ايمان افزايي نماز

■ ايمان افزايي نماز

ايمان افزايي نماز

حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی

هیئت علمی موسسه امام خمینی

تهییه مرکز تخصصی نماز

 

از مهمترين کارکردهاي نماز، ايمان‌افزايي و ترفيع درجات، ايمان[1] است. ايمان را مي‌توان داراي دو بعد دروني و بيروني دانست. حقيقت ايمان، ارتباط قلبي و مبتني بر معرفت، با خالق جهان است و اثر بيروني و ظاهري آن عمل براساس آن ارتباط است.[2] قلب، منبع معارف و عواطف و موطن اصلي ايمان است.[3] در بعد دروني و قلبي ايمان است که مؤمن به فطرت توحيدي خويش باز مي‌گردد؛ به ربوبيت الهي و عبوديت خويش اقرار مي‌کند؛ آرامش قلبي مي‌يابد؛ عبادت غيرخدا را کنار مي‌زند؛ به مقام اخلاص و توکّل دست مي‌يابد؛ امور خود را به خدا وامي‌گذارد و در برابر قضاي او راضي و تسليم محض مي‌گردد. مركز تغيير و تحول انسان قلب او است. در قلب است كه نور حق تابيده، دل به ياد خدا زنده مي‌شود.

  1. خشوع

از آثار نماز، كبر ستيزي و خاشع سازي انسان است. به همين جهت نماز مي­تواند يكي از موانع مهم قرب الهي و محبت ربوبي را زائل سازد. امام صادقj مي‌فرمايند: خداوند به حضرت موسى­بن­عمرانj وحى كرد که اى موسى! آيا مى‌دانى كه چرا تو را براى هم‌كلامى خود برگزيدم و تو ملقب به كليم اللّه شدى؟
موسىj عرض كرد: نه؛ راز اين مطلب را نمى‌دانم. خداوند فرمود، اى موسى! من بندگانم را بررسى کردم، در ميان آنان هيچ‌كس را به اندازه تو در برابر خود متواضع و فروتن نيافتم. اى موسى! هر گاه نماز مى‌گزارى، گونه­ات را روى خاك مى‌نهى و چهره­ات را بر زمين مى­گذارى.[4] به اين ترتيب، درمى­يابيم كه عالى­ترين مرحله عبادت، كوچك شدن بيشتر در برابر خداست و فرو ريختن كبر و غرور است. افزايش خشوع به افزايش رقت قلب در نماز و لذت بردن از مناجات و درك محضر ربوبي مي­انجامد. همين امر انسان را تشنه مناجات بيشتر با خدا و تقيد به نوافل در دل شب مي­سازد. از اين رو، يكي از ويژگي‌هاي بارز ياران خاصّ ائمهb، مناجات‌هاي شبانه بوده است.[5] اين رويه در علماي ربّاني نيز به چشم مي‌خورد.[6]

نماز مراحل و درجات متعدّدي دارد؛ همچون مرحله صحّت که جنبه ظاهري و ملکي نماز است و مرحله قبول که درجه باطني و ملکوتي نماز است. بر اساس تأکيدات اهل بيتb همچون سفارش امام صادقj به ابوحمزه ثُمالي، تنها نمازي به درجه قبول رسيده، داراي روح و حيات مي‌شود که صاحبش داراي قلبي مهربان و روحي زنده و بيدار باشد.[7]

  1. شيطان ستيزي

از مهمترين موانعي كه ما را از رفتار صحيح باز مي­دارد، شيطان است. براساس تصريح قرآن کريم شيطان در محضر خداوند قسم ياد کرده است که از فريفتن و گمراه کردن انسان‌ها دست بر نمي­دارد.[8] شيطان براي عملي کردن اهداف خود، از زيبا جلوه دادن تمايلات و خواسته‌هاي نفساني استفاده مي‌کند.[9]

