■ عبادتگاهی که قربانگاه شد
حجاج ایرانی چگونه و به دستور چه کسی به خاک و خون کشیده شدند
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، در روز نهم مردادماه 1366 شمسي برابر با ششم ذيحجّه سال 1407 قمري، هزاران زائر ايراني و تعدادي از زائران ديگر کشورهاي اسلامي در مکه معظّمه و خانه خدا، در حال انجام فريضه الهي برائت از مشرکين بودند که به دست ماموران دولت وهابي عربستان سعودي مورد تهاجم وحشيانه قرار گرفته و به شهادت رسيدند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحین حادثه را در بیمارستان ها ندادند و برخی از مجروحین که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالی که امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
زائران خانه خدا، مراسم برائت را همه ساله با الهام از تعاليم اسلام و قرآن برگزار مي کنند و در آن، ضمن دعوت مسلمانان به اتحاد، بيزاري خود را از دشمنان اسلام به ويژه آمريکا و رژيم صهيونيستي اعلام ميدارند. بر اثر اين يورش بيرحمانه در خانه امن الهي، چهارصد نفر از حُجّاج ايراني به شهادت رسيده و بيش از هزار نفر نيز زخمي شدند. حمله به زائران خانه خدا نشان داد که سردمداران وهابي عربستان، نه تنها لياقت خدمت به حرمين شرفين در اين کشور را ندارند، بلکه براي اثبات سرسپردگي خويش حاضرند احکام مُحکم الهي را نيز زير پا بگذارند.
برگزاري مراسم برائت از مشرکين در جريان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثير آن را دو چندان ميکند. با توجه به اين اهميت، رهبر کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري، حضرت آيت اللَّه خامنه اي، همه ساله بر انجام هر چه باشکوهتر مراسم برائت از مشرکين تاکيد داشته و دارند.
توطئه از پیش تعیین شده سعودی
به نظر می رسد ماجرای جمعه خونین موضوعی تصادفی نبوده است و از مدت ها پیش مسئولان سعودی برای اجرای آن اتخاذ تصمیم نموده بودند. برای اثبات این ادعا تنها به برخی شواهد اشاره می گردد که موارد بسیار دیگری نیز از این قبیل می توان به عنوان شاهد مثال ذکر کرد:
1ـ در روز پنجم ذیحجه (1 روز پیش از واقعه)، بیمارستانها و سازمانهای بهداری اعلام کردند که هیچ مراجعه کننده ایرانی را برای درمان در روز ششم ماه نخواهند پذیرفت.
2ـ یک ساعت قبل از شروع راهپیمایی، درهای ورودی به بنای بزرگ مخصوص حجاج اردنی و فلسطینی بسته شد و به هیچ کس اجازه داخل یا خارج شدن از آن داده نمی شد.
3ـ سطح بام بناهای واقع در جانب چپ راهپیمایی از کپسولهای خالی و سنگها و آجرها و ابزار آلات از کار افتاده که در طول برخورد به سوی حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخی از صاحبان این خانه ها ابراز داشته بودند که این وسایل چند روز قبل از جانب حکومت سعودی به بام آنها منتقل شده بود.
4ـ تغییر آرایش پلیس که برخلاف سالهای قبل در دو سوی مسیر نایستاده و صف آرایی آنها در انتهای مسیر حرکت حجاج و یا قرار گرفتن فرماندهان پلیس در پشت سر نیروها برخلاف گذشته که فرماندهان 100 متر در جلوی گردان خود می ایستاده اند.
5ـ در سالهای گذشته با توقف اتومبیلهای سواری در مسیر راهپیمایی سعی در ایجاد موانع فیزیکی برای گسستن صفوف راهپیمایان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خیابان محل برخورد نهایی منع کردند و اتومبیلها را از نزدیک شدن به مسیر مسجد ملک تا تقاطع خیابان عبدالله بن زبیر باز داشتند.
6ـ در سالهای گذشته مأموران پلیس در میان راهپیمایان حاضر می شدند تا از انتشار جزوه ها پیشگیری کنند اما در آن سال هیچیک از آنان داخل راهپیمایی نشدند و باتوم به دست صف آرایی کرده بودند.
جدای این قبیل نمونه های میدانی باید به سخنان متفاوت در ملاقات وزیرخارجه سعودی در ریاض با کاردار جمهوری اسلامی و ملاقات وزیر حج و امور اوقاف سعودی با نماینده ایران در روز چهارم ذیحجه و تفاوت لحن مذاکرات آنها اشاره کرد.
همچنین عملکرد رسانه ها که در این گونه موارد بیش از هر چیز به جذابیتهای خبر و پرداختن به ابعاد کشته ها و زخمی ها و... علاقه نشان میدهند، در این موضوع کاملاً متفاوت بود و از همان ابتدا بیش از هر چیز به تطهیر مسئولان سعودی پرداخته بودند.
برخوردهای مقدماتی
برخورد میان ایرانیان و مسئولان سعودی در سال 1366 امری بدیع نبود و در طول سالهای 1358 تا 1366 بارها ایرانیان به جرم بیان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل دستگیر، زندانی و شکنجه شدند و در پی آن، منازعاتی بین مسئولین دو کشور برخاسته بود.
حتی درباره اجتماعی بودن حج و فتاوی علمای حجاز و نظریات و فتاوی امام خمینی(ره)، بحث های گوناگونی پیش آمد که در نهایت ملک خالد بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان سعودی نامه ای به امام خمینی فرستاد، بر این مبنا که برخی روحانیون حجاز، حج را مراسم و مناسکی صرفاً فردی خواندند و توجه به مسائل اجتماعی و برپایی تظاهرات در حج را مزاحم حاجیان و حتی بدعت معرفی کردند. اجتناب از سب و لعن دشمنان را حق دانستند و آن را انحراف از دین و جسارت به مکه و کعبه مطرح کردند و حتی دولت سعودی بر این معنی تأکید داشت که از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مراسم حج جز تلبیه و دعا و نیایش روایتی وارد نشده و شعار دادن بر ضد دشمنان و فریاد زدن مغایر اهداف حج و معصیت است.
حضرت امام در 60/07/18 در پاسخ به پادشاه عربستان نوشتند که «... این جانب تمام گرفتاریها و بدبختیهای مسلمین و دولتهای کشورهای اسلامی را در اختلاف و نفاق بین آنان می دانم. چرا باید دولتهای اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیره های زیر زمینی، خصوصاً موجهای نفت که رگ حیات ابر قدرتهاست و برخورداری از تعلیمات حیات بخش قرآن کریم و دستورات عبادی، سیاسی پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - که مسلمانان را به اعتصام به "حبل الله" دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر می فرماید و با داشتن ملاذ و ملجأیی چون حرمین شریفین، که در عهد رسول الله - صلوات الله علیه - مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدت ها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته می شده است، اکنون به واسطه کج فهمی ها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرت ها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهم امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجد الحرام و در جایی که به حکم خدا و به نص قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر کنند و به زندان بفرستند.
جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است... اگر دولت حجاز از این فریضه عبادی - سیاسی، که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل میشود، استفاده سیاسی اسلامی مینمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهای آواکس آن و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل می شد.
می دانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آنها استفاده نماید. چنانکه دیدیم آواکسهای امریکایی برای تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشی سرتاسر دروغ داد مبنی بر بمباران مراکز نفتی کویت توسط ایران... اخیراً به این نکته تأکید می کنم که از مکتوب شما ظاهر می شود که گزارش های دروغ و انحرافی به شما داده می شود. چنانکه نوشته اید شعارهای زائران ایرانی موجب نارضایتی و تنفر زائران بیت الله شده است.
بهتر بود شما اشخاص امینی را مأمور گزارشها نمایید تا معلوم شود شعار ضد اسرائیل و امریکا موجب تنفر و نارضایتی زائران نشده، بلکه برخورد مأموران دولت سعودی و ضرب و هتک و به حبس کشیدن مهمانان خدای متعال، به جرم شعار علیه اسرائیل و امریکا، موجب تنفر و نارضایتی مسلمانان جهان و بخصوص زائران بیت الله الحرام و حرم معظم رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - شده است. از خداوند متعال خواستارم که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار و عظمت اسلام را روز افزون فرماید؛ و مسلمانان و خصوص دولتمردان را به آنچه صلاح اسلام و مسلمین است هدایت فرماید...»
خون در برابر توطئه
در روز نهم مردادماه 1366 شمسی برابر با ششم ذیحجه سال 1407 قمری، هزاران زائر ایرانی و تعدادی از زائران دیگر کشورهای اسلامی در مکه معظمه و خانه خدا، پس از انجام فریضه نماز عصر، به سوی محل تجمع و شروع راهپیمایی در منطقه معابده، رهسپار شدند.
برنامه راهپیمایی در ساعت 16:30 با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد. آنگاه پلاکاردهای حاوی شعارهایی در نفی سردمداران بلوک شرق و غرب و اسرائیل و دعوت مسلمین به وحدت برافراشته شد؛ آنگاه جملاتی از پیام رهبر کبیر انقلاب به کنگره حج برای حضار خوانده و ترجمه شد و سپس نماینده امام در حج شروع به سخنرانی کرد.
پس از سخنرانی، تظاهر کنندگان آرام به سوی سه راهی شعب ابوطالب به راه افتادند، مردان و زنان در صفوف جدا حرکت می کردند و جانبازان بر روی ویلچرهایشان در صفوف مقدم بودند.
در ساعت 18:40 راهپیمایی به نقطه پایانی رسید. صدای بلندگوها خاموش و مردم به شعارهای خود خاتمه دادند و پلاکاردها در هم پیچیده شد. ناگهان حملات عمال سعودی ابتدا با ریختن آب سرد و پس از آن آب ولرم و جوش بر سر زائران شروع شد.
اما پس از پایان مراسم و به دنبال حرکت مردم به سوی مسجدالحرام برای ادای فریضه مغرب، پس از طی مسافتی، در حالی که در جلوی جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان و معلولین انقلاب در حال حرکت بودند، ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شدند. لحظه ای بعد نیروهای امنیتی و پلیس و گارد سلطنتی سعودی به سوی مردم (بهویژه زنان و معلولان و جانبازان) هجوم بردند و با "باتوم" بر سر و روی حجاج بیگناه کوبیدند.
اینان از یک طرف و مزدوران دیگر نیز از بالای پلهها و ساختمان ها، سنگ و آجر و شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند. پس از آن شلیک گازهای سمی و خفه کننده شروع شد و بهدنبال آن رگبار گلولهها به قصد کشتن و نه متفرق کردن راهپیمایان برائت از مشرکین سرازیر شد و پیکرهای پاک انسانهایی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از امریکا و اسرائیل و ایادی ناپاکشان بود، درخاک و خون غلتیدند. زنان بیگناه که چادر از سرشان افتاده بود و در زیردست وپا له می شدند و با گازهای خفه کننده و رگبار گلوله ها به شهادت میرسیدند.
آل سعود حتی به آمبولانسهای حامل مجروحین نیز یورش می بردند و مانع جمع آوری مجروحین می شدند. در نتیجه این حمله و هجوم، بیش از 500 تن از حجاج بی دفاع و هراسان ایرانی و غیرایرانی کشته و حدود 700 تن زخمی شدند.
بیانات رهبر کبیر انقلاب اسلامی
این سخنان دردناک رهبر کبیر انقلاب رضوان الله تعالی علیه است که در این حزن و اندوه سنگین و بزرگ، آرامش خویش را از دست داده است:
«بار الها، تو خود شاهدی که در این سال ما جانبازان و مهاجران و مجاهدانی داشتیم که بهسوی تو و بهسوی خانه امن تو که از صدر خلقت تاکنون مأمن هر موجودی بوده است، هجرت کردند و در پیش چشمان حیرت زده مسلمانان کشورهای جهان بهدست پلید امریکا که از آستین آل سعود بدر آمده است، به خاک و خون کشیده شدند و در آستانه عاشورای ولی الله الاعظم (سلام الله علیه) عاشورایی دیگر، با ابعاد مختلف در جوار تو و خانه امن تو، در جمعه خونین پدید آوردند که ای کاش نبودم تا آن را ببینم و یا بشنوم، نه برای شهادت عزیزانی مجاهد و مهاجر که شهادت امری است که آرزوی عزیزان ماست وشهدی است آشنا برای زنان و مردان و کودکان ما که در یورشهای مغولانه صدام عفلقی شدیدتر و فجیع تر آن را چشیده اند و دیده ایم، بلکه برای مصیبتی است که نه تنها برای پیغمبر اسلام (صلوات الله علیه) که برای تمامی انبیا و مرسلین، از آدم تا خاتم پیش آمد. به فرمان کاخ سیاه بهدست ناپاک آل سعود این شقیترین جانیان عصر، بالاترین مقام مقدس الهی شکسته شد.»