بعد عرفانی نماز(اخلاص)

■ بعد عرفانی نماز(اخلاص)

بعد عرفانی نماز(اخلاص)

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: واگويي راز در آئينه عرفان نماز

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

«اللهم صل علي محمد و ال محمد. اللهم وَفِّقْنا لِما تُحِبُّ وَ تَرضي. اللهم اجعل عواقب امورنا خيراً. اللهم لاتَکِلْنا اِلي اَنفُسِنا طَرفَةَ عَينٍ اَبَداً» .

موضوع بحث ما، بُعد عرفاني نماز است. آيات زيادي درباره ي نماز، در قرآن کريم داريم. براي نمونه فقط يک آيه عرض مي کنم که ما مي توانيم با اين آيه، نمازهاي خود را بسنجيم و به آن نمره بدهيم. «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء والمنکر» : نماز از هر بدي، هر فحشا و هر کار زشتي جلوگيري مي کند. آيا ما که نماز مي خوانيم، کار زشت انجام نمي دهيم؟ گناه نمي کنيم؟ پس اين دل ما چرا اين قدر سنگين شده است؟! خدا دروغ نمي گويد، خدا با کسي شوخي نمي کند، نقص از نمازهاي ماست. از يک ميليارد و دويست ميليون نفر مسلمان، حداقل يک ميليارد نفر نماز مي خوانند، که البته برادران سني بهتر از ما نماز مي خوانند، ولي آيا فحشاء و منکر وجود ندارد؟! آيا آن نمازي که خدا مي خواهد، همان نمازي است که ما مي خوانيم؟ باز در جاي ديگري، خود قرآن پرده را کنار مي زند و يکي از آفتهاي نماز را - که نمره ي نماز را صفر مي کند - بيان مي کند. «بسم اللَّه الرحمن الرحيم ارءيت الذي يکذّب بالدين» از پيامبر صلي اللَّه عليه و اله و سلم سئوال مي کند: آيا لامذهب ديده اي؟ کسي که دين را انکار کند؟ بعد خودش توضيح مي دهد، البته خداوند نمي گويد: ابوجهل، ابوسفيان، معاويه و... مي فرمايد: «فذلک الذي يدّع اليتيم»

کسي که دين ندارد، علامتش اين است که يتيم را پس مي زند و به او بي اعتنايي مي کند. اگر از او بپرسيد: در عالم اسلام چند نفر يتيم وجود دارد؟ نمي‏داند، و يا در ميان بستگان شما چند نفر يتيم هست؟ بازهم نمي داند! آيا ما مي توانيم جواب اين انسانها (يتيم ها) را بدهيم؟ اينان امانتهاي خداوند هستند. اين وظيفه ي مساجد است. مساجد بايد آمار ايتام را داشته باشند و از مردم درخواست کمک کنند. «ولا يحضُّ علي طعام المسکين»

مسکين ها کساني هستند که درآمدشان کفاف زندگي آنها را نمي کند. شخص بي دين براي اين قبيل افراد نگران نيست. او اگر دين داشت، اين گونه نمي شد «فويل للمصلين» قاعدتاً بايد بگويد: الجنة للمصلين، حورالعين للمصلين، در حالي که مي فرمايد: واي بر نمازگزاران! چه نمازگزاراني؟! «الذين هم عن صَلَوتهم ساهون» کساني که در نماز حواسشان جمع نيست و حضور قلب ندارند. نمرات ايشان از همين حالا صفر است. ان شاءاللَّه در جلسات آينده به آيات بيشتري اشاره مي کنيم تا بدانيم: نمازي که ما مي خوانيم، دور از آن است که خداوند و قرآن از ما مي خواهند. البته اين نگاهها و توجهات ما حاکي از آن است که ما مي خواهيم همان نمازي را که خدا مي خواهد، بخوانيم. سوره ي ماعون خصوصيات لامذهب ها را بيان مي کند: «والذين هم يرائون» اهل ريا هستند و اگر کار خيري هم انجام دهند براي اين است که شخصيتشان بالا برود و مردم به ايشان احترام کنند. «و يمنعون الماعون» همسايه به نزد آنها مي آيد و امانتي مي خواهد، اما ايشان از دادن آن خودداري مي کنند. اين خصوصيات، از نظر قرآن، شامل کساني است که دينشان بي اساس است. نظير اين است: «قالت الاعراب امَنّا» اعراب گفتند: ما ايمان آورديم! قرآن با قاطعيت به پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم مي گويد: اي پيغمبر (ص) بگو: «لاتقولوا امَنّا» شما حق نداريد بگوييد امَنّا (ايمان آورده ايم) «بل قولوا اَسلَمنا» بگوييد: ما مسلمان شده ايم، اسلام آورده ايم. «وَلَمّا يَدْخُلِ الايمانُ في قُلُوبِهِم» اصلاً ايمان به قلب آنها داخل نشده است. ماجراي سقيفه اين امر را نشان داد. آيا کساني که به صورت حضرت زهرا سلام اللَّه عليها سيلي زدند، ايمان داشتند؟! آيا کساني که حجت‏ خدا را به خاطر امتياز، پول،... به مدت 25 سال خانه نشين کردند، ايمان داشتند؟! غرض اينکه خدا شوخي ندارد. حالا برويم سر اصل مطلب و اين قدر شما را مأيوس نکنيم.

