كه چگونه بايد آن را به دست آورند. یکی از راه هاي و موثر در كسب این مولفه براي انسان و جوان، ارتباط مستقيم و بي واسطه ایشان با پروردگارش، نماز است. پژوهش حاضر میدانی، پیمایشی و داده ها از طريق پرسشنامه گردآوري شده است سوال این تحقیق عبارت بود از اینکه آیا میانگین رابطه بین نماز و امنیت اجتماعی و روانی در افراد مسن و جوانان در صورت وجود رابطه یکسان میباشد و مكانيزم اين اثر گذاري به چه نحو و آثار آن چيست؟ نتايج آزمون T تک نمونه ای در این تحقيق نشان داد ضمن وجود رابطه بین نماز با متغیرها، میانگین نقش رابطه نماز در افزایش امنیت اجتماعی و روحی و روانی از دیدگاه افراد مسن با جوانان متفاوت و میانگین نگرش جوانان به ارتباط و تاثیر آن بر این متغیر بیش تر بود.
مقدمه
نماز مراسم مخصوص برای پرستش خدا و راز و نیاز با اوست که در آن جنبه های ارزنده و آموزنده ی خاصی در نظر گرفته شده و به همین جهت شکل مخصوص به خود گرفته است. نماز سرود توحید و یکتا پرستی و سرود فضیلت و پاکی است که باید فکر و روح ما را در برابر عوامل شرک زا و آلوده کننده ای که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم پاک و یکتا پرست نگهدارد. منظور از آلوده کننده ای که در زندگی سرو کار داریم همان آلودگی روح است که این آلودگی، روح را تیره می کند و ما را از راه راست زندگی راه پاکی و فضیلت و تقوا؛ منحرف می سازد و به راه فساد می کشاند، از یاد خدا غافل می کند و به دام شیطان و وسوسه های شیطانی می افکند.پس همان طور که ما روزانه لباس، تن و ... خود را می شوییم و پاکیزه می گردانیم باید روح خود را نیز پاک و پاکیزه گردانیم، لحظاتی به یاد معبود خود باشیم، دست نیایش به او دراز کنیم و روح آلوده ی خود را در چشمه ی صاف و زلال الهی شستشو دهیم. نـماز كه در عربى لفظ (صلاه) بر آن اطلاق مى شود, به گفته بسيارىاز لـغـت شـناسان به معناى دعا, تبريك و تمجيد است و چون اصل و ريـشـه اين عبادت مخصوص, دعا بوده آن را از باب نام گذارى چيزىبـه اسـم جزءش, صلاه[ نماز] گذاشته اند. بعضى گفته اند: (صلاه) مـشـتـق از كلمه (صلاء) است كه به معناى آتش برافروخته است و از ايـن جـهـت بـه اين عبادت خاص (صلاه) گفته شد, زيرا كسى كه نماز بـخـواند, خود را به وسيله اين عبادت و بندگى از آتش برافروخته الهى دور مى سازد. (احسائی،1403) امنيت يک مفهوم آشنا وقابل شناخت برای تمام جوامع بشری از جوامع اوليه چون قبايل کوچک گرفته تا امپراتوري های بزرگ جهان باستان و دولت شهرهای يونان بوده است و به همين قسم امروز نيز تلاش برای رسيدن به "وضعيت امن" و يا اولويت نخست سياست های واحدهای سياسی مختلف راتشکيل داده وراه های تامين آن از جايگاه خاصی در سياست گذاری های امنيتی دولت ها در قالب امنيت ملی برخودار است (ازاد ارمکی، 1375). امنیت در فرهنگ دهخدا لغت به معنای بی خوفی و امن، بی بیمی و ایمنی، ایمن شده و در امان بودن است. تعاریف موجود در فرهنگ لغات درباره مفهوم کلی امنیت بر اساس آزادی از ترس یا احساس ایمنی که ناظر بر امنیت مادی و روانی است تاکید دارد.مطالعات راهبردی امنیت به معنای حفاظت در برابر خطر (امنیت عینی )احساس ایمنی (امنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتماد به دریافت های شخصی می باشد (بوزان، 1378و52). هدف این مطالعه جمع آوری ایده جوانان و غیر جوانان در مورد نقش نماز در ایجاد امنیت اجتماعی،روحی و روانی ایشان و بررسی تفاوت میانگین رابطه بین نماز و امنیت اجتماعی و روانی در افراد مسن و جوانان و مكانيزم اين اثر گذاري در آنان بود.در ادامه کار ابتدا ضمن تعاریفی از نماز و امنیت اجتماعی و امنیت روحی و روانی مسائل مرتبط با تاثیر گناه بر روح جوانان رابررسی نموده،سپس روش کار را معرفی خواهیم نمود و پس از ارائه نتایج آماری و انالیز مربوطه پیشنهاداتی بر اساس یافته های تحقیق ارائه خواهیم نمود.
نماز
نماز عبادتی است که بر انبیای پیشین نیز واجب بوده است و تنها مخصوص اسلام نیست.نماز تنها نخصوص زمینیان نیست بلکه قرآن کریم در آیات بسیاری از سجده و تسبیح و قنوت فرشتگان در اوج آسمانها و عبادت حضرت یونس در اعماق آبها سخن به میان آورده است.در روایات نماز به نور، برهان، چراغ، منهاج انبیا، عمود دین، قیم دین، راس الامر، پرچم ایمان، سیمای دین، نور چشم پیامبر (ص) تعبیر شده است (قرائتی،1375) نماز از ارکان عبادات حق است، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی، حس نیایش و پرستش است، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است. پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند. احساس نیایش، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آن جا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –پروفسورآلبرت اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند. لذاپرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که ای انسان رب خود،پروردگار خود،صاحب اختیار خودت را بپرست. الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است. پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند. عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون (همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند) عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم. (ای بنی آدم، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند.) عبادت ماموریت انسان است. وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین. ...؟ (آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید) اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود : نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی. و نماز هر دو را در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد و در راس آنها می باشد نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند. واستعینوا و بالصبر الصلاه.... (از نماز استمداد کنید. ..) کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد. تعدادی از از بزرگان صلاه را از (تصليه) مشتق دانسته اند; به اين مـعـنا كه عرب هنگامى كه مى خواست چوب كج را راست كند آن را به آتـش نـزديك كرده, در معرض حرارت قرار مى دادوبه آن تصليه مي گـفـتـنـد. با توجه به اين معنا گويى نمازگزار وقتى به نماز مي ايـسـتد و توجه به مبدا اعلا پيدا مى كند به واسطه حرارتى كه دراثر حركت صعودى و نزديك شدن به كانون حقيقت معنوى در نفسش حاصل مـى شـود, قـدرت پـيـدا مى كند كج رفتارى هاى نفس را كه بر اثرتـوجـه بـه غـيـر خـدا و مـيـل به باطل پيدا شده, راست و تعديل نمايد (اصفهانی،راغب).شرط عبادت اخلاص است در حدیث 250 نهج الفصاحه آورده اند که حضرت رسول اکرم صلوات اله علیه فرمودند دو رکعت نماز عالم از هفتاد رکعت نماز جاهل بهتر است (قرائتی،1375).
امنیت
مبنا و اساس جستجوی امنيت را می توان در انگيزه هاو کشش های انسان ها دنبال کرد به اين معنی که جستجوی امنيت از مهم ترين کشش ها و انگيزه های انسانی است که با جوهر هستی انسان پيوند نا گسستنی دارد.حفظ ذات و صيانت نفس از اساسی ترين ميل های انسان است که به روايت تاريخ حتی انسان ها اوليه وقتی به آشيای برمی خوردند که برای آنها نا اشنا بودند از ترس اينکه مبادا به آنها اسيب برسانند به مغاره ها پنا می بردند و خود را پنهان می کردند. که اين در حقيقت خود نشان دهنده آن است که نياز به امنيت مانند اکثريت نيازهای انسان ها يک امری کاملا طبيعی بوده انسان ها را وا می دارد که در تامين آن چه در سطح فردی و يا جمعی از خود تحرکاتی نشان دهد. و بعدا انسان ها در پی برآوردن نيازهای زيستی ازيکديگر وارد مناسبات گوناگون می شوند و تشکيل جامعه می دهند، اساس تشکيل جامعه نيز مسائل امنيتی بوده که درين خصوص می توان به نظريه قرارداد اجتماعی فلاسفه قرن هجدهم از هابز گرفته تا روسو اشاره کرد که به عقيده آنها نياز به تضمين جمعی امنيت افراد اولين مرحله قانونی برای شکل گيری يک دولت است. به اين صورت می توان گفت که تامين امنيت و راه های دستيابی به آن از جمله ای سنگ بناهای شکل گيری واحدهاي سياسي از نگاه تاريخی بوده تا ازين طريق اعضای جوامع مذکور بتوانند به کمک هم ديگر به مهم ترين نيازی شان که تامين امنيت است دست يابی حاصل کنند.اما آن چه در جوامع اوليه و حتی تا اين اواخر يعنی تا آواخر ده 1980 ميلادی مطرح بود يک ديدگاه محدود به امنيت بود طوری که بحث امنيت روی موضوعات نظامی متمرکز بود يعنی يک نوع ديد تقليل گرايانه نسبت امنيت حکم فرما بود. و امنيت را در توانايي های نظامی و برقراری صلح بعد از جنگ ها جستجو می کردند (بوزان، 1378 :ص23). ولی امروز امنيت ديگر محدود به آرامش پس از جنگ هاي ويرانگرو توانايي نظامی نشده بلكه به تمام سطوح زندگي مدرن انسان ها راه مي گشايد و مربوط مي شود. امروزه مفهوم امنيت تنها مسايل نظامي را در برنمي گيرد، بلكه تمام عرصه هاي اقتصادي، فرهنگي، سرزمين، تمدن و جان انسان ها را در مي نوردد و در تمام ابعاد زندگي انسان مصداق و معني پيدا مي كند. و از همين سبب است که به تعريف جديد امنيت يعنی "امنيت فراگير" تاکيد می گردد. بنا تحولات بوجود آمده نه تنها سبب تغير در مفهوم امنيت و ابعاد آن گرديده بلکه راه ها و استراتژی که در جهت دست يابی به امنيت توسط واحدهای سياسی وضع می گردد را نيز در بر می گيرد. اما امنيت چه مفهوم را در بر دارد؟ و يا به عبارت ديگر وقتی که ما کلمه امنيت را به کار می بريم با کار برد اين می خواهيم چه را بيان کنيم؟ و يا مفهوم امنيت توصيف کننده چه وضعيت می تواند باشد؟ بنا اين قبيل سوالات ما را به ارايه يک تعريف از امنيت سوق می دهد،و مشکل که در ارايه يک تعريف جامع از امنيت ماننداکثر مفاهيم ديگری که در حوزه علوم بشری کاربرد دارد همانا عدم موجود اجماع روی يک تعريف ازين مفهوم می باشد.حتی به عقيده بعضی از علما اين عدم اجماع نسبت به ارايه يک تعريف جامع از امنيت نسبت به مفاهيم ديگری ازين قبيل عميق تر می باشد، به گفته باری بوزان اين عدم اجماع بيشتر ناشی ازنبود درک عميق ازمفهوم امنيت می باشد.
امنیت اجتماعی
جوامع در حال گذار جوامعی هستند که به دلیل تغییرات متنوع و متعدد معمولا با تضادهای مختلف در ساختارها و زیرساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مواجهند. عدم تطابق و رشد ناهماهنگ عناصر مادی و غیرمادی فرهنگ در این جوامع، موانع و مشکلاتی را در سازگاری اجتماعی برای آن ها به وجود آورده است. در چنین جوامعی افراد به سختی و به زحمت می توانند خود را با محیط سازگار و با تغییرات و دگرگونی های تازه و سریع همراه کنند و لذا از این حیث دارای تاخرهای فرهنگی، بی هنجاری و ناهنجاری، کشاکش های مختلف اجتماعی، از خودبیگانگی و در سطحی وسیع تر، بی سازمانی و از هم گسیختگی اجتماعی هستند. این بی نظمی ها و بی سازمانی ها منجر به عدم تعادل و ثبات اجتماعی در مقاطع مختلف زمانی و افزایش آسیب پذیری ها و تحمیل بحران های مختلف اجتماعی شده است که در صورت عدم توجه و برنامه ریزی صحیح می تواند نه تنها امنیت ملی- اجتماعی که امنیت وجودی و هستی شناختی آن ها را با تهدیدی جدی مواجه کند.در تعریف جامعه شناسانه، مقوله تهدید اجتماعی در برابر امنیت اجتماعی قرار میگیرد. آن چه که در یک کشور در حال گذار از سنت به مدرنیسم میتواند جنبه تهدید داخلی قلمداد شود قطعا در حوزه اجتماع تعریف میشود. تهدید اجتماعی میتواند با هدفگذاری خارجی نیز همراه باشد اما عوامل آن ریشه در داخل یک کشور دارد (کوزو،1378). برای از بین بردن سرمایههای اجتماعی یک کشور نیاز به برنامهریزی نظامی نیست بلکه همان طور که تحدید نسل خود میتواند عاملی برای از بین بردن سرمایههای آینده یک کشور شود، تهدیدات اجتماعی نیز توان نابود سازی سرمایههای اجتماعی یک کشور را داراهستند.
امنیت روحی و روانی
انسان مركب از دو جزء ماده بدنى و ديگرى جوهر مجرد كه همان نفس و روح است مىباشد و اين دو تا زمانى كه انسان در اين دنيا زندگى مىكند ملازم و همراه اوست اما از اين دو آن چه حقيقت او را تشكيل مىدهد روح است كه با لفظ من از او ياد مىكند و بدن تنها ابزار و آلت براى انجام كارهاى مادى اوست وروح و روان اوست كه درك مىكند و اراده مىكند. روح و روان در هيچ يك از اجزاى بدن مستقر نيست بلكه روح امرى مجرد است و با بدن همراهى و نسبت به آن نوعى تدبير و فرماندهى و سرپرستى دارد. هم چنان كه خداوند حاكم فرمانروا و مدبر هستى است و با جهان هست ولى نه به اين معنا كه در جايى مستقر باشد بلكه احاطه قيومى به عالم دارد. روح نيز با بدن در مرتبه نازلترى شبيه همين رابطه را دارد. بنابراين رابطه روح و بدن را هرگز از منظر فيزيولوژيك نمىتوان نگريست زيرا فيزيولوژى تنها قادر به كشف روابط اجزا و عناصر فيزيكى و بدنى است. روح انساني، از شريفترين موضوعاتي است كه ميطلبد آدمي مطالعات و تأملاتي نسبت به آن داشته باشد. در اين باب مسائل و مباحث فراواني از سوي فيلسوفان، متكلمان، روانشناسان و روانكاوان، مفسران و محدّثان طرح شده و هر يك از ديدگاه ويژه خود آن را كاويده است. بيشك هر يك از ما درمييابيم كه وجود ما گذشته از جسم و آثار مخصوص بدان، داراي خواص و حالاتي است همچون فكر كردن، دوستي، و نفرت، احساسات و عواطف، سخاوت و بخل، شجاعت و ترس و مانند آن. وجود اين حالات و اوصاف در وجود انسان، حداقل اين پرسش را براي او ايجاد ميكند كه خاستگاه و منشأ اين ويژگيها چيست؟ ماديها در پاسخ به اين سؤال، تمامي اين خواص را از آثار جسم دانستهاند و همه آنها را از بعد مادي تفسير كرده و هر يك را به علتي از علل جسماني بازگرداندهاند. به اعتقاد آنان هيچ صفتي را نميتوان يافت كه قابل انطباق بر قوانين مادي نبوده و توجيه مادّي نداشته باشد، تا به ناچار براي توجيه آن به علتي ماوراء جسم و ماده روي آوريم. روان شناسان جديد به دليل اين كه در پرتو پژوهش هاي خويش روش علوم تجربي را به كار مي گيرند، خود را تنها در چارچوب بررسي آن بخشي از پديده هاي روحي و رواني كه امكان مشاهده و بررسي موضوعي آنها وجود دارد، محصور مي كنند و از پژوهش و كاوش درباره بسياري از پديده هاي مهم روحي و رواني كه از محدوده مشاهده و آزمون تجربي نمي گنجند، دوري مي كنند. از اين رو، كار بررسي در مورد”نفس» را از حوزه پژوهش هاي خود كنار گذاشتند، چون”روح وروان» چيزي نيست كه بتوان آن را ديد و يا به آزمايش گذاشت. به همين دليل، اين ها بررسي هاي خود را تنها به آن بخش از ”رفتار» انسان كه قابل مشاهده و ارزيابي است، محدود مي كنند؛ حتي برخي از روان شناسان معاصر پيشنهاد مي کنند كه نام ”روان شناسي نوين» به ”رفتار شناسي» تغيير يابد؛ زيرا روان شناسان كنوني بيشتر به بازتاب هاي رفتاري انسان توجه دارد نه به خود روان؛ از اين رو نمي توان آن را دانش روان شناسي دانست.در برابر آنها الهيون معتقدند، در ساختار وجودي انسان، گذشته از جسم كه از سنخ طبيعت و ماده است، جنبهاي ديگر از وجود نيز به كار گرفته شده است كه ماوراي ماده است و از آن به روح و نفس تعبير ميشود و تمام اين حالات و اوصاف را از آنِ جنبه روحاني ميدانند.علامه طباطبايي (ره) مينويسد: ”اين كه كاوشهاي علمي و تجربي در سير خود به موجودي به نام روح، دست نيافته و هيچ وصفي از اوصاف را كه قابل توجيه جسمي نباشد پيدا نكرده است، سخن درستي است و در آن ترديدي نيست ولي اين سخن به معناي نفي نفس مجرد كه برهان عقلي بر وجود آن اقامه شده است، نميباشد زيرا علوم طبيعي كه در دايره طبيعت و خواص ماده بحث ميكند، تنها ميتواند در همان محدوده داوري كند و قادر نيست در باره آن چه به آن محدوده مربوط نيست نفيا و اثباتا به قضاوت بپردازد. روح، موجودي است ماوراي طبيعي و دست علوم تجربي از دامن آن كوتاه است و اينكه دانش طبيعي به آن دست نيافته است، دليل بر نبود آن نميتواند باشد. غريب ماده گرا به خود اجازه دادند كه، پديده “ روح “ را بعنوان افسانه اي قديمي و خرافي، به فراموشي محض بسپارند، چرا كه براي هر آن چه كه بعنوان “ فرآيند روحي “ در طول تاريخ بشري معرفي شده است (مثلا حتي حس معنويت جويي) مي توان، توجيهي درجسم و به ويژه در سلسله اعصاب، پيدا كرد.
روح در لغت به معناى مبدأ حيات است كه جانداران به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادى مىشوند. علامه طباطبائي (قدسسره) مينويسد: «كلمه روح به طوري كه در لغت معرفي شده، به معناي مبدأ حيات است كه جاندار به وسيله آن قادر بر احساس و حركت ارادي ميشود ولي مراد از روح در اين آيات همان روح و نفس به نام”نفس ناطقه» ميباشد كه در كالبد همه افراد انسان هاي موجود، وجود دارد. و وجود آن از ناحيه خدا و وابسته به او است». (القمی، 1404) مفسّر بزرگ اهل سنت ”شيخ ابوالفتوح رازي» ميگويد: قوام حيات به روح آدمي است و آدمي به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نميماند» (پاینده، 1360). درمجمع البحرين آمده است : في الحديث عن الصادق (عليه السلام) في قوله: و نفخت فيه من روحي، قال: إن الروح متحركة كالريح، و إنما سمي روحا لأنه اشتق اسمه من الريح، و إنما أخرجه على لفظ الريح لأن الروح مجانس للريح، و إنما أضافه إلى نفسه لأنه اصطفاه على سائر الأرواح كما قال: لبيت من البيوت بيتي و قال لرسول من الرسل خليلي و أشباه ذلك، و كل ذلك مخلوق مصنوع محدث. در قرآن كريم روح در موارد گوناگون استعمال شده است: 1-روح آدميان، (سجده، آيه 9- حجر، آيه 29- ص، آيه 72). 2- حقيقتى كه قرآن را برپيامبرنازل كرد كه با تعبير روحالامين و روحالقدس آمده است، (بقره، آيه 97- شعرا، آيه193). 3- حقيقتى كه همراه مؤمنين است، (مجادله، آيه 22). 4- حقيقتى كه انبياء با وى در تماس هستند،(نحل، آيه 2- بقره، آيه 87).
تاثير گناه بر امنيت روحي و رواني جوانان
از جمله عوامل مهم بر هم زننده امنيت روحي و رواني و نيز آرامش جوانان ارتکاب گناه است. در جـهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى به طور فزاينده اى سلامت و امـنيت جانى بسيارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم به ويژه نوجوانان و جـوانان هستيم, آيا چيزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوندى مى تواند ناجى آنها از مـنـجـلاب ايـن گـنـاهان عظيم شود و آن ها را از سقوط به دره نيستى و فلاكت باز دارد؟اساسا ارتکاب جرم و گناه استرس زا و اضطراب آور است. علاوه بر آن خداوند بخاطر ارتکاب گناهان در صورتي که از آنها توبه نشود وعده عذاب داده است. جواني که مرتکب جرم و گناه مي شود خودش را در معرض عذاب مي بيند (البته به شرط آنکه اهل ايمان باشد) و اين حالت آرامش را از او سلب نموده او را دچار اضطراب ميکند. از طرفي دامن گيرى مفاسد اجتماعي و جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, چنان پرده اى بر دل هاى جوانان بـى نـماز مى كشند كه آنان ديگر توان مشاهده و ارتباط با ظرايف و لطايف و معنويت را ندارند. اين در حالتي است که جوان نـمازگزار هيچ گاه اجازه نمي دهد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شيطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد، لکن در صورت ارتکاب گناه،، نماز وسيله شستشوى از گناهان و مغفرت و آمرزش الهى براي اوست و جوانان نماز گزار را دعوت به توبه و اصلاح گذشته مىكندو به اين وسيله امنيت و آرامش از دست رفته را به او باز ميگرداند.. نمونه اي از بيانات معصومين عليهم السلام در باره نماز وخاصيت پاک کنندگي روح و روان و امنيت بخشي آن چنين است : پيامبر(صلىاللهعليهوآلهوسلّم)فرمودند :”من صلّي ركعتين و لميحدّث فيهما نفسه بشيء من امور الدّنيا غفرالله ذنوبه» (عاملی،1409). هركس دو ركعت نماز به جاآورد و در انديشه امور دنيايي نباشد خداوند گناهانش را ميبخشايد.ونيز فرمودند:”ما من صلوةٍ يحضر وقتها إلاّ نادي ملك بين يدي النّاس: أيّها الناس قوموا إلي نيرانكم الّتي اوقدتموها علي ظهوركم فَاَطفِئوها بصلاتكم» ( کلینی،1365). هيچ نمازي نيست مگر آن كه در وقت نماز فرشتهاي به مردم ميگويد اي مردم برخيزيد آن آتشهايي كه با دست خود بر پشت خود روشن كردهايد با نماز خاموش كنيد.امام علي (عليه السلام)مي فرمايند:”لو يعلم المصلّي مايغشاه من جلال اللّه ماسرّه أنيرفع رأسه من سجوده» (مجلسی،1404). اگر نماز گزار ميفهميد كه شوكت و شكوه خداوند چگونه او را در بر گرفته، هرگز دوست نميداشت كه سرش را از سجده بلند كند.و نيز از بيانات حكيمانه امير مؤمنان علي(عليه السلام) در نهجالبلاغه، در باره نماز، اين نكته لطيف و ظريف براي جوانان است كه مي فرمايند :”اَنّ الصّلوةَ لَتَحُتُّ الذنوبَ حَتَّ الوَرَقِ وَ تُطْلَقُها اِطلاقَ الرِّبقِ و شبَّهَها رَسُولُ اللّهِ صَلّي اللّهُ عَلَيهِ وَ سَلَّمـ بِالحَمَّةِ تَكُونُ علي بابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنها فيِ اليَوْمِ و الليْلَةِ خَمْسَ مَرّاتٍ فَماعَسي أَن يَبْقي عَلَيهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَ قدْ عَرَفَ حَقَّها رجالٌ مِن المؤمنينَ الَّذينَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنها زِينَةُ مَتاعٍ وَلا قُرَّةُ عَينٍ مِن وَلَدٍ وَ لامالٍ.»(محدث قمی،1416). (همانا نماز گناهان را مانند ريختنِ برگ از درخت، ميريزد و چونان رهاشدن بند از گردنِ چارپايان، نمازگزار را از قيد و بند ناپاكيها نجات ميدهد. رسول خدا(صلىاللهعليهوآلهوسلّم) نماز را به چشمه آب گرمي تشبيه فرموده است كه بر در خانه مردي جاري باشد و آن مرد شبانهروزي پنج نوبت در اين چشمه شستوشو كند. بديهي است در اين صورت، ديگر چركي بر بدن او باقي نخواهد ماند. و به تحقيق، كساني از مؤمنان حق نماز را شناختهاند كه زخارف دنيوي، هم چنين آن چه موجب روشني چشمشان ميشود ــ از مال و فرزند ــ فكر و توجه آنان را از ياد خداوند و گزاردن نماز باز نميدارد. راز درون پرده سخنِ مذكورِ امام علي(عليه السلام)، درباره خاصيت گناهزُدايي نماز است. و تشبيهي كه از قول رسول اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) براي توجيه اين رمز نقل فرموده است، يادآور مضمون آيه 114 از سوره مباركه هود/ 11 ميباشد كه خداوند خداي سبحان مي فرمايد«رِجالٌ لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لابَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وإيتاءِ الزَّكوةِ»(مطهری،1357). مرداني که تجارت و معامله آنان را از ياد خدا و نمازو زکات باز نمي دارد. ونيز فرموده است:”وَ اَقِمِ الصَّـلوةَ طَرَفَيالنَّهارِ وَ زُلَفا مِنَ اللَّيلِ اِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبْنَ السَّيّـِئاتِ ذلِكَ ذِكْري لِلذّاكِرينَ.» (نماز را در دو طرف روز ــ صبح و ظهر و عصر و اوايل شب ــ به پاي دار؛ زيرا كه اعمالِ نيك خطاها و آثار گناه را از ميان ميبرد. اين يادآوري براي كساني است كه اهل تذكرند). حديثي نيز از نبي مكرّم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) از قولِ سلمانِ فارسي، اين گونه نقل شده:”قالَ: اَنـَا مَعَهُ مَعَ رَسُولِاللّه« (صلىاللهعليهوآلهوسلّم)، تَحتِ شَجَرةٍ، فَأَخَذَ مِنها غُصْنا يابِسا، فَهَّزَهُ حَتّي تحاتَ وَرَقةً. ثمَّ قالَ: اَلا تسْأَلني يا سَلْمانُ لم افْعَلُ هذا؟ قُلتُ: وَ لَمْ فَعَلْتَهُ. قالَ (رَسُولُ اللّهِ صَلياللّهُ عَلَيهِ وَ آله): اِنَّ المُسلِمَ اِذا تَوضَأَ فَاَحسَنَ الوضوء ثّمَ صلّي الصّلَواتِ الخَمْسِ تحاتَتْ خَطاياهُ كَما يتحاتُ هذا الوَرَقُ. ثمَّ قَرَأَ هذه اِلاية وَ اَقِمِ الصّلوةَ طَرَفيِ النّهارِ...» (معتزلی،1404). سلمان فارسي مي گويد: من با پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) زير درختي نشسته بوديم. پس رسول اكرم (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) شاخه خشكي از آن درخت را گرفت و تكان داد، تا اينكه برگهايش ريخت. آنگاه به من فرمود: از من سوءال نميكني كه چرا چنين كردم؟ عرض نمودم: يا نبياللّه! چرا اين كار را انجام داديد؟ پيامبر (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) در پاسخ من فرمود: زماني كه مسلماني وضو بگيرد و خوب و نيكو وضو بگيرد سپس نمازهاي واجب پنجگانه خويش را بهجاي آورد، گناهان او فرو ميريزد، همان طور كه برگهاي اين شاخه فرو ريختند. بعد همين آيه و اقمَ الصلوة... الخ را برايم تلاوت فرمود.از يک سو بدون شك، يكي از مهم ترين عوامل و راه كارهاي قابل توجه براي جوانان كه در عين حال هيچگونه هزينه اي را دربرندارد، امر مقدس و عظيم”نماز» مي باشد. چرا كه نماز در واقع حلقه اتصال جوانان با وجود عظيم الشأن و بي نهايت خداوند است كه يكي از مهمترين اسامي و صفات او”كريم» است بمعني بزرگوار، و كسي است كه به مصداق آيه شريفه”فان العزه لله جميع: ًتمامي عزت از آن خداست» دارنده تمامي مراتب عزت مي باشد، و يقيناً جواني كه با او سر و كار پيدا كرد، رنگ و بوي خدايي به خود مي گيرد و”كريم» مي گردد و”عزيز» مي شود و چون چنين شد هرگز نفس كريم و عزيز خود را با گناه نمي آلايد و جامعه از جانب او در امن و آسايش قرار خواهد گرفت.از سوي ديگر همانگونه كه مي دانيم، خداوند عزيز در سوره مباركه عنكبوت آيه 45 يكي از مهمترين آثار نماز را دور نمودن نماز گزار از”فساد و فحشاء» معرفي مي نمايد، آن جا كه مي فرمايد: ”ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر...: جوان نمازگزار فردي است كه گرد گناه نمي گردد چرا كه صبح و شام با خداي خود در راز و نيازي عاشقانه است و حضور او را مستمراً درك مي كند و چنآن چه صحنه گناه و تجاوز به حقوق ديگران پيش آيد، مرتكب گناه نمي شود زيرا خداوند را حاضر و ناظر مي داند و بالمآل جامعه از ناحيه او در امن و امان خواهد بود. نگاهي هر چند گذرا به زندگي نوجوانان و جوانان بزهكاران اجتماعي و آنان كه ”امنيت اجتماعي» جامعه را به نحوي از انحاء مختل نموده اند، به خوبي اين نكته را ثابت مي كند كه اكثر قريب به اتفاق آنان، كساني بوده اند كه با نماز ارتباطي نداشته و به اين عنصر انسان ساز علقه اي نشان نداده اند وبدين ترتيب خود را در عرصه حيات، يكه و آزاد شمرده و دست به گناهان عظيمي همچون قتل، تجاوز به عنف، سرقت و ... آلوده اند و علاوه بر زندگي خود، زندگي ديگران را هم با”ناامني» مواجه نموده اند. حال آن كه در ميان جواناني كه بيش ترين تعهد و مسئوليت را نسبت به جان، مال، عرض و ناموس ديگران داشته اند، جوانان نمازگزار و مقيدين به نماز از جايگاه ويژه اي برخوردارند. جوان نمازگزار مي داند كه ”اقامه نماز» با ”تجاوز به حقوق ديگران» سازگاري ندارد و اصولاً نمازي كه در كنار آن به نوعي”تجاوز» به حقوق انسان ها باشد، نماز نخواهد بود. جايي كه بودن حتي يك تار نخ غصبي در لباس نمازگزار، موجب بطلان نماز گردد، مسلم است كه جوان نمازگزار خود را مقيد به رعايت حقوق ديگران مي كند و از دست يازيدن به گناهان خودداري مي كند.بنابر اين بطور قطع براي برقراري امنيت روحي و رواني فردي و نيز امنيت اجتماعي هيچ عاملي برتر و بالاتر از نماز نيست. مولاي متقيان علي (عليه السلام) در كلام نوراني خود مي فرمايد :به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آن چه در زير آسمان هاست به من دهند تا خداي را نافرماني كنم كه پوست جوي را از مورچه اي ناروا بگيرم، چنين نخواهم كرد!...» (مکارم شیرازی،1366). بدون ترديد اين همه تقيد به رعايت حقوق ديگران و حتي حيوانات، از تأثيرات ”نمازهاي حقيقي» آن يگانه عالم خلقت است. و اينگونه است كه نماز، ”نفس سركش» را مؤدب به آداب الهي و رعايت حقوق فردي و اجتماعي ديگران نموده و درنتيجه”امنيت اجتماعي» را در بالاترين سطح براي جوامع بشري به ارمغان مي آورد. «نماز» بنابه تصريح آيه شريفه”ان الصلوه تنهي عن الفحشاء والمنكر» انسان را از ”غيبت»، ”دروغ»، ”سرقت»، ”قتل نفس»، ”تجاوز به حريم خصوصي ديگران»، ”رباخواري»، ”زنا»، ”چشم چراني»، ”تهمت»، ”حرامخواري»، ”قمار»، ”شرب خمر»، و هر آن چه از اعمال كه به نوعي منجر به تجاوز به حقوق ديگران و درنتيجه ايجاد اختلال در”امنيت اجتماعي» مي گردد برحذر مي دارد و آيا فقدان امنيت اجتماعي در جوامع بشري به غير از اين امور و امثالهم، سرچشمه اي ديگر دارد؟ بنابر اين براي تامين امنيت روحي و رواني جوانان بهترين و مهم ترين راه، اصلاح و بهينه سازي رابطه بين”جوانان” و ”خداوند» و تلاش در جهت آشنا كردن ”جوانان” با ”خالق خويش» است كه اين امر نيز ممكن نخواهد بود جز از طريق ”اقامه نماز»، با توجه به تمامي شرايط صحت و قبول آن. قرب به آفريننده هستي براي جوانان اطمينان بخش و امنيت آور است. هر چه جوانان احساس نزديکي بيش تري به خداوند داشته باشد، امنيت روحي و رواني بيش تري خواهد داشت. نماز مي تواند بهترين وسيله براى قرب به پروردگار متعال براي جوانان باشد; چنان كه بعضى روايات گوياى اين حقيقت است. معاويه بن وهب گويد: از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم بالاترين و محبوب تـريـن چـيـزى كـه سبب مى شود بندگان به وسيله آن به خدا نزديك شـونـد چـيـست؟ حضرت فرمود: ما اعلم شيئا بعد المعرفه افضل من هـذه الـصـلاه; بعد از شناخت خدا, چيزى را از اين نماز برتر نميدانم (نجاتی،1381).
روش های آماری
پردازش داده ها و تبديل آنها به اطلاعات مورد نياز، زمينه اخذ تصميم را فراهم مي آورد. هنر مديران و کارشناسان در نحوه استفاده از روش هاي آماري و تحليل اطلاعات به دست آمده تجلي پيدا مي کند امروزه بندرت مي توان بدون استفاده از روش هاي آماري اقدام به تفسير، تبيين و تحليل نتايج به دست آمده از تحقيق ها و پژوهش هاي علمي کرد.آمار در دو شاخه آمار توصيفي و احتمالات و آمار استنباطي بحث و بررسي مي شود.(تي استيودنت) براي ارزيابي ميزان همقوارگي يا يكسان بودن و نبودن ميانگين نمونه اي با ميانگين جامعه در حالتي به كار مي رود كه انحراف معيار جامعه مجهول باشد.چون توزيع t در مورد نمونه هاي كوچك با استفاده از درجات آزادي تعديل ميشود، ميتوان از آزمون t براي نمونه هاي بسيار كوچك استفاده نمود. همچنين آزمون t مواقعي كه خطاي استاندارد جامعه نامعلوم و خطاي استاندارد نمونه معلوم باشد، كاربرد دارد.
كه در آن خطاي استاندارد توزيع نمونه اي
و = ميانگين برآورد شده نمونه اي، ميانگين جامعه، تعداد نمونه مي باشند.
براي به كاربردن آزمون تي، متغير مورد مطالعه بايد در مقياس فاصله اي باشد، شكل توزيع آن نرمال و باشد. آزمون t (پارامتريک) در حالتهاي زير كاربرد دارد:
- مقايسه يك عدد فرضي با ميانگين جامعه نمونه
- مقايسه ميانگين دو جامعه
- مقايسه يك نسبت فرضي با يك نسبتي كه از نمونه بدست آمده
- مقايسه دو نسبت از دو جامعه (عادل،1384)
فرمول کوکران يکي از پرکاربردترين روش ها براي محاسبه حجم نمونه آماري است. با استفاده از این فرمول براحتي حجم نمونه مورد نظر خود را براساس فرمول کوکران محاسبه مینماییم. تعيين حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران نيازمند آن است که حجم جامعه را بدانيد اين محاسبه با سطح خطاي ۵ درصد صورت گرفت برای دریافت تعداد نمونه از فرمول شماره 1و برای تست روایی از فرمول شماره 2 استفاده گردید (NIPAL; 1990)
فرمول یک: محاسبه تعداد نمونه بر اساس کوکران
فرمول شماره 2: بررسی روایی پرسشنامه
روش کار
روش انجام این مطالعه توصیفی– پیمایشی بوده و به منظور گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. طبقه بندی افراد به دو دسته جوانان و غیر جوانان بود و بدین منظور افراد کم تر از 40 سال در طبقه جوانان و افراد بالای 40 سال در گروه غیر جوانان طبقه بندی شدند. جامعه آماري در اين پژوهش یکی از شعب شرکت سهامی بیمه دانا بود تعداد افراد جامعه 52 نفر که 22 نفر آنها کم تر از 40 سال و در زمره جوانان بودند و 30 نفر آن ها بالای 40 سال بودند پراکندگی جامعه در شکل یک آورده شده است و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 45 نفر در سطح اطمینان 95 درصد تعیین گردید روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و روش آزمون از نو تی تک نمونه ای بود. فرضیه مورد مطالعه این تحقیق عبارت بود از این که آیا میانگین رابطه بین نماز و امنیت اجتماعی و روانی در افراد مسن و جوانان در صورت وجود رابطه یکسان میباشد و مكانيزم اين اثر گذاري به چه نحو و آثار آن چيست؟ ابزار گرداوری اطلاعات برای پاسخگویی به سوالات پرسشنامه با مقیاس 9 نمره ای لیکرت بود که پس از کد گذاری پرسشنامه و داده ها تحلیل آنها با نرم افزار اس پی اس 11 انجام شد ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 90 درصد تعیین شد که نشان داد گویه های ابزار تحقیق از همبستگی درونی برخوردار است و پایایی آن نیز مناسب است.الگوریتم انجام کار در شکل دو آورده شده است.
شکل 1: دموگرافی جامعه مورد مطالعه در یکی از شعب بیمه دانا
شکل 2: الگریتم طراحی شده برای انجام مطالعه
یافته تحقیق
برای بررسی رابطه نماز با امنیت اجتماعی و روحی و روانی و میزان نقش نماز در این متغیرها از آزمون تی تک نمونه ای بهره گرفته شد نتایج این بررسی در جدول شماره یک آورده شده است:
جدول 1: نتایج آزمون T تک نمونه ای نقش نماز در برقراری امنیت اجتماعی و روحی روانی در جوانان و غیر جوانان
|