■ آثار نماز در روایات
مقدمه
دنياي شگفتانگيز نماز، دنيايي است بسيار لذتبخش و شيرين و در عين حال بسيار ناشناخته!
دنيايي که ما را به خداوند تبارک و تعالي يعني آن کسي که همه چيز به دست اوست، پيوند ميدهد و از خاصيت و درون مايهي حيات بهرهمند مينمايد. دنيايي که به عنوان معراج انسان مطرح ميباشد.
دنيايي که از طريق ابعاد گوناگون خودش مثلاً نماز جماعت، انسان نمازگزار را با انسانهاي مؤمن و پرهيزگار و خوب و صميمي پيوند ميدهد.
دنيايي که انسان را با مکاني پاک و باطراوت و مصفا مانند مسجد، آشنا ميسازد.
دنيايي که از طريق نماز شب، در انسان، روح مبارزه با شهوت خواب را زنده نگه ميدارد.
دنيايي که از طريق نماز جمعه انسان را با مسائل و مشکلات جامعه بشري به خصوص دنياي اسلام آشنا ميسازد که همهي اين سمت و سوهاي نماز در نوع خودش از ضروريات زندگي بشري ميباشد. اموري که به عنوان تمدني عظيم در افق زندگي انسان مطرح است. لذا آنچه که در اين مجموعه تحت عنوان آثار عجيب نماز مطرح ميگردد، تلاشي است براي شناساندن بعضي از ابعاد نماز، و از آنجا که ابعاد گوناگون نماز براي معصومين عليهمالسلام به نحو شايستهاي شناخته شده بود، سعي کردم در ابتداي هر فصلي از کلمات گوهربار آنان استفاده نمايم.
در ادامه، جهت شناخت هر چه بهتر و بيشتر با موضوع کتاب، به خصوص براي نوجوان و جوانان عزيز، از حکايات و داستانها استفاده شده است، که اميد است اين مجموعه مورد رضايت حضرت حق و مورد قبول شما خوانندگان گرامي قرار گيرد.
اين جانب اين مجموعه را به روح تابناک حضرت فاطمه عليهاالسلام تقديم مينمايم تا بلکه از اين طريق مرا مورد عنايت خويش قرار دهد و دست مرا در دنيا و آخرت بگيرد. انشاءالله.
نماز
با توجه به اينکه همهي ارزشها و کمالات در خداوند تبارک و تعالي خلاصه ميشود و انسان هم نسبت به خداوند در فقر ذاتي به سر ميبرد ناگزير بايد ارتباط خوب و مستمري با حضرت حق داشته باشد. در سايهي همين ارتباط است که انسان به هدف خلقت خودش نزديک ميشود و سرزندگي و طراوت انساني و نيرو براي مبارزه با شيطان و جهات ناصواب را به ارمغان ميآورد.
که البته هر چه اين ارتباط آگاهانهتر و از سر شوق و شور و خضوع بيشتر باشد آثار و برکاتش بيشتر است.
و جلوهي زيبا و پرفايدهي اين ارتباط با خداوند، همان نماز است. انسان وقتي در برابر حضرت حق به رکوع و سجده ميرود و يا وقتي که در حالت قيام، جملات زيباي اياک نعبد «تنها تو را ميپرستم» و اياک نستعين «تنها از تو ياري ميجويم» را بر زبان جاري ميسازد در حقيقت، ضمن پرستش خداوند، با ماهيت حقيقي خودش آشنا ميشود. به بيان ديگر، خداوند از طريق نماز و ذکر آن و اعمالي مثل رکوع و سجده، به نوعي به انسان درس خودشناسي و انسانشناسي ميدهد. درسي که اگر انسان در وراي اعمال و اذکار نماز، خوب به آن فکر کند، درمييابد که در اين جهان خلقت جز به خداوند نبايد فکر کند و به کسي جز او بها ندهد و شايسته است که مسير تفکر و فعاليت خودش را متوجه او سازد.
درس ديگر نماز به انسان اين است که همهي حمدها و ستايشها از آن خداست چرا که فقط او بخشنده و مهربان است و هر بخشنده و مهرباني، صفت بخشندگي و مهرباني را از او گرفته است.
نماز به انسان ميگويد که فقط خداوند شايستهي عبادت است و فقط در برابر او بايد سر تسليم فرود آورد و اين يعني درس آزادگي و عزتمندي.
