■ نماز و سنگ نوشته های مزار شهدا
شهيدان نماز
سرداد از آن که بود هنگام صلوة
نوشيد ز جام عشق اکسير حيات
غلتيد به بحر خون و فرياد کشيد
بر نام مبارک خميني صلوات
مشهد مقدس: بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد محمد حسين چاوشي
اي نور دو چشم و راحت جان پدر
در حال نماز و سجده رفتي به سفر
آري تو تجلي الهي ديدي
کردي ز جهان و ماسوا قطع نظر
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد مسائلي
چون ساخت وضو ز چشمه عشق و يقين
تا آن که نهد ز صدق بر خاک، جبين
خمپاره ي دشمنان به خونين شهرش
بر فوز شهادت برساندش به يقين
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد رضا جبل عاملي
اين به خون خفته شهيد اصغرماست
ني جدا بلکه به قلب و تن ماست
اقتدا کرد به مولايش علي (ع) اصغرما
توي محراب عبادت شده جانش به فدا
بر دعا بود و به هنگام دعا گشت شهيد
با تن غرقه به خون رفته به مهمان خدا
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد اصغرريحاني (قطعه 28- رديف 62- شماره ي 1)
علت عاشق ز علت ها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست[1] .
در مه ارديبهشت آن پاکباز
با خدايش بود مشغول نماز
در صف ياران، خدا کردش قبول
شد شهيد اندر ره اين رسول
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد سيف اله باقري
گشتم اگر شهيد، سعادت خريده ام
در مرگ سرخ چهره ي معشوق ديده ام
در جواني که در راه دين تاختم
به هنگام سجده شهادت همي يافتم[2] .
نجف آباد: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد غلا معلي کاظمي
آنان که نماز عشق بستند همه
زنجير ز دست و پا گسستند همه
بر رسم کبوتران، در حال قنوت
مهمان خدا شدند و رستند همه
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد پرويز شعباني (شهيد نماز جمعه ي تهران، مورخ 24 / 12 / 1363)
مشهد مقدس: خواجه ربيع، سنگ مزار شهيد حسين مميزان
[1] شعر از «مولانا».
[2] بيت دوم بصورت
«در جواني در ره دين تاختم
وقت سجده من شهادت يافتم»
پيشنهاد مي شود.
نماز عشق
در نماز عشق رخساره به خون آلوده ام
در حلبچه برمقام خويشتن آسوده ام[1] .
گر نبودم تربتي از کربلا تا بوسمش
خود طريق کربلاي عشق را پيموده ام
در بهار آرزو هر گل برون از خاک شد
من گلي هستم که در خاک وطن بغنوده ام
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد محسن اسماعيلي (قطعه 24- رديف 85- شماره 30)
[ صفحه 19]
خوشا آنان که در ميدان و محراب
نماز عاشقي خواندند و رفتند
خوشا آنان که هنگام شهادت
حسين (ع) و کربلا ديدند و رفتند
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد حميد پروانه (قطعه 24- رديف 81- شماره ي 29)
به روز رزم با فرمان رهبر
شدي در جنگ با خصم ستمگر
وضو کردي تو با خون اي برادر
نماز عاشقان خواندي به سنگر
آمل: امامزاده ابراهيم (ع)، سنگ مزار شهيد قدرت اله اردشير بهرستاقي
گفتم شب وداع که تا روز رستخيز
از خاطرم برون نرود ياد روي تو
اما خوشا به حال تو کز شوق وصل يار
بهر نماز عشق ز خون شد وضوي تو
عشق حسين (ع) و شور سفر بود بر دلت
شکر خدا که گشت روا آرزوي تو
تهران: رباط کريم، امامزاده عماد (ع)، سنگ مزار شهيد محمدرضا عالم رجبي
منم سرباز دين با امر رهبر
نماز عشق مي خوانم به سنگر
به دستي مصحف و دستي تفنگم
شعارم نعره ي اللَّه اکبر
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد اميرحسين کريمي (قطعه 28- رديف 36- شماره ي21)
مرا تا هست بر دل مهر رهبر
بود ذکر لبم اللَّه اکبر
خدايا تا نفس در سينه دارم
نماز عشق مي خوانم به سنگر
دل از گرد معاصي شست وشو کن
تفرج لحظه اي در کوي او کن
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد عليرضا دلفروزي
اين شب شکنان روزه داران
شيران غيور خاک ايران
رمز رمضان به جان گشودند
در کوثر عشق خون وضو نمودند[2] .
لب روزه، نماز عشق خواندند
راندند، به قلب قبله راندند
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد اسداله شيران
در قتلگاه با ايثار نماز عشق خوانديم
در سنگرشهادت چه با صلابت مانديم
قم: گلزار شهداء مزار شهيد جواد پور حسيني (قطعه ي 13- رديف 21- شماره ي 410)
[1] مصراع اول بيت «در نماز عشق رخسارم به خون آلوده ام» پيشنهاد مي شود.
[2] مصراع دوم بصورت «در کوثر عشق وضو نمودند» پيشنهاد مي شود.
نماز خون
به راه عشق بايد خون فشانيم
ز خون بايد که ما جيحون نشانيم
به ميدان شهادت تا سحرگاه
بيابا هم نماز خون بخوانيم
آمل: امامزاده ابراهيم (ع)، سنگ مزار شهيد سيد مرتضي موسوي
ياران همه سوي مرگ رفتند
بشتاب که تا ز ره نمانيم
اي مرغ سحر سپيده سرزد
بر خيز نماز خون بخوانيم
نجف آباد: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد ناصر صفدري
بعد از من اي مادر، ديگر مکن زاري
رفتم کنم اينک از دين حق ياري[1] .
پرورده اي من را از بهر جانبازي
در پاي نخل دين خونم شده جاري
سرباز اسلامم. گشتم فدا، مادر!
بعد ازنمازخون پيش خدا ياري
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد قطعه ي 26- رديف 4- شماره ي 41)
تهران: امامزاده علي اکبر (ع)، چيذر، سنگ مزار شهيد علي عقيلي
تهران: اسلامشهر، امامزاده عقيل (ع)، سنگ مزار شهيد محمد حسين زارع
[1] مصراع دوم بصورت «رفتم کنم ديگر از دين حق ياري» پيشنهاد مي شود.
نماز سرخ
ما آيه ي فتح را ز قرآن خوانديم
در جبهه نماز سرخ ايمان خوانديم
ما درس فداکاري و جانبازي را
در مکتب خونبار شهيدان خوانديم
سمنان: لاسجرد، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد علي اکبر منيري
شهيدان لاله بنشاندند و رفتند
نماز سرخ خون خواندند و رفتند
اراک: گزار شهدا، سنگ مزار شهيد
نماز پيروزي
در عشق چو دل را به اطاعت خوانديم
در مکتب خون درس شهادت خوانديم[1] .
هنگام سحر نماز پيروزي را
ما هر سه برادر به جماعت خوانديم
شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيد محسن کياني
[1] مصراع اول بصورت «با عشق چو دل را به اطاعت خوانديم» پيشنهاد مي شود.
نماز آخر
رفتم به جبهه تا کنم ياري قرآن
بنما حلالم از وفا اي جان مادر
بگرفتم از خونم وضو در لحظه مرگ
خواندم نمازآخرين در قلب سنگر
من حامي قرآنم و سرباز اسلام
بگذشته ام از جان خود در راه داور[1] .
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان حسين شريعتي، سيد جواد حسيني، عباس کلاني
اعرابي، مرتضي جعفري، عباس زارعي، عليرضا سيدان، اکبر آقادادي
[1] شعر به لحاظ وزن و قافيه مغشوش است.
نماز
من کشته ي روزه و نمازم
سرباز امام سرفرازم
قم: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد حسين حميدي (قطعه 12- رديف 6- شماره ي 54)
نماز را در درياي خون بر پا نمودند
سجده به سوي خاک کربلا نمودند
قم: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد صادق دميرچي (قطعه ي 13- رديف 19- شماره ي 389)
معراج رهش اگر نماز است
اين راه به خون، هميشه باز است
قم: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد سيد حميد فتحي (قطعه ي 16- رديف3- شماره ي 816)
عشق خدا، شور حسيني بر سرم
سرباز اسلامم، خميني رهبرم
داراي سردوشي جندالهي ام
جانباز قرآن و نماز و مکتبم
تهران: چيذر، امامزاده علي اکبر (ع)، سنگ مزار شهيدان: غلام حسن بختياري، علي اکبر صبوري
لحظه هاي آخرم در سنگرم
ترکش خمپاره آمد بر سرم
مادر مي دونم که دارم شهيد ميشم
پيش زهراي (س) تو رو سفيد ميشم
مادرم اسلام به خون نياز داره
هم جهاد داره و هم نماز داره[1] .
تهران: اسلامشهر، امامزاده عقيل (ع)، سنگ مزار شهيد ميرسجاد موسوي
پي حفاظت از شرف به سوي جبهه رو کنم
عروج و اعتلاي خود ز جبهه جست وجو کنم
آمل: امامزاده ابراهيم(ع)، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمدعلي سليماني
غازه[2] بر رخسار از خون گلو دارد شهيد
سرخ رويي ها در اين سرخي رو دارد شهيد
تا نماز آرد بجا در سنگر دين و شرف
در دم آخر ز خون خود وضو دارد شهيد
آمل: امامزاده ابراهيم (ع)، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد صادق مهدوي
[1] شعر به لحاظ وزن مغشوش است.
[2] بمعني خشم است.
نماز صبح
نماز را که مجاور نشسته مي خواند
مسافريم و مسافر شکسته مي خواند
که چند گانه ي شب را دوباره بايد خواند
نماز صبح سفر را سواره مي خواند
تهران: بهشت زهرا (س)، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد مرتضي زهره وند (قطعه ي 26- رديف 38- شماره ي 53)
نماز شب
ياران همه سوي مرگ رفتند
بشتاب که تاز ره نمانيم
اي خون حماسه در رگ دين
برخيز نماز شب بخوانيم[1] .
اهواز: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد جواد حسين زاده
نماز شب
ياران همه سوي مرگ رفتند
بشتاب که تاز ره نمانيم
اي خون حماسه در رگ دين
برخيز نماز شب بخوانيم[1] .
اهواز: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد جواد حسين زاده
[1] شعر از شهيد مهدي رجب بيگي است.
مقدمات نماز
طهارت
وضو
از خون گلوي خود وضو مي طلبيم
ما آب وضو از اين سبو مي طلبيم
داني ز چه رو گشته او طالب ما
زان روي که ما ديدن او مي طلبيم[1] .
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد احمد سبزيکاري (قطعه ي 24- رديف 72- شماره ي 14)
تهران: چيذر، امامزاده علي اکبر (ع)، سنگ مزار شهيد سيد مصطفي (مجيد) ميرشريفي
خورشيد هميشه از تو رو مي گيرد
باغ از نفس تو رنگ و بو مي گيرد
اي چشمه ي سرشار زلال رفتن
آيينه ز خون تو وضو مي گيرد
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد محمد باقر کربلائي صالح
از خون گلوي خود وضو ساخته اند
وحشت به سپاه بعثي انداخته اند
در صحنه ي سرخ رنگ خون و پيکار
با قامت خويش پرچم افراخته اند
کرج: امامزاده محمد (ص)، سنگ مزار شهيد محمد رضا زارع توران پيشتي
تا که به خون وضو گرفت برادر شهيد من
با اشک شويم اين زمان ز چکمه اش غبار را
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد احمد عادي
در آب زلال شست وشو بايد کرد
در راه وصال جست وجو بايد کرد
تا عرش لقاي هجرتي بايد کرد
با خون سرخويش وضو بايد کرد[2] .
شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيد رضا حيدري
در محضر دوست سرخ رو بايد رفت
بگرفته ز خون سر وضو بايد رفت
چون حضرت دوست اين چنين دارد دوست
در خون زلال خود فرو بايد رفت
شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيدان: ابوالفضل کريمي، مسعود مؤمني
اي سرو سهي بهار آزادي من
اي روح تو صبح روشن شادي من
در حجله ي خون وضو ز خون ساخته اي
داماد نگشته ميردامادي من
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد قربانعلي قرباني
نازم به خون پاک شهيدي که جان خود
از بهر اعتلاي حقيقت فدا نمود
از خون وضو گرفت و به محراب عاشقي
همچون حسين (ع) باطل و حق را جدا نمود
پيروز شد در امتحان شجاعت که ني عجب
چون او به سرور شهدا اقتدا نمود
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد محمد حسن حسينيان (قطعه ي 24- رديف 144- شماره ي 33)
تهران: چيذر، امامزاده علي اکبر (ع)، سنگ مزار شهيدان: مرتضي رستمي، عنايت اله چوبينه، احمد مهرائي
خوش شکسته دست و بالم
خوش به خون خود طپيدم
تا وضو از خون گرفتم
زين شهادت رو سپيدم
ديدن من در بهشت است
در صف انبياء نزد حسينم
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان: رضا بهادران، فتح الله ايوبي، قاسمعلي رضائي برزائي،
قدرت اله خدادادي، اکبرکروني، مرتضي ابراهيمي، مهندس محمود نيلي، مهدي عابدي
گويي که طغيان محبت بود آنجا
جاري به هر سو شهد الفت بود آنجا
با خون سرخ خود وضو کردند آنجا
در بحر ايمان شست وشو کردند آنجا
بستند بار معرفت بر حق رسيدند
چون اختران بر اوج مينا صف کشيدند[3] .
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد اکبر قربانيان
شهادت بود افتخار و شرف
مرابهر اسلام بود اين هدف[4] .
شهادت مرا بود چون آرزو
به سنگر گرفتم ز خونم وضو
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد سيد علي رضا منتظرين
رفتند تا معراج، تا اوج حقيقت
پارو زنان مردان درياي شرافت
با خون سرخ خود وضوکردند آن ها
در بحر ايمان شست وشو کردند آن ها
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محسن حسيني تودشکي
بهرام اي شهيد که قربان رهبري
تو پاسدار ديني و در خط حيدري
در دجله ساختي تو برادر وضوي عشق
از جان گذشتي و فداي عمليات خيبري[5] .
زنجان: مزار پائين شهر، سنگ مزار شهيد داود (بهرام) افشاري
اينان که به سوي خم خون تاخته اند
از چشمه ي سرخ خون وضو ساخته اند
ياران حسينند که در صحنه ي رزم
مردانه به راه عشق جان باخته اند
سمنان: ايوانکي، سنگ مزار شهيد حبيب الله قلعه نوئي
آن دم که به خون خود وضو مي کردم
داني ز خدا چه آرزو مي کردم؟
اي کاش مرا هزار جان بود به تن
يکباره فداي راه او مي کردم
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد غلامرضا باقري (11- 24)
چالوس: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان، وحيد کياپاشا، محمد مرادي نوري
سمنان: آرادان، سنگ مزار شهيد حسن کاسبان
سمنان: ايوانکي، سنگ مزار شهيدان مهدي هادي و جواد سعيدي
نجف آباد: گلزارشهدا، سنگ مزار شهيد يدالله معين
بر خصم چنان شير ژيان تاخته ايم
از آب فرات ما وضو ساخته ايم
اندر سر سوداي شه تشنه حسين (ع)
رزميده و جنگيده و جان باخته ايم
ورامين: امامزاده جعفر (ع)، سنگ مزار شهيدان: احمد رحيمي جعفري، سيد محسن طباطبائي، حسن نادي، علي اصغر ده آفرين
در محضر دوست بي وضو نتوان رفت
بي رخصت و امر دادن او نتوان رفت
با خون تو مرا بشوي و تطهير نماي
کالوده به ريب و رنگ نتوان رفت[6] .
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد روح الله بابابزرگي
سپند آريد و مشک آريد، جوانان حجله برداريد
از سوي جبهه «علي» فاتح و بس خسته مي آيد
وضو داريد و برخيزيد از سرها قدم سازيد
ز دانشگاه دين «علي» از غم رسته مي آيد[7] .
مشهد مقدس: بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد محمد علي سلاطين اسلامي
[1] مصراع سوم بصورت «داني ز چه رو گشته خدا طالب ما» پيشنهاد مي شود.
[2] مصراع سوم بصورت «تا عرش خداي هجرتي بايد کرد» پيشنهاد مي شود.
[3] بيت سوم با دو بيت ما قبل آن از لحاظ وزن و قافيه متفاوت است.
[4] مصراع دوم بصورت «براي من اسلام باشد هدف» پيشنهاد مي شود.
[5] مصراع چهارم بصورت «از جان گذشته شاهد پيکار خيبري» پيشنهاد مي شود.
[6] مصراع دوم بصورت «آلوده و بي رخصت او نتوان رفت» و مصراع چهارم بصورت «کالوده به ريب و رنگ و بو نتوان رفت» پيشنهاد مي شود.
[7] مصراع دوم بصورت «علي از سوي جبهه فاتح و بس خسته مي آيد» و مصراع چهارم به صورت «زدانشگاه دين او پاک و از غم رسته مي آيد» پيشنهاد مي شود.
غسل
من آن دريا دلم کز آب رحمت
وضو بنمودم و غسل شهادت
قم: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد جعفر خلج (قطعه ي 12- رديف 5- شماره ي 47)
کسي را که قرآن کتابش بود
چه باکي ز ايثار جانش بود
کسي را که باشد شهادت مقام
ز خون بهر غسل تن آبش بود
نجف آباد: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد حيدرعلي امامي
از روز الست عهد و بيعت کرديم
از خالق خود قبول وحدت کرديم
تسليم رضاي او شديم و آخر
با خون گلو غسل شهادت کرديم
نجف آباد: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد شريف زاده
ماپيرو آن امام صد پاره تنيم
ما در ره عشق يار خونين بدنيم
چون روي به چشمه ي شهادت کرديم
محتاج کجا به آب و غسل و کفنيم
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد بهروز خيري
بي غسل و کفن شهيد بستان
مدفون شده اندرين گلستان
با حلمه ي خود دپو شکن شد
جانباز خميني و وطن شد
ايثار نمود جان پاکش
فرض است به ما ادامه راهش[1] .
اصفهان: گلزار شهيدان، سنگ مزار شهيد احمد حيراني
غسل براشک زدم کاهل طريقت گويند
ديده را پاک کن و ديده بر اين خاک انداز
تهران: چيذر، امامزاده علي اکبر(ع)، سنگ مزار شهيدان: نوشين سليمي، سعيد قهرماني
آب غسلش خون پاک و جامه ي جانش کفن
در دو عالم زين فضيلت آبرودارد شهيد
تا دم مرگ است نام کربلايش بر زبان
از غم فرزند زهرا (س) گفت وگو دارد شهيد
آمل: امامزاده ابراهيم (ع)، سنگ مزار شهيد بهروز رحمتي
هرکس به راه عشق سر و جان را فدا کند
بنيان دين زهمت والاش محکم است
زخمي اگر به پيکر مردان حق رود
با درد زخم، مرهم معشوق توأم است
در بارگاه قدس بشوييد جسم او
غسال او ملائکه با آب زمزم است
اصفهان: گلزار شهيدان، سنگ مزار شهيد رسول احمدي
جان به قربان شهيدي که پس از کشته شدن
غسلش از خون بود و گرد غريبي کفنش
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيدان: حميد طالب پور (132- 24)، احمد نظري (38- 10- 26)، احمد همتي آهويي (30- 120- 24)، حسن سعدآبادي (33- 141- 24)، غلامحسين باقري (31 - 121 - 24) و...
تهران: چيذر، امامزاده علي اکبر (ع)، سنگ مزار شهيدان
داود سلمانيان، نورعلي ثمري، علي نعمتي، مجيد سياوش، اميرحسين کريمي، سيدعبداله کمالي، محمد ملکي
نور: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد نور علي حبيبي
سمنان: گرمسار، سنگ مزار شهيدان: علي اکبر تقي پور مهريز، حسين درخشاني، سيد مصطفي حسيني
ورامين: امامزاده جعفر (ع)، سنگ مزار شهيد قاسم هداوند ميرزائي
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيدان: حميد خاکي جوان، غلامرضا شفيعي، فريدون اميدي، داود اکبري، جمشيد مهرابي، احمداصلاني و عباس ميرعلي اکبري
تهران: اسلامشهر، امامزاده عقيل (ع)، سنگ مزار شهيدان: يداله مالکي، حسين حسن زاده قهرمان سليمي، کريم نظري
ساوه: امامزاده علي اصغر(ع)، سنگ مزار شهيدان: عباس ثلاث، مسلم شعباني، حيدرکافي طباخي، رضا حشمتي، حسن ناظري، مرتضي خدابنده، عباس نظامي، مجيد يحيائي، جاسم کافي، علي سلامتي، سيد مهدي سبط احمدي و...
تهران: رباط کريم، امامزاده عماد (ع)، سنگ مزار شهيدان: ناصر باقري، علي فتوحي، محمدانصاريان، علي رابون فزون، بهروز سعادتمندي
شهريار: بردآباد، بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد محمد علي کفاشيان
شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيد ابراهيم کارگري
مشهد مقدس: خواجه ربيع، سنگ مزار شهيد شعبانعلي جهانبخش
مشهد مقدس: بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد احمد نجاتي
[1] مصراع ششم به صورت «فرض است به ما رفتن راهش» پيشنهاد مي شود.
مکان نماز
اي شهيد راه حق اي زنده نام
اي که کردي پيروي از امر امام[1] .
راه حق رفتي و گشتي سرفراز
گشت سنگر بهر تو جاي نماز
بانگ تکبيرت به گوش، رسيد
هر زمان پيغام پيروزي رسيد
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان: عباس رضائي، عباس فتاحي، محسن کاظمي زهرائي، مهدي فرماني، مهدي نصراصفهاني، محمد رضا قنبري، مهدي عباسي
[1] مصراع دوم بصورت «اي که بودي پيرو راه امام» پيشنهاد مي شود.
مسجد
من درس جانبازي ز مسجد برگفتم
در امتحان من رتبه ي اول گرفتم
فرزند زهرا (س) آموزگارم
وقت شهادت آمد کنارم
کرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد عليرضا محمودي پارسا
جهان بر ظلمت شب تنگ کرديم
مساجد را ستاد جنگ کرديم
کشيديم از جگر بانگ صبوحي
مي محراب را گلرنگ کرديم[1] .
سمنان: ايوانکي، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محمد سرهنگي حق شناس
مساجد سنگر عالي اسلام
براي حفظ آن سازيد اقدام
تهران: آبعلي، گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد فيروزعلي قاسمعلي زاده
سلام اي سيد پاک و مطهر
که بودي هم به مسجد هم به سنگر
ز عشق حق به مسجد پاک کردي
غبار از چهره ي محراب و منبر
ز عشق حق پذيرفتي شهادت
بدادي جان خود در راه داور
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد احمد فاضل
سنگر اي خانه کوچک و حقير
مسجد و معبد افراد فقير
تو من رزمنده را جايي بده
به وجودم سر و ساماني بده
تا کنم خدمت به دين و وطنم
حفظ ناموس کنم تا که بيايد اجلم
جان خود را من فداي توده ي ملت کنم
جان فداي آن خميني رهبر امت کنم
به حسين (ع) که در زمين کربلا
کشته شد به خاطر دين خدا
هرگز از عهدي که بستم نگذرم
تا به زير خاک رود اين پيکرم[2] .
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد حسن (چنگيز) دلاورگلايه (29- 125- 24)
[1] مصراع چهارم بصورت «به مي محراب را گلرنگ کرديم» پيشنهاد مي شود.
[2] مصراع آخر بصورت «تا به خون آغشته گردد پيکرم» پيشنهاد مي شود.
مصلي
به آن ها که با خون وضو ساختند
برفتند سوي مصلي قسم
به خون هاي پاکي که در راه دين
جوان ها نمودند اهدا قسم
که نابود سازيم صدام را
به نام خميني والا قسم
اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد جمشيد لطفي زاده
محراب
خدايا عاشق جانباز را سنگر بود محراب
بلي هرکس براي خود عبادت خانه اي دارد
اگر ناصر جان بگذشت و با جانان خود پيوست
بدان هر کس که از جان بگذرد جانانه اي دارد
تهران: چيذر، امامزاده علي (ع)، سنگ مزار شهيد ناصر چيذري
سلام مي کنم اي دوست من ز زير تراب
نشين دمي و به من ده زلطف خويش جواب
مراست نام «علي» و پدر «محمد» و فاميل محتشم[1] .
ز پيروان به اسلام و کعبه ام محراب
ز مذهبم که بپرسيد جعفري بوده است
شدم شهيد ره حق و دين به وقت شباب
مشهد مقدس: بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد علي محتشم
سراسر خاک ايران کربلا شد
چه جانهايي به راه حق فدا شد
خوشا آنان که در محراب و سنگر
سرودند نغمه ي «الله اکبر»
خوشا آنان که با حق عهد بستند
به حق پيوسته از باطل گسستند
اصفهان: گلزار شهيدان، سنگ مزار شهيد مهدي اسماعيلي
مسافران ولاسوي آشنا رفتند
گذشته از سر و جان بر سر وفا رفتند[2] .
رها شدند زافسانه هاي نام و نشان
به اوج زره لاهو چون هما رفتند[3] .
ز چشمه سار شهادت وضو گرفته و خون
پي نماز به محراب کبريا رفتند
نداي عشق شنيدند از ديار حسين (ع)
به شوق تربت او سوي کربلا رفتند
اروميه: باغ رضوان، سنگ مزار شهيد حجت الاسلام قاسم کاظمي
به پابوس شهادت مي روم مادر حلالم کن
به محراب عبادت مي روم مادر حلالم کن
منم سرباز روح الله که پيوستم به جندالله
دگر رويم نمي بيني تواي مادر حلالم کن
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد مجيد قزاق (قطعه 28- رديف 52- شماره 8)
نازم به خون پاک شهيدي که جان خود
از بهر اعتلاي حقيقت فدا نمود
از خون وضو گرفت به محراب عاشقي
همچون حسين (ع) باطل و حق را جدا نمود
پيروز شد در امتحان شجاعت که ني عجب
چون او به سرور شهدا اقتدا نمود
تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد محمد حسن حسينيان (قطعه 24- رديف 144- شماره 33)
تهران: امامزاده علي اکبر (ع)، چيذر، سنگ مزار شهيدان: مرتضي رستمي،عنايت الله چوبينه، احمد مهرائي
اي فاتح رمز زهرا (س) شجاعي
اي عابد شب، زاهد بي تاب شجاعي
اي عاشق حق تابع فرمان خميني
بود منتظرت شهيد محراب شجاعي
شيراز: گلزار شهداي دارالرحمة، سنگ مزار شهيد شجاعي
[1] اين مصراع بصورت «مراست نام «علي محتشم» شهيد خدا» پيشنهاد مي شود.
[2] بجاي «گذشتند»، «گذشته» پيشنهاد مي شود.
[3] اين مصراع بصورت «به اوج عرش خداوند چون هما رفتند» پيشنهاد مي شود.