نماز يکي از اعمالي است که مانع اهداف شيطان مي‌شود؛ زيرا، نماز سبب و حشت و فرار شيطان از نمازگزاران مي‌شود.[10] نماز سپري است در برابر تازيانه‌هاي شيطان و محافظي است در برابر وسوسه‌هاي شيطاني.[11] انسان با نماز به مخالفت شيطان مي‌خيزد و به فرموده امام عصرj نماز موجب خواري و ذلت شيطان مي‌شود.[12] شيطان به نمازگزاران و رحمت‌هاي بي‌پاياني که با لطف خداوند شامل حال نمازگزار مي‌شود، حسادت مي‌ورزد؛ رحمت‌هايي که گاهي خود نمازگزار از آن غافل است؛ در حالی که اگر نمازگزار به آن رحمت خاص الهی توجه مي‌داشت دست از نماز نمي‌کشيد و سر از سجده بر نمي‌داشت.[13] به همين جهت شيطان مي‌کوشد تا با ابزارهاي گوناگوني مانند شراب و قمار بين انسان‌ها دشمني اندازد و از اين راه آنها را از ذکر الهي باز دارد و از رحمت‌هاي بي منتهاي الهي محروم سازد.[14]

         

  1. کسب مقام‌هاي معنوي

فلسفة خلقت انس و جن، بندگي خدا[15] و از اين رهگذر رسيدن به کمال و سعادت دنيوي و اخروي است. يکي از مهمترين عبادت‌هايي که قرب الهي و سعادت انسان را سبب مي‌شود نماز است. اميرالمومنينj مقام معنوي نمازگزاران اينگونه توصيف نموده است:

" فرشتگان نمازگزاران را در ميان گرفته، و آرامش بر آنها مى‏بارند. درهاى آسمان به رويشان گشوده و مقام ارزشمندى براى آنان آماده كرده‏اند. مقامى كه خداوند با نظر رحمت به آن مى‏نگرد؛ از تلاش آنها خشنود و منزلت آنها را مى‏ستايد؛ دست به دعا برداشته، و آمرزش الهى مى‏طلبند."[16]

نماز درجات معنوي زيادي را براي انسان به ارمغان مي­آورد که در اينجا به چند مورد اشاره مي­شود

  1. مقام شفاعت

يکي از مقام‌هاي معنوي که جز افراد خاص و برگزيده الهي به آن دست نمي‌يابد، مقام شفاعت است. از جمله آثار مهم نماز اين است که انسان را به مقام شفاعت مي‌رساند. پيامبر رحمتd در مورد مقام نمازگزاران و جايگاه رفيع آنان در قيامت يادآور شده­اند:

"خداوند به سه گروه وعده داد بدون حساب وارد بهشت شوند و هر يك از اين گروه­ها (روز قيامت) مي‏توانند هشتاد هزار نفر [تعداد زيادي] را شفاعت كنند. سه گرو مزبور عبارتند از: مؤذن، امام جماعت و كسي كه وضو بگيرد، سپس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت بجا آورد".[17]

مقام شفاعت از مقامات والاي معنوي است که هرکس صلاحيت برخوردار شدنش را ندارد؛ بنا بر دلالت آيات قرآن، نمازگزاران از اين مقام برخوردارند.[18] مقام شفاعت نه تنها براي افراد عادي که براي پيامبران نيز بزرگ و با عظمت است؛ چنانچه شفاعت از شئون مقام محمود حضرت رسولd دانسته شده است[19].

نماز اکسيري است براي رفعت و بلندي انسان. انسان با نماز نه تنها خود را از عذاب الهي و کيفرهاي اخروي مي‌رهاند که ديگران را نيز مي‌تواند با شفاعت خود نجات بخشد و راه ورود به بهشت را براي شفاعت شدگان هموار سازد. اين موهبت بزرگ را نماز موجب مي‌گردد!

  1. مقام خوف

يکي از مقامات معنوي اين است که انسان به مرحله‌اي از شناخت و معنويت برسد که خدا را ناظر مطلق ديده و در همه حال از او خوف و خشيت داشته باشد. صفت خوف و خشيت نشانة کمال معنوي و از خصوصيات برجسته‌اي انبيا، اوليا و اوصيا بوده است. در سيره معصومينb مكرر بيان شده كه ايشان هنگام نماز، به شدت از خوف خداي متعال متأثر مي­شدند.

 رسول خداd هرگاه به نماز مي‏ايستاد، رنگ چهره مباركش به­سبب ترس از پروردگار دگرگون مي‏شد.[20]

حضر اميرالمومنينj نه تنها هنگام نماز که در حال وضو گرفتن مي‌لرزيد و هنگامي كه در محراب عبادت مي‏ايستاد، رعشه بر اندامش مي‏افتاد و از بيم عظمت پروردگار، اشكِ چشمانش بر محاسن شريفش جاري مي‏شد. سجده‏هاي او طولاني و سجده‏گاهش هميشه از اشك چشم مرطوب بود. او در محراب عبادت به شدت گريان بود.[21] حضرت هنگام نماز، رنگ رخسارش تغییر می­کرد و بدن مبارکش به لرزه مي­افتاد و می­فرمود: "وقت ادای امانتی است که خداوند آن را به آسمان­ها و زمین و کوه­ها عرضه نموده؛ ولی آنها از قبول آن خودداری کردند و انسان آن را قبول کرد. حال آنکه من ضعیف هستم و نمی­دانم خوب می­توانم آن امانت را ادا کنم یا خیر".[22]

 امام­ حسنj هنگام نماز لرزه بر اندامش مي‌افتاد و همچون مارگزيده مضطرب و پريشان مي‌شد و به خود مي‌پيچيد.[23] امام­الساجدين علي­بن­الحسينj نيز وقتي به نماز مي‏ايستاد، رنگ چهره‏اش دگرگون مي‏شد و حالش در پيشگاه خداوند مانند حالِ بندگان ذليل بود. اعضاي بدنش مي‏لرزيد و نمازش مانند كسي بود كه گويي آخرين نماز را مي‏خواند.[24]

امام حسينj وقتى وضو مى­گرفت رنگش پريده و پاهايش مى­لرزيد. وقتي علت اين كار را پرسيدند فرمود: سزاوار است براى كسى كه در مقابل خداى با جبروت ايستاده رنگش زرد شود و پاهايش بلرزد.[25]

در شأن امام باقر و امام صادقj نيز آمده است که آن حضرات هنگام نماز رنگ چهره مبارکشان تغيير مي‌کرد و طوري مناجات مي‌کردند که گويي کسي را مي‌بينند و با او نجوا مي‌کنند.[26]

          شواهدي که از سيره معصومينb آورده شد، بيانگر اين حقيقت است که ارتباطي ميان خوف الهي و نماز وجود دارد. زيرا اغلب رواياتي که در باب نماز و مناجات حضرات آمده است، از خوف، خشيت و تغيير حالات روحي و جسمي آن بزرگواران حکايت دارد. اين امر نشان مي‌دهد که جايي که انسان را به مقام خوف و خشيت الهي نزديک مي‌سازد، نماز است. تبلور خداوند در نماز بيش از اوقات ديگر است؛ به همين جهت افراد عادي اگر در نماز شرايط نماز را به­صورت کامل رعايت کند به اين مقام عظيم دست خواهد يافت.

  1. مقام اخلاص و رضا

بالاترين مقام معنوي اين است که انسان به جايي برسد که همة رفتار، کردار و نياتش براي رضايت خداوند باشد. "قرب الي الله" غایتِ رفتارهاي ديني افراد به­ شمار مي‌رود. به همين علت، تمام اعمال ديني مشروط به نيت و قصد قربت است. بدون قصد قربت نه تنها اعمال ديني منعقد نمي‌شود که نيت غير الهي سبب بطلان نماز مي‌شود.[27] بنابراین، نماز عجین با اخلاص است و همانگونه که امام باقرj بيان فرموده­اند، "نماز مرکز اخلاص و فراهم کننده قرب الهي است".[28]

نماز انسان را به مقام "رضای الهی" می­رساند. از پيامبرd درباره نماز پرسيده شد، ایشان در پاسخ فرمودند: "نماز از سنت‌هاي مذهبي است و سبب رضايت پروردگار عالم مي‌گردد".[29] در حديثي ديگر پيامبر اعظمd مي‌فرمايند: خداوند از سه گروه خشنود است. کساني که نماز شب مي‌خوانند، کساني که در نماز به صف جماعت مي‌ايستند و کساني که در مقابل دشمن صف آرايي مي‌کنند.[30]

 

 

[1]. رسول خداd: "بِالصَّلَاة يَبْلُغُ الْعَبْدُ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا لِأَنَّ الصَّلَاةَ تَسْبِيحٌ وَ تَهْلِيلٌ وَ تَحْمِيدٌ وَ تَكْبِيرٌ وَ تَمْجِيدٌ وَ تَقْدِيسٌ وَ قَوْلٌ وَ دَعْوَة"؛ بنده به­وسيله نماز به بالاترين‏ درجه مي­رسد؛ زيرا نماز ياد كردن خدا است به پاكى و يگانگى و سپاس و بزرگداشت و آقائى و پاكيزگى و گفتگو با خدا و دعا نمودن است(شيخ صدوق، خصال‏،‏ ج ‏2، ص 522 ).

[2]. گرچه عمل جزيي از ايمان نيست؛ اما همان ارتباط شناختي و عاطفي کافي است تا خود انگيزه عمل گردد. امام صادقj می­فرمایند: "الايمان لايکون الا بعمل و العمل منه و لا يثبت الايمان الا بعمل"؛ ايمان جز به عمل نيست، و عمل بخشى از آن است. و ايمان جز به عمل ثابت نمى‏شود(محمد­بن­ يعقوب­بن­اسحاق كلينى، الكافي، دار الحديث قم، چاپ اول، ‏1429ق. ج‏2، ص 38).

[3]. "قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في‏ قُلُوبِكُمْ"؛ عرب­هاى باديه‏نشين گفتند: «ايمان آورده‏ايم» بگو: «شما ايمان نياورده‏ايد، ولى بگوييد اسلام آورده‏ايم؛ امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است. (حجرات: 14).

[4]. "أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَىj أَنْ يَا مُوسَى أَ تَدْرِي لِمَ اصْطَفَيْتُكَ بِكَلَامِي دُونَ خَلْقِي قَالَ يَا رَبِّ وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي قَلَّبْتُ عِبَادِي ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِيهِمْ أَحَداً أَذَلَّ لِي نَفْساً مِنْكَ يَا مُوسَى إِنَّكَ‏ إِذَا صَلَّيْتَ‏ وَضَعْتَ‏ خَدَّكَ‏ عَلَى‏ التُّرَابِ‏ أَوْ قَالَ عَلَى الْأَرْض"؛ (الكافي، ج‏2، ص123‏).

  1. [5]. همچون عبادت‌ها و مناجات‌هاي شبانه اويس قرني، از اصحاب سرّ اميرالمؤمنينj. ر.ک. ک‍ارگ‍ر، رح‍ی‍م‌، ب‍ه‍ت‍ری‍ن‌ پ‍ن‍اه‍گ‍اه‌، ص 118.

[6]. يكي از نزديكان مرحوم شفتيw مي‏گويد: روزي همراه ايشان به­سوي روستايي مي‏رفتيم. در بين راه، شب فرا رسيد و پس از قدري طي مسافت، براي استراحت و خوابيدن توقف كرديم. چون آن مرحوم گمان كرد كه من به خواب رفته‏ام. برخاست و وضو ساخت و به نمازِ شب ايستاد و من از نزديك شاهد بودم كه شانه‏هايش از شدت گريه حركت مي‏كرد و بندهاي بدنش مي‏لرزيد و دندان‏هايش به­هم مي‏خورد و براي آنكه كلمات نماز را به طور صحيح و بي‏حركت ادا كند، گاهي كلمه‏اي را چند بار تكرار مي‏كرد. (ت‍ن‍ک‍اب‍ن‍ی‌، م‍ح‍م‍دب‍ن‌­س‍ل‍ی‍م‍ان‌، قصص العلما، ص 222). همچنين گفته‏اند مرحوم آيت‏اللّه‏ آخوند خراسانيw، صاحب كتاب ارزشمند كفايه‏الاصول، در نماز حال عجيبي داشت. به‏ويژه در حالِ سجده و هنگامي كه در برابر معبود سر بر خاك مي‏نهاد، سوز و گدازي داشت و اشك و آه و گريه و ناله‏اي از او ديده مي‏شد كه شنونده را واقعا منقلب مي‏كرد (ک‍ف‍ائ‍ی‌، ع‍ب‍دال‍ح‍س‍ی‍ن‌، مرگى در نور، ص 394(.

[7] . ابوحمزه ثُمالي مي‏گويد: حضرت علي­بن­الحسين jرا ديدم كه نماز مي‏خواند. پس رداي آن حضرت از شانه‏اش افتاد و آن را سر جاي خود مرتب نكرد تا نماز تمام شد. بعد از نماز، از حضرت پرسيدم كه چرا نسبت به افتادن عبايتان در نماز بي­‏توجه بوديد؟ امامj فرمودند: واي بر تو! آيا مي‏داني در محضر كه بودم؟ همانا از بنده، نماز پذيرفته نشود، مگر آنكه آن توجه كرده باشد و خود را در محضر خدا ببيند. من گفتم: پس ما هلاك شديم و نمازهايمان باطل است. حضرت فرمودند: خداوند نقصان نمازهايتان را با نافله‏ها جبران مي‏كند(خ‍م‍ی‍ن‍یv‌، روح‌ال‍ل‍ه، سرالصلاة، ص 52).

[8]. "قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني‏ لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ" (حجر:39)؛ قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ (ص82).

[9]. "زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ". (الأنفال: 48؛ النحل: 63؛ النمل: 24؛ العنكبوت: 38)

[10]. پيامبرگرامي اسلامd: "لايزال الشيطان ذعرا من المومن ما حافظ علي الصلوات الخمس لوقتهن. فاذا ضيعهن تجرا عليه فادخله في العظائم "؛ شيطان تا زمانی که مؤمن نماز پنجگانه را در وقت خودش به پا مي‌دارد، هراس دارد و اگر نماز خود را ضایع کند (در وقتش به­جا آورده ندهد) شيطان جرأت بر آنها پیدا می­کند؛ پس آنها را در گناهاه کبیره وارد مي‌کند(وسائل الشيعه، ج3، ص 18).

.[11] امیر مومنانj: "الصَّلَاةُ حِصْنٌ مِنْ سَطَوَاتِ الشَّيْطَانِ"؛ يعني نماز حصاري است در برابر تازيانه‌هاي شيطان(تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص : 175).

.[12] حضرت صاحب الزمانj در نامه­ای به محمدابن­عثمان­عمريw فرمودند:"فَمَا أُرْغِمَ أَنْفُ الشَّيْطَانِ بِشَيْ‏ءٍ مِثْلِ الصَّلَاةِ فَصَلِّهَا وَ أَرْغِمْ أَنْفَ الشَّيْطَان"؛ چیزی همچون نماز،بینی شیطان را به خاک نمی­مالد؛ پس نماز به­پادار و بینی شیطان را به خاک بمال (شيطان را به ذلت و خواري بکش) (مجلسی، بحار الأنوار، ج‏53، ص : 183).

[13]. "إِذَا قَامَ الرَّجُلُ فِي الصَّلَاةِ أَقْبَلَ إِبْلِيسُ يَنْظُرُ إِلَيْهِ حَسَداً لِمَا يَرَى مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ الَّتِي تَغْشَاهُ شَرُّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا خَيْرُ الْأُمُورِ. مَا كَانَ لِلَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ رِضًا مَنْ عَبَدَ الدُّنْيَا وَ آثَرَهَا عَلَى الْآخِرَةِ اسْتَوْخَمَ الْعَاقِبَةَ لَوْ يَعْلَمُ الْمُصَلِّي مَا يَغْشَاهُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ مَا انْفَتَلَ وَ لَا سَرَّهُ أَنْ يَرْفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السَّجْدَةِ"؛ هرگاه کسي به نماز مي‌ايستد ابليس در برابرش ظاهر مي‌شود و از اينكه نمازگزار را غريق رحمت الهي مي‌بيند حسد مي‌ورزد. ... اگر نمازگزار مى‏دانست كه چه اندازه رحمت خدا او را در بر گرفته است دست از نماز نمى‏كشيد و خوش نداشت كه سر از سجده بر دارد(حرانى‏، تحف العقول عن آل الرسولd،، ص122).

 .[14]"إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ"(مائدة:5).

.[15] "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ"(ذاريات:56).

[16]. امير المومنينj: "قَدْ حَفَّتْ بِهِمُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَنَزَّلَتْ عَلَيْهِمُ السَّكِينَةُ وَ فُتِحَتْ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ أُعِدَّتْ لَهُمْ مَقَاعِدُ الْكَرَامَاتِ فِي مَقْعَدٍ اطَّلَعَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِيهِ فَرَضِيَ سَعْيَهُمْ وَ حَمِدَ مَقَامَهُمْ يَتَنَسَّمُونَ بِدُعَائِهِ رَوْحَ التَّجَاوُز"(نهج البلاغة، ص 343).

[17]. قالَ رَسُولُ اللّه‏d : "اِنّ اللّه‏َ وَعَدَ اَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ ثَلاثَةَ بِغَيْرِ حِسابٍ وَ يَشْفَعُ كُلَّ واحِدٍ مِنْهُمْ في ثَمانينَ اَلْفاً، اَلْمُؤَذِّنُ وَ الإمامُ وَ رَجُلٌ يَتَوَضَّأُ ثُمَّ يَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَيُصَّلي في الْجَماعَةِ"(مستدرك الوسايل، ج 1، ص 488).

[18] در آيه 87 سوره مبارکه مريمh: "لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً"؛ مالکيت شفاعت از تمام انسان­ها به­جز کساني ‌که در نزد خداوند عهدي دارند، نفي شده است. تفسير نمونه حديثي از پيامبر نقل نموده است که حضرت در تفسير آيه فوق، مصداق "من اتخذ عند الرحمن عهدا" را افرادي ذکر کرده است که بر حفظ نماز در پنج وقت روز تلاش مي‌کند. بنا براين نمازگزاران تنها کساني هستند که در نزد خداوند حق مالکيت شفاعت از ديگران را دارند(تفسير نمونه، ج13ص 136).

[19]. "عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَوْماً مُقْبِلًا عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ هُوَ يَتْلُو هَذِهِ الْآيَةَ «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ‏ مَقاماً مَحْمُوداً» فَقَالَ: يَا عَلِيُّ، إِنَّ رَبِّي (عَزَّ وَ جَلَّ) مَلَّكَنِي الشَّفَاعَةَ فِي أَهْلِ التَّوْحِيدِ مِنْ أُمَّتِي وَ حَظَرَ ذَلِكَ عَمَّنْ نَاصَبَكَ وَ نَاصَبَ وُلْدَكَ مِنْ بَعْدِكَ" (شیخ طوسی، الأمالي، ص 455).

[20]. مجلسی، بحارالانوار، ج 84، ص 248.

 .[21] عزیزی، عباس، نماز و عبادت امام علیj، ص 16.

.[22] (مجلسی، بحارالانوار، ج 81، ص 248) .و نمونه­های دیگری که در حوالي همين صفحه از کتاب شریف بحارالأنوار است.

[23]. مجلسی، بحارالانوار، ج 84، ص 258.

[24]. ق‍م‍ی‌، ع‍ب‍اس، منتهی‌الآمال، ج 2، ص 5.

.[25] كان الحسين بن علىj اذا توضاء تغير لونه و ارتعدت مفاصله فقيل له فى ذلك، فقال : حق لمن وقف بين يدى الملك الجبار ان يصفر لونه و ترتعد مفاصله؛ (تاج الدین، جامع الأخبار ، ص 76).

[26]. مجلسی، بحارالانوار، ج 84، ص 248.

.[27] اگر کلمه‏اى بگويد که يک حرف دارد چنانچه آن کلمه معنى داشته باشد مثل (ق) که در زبان عرب به­معناى اين است که «نگهدارى کن‏» چنانچه معنى آن را بداند و قصد آن را نمايد نمازش باطل مى‏شود( توصیح المسائل امام خمینیv، مسئله١١٣٢).

[28]. فِيمَا أَوْصَى بِهِ الْبَاقِرُj جَابِرَ الْجُعْفِيَّ :"الصَّلَاةُ بَيْتُ الْإِخْلَاصِ"؛ نماز خانه اخلاص است‏(مجلسی، بحارالأنوار، ج‏75، ص 183)و

[29]. ضمرة بن حبيب گويد: از پيغمبرd در باره نماز پرسش شد، حضرتd فرمودند: "الصَّلَاةُ مِنْ شَرَائِعِ الدِّينِ وَ فِيهَا مَرْضَاةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ"؛ نماز از راه­هاى بندگى در دين است و رضاى پروردگار عز و جل در آن است و آن راه و رسم انبيا است‏( الخصال، جلد2، ص522).

[30] رسول خداd : "ثَلاثَةٌ يَضْحَك اللّه‏ُ اِلَيْهِمْ، اَلرَّجُلُ اِذا قامَ بِاللَّيْلِ يُصَلّي، وَ الْقُومُ اِذا صَفُّوا فِي الصَّلاةِ، وَ الْقَوْمُ اِذا صَفُّوا فِي قِتالِ الْعَدُوِ"؛ مشكينى‏، على، تحرير المواعظ العدديه، ص238.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3079 کلمه
1394/1/19 ساعت 10:25
کد : 153
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
آثار عبادی نماز
خشوع
شیطان ستیزی
مقام معنوی
شفاعت
خوف
اخلاص
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز