■ در راه وصل دیدار
شد گاه وصل دلدار، قم ايها المزمل آمد زمان ديدار، قم ايها المزمل
وقت سفر رسيده ، يعنى سحر رسيده بيدار باش ، بيدار! قم ايها المزمل
مستانه ، گريه سر كن ، غم از دلت بدر كن هشيار باش ، هشيار! قم ايها المزمل
بزم طرب بپا كن ، ناى و چلپ بپا كن مى خوان سرود ديدار، قم ايها المزمل
در خلوت شبانه ، با دلبر يگانه نجوى بود سزاوار، قم ايها المزمل
دست دعا برآور شور و نوا برآور با سوز و آه بسيار، قم ايها المزمل
بر ماه و بر ستاره ، بارى نما نظاره اندر دل شب تار، قم ايها المزمل
اينك نه وقت خواب است ، كاين خواب تو حجاب است از نيل فيض دادار، قم ايها المزمل
اى بيخبر ز هستى ! گر از خوديت رستى يابى به كوى دل بار، قم ايها المزمل
بيرون ز ما و من باش ، آزاده چون ((حسن )) باش در راه وصل دلدار، قم ايها المزمل