■ نماز و برنامه ريزي
مديريت و برنامه ريزي، نقش مهمي در زندگي سازماني و کاري افراد دارد. مهمترين عنصر در مديريت و برنامه ريزي زمانبندي کارها و برنامهها است. زمانبندي، موفقيتهاي زيادي را در زندگي به دنبال ميآورد. زمانبندي به معناي انجام هر کار در زمان مخصوص به خود، تضمين کننده موفقيت در کارها است. يکي از عناصري که زمينه تقيد و التزام افراد به برنامهريزي و تنظيم امور را موجب ميشود، عبادات مذهبي از جمله نماز است. زمانبندي و نظم در عبادات افراد را به رعايت نظم و كسب مهارت وقت شناسي و برنامهريزي زمانمند تشويق ميکند. طبق تعبير قرآن «نماز وظيفهاي برنامهريزي شده و زمانمند است».[1]نماز به خاطر اينکه در زمانهاي خاصي انجام ميشود و شرايط و ملاحظات خاصي را ميطلبد، روحيه نظم را در انسان به وجود مي آورد و همچنين اين امکان را تقويت ميکند که انسان در تمام شئونات زندگي و نظم و انضباط را رعايت کند. نقش نماز در عادتوارگي نظم و انضباط بسيار حايز توجه است. خداوند از ما خواسته است که نماز را با تمام شرايط و اجزاء در زمان و مکان خاصي و به شكلي ويژه انجام دهيم و از اين طريق هرچند کوتاه مدت نظم و انضباط را با جان و دل لمس کنيم. به همين جهت پيامبر اسلام بر هماهنگي و نظم صفوف نماز بسيار تاکيد ميورزيدند تا جايي که فرمودند نظم صفهاي نماز مکمل نماز است.[2] رويهمرفته، رعايت نظم در نماز، ملکه نظم را در انسان تقويت و آن به يک عادتواره تبديل ميکند. لذا، نظم و ترتيب در نماز جماعت و هماهنگي نمازگزاران در قول و فعل و [ترتيب و توالي انجام مقدمات، شرايط و اعمال نماز] مقدمه خوكردن به نظمي است كه نمازگزاران در زندگي بدان نياز دارند و لازم است در طي زندگي با آن انس بگيرند.[3] به تعبير ديگر نماز يک فرايند جامعهپذيري و نهادينه سازي نظم و انضباط در زندگي است. افراد از طريق مداومت و تکرار نظم يافته تکاليف، اولويت بندي و هماهنگي کارها به اين مهارت زندگي دست مييابد که بتواند در ساير شئونات زندگي نظم و انضباط را سرلوحه کارهاي خودر قرار دهد و از بي برنامهگي و بي نظمي در زندگي بپرهيزد.
بنابراين، نماز روح انضباط را در انسان تقويت مي كند. چرا كه دقيقاً بايد در اوقات معيني انجام گيرد كه تأخير و تقديم آن هر دو موجب بطلان نماز است، همچنين آداب و احكام ديگر در مورد نيت و قيام و قعود و ركوع و سجود و مانند آن كه رعايت آنها، پذيرش انضباط را در برنامه هاي زندگي كاملاً آسان مي سازد .همه اينها فوائدي است كه در نماز، قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ويژگي جماعت را بر آن بيفزائيم ـ كه روح نماز همان جماعت است ـ بركات بي شمار ديگري در راستاي مديريتي و نظم بخشي دارد. با اين توصيف دست کم، نماز افراد را در محيط اداري ترغيب ميکند که وقتشناس باشند و کارهاي محول را به موقع به انجام رسانند و ازکاهلي و تعلل بپرهيزند.
[1] «فَأَقيمُوا الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنينَ كِتاباً مَوْقُوتا» سوره نساء آيه103.
[2] قالَ رَسُولُ اللّه صلياللهعليهوآلهوسلم :«سَوَّو صُفُوفَكُمْ فَاِنَّ تَسْوِيَةَ الصَّفِّ تَمامُ الصَّلاةِ.» يعني؛ صفهاي نماز جماعت را منظم كنيد كه منظم کردن كردن صفها، كامل كننده نماز است. محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق. بحار الانوار، ج85، ص: 20.
[3] اجلاس سراسري نماز، نماز و زندگي، تهران، ستاد اقامه نماز،اول ،تابستان1377،ص59.