نماز دیدار خدا

■ نماز دیدار خدا

نماز دیدار خدا

نماز شکوهمندترین نیایشها، بزرگْ عبادت خدا و فلسفه بودن انسان‌ و نیز زمزمه موجودی‌ ناچیز‌ و ناتوان در برابر قدرت مطلق است

هنگامه‌ای که انسان در مسیر دریـافت های روحانی قرار گرفته و تقاضای قدم نهادن‌ به درجات عالیه انسانی را از مبدأ آفرینش می‌ نماید.

پیوند مداوم خلق بـا خالقی‌ که معجزه‌ی هستی را‌ پدید آورده‌ است، عامل دریافت تکامل و تعالی و برتر اندیشی و جهان‌ بینی از خدای اندیشه آفرین و رمز عـزت خـواهی و عظمت طلبی از پروردگار عزیز و عظیم و تقویت پیکرهء شخصیت الهی انسان‌ و پروریدن ضمیر پاک برای پذیرش فضیلت‌ها و سرنشین روح در عبورش از فراخنای ماده و طبیعت تا فراسوی جهان و کلید درهای ابدیت، و رمز فرزانگی که در پرتوش تمام مواریث انـسانی پدیدار‌ گشته‌ بدان‌ سان که در عین فردی بودنش همهء وارستگی‌ها را در بردارد و گرامی‌ پیشوای اسلام آنرا ملت و آئین نامیده‌ [i] و گزارنده و بپای دارنده‌اش‌ نیز در روایات اسلامی جماعت خوانده شده است.[ii]

و در‌ سفارش بر پیروان خود فرمود:

به نمازی سفارش می‌کنم کـه سـتون دین است و مایهء برقراری و استواری بنام اسلام، بنابراین‌چنین عبادتی را در بوته فراموشی‌ نسپارید.[iii]

پیامبر بزرگ صلی اللّه علیه و آله فرمود: بی‌نماز‌ ویرانگر‌ خیمه‌ی اسلام و در هم کوبنده زیر بنای فکری و عقیدتی خود می‌باشد.[iv]

آری نماز است که انسان را از فرشته برتر و بسی ارزنـده‌تر و ارجـمندش می‌سازد و او را به آزادگی و تعالی‌ می‌کشاند‌ تا همه‌ی عالم‌  و محتوایش را نادیده گرفته‌ و بی مقدارش‌ بداند، و تنها خدا را، جهان‌ آفرین را به همراه عظمت و بزرگی بنگرد‌ و در سایهء جاذبه الهیتش‌ سراپا غرق در مـحبت و شـناخت او و شـیفته جمال و جلالش باشد و در‌ یافت‌ جـهان‌ بـینی وسـیع و گسترده‌ای که نه تنها این جهان بلکه ورای‌ ماده‌ را‌ نیز شاهد و گواه گردد.[v]

در حقیقت نماز بودنش همان پشت پا زدن به همهء قدرتها و علاقه‌ها و‌ له‌ کـردن‌ هـمه تـمایلات حیوانی و خلاصه بدست فراموشی سپردن‌ همه مظاهر طبیعت جـز «اللّه» و حـالتی‌ را‌ که‌ بپای دارنده‌اش بخود می‌ گیرد سرمست عشق الهی است تا عظمت و آگاهی بدست آورد‌ و آنچه‌ در‌ دل دارد در بساط معنوی نماز گسترده و عـرضه بـازار مـعنویتها بنماید و از عمق‌ جانش‌ خدا را خوانده:که یاد خدا بزرگتر و برتر از اندیشه خـلق است‌ [vi] تا پروندهء وجدان‌ خویش‌ را‌ بررسی کند و بدنبال بپا خاستن و بر زمین نشستن و سر بر خاک ذلت‌ در‌ برابر خـدای‌ صمد سـائیدن وجـدانش بیدار گشته و بدین وسیله زنگارهای نخوت و غرور و تکبر‌ و خودپرستی را که مـایه‌ی رسـوائی اوست از صفحه دل‌ می‌زداید و همه‌جای آنرا سنگر اخلاص و صفا‌ می گرداند که نماز صفای‌ دل و جلای باطن است.[vii]

از آنجائی که بشر‌ وابسته‌ به جهان دیگر است و به همراه قـافله ‌ای که‌ هدف و مـقصودش بـرتر از ماده و ماهیت است راه می‌پیماید، مجذوب‌ جلال‌ و جمال خدا گشته و عاشق ملاقات پروردگار و رجعتی بسوی‌ کمال دارد [viii] و این‌ حـقیقت‌ عـالی را که حصارهای مادیت را درهم‌ کوبیده‌ است‌ جلال‌ الدین رومی اینگونه ترسیم می‌نماید:

هرکسی کو‌ دور‌ مـاند از اصـل خـویش‌             باز جوید روزگار وصل خویش

آری از مبدأ کمال آغاز حرکت‌ نموده‌ و باز به اصل و مقصود خویش‌ رجعت مـی کند‌ البـته‌ نه‌ هر اصلی بلکه اصلی که نهایت‌ ندارد‌ و مرزش در بی نهایت‌ها است.

برای پیمودن این راه و رسـیدن مـقصود اصـلی خود‌ وسیله‌ای‌ غیر مادی را نیازمند است زیرا انسان‌ موجودی ست مزدوج و دوگونه‌ که‌ تمام‌ رخ او را تشکیل میدهد‌ گونه‌ای‌ مـادی و گـونه‌ای روحانی که‌ برای کامل نمودن این قسمت از رخش،راهوار معنوی میخواهد‌ و آن‌ در اسلام نـماز مـی‌باشد و او‌ را‌ در جـهتهای تعالی‌ و تکامل براه‌ انداخته و برای‌ ملاقات‌ معبود خویش آماده‌اش می‌سازد که نماز دیدار خدا و سکوی پرواز روح مـؤمن اسـت بـه‌ سوی‌ کانون غیر مادی جهان.[ix]

 

جوش و خروش نماز

انسان در رستاخیز‌ نماز، مرغ‌ روحش‌ را‌ از‌ قید و بند تن می‌ رهاند‌ تا‌ از مـیان خـارستان های شهوات و سنگلاخهای هوی  و هوس و کورانهای آتشبار تمایلات نفسانی نجات یافته و بسوی‌ عـرش‌ خـدا رهسپار‌ گردد، و با قدرت نماز ضمیر خود را‌ در‌ مـسیر‌ فـطرت‌ اسـتوارش‌ برای‌ دریافت‌ تکامل بکار می‌اندازد تا در پرتو یـاد خـدا نفسی مطمئن‌ و آرام بدست آورده و از اضطراب و وحشتی را که زندگی مادر برا او فراهم آورده است آسوده‌ گشته و در حـل مـشکلات روحی و اجتماعی خود که بـوسیله صـعود بر آسـمان و دسـت یـازیدن بر کرات آن‌ و سیر در ژرفای دریـاها و اسـتعمال داروهای مسکن گوناگون امکان‌ پذیر نیست‌ از‌ نیایش نماز استمداد می‌طلبد [x] و سکونت و آرامش‌ درون بـدست آورده ‌ [xi]و نیروی خلاقه اندیشه و تفکر خود را در مـعرض دریافتهای معنوی قرار دهـد و خـویشتن را از گرداب جمود به‌ ساحل تعالی‌ و تـکامل بـرساند و از وادی حیرت و ضلالت نجات یافته‌ تشاهراه حقیقت هدایت گردد و از غوطه‌ور شدن در عفونت‌گاههای‌ گناه و آلودگی که بـدست‌ غـارت‌گران‌ اندیشه فراهم میشود رهائی یـافته‌ وارد صـحنه‌ عـظیم و درخشان عفت و پاکـدامنی و تـفکر گشته پرده‌های عفلت‌ را کـنار زده تـا جهان‌بینی و سیعی را بدست آورد.[xii]

