■ نماز در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
معرفی: موضوع مصاحبه، سلوک عبادی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. در میان لیست اسامی که میگردم، نام حجتالاسلام خانجانی بیشتر از همه به چشمم میآید. بعد از تماس، به احترام حضرت زهرا (سلام الله علیها) قبول میکنند. حجتالاسلام قاسم خانجانی مؤلف، نویسنده و عضو هیئتعلمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است.
با تشکر از وقتی که در اختیار نشریه قنوت قرار دادید. به نظرم اگر نگاهی کلی به آیات و روایاتی بیندازیم که دربارة شخصیت حضرت صدیقۀ طاهره هستند، خواهیم دید که یکی از مهمترین مطالبی که حول شخصیت ایشان انعکاس داده شده، موضوع عبادت و نماز است. آن روزی که خداوند قرار است کوثر را به پیامبر عنايت كند، دستور به خواندن نماز میدهد. از وجه تسمیه آن حضرت به زهرا و تسبیحات ایشان تا توصیفات ائمه اطهار (علیهم السلام) در مورد عبادت مادر بزرگوار خود، در همۀ اینها نماز عنصر برجستهای است. در پاسخ به اولین سؤال، بفرمایید سیرۀ آن حضرت در اهتمام به عبادت چگونه بوده است؟
بحث اهمیت دادن ایشان به نماز را در مقام عمل باید دنبال كرد؛ يعني بايد ببینیم در مقاطع حساس زندگی چه مقدار به نماز اهمیت میدادند. ما یک کار پیشپاافتاده را بر نماز مقدم میکنیم؛ اما حضرت زهرا در مواقع حساس و بزنگاهها که افراد کمتر به نماز توجه دارند، به مسئلة نماز پرداختهاند.
میشود نمونهای را بیان کنید؟
موارد زیادی نقل شده است که من به یکی دو نمونه اشاره میکنم. مثلاً نقل شده که در شب زفاف حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی ایشان به منزل حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمدند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) دیدند که گویا ایشان در فکر چیزی هستند و حالت خاصی دارند. البته این در روایت نیامده، اما شاید گمان میکردهاند كه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از انتقال از منزل پدر به خانه حضرت امير دلتنگ هستند یا در فکر موضوع خاصی هستند. حضرت وقتی علت را میپرسند، حضرت زهرا (سلام الله علیها) جواب میدهند که این انتقال مرا به یاد انتقال به منزل آخرت انداخت. بعد از حضرت علی (علیه السلام) میخواهند که آن شب را به نماز و عبادت خدا سپری کنند. این از اموری است که کمتر کسی به آن میاندیشد. اولاً به این انتقال همچون انتقال از دنیا به آخرت نگاه میکنند. ثانیاً چیزی که در اینجا خیلی کمک میکند به انسان كه خود را با شرايط جديد وفق دهد (البته این تعبیر بنده است و در روایت نیامده است، اما میشود با آيات و روایات تطبیق داد)، نماز است. آن حضرت نه بهتنهایی، بلکه از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) میخواهند که با هم به نماز بایستند. اين همان استعانت از نماز است كه قرآن ميفرمايد: «استعينوا بالصبر و الصلوه». همچنین میشود به نماز شب ایشان اشاره کرد که یک کار همیشگی و دائمی بود و در بدترین وضعیت و حتی در آخرین روزهای عمر بابرکتشان ترک نشد. اهمیت دادن به نماز در این مواقع میتواند مسئله خیلی مهم و عبرتآموزی باشد.
نکته دیگر اینکه کیفیت نماز نیز مسئلهای مهم است. ممکن است انسان به حساب عادت، نماز اول وقت را ترک نکند که البته بسیار خوب است، اما باید همراه نماز، روح و توجه به نماز و خضوع و خشوع در نماز نیز حاصل شود. در مورد نماز حضرت در روایت آمده است که از خوف خداوند متعال نَفَس ایشان به شماره میافتاد. ما در مورد امام حسن مجتبی (علیه السلام) داریم که رنگ حضرت تغییر میکرد یا در مورد ائمه دیگر تعبیرهایی داریم؛ اما تعبیر «به شماره افتادن نفس» را بنده فقط در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) ديدهام. ایشان آنقدر خوف داشتند که نفسشان به شماره میافتاد. گویی میخواهند در محضر سلطان بزرگي يا وجود باعظمتی حاضر شوند که آرام و قرار از ایشان گرفته ميشد. درك عظمت و بزرگي خداوند باعث ميشد كه ايشان چنين حالي داشته باشند. البته اين عظمت را همه درك نميكنند. حضور قلب و توجه حضرت در نماز آن قدر بالا است که در برخی از روایات آمده است که در نماز حتی به صدای کودکان توجهی نداشتند. در روایات آمده است كه ملائکه گهواره فرزندان ایشان را میگرداندند؛ درحالیکه حضرت به نماز مشغول بودند. اين نماز است كه طبق روايات، خداوند متعال هرگاه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به نماز ميايستاد، به فرشتگان مباهات ميكرد و ميفرمود: اين بنده مرا ببينيد که چگونه از خوف من به نماز ايستاده است؟
این روایات نشاندهنده اهمیت نماز از نظر این بانوی بزرگوار است که باید برای ما درس و عبرت باشد.
در روایات به مسائلی همچون پوشش و امور جانبی دیگر، اشاره شده است؟
در همان بحث اهمیت دادن به نماز، ایشان حتی به نوع حضور ظاهری در نماز اهمیت ویژه میدادند. مثلاً بهترین لباسشان را برای نماز قرار داده بودند و از عطر استفاده میکردند. حتی در روایتی، آمده است که حضرت در ساعات آخر عمر از اسماء بنت عمیس میخواهند ایشان را در وقت نماز صدا بزنند. تعبیر روایت این است که به اسماء میفرمایند عطر بیاور تا من خود را خوشبو کنم و لباس نماز مرا برایم بیاور. این روایت نشاندهنده چند چیز است: اولاً لباسی مخصوص نماز دارند. ثانیاً این لباس بهترین لباس برای نماز است. ثالثاً این لباس را همیشه بر تن نمیکردند؛ یعنی با این لباس آشپزی یا کارهای دیگر نمیکردند؛ بلکه مخصوص نماز بوده است. این لباس را معطر میکنند که نشاندهنده اهمیت آن حضرت به نوع حضور ظاهری در نماز است. این اهمیت به ظاهر، باطن و وقت نماز، نشان میدهد که مجموعاً نماز در زندگی آن حضرت در بهترین جایگاه و بالاترین موقعیت در ذهن و فکر و عمل حضرت زهرا (سلام الله علیها) تبلور پیدا کرده است؛ ازاینرو نماز آن حضرت میتواند آثاری اینچنین عميق داشته باشد.
به نظرم موضوع مهم دیگر مسئله آثار و نمود نماز در زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. تحلیل شما از نقش نماز در زندگی آن حضرت چیست؟
در مورد آثار نماز ايشان بايد گفت: برخی آثار ظاهری هستند که حتی به بدنه خانواده سرایت میکند. طبق روایتی مشهور، احوال حضرت زهرا (سلام الله علیها) در نماز بهگونهای بوده که نورافشانی میکرده است؛ یعنی نماز ایشان آثار ظاهری داشته که دیگران هم میتوانستند آن را ببینند. البته این روایت بیشتر ناظر بر ملکوت است و در روايت امام صادق (علیه السلام) دربارة علت نام آن حضرت آمده است که او را بدين سبب زهرا ناميدهاند كه وقتی در محراب عبادت میایستاد، نور ایشان برای اهل آسمان میدرخشید؛ همانگونه که نور ستارهها برای اهل زمین میدرخشد. در روایت ديگري، امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرماید: ديدم در شب جمعه مادرم در محراب عبادت ایستاد و تا سپیدهدم دائم در رکوع و سجود بود و من میشنیدم که در نمازش برای مؤمنان دعا میکرد و نام آنها را میبرد؛ درحالیکه برای خودش دعا نمیکرد. پرسيدم: مادر جان، برای همه دعا کردید جز خودتان. حضرت آن جمله معروف را میفرمایند که: «الجار ثم الدار»؛ پسرم اول همسایه و بعد اهل خانه و خانواده. آن نماز با آن کیفیت و آثار، در بدنه خانواده و تربيت فرزندان چنين اثر عميقي دارد و طبیعی است که به تعبیر حضرت امام (رحمه الله علیه) در این خانه گِلی و خشتی، فرزندانی مثل امام حسن و امام حسین مجتبی و زینب کبری (علیهم السلام) تربیت شوند.
سیره و سبک آن حضرت در تربیت عبادی فرزندان چگونه بوده است؟
مواردی مثل همین موردی که از امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل شده، بیشتر به تربیت عملی آن حضرت مربوط ميشود؛ یعنی ما در این بخش باید به دو بعد نگاه کنیم: یکی تربیت عملی است؛ همانند روایتی که در وصف آن حضرت میفرماید: در دنیا کسی عابدتر از ایشان نبود. این، نمایش عملی عبادت و نماز حضرت است که اینگونه نقل شده و از ميان عبادات، تأکید بر نماز ایشان بوده است. گفته شده كه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آنقدر به نماز میایستاد كه پاهای مبارکشان ورم میکرد. البته دربارة سجدههای طولانی و گریه در عبادت ايشان نیز روايات بسياری نقل شده است.
تربیت کلامی و توصیههای نمازی آن حضرت چگونه بوده است؟
این مطلب به بُعد دوم تربیت عبادی ايشان ناظر است. حضرت زهرا (سلام الله علیها) میفرمایند که نماز سدی در برابر نفوذ خودپسندی و غرور در جان انسانها است. ایشان روی مشکل اساسی انسان انگشت گذاشتهاند. انسان اگر به جایی نمیرسد، به خاطر توهّم رضایت از خود است. حضرت روی همین دست میگذارند و میفرمایند نماز سدی در برابر خودپسندی است. اگر این سد به وجود آمد و موجب رضايت نفس و خودپسندي و غرور ما شد، خود را نیازمند نخواهیم دید. به لحاظ روانشناسی نیز ثابت شده کسی که از خودش راضی باشد، برای کسب کمالات تلاش نخواهد کرد. اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) ميفرمايند نماز سدی در برابر خودپسندی است، يعني نماز احساس نیازمندی را در انسان پدید میآورد. چنانچه انسان خود را نيازمند نماز بداند، دچار غرور، خودشيفتگي و عجب نمیشود و هيچ وقت طغيان و سركشي نميكند. طغيان و سركشي انسان كه باعث سقوط ميشود، به فرموده حضرت زهرا (سلام الله علیها) با نماز درمان ميشود. نماز اگر بر اساس نياز انسان در زندگي، جايگاه خود را بيابد و انسان خود را نيازمند آن و ارتباط معنوي بداند، بسیاری از دردهایی که امروزه بسیاری گرفتار آن شدهاند، درمان خواهد شد.
من میخواهم اینطور جمعبندی کنم که میتوان عبادت و نماز آن حضرت را در سه ساحت مطرح کرد. محور اول اهمیت نماز نزد آن حضرت است که حضرت در عمل به نماز اهميت ميدادند. محور دوم نقش نماز و آثار آن در زندگی آن حضرت است. همان آثاری که گفته شد و میتواند الگویی برای ما باشد. محور سوم هم توصیههای آن حضرت به نماز است.
اینکه در روایات آمده آن حضرت در محراب عبادت میایستاد، به محل خاصی برای عبادت اشاره دارد که مثلاً حضرت گوشهای از منزل خود را محراب قرار داده بودند یا اینکه منظور از محراب عام بوده و به نماز خواندن آن حضرت اشاره دارد؟
آن چیزی که از روایت برمیآید، حالت نماز بوده است و لزوماً یک مکان خاص منظور نیست. یعنی از روایت نمیتوان فهمید که منظور مکانی خاص برای عبادت باشد؛ گرچه از روایات دیگر برمیآید که خوب است انسان محلی را در خانه به عبادت اختصاص دهد و در آنجا نماز بخواند. جایی که خلوت و ساکت باشد و انسان بتواند در آنجا بهراحتی با معبودش راز و نیاز کند.
پرسش آخر بنده راجعبه بازتاب نماز در منابع اهل سنت است. در کتابهای اهل سنت بازتابی از نماز آن حضرت وجود دارد؟
روايت مربوط به عابدترین بودن آن حضرت در ميان مردم و تورم پاهای مبارك آن حضرت به هنگام نماز، از حسن بصري نقل شده است. اما بنده در منابع اهل سنت روایتی دربارة نورافشانی آن حضرت به هنگام نماز ندیدهام؛ هرچند مهمتر از آن را از عايشه نقل كردهاند كه ميگفت: ما در تاريكي شب در پرتو نور چهره حضرت فاطمه پشمريسي و سوزن نخ ميكرديم.