■ بررسي عوامل و موانع گرايش دانشجويان به نماز 1
مقدمه
خستگي مفرطي سراپاي وجودمان را فراگرفته، بي قراري و اضطراب مبهمي رنجمان مي دهد قلب هايمان آزرده و درونمان ناآرام است.
آيا راهي هست که پريشاني روحمان به آن طريق زدوده شود و قلبهاي بي قرارمان آرام گيرد؟
کدامين طريق مي تواند زنجيرهاي اسارت را از درونمان بگسلد و ما را همانند نسيم کوهساران سبکبال، شورانگيز و باطراوت سازد؟ کدامين راه مي تواند درون متلاطم ما را به آرامشي مطلوب مبدل سازد؟
يقينا ارتباط با خداوند و اتکال به اين منبع لايزال هستي آرامشي مطبوع و مستمر را به ما هديه مي کند چنان که در قرآن کريم آمده است «الا بِذکر الله تَطمئن القلوب» (رعد، 28) و همچنين رستگاري و موفقيت را براي ما رقم مي زند چنانکه در سوره ي اعلي، آيات 14 و 15 آمده است «قد افلح من تزکي، و ذکَر اسم ربه فَصلي»:
«مسلما رستگار مي شود کسي که خود را تزکيه کند و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند»
زيباترين شکل اين ارتباط که موجب پيوند روحاني ميان خداوند و انسان مي گردد نماز است نماز درهاي رحمت الهي را بروي انسان مي گشايد و وسيله ي نزديکي مؤمن را به خداوند فراهم مي سازد.
حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) فرموده اند:
«ان الصلوة قربان المؤمن»؛ يعني نماز وسيله نزديکي مؤمن به خداوند است.[1] .
و همچنين امام علي عليه السلام مي فرمايند:
«تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا عليها، و اسکثروا منه، و تقّربوا بها فانها کانت علي المؤمنين کتابا موقوتا»[2]
امر نماز را مراعات کنيد و آن را محافظت نمائيد و بسيار به جا آوريد و با آن به خدا تقرب جوييد، زيرا نماز «بر مؤمنين فريضه اي است، نوشته شده و وقت آن تعيين گرديده است»
انسان فطرتي الهي دارد. او متمايل به خداوند و در سير الي الله است. تنها موجودي است که به وجود خويش آگاهي داشته و مي تواند به مفهوم «خود» پي ببرد. عوامل متعددي مي تواند بر فطرت انسان تأثير کرده و او را بسوي کمال رهنمون گردد، از جمله ي اين عوامل نيايش با خداوند و در اوج آن نماز است. راه موفقيت هر ملت از اين طريق گشوده مي گردد؛ چرا که نقطه ي اتکال خويش را در ذات احديت مي يابد. الکسيس کارل مي گويد: «نيايش عميق ترين آثار را بر روح و فطرت انسان نيايشگر مي گذارد و او را آن چنان رشد مي دهد که جامه ي محيط و وراثت بر او تنگي مي کند».
و نيز مي گويد: «هيچ ملتي در تاريخ به سقوط و زوال قطعي نيفتاده است مگر آنکه از پيش با ترک نيايش، خود را براي مرگ آماده کرده است».[3]
امروزه عوامل مختلفي باعث شده که انسان خود را گم کند و از واقعيت خويش غافل گردد اريک فروم در اين مورد مي گويد: «اموري چون شهوت و قدرت و مقام انسان را بنده ي خود مي سازد و او را مسخ مي کند[4] اين انسان مسخ شده آرام آرام از فطرت خويش دور شده و موارد ديگري را جايگزين مي نمايد. به راستي چه مسايلي باعث مي شود که فرد مسلمان در مقابل خالق خويش تسليم نگردد و از فضاي ملکوتي و آرامش بخش ارتباط با يکتا آفريدگار هستي، خود را محروم سازد؟
چرا گروهي از افراد از مسير خويش منحرف شده و از فطرت الهي خود فاصله مي گيرند؟
دانشجويان زبده ترين گروههاي سني هر جامعه هستند، لازمه زبدگي و فرهيختگي آن است که فرد بتواند در جهت ابعاد شخصيت واقعي خويش حرکت کرده و در اين مسير به خلاقيت و تکامل برسد و يکي از اين ابعاد حرکت انسان، در جهت فطرت الهي خود مي باشد.
حال اين سؤال مطرح است که چرا دانشجويان که نخبگان و جوانان فرهيخته جامعه هستند در اين زمينه آسيب پذيري بيشتري دارند؟
دلايلي که در اين گروه سني باعث کمرنگي گرايش به انجام وظايف ديني و به ويژه نماز مي شود چيست؟
وظيفه ي سيستمهاي تعليم و تربيت و به خصوص دانشگاه در ريشه يابي و بررسي اين مشکل حياتي کدام است؟
در اين مقاله سعي بر اين است که اين عوامل بررسي و علاوه بر آن رابطه ي تعاملي اين عوامل با رشد اجتماعي، عزت نفس و اضطراب مورد بحث و تحليل قرار گيرد.
براي بررسي اين عوامل و موانع، پرسشنامه اي تنظيم و در خوابگاه هاي دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد توزيع و نتيجه آن، ارزيابي گرديد. در اين مقاله به آن نتيجه پرداخته ايم.
[1] کنز العمال، حديث 18907 به نقل از عباس عزيزي، جامع آيات و احاديث موضوعي نماز، 1375 ص 36.
[2] محمد دشتي، نهج البلاغه، خطبه 199، ص 418.
[3] علي شريعتي، نيايش، تهران 1352 ص 53.
[4] اريک فروم، ترجمه اکبر تبريزي، جامعه سالم، تهران، ص 134.
روش کار
اين پژوهش پيمايشي «survey» در سال 1380 انجام گرفته، جامعه آماري تحقيق شامل کليه دانشجويان خوابگاههاي دانشگاه آزاد اسلامي واحد نجف آباد به گنجايش حدود 1300 نفر مي باشد.
دليل انتخاب دانشجويان خوابگاهي اين بود که اين گروه به حالت نسبتا مستقل و به دور از امر و نهي و الزامات مستقيم خانواده زندگي مي کنند، بنابراين رفتاري که از آنها سر مي زند کمتر تحت اجبار و الزام قرار دارد و تمايل خودشان بيشتر در عملکردشان مؤثر است.
بر اساس فرمول پيش، برآورد حجم نمونه معادل 65 نفر محاسبه گرديد که براي جلوگيري از کاهش حجم نمونه تعداد 70 پرسشنامه توزيع و پس از اجرا در نهايت 68 پرسشنامه مبناي بررسي قرار گرفت و نمونه گيري به صورت تصادفي انجام پذيرفت.
واحد تحليل اين پژوهش فرد، از گروه هاي تحصيلي تاريخ، برق، فقه و حقوق، ادبيات، فلسفه، رياضي، جغرافيا، پرستاري، کامپيوتر، آموزش ابتدايي، زبان، حقوق، متالوژي، عمران، پزشکي، مکانيک، صنايع و دامنه سني بين 21 تا 27 سال و معدل اين افراد نيز بين 11 تا 17/79 در نوسان بوده است.
اهداف پژوهش
اهداف پيگيري شده در اين پژوهش عبارتند از:
1- يافتن عوامل و موانع تأثيرگذار در عدم گرايش دانشجويان به نماز
2-بررسي دوره هاي سني و تحصيلي که دانشجو در آن دوره اهميت بيشتري براي نماز قائل بوده
3- بررسي اعتقادات خانواده در رابطه با گرايش دانشجو به فرائض مذهبي
4- يافتن عواملي که مي تواند در گرايش دانشجو به نماز مؤثر باشد
5- بررسي تأثيرپذيري از جمع در رابطه با عدم گرايش دانشجو به نماز
شيوه اجرا
پرسشنامه اي که در اختيار گروه نمونه قرار گرفت داراي 19 سؤال بود، 7 سؤال در رابطه با نماز و فرائض ديني، 5 سؤال در رابطه با اضطراب و 4 سؤال در رابطه با خود پنداره و 3 سؤال در رابطه با رشد اجتماعي که نمونه آن ضميمه مي باشد.
يافته هاي تحقيق
تحليل داده ها
جدول شماره 1
سؤال 1: در کداميک از دوره ها به نماز بيشتر اهميت مي داده ايد؟
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
دبستان --- 2 --- 9 / 2 --- 9 / 2
راهنمايي --- 10 --- 7 / 14 --- 6 / 17
دبيرستان --- 32 --- 1 / 47 --- 7 / 64
دانشگاه --- 22 --- 4 / 32 --- 1 / 97
ساير موارد --- 2 9 / 2 --- 100
با توجه به جدول فوق چنين استنباط مي شود که اوج اهميت دادن به نماز در دوره ي دبيرستان با فراواني 1 / 47 درصد بوده که در دوره ي دانشگاه با افت 7 / 14 درصد به 4 / 32 درصد رسيده و از اهميت آن کاسته شده و اين امري است که بايد مورد توجه قرار گرفته و علت يابي شود.
جدول 2
سؤال 2: در کدام يک از دوره ها از نماز خواندن خود بيشتر لذت مي برده ايد؟
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
دبستان --- 5 --- 4 / 7 --- 4 / 7
راهنمايي --- 10 --- 7 / 14 --- 1 / 22
دبيرستان --- 22 --- 4 / 32 --- 5 / 54
دانشگاه --- 29 --- 6 / 42 --- 1 / 97
هيچکدام --- 2 --- 9 / 2 --- 100
با توجه به جدول فوق مشاهده مي شود که هر چه فکر فرد انتزاعي تر و انديشه اش بارورتر و متبلورتر گرديده، لذتش از خواندن نماز افزون تر شده است، لذا اين مورد در دانشگاه در مقايسه با دوره هاي ديگر با 6 / 42 درصد به بالاترين حد خود رسيده است.
جدول 3
سؤال 3: وظايف ديني خود را انجام مي دهيد؟
مقوله ها فراواني درصد درصد تجمعي
بندرت --- 14 --- 6 / 20 --- 6 / 20
گاهي --- 25 --- 8 / 36 --- 4 / 57
هميشه --- 29 --- 6 / 42 --- 100
با بررسي جدول فوق ملاحظه مي گردد که 6 / 20 درصد از دانشجويان به ندرت وظايف ديني خود را انجام مي دهند و 8 / 36 درصد از آنها گاهي به تکاليف ديني خود مي پردازند و 6 / 42 درصد از آنها هميشه وظايف ديني خود را اجرا مي کنند. اگر گروه اول و دوم را مجموعا در نظر بگيريم، با درصدي معادل 4 / 57 مواجه مي شويم که نشان دهنده اين واقعيت است که بيش از نصف دانشجويان گروه نمونه به انجام فرائض ديني خود پاي بند نيستند و اين امري قابل تأسف مي باشد. لذا مي طلبد که بررسيهاي اساسي در اين مورد بعمل آيد.
جدول 4
سؤال 4: والدين شما نظرشان در مورد فرائض ديني به خصوص نماز چيست.
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
اعتقاد چنداني ندارند --- 2 --- 9 / 2 --- 9 / 2
تا حدي اعتقاد دارند --- 17 --- 25 --- 9 / 27
بسيار معتقدند --- 49 --- 1 / 72 --- 100
با توجه به داده هاي جدول فوق مشاهده مي گردد که 1 / 72 درصد از خانواده هاي دانشجويان نسبت به فرائض ديني و به ويژه نماز بسيار معتقدند و اين نکته با در نظر گرفتن اينکه خانواده ها الگويي مناسب جهت فرزندان مي باشند امري مطلوب و مايه اميدواري است.
جدول 5
سؤال 5: آيا نماز خود را مي خوانيد؟
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
بندرت --- 7 --- 3 / 10 --- 3 / 10
گاهي --- 28 --- 2 / 41 --- 5 / 51
هميشه --- 33 --- 5 / 48 --- 100
با مشاهده داده هاي جدول ملاحظه مي شود که 5 / 48 درصد دانشجويان نماز خود را هميشه مي خوانند ولي 5 / 51 درصد بقيه گرايش به کاهل نمازي و ترک نماز دارند که اين مورد قابل تأمل و بررسي است.
جدول 6
سؤال 6: علل کاهل نمازي بعضي دانشجويان را در چه مي دانيد؟
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
مسايل مربوط به جامعه --- 8 --- 8 / 11 --- 8 / 11
مسايل مربوط به خانواده --- 17 --- 25 --- 8 / 36
سستي اعتقادات --- 20 --- 4 / 29 --- 2 / 66
تأثيرپذيري از جمع --- 22 --- 4 / 32 --- 6 / 98
ساير موارد --- 1 --- 4 / 1 --- 100
با بررسي ارقام جدول فوق ملاحظه مي گردد که تأثيرپذيري از گروه با 4 / 32 درصد بالاترين عامل عدم گرايش به نماز را در دانشجويان نشان مي دهد، اگر درصد عامل مسايل مربوط به جامعه نيز به آن افزوده گردد معادل 2 / 44 درصد مي شود که بيانگر تأثير غيرقابل انکار مشکلات جامعه به صورت عام و جو اجتماعي دانشجويان به صورت خاص در موضع گيري دانشجويان به نماز مي تواند باشد.
جدول 7
سؤال 7: چه کسي بيشترين تأثير را بر شما در گرايش به نماز داشته است؟
مقوله ها --- فراواني --- درصد --- درصد تجمعي
معلمين --- 6 --- 8 / 8 --- 8 / 8
خانواده --- 39 --- 4 / 57 --- 2 / 66
دوستان --- 18 --- 5 / 26 --- 7 / 92
اساتيد دانشگاه --- 2 --- 9 / 2 --- 6 / 95
ساير موارد --- 2 --- 29 --- 5 / 98
پاسخ نداده --- 1 --- 5 / 1 --- 100
در جدول شماره 7 چنانچه مشاهده مي گردد دانشجويان بيشترين تأثيرپذيري را در گرايش به نماز از خانواده با درصد 57/4 ذکر کرده اند و پس از آن گروه دوستان با 26/5 درصد و در مرحله ي سوم معلمين و اساتيد مجموعا با 11/7 درصد قرار گرفته اند.
يافته هاي استنباطي جانبي پژوهش
علاوه بر نتايجي که از طريق آمار توصيفي به دست آمده و در صفحات قبل بدان پرداخته شد يافته هايي نيز از طريق اجراي آزمون همبستگي پيرسون به دست آمد که به شرح زير ارائه مي گردد.
1- بين اضطراب و گرايش به نماز با 95 درصد اطمينان رابطه ي معنادار مشاهده گرديد؛ به عبارت ديگر هر چه گرايش افراد به انجام فريضه ي نماز بيشتر بود، اضطراب کمتري داشتند.
2- بين نظريه والدين در مورد فرائض ديني و گرايش فرزندان به نماز با 95 درصد اطمينان آماري رابطه ي معنادار مشاهده گرديد.
3- بين اضطراب و عزت نفس، و اضطراب و رشد اجتماعي نيز رابطه ي معنادار با 95 درصد اطمينان مشاهده گرديد. از اين موارد چنين استنباط مي شود که بين رشد اجتماعي و نماز و همچنين خودباوري و نماز رابطه اي وجود دارد.
براي اهميت و تأييد موضوع در اين زمينه مي توان به نظريه ي پژوهشگران و محققين خارجي اشاره نمود. گريفيث[1] و همکارانش در دو پژوهش گسترده دستاوردهاي درمان جويي مذهبي را در کساني که مدتها از رفتارهاي پرخاشگرانه، اضطراب، افسردگي و دردهاي مزمن جسماني شکايت داشته اند، بسيار چشمگير گزارش کرده اند، در پي گيريهاي بعدي، درمانجويان احساس بهبودي خلق، آرامش، کاهش اضطراب، افزايش عزت نفس، افزايش قدرت تصميم گيري و از ميان رفتن دردهاي مزمن بدني را از جمله دستاوردهاي درمان دانسته اند.[2] نهايتا مي توان تأثير ايمان، اعتقاد مذهبي و نزديکي با خدا را بر تعديل رفتار و بيماريها مشاهده نمود و به اين نتيجه رسيد که ايمان مذهبي در ارتباط مستقيم با بهداشت رواني قرار داشته، مکانيسمهاي سازگاري را افزايش داده بهبودي ناشي از رويدادهاي ضربه اي را تسريع مي نمايد (لارسن[3] و شريل 1992[4] .
[1] Griffith.
[2] احمدي ابهري، سيد علي، نشريه انديشه و رفتار، سال دوم شماره 4 بهار 1375.
[3] Larson.
[4] Sherril.
نتيجه گيري
نماز، عظمت روح و نياز واقعي انسان است. توفيقي است از سوي معبود براي هر فرد که در همه شرايط اعم از آسايش و رفاه، و سختي و گرفتاري بدان پرداخته و در هيچ زمان و مکاني از اين برترين عبادت غافل نگردد. براي ذکر اهميت نماز همين نکته کافي است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: «بين العبد و بين الکفر ترک الصلوة» فاصله کفر و بندگي ترک نماز است[1]
و همچنين امام صادق (عليه السلام) فرمودند «ان تارک الصلوة کافر»؛ همانا ترک کننده نماز واجب، کافر است.[2]
با توجه به اهميت نماز و نقش آن در انسان سازي وظيفه ي مؤسسات تربيتي است که دلايل عدم گرايش به نماز را مورد بررسي قرار داده و در کاهش و زدودن آن از صحنه اجتماع کوشا باشند.
سعي اين پژوهش نيز در همين زمينه بوده است. از اين رو با بررسي و تحليل يافته هاي اين تحقيق بر مبناي آن چه گذشت مي توان دو بعد زير را مطرح نمود.
الف: عوامل تأثيرگذار به صورت منفي در انجام فرائض ديني و بويژه نماز: تأثيرپذيري از گروه، سستي عقايد، خانواده، جامعه
ب: عوامل تأثيرگذار به صورت مثبت: خانواده، دوستان، معلمين و اساتيد
الف: عوامل تأثير گذار بر عدم گرايش دانشجويان به نماز برحسب اولويت عبارتست از:
1- تأثيرپذيري از گروه با 32/4 درصد
2- سستي اعتقادات با 29/4 درصد
3- مسايل مربوط به خانواده با 25 درصد، شامل تأثيرات منفي خانواده هاي مشکل دار آشفته و از هم گسسته مي شود که با ايجاد گرايش منفي در همه زمينه ها و به ويژه مسايل اخلاقي و ديني وضعيت رواني فرزندان خود را متزلزل مي کنند.
4-مسايل مربوط به جامعه با 11/8 درصد که بيشتر به دليل تعارض ساختي و عدم هماهنگي سيستمهاي تربيتي با همديگر ايجاد مشکل مي کند.
ب: عواملي که بيشترين تأثير را در زمينه گرايش و ايجاد انگيزه در دانشجويان داشته است:
1- خانواده؛ شامل خانواده هاي آزادانديش و پويا بوده که با ايجاد گرايش مثبت، زمينه را براي ارتباط و همدلي بيشتر با فرزندان فراهم مي سازند و الگوهاي مناسبي را ارائه مي دهند. لازم به ذکر است که براي تکميل پژوهش در اين مورد مشاوره هاي موردي را مکمل قرار داده، به نمونه اي اشاره مي شود.
در مشاوره موردي با دانشجوياني برخورد شده که در خانواده هاي معتقد و کاملا مذهبي بوده اند ولي چون والدين رعايت آزادانديشي و اجراي صحيح روابط اجتماعي را از ديد اسلام نداشته و فرزندان در نظر و عمل آنها دوگانگي، مشاهده کرده اند، از اين رو نسبت به آنها متنفر شده، سپس مسأله را در مورد ايده و عقايد آنها نيز تعميم داده اند و بدين وسيله حالت گريز و فرار نسبت به عقايد خانواده پيدا کرده اند. با توجه به اين نکته مشاهده مي گردد که نقش والدين با در نظر گرفتن عملکرد و رفتارشان در گرايش مثبت يا منفي در زمينه ي مسايل مذهبي تا چه اندازه مي تواند مهم تلقي شود.
2- دوستان: گروهي که در دوره ي دبيرستان و به ويژه دانشگاه نقش الگويي کامل را براي جوان عهده دار هستند. بايد زمينه را به منظور انتخاب مطلوب آنها فراهم ساخت.
3-مربيان و استادان که رفتار و عملکردشان هميشه براي متعلمين و دانشجويان نقش الگويي داشته و خواهد داشت.
[1] بحارالانوار ج 82، ص 202.
[2] وسائل الشيعه، ج 3، ص 28.
نکته هاي قابل تعمق بيشتر در پژوهش
1-اين مورد که 57/4 درصد از دانشجويان در مورد انجام وظايف ديني خود کاهل بوده يا اصولا آن را ترک مي کنند امري هشداردهنده است و مي طلبد که مسئولين تعليم و تربيت در همه ي بخشهاي جامعه و بويژه در دانشگاهها با برنامه ريزيهاي مطلوب فرهنگي در رفع اين مشکل کوشا باشند.
2-نزديک به 44/2 درصد مسايل مربوط به جامعه و تأثيرپذيري از گروه را به عنوان کاهل نمازي خود ذکر کرده اند. توجه به اين مسأله گسترش کارهاي ديني، فرهنگي را در قالب گروههاي دانشجويي به منظور تعديل و هماهنگي سيستمهاي تربيتي متنوع و خرده فرهنگهاي مختلف در سطح دانشگاهها و خوابگاههاي دانشجويي ايجاب مي کند.
3-در حاليکه 47/1 درصد بيشترين اهميت را در دوره ي دبيرستان براي نماز قائل شده اند ولي وقتي به سطح دانشگاه مي رسند اين رقم به 32/4 درصد کاهش مي يابد که افتي معادل 14/7 درصد داشته است شايد بخشي از اين افت مربوط به موقعيتهاي نامطلوب تربيتي است که در مسير جوان در يک فرصت نسبتا کوتاه از دبيرستان تا دانشگاه بوجود مي آيد و او را به سوي از خود بيگانگي سوق مي دهد و بخشي ديگر را نيز مي توان به دليل تأثيرپذيري از گروه با فرهنگهاي متفاوت و جامعه پذير شدن ناهمگون در خوابگاهها جستجو کرد که در اين مورد نيز شايسته است ضمن گسترش برنامه هاي فرهنگي مناسب توجه بيشتري به چگونگي گذراندن اوقات فراغت و بيکاري جوانان دانشجو نمود و شرايط مناسبي جهت گذران مطلوب اين اوقات براي آنان فراهم ساخت.
پيشنهاد و ارائه شيوه هاي راهبردي و اجرايي
جهت تعديل زمينه ي مطلوب و ايجاد گرايش به نماز در دانشجويان، پيشنهادهاي زير ارائه مي گردد:
1- تشکل هاي دانشجويي در زمينه ي نماز و معارف اسلامي گسترده تر شده و از کارشناسان و اساتيد علاقمند و مورد پذيرش دانشجويان کمک گرفته شود.
2-جلسات پرسش و پاسخ در زمينه ي مسائل اعتقادي و بنيادي به ويژه نماز در کليه دانشکده ها و خوابگاهها، حداقل در دو نوبت، در طول هر ترم برگزار و در صورت امکان در مورد نماز، جشنواره ها و همايشهاي سالانه برگزار گردد.
3-به منظور آگاهي خانواده ها در زمينه ي تربيت اسلامي و ارتباط صحيح با فرزندان دوره هاي کوتاه مدت تکميلي در چهارچوب 4 يا 6 واحد درسي در دانشگاهها تشکيل گردد و در اين خصوص گواهي نامه اي نيز بر مبناي گذراندن دوره به منظور ترغيب و تشويق داده شود.
4-در خوابگاههاي دانشجويي شرايط برگزاري نماز جماعت همراه با تدوين مسابقات فراهم شده از همه گروههاي دانشجويي به منظور فعاليت فرهنگي در اين خصوص دعوت و فعالترين گروهها مورد تشويق قرار گيرد. يکي از راههاي مؤثر تشويق در اين مورد مي تواند دعوت از دانشجو به منظور کار دانشجويي باشد.
5- مراسم برگزاري نماز جماعت در دانشگاهها با تنظيم وقت گروههاي مختلف آموزشي به منظور عدم تداخل برنامه هاي درسي با وقت نماز همراه با شيوه هاي ارشادي- هدايتي براي دانشجويان باشد.
6- شرايطي فراهم گردد که عزيزان جوان و بويژه دانشجويان به راحتي بتوانند مشکلات مذهبي خود را با کارشناسان متعهد و دلسوز در ميان گذاشته، در اين زمينه ارشاد شوند و دانشجو به راحتي بتواند با اين کارشناسان تماس حاصل کند.
7- اختصاص يک برنامه ي حداقل 30 دقيقه اي، هفته اي يک روز از طريق رسانه هاي گروهي (راديو و تلويزيون) به مسئوليت اجرايي گروههاي دانشجويي پيرامون مسايل ديني به خصوص نماز و دانشگاه با نظارت کارشناسان متعهد و مسؤول، مؤثر است.
در پايان مقاله را با فرازي شيوا از کتاب پرواز در ملکوت حضرت امام خميني (قدس سره) به پايان مي برم باشد که خداوند ما را از ظلمات جهل به نور و روشني هدايت فرمايد که خود فرموده است:
«الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور»
«خداوندا قدم سير ما از وصول به بارگاه قدس تو کوتاه است و دست طلب ما از دامن انس تو قاصر، حجاب هاي شهوت و غفلت، بصيرت ما را از جمال جميل تو محجوب کرده و پرده هاي غليظ حب دنيا و شيطنت، قلوب ما را از توجه به عز جلال تو مهجور نموده، راه آخرت باريک و طريق انسانيت حديد، و ما بيچارگان چون عنکبوتان در فکر قديد، متحيراني هستيم که چون کرم ابريشم از سلسله هاي شهوات و آمال بر خود تنيده و يک سره از عالم غيب و محفل انس چشم بريده جز آنکه از بارقه ي الهيه چشم دل ما را روشني بخشي و از جذوه ي غيبيه ما را از خود بيخود فرمايي.»[1] .
و من الله التوفيق
[1] امام خميني، پرواز در ملکوت، سيد احمد قهري، 1357، ص 7.
منابع
1-الهي قمشه اي، مهدي، قرآن مجيد
2- احمدي ابهري، سيد علي، فصلنامه انديشه و رفتار، سال 2 شماره 4، بهار 1375
3- خميني (ره) (امام)، روح الله، پرواز در ملکوت، سيد احمد فهري، نهضت زنان مسلمان، 1359
4-دشتي، محمد، نهج البلاغه، مؤسسه فرهنگي- تحقيقاتي اميرالمؤمنين، 1379
5- شريعتي، علي، نيايش، تهران، 1352
6-عزيزي، عباس، جامع آيات و احاديث، قم، 1375
7- فروم، اريک، جامعه سالم، مترجم اکبر تبريزي، تهران، 1369
8- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار