■ منظومه تلاش مقدس
حکومت اسلامی به عنوان عالیترین نهاد حفظ منافع و مصالح مردم، هرگز نمیتواند در قبال ایمان و اصول اخلاقی مردم بیاعتنا باشد. تفاوت مهم حکومت دینی با حکومتهای غیر دینی آن است که حکومت دینی، علاوه بر تأمین نیازهای مادی، به نیازهای معنوی جامعه توجه جدی دارد. «نظام اسلامی که برترین هدفش، پرورش انسانهای والا و بافضیلت است، سازندگی فرد و جامعه را از هر دوسو، یعنی هم از جسم و هم از جان، هم در عرصه مادی و هم در ساحت معنوی، پیش میبرد و هر دو بال پرواز و تعالی آدمی را میگشاید و میآراید».1 عبارت حکومت اسلامی متضمن این معنا است که اسلام چهارچوب و خطوط کلی حکومت را مشخص کرده است؛ بنابراین حکومتی دین است که تمام ارکان و نظام آن از اسلام نشئتگرفته باشد.
فرآیند تحقق
با شروع انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی، دربارة آینده این پدیده بزرگ پیشبینیهای متفاوتی صورت گرفت. بعضی با نگاهی سیاسی، گمان میکردند در آیندهای نهچندان دور به یکی از دو ابرقدرت شرق و غرب آن روز گرایش پیدا خواهد کرد. اما آینده نشان داد که جمهوری اسلامی مستقل ماند؛ چراکه یک پدیده به تدریج توسعه یابنده و ریشه دواننده در بخش مهمی از دنیا بود.
همانطور که گفته شد: «انقلاب اسلامی برای ایجاد یک نظام، یک مجموعه ملی انسانی بر اساس یک تفکر به وجود آمد. آن تفکر، تفکر اسلام است».۲ «تشکیل نظامی که معنویت جزء بافت اصلی آن محسوب میشود». «ادعا این است ـ که ادعای قابل اثبات و ثابتشده و قطعی است ـ که راه سعادت انسانها به دست تعالیم انبیاء است که کاملترین آن هم تعالیم اسلام است. بشر منهای تعالیم انبیاء حتی پیشرفت مادی هم در این حدی که پیدا کرده، پیدا نمیکرد؛ چه برسد به تعالی معنوی و آرامش و آسایش روانی که زمینهساز عروج او به معارج ملکوتی انسان است. راه سعادت انسان این است».۳
برای اینکه تفکر انبیاء در جامعه پیدا شود، یک حرکت بلندمدت و طولانی لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. «جامعه اسلامی، نه فقط دولت اسلامی، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمی که بر اساس تعالیم اسلام ـ که لب لباب تعالیم انبیاء است ـ زندگی میکنند و آثارش را احساس میکنند. این هدف ما است. این هدف، هدف خیلی طولانیمدتی است. باید کار کرد تا به این هدف رسید».۴
البته نبایستی فراموش شود که این هدف در بستر تحققی فرآیند اهداف انقلاب جای دارد؛ فرآیندی که دارای یک زنجیره منطقی است. حلقه اول انقلاب اسلامی بعد تشکیل، نظام اسلامی است، و بعد تشکیل دولت اسلامی و بعد تشکیل جامعه اسلامی است و بعد تشکیل امت اسلامی است. این یک زنجیره مستمری است که به هم مرتبط است. منظور از انقلاب اسلامی ـ که حلقه اول است ـ حرکت انقلابی است؛ والا به یک معنا شامل همه این مراحل میشود. حلقه بعد، نظام اسلامی است. منظور من در اینجا از نظام اسلامی، یعنی آن هویت کلی که تعریف مشخصی دارد که کشور، ملت و صاحبان انقلاب ـ که مردم هستند ـ آن را انتخاب کردند: جمهوری اسلامی. جمهوری اسلامی، یعنی نظامی که در آن، مردمسالاری از اسلام گرفته شده است و با ارزشهای اسلامی همراه است. ما از این حلقه هم عبور کردیم. منظور از دولت اسلامی این است که بر اساس آنچه که در دوره تعیین نظام اسلامی به وجود آمد، یک قانون اساسی درست شد؛ نهادها و بنیانهای ادارة کشور و مدیریت کشور معیّن شد. این مجموعه نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است که منظور مجموعه دستگاههای نهادهای مدیریتی، دولت اسلامی است. بعد از آن جامعه اسلامی است که این آن بخش مهم و اساسی است. جامعه اسلامی یعنی چه؟ یعنی آن جامعهای که در آن، آرمانهای اسلامی، اهداف اسلامی، آرزوهای بزرگی که اسلام برای بشر ترسیم کرده است، تحقق پیدا کند. این آن جامعهای است که ما به دنبالش هستیم. این هدف، هدف میانه است. مهمترین مسئولیت این جامعه این است که انسانها بتوانند در سایهسار چنین اجتماعی، چنین فضایی، به کمال معنوی و کمال الهی برسند.۵
حاکمیت و انجام وظیفه
در میان مجموعه وظایف خطیری که با استقرار حاکمیت الهی در نقطهای از زمین، بر دوش مؤمنان و بندگان زبده خداوند قرار میگیرد، قرآن، اقامه نماز را شأنی ویژه بخشیده و آن را در صدر فهرست، جای داده است: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه...». اگر بر پای داشتن نماز در میان مردم، نقشی بنیانی نمیداشت و همچون پایه استواری برای پیشبرد هدفهای بزرگ نظام اسلامی به شمار نمیآمد، چنین تأکید بلیغی بر اهمیت نماز نمیشد.
اقامه نماز در کشوری که پرچم اسلام را برفراز سرخویش برافراشته و به حاکمیت اسلام مفتخر گردیده، یکی از واجبترین فرائض است. با توجه به نقش بیبدیل این فریضه در مصونیتبخشی در راه و تحقق اهداف مدنظر، همه باید در این حرکت بزرگ که شایسته است جهاد نامیده شود خود را ملزم و متعهد بدانند.۶ به علاوه اینکه بهترین نماد و نشانه جامعه اسلامی به پا داشتن نماز و ترویج فرهنگ آن است. این امر در حاکمیت دینی بر دوش کارگزاران نظام اسلامی بسیار سنگینی میکند و نهادها و سازمانها، ادارهها و ارگانهای مختلف نظام اسلامی باید بر آن اهتمام ورزند و تحقق فرهنگ نماز را به عنوان نماد عینی حاکمیت دینی، جامه عمل پوشانیده و همه بر تحقق عملی و علمی آن پایبند باشند.
عمران مسجد و پرداختن به آرایههای معنوی و ظاهری آن، وظیفه همگان است و هر کسی به اندازه توان و همت باید در آن سهیم گردد. مردم، شهرداریها و دستگاههای دولتی هر یک در آن ایفای نقش کنند و روحانی دانا و مسئولیتپذیر و پرهیزگار میتواند و میباید محور این منظومه تلاشِ مقدس باشد».۷
منظومهای که باید از نیروهای خلاق و متفکری که پیگیر امر نماز هستند، بیشترین بهرهگیری را داشته باشد. منظومهای که برای هرکس و هرجایی وظیفه مشخصی را در نظر گرفته است. ائمه جماعات و کسانی که در عمل، خود مقتدای دیگرانند، میتوانند در تحصیل شرایط نماز مقبول، مجاهدت بلیغ کنند و نماز را با کیفیتی شایسته همگانی کنند. بزرگان جامعه و کسانی که چشمها به آنها دوخته شده و انگشتها آنها را نشانه کرده است، باید در مراکز همگانی نماز دیده شوند.
نکته پایانی اینکه در بخشهای رسانهای مثل صداوسیما، میتوان نماز را همچون موضوعی تلقی کرد که باید به همه آموخت. در بخشهای اجرایی مختلف، از تواناییهای نرمافزاری در زمینههای هنر، ادبیات، فیلم و تبلیغات حداکثر استفاده برده شود، راهکارهای برخاسته از توانایی علمی و هنری انتخاب گردد و همة ظرفیتهای موجود به کار گرفته شود.
پینوشت
۱. پیام مقام معظم رهبری به هشتمین اجلاس سراسری نماز؛ 18/6/1377.
۲. بیانات رهبری در ديدار با دانشجويان؛ 7/7/87.
۳. بیانات رهبری؛ 25/7/85.
۴. بیانات رهبری؛ 7/7/87.
۵. بیانات رهبری؛ 24/7/90.
۶. پیام مقام معظم رهبری به هفتمین اجلاس سراسری نماز، ارومیه؛ 1376.
۷. پیام مقام معظم رهبری به نوزدهمین اجلاس سراسری نماز؛ ۲۰و۲۱ مهرماه 89.