■ حکومت جایگاهی بسترساز برای اقامه نماز
با بررسی و دقت نظر در آیات قرآن کریم، درمییابیم که یکی از مهمترین وظایف حکومتها و دولتها، اقامه و برپایی نماز است. اما آن چیزی که بیش از تکرار مکرر این وظیفه مهم است، این است که آیا حکومت ـ با توجه به قدرت و اقتدار خود ـ میتواند در امر نماز وارد شود؟ یا به عبارت دیگر، آیا میتوانیم نماز حکومتی داشته باشیم؟ برای پاسخ به این پرسش، باید تعریف دیگری از حکومت و نماز و رابطه آن دو داشته باشیم.
بنا بر دیدگاههای صاحبنظران، حکومتی شدن نماز از قداست آن میکاهد؛ اما اگر حکومت بستر را فراهم و زمینهها را ایجاد کند، وظایفی را که در آیات و روایات برای برپایی نماز ذکر شده، محقق کرده است. قرآن نیز به این نکته توجه کرده و میفرماید: «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛1 همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و به كارهاى پسنديده وامىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و فرجام همة كارها از آنِ خدا است». بنا بر این آیه برپایی نماز یکی از شئون حکومتها است و چنانچه انسانهای صالح قدرت پیدا کردند، باید این امر را در اولویت قرار دهند.
طبرسی در مجمع البیان ذیل این آیه مینویسد که واژه تمکین و تمکن به مفهوم اقتدار و امکانات لازم بخشیدن به دیگری و رهنمون دادن دولت و کاری به گونهای شایسته و بایسته است. پس مفهوم آیه این است که اگر دولتی امکانات و قدرت را فراهم آورد و خداوند این قدرت را به او عنایت کرد و ارزانی داشت، باید نماز را بپا دارد.
شایان ذکر است که برپایی و اقامه نماز با خواندن نماز تفاوت دارد. اقامه نماز به این معنا است که در همة عرصهها، نماز معیار و شاخص ما باشد. یعنی صداقت، اتکا به خداوند، خروج از دایره شرک و مواردی از این قبیل، سرلوحه اقدامات ما قرار گیرند و تمام فعالیتهای حکومت بر اساس آنها تعریف شود. مثلاً در اقتصاد، بحث فراهم آوردن و بسترسازی نماز به صورت مبارزه و ریشهکن کردن فقر تجلی مییابد. چه اینکه فقر یکی از عمدهترین نگرانیهای بشر در طول زندگی است و با وجود آن مسیر ما به سمت نماز که مهمترین عرصة تعالی و بندگی خداوند است، هموار نخواهد بود. چنانچه دولت بتواند فقرزدایی کند، در راه مبارزه با کفر نیز موفق خواهد بود؛ چراکه مطابق رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) سامان جامعه در گرو ریشهکن کردن فقر است و پیغمبر اکرم نیز فرمودهاند: «کاد الفقر أن یکون کفراً؛2 نزدیک است که فقر به کفر بینجامد». اگر دولت بتواند فقرزدایی کند و در سیاست آرامش را حاکم سازد، جامعه خودبهخود به سمت نماز سوق داده خواهد شد که همان شاکله فطری هر انسانی است.
نماز مردمی یا حکومتی؟
قطعاً نماز حکومتی موفق نخواهد بود. مطابق روایتی، امام علی (علیه السلام) روزی در مسجد حضور داشتند که شخصی به مسجد آمد، نمازی خواند و قصد ترک مسجد را داشت. امام اول شیعیان او را مجبور کرد که نمازش را دوباره بخواند. زمانی که وی نمازش را خیلی آراسته و طبق موازین خواند، حضرت از ایشان سؤال کرد که: نماز اول بهتر بود یا نماز دوم؟ آن شخص گفت: از لحاظ ظاهر نماز دوم؛ ولی حقیقتاً نماز اول. امام فرمودند: چرا؟ او در پاسخ گفت: نماز اول را برای خدا خواندم، اما نماز دوم را به دلیل ترس از شما خواندم.
این روایت بستر خیلی زیبایی را فراهم میکند و اگرچه به ظاهر روایت سادهای است، نکات مهمی را به ما گوشزد میکند و آن اینکه نمازی که از ترس حکومت باشد، مد نظر خدا و دین اسلام نیست. نماز باید در فضائی بسیار آرام و برای خدا خوانده شود و نماز حکومتی تا حدودی میتواند پاسخگو باشد؛ اما همیشه پاسخگو نخواهد بود و مطلوب حکومت، از چنین نمازی حاصل نخواهد شد.
پینوشت
1. حج: 41.
2. شیخ صدوق، خصال، ج1، ص12.