■ نماز و کاهش اضطراب بازنشتگي و سالخوردگي
زندگي کارمندي با تمام دلخوشيها و دلناخوشيهايش سرانجامي دارد که از آن تحت عنوان «بازنشستگي» ياد ميکنند. بازنشستگي خودش فينفسه پذيرفتني است اما لوازم و مقارنات آن فشارهاي رواني زيادي بر افراد وارد ميآورد. بازنشستگي با پيري و سالخوردگي قرين و با ضعف و کاهش توانمنديهاي جسمي همراه است. در جامعهي معاصر که زندگي افراد بر مدار «فردگرايي» ميچرخد، براي افراد بازنشسته که در اوان پيري و ضعيفي هستند دشوار است از نگرش منفي در باره خود و از تنهايي اجتناب کنند. در دوران سالخوردگي فرد نبرد ميان تماميت خود و نااميدي را به چشم ميبيند. در دوران بازنشستگي و پيري افراد با فقدان بسيار چيزها مواجه ميشوند- فقدان مهارتهاي مختلف، فقدان اهميت شخصي پس از بازنشستگي و دورماندن از محيط کار، فقدان دوستان براثر مرگ و سرانجام آگاهي از اينکه زندگي خود او ممکن است به زودي به پايان برسد. مجموع عوامل و عناصر فوق، پايان زندگي اداري و سازماني افراد به يک امر نوميدکننده، اضطراب آور و ترسناک مبدل ساخته است.
مطالعات نشان داده است که مناسک مذهبي در فروکش ساختن اضطراب بازنشتگي و سالخوردگي نقش بي بديل دارد. تاثير دين از جمله عبادات مذهبي که نماز به عنوان محوري ترين عبادت در اسلام پذيرفته شده است، از چند وجه قابل بررسي است.
نخست؛ اينکه باورهاي ديني در کليت خودش آرامبخش و تسکين دهنده است. انسان علاقه دارد جهان را داراي نظم ببيند و از سويي رويدادهاي شگفت آور و نابهنجاري همچون مرگ، خواب و خيال، بلاهاي طبيعي، رنج و شرور، توفيق شروران و رنجش نيکان وجود دارد که با وسايل طبيعي قابل تبيين نيستند؛ دين تجربههاي تلخ زندگي و رخدادهاي نابهنجار را که به بي سروساماني جهان دامن ميزند، معنادار و توجيه پذير مي سازد.[1] به گفته ويليام جيمز هنگامي که در زندگي همهي اميدها برباد ميرود و دنيا به آدمي پشت ميکند احساسات مذهبي دست اندرکار ميشود و دارالامني به پا ميکند که در آن ناراحتيها و سختي سعادت ابدي را بشارت ميدهد و وعدههاي ديني سرودي دل انگيزي ميشود که هماهنگي جهان هستي را زمزمه ميکند.[2]
دوم؛ اينکه نماز در تمام ساحتهاي زندگي طمأنينه و آرامش را به فرد تزريق ميکند. براساس آيات قرآن نماز بزرگترين ذکر خداوند است[3] و تنها با ذکر خداوند است که قلوب مشوش انسانها به آرامش و سکون ميرسد.[4] باتوجه به اينکه انسانها بخاطر مشکلاتهاي زندگي و گرفتاريهاي محيطي يک اضطراب مداوم را تجربه ميکنند، نيازمند آرامشبخش رواني و روحي هستند. در اين ميان، نماز نقش بسيار ارزشمندي در کاهش استرسها و اضطرابها دارد. نماز باعت تمدد اعصاب و آرامش رواني در نمازگزاران ميگردد. نمازگزاراني که در زندگي ناملائماتي تجربه ميکنند، با اتکاء به عبادت معنوي نماز و با توجه به خداوند متعال، فشارهاي رواني را پشت سر ميگذارد. اصولا انسان در دعا و نماز با خداي خود به مناجات ميپردازد و از مشكلاتي كه او را در زندگي مضطرب و ناراحت ساخته است، به درگاهش پناه ميبرد و با بازگو كردن مشكلات اضطرابانگيز در چنين حالتي از آرامش رواني،منجر به رهايي از اضطراب از طريق ايجاد ارتباط شرطي جديد ميان مشكلات و حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني ميشود.بدين ترتيب مشكلات بتدريج قدرت اضطرابزايي خود را از دست ميدهد و با حالت تمدد اعصاب و آرامش رواني كه حالتي مخالف اضطراب است به صورت رابطهاي شرطي شده، پيوند مييابد.[5]
در آيات روايات خصوصيت اضطراب زدايي نماز زياد مورد توجه قرار گرفته است. در آيه 277 سوره بقره تاکيدشده است که نماز گزاران از خوف و حزن بري هستند [6] خوف به معناي ترس و واهمه از آينده است و حزن به معناي ناراحتيهاي گذشته است.[7] بنابراين نماز هم انسان را در برابر ناملائمات گذشته و هم آينده بيمه ميکند. اثر درماني نماز به عنوان يک ذکر پر واضح است. زيرا انسان بلافاصله پس از نماز به ذكر دعا و تسبيح مي پردازد كه اين تداوم همان حالت آرامش وسلامت رواني را موجب مي شود.
سوم؛ برپايي نماز در محيط اداري اضطرابهايي ناشي از بازنشستگي و کهنسالي را تقليل ميدهد. پژوهش ها همواره نشان داده است که مکانيسمهاي مذهبي بويژه نيايش غالبا هنگامي به کار گرفته ميشود که سالخوردگان با فشار رواني مربوط به تندرستي مواجه اند. متغيرهاي مذهبي خواه حضور در مراسم مذهبي و نيايش باشد و خواه فعاليتهاي اجتماعي همگي با افسردگي و تنهايي در نزد سالمندان همبستگي منفي دارد. ايمان نه تنها موجب اميدواري دراز مدت ميشود بلکه در آينده کوتاه مدت نيز ايجاد خوشبيني ميکند. درميان سالمندان مشغوليتهاي مذهبي همبستهي پايدار خوشبختي و شادماني است.[8] نماز از جهاتي ديگري نيز اضطراب بازنشستگان را ميگسلد. نماز ارتباط کارمند و ارزشهاي معنوي / مذهبي را تحکيم مينمايد و در سايه ارزشهاي معنوي انسان کار در محيط اداري را يک حرفهاي مقدس قلمداد کرده و با توجه به وعدههاي الهي منتظر پاداشهاي دنيوي و اخروي ميماند. باورهاي به تقدس فعاليتهاي گذشته، نا آ رامي ها و ناراحتيهاي افراد را در زمان بازنشستگي و کهنسالي طاقتپذير ميسازد. حتي مطابق آيات شريفه قرآن افرادي که در طول عمر نماز را برپاداشته اند مرگي سختي نيز ندارند زير خداوند مرگ چنين افرادي را با کمکهاي که فرشتگان موظف اند انجام دهند، آسان ميسازد.[9]
[1] ر.ک. ملکم هميلتون، جامعه شناسي دين، ص267-269.
[2] ويليام جيمز، دين و روان، ترجمه مهدي قائني، تهران، شرکت سهامي، 1372، ص14.
[3] در آيه 45 عنکبوت آمده است «أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» مفسرين در تفسير اين آيه فرموده اند جمله «وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» فلسفه مهمترى براى نماز يادر آور ميشود و آن اينکه نماز غير از اينکه بازدارنده است، ذکر بزرگ خداوند نيز ميباشد.ر.ک.ناصر مکارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، اول 1374،جلد16، ص287.
[4] «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» يعني«تنها با ياد خدا است که دلها آرام ميگيرد»(سوره رعد، آيه27)
[5]. نقش نماز در روان درماني، مجله تربيت ، دي 1375، شماره 144، صفحه23.
[6] « إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» بقره: 277
[7]: فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، 1372ش، جلد1، ص261.
[8]ر.ک. روانشناسي دين براساس رويکرد تجربي،ص689-688.
[9] مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع فِي حَدِيثٍ
«إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ يَدْفَعُ الشَّيْطَانَ عَنِ الْمُحَافِظِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ يُلَقِّنُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ فِي تِلْكَ الْحَالَةِ الْعَظِيمَةِ.»
از امام صادق عليه السلام نقل شده که حضرت فرمودند:
«فرشتهي مرگ شيطان را از کسيکه از نماز محافظت کرده است، دور ميسازد و کلمه لااله الاالله و محمد رسول الله» را در اين وضعيت بزرگ تلقين مينمايد».
شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، اول، 1409 ق.جلد4، ص29