بپای دارنـده‌ی نماز نه تنها گزارنده‌اش که ایـن یـکی گرفتار عـذاب‌ دردناک ویـل خـواهد بود[xiii] چون که در صحنه عبادت تـنها‌ به‌ پیکرهء نماز قناعت ورزیده و بروح نماز که او را از پلیدی و گناه نجات می داد توجهی نداشته است که فـلسفه نـماز همان باز داشتن انسان از آلودگی‌ و سـوق انـسان بـوادی مـعنویت‌ و پیـوسته بیاد‌ خدا بـودن است.[xiv]

گزارنده‌ایی کـه بر هدف نماز؛ همان روی‌گردانی از آلودگی‌ نفس و غفلت از منشأ رحمت و خیر‌ بودن آن است جامه عمل نپوشاند و تنها بـخواندن آن اکـتفا کـند‌ و از‌ روح آن سرتافته و در نقص نماز بکوشد استحقاق انواع گرفتاری‌ها و دردهـا را خـواهد داشـت و تـازیانه‌ های ‌‌عـذاب«ویل»بر‌ سـراپای وجودش وارد می شوند تا به هلاکتش‌ برسانند.

لکن بپای دارنده:همان کسی که برای انجام همه‌ شرایط‌ نماز و‌ آثار آن بپا می‌خیزد و نماز را بدان‌سان که در اسلام آمده بجای می‌ آورد و این عبادت سازنده را مکتب تـلقی می‌کند و قبل از ورود به‌ کلاس نماز‌ مقدمات آنرا فراهم میآورد.

در طهارت‌ نفس خویش می‌کوشد تا به همراه پاکی ظاهرش در حالیکه از نعمت عظمای حیا و عفت و پاکدامنی برخوردار است و نیز جهت و هدف خود را که کهن‌ترین مـعبر مـکتب‌داران توحید و یکتا پرستی است شناخته و با پوشش و مسکن که در فراهم نمودنش‌ دست تعدی و غارت بحقوق مردم نیازیده است وارد مکتب‌ نماز‌ می‌شود و به محتوای آن‌که بزرگ داشـتن مـعبود و تنها پرستیدن او و بپا خاستن‌ و بخاک افتادن در برابرش و سرانجام آن تسلیم شدن است عمل می‌ نماید و بدنبالش در صحنه زندگی‌ برای‌ پرکردن شکافهای طبقاتی و سیری گرسنگان و اصـلاح مـردن در راه رشد و تعالی و جلوگیری از مفسدتها و تـباهیها کـه جامعه را بسقوط می‌کشاند به راه می افتد [xv]تا عمود خیمه اسلام و مایه‌ استواری‌ دین خود را پیوسته قائم نگاه دارد و بدین وسیله بر سایر عبادتهای خویش ارزش بدهد و ارجمندی که‌ نماز در اسـلام چـهره تابناک آئین است.[xvi]

انسانی که بـرای بـپا داشتن این‌ فریضه‌ ارجدارش‌ قیام می‌کند می‌کوشد تا نمازش از‌ سر‌ چشمه‌ اخلاص و پاکی درونش تراوش کرده‌ و همه‌جای وجودش را سیراب سازد هرگز در برابر هیچ عاملی اظهار تشنگی نخواهد کرد.و در حالی که‌ خود‌ خوشنود‌ از زنـدگی خـدا و دیگران نیز از او در‌ رضامندی‌ هستند در جمعیت بندگان شایسته و روشندل باشکوه و عظمت بسوی بهشت جاوید روانه می گردد بلکه‌ بالاتر که خود بهشتی گشته‌ و با‌ سینه‌ای فراخ و گسترده و اندیشه‌ای‌ استوار و بصیرتی کامل هدفهای‌ آفرینش و قـوانین کـلی خلقت را در می‌یابد و در برابر خدا شنوا گشته و دعوت او را می‌پذیرد‌ تا‌ سرانجام‌ نفسی‌ مطمئن در یـافته و نـدار مـواج و پر دامنه‌ای می‌شنود که:

ای نفس آرام‌ یاد‌ خدا‌ ترا مطمئن و با وقارت ساخت،و اکنون‌ دارای اندیشه‌ای شکوفان گشته و تیرگیها و ظـلمات‌ ‌ ‌از‌ درونـت‌ زدوده‌ شده است و بر اثر عظمت روح و خشنودی و ارتقاءات و استواری‌ نمازها شاستگی‌ حرکت‌ به تعالی را دریـافته‌ای و روح مـزاجت در ورای پدیـده‌های طبیعت که در عین‌ حال‌ ناپایدارند‌ بر فراز معنویتها اوج‌ گرفته و اندیشه و تفکر سیالت پدید آورندهء جـهان را نیرومند‌ و جاودانه‌ یافته است و از طوفانهای شهوات و امواج خروشان هوسهای بنیان‌ کن که حصار‌ وجودت‌ را‌ مـحاصره کرده بودند آزاد گشته‌ای و بـهر چه مـینگری وجههء خدا را در آن می‌یابی و از‌ هر نوع عبودیت و بندگی‌ که شخصیت ترا وارونه میساخت دست کشیده و پیوسته‌ بیاد‌ من زمزمه‌ می‌کردی و طالب و جویای دیدار من بودی بشتاب بسوی رضوان تا بر درخشندگی و شکوهت‌ بیفزائی‌ که در فـراق آنچه میسوختی و بیاد آنچه زمزمه میکردی و برای دیدار‌ آنکه‌ میکوشیدی نایل آئی که: نماز دیدار من و سخن گفتن با من است.[xvii]

آری نماز دیدار خدا است.

 

[i] . و اقام الصلوة‌ فانها‌ الملة.

[ii] . عن المعصوم علیه السلام: ان المؤمن وحده جماعة ص 13 شرح‌ منظومه حکمت.

[iii] . عن علی علیه السلام:اوصیکم بالصلوة التی هی عمود الدین و و قوام الاسلام‌ فـلا‌ تـغفلوها.بحار:ج‌ 82 ص 232

[iv] . قال رسول اللّه صلی اللّه علیه‌ و آله و سلم: الصلوة عمود الدین‌ فمن ترک صلوته متعمدا فقد هدم دینه بحار ج 82 ص 201

[v] . عظم الخالق فی انفسهم فـصغر مـا دونـه فی اعینهم‌ فهم‌ و الجنة کمن‌ قدرآها فهم فیها منعمون و هم و النار کمن قـدرآها فـهم فـیها معذبون.نهج البلاغه‌ ص‌ 303‌ خطبه‌ پرهیزکاران

[vi] . و لذکر اللّه اکبر( عنکبوت: 45)

[vii] . عن الباقر علیه‌ السلام:الصلوة‌ بیت الاخلاص‌ و تنزیه‌ و عـن الکـبر. بحار ج 82 ص 209

[viii] . انا للّه و انا الیه راجعون( بقره: 157)

[ix] . قال رسول اللّه صلی اللّه علیه‌ و آله: الصلوة معراج المؤمن.

[x] . و استعینوا بالصبر و الصلوة(بقره: 45)

[xi] . الا بذکر اللّه‌ تطمئن‌ القلوب(رعد:28)

[xii] . و اقم الصلوة ان الصلوة تنهی عن الفـحشاء و المنکر- (عنکبوت: 45)

[xiii] . ویل‌ للمصلین.الذین هم عن صلاتهم ساهون (ماعون:5و6)

[xiv] . و لذکر اللّه اکبر (عنکبوت:45)

[xv] . الذیـن ان مکناهم فی الارض اقامو الصلوة و اتوا الذکوة و امروا بالمعروف‌ و نهوا عن المنکر و للّه عاقبة الامور( حج:41)

[xvi] . عن المعصوم علیه السلام: لکل‌ شی‌ء‌ وجه و وجـه دینکم الصلوة.

[xvii] . یا‌ ایتها النفس المطمئنة*ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی*وادخلی جنتی.(فجر:27-30)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2036 کلمه
مولف : خلجی،محمد تقی
ناشر : مجله پیام اسلام ( آبان 1358 - شماره 5 (نور مگز
1395/6/9 ساعت 13:15
کد : 1555
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
آثار اخلاقی نماز
نماز و ارتباط با خداوند
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز