■ یکی از فنون دعوت به نماز
تقویت محبت خداوند متعال در دل افراد
مفضل می گوید که از مولایم حضرت صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: یا ابن عمران ، کذب من زعم أنه یحبنی فاذا جنه اللیل نام عنی ، ألیس کل محب یحب خلوه حبیبه ؟ ها أنا ذا یابن عمران ، مطلع علی أحبائی اذا جهنم اللیل حولت أبصارهم فی قلوبهم ، و مثلت عقوبتی بین أعینهم ، یخاطبونی عن المشاهده ، و یکلمونی عن الحضور . یا ابن عمران ، هب لی من قلبک الخشوع ، و من بدنک الخضوع ، و من عینیک الدموع فی ظلم اللیل ، و ادعنی فانک تجدنی قریبا مجیبا ؛[1]
ای پسر عمران ! دروغ می گوید آن کس که گمان می کند مرا دوست دارد ، در حالی که چون شب فرا رسید از من چشم می پوشد و به خواب می رود ، آیا نه این است که هر عاشقی خلوت با معشوق را دوست دارد ؟ هان ای پسر عمران ! این منم که بر دوستانم مطلع هستم . چون شب شود چشم دلشان باز شده و عذاب من در مقابل دیدگانشان مجسم می شود و مانند کسانی که مرا با چشم می بینند با من صحبت می کنند و رخ به رخ به گفت و گو می نشینند . ای پسر عمران ! در دل شب های تار از دلت خشوع و از تنت خضوع و از چشمانت قطرات اشک نثار من کن و مرا بخوان که مرا به خود نزدیک و اجابت کننده ی دعوتت خواهی یافت .
راه های ایجاد محبت خداوند در دل و تقویت آن
(1) معرفت و شناخت خداوند
اوحی الله الی نجیه موسی : یا موسی أحبنی و حببنی الی خلقی ، و حبب خلقی الی ، قال: هذا أحبک ، فکیف أحببک الی خلقک [و أحبب خلقک الیک] ؟ قال : اذکر لهم آلائی و نعمائی علیهم ، و بلائی عندهم لیحبونی فانهم لا ینکرون اذ لا یعرفون منی الا کل خیر ؛[2]
خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی فرمود: ای موسی ! مرا دوست بدار و کاری بکن که مردم نیز مرا دوست بدارند و خلق را در نزد من محبوب ساز .
حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: این که خودم تو را دوست بدارم موجود و معلوم است اما چگونه محبت تو را در دل بندگانت ایجاد نموده و تقویت نمایم و هم چنین بندگانت را نزدت محبوب سازم؟ خداوند فرمود: برای آنان نعمت ها و الطافم را به نمایش درآور و [ علت و حکمت های سازنده ی ] گرفتار نمودشان را برایشان بازگو کن تا مرا دوست بدارند ؛ زیرا آنان [ پس از معرفت خواهند فهمید که] از من جز خیر و خوبی سراغ ندارند .
علمای اخلاق می گویند : هر انسانی علاقه اش به اشخاص و اشیاء ، برگشت به یکی از پنج چیز زیر دارد:
1. هر انسانی خودش را دوست دارد و به کمال و جاودانگی علاقه مند است و از نابودی و نقص تنفر دارد و لذا به علم ، قدرت ، مال و ... به خاطر کمال و به فرزند به خاطر جاودانگی خودش ، عقلش می ورزد .
2. هر انسانی احسان کننده ی به خودش را دوست دارد و بدین جهت یکی از درخواست های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از خداوند این بود که : اللهم لا تجعل لفاجر علی یدا فیحبه قلبی ؛ [3] خدایا در زندگیم این مسئله پیش نیاید که انسان گناه کاری به من احسان نماید و این سبب شود که من به او علاقه مند بشوم .
3. هر انسانی احسان کننده را دوست دارد و وقتی در غیابش از خدماتش تعریف می کنند به او علاقه مند می شود اگر چه خود او هم احسان نکرده باشد .
4. هر انسانی جمال و زیبایی را دوست دارد چه زیبایی ظاهر و چه زیبایی باطن ، مانند ، علم ، شجاعت و ... که در هر کس به او علاقه مند می شود.
5. هر کس افرادی که با او تناسب دارند دوست دارد و از قدیم گفته اند:
کبوتر با کبوتر ، باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
و بدین جهت در یک جمع ، بچه ها فورا جذب هم شده و ... .
حال اگر تمامی این پنج چیز در یک فرد جمع شود قطعا محبت و علاقه به او بیشتر خواهد شد و اگر تمامی اینها به صورت کامل در یک فرد باشد که فوق آن تصور نداشته باشد قطعا باید به او بیشترین علاقه و محبت باشد.
با توجه به مطالب فوق چون تمام این صفات در وجود مقدس حضرت حق به صورت اکمل جمع است باید انسان بیشترین محبت را به خداوند داشته باشد ، زیرا همه ی صفات کمالیه و جمالیه در ذات اقدس او جمع است و اما توضیح مطلب :
1. انسانی که خود ، کمال و جاودانگی اش را دوست دارد اگر به این باور برسد که همه چیزش از خداوند است و حتی نیازش به خداوند از نیاز تصورات ذهنی به تصور کننده ی آنها بیشتر است ، زیرا هم در اصل وجود و هم در بقای لحظه به لحظه با توجه به نیازهای فراوان انسان به عنایات الهی خود را وابسته به خدا می بیند و در نتیجه بالاترین محبت را به خداوند قرار می دهد.
2. اگر انسان ، احسان کننده ی به خود را دوست دارد ، در این عالم چه کسی جز خداوند احسانش به انسان بیش از دیگران است. که خود در قرآن کریم فرموده است : « ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها » ؛ [4] اگر بخواهید نعمت های خداوند را احصاء و شمارش کنید، توان آن را ندارید . [ پس باید بیشترین محبت به او باشد].
3. انسانی که احسان کننده را دوست دارد اگر چه به او احسان نکرده باشد ، چه کسی برتر از خداوند متعال که احسانش همه ی هستی را شامل است ؛ پس باید بالاترین محبت به خداوند باشد .
4. انسانی که جمال و زیبایی ظاهری و باطنی را دوست دارد چه کسی جمیل تر از خداوند متعال می باشد . اگر انسان عالم را دوست دارد او عملش بی نهایت است و اگر انسان شخص قدرتمند را دوست دارد او قدرتش بی نهایت و علی کل شیء قدیر است و ... ، پس باید بیشتر محبت به خداوند متعال باشد .
5. اگر محبت به خاطر تناسب باشد که کبوتر با کبوتر ... باید گفت : چه تناسبی بالاتر بین بنده و خداوند موجود است که علی علیه السلام بخشی از این تناسب ها را در مناجاتش بیان نموده است :
مولای یا مولای أنت المولی و أنا العبد و هل یرحم العبد الا المولی ؟ مولای یا مولای أنت المالک و أنا المملوک و هل یرحم المملوک الا المالک ؟ مولای یا مولای أنت الخالق و أنا المخلوق و هل یرحم المخلوق الا الخالق ...؟ مولای یا مولای أنت القوی و أنا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا القوی ؟ مولای یا مولای أنت الغنی و أنا الفقیر و هل یرحم الفقیر الا الغنی ؟ مولای یا مولای أنت المعطی و أنا السائل و هل یرحم السائل الا المعطی ...؟ مولای یا مولای أنت الرازق و أنا المرزوق و هل یرحم المرزوق الا الرازق ...؟ مولای یا مولای أنت الرب و أنا المربوب و هل یرحم المربوب الا الرب... ؟[5]
و چون خداوند بیشترین تناسب را با بنده دارد پس بنده باید بیشترین محبت را به او داشته باشد و از طرفی چون در خداوند متعال همه آن پنج سبب جمع است و کامل ترین آنهاست پس باید بیشترین محبت به خداوند باشد بدین جهت خداوند متعال می فرماید: « و الذین أشد حبا لله »؛[6] و آنها که ایمان [ واقعی ] دارند بیشترین محبت را به خداوند دارند .
(2) استمداد از خداوند متعال
1. « اللهم اجعل حبک أحب الأشیاء الی ... ؛ [7] خداوندا ! محبت خودت را محبوب ترین چیزها در نزد من قرار ده » .
2. حضرت زین العابدین علیه السلام در دعاهایش عرض می کرد: « اللهم انی أسالک أن تملأ قلبی حبا لک ؛[8] خداوندا از تو می خواهم که دل مرا از محبت خودت پر سازی » .
3. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دعاهایش عرض می کرد: « اللهم انی اسألک حبک و حب من یحبک ، و العمل الذی یبلغنی حبک ، اللهم اجعل حبک أحب الی من نفسی و أهلی و من الماء البارد ؛[9] خداوندا! از تو می خواهم محبت خودت و محبت کسی که تو را دوست دارد و توفیق انجام کاری که مرا به محبت تو برساند به من روزی کنی ، خداوندا ! محبت خودت را در دل من محبوب تر قرار بده از دوست داشتن خودم و اهل و عیالم و از آب سرد و خوشگوار [ به هنگام تشنگی زیاد] ».