■ تبلور نماز در شعر عاشورایی
ای اهل کوفه! موقع نماز است
اسلام از نماز سرفراز است
نماز حکم ذات بی نیاز است
الله الله نصر من الله
نماز مرز بین کفر و دین است
فریاد یک صدای مسلمین است
پیغام ثاراللّهیان همین است
الله الله نصر من الله
از خون پیشانی وضو بگیرم
سینه سپر پیش هجوم تیرم
من بی نماز، را نمی پذیرم
الله الله نصر من الله
نیزه رَود در دل هزار بارم
تیر آید از یمین و از یسارم
من دست از نماز بر ندارم
الله الله نصر من الله
تشهد و سلام مدیون ماست
آبروی نماز از خون ماست
تکبیرة الاحرام مرهون ماست
الله الله نصر من الله
سجده همیشه سرفراز من است
سنگ بلا مُهر نماز من است
قنوت من راز و نیاز من است
الله الله نصر من الله
نماز را دهم زخونم حیات
نوشته درباره ی من این برات
اشهد انّ قد اَقَمتَ الصلاة
الله الله نصر من الله
-------------------------------------------------------
الحق نماز آن بدر بی نیاز کرد
کز خون وضو گرفت و به مقتل نماز کرد
از عشق از شه شهید بیاموز هر چه داشت
از جان و دل بدرگه جانان نیاز کرد
ساقی هر آنچه داشت بلادادیش بدست
دست از برای ساغر دیگر دراز کرد
گه در تنور گه بسنان شد سرش عجب
در راه عشق طی نشیب و فراز کرد
پیوست با حسین و برید از یزید حر
باید چنین بدل بحقیقت مجاز کرد
زیبد اگر بکعبه کند فخر کربلا
در وی مکان چو خسرو ملک حجاز کرد
در دل صغیر را چه شرر بود کاینچنین
جانها کباب از سخن جانگذار کرد