■ نماز در فرودگاه
برای انجام مراسمی، عازم مشهد بود. داخل هواپیما در ردیف صندلی که نشسته بود، متوجه شد یک روحانی به همراه دو خانمِ محجبه نشستهاند. روحانی به چشمش آشنا بود و لذا گهگاه به چهرۀ او نگاه میکرد و دفتر خاطراتِ ذهنش را مرور میکرد.
چهرهای نورانی داشت و با حالی عجیب از ابتدای پرواز تا رسیدن به مشهد، در حال خواندنِ نماز بود. انگار کسی را در اطراف خودش نمیدید!
درست است، خودش بود؛ همان پیرمرد باصفا؛ همان چهرۀ نورانی و بااخلاصی که چند ماه پیش زیارتش کرده بودم. «آقامجتبی» بود.
از هواپیما که پیاده شد، باز هم چشمش به دنبال آیتالله آقامجتبی تهرانی بود و او را تعقیب میکرد؛ از درب سالن خارج شدند، عبایشان را همان بیرون پهن کردند و مشغول خواندن نماز مغرب شدند. آن دو خانم هم به ایشان اقتدا کردند.
■ به بهانه روز جوان
لطفا به سوالات نم ... ■ دعا و فشار خون
دانشمندان واحد پزشکی ... ■ کارکرد های تحلیلی نماز(نیت=کارکرد پنها ... ■ امیل دورکیم که از نخستین جامعه شناسان ... ■ یک یادداشت مرتبط با وظیفه ما در این ای ... ■ خاطره سازی
یکی از بهترین روشهایی که م ... ■ آیت الله بهجت رحمت الله علیه:
استاد ا ... ■ می خوایی بدونی هدف نهایی از خلق تو چیه ... ■ عرض زندگی شما چقدر است؟
معمولا انسانه ... ■ وقت نماز مختص او
نبی اکرم هنگام نما ...