نماز از سه بخش تشکيل شده است: مقدمات نماز، خود نماز و تعقيبات نماز. يک بُعد نماز که ما بيشتر با آن آشنا هستيم، بعد فقهي نماز است - که فقهاء و مراجع يک عمر زحمت مي کشند و از روي مدارک بدست مي آورند و استنباط مي کنند که مقدمات نماز چيست؟ خود نماز چگونه خوانده مي شود؟ مبطلاتش کدام است؟ و همه ي اينها در رساله ها آمده است. البته ما در همانها هم مانده ايم. همانجا حوصله نکرده ايم، آيا تاکنون با هم نشسته ايم يک بار رساله ي مرجع تقليد خود را مطالعه کنيم؟ آيا در ماه مبارک رمضان، وقتي که دور هم مي نشينيم، يک بار اين رساله ي عمليه را مي خوانيم تا يادآوري شود؟ البته اين، پوست سبز بادام است. بله، اول نماز، «اللَّه‏اکبر» است، مقدماتش اين است که: لباس نمازگزار بايد پاک و مباح باشد، محل نمازش بايد مباح باشد، بايد با وضو باشد، بايد حواسش جمع باشد، نيت کند، و خلاصه همان نکاتي که در رساله ها نوشته شده است. اين، پوست سبز بادام است. اين مثال را ما از استادان به يادگار داريم: يادتان باشد که بادام يک پوست سبز دارد که فقط به درد سوزاندن مي خورد. اسمش بادام است، اما هيچ يک از خواص بادام را ندارد. زير پوست سبز، يک پوست سفت وجود دارد که آن هم بادام نيست و به درد نانواها مي خورد که آن را بسوزانند. زير آن نيز يک پوست قرمز است که آن هم بادام نيست. بادام آن مغز سفيد است. عبادات هم اين گونه هستند. نماز هم اين گونه است. نماز هم يک پوست سبز دارد، يعني همان که در رساله هاي عمليه نوشته شده است، عملاً هم مي بينيد که ما آن را مي خوانيم، اما «تنهي عن الفحشاء و المنکر» ، «معراج المومن» و «عمود الدين» و... نيست به عبارت ديگر نماز مي خوانيم، اما دروغ مي گوييم، خيانت مي کنيم و... نماز است، اما نه بو دارد و نه خاصيت! بحث ما، بحث فقهي نيست، بحث ما درباره ي بُعد عرفاني نماز است. نماز مقصود عرفان، نمازي است که ما را به خدا نزديک کند. در اين حرکتي که دنيا به سوي خدا دارد «الي اللَّه المصير» نمازي بخوانيم که ما را به خدا نزديک کند؛ «قربان کل تقي» ، نماز نردبان است و ما را به خدا نزديک مي کند. اولين بعد عرفاني نماز يک چنين حالتي است، يعني ما در زندگي خود ببينيم که با خواندن هر نماز، يک درجه به خدا نزديکتر شده ايم و شاهد باشيم که با خواندن نماز به نورانيت قلب ما افزوده شده است. حضرت موسي بن جعفر عليهما السلام فرمودند: «الا ان لکل حقٍ نوراً» : انسان وقتي در جاده باشد، ديگر تاريکي نيست؛ علامت دارد، نورانيت دارد. اگر ما به سوي خدا حرکت کنيم، هر روز آن نور را در قلبمان احساس مي کنيم. بنابر اين اولين بُعد عرفاني نماز - چيزي که آن را در خط قرار مي دهد - چيست؟ اولين بعد عرفاني نماز، (اخلاص) است. يعني در آن ريا نباشد.

اگر اخلاص باشد، عمل به آسمان مي رود. اگر در هر عملي، مخصوصاً نماز، کوچکترين ريايي باشد، در روايت آمده است که خداوند مي فرمايد: من شريک خوبي هستم. اگر عمل يک ذره ريا داشته باشد، مي فرمايد: همه اش مال آن شريک باشد، من نمي خواهم. لذا عمل بايد خالص باشد.

قريب به اتفاق فقها و شايد سني ها هم اين را قبول دارند که رياء حتي بعد از عمل نيز آن عمل را باطل مي کند. يک ذره رياء، نماز را باطل مي کند. بايد محرک و انگيزه ي من، اجراي امر او «جل جلاله» و نيتم نزديکي به او باشد. اين از نظر فقهي ايراد ندارد و همه اين را قبول دارند. مهم اين است که اين حالت (اخلاص) در ما پيدا شود. مسأله دانستن و نماز را با زير و زبر صحيح خواندن، در صورتي که انگيزه و نيت غير از خدا باشد، دردي را دوا نمي کند. اگر اخلاص نباشد، (انگيزه ي ديگري وجود داشته باشد، عادت باشد و...) مثلاً به خواندن نماز عادت کرده باشيم و اگر نخوانيم مثل اين است که چيزي گم کرده ايم! در اين صورت، انگيزه ي ما عادت است. نمازي درست است که امر او ما را تکان دهد، از جا بلند کند و خالص براي او باشد. حال، سئوال اين است که اين بُعد را چگونه مي‏توان بدست آورد؟ قرآن کريم - مکتب ما - قبل از شروع به نماز و در مقدمات نماز دواي اين درد را داده است.

 

«قد افلح المؤمنون» از ميان مؤمنين آنهايي که در نماز خاشع هستند، رشد مي کنند. معلوم است که بقيه مؤمن هستند، اما فلاح مال همه نيست. هر مؤمني اين گونه نيست. ممکن است شخصي مؤمن باشد، اما آن اخلاص را نداشته باشد.

ما بايد درباره ي عظمت خدا بيشتر فکر کنيم، خداي آسمان و زمين. اين آيه درباره ي مؤمنين است که: وقتي دراز کشيده اند: «يتفکرون في خلق السموات والارض...» آنان سطحي و خيالي نمي خوابند، بلکه درباره ي عظمت جهان و عظمت خداوند متعال فکر مي کنند. حالا رو به خدا آمده ايم، اول بايد اذان بگوييم. مستحب است وقتي که مؤذن بالاي مأذنه اذان مي گويد، ما هم هرجا که هستيم تکرار کنيم. چهار بار بگوييم: «الله اکبر» و اين درس را به خودمان بدهيم که خداوند از هر بزرگي که ما در دنيا سراغ داريم و وجود دارد، بزرگترين است.

حالا دروغ مي گوييم يا راست ولي واقعاً حرف درستي است. حالا، اين لقلقه ي لسان و پوست سبزش کافي نيست. از روي شعور و توجه بگوييم که خدا واقعاً از هر بزرگي بزرگتر است. چهار بار مي گوييم که اگر بار اول حواسمان جمع نبود، بار دوم و همچنين تا آخر... آيا اين دواي اخلاص است يا نه؟ انسان چهار بار به خودش بقبولاند که خدا از هر بزرگي بزرگتر است. يعني به عظمت خدا توجه کند. بذر ايمان به عظمت او را در دلش بکارد و آن را بارور کند. آخر اذان هم مي گويد: «الله اکبر» ، اذان را بايد بلند گفت، حتي مستحب است که اذان را با صداي خوب و با موسيقي زيبا (آهنگ) خواند. اين اذان بود، هنوز نماز شروع نشده است. حالا مي خواهيم نماز را بخوانيم. اينها مقدمات نماز بودند. اين نسخه را خود او جل جلاله نوشته است. اينها شوخي نيستند. حالا ببينيد که نماز «قربان کل تقي» است يا نه؟! ان شاءاللَّه که «الله اکبر» ها را درست گفته ايم، اين حالت عظمت، دل ما را پر کرده و همه چيز غير از او از يادمان رفته است، آيا در اين حال ممکن است حواسمان جمع نباشد؟ آيا حضور قلب خواهيم داشت يا خير؟ «عن صلوتهم ساهون» آيا امکان خواهد داشت؟ به نظر من اصلاً امکان ندارد و ما در حضور خدا، اگر همين «اللَّه اکبر» ها را درست بگوييم، آن خشوع و حضور قلب، خود به منتقل به پديد مي آيد.

حالا مي خواهيم نماز را شروع کنيم، باز هم در اول نماز مي گوييم: «اللَّه‏اکبر» باز از اينجا شروع مي شود: به امر خدا، نماز (که اگر صدايش را کم و زياد کنيم، نماز باطل است) همين است که بايد به خودمان تلقين کنيم که خدا از هر بزرگي بزرگتر است. مستحب است که هفت بار تکبير بگويد که بار هفتمي واجب است. شما از اين چه مي فهميد؟ خوب، از نظر فقهي، اولِ نماز با «اللَّه‏اکبر» آغاز مي شود. اما حقيقت «اللَّه‏اکبر» چيست؟ شما در بُعد اجتماعي ديديد که وقتي شاه، ازهاري، امريکا و... بنا داشتند که با زور و قدرت قيام مردم را سرکوب کنند، امام (ره) در مقابل توپ و تانک و مسلسل، چه چيزي به ميدان آورد جز شعار «اللَّه‏اکبر» ؟ مردم بالاي بام‏ها رفتند و «اللَّه‏اکبر» سر دادند و بدين ترتيب امريکا ديد که ملت حرکت کرده است.

از برکت آن «اللَّه‏اکبر» ها بود که استکبار شکست خورد. الآن هم در دنيا اين گونه تحليل مي کنند که صهيونيزم و غرب از «اللَّه‏اکبر» وحشت دارند. اکنون وقتي يک فلسطيني سنگ به دست مي گيرد و اسرائيلي را مي کشد، بعد از آن مي گويد: «اللَّه‏اکبر» . آنها مي دانند که اين «اللَّه‏اکبر» معجزه‏گر است.

اين کلمه، کلمه ي انقلابي است. حالا خدا مي خواهد در اول هر نماز يک ميليارد و دويست ميليون انسان، همه با هم بگويند: «اللَّه‏اکبر» با اينکار دنيا تکان مي خورد. يک ملت بعد از دهها سال که زير چکمه ي استکبار بود با چند بار «اللَّه‏اکبر» گفتن، کمر استکبار را شکست.

حالا نماز را شروع کرده ايم، وقتي به رکوع مي رويم مي گوييم: «اللَّه‏اکبر» وقتي به سجده مي رويم، مي گوييم: «اللَّه‏اکبر» در تشهد هم مي گوييم «اللَّه‏اکبر» . مثل اين است که اين گوهر ملکوتي (نماز) را، در يک دستمال و لفافه اي از «اللَّه‏اکبر» پيچيده اند و ما هم مي خواهيم نماز را در سيني «اللَّه‏اکبر» به پيشگاه او ببريم. اگر ما به اين بُعد نماز عمل کنيم، آيا اخلاص به وجود نخواهد آمد؟ خاصيت طبيعي نماز ايجاد اخلاص است. اخلاص کار مشکلي نيست. ما دوا را درست نمي خوريم. ما فقط پوست سبز بادام را مي خوريم و مي بينيم که تأثيري نکرد. شهيد دکتر بهشتي (ره) از دوستان ما بود. وقتي مي گفت: «اللَّه‏اکبر» ، تمام وجودش مي لرزيد. ما اين موارد را درباره ي ائمه معصومين عليهم السلام در کتابها خوانده ايم. ابوحمزه ثمالي تعريف مي کند که: شبي به مسجد کوفه رفته بودم، ديدم جواني در مقام ابراهيم (ع) نماز مي خواند، او صورتش را هم پوشانده بود. وقتي مي گفت: «اللَّه‏اکبر» استخوانهايش مي لرزيد و من فکر مي کردم که در و ديوار مسجد با او «اللَّه‏اکبر» مي گويند. نماز خودم از يادم رفت. نمازهايش را خواند و از مسجد خارج شد. من هم به دنبال او به راه افتادم. (ابوحمزه مرجع تقليد و از فقهاي قرن اول اسلام و از ياران امام زين العابدين و امام باقر عليهماالسلام بود) . او مي گفت: بيرون آمدم و ديدم که او به طرف تپه اي در مسير نجف رفت. جواني نيز در آنجا دو شتر نگهداشته بود. او به طرف آن جوان رفت. من هم با عجله رفتم. ديدم مي خواهد سوار شود. از آن شتربان پرسيدم:

اين آقا کيست؟ گفت: او را نمي شناسي؟ او علي بن الحسين، امام زين العابدين عليه السلام است. خودم را روي پاهاي آقا انداختم، حضرت مرا بلند کرد و فرمود: سجده جز براي خدا جايز نيست.

بنابراين اگر ما يک بار در عمرمان اينگونه «اللَّه‏اکبر» بگوييم، در خط او مي افتيم. نماز حالت نردبان پيدا مي کند، خودمان را در معراج مي بينيم، خودمان را در محضر خدا مي بينيم، از نماز لذت مي بريم، ما هنوز در اول کاريم، اما اين امر، مُحال و مشکل نيست. هرکه هستيم و هرجا که هستيم، بياييم يک بار در عمرمان به درستي بگوئيم: «اللَّه‏اکبر» مي توانيم روز قيامت بگوييم: خدايا من اين را دارم؛ يک بار گفته ام: «اللَّه‏اکبر»

اين يک بُعد از ابعاد عرفاني نماز بود. آري، گفتن «اللَّه‏اکبر» با توجه، اخلاص را با خود به ارمغان مي آورد.

 «والسلام عليکم و رحمة اللَّه و برکاته»

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2564 کلمه
مولف : حجةالاسلام والمسلمين محمدآل اسحاق
1395/2/13 ساعت 10:12
کد : 1278
دسته : اسرار نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
اسرار نماز
فلسفه نماز
آثار نماز
اخلاص
مراتب اخلاص
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز