نماز و تكامل انسان ها

■ نماز و تكامل انسان ها

نماز و تكامل انسان ها

اگر انسان بايد به تكامل برسد و همه ارزش انسان در پيمودن راه كمال است ، پس به نماز نيازمند است ،

زيرا يكى از عوامل پُر جاذبه پيمودن راه تكامل ، نماز است.

نماز در ميان ديگر جاذبه هاى معنوى و عبادى ، نقش مهمّ و ارزشمندى را دارد.

هم جان را صفا و شادابى مى بخشد و هم زمينه پرواز در ملكوت را فراهم مى كند و انسان را تا سَر منزل مقصود رهنمون مى گردد،

با بال هاى نيرومندِ نماز، هرگز انسان سقوط نخواهد كرد و از راه تكامل باز نخواهد ايستاد، البتّه اگر به شرائط آن توجّه داشته باشد.

شرائط پيمودن راه تكامل

نيازمندى ها و شرائط پيمودن راه تكامل را مى شود در موارد زير به ارزيابى گذاشت ، مانند:

از ديدگاه نهج البلاغه همه در راهند،

همه در حال پيمودن راه تكامل مى باشند،

و همه انسان ها بايد براى پيمودن راه تكامل تلاش كنند،

تا دچار سير ارتجاعى و سقوط در مسيرهاى انحرافى نگردند.

كه امام على عليه السلام فرمود:

وَاءَنْتُمْ بَنُو سَبِيلٍ، عَلَى سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ، وَقَدْ اءُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالاءِرْتِحَالِ، وَاءُمِرْتُمْ فِيهَا بِالزَّادِ.

وَاعْلَمُوا اءَنَّهُ لَيْسَ لِهذَا الْجِلْدِ الرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ، فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ، فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فى مَصَائِبِ الدُّنْيَا.

(مردم ! شما چونان مسافران در راهيد، كه در اين دنيا فرمان كوچ داده شديد، كه دنيا خانه اصلى شما نيست و به جمع آورى زاد و توشه فرمان داده شديد.

آگاه باشيد! اين پوست نازك تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد پس به خود رحم كنيد، شما مصيبت هاى دنيا را آزموديد.)[1]

و همه مى دانيم كه :

پيمودن راه تكامل بدون جهت يابى و هدفدارى مداوم امكان پذير نيست،

اگر روندگان راه تكامل، راه مستقيم هدايت را نشناسند، به سرمنزل مقصود نخواهند رسيد،

كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود:

الْيمِينُ وَالشِّمَالُ مَضَلَّةٌ، وَالطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِى الْجَادَّةُ، عَلَيْهَا بَاقى الْكِتَابِ وَآثَارُ النُّبُوَّةِ، وَمِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ، وَإ لَيْهَا مَصِيرُ الْعَاقِبَةِ.

هَلَكَ مَنِ ادَّعَى ، وَخَابَ مَنِ افْتَرَى . مَنْ اءَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ. وَكَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلا اءَلا يَعْرِفَ قَدْرَهُ.

لا يَهْلِكُ عَلَى التَّقْوَى سِنْخُ اءَصْلٍ، وَلا يَظْمَاءُ عَلَيْهَا زَرْعُ قَوْمٍ. فَاسْتَتِرُوا فى بُيُوتِكُمْ، وَاءَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ، وَالتَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِكُمْ، وَلا يَحْمَدْ حَامِدٌ إِلا رَبَّهُ، وَلا يَلُمْ لائِمٌ إِلا نَفْسَهُ.

((چپ و راست گمراهى ، و راه ميانه ، جادّه مستقيم الهى است كه قرآن و آثار نبّوت ، آن را سفارش مى كند، و گذرگاه سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است ، و سرانجام بازگشت همه بدان سُو است .

ادّعا كننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق در افتاد هلاك گرديد، نادانىِ انسان همين بس كه قَدر خويش نشناسد.

آن چه بر اءساس تقوى پايه گذارى شود، نابود نگردد، كشتزارى كه با تقوى آبيارى شود، تشنگى ندارد.

مردم ! به خانه هاى خود روى آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتى ها ميسّر است ، جز پروردگار خود، ديگرى را ستايش نكنيد، و جز خويشتنِ خويش ديگرى را سرزنش ننماييد.))[2]

حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام با توجّه به ضرورت پيمودن راه تكامل و ويژگى ((عمومى بودن )) آن ، به روندگانى كه با آگاهى و شناخت و اصالت و سلامت راه هدايت و كمال را پيمودند، بشارت گونه فرمود:

فَطُوبَى لِذِي قَلْبٍ سَلِيمٍ، اءَطَاعَ مَنْ يَهْدِيهِ، وَتَجَنَّبَ مَنْ يُرْدِيهِ، وَاءَصَابَ سَبِيلَ السَّلاَمَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ، وَطَاعَةِ هَادٍ اءَمَرَهُ، وَبَادَرَ الْهُدَى قَبْلَ اءَنْ تُغْلَقَ اءَبْوَابُهُ، وَتُقْطَعَ اءَسْبَابُهُ، وَاسْتَفْتَحَ التَّوْبَةَ، وَاءَمَاطَ الْحَوْبَةَ، فَقَدْ اءُقِيمَ عَلَى الطَّرِيقِ، وَهُدِيَ نَهْجَ السَّبِيلِ.

((خوشا به حال كسى كه قلبى سالم دارد، خداى هدايتگر را اطاعت مى كند، از شيطان گمراه كننده دورى مى گزيند، با راهنمايى مردان الهى با آگاهى به راه سلامت رسيده ، و به اطاعت هدايتگرش بپردازد، و به راه رستگارى پيش از آن كه درها بسته شود، و وسائلش قطع گردد بشتابد، دَرِ توبه را بگشايد، و گناهان را از بين ببرد. پس به راه راست ايستاده ، و به راه حق هدايت شده است .))[3]

زيرا سلامت و تداوم حركت تكاملى فرد و جامعه ، و سير از خاك تا هستى جاويدان ، و كسب ارزش هاى الهى ، انسانى ، بدون شرائط و امكانات لازم تحقّق نخواهد يافت ، مانند :

الف - هدفدارى

ب - روح اميدوارى

ج - سيستم رابطه و ارتباط با مبداء هستى و جهت يابى

اوّل - هدفدارى

اگر رهروان راه تكامل بدون اهداف ارزشمند حركت نمايند، و اهداف صحيح و تكاملى را نشناسند،

نمى توانند در اين حركت فردى ، اجتماعى موفق باشند و با موانع و مشكلات راه، مبارزه كنند.

هدفدارى، توان لازم و شايسته اى به انسان مى دهد تا هم ابزار و وسائل پيمودن راه را فراهم كنند و هم در برابر مشكلات فراوان، دچار ياءس و نا اميدى و اضطراب نگردند،

و مى دانيم كه اصولا هر حركت و تلاشى بدون هدفدارى ارزشمند نبوده و تحقّق خارجى نخواهد يافت .

از نظر اسلام ، انسان ، تنها در پرتو معيارها و ارزش هاى معنوى نماز به هدفدارى صحيحى نائل مى گردد،

زيرا روزى چند بار با ((نيايش )) و ((دعا)) با پروردگار خود به راز و نياز پرداخته و خود را در رابطه با نظام آفرينش و آفريدگار اين نظام هماهنگ مى نگرد،

و باور مى كند كه :

(( تنها نيست ))

و در برابر مشكلات و سختى ها كمك كننده مهربان و آگاهى ، همه جا با اوست ،

و دست او را خواهد گرفت .

اينجاست كه با تفكّر و ارزيابى لازم در عبارات نماز، هدفدارى انسان شكل واقعى مى گيرد.

و هر انسانى در نيايش و نماز و ارتباط با پروردگار جهانيان در مى يابد كه :

1 - تمام موجودات و سراسر نظام احسن الهى تسليم اراده خداوند بزرگ مى باشند و همه از پروردگار هميشه ناظر و آگاه ، اطاعت مى كنند.

پس ما هم فقط بايد خدا را بپرستيم و بنده فرمانبردار او باشيم . (ايّاك نعبد)

2 - چون همه نظام آفرينش با نظارت خداى بزرگ به حركت منظم خود ادامه مى دهند،

ما هم بايد فقط از خدا يارى بخواهيم . (ايّاك نستعين)

3 - اگر همه موجودات جهان هستى با اراده خداى بزرگ به وجود آمدند و همه تسليم فرمان خدا هستند و براى تكامل و سعادت ديگران تلاش ‍ مى كنند،

ما هم بايد به فكر ديگران باشيم و همه كارهاى خود را براى رضاى پروردگار جهانيان انجام دهيم .

