تجلي نماز در انقلاب کبير عاشورا (1)

■ تجلي نماز در انقلاب کبير عاشورا (1)

تجلي نماز در انقلاب کبير عاشورا (1)

 

مقدمه

در اين مقاله با استناد و استشهاد به معتبرترين کتب و منابع شيعه و اهل سنت، نماز ظهر عاشوراي حضرت سيدالشهدا امام حسين (عليه السلام) مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفته است و ضمن نقل جنبه هاي گوناگون حرکت الهي حضرت اباعبدالله (عليه السلام) به مسائلي چون دلبستگي فراوان آن حضرت به نماز در جريان وقوع حادثه جانگداز عاشورا (شب تاسوعا و هنگام آخرين وداع) و همچنين قبل از اين رويداد سخن گفته شده است.

نماز خوف، تاريخچه و تأکيد رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت اميرالمؤمنين امام علي (عليه السلام) بر اقامه فريضه نماز در ميدان جهاد که بر اساس آيه 102 سوره مبارکه نساء استوار است و نماز ظهر عاشورا در واقع امتداد و استمرار آن است از ديگر مباحثي است که بدان پرداخته شده است. 

همچنين رويکرد ادبا و سخنوران نسبت به بيان واقعه نماز ظهر عاشورا را در قالب سحرانگيز هنر و ارائه ابياتي از اشعار شاعران معاصر در اين باره، با توجه به آنکه هر رويدادي قابليت آن را ندارد که وارد قلمرو ادبيات شود و يا اينکه برخي از رويدادها مدت کوتاهي توجه شاعران و ادبا را جلب کرده، سپس کمرنگ شده و به فراموشي سپرده مي شوند اما نهضت خونين کربلا و نماز ظهر عاشورا همواره در رأس توجه و ارادت شاعران و هنروران قرار داشته است.

پيشگويي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، امام علي (عليه السلام) و حضرت ابا عبدالله (عليه السلام) نسبت به وقوع حادثه کربلا با هدف احياء دين و عجين شدن نام مبارک امام حسين (عليه السلام) با نماز چنان که در زيارتنامه آن حضرت آمده است از ديگر بخش هاي اين مقاله است.

تجلي نماز در انقلاب کبير عاشورا

نازم به قيام و قامت والايت

هنگامه عشق، چشم چون دريايت

 

خاموش در آن ميانه غوغا کردي

نازم به نماز ظهر عاشورايت

 

حماسه بزرگ عاشورا که در روز دهم محرم سال شصت و يکم هجري به وقوع پيوست از جهات متعددي برخوردار است که هر يک از جهات بيانگر يک يا چند پيام بزرگ است. 

آنچه در طي قيام عظيم و تکان دهنده عاشورا رخ داد به نحو بسيار اعجاب انگيز و تأمل برانگيزي هدفمند و حساب شده است. به اين اعتبار و با در نظر گرفتن تمامي شرايط و ملاحظات آن روزگار، لحظه لحظه قيام سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) را از هنگام خارج شدن آن حضرت در موسم حج از مکه و حرکت به سمت کوفه تا توقف کاروان در کربلا و...، اگر از زاويه تحقيق بنگريم و در هر گام و سخن حضرتش تعمق افزونتري داشته باشيم، آنگاه جوانب عظيم اين نهضت بر ما آشکار خواهد شد و چه بسا آگاهي يافتن از جوانب ديگري که تاکنون از چشم تيزبين پژوهشگران اين رويداد بي بديل پنهان مانده باشد.

در خصوص رويداد سترگي چون نهضت عاشورا تاکنون سخن بسيار گفته شده است. از هنگام وقوع اين حادثه جانگداز چه بسيار محققان، تاريخ نويسان و سخنوراني که هر يک به سهم خود کوشيده اند تا جلوه اي از اين حماسه بي مانند را به سهم خود به تصوير کشند، و بدين ترتيب اداي دين و اظهار ارادتي به پيشگاه مقدس حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) داشته باشند؛ اما با وجود اين در هر عصر و زمانه اي، باز هم آثار ديگري که روايتگر نگاه تازه اي است، به رشته تحرير درآمده است، کثرت اين آثار گواه آن است که با مرور زمان نه تنها اين انقلاب عظيم به فراموشي سپرده نمي شود بلکه با رقه هاي هستي بخش نويني از آن چشم جهانيان را روشن مي کند. همچنين تغيير نگرش ها و برحسب دگرگوني و نياز زمان «پر رنگتر شدن» يکي از جلوه هاي بي شمار نهضت عاشورا، از ديگر نکاتي است که هيچ گاه نبايد از خاطر دور داشت؛ زيرا اين امر به منزله پاسخگويي به حوائج آن دوران است.

واقعه عاشورا و درک آن بستگي فراواني دارد به شناخت افزونتر تمامي عناصري که پديدآورنده ي اين رويداد شگفت است؛ به عبارت ديگر، هر اندازه مطالعه و ژرف انديشي در اين قلمرو بيشتر باشد، معرفت درک زواياي گسترده آن ميسرتر و در نهايت زيبايي ها و عظمت هاي بي کران اين رخداد ملموس تر خواهد شد و آنگاه است که سالک اين راه درخواهد يافت که در همه منازل اين مسير چه ارتباط سنجيده و هوشمندانه خارق العاده اي نهفته است که سرتاسر، عشق و شور و درد و پيام است؛ پيامي به همه عصرها و همه نسل ها و امام به عنوان انسان کامل، و اسوه و الگوي الهي، در اين نهضت انسان ساز به طور عملي طريق نجات و رستگاري را رهنمون مي شود تا گمگشتگان اعصار با اقتداي به او به سر منزل مقصود راه يابند. 

اگر بگوييم عاشورا زيباترين و با مفهوم ترين تابلوي هستي است، سخني به گزاف نگفته ايم؛ زيرا در هيچ تابلويي و در هيچ يک از دوران ها اين همه مفاهيم، به طور فشرده و کامل و زيبا در کنار هم و در يکجا گرد نيامده است. 

اما باز هم به جرأت مي توان گفت که در طول تاريخ هيچ تصويري زيباتر از نماز ظهر عاشورا وجود ندارد. نماز ظهر عاشورا، نيايش سرخي است سرشار از رمز و راز، و کهکشاني است از زيبايي و معنا.

نماز ظهر عاشورايي روايتي است از جنس آسمان که هر صاحبدلي را متحير مي کند و به تحقيق، در مقام عمل بالاترين تأکيد و سفارش بر اهميت جايگاه فريضه مقدس نماز است.

زيبايي و صلابت نماز شکوهمند ظهر عاشورا آنچنان است که تمامي راويان، تاريخ نويسان و ادبا در آثار خويش از آن با عظمت بي نظيري ياد کرده اند و مقام الهي و پايمردي ملکوتي آن حضرت را در بر پا داشتن اين فريضه مقدس در ميدان جهاد و در هنگامه خطر و مصيبت، ستوده اند. 

تجلي نماز در نهضت عاشورا تنها به نماز ظهر عاشورا ختم نمي شود. «تاسوعا» و «عاشورا» که برگرفته از اعداد 9 و 10 عرب است، تنها به روزهاي نهم و دهم ماه محرم اطلاق مي شود و اين واژه که دربرگيرنده مفاهيم فراواني است هرگز به روزهاي نهم و دهم ديگر ماه هاي قمري اطلاق نشده است. لذا بدون ترديد اين امر حکايت از ويژگي هاي منحصر به فرد اين دو روز شگفتي آفرين دارد که سراسر رمز و راز و نماد و پيام است.

«ابن اعثم کوفي» در کتاب «الفتوح» پيرامون نيايش حضرت امام حسين (عليه السلام) و خانواده و يارانش در تاسوعا مي نويسد: «اميرالمؤمنين حسين (عليه السلام) آن شب را در طاعت و عبادت زنده داشت. گاه در رکوع و گاه در سجود مي گريست و تضرع مي کرد و از خداي تعالي آمرزش و عفو مي خواست. برادران، اصحاب، اهل بيت و شيعه او همچنين آن شب را در طاعت و عبادت بودند. از ايشان آن شب هيچ کس نخفت. همه در نماز بودند و از خداي تعالي آمرزش مي طلبيدند.»[1] .

در کتب ديگر مقتل نويسان ضمن شرح يورش سپاه ابن سعد به خيمه هاي امام حسين (عليه السلام) و بستن آب به روي آن حضرت و محاصره آن جناب آمده است که حضرت امام حسين (عليه السلام) برادر ارجمندش حضرت ابوالفضل العباس (ع) را به عنوان سفير نزد عمر بن سعد فرستاده، فرمودند: «... اگر مي تواني تا فردا از ايشان مهلت بگير و امشب را از ما بازگردان. شايد ما امشب براي پروردگار خود نماز خوانده، دعا کنيم و از او آمرزش بخواهيم زيرا خدا خود مي داند که من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعاي بسيار و استغفار را دوست مي دارم.»

در بحارالانوار پيرامون حال و هواي امام حسين (عليه السلام) و يارانش در شب تاسوعا آمده است: «و بات الحسين و اصحابه تلک الليلة و لهم دوي کدوي النحل ما بين راکع و ساجد و قائم و قاعد.»

يعني: امام حسين (عليه السلام) و يارانش آن شب را در حالي به پايان رساندند که ميان خيمه ها به دعا و نماز و تلاوت قرآن و رکوع و سجده، ايستاده و نشسته، مشغول بودند و زمزمه داشتند؛ همانند لانه زنبور.[2] .

با اين اوصاف در مي يابيم که فقط نماز عاشورا در هنگامه خطر و مصيبت اقامه نشده است؛ بلکه نمازهاي شب تاسوعا نيز در هنگامه خوف يورش سپاهيان عمر بن سعد اقامه شده و به رغم مصائب و مشکلاتي که براي امام، خانواده و يارانش به وجود آورده بودند، هيچگونه تزلزلي در عزم و ايمان راسخ آن پيشواي راستين پديد نيامده بود تا بدانجا که عاشقانه از نماز و دعا و تلاوت قرآن سخن مي گويد. نکته مهمي که در اين شب نهفته است اينکه امام با اين حال که از طريق الهام و خواب از جانب جد بزرگوارش حضرت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از سرنوشت خويش آگاه شده است و به لحاظ عقلي نيز يقين دارد که دشمنان دست از او بر نمي دارند به دليل عشق به نماز و عبادت به درگاه پروردگار، شبي را مهلت مي خواهد و چنانکه در تمامي کتب تاريخ ثبت و ضبط شده است، انگيزه اصلي او از اين درخواست تنها فرصتي براي نيايش و راز و نياز با معبود بي همتاست. جاودانگي تاسوعا در اين نيايش خالصانه و آسماني نهفته است. تاسوعا شب عاشقانه ترين نمازهاست و پيام تاسوعا آن است که تنها مردان و زناني مي توانند عاشورا را بيافرينند که در اين شب تا صبح به نماز و ستايش خالق يکتا برخاسته باشند. مردان و زناني که از جنس آسمان که شوق پرستش و انوار تابناک نماز و مناجات، ظلمت شب را از ديدگان پرفروغشان زدوده است و در نظرگاه آنان شيريني عبادت بر شيريني خواب تفوق و برتري دارد. 

سخن از عاشورا، سخن از عاليترين و ناب ترين جلوه هاي ارزش هاي الهي و انساني است. عاشورا نقطه اوج و قله رفيع تابناک ترين آموزه ها و مفاهيم والاست. عاشورا تحقق آرمان ها و تبلور صداقت اسلام است. پس نماز ظهر عاشورا، نماينده عيار ارزش و اعتباري است که نيايش در اين مکتب آسماني دارد و از اين منظر نماز ظهر عاشورا نه فقط در اسلام بلکه در هيچ يک از اديان الهي در شکوه و صلابت همانندي ندارد. از همين رو نماز ظهر عاشورا را مي توان معيار مرتبه نماز در نزد پروردگار يکتا به شمار آورد؛ مرتبه اي ژرف و تفکر برانگيز.

ابن اثير و ديگر مقتل نگاران در باب نماز ظهر عاشورا نوشته اند: «ابوثمامه صيداوي، که نامش عمرو بن عمرو، و از شمار ياران حضرت امام حسين (عليه السلام) بود نگاهي به آسمان افکند و متوجه شد که زوال ظهر و وقت نماز فرا رسيده است؛ از اين رو پيش امام (عليه السلام) آمد و عرض کرد: «نفسي لک الفداء اني اري هؤلاء قد اقتربوا منک، لا و الله لاتقتل حتي اقتل دونک و احب ان ألقي الله و قد صليت هذه الصلوة التي دنا وقتها.»

يعني: «جانم به فدايت. مي بينم که اين مردمان به تو نزديک گشته اند و سوگند به خدا که تو کشته نخواهي شد قبل از اينکه من در پيش روي شما کشته شوم، اما دوست دارم در حالي خداوند را ديدار کنم که اين نمازي را که وقت آن نزديک شده است، خوانده باشم.»

امام حسين (عليه السلام) سر به سوي آسمان بلند کرده و فرمود: «ذکرت الصلاة جعلک الله من المصلين الذاکرين، نعم هذا اول وقتها.»

يعني: ياد نماز افتادي. خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد، آري اين آغاز وقت نماز است.» سپس فرمود: «از اينها بخواهيد دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانيم!»

در اين هنگام حصين بن تميم فرياد زد که «نماز شما قبول نيست.»

و حبيب بن مظاهر به او پاسخ داد: «زعمت انها لاتقبل من آل الرسول و تقبل منک يا حمار!»

يعني: «تو گمان کرده اي که نماز خاندان پيامبر خدا پذيرفته نيست؛ اما نماز تو مقبول است، اي الاغ؟!»

بنا به گفته «ابن شهر آشوب» پس از اين سخن، کارزار سختي بين حبيب بن مظاهر اسدي و حصين بن تميم درگرفت و حبيب بن مظاهر چنان ضربه اي بر اسب حصين بن تميم زد که اسب همراه با وي بر زمين سقوط کرد. در اين فاصله حبيب بن مظاهر و حر بن يزيد رياحي پس از نبردي دلاورانه به شهادت رسيدند و به ديدار معبود شتافتند. امام گر چه به واسطه ي غم از دست دادن دو يار وفادار خويش، آن هم با آن وضع فجيع اندوهناک بود، اما با بقيه ياران خود به نماز ايستاد و به صورت نماز خوف اين فريضه الهي را در حالي اقامه کردند که: زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي پيش روي آن حضرت و يارانش به دفاع ايستاده بودند تا آسيبي به ايشان نرسد.

برخي ديگر از مورخان همچون «ابن نما» در «مثير الاحزان» گفته اند که «حضرت امام حسين (عليه السلام) نماز ظهر عاشورا را به صورت فرادي و اشاره خوانده اند.»[3] .

ليکن آنچه اکثريت تاريخ نگاران و مؤلفان مقاتل در خصوص آن متفق القولند آنکه سعيد بن عبدالله حنفي سينه و سر و صورت خويش را سپر تيرهاي زهرآگين دشمنان قرار داد که امام و يارانش نماز را به جاي آورند. 

و چون زخم ها بر بدن او فراوان شد و نتوانست ديگر روي پاي خود بايستد بر زمين افتاد، در حالي که اين جملات را بر زبان مي آورد: «اللهم العنهم لعن عاد و ثمود و ابلغ نبيک مني السلام، و ابلغه ما لقيت من ألم الجراح، فاني اردت بذلک ثوابک في نصرة ذرية نبيک عليه السلام»

يعني: خدايا ايشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خود دور گردان و پيامبرت را از طرف من درود فرست و اين درد و زخمي را که به من رسيده است به او ابلاغ فرما که هدف من در اين کار ياري فرزند رسول تو بود.»

سپس سعيد بن عبدالله حنفي روي خود را به سوي امام کرده و عرض کرد: «او فيت يا بن رسول الله؟»

يعني: «آيا به پيمان خود عمل کردم، اي فرزند پيامبر خدا؟»

و امام (عليه السلام) پاسخ فرمودند: «نعم، انت امامي في الجنة»

يعني: «آري. تو در بهشت پيش روي من هستي!»

و به دنبال اين سخن روح از پيکر مجروح او به آسمان ها پرواز کرد، در حالي که در بدنش سيزده تير خودنمايي مي کرد و اين تعداد تير به غير از زخم ها و ضربه هاي ديگري بود که بر پيکر او وارد شده بود. در اين هنگام عمر بن سعد که از ديدن اين منظره بي طاقت شده بود به عمرو بن حجاج دستور داد تا تيراندازان امام (عليه السلام) و يارانش را تيرباران کنند. خصوصا آنان از اين فرصت سوء استفاده کرده، اسبان ياران حضرت را از پاي در آوردند، چنانکه گفته اند تنها اسب ضحاک بن عبدالله مشرقي، جان سالم از اين مهلکه به در برد. و نماز ظهر عاشورا اينگونه در هجوم مصائب اقامه مي گرديد.

گرماي شديد هوا، تشنگي فراوان، بي شرمي دشمنان، خطر تيرها و يورش هاي بي امان، اندوه شهادت ياران و بسياري از علل و عوامل ديگر، هيچ کدام در آن روز تاريخي نتوانست کوچکترين خللي در برپايي اين فريضه مقدس ايجاد نمايد. و امام (عليه السلام) اينگونه راه را بر هر بهانه و مستمسکي براي ترک نماز بست و اهميت و عظمت آن را يادآور شد.

حضرت امام حسين (عليه السلام) انگيزه بزرگ خود را در انقلاب کبير عاشورا، امر به معروف و نهي از منکر و احياي دين جد گرامي خويش معرفي مي کند و مگر نه اينکه ستون دين جد عظيم الشأن او نماز است؟ پس نماز را همانگونه که جدش سفارش فرموده نبايد سبک شمرد و نماز را مي بايست «اول وقت» بجاي آورد. و اين حقيقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعيتي عيني به ظهور درآمد.

از ديگر سو امام حسين (عليه السلام) با نماز ظهر عاشورا به تمام وجدان هاي بيدار ثابت کرد که هدف او از برپايي نهضت عاشورا «دين خواهي» و عمل به تکليف بوده است و نه خواست هاي دنيوي و «هواهاي نفساني».

امام (عليه السلام) با نماز ظهر عاشورا صداقت، خلوص، ايمان و اصالت خود را به عنوان رهبري الهي به اثبات رساند. 

نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان يک نهضت الهي با ساير نهضت هاست. در کربلا جنگ با معنويت و ارشاد بيگانه نيست. امام (عليه السلام) در پي خونريزي نيست و با نماز خود و خطبه هاي آسمانيش دمي از دعوت به خير و نيکي باز نمي ايستد؛ حتي در ارجوزه ها (رجزخواني ها) هم اين حقيقت بزرگ کاملا نمايان است. و بر پايه و اصول همين معنويت آسماني است که در روز عاشورا شماري از لشکريان سپاه دشمن به خود آمده و با ابراز ندامت و پشيماني به جرگه ياران حضرت امام حسين (عليه السلام) پيوستند؛ آن هم پيوستني با علم و شهادت در راه حضرت. تأثير شگرف نماز ظهر عاشورا را در همين گلچيني آن نيز مي توان به نظاره نشست و انديشيد که در اين نماز چه عاملي وجود داشت که قرار از کف عده اي ربود و آنان را از صف دشمنان امام (عليه السلام) به صف دوستداران او کشاند؟ چه جاذبه اي در اين نماز موجب شد تا گروهي به جانبازي برخيزند و فرزند و عيال و خانمان و حال و آينده خود را در راه خدا به فراموشي بسپارند و مهياي سخت ترين مصائب شوند؟

و نکته ديگري که در اين باب شايان ذکر است آنکه سپاهيان يزيد (که خود را خليفه مسلمين معرفي مي کرد) با حمله به امام (عليه السلام) و عدم رعايت حرمت نماز ماهيت پليد و ضد ديني خود را برملا کردند و خود موجبات رسوايي خود را فراهم آوردند.

نماز ظهر عاشورا نماد پاکي ابرمردي است که زندگي را عقيده و جهاد مي دانست و سرانجام مرگ شرافتمندانه در راه خدا را بر ذلت و ننگ زندگي با ستمکاران برگزيد.

[1] الفتوح / ص 901.

[2] بحارالانوار / ج 44 / ص 394.

[3] مثيرالاحزان/ ص 44.

 

نماز از نگاه امام حسين

در کتاب هاي بسياري آمده است: روزي از حضرت زين العابدين امام علي بن حسين (عليه السلام) پرسيدند که چرا فرزندان پدرت اندک هستند؟ امام (عليه السلام) پاسخ فرمود: «به دليل آنکه پدرم (امام حسين (عليه السلام)) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز مي خواند، پس ديگر وقتي براي سرگرمي و فراغت با زنان نداشت.»[1] .

از عبدالله بن زبير نقل شده است که چون خبر شهادت امام حسين (عليه السلام) را شنيد، بي اختيار اين سخن بر زبانش جاري شد:«اما و الله لقد قتلوه، طويلا بالليل قيامه، کثيرا في النهار صومه»[2] .

يعني: «به خدا سوگند مردي را کشتند که قيامش در شب طولاني و روزه اش در روز بسيار بود.» 

ابن صباغ مالکي روايت کرده است که هر گاه حضرت امام حسين (عليه السلام) براي نماز مي ايستاد، رنگش به زردي مي گراييد و چون علت امر را از ايشان جويا مي شدند، مي فرمود: «ما تدرون بين يدي من اريد ان اقوم.»[3] .

يعني: «هيچ مي دانيد در پيش روي چه کسي مي خواهم بايستم!»

در ربيع الابرار زمخشري نقل شده است که آن حضرت در موسم حج، پس از طواف، نزد مقام ابراهيم نماز به جاي مي آورد و پس از نماز گونه هاي مبارکش را بر مقام نهاده، مي گريست و با خشوع و خضوع بي مانندي به مناجات و راز و نياز با پروردگار مشغول مي شد. 

در بيش از پانزده روايت و کتاب از اهل سنت به سندهاي مختلف آمده است که آن حضرت (عليه السلام) 25 بار پياده به زيارت حج مشرف شدند و هر بار مرکب هاي حضرت از پشت سر ايشان مي رفته اند.

در «عيون المجالس» روايت شده است که انس بن مالک چون با آن حضرت به مکه مي رسيد، حضرت از او مي خواست که هنگامي که به مزار حضرت خديجه کبري (عليها السلام) همسر گرامي پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) رسيدند او را تنها بگذارد... انس مي گويد من به گوشه اي رفته، پنهان شدم و ديدم امام (عليه السلام) نماز بسيار خواند و شنيدم که با خدا چنين مي گويد:

 

«يا رب، يا رب انت مولاه

فارحم عبيدا اليک ملجاه

 

طوبي لمن کان خادما ارقا

يشکو الي ذي الجلال بلواه

 

و ما به علة و لاسقم

اکثر من حبه لمولاه

 

اذا اشتکي بثه و غصته

اجابه الله ثم لباه

 

اذا ابتلي بالظلام مبتهلا

اکرمه الله ثم ادناه»

 

يعني: «پروردگارا، پروردگارا تويي مولاي من، رحم کن بنده ي کوچکي را که پناهگاهش تويي خوشا به حال کسي که خدمتگزار و بيدار باشد و به خداي ذوالجلال شکوه ي گرفتاري خود کند بي آنکه درد و رنجي داشته باشد جز محبت بسياري که نسبت به مولاي خود دارد. 

 هر گاه شکوه ي راز و اندوه را به نزد او برد خدايش پاسخ دهد و درخواستش را لبيک گويد. 

هر گاه به تاريکي دچار گشته و روي تضرع به درگاهش برد، خداوند مورد اکرامش قرار داده و به خود نزديکش کند.»

انس بن مالک مي گويد در اين هنگام ندايي شنيدم که در پاسخ امام (عليه السلام) مي گفت:

 

«لبيک عبدي و انت في کنفي

و کلما قلت قد علمناه

 

صوتک تشتاقه ملائکتي

فحسبک الصوت قد سمعناه

 

دعاک عندي يجول في حجب

فحسبک السترقد سفرناه

 

لو هبت الريح من جوانبه

خر صريعا لما تغشاه

 

سلني بلا رغبة و لا رهب

و لا حساب اني انا الله»

 

يعني: «بله بنده من! که تو در کنف حمايت من هستي و هر آنچه را گفتي همه را دانسته ايم فرشتگان من مشتاق آواي تو هستند و آوايت کافي است که آن را شنيده ايم.

دعاي تو تا رسيدن به نزد من از پرده ها مي گذرد و اينک پرده ها را دريديم و ديگر حجابي براي تو نيست.

اگر باد از اطرافش بوزد سبب مي شود تا او بر زمين افتد به خاطر آنکه از خود بي خود گشته است.

بدون هيچ ترس و واهمه اي و حسابي هر چه مي خواهي بخواه که من همان خداي تو هستم.»

در کتاب «مقتل الحسين اخطب خوارزم» نيز در مراسيل روايت شده است که شريح گويد چون به مسجد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در مدينه وارد شدم. در آنجا حسين بن علي (عليه السلام) را ديدم که به سجده رفته و گونه بر خاک نهاده و با خضوع و خشوع به راز و نياز با پروردگار بي همتا مشغول است و...

در خصوص نماز از نگاه حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السلام) سخن بسيار است. آن حضرت غالب اوقات مبارک خويش را به نماز و مناجات مي گذراند که گزيده اي از نيايش هاي معروف ايشان توسط گروهي از دانشمندان گردآوري و به صورت کتابي با نام «صحيفه حسينيه» چاپ و منتشر شده است. به علاوه از آن حضرت نيايش معروفي با عنوان «دعاي عرفه» به يادگار مانده است که داراي معارف و حقايق پرارزشي است و شيعيان غالبا در هنگام توقف در صحراي عرفات به خواندن اين دعا مي پردازند و از معارف بيکران آن بهره مند مي شوند.

نماز و عبادت در نگاه امام حسين (عليه السلام) آنچنان که «علي بن شعبة» در کتاب «تحف العقول» از آن حضرت روايت کرده است نه چون سوداگران به قصد درخواست و طلب و نه چون بردگان از روي ترس است، بلکه برترين شکل عبادت، نيايش آزادمردان است که خداوند را از روي سپاسگزاري عبادت مي کنند.

علاقه حضرت امام حسين (عليه السلام) به نماز آنقدر عظيم است که در روز عاشورا هنگام آخرين وداع با اهل بيت مکرم خود، خطاب به خواهرش زينب کبري (عليها السلام) مي فرمايد: «خواهرم مرا در نماز نافله شب فراموش مکن...»[4] .

[1] از جمله رجوع شود به تاريخ يعقوبي/ ج 3/ ص 219، عقد الفريد، ابن عبدربه اندلسي/ ج 2/ ص 220 و احقاق الحق/ ج 11/ ص 418 و...

[2] تاريخ طبري (جلد 6- ص 273).

[3] فصول المهمة/ ص 183.

[4] (زينب الامام اميرالمؤمنين (7)- ص 17).

 

تجلي نماز در انقلاب کبير عاشورا (2)

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3864 کلمه
مولف : کاظم کامران شرفشاهي
1395/5/3 ساعت 16:04
کد : 1453
دسته : امام حسین (ع) و نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز و امام حسین علیه السلام
نماز ظهر عاشورا
عبادت امام حسین علیه السلام
نماز و جهاد
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز