■ تأثیر نماز در اصلاح و تربیت مددجوها (زندانیان)
اشاره
نماز ابزار پرستش و عبادت ویژهای است که بنده در پیـشگاه خداوند بـزرگ انـجام میدهد. نماز جزء جداییناپذیر تمام شرایع الهی بوده و خداوند در قرآن فرموده: «ان الصلوه کانت علی المومنین کتابا موقوتا».
از نماز در عـربی به لفظ(صلوه) یاد میشود و در لغت نیز به معنای دعا، تبریک و تمجید است. جایگاه نماز در فروع دین ویژه و بـلند بوده و بهترین وسیله بـرای قـرب به پروردگار می باشد.
تریبت زمینهساز شکوفایی و تقویت رفتارها و اخلاق و آداب صحیح برای زندگی بهتر بوده و نماز هر فرد تابع میزان معرفت و شناخت اوست، لیکن از آنجایی که معرفت و ایمان افراد با یکدیگر فرق دارد، نمازهای آنها و آثار آن نـمازها نیز مختلف است. درهرحال هیچ نمازی بدون اثر نبوده و انسان با ایمان باید بکوشد و با تمرین و تصمیم و اراده قوی به نماز خود عمق و شور و حال بخشیده و نشاط خود را در حال نماز بیشتر کند.
مقدمه
اثر عمده نماز نهی از فحشا و زشتی و گناهان است و اگر نماز ترک شده یا سبک شمرده شود، میزان جرم و خطا و معصیت بیشتر شده و انسان به کمال نمیرسد. نماز از آن جهت که وسیله اتصال بـنده بـه مولاست، موجب احساس قدرت بنده شده و بزرگترین عامل تربیت و اصلاح ظاهری و باطنی میباشد. پس نماز بهای بهشت، سیمای دین، مکمل ایمان، جوهره بندگی، کوبنده شیطان، الفبای رستگاری، معدن نیکیها، استمرار دوستی با خدا، هجرت از خود به سوی خدا، آرامش دنیا و آسایش آخرت، سپری در مـقابل گـناه، شکستن قفس تن و پرواز به سوی نور، تعهد عملی مسلمانان، نیاز به درگاه بینیاز، بیان حدیث فراق، رهایی از قفس نفس و پرواز به سوی خاک، خروج از منزلگاه خاکی به تجلیگاه پاکی، گنجینه همه خوبیها و سیراب کردن جان از زلالترین سرچشمههاست.
تـاثیر نـماز در اصـلاح و تربیت مددجوها امروزه به واسطه افـزایش روزافـزون انواع خـاصی از جرایم و افزایش جمعیت زندانها استنباط میگردد اصلاح و تربیت مددجویان در محیط ندامتگاه یا کانونهای اصلاح و تربیت در حد مطلوبی نبوده و فقدان سیستم نیاز سنجی روحی و روانی مـددجو در بـدو ورود بـه زندان به منظور شناخت نیازهای روحی و برنامهریزی برای تامین و درمـان آن زمـینهای گردیده که مجرمین بدون توجه به نوع جرمی که مرتکب شدهاند در یک زندان محبوس شوند. از طرف دیگر عدم اجرای طرح طبقهبندی و جـداسازی آنـها بـراساس مولفههایی از جمله نوع بزه، سن، سابقه، سواد و... باعث افزایش جرایم حتی در محیط ندامتگاه میگردد.
از آنـجایی که انسان فطرتا خداجو خلق و به علل مختلف مرتکب جرم شده و به ندامتگاه معرفی میگردد اگر عدل الهی مقتضی آن است کـه بدکاران بـه کـیفر برسند و نیکوکاران را پاداش دهد، بهطور حتم رحمت او موجب آن است که بدکاران تائب را مـورد بـخشش قرار دهد. چنانچه خداوند متعال در آیه 19 سوره نحل میفرماید: پروردگار تو برای آنان که به نادانی بدی کردهاند و آنگاه توبه نمودند، آمرزنده و مـهربان است.
مددجویی کـه بـه علت ارتکاب جرم به ندامتگاه معرفی میگردد به نحوی از انحا احساس سرخوردگی داشـته و بـه لحـاظ ذهنیتهای منفی که در جامعه به او پیدا میشود، امیدی به بازگشت به محیط اجتماع نداشته و دایم بـه خـود خـلوت نموده و خود را سرزنش مینماید.
چنین فردی که مجرم حرفهای نمیباشد در صورتی که با برنامههای اصلاحی مطلوب در مدت اقـامت در زنـدان خودسازی کند، برای ورود به زندگی مجدد از نظر روحی و روانی آمادگی خاص پیدا مینماید. لذا نماز میتواند به عـنوان بـهترین عامل بازدارنده از گـناه برای او تفهیم و به واسطه برکات نماز با نفس خود مبارزه نماید.
اعمال آدمی از اعتقادات سرچشمه گرفته و بـین ایدئولوژی و جـهان بینی و یا حکمت نظری و عملی ارتباط و پیوند عمیق برقرار است. میزان پایبندی به تـکالیف دیـنی به اعـتقادات هر شخص بستگی داشته و هر چقدر عقیده انسان نسبت به دین بیشتر باشد او را در انجام فرایض دیـنی مقیدتر و تـعهدات عملی او بیشتر است. فردی که دارای ضعف ایمان یا بیاعتقادی باشد، هدف معین و مشخصی در زنـدگی نـداشته و چـون دارای هدف معینی نمیباشد زندگی و حیاتش متزلزل است و چنین فردی سعادتمند نخواهد بود. به عبارت دیگر با اعتقادات دیـنی زنـده اسـت و هر چقدر اعتقادات قویتر باشد شادابی و نشاط بیشتری در فرد تجلی مینماید.
با توجه بـه مـراتب فوق هر عملی بدون رنگ دینی و صبغه مذهبی، عمل بینتیجه و کاری بدون ثمر خواهد بود، پس نماز اتصال روح بـا عـالم خلقت و کاری است با اثر و نتیجه و آثار آن در مددجوها عبارت است از: ایجاد یـک جریان قـوی و نیرویی که بهطور محسوس دارای آثار مادی و مـعنوی بـوده و زنـدگی را دارای مزه و طعم خاصی نموده و یک اطـمینان و آرامـشی باطنی ایجاد میگردد و آثار ظاهری آننیز نیکویی و احساس بیدریغ است.
مددجویی که به علت غفلت از خـدا مـرتکب جرم شده چون هوای نفس هـر لحـظه او را به غـفلت و سـرکشی سـوق میدهد و به غرور و خودخواهی دعوت میکند و بـه افـزون طلبی و تمامیت خواهی فرا میخواند، لذا باید در مقبل آن عاملی قوی و نیرومند و بازدارنده باشد کـه جـلوی این رذایل را سد نمموده و او را به سـمت عزت و عظمت انسان سـوق دهد کـه عامل فوق نماز میباشد.
پس نماز تـنها عـنصر بازدارنده از رذایل اخلاقی است چنانکه نقل گردیده نماز موجب یاد خدا و دوری از غفلت و سرکشی و بـاعث خـشوع، فروتنی و خواهان طلب افزایش معنوی و مادی اسـت و چـون در سـرشت آدمی نسیان و فراموشی عـجین اسـت هر لحظه بیم آن مـیرود که انـسان خود و آفریدگارش را به باد فراموشی سپرده و طغیان و سرکشی را پیشه خود ساخته و مرتکب جرم و گـناهی شـود و کمال و انسانیت خویش را در حیات حیوانی ببیند، اینجاست کـه نـماز او را به مـداومت بـر ذکـر خوا در شب و روز برمیانگیزاند و فـلسفه نماز، حضور در پیشگاه ربوبی و اظهار بندگی و عبودیت و اقرار به ربوبیت پروردگار و جاودانگی بر آن ذاتی است که مـوجب مـیشود مددجو در پی اصلاح و سعادت خویش آن هم در یـک مـحیط مـحصور (ندامتگاه)برآمده و از طـریق تـوسط به نماز بـه کـمال انسانی خود دست یابد.
یک مددجو در محیطی که انواع و اقسام محدودیتها را دارد با نماز و در محضر خدا بودن پیوسته به یـاد خـداست و هـمین حالت او را از معاصی باز داشته و تاریکی را برایش روشن مینماید.
بسیاری از مـددجوها اعـم از مـتهم یـا مـحکوم کـه وارد ندامتگاه میشوند به علت کوتاهی در مسایل دینی و عدم آگاهی کافی و معرفت لازم از مبانی دینی میباشد، بدیهی است که تلاش و کوشش در هر عملی منوط به وجود انگیزههایی است که قبل از انـجام عمل در فرد ایجاد گردیده، پس اگر در مدت اقامت در زندان مسئولین و متولیان امر نسبت به نماز و سایر فرایض و تعالیم دینی آنها را مطلع و زمینه را برای رشد معنوی آنها فراهم نمایند و از برکات و فضایل و نتایج نـماز مـطلع گردند، هرگز حاضر نمیشوند چیز دیگری را جایگزین نماز نمایند، وقتی مددجویی احساس و باور کند نماز تخلیه همه آلودگیها و پلیدیها و دوری از همه امراض و دردهای درونی و باعث سبکی و سکینت و آرامش قلبی و لحظه گفتگوی او با محبوب و مـعبود او و نـماز همه دین اوست چگونه راضی خواهد شد که آن را با امور دیگر معاوضه نماید؟لذا آنچه که باید پیش از هر چیز بیشتر و بهتر مدنظر متولیان امـر زنـدانبانی قرار گیرد یکی اهمیت نماز و جـایگاه رفـیع آن و دیگری آثار و اسرار نمیباشد که بایستی با برنامهریزیهای صحیح مدجوها را برای نیل به آثار آن حمایت نمایند.
اهمیت امر نماز نیز از پیام ظهر عاشورا مشخص است، زیرا امام حـسین عـلیه السلام در ظهر عاشورا بـا ایـنکه از هر سو هدف تیرهای دشمن بود به دو یار خود زهیر بن قین بجلی و سعید بن حنفی فرمدند: شما مانع تیرهای دشمن گردید تا من نماز را به پا دارم.
به خوبی استنباط میگردد که اگر امام حسین عـلیه السلام نـماز ظهر عاشورا را نمیخواند، همان جایگاه و مقام را نزد بارگاه الهی دارا بود. لیکن روح عبودیت و تسلیم پذیری امام در مقابل معبود خویش و توجه دادن و اهمیت به نماز و نقش و سازندگی آن دو عنصر مهم بوده که درک آن زمینه درک کامل پیام عاشورا میباشد.
با تـوجه بـه مطالبی کـه ذکر شد آثار نماز در اصلاح و تربیت مددجویی که مرتکب جرم و گناهی گردیده برای تحمل کیفر مدتی از عمر خود را در نـدامتگاه سپری مینماید عبارت است از:
1-نماز بهترین وسیله تقرب و زندگی به خداست.
2-نماز موجب گشایش مـشکلات دنـیایی مـیباشد، زیرا چنان قدرتی در مددجو ایجاد مینماید که او بر همه معضلات و سختیهای زندگی فایق آمده و با آنها دست و پنجه نـرم مـیکند و با وجود همین اثر است که در مقابل مصایب و سختها مقامت نموده و هیچ باد تـندی آنـها را بـه حرکمت درنمیآورد.
3-نماز باعث بخشش گناهان است، یک مددجو که مرتکب جرمی گردیده احساس گناه داشته و با نماز میتواند گناهان خـود را بزداید و مورد عفو و بخشش قرار گیرد. به نحوی که امام صادق علیه السلام میفرماید: کسی کـه دو رکعت نماز بخواند و بداند کـه در نـماز چه میگوید و بعد از اتمام هر نماز گناهی بین او و خداوند باد خداوند او را میبخشد.
4-از اثرات دیگر نماز نجات از عذاب الهی است.
5-نماز باز دارنده از زشتیهاست.
6-از آثار دیگر نماز عنایت الهی به نمازگزار است که هرگاه مددجو به نماز مـیایستد، عنایت خدا به او بیشتر میشود.
7-مددجویی که در زندگی دنیایی متوالی مرتکب جرم و گناه گردیده بعد از مرگ در عالم قبر که نه نوری است و نه مونسی، نه همدمی و نه کمک کاری و اطرافش تاریکی محض فراگرفته و وحشت قبر سراسر وجـودش را پوشـانده، بهطور حتم نماز یکی از بهترین دوستانی است که در آن لحظات حساس وحشتانگیز به فریادش میرسد، به نحوی که پیامر اکرم(ص)میفرمایند: همانا نماز به صورت انسانی سفید چهره وارد قبر میت شده و با او انس میگیرد و وحشتهای برزخ را از او بـرطرف مینماید.
8-نماز بـاعث اتخاذ تصمیمات عقلانی در زندگی دنیایی و انتخاب مسیر درست زندگی است پس اگر مددجو که برای بار اول مرتکب جرم شده به اثار نماز آگاه شود، مجددا مرتکب جرم نمیشود و عاقلانه تصمیم میگیرد.
9-با توجه به وجـود زنـدانیان متعدد و با سابقه در زندان مددجویی که نماز برایش مهم باشد از مجالست و همنشینی با دوستان ناباب خودداری نموده و سعی میند در دوران اقامت در زندان با خدای خود خلوت و راز و نیاز نماید.
10-از آنجایی که زمینه ارتکاب جـرم و گـناه تـحریکات شیطانی است لذا به نقل از امام عـلی عـلیه السـلام که میفرماید: نماز کوبنده شیطان است، پس راه مقابله با شیطان نماز است، یک نمازگزار واقعی هرگز دروغ نمیگوید، هرگز حسادت نمی ورزد، هرگز بخل نمیکند، هرگز گناه نمیکند و دشـنمام نـمی دهد و بـهطور خلاصه از همه حالتها نامطلوب روانی و روحی که شیاطین درونـی درصـدد هستند که او را به آنها گرفتار نمایند، خلاصی پیدا میکند و نماز به قدرتمندانهترین شکل ممکن با همه شیاطینی که قصد دارند انـسان را دچـار بـیماریهای جسمی، روانی یا گناهان انحرافات نمایند، مقابله میکند.
11-نماز برترین تقرب کلید هر خوبی اسـت و هر نماز خطاهای پیش از خود را میزداید.
12-چون فراموش کاری باعث طغیان و سرکشی میباشد، لذا نماز مددجو را به مداوم بر ذکر خدا در شـب و روز مـیانگیزاند تا هـیچگاه آفریدگارش را فراموش نکند و چون در پیشگاه خدا و به یاد اوست، همین حالت او را از گـناهان و جـرایم و زشتیها باز میدارد و از انواع تباهیها جلوگیری مینماید.
13-چون مددجو با ارتکاب جرم در بین مردم تحقیر شده و احساس حقارت میکند، لذا نـماز مـوجب احـساس غرور و افتخار برای مددجو بوده و چه افتخاری از این بالاتر که انسان با خالق خـود سـخن بـگوید و خداوند بزرگ کلام او را بشوند و بپذیرد، همچنین چون نماز وسیله اتصال عبد به مولاست موجب احساس قـدرت شـده و تـرس غیر از خدا را از دل برون میکند، پس چون تمام عزتها از خداست ازاینرو اتصال به عزیز مطلق به انـسان عـزت و سربلندی میبخشد.
14-مددجو پس از ارتکاب جرم و ورود به ندامتگاه با انواع مشکلات گرفتار میشود، لذا در این مواقع به کلام قرآنکه میفرماید « وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ » از صـبر و نماز در برخورد با مشکلات کمک بگیرید، پس نماز سبب گشایش و خروج از دشواریهاست.
15-چون نماز وسیله شستشوی از گناهان و مـغفرت و آمـرزش الهی است، لذا مددجو را خواه ناخواه دعوت به توبه و اصلاح گذشته میکند. پس مددجویی کـه بـا ارتـکاب جرم جراحاتی بر روح و جان خود وارد ساخته با مرهم نماز التیام مییابد و زنگارهایی که بر قلب او نشسته زدوده میشود.
16-برای ایـنکه مـددجو مجددا مرتکب جرم و گناه نشود نماز سدی در برابر جرایم آینده است. زیرا نماز روحـ ایمان را در مـددجو تـقویت و نهال تقوی را در دلش پرورش میدهد.
17-اگر مددجویی براساس خود نمایی یا تکبر یا تحریک دیگران و مستی مرتکب جرمی میشود چـون نـماز خودبینی و کـبر را درهم میشکند و تکبر و برتری جویی را درهم میکوبد، لذا به واسطه نماز از تکرار آن خـودداری مینماید.
18-چون مددجو با ارتکاب جرایم از فضایل و ارزشها فاصله گرفته لذا نماز به عنوان وسیله پرورش فضایل اخلاق و تـکامل مـعنوی به کمک او آمده و او را از جهان محدود ماده و چهار عالم طبیعت بیرون برده و به مـلکوت آسـمانها دعوت و با فرشتگان همراه و همراز میسازد. در این حـالت مددجو کـه بـرای ارتکاب جرم به دیگران و ابزاری نیاز داشـته خود را بـدون هیچ واسطهای در برابر و خدا میبیند و با او راز و نیاز میکند.
19-مددجویی که با ارتکاب جرم سایر اعـمال و کـارها برایش بیهوده بوده با نماز بـه سـایر اعمال ارزش و روح مـیدهد چون نـماز روح اخـلاص را زنده میکند و نماز مجموعهای از نیت خـالص و گـفتار پا و اعمال خالصانه بوده و سایر اعمال نیک را در جان او میاشد و روح اخلاص را تقویت میکند.
20-نماز نور اسـت و مـددجو با خواندن نماز دل و جایگاه خود را نورانی و از ظـلمت و تاریکی خود را رها میکند.
21-مددجو پس از ارتـکاب جـرم و ورود به ندامتگاه در دیدگاه مردم بـیشخصیت مـیشود لذا نماز باعث ثبات شخصیت میشود.
پیشنهادهای کاربردی
حال که آثار نماز در اصلاح و تربیت تبیین شد، چند پیشنهاد کاربردی نیز در خـصوص اهـمیت نماز به منظور فراگیری آن در سطح نـدامتگاهها و کـانون اصـلاح و تربیت با هدف اصـلاح مـددجو و کاهش جمعیت زندانیان و پیـشگیری از جـرم مطرح میگردد:
1-حساسیت زندانبانان به برگزاری نماز جماعت و استفاده از مبلغان دینی با نفوذ و شرکت مدیران و کـارکنان در نـمازهای جماعت مددجوها مهم میباشد. زیرا جماعت تمرینی اسـت بـرای سایر تـعهدات مـلی و مـذهبی به برکت این اخلاق پسندیده محیط ندامتگاه و محل کار زندان بانان و سالها و بندهای مددجوها از یک امنیت و آرامش مطلوب برخوردار میشود و از سوی دیـگر بـه تنشزدایی کمک چشمگیری میکند.
2-اهتمام به برگزاری نمازهای جـماعت یـومیه در نـدامتگاهها، زیرا بـا تـجدیدحضور در نماز جماعت پیـوند عاطفی و مـعنوی نیز تجدید گردیده و جمع مددجوها را به همسویی و همفگری فرا میخواند و وقتشناسی به عنوان نکته تربیتی نماز جماعت نـیز بـه آنـها آموزش داده میشود. خلاصه حاضر شدن منظم و مستمر در نـماز جـماعت نـوعی نظم در زنـدگی و سـایر امـور دینی و تقسیم مهربانی، صفا و صمیمتها است.
3-در راستای تشویق و ترغیب مددجوها به تعامل و همکاری با زندانبانان و کاهش جمعیت کیفری به مددجوهایی که در طول دوره محکومیت یا حضور در ندامتگاه در برگزاری نماز جماعت و فـرایض دینی و مناسبتهای مذهبی مشارکت فعال دارند با هماهنگی قاضی ناظر زندان یک ماه مرخصی تحت عنوان بخشش پایان محکومیت اعطا گردد.
(البته در این خصوص با تهیه گردش کاری و تبیین اهمیت و نقش نماز در اصلاح و تربیت مددجو مـیتوان مجوز لازم را از ریـاست محترم قوه قضاییه به منظور عملی شدن پیشنهاد فوق اخذ نمود. )
4-فراهم نمودن زمینه انجام ملاقات حضوری و خانوادگی در هفته برای مددجوهایی که به نماز اهتمام دارند.
5-استفاده از وجود مددجوهای فوق در برنامههای داخلی از حمله وکیل بـند شـدن، دادن مسئولیت به آنها از جمله رابطه فرهنگی، تدارکاتی و مددکاری نمودن آنها.
6-جداسازی آنا از سایر مددجوها و اختصاص اتاق یا سالن جدا برای ادامه زندگی در ندامتگاه و فراهم نمودن مقدمات مباحثههای مـرتبط بـا امور فرهنگی و مذهبی و به کارگیری آنـها در بـرنامهها جهت ارشاد سایر مددجوها.
7-شناسایی مددجو هایی که دارای بدهکاری مالی بوده و برقراری ارتباط با خانواده آنها و شاکیان مربوطه و رایزنی جهت پرداخت بدهی با دولت و افراد خیر و تبیین وضعیت اعتقادی آنـها بـرای افراد خیر به ویـژه مـحکومان رد مال یا جزای نقدی.
8-برگزاری اردوهای مختلف زیارتی، سیاحتی برای آنها به عنوان ابزار تشویقی و الگوپذیری سایر مددجوها.
9-معطر نمودن مکان نمازخانه قبل از حضور مددجوها و استفاده از مددجوها جهت معطر نمودن.
10-ترغیب آنها به اقامه اذان و تکبیرهای نماز و خواندن ادعـیه بـه ویژه تعقیبات نماز توسط آنها و اهدای جایزه به آنها و تشویق در مراسم مناسبتهای مذهبی در بین سایر مددجوها.
11-دعوت از شخصیتهای علمی و مذهبی به منظور حضور در جمع مددجوها و تبیین نقش نماز در اصلاح و تربیت و زندگی اجتماعی.
12-ارتباط مددکاران اجتماعی بـا خـانوادههای آنها بـه منظور اعلام وضعیت مستمر پیشرفتهای معنوی مددجو به خانواده با هدف ایجاد آرامش و امنیت روحی و روانی برای خانواده و بستگاه و اسـتحکام خانوادگی و زندگی آنها.
13-اتخاذ تدابیر لازم به منظور باز بودن شبانه روزی نمازخانههای موجود در نـدامتگاهها و سـالنها و تـسهیل دسترسی مددجوها به نمازخانه در ساعات شبانه روز.
14-تهیه کتب و نشریات مختلف مرتبط با نماز و سایر ارزشهای اسلامی و توزیع بین نمازخانههای نـدامتگاهها و کـانون اصلاح و تربیت و نگهداری در کمدی و کتابخانههای مخصوص و کمک گرفتن از مددجوها جهت سامان دادن به آنها و برگزاری مـسابقات مـختلف از مـفاهیم کتب و تشویق افراد برتر.
15-انعکاس وضعیت آنها به قضات ناظر و ایجاد زمینه برای عفو یا آزادی مشروط آنها.
16-انعکاس وضعیت آنها بـه مراکز مراقبت بعد از خروج جهت برقراری ارتباط با مددجو و کاریابی برای او پس از پایان دوران محکومیت.