كه سعدى فرمود :

همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار

شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى

از اين رو قبل از هر چيز بايد ((هدفدارى انسان )) مشخّص گردد كه :

به كجا مى رود؟

و چرا حركت مى كند؟

و براى چه چيزى تلاش مى نمايد؟

و مى خواهد بكجا برسد؟

پس از روشن شدن اهداف ارزنده تكاملى ، آنگاه بايد به حركت و تلاش و انجام كارهاى ضرورى همّت گماشت ،

زيرا عمل بدون هدف ، يا اعمال و كردار بدون اهداف ارزشمند، فايده اى ندارد،

و چون نماز و نيايش با پروردگار جهان نقش اساسى در هدفدارى انسان دارد مى تواند در ساير رفتار و كردار انسان اثر بسزائى داشته باشد،

كه امام على عليه السلام فرمود :

صَلِّ الصَّلاَةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا، وَلا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ، وَلا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لاِشْتِغَالٍ. وَ اعْلَمْ اءَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاَتِكَ.

نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اينكه در بيكارى زودتر از وقتش بخوانى ، و به هنگام درگيرى و كار آن را تاخير بياندازى ، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است .[4]

يعنى نماز معيار ارزش گذارى ديگر اعمال انسان است ، كه ((هدفدارى انسان )) را تحقّق مى بخشد،

و چون در جهت يابى و هدفدارى انسان نقش تعيين كننده دارد،

حقيقت ديگر آن است كه تنها خودت نماز بخوانى كافى نيست ،

بايد زن و فرزندان خود را به نماز وادار كنى ،

كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام سرنوشت خطرناك و عبرت آموز انسان هاى از كمال دور مانده را اينگونه بيان مى دارد كه :

تَعَاهَدُوا اءَمْرَ الصَّلاَةِ، وَحَافِظُوا عَلَيْهَا، وَاسْتَكْثِرُوا مِنْهَا، وَتَقَرَّبُوا بِهَا.

فَإِنَّهَا ((كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابا مَوْقُوتا))

اءَلا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ اءَهْلِ النَّارِ حِينَ سُئِلُوا: ((مَا سَلَكَكُمْ فى سَقَرَ؟ قالوا: لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ))

وَإِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ، وَتُطْلِقُهَا إِطْلاَقَ الرِّبَقِ، وَشَبَّهَهَا رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فى الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَى اءَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؟ وَقَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَلا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَلا مَالٍ. يَقُولُ اللّهُ سُبْحَانَهُ:

((رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ وَإِقَامِ الصَّلاَةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ))

وَكَانَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم نَصِبا بِالصَّلاَةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللّهِ سُبْحَانَهُ:

((وَاءْمُرْ اءَهْلَكَ بِالصَّلاَةُ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا))

فَكَانَ يَاءْمُرُ بِهَا اَهْلَهُ وَيَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ.[5]

(مردم ! نماز را بر عهده گيريد، و آن را حفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد، و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد. نماز فريضه واجبى است كه در وقت هاى خاصّ بر مؤ منان واجب گرديده است ))[6]

آيا به پاسخ دوزخيان گوش فرا نمى دهيد، آن هنگام كه از آنها پرسيدند:

چه چيز شما را بدوزخ كشانده است ؟

گفتند : ((ما از نمازگذاران نبوديم ))[7]

همانا نماز! گناهان را چونان برگهاى پاييزى فرو مى ريزد، و غُل و زنجير گناهان را از گردن ها مى گشايد، پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نماز را به چشمه آب گرمى كه بر درِ سراى مردى جريان داشته باشد، تشبيه كرد، اگر روزى پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرك و آلودگى در بدن او نماند.

همانا كسانى از مؤ منان حق نماز را شناختند كه زيور دنيا از نماز بازشان ندارد، و روشنايى چشمشان يعنى اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود.

خداى سبحان مى فرمايد :

((مردانى هستند كه تجارت و خريد و فروش ، آنان را از ياد خدا، و برپاداشتن نماز، و پرداخت زكات باز نمى دارد))[8]

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پس از بشارت به بهشت ، خود را در نماز خواندن به زحمت مى انداخت ، زيرا خداوند به او فرمود :

((خانواده خويش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش ))[9]

پس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پى در پى خانواده خود را به نماز فرمان مى داد، و خود نيز در انجام نماز شكيبا بود.)

دوّم - روح اميدوارى

پيمودن يك راه طولانى تكاملى با آنهمه مشكلات و گرفتارى هاى موجود، به ((روح اميدوارى )) و ((آينده نگرى )) صحيحى بستگى دارد زيرا قبل از حركت ، انسان از خود مى پرسد كه :

الف - آيا حركت و رفتن من به نتيجه خواهد رسيد؟

ب - آيا مشكلات فراوان ، حركت مرا متوقف نخواهد كرد؟

ج - آيا انواع مشكلات و خطرات را از راه تكامل مى توان برداشت ؟

د - آيا توان و استعداد پيمودن راه تكامل را خواهيم داشت ؟

و ده ها پرسش و آيا، آياهاى ديگر، در آغاز حركت ، در برابر ديدگان ما سبز خواهند شد كه براى پاسخگوئى درست و پيداكردن روحيه قوى و اراده مستحكم و خلل ناپذير، به ((روح اميدوارى )) نيازمنديم، اميدوارى، همه سياهى هاى دل را مى زدايد، و اُفق نورانى آينده را به درستى در جان انسان آشكار خواهد ساخت ،

و هر گونه ياءس و شك و دودلى و اضطراب را از روان آدمى خارج مى سازد،

و بديهى است كه بدون ((اميدوارى )) نمى توانيم حتّى يك قدم مثبت و سازنده اى برداريم .

همه مى پرسند :

حال كه روح اميدوارى نقش بسيار مهمّ و سازنده اى در حركت هاى تكاملى دارد،

راستى چگونه بايد آن را به دست آورد؟

و همواره اميدوار و شاداب و مصمّم به زندگى تداوم بخشيد؟

پاسخ سئوال ياد شده را بايد در فلسفه (( نماز )) و ((راز نيايش )) انسان با خداى هستى آفرين ، جستجو نمود،

زيرا در فرهنگ نماز باورهاى گوناگون و سازنده اى مطرح است ، كه حضرت فرمود :

الصَّلاةُ قُربَانُ كُلِّ تَقِي [10]

(نماز عامل تقرّب و نزديك شدن پرهيزكاران با خداست)

كه چگونگى پيدايش ((روح اميدوارى )) با توجّه به فلسفه نماز به شرح زير امكان پذير است :

الف - جهان و انسان آفريده خداى بزرگند و با نظارت دائمى پروردگار نظام آفرينش به حركت منظم خود تداوم مى بخشند. (الحمد للّه ربّ العالمين)

ب - امدادهاى الهى و نظارت دائمى و عمومى خدا همواره در جهان آفرينش تحقق مى پذيرد و هر گاه كه انسان دعا كند و كمك بخواهد دست او را خواهند گرفت ، كه مى گويد : (و ايّاك نستعين)

ج - انسان در نظام آفرينش و در برابر مشكلات و خطرات فراوان تنها نيست كه با نماز و نيايش به قدرت مطلقه و بى نظير پروردگار جهان متّصل است و با او در ارتباط خواهد بود.

در نتيجه با خواندن نماز در اوقات مشخّص شبانه روز، و تكرار كلمه ((ايّاك نعبد)) و (( ايّاك نستعين )) (فقط تو را عبادت مى كنم و فقط از تو يارى مى طلبم ) روح اميدوارى ، سراسر وجود ما را در بر مى گيرد و همه زواياى جان آدمى را روشن مى كند و انسان سراسر حركت و تلاش ‍ مى گردد كه :

برخيز، حركت كن ، تلاش و كوشش نما،

و پيروزى از آن تو است كه امدادهاى الهى همواره دست گير تو در مشكلات خواهد بود.

از اين رو در ((فرهنگ نماز)) انسان تنها نيست كه در رابطه با خدا و نظام هستى تفسير مى گردد.

امام على عليه السلام با توجّه به نقش نماز در ايجاد ((روح اميدوارى )) رهنمود مى دهد كه :

اللَّهُمَّ إِنِّى اءَوَّلُ مَنْ اءَنَابَ، وَسَمِعَ وَاءَجَابَ، لَمْ يَسْبِقْنى إِلا رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و سلم بِالصَّلاَةِ.

(خدايا من نخستين كسى هستم كه به تو روى آورد، و دعوت تو را شنيد و اجابت كرد، در نماز، كسى از من جز رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پيشى نگرفت .)[11]

ابن سينا، آن دانشمند بزرگ اسلامى نيز با استفاده از فرهنگ نماز و در خط حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مى گويد:

هرگاه در يكى از مسائل مشكل علمى كسى نبود مرا يارى كند وضوء گرفته و به مسجد مى رفتم و پس از خواندن دو ركعت نماز حل آن مشكل علمى را از خداوند بزرگ مى طلبيدم در نتيجه مشكل علمى من بر طرف مى گرديد.

سوّم - سيستم رابطه و جهت يابى

مى دانيم كه پيمودن يك راه طولانى و حركت مداوم تكاملى ، به ((سيستم رابطه )) و ((جهت يابى )) دقيقى نيازمند است كه بدون آن ، انحراف و گمراهى دامنگير انسان خواهد شد،

يك اتومبيل بدون شناختن مسير به مقصد نمى رسد،

يك هواپيما بدون ((جهت يابى )) نمى تواند به راه خود ادامه دهد.

انسان نيز بدون جهت يابى صحيح گمراه مى شود، منحرف مى گردد.

نماز از آن جهت اهميّت پيدا مى كند و مورد توجّه دقيق رهروان راه تكامل قرار مى گيرد كه :

سيستم رابطه را تاءمين نموده و رونده راه تكاملى را از هر گونه تزلزل و انحراف و اضطرابى باز مى دارد، كه :

ره آورد جهت يابى (ايّاك نعبد)

و شناخت مسير اصلى حركت (اهدنا الصّراط المستقيم )

انسان را به اهداف عالى انسانى ، اسلامى ، خواهد رساند،

تا سعادتمند گردد،

و شاهد پيروزى را در آغوش گيرد،

و حركت تكاملى را تداوم بخشد.

امام على عليه السلام نسبت به نقش تعيين كننده نماز مى فرمايد:

وَاللّهَ اللّهَ فى الصَّلاَةِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ.

(خدا را! خدا را! درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست .)[12]

امام على عليه السلام با توجّه به نقش اساسى نماز در تداوم حركت هاى تكاملى و تاءمين ((سيستم رابطه )) با خداى جهانيان مى فرمايد:

تَعَاهَدُوا اءَمْرَ الصَّلاَةِ، وَحَافِظُوا عَلَيْهَا، وَاسْتَكْثِرُوا مِنْهَا، وَتَقَرَّبُوا بِهَا.

فَإِنَّهَا ((كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابا مَوْقُوتا)).[13]

مردم ! نماز را بر عهده گيريد، و آن را حفظ كنيد، زياد نماز بخوانيد، و با نماز خود را به خدا نزديك كنيد. ((نماز فريضه واجبى است كه در وقت هاى خاص بر مؤ منان واجب گرديده است .))[14]

و آنگاه با توجّه به ((حركت تكاملى )) و ويژگى ((عمومى بودن )) حركت انسان ها به سوى كمال و تكامل ، و نقش نماز در تداوم حركت هاى فردى و اجتماعى مسلمين ، نماز را نشانه ((ملّيّت اسلامى )) معرّفى مى كند،

كه در ديگر مكتب ها و حركت هاى اجتماعى انسان ها، اين ويژگى ارزشمند با اين شرائط و آثار ارزنده ، كمتر به چشم مى خورد،

كه نماز مى تواند حركت هاى عمومى را سامان بخشيده به سر منزل كمال برساند،

هم عامل وحدت جامعه اسلامى باشد،

و هم حركت هاى دسته جمعى را هدايت كند،

كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود :

وَإِقَامُ الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ

(بر پاداشتن نماز آيين ملّت اسلام است )

 

[1] . خطبه 183نهج البلاغه

[2] . خطبه 16نهج البلاغه

[3] . خطبه 214نهج البلاغه

[4] نامه 27نهج البلاغه

[5] . خطبه 199 نهج البلاغه

[6] . سوره نساء آيه 103

[7] . سوره مدّثر آيه 43

[8] . سوره نور آيه 37

. [9] سوره طَّه آيه 132

[10] حكمت 136 نهج البلاغه

[11] خطبه 131نهج البلاغه

[12] نهج البلاغه،نامه47

[13] سوره نساء آيه 103

[14] خطبه 199 نهج البلاغه

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2621 کلمه
مولف : مرحوم محمّد دشتى
ناشر : الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام(ج12)
1395/5/16 ساعت 14:23
کد : 1495
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
خلقت
انسان
ذکر
نهج البلاغه
عبادت
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز