■ نیایش و نماز بر اساس رویکرد رفتاری نگر
چکیده:
این پژوهش در صدد پاسخگویی به دو سؤال عمده میباشد که عبارت است از:
1. آیا رویکرد رفتارگرایی در روانشناسی، نماز را میتواند همانند سایر رفتارهای انسان تبیین کند؟
2. آیا تبیین نماز بر اساس رویکرد رفتارگرایی منطبق با آیات قرآن و روایات ائمه(ع)است؟
روش پژوهش کتابخانهای و آرشیوی است، این مقاله گامی در جهت گسترش و تعمیم رویکرد رفتارگرایی در رابطه با موضوعات دینی(در موضوع نماز)است. هدف مقاله تبیین روانشناختی چرایی و چگونگی رفتار نمازآموزی است. این پژوهش گامی جهت تجربی کردن مباحث روانشناسی اسلامی است. در این مقاله اصول و مبانی دو رویکرد اصلی و مهم رفتارگرایی یعنی شرطیسازیهای کلاسیک و عاملی به طور خلاصه بیان و درادامه، آیات و روایات ائمه(ع)که به نوعی مؤید این اصول است مطرح شده است و درنهایت، با تعریف و تأیید این نکته که نماز همانند سایر رفتارها قابلیت تبیین بر اساس اصول رفتارگرایی را دارد و آیات و روایات ائمه نیز مؤید این مسئله است، به دو پرسش فوق پاسخ داده و نتیجه گرفته است که نماز مانند سایر رفتارها تابع همان اصول رفتارگرایی است و این مسئله منطبق با آیات قرآن و روایات اسلامی است. درخاتمه اشاره میشود که رفتارگرایی به عنوان یک مکتب، جامعیت روانشناختی ندارد و مانند بقیهء مکاتب روانشناسی، فقط به بعضی از ابعاد انسان میپردازد.
مقدمه
یکی از مبانی تربیت دینی موضوع نیایش و نماز است، قرآن مجید در آیهء 56 سورهء ذاریات، هدف خلقت انسان را عبادت بیان کرده است. در قـرآن 114 مـرتبه کـلمهء صلاه و مشتقات آن مورد استفاده قـرار گـرفته و در 45 سـورهء قرآن به نماز اشاره شده است. در بزرگترین و کوچکترین، اولین و آخرین سورهء قرآن مسئله نماز مطرح شده است. علاوه بر بیان اهمیت نماز و تـبیین آن بـر اسـاس مبانی فلسفی، ادبی و فقهی، تبیین نماز بر اساس یافتههای روانشناسی نـوین که بر مبنای روششناسی تجربی و به پشتوانهء مکاتب و تئوریهای روانشناسی از جمله تئوری رفتارگرایی، شناختگرایی، پدیدارشناسی و... شکل گرفته است نیز موثر است.
ایـن مـقاله زمـینهساز علمی کردن موضوعات دینی است. نیایش، عبادت و نماز را میتوان موضوعن اصلی روانـشناسی نماز نامید. روانشناسی نماز یکی از موضوعات روانشناسی دینی است. تعریف، موضوع، چارچوب و روششناسی روانشناسی نماز همان تعریف، موضوع، چارچوب و روششناسی و روانشناسی نوین اسـت. بر اسـاس تـعریف هیلگارد از روانشناسی، روانشناسی علم بررسی(یا بررسی علمی)رفتار و فرایندهای ذهنی انسان است[1]. روان شناسی نماز به تبعیّت از تعریف روانشناسی درصد تبیین رفتار(بهمنظور چرایی و چگونگی رفتار)و فرایندهای ذهنی فرد نمازگزار اسـت. منظور از بـررسی عـلمی، استفاده از روش تجربی(یعنی مشاهده و آزمایش) به منظور کشف قوانین و تدوین نظریههای مربوط بـه رفـتار بـه طور اعم و رفتار برپا داشتن نماز به طور اخص است. منظور از رفتار در تعریف روانشناسی نـماز، اعمال و کـنشهای قـابل مشاهده و قابل اندازهگیری نمازگزار است؛از جملهء این رفتارها میتوان به اقامه، قیام، رکوع، سجود، قرائت، تشهد، سلام و تمام تـظاهرات آشـکار (کلامی یا غیرکلامی) که مستقیما قابل مشاهده یا اندازهگیری است که مستقیم قابلت مشاهده و انـدازهگیری نـیست، بلکه غـیرمستقیم و بر اساس دلالتهای ضمنی و نشانگرهای رفتاری قابل استنباط است؛از جملهء این کنشها میتوان بـه نـیت، دقت، تمرکز، حفظ، یادآوری ذکرها، بازشناسی قبله، یادآوری ارکان، مراحل و ترتیب نماز و وضو اشاره نمود.
یکی از رویکردهای مهم در روانشناسی که تـبیینکننده چـرایی و چـگونگی شکلگیری و گسترش فرایندهای روانی و رفتاری است، رویکرد رفتارگرایی است.
بیان مسئله
مکتب رفتارگرایی یکی از مکاتب روانشناسی است که بـه وسـیله جان. بی. واتسون تأسیس شد، این مکتب روانشناسی را، علنم رفتار میداند(هرگنهان والسئون، 1373). منظور از رفتار هـر فعالیتی اسـت کـه جاندار انجام میدهد و به وسیلهء جاندار دیگر با یک ابزار اندازهگیری قابل مشاهده یا انـدازهگیری قـرار مـیگیرد(سیف، 1379). به عبارتی هر عملی که فرد انجام میدهد یا هرسخنی که بر زبـان مـیراند چون قابل مشاهده و اندازهگیری است رفتار تلقی میشود.
از این دیدگاه رفتار کودکان یا مشکلات رفتاری آنها آمـوخته شـده است(موریس، 1369). رفتار تابع قوانین یادگیری است، قوانین یادگیری از آزمایشات محققان مختلف در مورد چـگونگی یـادگیری حیوانات و انسانها تدوین گشته است. در این دیـدگاه یـادگیری تـحت عنوان شرطی شدن(کسب عادت)بیان میشود. اصول اساسی یـادگیری رفـتار در اثر روابط کنشی فرد و رویدادهای محیطی است؛این اصول مشخص میکند که چگونه رفـتار تـحتتأثیر عوامل بیرونی قرار میگیرد یـا بـر عوامل مـحیطی تـأثیر مـیگذارد(میلتن برگر، 1381).
بر اساس این رویکرد نماز یـک رفـتار است زیرا قابل مشاهده و قابل اندازهگیری است، نماز جلوهای از رفتارها و مناسک دینی انـسانهاست. این رفـتار همانند سایر رفتارها یاد گرفته شـده است یعنی تابع قـوانین و اصـول یادگیری است؛یعنی نتایج آزمایشات و تـحقیقات تـجربی در مورد اصول یادگیری، قابل تعمیم روی این رفتارست. این رفتار مانند سایر رفتارها روابـط کـنشی با محیط دارد، یعنی بر مـحیط مـؤثر و از مـحیط متأثر است؛به عـبارتی دیـگر، کسب تجارب محیطی در اثر تـعامل فـرد با محیط باعث میشوند فرد همان اصولی که سایر رفتارها مانند آشپزی، رانندگی، محبت کردن، تـرسیدن، راهرفتن و... را یـاد میگیرد نماز را نیز یاد بگیرد.
مکتب رفـتارگرایی در روانـشناسی برگرفته از مـکتب تـجربهگرایی در فـلسفه است، تجربهگراها یادگیری را کـسب تجارب حسی و ترکیب و تداعی این تجارب میدانند. اصول اساسی تداعی اندیشهها (تجارب)بر اساس نظر ارسطو شـامل سـه اصل مجاورت، مشابهت و تضاد است(قرائنی، 1351).
اصل مجاورت نـشان مـیدهد کـه دو رویـداد کـه از نظر مکانی، زمانی بـا هـم تجربه شوند بعدها یکی، دیگری را تداعی میکند. در اصل مجاورت، اگر دو شیء همیشه در کنارهم باشند، بعدها یکی دیگری را تداعی مـیکند؛به عـنوان مـثال، مهر و سجادهء نماز، مسجد و صدای اذان هرکدام برپا داشـتن نـماز را تـداعی مـیکند و نـیز پلیـس، اتومبیل پلیس، لباس پلیس، اسلحه یا بوتون همدیگر را تداعی میکند، لباس روحانیون (عبا و عمامه)، دین و اقامه نماز و. . . را تداعی میکند.
پدری که برای بیدار کردن دختر خود برای ادای نماز صبح دستی به گیسوان او میکشد و با نـوازش و محبت او را از خواب شیرین صبحگاهی بیدار میکند، انجانم این تکلیف دینی را با شیرینی محبت پدرانهء خویش میآمیزد و عبادت را در کام فرزند خود شیرین میکند(سادات، 1373).
به عبارتی دیگر، با استفاده از اصل مجاورت نماز تداعیگر محبت و عـشق پدر بـه فرزند میشود.
نمونهء اصل مجاورت در قرآن، در سورهء یوسف آیات 18، 28 و 93 در سه مورد مجاورت پیراهن با یوسف(ع)با اموری مطرح شده است؛در آیهء 93 این سوره بیان میشود که پیراهن یوسف که بوی یـوسف را مـیدهد تداعیگر یوسف(ع)میشود. بر اساس اصل مجاورت کلمه اللّه چون با 99 صفت کمال و جمال مجاور گشته است، تداعیگر تمامی آن صفات است(بیآزار شیرازی، 1373).
اصل مشابهت نـشان مـیدهد که شباهت(نقاط مشترک)دو شیء یـا دو رویـداد باعث شده بعدها یکی، دیگری را تداعی کند؛ مانند اینکه عکس نمازگزار، صاحب عکس را تداعی میکند. گاهی فردی را مشاهده میکنیم و با دیدن او به یاد دایی یا پدر او میافتیم و میگوییم شـما چـقدر شبیه دایی یا پدرتـان هـستید؛در اینجا باتوجه به اصل مشابهت با دیدن فرد به یاد دایی وی میافتیم.
اصل تضاد نشان میدهد که اشیاء و رویدادهای متضاد همدیگر را تداعی میکند؛ بیماری، سلامتی را تداعی میکند، به همین دلیل وقتی فـردی را مـشاهده کرده که بسیار بیمار است میگوییم الحمد للّه که ما سالم هستیم. یا نور و ظلمت، کفر و ایمان، بهشت و جهنم، شب و روز، حلال و حرام، پیری و جوانی همدیگر را تداعی میکنند.
از دیدگاه رفتارگرایی گرایش به نماز، نمازگزاری یا نمازگریزی افراد در اثـر یـادگیریهای افراد اسـت. یادگیری یا شرطی شدن یعنی پیوند و رابطه برقرار کردن بین اشیاء، افراد و یا رفتارها؛مانند رابطه و پیوند برقرار کردن بـین اذان و نماز خواندن، نیکی کردن و بهشت رفتن، زکات دادن و نماز خواندن، نماز خواندن و شفا یـافتن، یاد خـدا و آرامـش یافتن میباشد.
طرفداران مکتب تداعی دو قانون مشابهت و تضاد را قابل تبدیل به قانون و اصل مجاورت میدانند، زیرا در هرصورت از راه مـجاورت، تجارب مـشابه و متضاد با یکدیگر پیوستگی پیدا میکنند؛ مانند دو امری که با هم تضاد داشته بـاشند مـعمولا در ذهـن ما به صورت مجموعهای در میآیند که همواره مجاور یکدیگرند، ما غالبا میگوییم حلال و حرام، سفید و سیاه، پیری و جـوانی، رذیلت و فضیلت(قرائتی، 1351).
در بسیاری از آیات قرآن و احادیث ائمه، باتوجه به اصل مجاورت نماز با طهارت و وضو، بهشت، مسواک زدنـ، استعمال عطر، لباس زیبا، زیبایی، میوهء تازه، زینت، ایمان، چـشمهء آب گـرم، تقرّب به خدا، خوب حرف زدن و کار نیک با هم آمده است؛در برخی آیات و احادیث نیز باتوجه به اصل تضاد نماز با عذاب، بلا، گناه، آتش، جهنم و شیطان با هم به کار رفته است. آیات و احادیث زیر نمونههایی از بـیان مطالب بر مبنای اصل مجاورت است.
خداوند در قرآن میفرماید:انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز را به آنها وحی کردیم[2] و یا میفرماید:نمازگزار با مردم خوب حرف بزند[3]
امام صادق(ع)میفرمایند:«هیچ نمازی درست نیست مگر با طـهارت(وضو، غسل، تـیمم)»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 297).
امام حسن(ع)جامههای زیبای خود را درموقع نماز بر تن میکرد، وقتی کسانی از آن حضرت علت را جویا شدندایشان فرمودند:«خداوند جمیل(زیبا)است و زیبایی را دوست دارد، به این جهت خود را در پیشگاه خدا زینت میکنمکه خداوند امر فرموده کـه بـا زینتهای خود در مساجد حاضر شوید»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 151).
امام صادق(ع)میفرمایند:«دو رکعت نماز با عطر بهتر است از هفتاد رکعت نماز کسی که عطر نزده است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 151).
پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:«روز جمعه برای خانوادهء خود میوه تـازه بـخرید، تا برای آمدن به نماز جمعه خرسند گردند»(عزیزی، 1379، ج 2، ص 116).
پیامبر(ص)میفرمایند:«دو رکعت نماز با دندانهای مسواک زده، نزد خداوند از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک بهتر است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 151).
امام کاظم(ع)میفرمایند:«نمازهای واجب در اول وقت آن، هرگاه با آداب و حـدودش بـرپا شود خوشبوتر است از برگ آس که در وقـت سـبز بودن و طراوت آن را بگیرند، پس بر شما باد که نماز را در اول وقت آن به جای آورید»(محمد اشتهاردی، 1375، ص 62).
پیامبر میفرمایند:«هروقت گرما و شدت آن بر شما سخت گـرفت، توسط نـماز آن را خـنک کنید، زیرا گرما و حرارت از جوشش جهنم است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 705).
پیامبر اکـرم(ص)تعلیم و تـربیت کودکان را با خاطرات شیرین و فراموشنشدنی همراه میساختند؛مثلا به آنان سلام میکردند، آنان را مورد مهر و محبت قرار میدادند یا در بازی آنـها شـرکت مـیجستند. گاهی در نماز و در حال سجده آنقدر سجده را ادامه میدادند تا کودکانی کـه بر پشت حضرت سوار شده بودند به آرامی پایین بیایند، زیرا توجه داشتند که نباید خاطره بدی از نماز در ذهـن آنـها بـاقی بماند(بیآزار شیرازی، 1373).
تزیین نمازخانههای مدارس به شیوهء زیبا و جذاب که متناسب ذوق کـودکان است باعث تقویت حسن دینی میشود(سپهوند، 1381).
قرائت نیکوی قرآن، برپایی زیبای نماز انجام عاشقانه تکالیف دینی، داشتن اخلاق نیک، بهترین زمـینهء پرورش حـس دیـنی است(کریمی، 1382). همراهی نماز با زیباییهای محیط(نمازخانه زیبا، قرائت نیکوی قرآن)میتواند فرد را بر اساس اصـول شـرطیسازی نـسبت به نماز شرطی و باعث یادگیری احساسات مثبت در مورد نماز شود.
همراه بردن کودکان در مراسم مـذهبی بـهخصوص نـمز و همراه کردن وقایع خوشایند با عمل نماز خواندن باعث علاقهمندی کودک به این مـراسم مـیشود (زمانیبخش، 1383). برشمردن نعمتهای الهی و سخن گفتن از نیکی و بخشش و احساس به کودکان مناسبترین راه برای آشـنا سـاختن آنـها به پروردگار است(سادات، 1373). همراهی نام پروردگار با نعمتها و نیکیها باعث یادگیری احساسات مثبت در مـورد پروردگـار بر اساس اصول شرطی شدن میشود. خوشنویسی، کاشیکاری، ترتیل، تذهیب، معماری زیبا جلوههای زیبایی هستند که فرد با مـشاهده تـوازن، هماهنگی، تـناسب و تقارن در اشیاء و رنگها با توجه به اصل مجاورت در شرطیسازی نسبت به نماز و اعمال آن علاقهمند میشود.
بـردن نـام کودکان با احترام که سیرهء پیامبر اکرم است(قرائتی و بهشتی، 1373)یکی از راههای جذب کـودکان بـه مـسائل و مفاهیم معنوی است.
به همین دلیل برخورد الگوها(مانند پیامبر و والدین)با کودکان و احترام گذاردن به آنها مـیتواند بـر مـبنای اصل منجاورت سبب شکلگیری احساسات مثبت در مورد الگوها و الگوپذیری کودکان شود، به عـبارتی دیـگر، با دیدن الگو یا شنیدن نام او احساسات مثبت بر او برانگیخته میشود که این خود میتواند زمینهساز تـوجه بـه الگوهای رفتاری جهت تقلید و الگوپذیری باشد.
خداوند در سورهء اعراف آیه 31 میفرماید:به هنگام رفـتن بـه مساجد زینتهای خود را برگیرید و در رسالهء عملی مـیخوانیم کـه:«به هـنگام روی آوردن به مسجد، عطرزدن و پوشیدن لباس خوب مـستحب اسـت(بیآزار شیرازی، 1373).
این مسئله بر اساس اصل مجاورت است، قرآن باتوجه به اصئول سهگانهء فوق آیـات بـشارت را در کنار آیات انذار و آیات رحـمت را در کـنار آیات عـذاب و صـفات کـفرپیشگان را در کنار مؤمنان آورده است(بیآزار شیرازی، 1373).
به طور کـلی، اقامهء نـماز به عنوان عالیترین رفتار معنوی و مذهبی محسوب میشود و برای افزایش این رفـتار بـا استفاده از قوانین شرطی شدن، نماز را با مـحرکات خوشایند و مطبوع همراه مـیکنند. این عـمل دو تأثیر دارد:اولین اثر این اسـت کـه کودک از نماز اثر مطلوبی خواهد داشت؛یعنی یاد نماز حالات مطبوع را برای او یادآوری مـیکند و دومـین اثر این است که اگـر رفـتارهای اولیـه مربوط به اقـامهء نـماز را با تشویق و پاداشهای مـطبوع هـمراه کنیم مطمئنا پاسخی به نام اقامه نماز را در کودک افزایش میدهد؛البته عکس این مسئله نـیز صـادق است، یعنی اگر اقامهء نماز همراه بـا مـحرکات ناخوشایند و نـامطلوب هـمراه شـود، احتمال بروز مجدد نماز کـاهش مییابد و از نظر عاطفی نیز کودک احساس نامطبوعی از نماز خواهد داشت(پورحسین، 1377).
دیدگاههای رفتاری بسیار زیاد و متنوع اسـت، دو نـظریه مهم و زیربنایی که مقدم بر سـایر دیـدگاههای رفـتاری اسـت عـبارت است از نظریهء رفتارگرایی(شرطیسازی)
کلاسیک و نـظریهء رفـتارگرایی(شرطیسازی)عاملی که به طور خلاصه نماز بر اساس این دو دیدگاه تبیین میشود.
نظریه شرطیسازی کلاسیک(رفتار پاسخگر)و برپا داشتن نماز
دیـدگاه شـرطیسازی کـلاسیک برگرفته از آزمایشات پاولف روسی در آغاز قرن بیستم اسـت، پاولف مـحرکاتی را بـا غـذا هـمراه کـرد و مشاهده نمود که همان پاسخ بزاق که غذا (محرک طبیعی)در حیوانات آزمایشی ایجاد میکند تولید میشود(سیف، 1379).
فرآیند شرطی کردن بر اساس آزمایشات پاولف به شرح زیر است:
1. محرکی مانند غـذا به جاندار ارائه میشود، غذا به طور طبیعی و خودکار باعث ترشح بزاق در پاسخ به غذا میشود. در اینجا غذا محرک طبیعی (UCS) است، یعنی محرکی که باعث بروز یک پاسخ طبیعی و خودکار (UCR) میشود. پاسخ طبیعی، واکـنش خـودکار و طبیعی جاندار(یعنی ترشح بزاق)به محرک طبیعی(یعنی غذا)است.
2. یک محرک خنثی (UR)یعنی محرکی که هیچگونه پاسخی در جاندار تولید نمیکند یا اگر پاسخی تولید کند پاسخ متناسب موقعیت محیطی و بیرونی نیست. مـانند:صدای زنـگ بلافاصله قبل از غذا به جاندار ارائه میشود و در ابتدا جاندار نسبت به صدای زنگ بیتفاوت است و هیچگونه واکنشی را نشان نمیدهد.
3. پس از چندبار همراه شدن محرک طبیعی (UCS) بـا مـحرک خنثی (UR) محرک خنثی تبدیل بـه مـحرک شرطی (CS) میشود، یعنی به تنهایی و بدون حضور محرک طبیعی سبب ترشح بزاق میشود؛در اینجا میگویند جاندار شرطی شده است، ینی محرک شرطی که در ابتدا به صـورت مـحرک خنثی بوده باعث بـروز پاسـخ شرطی (ترشح بزاق)میشود(سیف، 1379).
پاسخ شرطی همان پاسخ طبیعی است، با این تفاوت که پاسخ طبیعی در مقابل محرک طبیعی و پاسخ شرطی در مقابل محرک شرطی داده میشود. در رفتارگرایی کلاسیک یادگیری یعنی جانشین شدن محرک شـرطی بـه جای محرک طبیعی، بسیاری از ترسها، کینهها و نفرتها، عشقها و محبتها بر مبنای شرطیسازی کلاسیک آموخته میشود.
وقتی انسان یا جاندار را نسبت به یک محرک مانند صدای زنگ، نور، مهر نماز، چادرنماز و سجادهء نماز شرطی میکنیم، میتوان از مـحرک شرطی(زنگ، نور، مهر، سجاده)به عـنوان یک مـحرک طبیعی استفاده و پاسخهای شرطی دیگری تولید نمود؛ مثال:اگر صدای زنگ به دفعات لازم با غذا همراه شـود، به نحوی که صدای زنگ به تنهایی سبب ترشح بزاق شود مـیتوان غـذا را بـه کلی کنار گذاشت و با ارائه یک محرک شرطی نوع دوم مثل نور قرمز، حیوان یا انسان را شرطی نمود؛به عـبارتی دیـگر، همراهی نور قرمز و زنگ باعث شده جاندار نسبت به نور قرمز شرطی شـود، این فـرآیند را شـرطی شدن سطوح بالا گویند. شرطی شدن سطوح بالا را تا هفت سطح میتوان ادامه داد(سیف، 1379).
مثال(1)در مورد نـماز:تنبیه بدنی کودکان باعث ناراحتی و درد جسمانی، حالت پرخاشگری، تنفر از تنبیهکننده و. . . میشود، اگر پدری کودک خود را به خاطر نـماز نخواندن تنبیه بدنی کـند بـاعث میشود به تدریج کودک نسبت به نماز احساس منفی و تنفر پیدا کند، مراحل شکلگیری این احساس منفی و تنفر به شرح ذیل است.
در مرحله اول وقتی نام نماز برده میشود کـودک هیچ عکس العملی بروز نمیدهد اما وقتی تنبیه بدنی میشود میترسد و احساس تنفر پیدا میکند و درد بدنی پیدا میکند.
مرحله دوم چندین بار واژهء نماز قبل از تنبیه بدنی بیان میشود، کودک در این مرحله نیز مـیترسد و تـنفر پیدا میکند و در اثر تنبیه بدنی، درد بدنی پیدا میکند.
مرحله سوم وقتی نام نماز برده میشود فرد احساس کینه، تنفر و ترس پیدا میکند، این تنفر و ترس در مورد نماز که فرد نسب به آن شـرطی شـده است باعث نماز گریزی کودک در آینده میشود.
چند نکته در مورد شرطیسازی کلاسیک:
1. جهت شرطیسازی(یادگیری)میتوان محرک شرطی را قبل از محرک اصلی یا همزمان با آن یا پس از آن ارائه نمود، اما بهتر است قبل از محرک اصلی(غیرشرطی، ، محرک شرطی را ارائه نمود.
دیـدگاه سکولار بیان میکند آنچه باعث شرطیسازی میشود وابستگی(نه مجاورت)بین دو محرک است یعنی محرک شرطی باید برای وقوع محرک اصلی به صورت نوعی علامت و خبررسان عمل کند(هرگنهان والسون، 1378).
2. برخی محرکات خـنثی کـه بـا محرکات اصلی(طبیعی)همراه میشود، به سهولت بـه مـحرک شـرطی مبدل شده اما برخی به دشواری و برخی هرگز تبدیل به محرک شرطی نشدهاند، واتسون و رینر در 1920 طی آزمایشی توانستند پاسهخ ترس نسبت بـه مـوش و خـرگوش را در کودکان شرطی کنند اما نتوانستند پاسخ ترس را نـسب بـه اشیاء چوبی و لباس رنگی شرطی کنند(سیف، 1379).
به همین دلیل همراهی نماز و یا نام نماز با تنبیه بدنی باعث شرطی شـدن نـماز و ایـجاد درد بدنی نمیشود اما باعث ایجاد ترس، اضطراب، نفرت و کینه میشود.
یادگیریهای اولیه در مـورد نماز همانند سایر انواع یادگیریها بر اساس قوانین شرطیسازی است، اما این نوع یادگیری به تدریج با افزایش سـن و تـحول ذهـنی کودک به سرعت جای خود را به یادگیریهای شناختی میدهد، به هرحال اولیـن نـوع و سادهترین نوع یادگیریها از طریق شرطی شدن بهخصوص شرطی شدن کلاسیک در کودکان ایجاد میشود؛از آنجا که آیـات قـرآن و احـادیث ائمه(ع)دستور العمل زندگی
است و از جهات مختلف دارای معانی گسترده است، بدینترتیب باتوجه به رویکرد رفتارگرایی نـیز ایـن سـخنان درخور اهمیت و دقت است.
نگارنده سطور معتقد است باتوجه به عدنم تدوین قوانین یادگیری و نـبود پژوهـشهای تـجربی در دوران صدر اسلام و باتوجه به ظرفیت ذهنی و عاطفی امت اسلامی در آن زمان، ائمه(ع)بسیاری از نکات روانشناسی یادگیری را بـه زبـان ساده و متناسب فهم مردم آن زمان اشاره کردهاند. احادیث زیر و سخنان بزرگان دین نـشاندهندهء هـمخوانی و انـطباق گفتههای این بزرگان با اصول مطرح در روانشناسی یادگیری و در این مبحث رفتارگرایی است.
به عنوان مـثال، بسیاری از احـادیث تأکید میکنند که هنگام رفتن به مسجد با بهترین لباس بروید، عطر را فراموش نـکنید و از مـسواک غـافل نشوید که یک رکعت نماز با مسواک از چندین رکعت نماز بدون مسواک ثوابش بیشتر است(قرائتی، 1373).
پیـامبر اکـرم(ص)میفرمایند:«مسواک کردن جزئی از وضو است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 287).
پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:«ای علی!بر تو باد مسواک زدن به هـنگام وضـو» (عـزیزی، 1379، ج 1، ص 287).
پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:«نماز کلید پاکی است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 288).
امام علی(ع)میفرمایند:«پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بـر در خـانه شـخصی باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهد تشبیه کرده و فرموده است آیا بـا چـنین شست و شوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی میماند» (دشتی، 1383، ص 299).
از امام صادق(ع)پرسیدند:اگر کسی نمازش را با قرائت زیبا و نیکو بـه جـای آورد و اینکه حاضران او را میبینند مجذوب شده و راه او را در پیش گیرند(آیا به نمازش اشکالی وارد است)؟فرمود:«این از مـصادیق ریـا نیست»(عزیزی، 1379، ج 1. ص 172).
امام صادق(ع)میفرمایند:دو رکعت نماز عطر زده، بهتر از هـفتاد رکـعت نماز عطر نزده است(محمدی اشتهاردی، 1375، ص 61).
به همین دلیـل اگـر والدین بهترین، شادترین و خوشترین روحیات و رفتارها را با کودکان داشته باشند و آراستهترین ظاهر را هنگام اقـامهء نـماز داشته باشند، بهترین لباسها را بر تـن کـنند و بهترین زیـنتها را هـنگام اقـامه نماز همراه داشته باشند و خود را مـعطر کـنند؛در این صورت کودکان نیز احساس رغبت و علاقه به نماز پیدا میکنند (جمشیدی، 1377).
بـه عـبارتی همراهی نماز با روحیه شاد والدیـن، آراستگی آنها، زینت داشتن، عطر زدن، لباس تـمیز و مـسواک زدن باعث میشود نماز به عـنوان یـک محرک شرطی جایگزین محرکات اصلی مانند مسواک زدن، عطر زدن و. . . شود؛به عبارتی دیگر، ایجاد علاقه بـه نـماز بر اساس همراهی نماز بـا مـحرکات خـوشایناد ایجاد و شکل میگیرد.
صـحبت در مـورد خدا و نعمتهایش از وجه مـهربانی و انـعام تأثیر مثبت بر احساسات دینی کودکان دارد(باهنر، 1378).
نقل و نمایش قصهها و خاطرات زیبا، همراهی نماز با تـجارب خـوشایند در علاقهمندی کودک به نماز مؤثر است(افروز، 1371).
حـفظ و فـراگیری اشعاری کـه بـه طـور زیبا و لطیف مضامین دیـنی(مانند نماز)را در بر میگیرد و خواندن آیات قرآن با صوت و آهنگ زیبا زمینهء علاقهمندی کودکان به مـسائل مـعنوی را ایجاد میکند(سادات، 1373).
امکانات رفاهی مساجد و نمازخانهها مـثل تـهویه مـطبوع در گـرما و سـرما، آب گرم و سرد سـالم و تـمیز و بهداشتی بر احساسات افراد نسبت به نماز تأثیر مثبت میگذارد (سپهوند، 1381).
خوشایند نمودن مراسم مذهبی و نماز نـیز بـاعث عـلاقه به نماز میشود(زمانیبخش، 1383)؛به همین دلیل چـقدر زیـباست وقـتی یـک روحـانی، در جـیبشتعدادی شکلات داشته باشد و هربچهای که به مسجد میآید دستی به سرش کشیده، پیشانی او را ببوسدد و یک شکلات دهنش بگذارد(قائمی، 1377).
بر مبنای احادیث و سخنان ذکر شده هرگاه عطر، گلاب، سجادهء زیبا، بیسکویت، بوسه، صورت زیـبا، نمایش، قصه، تهویه مطبوع و مسواک زدن، تمیزی و نظم، نیکی به دیگران و کلا تجارب خوشایند با نماز همراه شود، بر اساس اصل مجاورت، نماز (محرک شرطی)محرک دیگر(پاکی، نظم، عطر، زیبایی)را تداعی میکند، مجاورت نام و واژههایی مانند نماز و عمل نماز خواندن با زیباییها و خوشایندها بـاعث شـده کودکان نسبت به نام و عمل نماز خواندن شرطی شده و احساسات و نگرش مثبت نسبت به عمل نماز خواندن پیدا کند.
همچنین ناراحت کردن کودکان به هنگام نماز، ایجاد صداهای ترسناک قبل از نـماز، انـجام مشاجرات و نزاعهای خانوادگی در حین اقامه نماز، مجبور کردن والدین و استفاده از تنبیه بدنی و استفاده از کلمات تند که بار عاطفی دارد، استفاده از خشونت و تهدید، امر کردن کودکان بـه نـماز موقع کسالت و خوابآلودگی، انجام رفتارهای نـاشایست در مـوقع اقامهء نماز مانند آروغ زدن، بینی گرفتن، بازی با محاسن و ریش و جوارح، فشار ادرار و مدفوع در حالت نماز، انجام نماز با لباس مندرس و. . . باعث تداعی رفتارهای ناشایست با نماز و در نتیجه شـکلگیری نـگرش منفی در مورد نماز مـیشود، احادیث و سـخنان زیر نشاندهندهء تأثیر منفی این عوامل در هنگام نماز خواندن است که بر اساس شرطیسازی کلاسیک میتواند باعث یادگیری نگرش و احساس منفی در مورد نماز شود.
امام علی(ع)میفرمایند:«هیچوقت هنگام نماز با حالت کـسالت، خستگی و در حـال چرت زدن به نماز نایستید»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 263).
امام رضا(ع)میفرمایند:«چون خواستی به نماز بایستی، با حالت کسالت، خوابآلودگی، شتاب، لهو و بازی به نماز نایست؛بلکه با آرامش و وقار نماز را به جای آور»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 213).
امام رضا(ع)در مورد آداب نماز مـیفرمایند:«هنگامی کـه برای انـجام نماز اراده نمودی؛با بیرغبتی، کسالت، خوابآلودگی و عجله مشغول نماز نشو بلکه با حالت آرامش مشغول نماز شو، در حال بـازی کردن با ریش و لباس نماز نخوان، خمیازه مکش، آروغ نزن، دست و پا دراز مکن، و در حالت فـشار ادرار و مـدفوع بـه نماز نایست»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 164-166).
امام باقر(ع)میفرمایند:«در حالت کسالت و خوابآلودگی و سنگینی به نماز نایست»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 241).
امام صادق(ع)میفرمایند:«کسی که در حال خودداری از بـول و بـاد معده نماز بخواند نمازش کامل نیست»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 245).
روایت است:«هرکس به پدر و مادر خود نـگاه تـند و خـشمآلود کند، اگرچه به وی ستم کرده باشند، خداوند نمازش را نمیپذیرد»(سادات، 1372، ص 116).
پیامبر میفرمایند:«اگر زن و شوهری همسر خود را بیازارد، خداوند نـماز او را قبول نمیکند و هیچ عمل خیر او پذیرفته نمیشود تا اینکه او را از خود خشنود سازد» (سـادات، 1372، ص 117).
آموزش و نکوهش کودکان در امـر عـبادت بهویژه نماز، و سختگیری بر آنها و مقایسهء آنها با دیگران و به رخ کشیدن نماز دیگران، باعث نمازگریزی و شکلگیری احساس ناخوشایند در مورد نماز و احساس یک تکلیف شاق و سخت در مورد نماز میگردد(جمشیدی، 1377).
صحبت در مورد مجازات اعمال در جـهان، آخرت و خشم خدا نگرش منفی در مورد نماز ایجاد میکند(سادات، 1373).
در روایات اسلامی آمده که به موسی(ع)وحی شد که«عشق و علاقه مرا در دلهای بندگان من وارد کن، پرسید چگونه؟فرمود:با یادآوری نعمتهای من»، برشمردن نعمتهای الهی و سخن گفتن از نـیکی، بخشش و احـسان به کودکان مناسبترین روش برای آشنا ساختن دلها به پروردگار است(سادات، 1373).
در روایات اسلامی پیامبر(ص)آنقدر به احساسات کودکان اهمیت میدادند که مواظب بودند حتی در موقع بازی آنها ناراحت نشوند. روزی پیامبر(ص)در حال اقـامهء نـماز و سجده بودند، نوهء خردسال ایشان(امام حسین)به پشت آن حضرت مینشینند تا از پیامبر سواری بگیرند، به همین دلیل سجدهء حضرت طولانی میشود، وقتی صحابه از حضرت علت طولانی شدن سجده را میپرسند، پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:فرزندم مرا سواری خـود قـرار داده بود، ناپسند شمردم قبل از آنکه نیازش رفع شود او را با عجله پایین آورم(بیآزار شیرازی، 1373، ص 26).
روانشناسان معتقدند عدم ارضای نیاز باعث احساس ناکامی و ناکامی باعث پرخاشگری و احساسات منفی میشود. پیامبر اکرم(ص)با ارضای نـیاز کـودک مانع ایجاد نـاکامی و شکلگیری نگرش منفی در مورد نـماز و نـمازگزار مـیشوند، پیامبر با مهربانی به امام حسین(ع)اجازه میدهند پس از سواری گرفتن پیاده شوند زیرا ایشان میدانند انجام حرکات خشن، آمرانه و تند، نگرش کودکان به نماز را تـغییر مـیدهد. به هـمین دلیل زمانی که کودکان مشغول نماز، نقاشی، دیدن برنامهء دلخـواه تـلویزیون و انجام تفریح هستند نباید با اجبار و اصرار او را دعوت به نماز نمود، زیرا سبب شکلگیری احساس ناکامی و نگرش منفی او، نسبت بـه نـماز میشود.
گـاهی دیده میشود در مراسم عزاداری و نیز در مساجد صدای بلندگو را بسیار بـلند میکنند که موجب آزار و اذیت دیگران میشود؛اینگونه رفتارها باعث خدشهدار شدن نگرش و دیدگاه جامعه نسبت به مراسم عزاداری و اصـل مـعارف اسـلامی است.
به همین دلیل حضرت لقمان به فرزندش توصیه میکند که از فـریاد نـاهنجار بپرهیزد زیرا تداعیگر صدای حمار است(بیآزار شیرازی، 1373).
به همین دلیل پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:«قرآن را با صوت خوش زینت دهـید». و در فـقه اسـلامی ما آمده است که از نخستین مستحبات، قرائت حمد و سوره با صوت زیباست(بیآزار شیرازی، 1373).
نظریه شـرطیسازی عـاملی(رفتار کـنشگر)و برپا داشتن نماز
این نظریه توسط ثرندایک مطرح شد و توسط اسکینر تکمیل گردید. بر اساس ایـن دیـدگاه یـادگیری در اثر پیوند محرک و پاسخ که در اثر آن پیامد، پاسخ ایجاد میشود به وجود میآید؛به عبارتی دیـگر، اگر پیـامد رفتاری برای جاندار مطلوب باشد رابطهء محرک و پاسخ نیرومند میشود. بر اساس این رویـکرد رفـتار از طـرف جاندار بر محیط عمل میکند، هررفتاری پیامدی دارد. اگر پیامد رفتار برای فرد خوشایند باشد(فرد تـقویت دریـافت کند)رفتار ادامه مییابد و اگر پیامد ناخوشایند باشد(فرد تقویت دریافت نکند)رفتار خاموش میشود، یعنی تـکرار نـمیگردد. تداوم رفـتار نشاندهندهء این است که رفتار یاد گرفته(شرطی شده)است. بر اساس نظر اسکینر جاندار فعالانه رفتاری را بـروز مـیدهد، پیامد رفتار نشاندهندهء آن است که رفتار آموخته شده است یا نه(سیف، 1379).
ادامه یافتن و تکرار شـدن رفـتار نـشاندهندهء این است که رفتار، آموخته شده یا در حال آموخته شدن است؛به عبارتی دیگر پیامد رفتار خـوشایند بـوده کـه رفتار تکرار شده است.
پیامد رفتار میتواند رویدادهای مطلوب مانند:غذا، پول، تشویق والدین، بوسه، شکلات، نگاه مـحبتآمیز، آفرین گـفتن و یا رویدادهای نامطلوب که جاندار از آن بیزار است مانند: خطر قریب الوقوع، شوک الکتریکی، تنبیه بدنی یا هردو حـالت(مطلوب و نـامطلوب)باشد، رفتار در اثر پیامدش نیرومند میشود. اسکینر هردو حالت را«تقویت»نام نهاد. حالت اول را«تقویت مثبت»و حـالت دوم را«تـقویت منفی»نامید(سیف، 1379).
پس به طور خلاصه میتوان گفت در این شـرطیسازی، جاندار رفـتاری انـجام میدهد، اگر پیامد رفتار برای فرد خوشایند بـود یـعنی به دنبالش فرد تقویت دریافت کرد، رفتار تکرار میشود و تکرار رفتار یعنی یـادگیری رفـتار(یا شرطی شدن به یک محرک).
مـثلا اگـر کودک نـماز بـخواند و بـه دنبالش تقویت دریافت کند، عمل نماز خـواندن کـودک استمرار مییابد(زمانیبخش، 1383)، استمرار عمل نماز خواندن کودک یعنی یادگیری نماز خواندن.
استفاده از شرطیسازی کـنشگر(عاملی)، جهت نـماز در یک کودک:به طور مثال، منصوره کـودک 6 سالهای است، توجهای به نـماز والدیـن و اعضای خانواده نشان نمیدهد. والدین تـصمیم مـیگیرند برای آموزش و ایجاد رفتار برپاداشتن نماز و ایجاد نگرش مثبت در او با استفاده از تکنیک شـرطی عـاملی هرگونه توجه منصوره به مـسئله نـماز را مـورد تشویق و تقویت قـرار دهـند؛به همین منظور در اولین بـار کـه منصوره به نماز خواندن پدر(حتی به طور خیلی کوتاه)توجه میکند مادر سریعا او را تشویق مـیکند و مـیگوید آفرین و او را میبوسد و میگوید آفرین که بـه نـماز بابا نـگاهی مـیکنی، کـار خوبی میکنی، هر توجه منصوره بـه نماز مانند توجه به برادری که مشغول نماز خواندن است، توجه به سجاده، برداشتن مهر و سجاده، رو بـه قـبله نماز خواندن، بوسیدن مهر، بلافاصله مورد تـقویت(بوسیدن، آفرین گـفتن و شـکلات گـرفتن)قرار مـیگیرد. پس از چند هفته کـه والدیـن رفتار منصوره در توجه به نماز تقویت میکنند، مشاهده میکنند که منصوره نسبت به نماز و مسائل آن حـساس شـده و بـه آن توجه میکند و علاقهمند است نماز را یـاد بگیرد.
آیات و روایات بیانکنندهء نقش تقویت و پاداش بر اساس دیدگاه رفتارگرایی عاملی در ایجاد، نگهداری و نیرومندسازی رفتار برپاداشتن نماز است.
خداوند در قرآن میفرماید:«اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیـرایی آنـان خواهد بود»[4] و نیز میفرماید:«ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید و سجود به جای آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید!»[5].
و همچنین خداوند در قرآن میفرماید:«و آنها کـه بـه کتاب خدا تمسک جویند و نماز را برپا دارند(پاداش بزرگی خواهند داشت)زیرا ما پاداشت مصلحان را ضایع نخواهیم کرد!»[6] و نیز میفرماید:«ولی راسخان در علم از آنها و مؤمنان بـه تـمام آنچه به تو نازل شـده و آنـچه پیش از تو نازل گردیده ایمان آوردهاند، (همچنین)نمازگزاران و زکاتدهندگان و ایمانآورندگان به خدا و روز قیامت، بهزودی به همهء آنان پاداش عظیمی خواهیم داد»[7] و یا«مؤمنان رستگار شوند، آنها که نـمازشان خـشوع دارند[8]
همهء آیات الهـی در مـورد بهشت، دوزخ و وعدههای الهی به نوعی جهت تشویق و تنبیه بندگان، جهت تغییر رفتار است(دیلمی و آذربایجانی، 1381).
در آیات ذکر شده باغهای بهشت(سورهء کهف)، رستگاری(سورهء حج)، پاداش بزرگ(سوره اعراف)، پاداش عظیم(سوره نساء)حکم تقویتکننده برای رفتارها و اعمال(ایمان آوردن و کار شایسته کردن، رکوع و سـجود و عـبادت کردن، کار نیک کردن، تمسک به قرآن و برپا کردن نماز، خشوع در نماز)تلقی شده است.
پیامبر اکرم(ص)فرمود:«سه کار است که اگر امت من پاداش عظیم آن را درک میکردند، برای بدست آوردن آن، ازدحام و قرعهکشی مینمودند:1. اذان گفتن؛2. تسریع در رفتن برای نماز جـمعه؛3. در صـف اول نماز جـمعه و جماعت قرار گرفتن» (عزیزی، 1379، ج 1، ص 363).
امام علی(ع)خطاب به مالک اشتر در نامه 53 میفرمایند: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشد، زیرا نـیکوکاران در نیکوکاری بیرغبت و بدکاران در بدکاری تشویق میگردند، پس هرکدام از آنان را بر اساس کـردارشان پاداش ده» (دشتی، 1383، ص 407).
امـام هادی(ع)میفرمایند:«حضرت موسی(ع)به خدا عرض کرد:خدایا! پاداش کسی که نمازها را به وقت خود انجام دهد چیست؟ خداوند به او وحی فـرمود درخـواست و حاجتش را به او عطا میکنم و بهشتم را برای او روا میدارم»(محمدی اشتهاردی، 1375، ص 66).
امام صادق(ع)میفرمایند:«نماز میزان و ترازوست، هرکس آن را کـامل انـجام دهـد پاداش کامل دریافت میکند»(محمدی اشتهاردی، 1375، ص 124).
ملا محسن فیض کاشانی(ره)در شرح این گفته میگوید:«منظور این است کـه نماز ملاک و الگو برای تقرب بنده به خداست و موجب استحقاق پاداش در پیشگاه خـدا میشود، کسی که شروط و آداب آن را بـه طـور کامل فراگیرد و انجام دهد و آنچه شایستهء نماز است رعایت کند، به تمام پاداش و آثار آن میرسد و اگر در این مسیر کوتاهی کند به همان اندازه دستش از آثار و پاداش نماز کوتاه میگردد»(محمدی اشتهاردی، 1375، ص 124).
امام صادق(ع)میفرمایند: «نماز در اول وقت و در اولیـن فرصتت کاری مستحب و پاداش افزاست» (راشدی، 1378، ص 123).
حضرت علی(ع)میفرمایند:«اگر برای مؤذن از بیت المال مزدی بدهند اشکالی ندارد»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 356).
امام حسین(ع)میفرمایند:«کسی که آیهای از قرآن را ایستاده در نماز خود بخواند، به ازای هرحرفی صد حسنه برای او نوشته میشود»(محمدی اشتهاردی، 1375، ص 173).
پیامبر(ص)میفرمایند:«نماز کـلید بـهشت است»(عزیزی، 1379، ج 1، ص 39).
پاداش عظیم، عطا کردن حاجت، بهشت، تقرب به خدا و مزد حسنه نمونهء تقویتکنندههایی هستند که در روایات ائمه درازای رفتارهایی مثل نماز مطلوب، اصلاح نیکان، اذان خواندن، کامل خواندن نماز، به دقت نماز خواندن، انجام نماز جماعت، اطاعت خداوند داده مـیشود، هدف ایـن تقویتکنندهها ایجاد رفتارهایی مثل اطاعت خدا، برپا داشتن نماز، اذان گفتن و ... است.
حضرت آیت اللّه بروجردی علت نماز شب خواندن خود را چنین بیان میکنند:«من خواندن نماز شب را مدیون والدینم هستم، زیرا هرروز قبل از اذان صـبح اگـر از خواب برمیخاستم و جانماز را پهن میکردم، بعد از نماز یک پنج تومانی زیر جانمازم بود اما اگر بعد از نماز صبح برمیخاستم از پنج تومانی خبری نبود و همین باعث تشویق من شد تا قـبل از اذان صـبح بـرخیزم و در همان کودکی به نماز شـب روی آورم امـا حـالا که لذت معنوی آن را درک کردهام، هرگز حاضر به ترک آن نیستم»(نعیمی، 1375، ص 60).
این داستان از حضرت آیت اللّه بروجردی نشان میدهد که والدین ایشان با استفاده از تـکنیک شـرطی عـاملی پیامد نماز را با همراهی پنج تومانی برای فـرزندشان، خوشایند کـردهاند و به این طریق نماز شب خواندن در ایشان شکل گرفته، بعدها تقویتهای درونی جایگزین تقویت بیرونی(پنج تومانی)شده است.
خلاصه و نتیجهگیری
در مجموع میتوان گفت بـرپاداشتن و اقـامه نـماز یک رفتار است، این رفتار همانند سایر رفتارها تابع قوانین یـادگیری است.
تبدیل سازهها و مفاهیم دینی به مفاهیم و تعاریف رفتاری و عملیاتی باعث ایجاد قابلیت انجام پژوهش تجربی در قلمرو موضوعات دیـنی بـخصوص نـماز میشود، تبیینهای رفتارگرایی با ارائه تعاریف روشن، عینی و رفتاری از مفاهینم دینی باعث تـسهیل رونـد عملی شدن(تجربی شدن)مفاهیم دینی میشود، انجام پژوهشهای تجربی (و به عبارت بهتر شبه تجربه در علوم رفتاری)باعث تبیین، پیشبینی و کنترلت رفـتار بـرپا داشـتن نماز در نمازگزاران میشود، این مسئله زمینه را جهت برنامهریزی علمیتر مجریان مسائل فرهنگی و دیـنی و ایـجاد تـغییرات مثبت رفتاری در جهت نمازپذیری و نماز دوستی مخاطبان و نیز کاربردی شدن آموزههای دینی به وسـیلهء مـربیان و مـتولیان مسائل دینی و متولیان امر نماز ایجاد میکند.
آنچه در مورد نماز بر مبنی رویکرد رفتارگرایی تـبیین شـد، منطبق با آیات قرآن و روایات ائمه(ع)میباشد، به عبارتی دیگر، اصول و روشهای قرآن و ائمه(ع) تأییدکنندهء اصول و روش های مـطرح در رویـکرد رفتارگرایی است. البته یادآوری میشود که برجسته کردن دیدگاه رفتارگرایی به معنی نادیده گرفتن یـا کـم انگاشتن دیدگاههای شناختی و انسانگرایی در مورد نماز نیست.
فهرست منابع و مآخذ
1. قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
2. نهج البلاغه، ترجمهء دشتی، محمد(1383). تهران:شهاب الدین.
3. اتکینسون، ریتال، اتکینسون، ریچارد س؛و هیگارد، ارنست ر. (1369). زمـینه روانـشناسی، ترجمه محمد تقی براهنی و همکاران. تهران:رشد(تاریخ انتشار به زبان اصلی، 1983).
4. افروز، غلامعلی(1371). روشهای پرورش احساس مذهبی«نماز»، در کـودکان و نـوجوانان، تهران:انتشارات انـجمن اولیاء و مربیان.
5. باهنر، ناصر(1378). آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد، تهران: شرکت چاپ و نشر بین المللی سازمان تـبلیغات اسلامی.
6. بـیآزار شـیرازی، عبد الکریم(1372). رساله نوین فقهی، تهران:دفتر فرهنگ اسلامی
7. پورحسین، رضا(1377). «تقویت رفتار مذهبی نماز»، پیوند، شمارهء 231، ص 47-46.
8. جمشیدی، نرگس(1377). نقش والدین و مربیان در گـرایش دیـنی کودکان و نوجوانان، مجموعهء مقالات هشتمین اجلاس سراسری نماز(ص 84-67)، تهران:ستاد اقامه نماز.
9. دشتی، محمد(1383). امام علی(ع)و اخلاق اسلامی، قم:نشر مؤسسه تحقیقاتی امـیر المؤمنین(ع).
10. دیـلمی، احمد و آذربایجانی، مسعود(1381). اخلاق اسلامی، تهران:دفتر نشر معارف.
11. راشدی، تحسن(1380). نمازشناسی، جلد دوم، تهران:ستاد اقامه نماز.
12. زمانیبخش، معصومه(1383). «شیوههای آشناسازی و تقیّد کودکان به نـماز». تـربیت، شمارهء 10 و 11، ص 18-23.
13. سادات، محمد علی(1373). رفتار والدین با فرزندان، تهران:انتشارات انجمن اولیـاء و مربیان.
14. سپهوند، کبری(1381). «بررسی عـوامل مـؤثر بر گرایش دانشآموزان به نماز از دیدگاه مـعلمان و دانـشآموزان»، فصلنامه نیایش، شمارهء 12، ص 86-73.
15. سیف، علی اکبر(1379). تغییر رفتار و رفتاردرمانی:در نظریهها و روشها، تهران: نشر دوران.
16. سیف، علی اکبر(1379). روانشناسی پرورشی(ویرایش پنجم)، تهران:آگاه.
17. عزیزی، عباس(1379). جامع آیـات و احـادیث موضوعی نماز، جلد 1 و 2، قم:نبوغ.
18. قائمی، علی(1377). نماز در دوران کودکی:مجموعه سـخنرانیهای نـماز و تربیت (دفـتر دومـ)، ص 117-101، تـهران:ستاد اقامه نماز.
19. قرائتی، عبد العلی(1351). منطق آموختن، اصفهان:بابک.
20. قرائتی محسن و بـهشتی، جواد(1373). همراه بـا نماز، تهران:ستاد اقامه نماز.
21. کریمی، عبد العظیم(1382). نکتههای روانشناختی در تربیت دینی فرزندان(نماز و خانواده)، تهران:ستاد اقامه نماز و احـیای زکات.
22. کـریمی، عبد العظیم(1382). نکتههای روانشناختی در تربیت دینی فرزندان(نماز و مـدرسه 2)، تهران:ستاد اقامه نماز و احـیای زکات.
23. مـحمدی اشتهاردی، محمد(1375). نماز از دیدگاه قرآن و عترت، تهران:نبوی.
24. موریس، ریچارد(1369). اصلاح رفـتار کـودکان استثنائی، ترجمه سوسن سیف. تهران:وحید(تاریخ چاپ به زبان اصلی، 1985).
25. مهرمحمدی، مجید(1379). «بررسی علل شکلگیری و گسترش انگارههای شـناختی نـماز در سنین کودکی و نوجوانی بر اسـاس رویـکرد رفـتارگرایی و شناختگرایی در روانشناسی»، مجموعه مـقالات دهـمین اجلاس سراسری نماز (ص 312-290). تـهران:ستاد اقـامه نماز.
26. میلتن برگر، ریموند(1380). شیوههای تغییر رفتار، ترجمه علی فتحی آشتیانی و هادی عظیمی. تهران:سمت.
27. نعیمی، جواد(1375). شوق پرواز، مشهد:گوهر سیاح.
28. هرگنهان، بی، آر؛والسون، ام، اچ(1378). مقدمهای بر نظریههای یـادگیری، ترجمه عـلی اکبر سیف، تهران:دوران(تاریخ انتشارات به زبان اصـلی 1993).