نماز به انسان ميگويد جز خدا به کسي و چيزي اميدوار مباش، چرا که همه چيز از آن اوست و همه کس محتاج او ميباشند و هر چه دارند از آن خداوند است. و نماز راه راست و حقيقي را به انسان نشان ميدهد راهي که اگر انسان آنرا نشناسد در تمام عمر، تلاش و هستي خويش را صرف بيراهه مينمايد و بدا به حال کساني که چند روز زندگي را بدون هدف و شناخت راه راست طي نمايند.
خوب است که جهت آشنا شدن با آثار و برکاتي که نماز در دنيا و آخرت انسان دارد به چند حديث و داستان و حکايت اشاره نمائيم.
اولين حساب
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
أول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة، فمن أجاب فقد سهل عليه ما بعده، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده.
نخستين چيزي که در روز قيامت، بازخواست ميشود، نماز است پس هر کس پاسخ داد، مرحلههاي بعد بر او آسان ميشود و هر کس پاسخ ندهد، بر او سخت ميگردد.[1]
[1] المعجم الکبير، ج 12.
برترين کار بندگان
رسول الله صلي الله عليه و آله - في کلامه لاسامة -: عليک بالصلاة فانها أفضل أعمال العباد، لأن الصلاة رأس الدين و عمود، و ذروة سنامه.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در گفتارش به اسامه: پيوسته نماز بخوان که آن برترين کار بندگان است. چون نماز سر دين و ستون و تارک آن است.[1] .
[1] التحصين لابن فهد.
ستون دين آسماني اسلام
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الأطناب و الأوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لا غشاء.
نماز، مانند ستون خيمه است؛ اگر ستون برپا باشد ريسمانها و ميخها و پرده سود ميرساند و هنگامي که ستون بشکند نه ريسمان سودي دارد و نه ميخ و پرده.[1] .
[1] کافي ج 3 ص 266، تهذيب ج 2 ص 238.
نقش سر در کالبد
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
انما موضع الصلاة من الدين کموضع الراس من الجسد.
جايگاه نماز در دين، مانند سر در کالبد است.[1]
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
اذا کان يوم القيامة يدعي بالعبد فأول شيء يسأل عنه الصلاة، فان جاء بها تامة و الا زج به في النار.
روز قيامت که در رسيد، بنده را ميخوانند و نخستين چيزي که از او ميخواهند، نماز است. اگر آن را درست بياورد [که رستگار شده است] و گرنه در آتش انداخته ميشود.[2]
[1] الفردوس ج 4 ص 157.
[2] أمالي طوسي.
نماز، دژ محکم است
حضرت علي عليه السلام فرمود:
الصلوة حصن من سطوات الشيطان.
نماز قلعه و دژ محکمي است که نمازگزار را از حملات شيطان نگاه ميدارد.[1]
[1] غررالحکم ص 59.
باران رحمت
حضرت علي عليهالسلام فرمود: الصلوة تنزل الرحمة.
نماز رحمت الهي را نازل ميکند.[1]
[1] غررالحکم، ص 52.
برهان روز قيامت
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
خمس صلوات من حافظ عليهن کانت له نوراً و برهاناً و نجاةً يوم القيامة.
کسي که بر نمازهاي پنجگانه محافظت و مراقبت نمايد اين نمازها براي او در قيامت، نور و حجت و وسيلهي نجات خواهد بود.[1]
[1] کنزالعمال، ج 7، حديث 18862.
خشم خداوند
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من ترک صلاة لقي الله و هو عليه غضبان.
هر کس نمازي را نخواند، خداوند را ببيند که بر او خشمناک است.[1]
[1] المعجم الکبير ج 11 ص 234.
تباه شدن عمل
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
من ترک الصلاة متعمداً أحبط الله عمله.
هر کس نماز را از روي قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه ميکند.[1] .
[1] مسند ابيحنبل ج 9 ص 12.
بينمازي و کفر
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر جهاراً.
هر کس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزيده است.[1]
[1] عوالي اللالي ج 2 ص 224.
نماز و پاکيزگي اعمال
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
أول ما يسأل العبد اذا وقف بين يدي الله جل و عزه عن الصلاة، فان زکت صلاته زکا سائر عمله، و ان لم تزک صلاته لم يزک عمله.
هنگامي که بنده در پيشگاه خداوند ميايستد، نخستين چيزي که از او ميخواهند نماز است. پس اگر پاکيزه بود اعمالش هم پاکيزه ميگردد و اگر پاکيزه نبود، اعمال ديگرش هم پاکيزه نميشود.
نماز نور است و نجات و حجت
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هنگام ذکر نماز فرمود:
من حافظ عليها کانت له نوراً و برهاناً و نجاة من النار يوم القيامة، و من لم يحافظ عليها لم تکن له نوراً و لا نجاةً و لا برهاناً.
هر کس بر نماز مواظبت ورزد، روز قيامت برايش نور و حجت و نجات از آتش ميشود و هر کس مواظبت نورزد نه نور است و نه نجات و نه حجت.[1]
[1] مسند ابنحنبل ج 2.
به اندازه زمين تا آسمان
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
ان الرجلين من امتي يقومان في الصلاة، و رکوعهما و سجودهما واحد، و ان ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض.
دو نفر از امتم به نماز ميايستند و رکوع و سجودي يکسان دارند. حال آن که نمازهايشان به اندازه آسمان و زمين از هم دور است.[1]
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
اذا قام العبد الي صلاته و کان هواه و قلبه الي الله انصرف ليوم ولدته امه.
هر گاه بنده به نماز بايستد و گرايش و دلش به سوي خدا باشد، همچون روزي که از مادر زاده شده، باز ميگردد.[2] .
[1] عوالي اللالي ج 1 ص 322.
[2] المحجة البيضاء، ج 1، ص 382.
کليد خوبي
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
الصلاة مفتاح کل خير.
نماز کليد هر خوبي است.
بينمازي و بيديني
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
لا سهم في الاسلام لمن لا صلاة له.
کسي که نماز نميگذارد، بهرهاي از دين ندارد.[1] .
[1] دعائم الاسلام، ج 1 ص 133.
به اندازهي دنيا
ابوهريره ميگويد:
مر النبي صلي الله عليه و آله علي قبر دفن حديثاً، فقال: رکعتان خفيفتان مما تحقرون و تنفلون يزيدهما هذا في عمله أحب اليه من بقيه دنياکم.
پيامبر بر قبر شخصي تازه دفن شده، گذشت پس فرمود: اگر اين شخص بتواند دو رکعت نماز مختصر بر اعمالش بيفزايد، برايش محبوبتر از بقيهي دنيايتان است.[1] .
[1] المعجم الأوسط ج 1 ص 282.
برترين کارها
عبدالله عمرو ميگويد: مردي به خدمت پيامبر آمد و از برترين کارها پرسيد:
پيامبر خدا فرمود: نماز.
سپس گفت: ديگر چه؟
فرمود: نماز.
باز گفت: ديگر چه؟
گفت: نماز.
پس از آن که همچنان بر پرسش خود پاي فشرد، پيامبر گرامي فرمود: پيکار در راه خدا.[1]
[1] مسند ابنحنبل ج 2 ص 580.
برترين وسيله تقرب به خدا
معاوية بن وهب ميگويد: از امام صادق عليهالسلام پرسيدم: برترين وسيلهي تقرب بندگان به خدايشان و محبوبترين آن نزد خداوند چيست؟
حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از اين نماز، چيزي نميشناسم. نميبيني که بندهي شايستهي خدا، عيسي بن مريم عليهالسلام گفت: «خدا مرا تا زندهام به نماز و روزه سفارش کرده است.»[1]
[1] کافي ج 3 ص 264.
نماز وسيلهي شيطان زدائي
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
لا يزال الشيطان يرعب من بني ادم ما حافظ علي الصلوات الخمس فاذا ضيعهن تجرء عليه و اوقعه في العظائم.
شيطان پيوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است، تا آنگاه که نمازهايش را محافظت نمايد (به دقت و اول وقت و با شرايط و آداب بخواند)، پس اگر نماز را ضايع نمايد شيطان بر او چيره ميشود و او را در گناهان کبيره وارد ميکند.[1] .
[1] بحارالانوار ج 82 ص 204.
نزديکترين حالات
امام صادق عليهالسلام فرمود:
اقرب ما يکون العبد الي الله و هو ساجد.
نزديکترين حالات بنده به پروردگار سجده است.[1] .
[1] ثوابالاعمال ص 60.
زنده نگه داشتن ياد خدا
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
«انما فرضت الصلاة... لاقامة ذکر الله»
نماز واجب شده است... براي برپا داشتن ياد خدا.[1] .
[1] احياء علوم دين ج 1 ص 288.
دوري از کبر
حضرت علي عليهالسلام فرمود:
فرض الله الايمان تطهيراً من الشرک، و الصلاة تنزيهاً عن الکبر
خداوند ايمان را جهت پاک کردن از شرک، و نماز را براي دوري از کبر واجب کرد.[1] .
[1] نهجالبلاغه حکمت 252.
نماز و پذيرش دعا
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من أدي فريضة فله عندالله دعوة مستجابة.
هر کس نمازي واجب بگذارد، نزد خداوند يک دعاي پذيرفته دارد.[1] .
[1] امالي مفيد ص 118.
خاموش نمودن آتش گناهان
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
ما من صلاة يحضر وقتها الا نادي ملک بين يدي الناس، أيها الناس قوموا الي نيرانکم التي أو قدتموها علي ظهورکم فاطفئوها بصلواتکم»
نمازي نيست که وقت آن برسد مگر اين که فرشتهاي بين مردم فرياد ميزند: اي مردم بپاخيزيد! آتشي را که افروختهايد با نمازتان خاموش نمائيد.[1]
[1] بحارالانوار، ج 2، ص 209.
حکمت نماز
امام رضا عليهالسلام فرمود:
«حکمت نماز، اقرار به ربوبيت خداوند تبارک و تعالي و شريک نگرفتن براي اوست. ايستادن در پيشگاه جبروت الهي، با خواري و بيچارگي، افتادگي و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است. صورت نهادن بر خاک در هر روز براي بزرگداشت خداوند جل جلاله است، تا به ياد او فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزوني دين و دنياي خود باشد.
افزون بر اينها، نماز، ذکر خداوند عزوجل و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبر و آفريدگارش را از ياد نبرد و گرنه سرکشي و طغيان ميکند و اين در ياد کردن پروردگار عزوجل و ايستادن در پيشگاهش نهفته است، که او را از سرپيچي نهي ميکند و از انواع فساد باز ميدارد.»[1]
[1] الفقيه ج 1 ص 214.
نماز نور است
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
الصلاة نور المؤمن، و الصلاة نور من الله.
نماز، نور مؤمن است، نماز نوري از خداوند است.[1] .
[1] المعجم الکبير ج 19 ص 106.
زينت اسلام و چراغ دل مؤمن
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
ان لکل شيء زينة و زينة الاسلام الصلوات الخمس، و لکل شيء رکن و رکن المؤمن الصلاة، و لکل شيء سراج و سراج قلب المؤمن الصلوات الخمس.
هر چيز را زينتي است و زينت اسلام، نمازهاي پنجگانه است و هر چيز پايهاي دارد و پايهي مؤمن، نماز است و براي هر چيز، چراغي است و چراغ دل مؤمن، نمازهاي پنجگانه است.[1] .
[1] جامعالاخبار - 183.
نماز شخص مسواک زده
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
رکعتان بسواک أفضل من سبعين رکعة بغير سواک.
دو رکعت نماز (کسي که) مسواک زده، بهتر از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک است.[1]
[1] خصال ص 481.
نماز شخص عطرزده
امام صادق عليهالسلام فرمود:
رکعتان يصليها متعطر أفضل من سبعين رکعة يصليها غير متعطر.
دو رکعت نماز که شخص عطرزده ميخواند، برتر از هفتاد رکعت نماز شخص عطرنزده است.[1] .
[1] خصال ص 166.
نماز هديهاي براي خوبان
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
ألا أن الصلاة مادبة الله في الأرض قد هياها لأهل رحمته في کل يوم خمس مرات.
آگاه باشيد که نماز يک طعام (خوشمزه و لذيذي) در روي زمين از جانب خداوند سبحان است که حق تعالي آن را براي کساني که مورد لطف او هستند در هر روز پنج نوبت آماده کرده است.[1].
[1] مستدرک الوسائل ج 1.
موجب تهيدستي
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
ألاستخفاف بالصلاة تورث الفقر.
سبک شمردن نماز، موجب فقر و تهيدستي ميشود.[1] .
[1] چهل حديث، ص 37.
اثر طول دادن نماز
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من أطال الصلاة خفف الله عنه القيام يوم القيامة، يوم يقوم الناس لرب العالمين.
هر کس نماز را طول بدهد، خداوند در روز قيامت، روزي که مردم براي پروردگار جهانيان ميايستند، ايستادن را از او برميدارد.[1].
[1] کافي.
وسيلهي ارتباط بنده با خداوند
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
خداوند متعال فرموده است: نماز را بين خود و بندهام دو نيمه کردهام و آنچه بخواهد به او ميدهم. پس هنگامي که بنده ميگويد: (الحمدلله رب العالمين) خداوند متعال ميگويد: بندهام مرا ستود. و هنگامي که گفت: (الرحمن الرحيم) خداوند متعال ميگويد: بندهام مرا ستايش کرد و هنگامي که گفت: (مالک يوم الدين) ميگويد: بندهام مرا بزرگ داشت.
و هنگامي که گفت: (اياک نعبد و اياک نستعين) ميگويد: اين ميان من و بندهام ميباشد و آنچه خواست به او ميدهم.
پس هنگامي که گفت: (اهدنا الصراط المستقيم) ميگويد: اين براي بندهام ميباشد و آنچه خواست به او ميدهم.[1]
[1] صحيح مسلم ج 1 ص 296.
معناي بالا بردن دستها در تکبير
شيخ صدوق گويد: مردي از اميرمؤمنان پرسيد: اي پسر عموي بهترين آفريدهي خداوند متعال، معناي بالا بردن دستها در تکبير نخست چيست؟
فرمود:معنايش اين است: خدا بزرگتر، يکتا و بيهمتاست، مانند ندارد، با دست لمس نميشود و حواس پنجگانه، او را در نمييابد.[1]
[1] عللالشرايع ص 320.
معناي دو سجده
احمد بن علي راهب گويد: مردي به اميرمؤمنان عرض کرد: اي
پسر عموي بهترين آفريدهي خدا، معني سجدهي نخست، چيست؟ فرمود: حقيقتش اين است: خدايا همانا تو مرا از آن - يعني از زمين - آفريدي و معناي سر برداشتن اين است: ما را از خاک خارج کردي.
و (معناي) سجدهي دوم: و به آن باز ميگرداني و (معناي) سر برداشتن از سجدهي دوم: و بار ديگر ما را از آن خارج ميکني.
آن مرد گفت: (معناي) بلند کردن پاي راست و افکندن بر پاي چپ در تشهد چيست؟ فرمود: حقيقتش اين است: خدايا باطل را بميران و حق را برپا دار.[1] .
[1] عللالشرايع ص 336.
نماز پاک کننده است
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: اگر در خانهي يکي از شما نهري باشد و هر روز پنج بار خود را بشويد آيا از آلودگي چيزي در بدن باقي ميماند؟ گفتند: نه! فرمود: نماز مثل همان نهر جاري است هر گاه شخص نماز ميگذارد از گناه پاک ميشود.[1] .
[1] درس سخنوري ج 3 ص 20.
نماز و ايجاد روحيه
امام صادق عليهالسلام فرمود:
ما يمنع أحدکم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا أن يتوضأ، ثم يدخل المسجد فيرکع الرکعتين يدعو الله. فيها اما سمعت الله يقول: و استعينوا بالصبر و الصلوة.
وقتي غمي از غمهاي دنيا بر يکي از شما وارد شد وضو بگيرد، سپس داخل مسجد شود و دو رکعت نماز بخواند، مگر جز اين است که خداوند بزرگ ميفرمايد: به کمک صبر و نماز از خداوند سبحان ياري بجوئيد.[1] .
لئوبوسکاليا يکي از روانشناسان معاصر ميگويد:
شايد برايتان عجيب باشد که بدانيد اگر کسي را داشتيد که براي ده دقيقه براي او درد دل ميکرديد و او شما را دعوا نميکرد، هرگز دچار عارضهاي روحي و رواني نميشديد و اولين محرم رازهاي شما خداست.
[1] مجمعالبيان، ج 1 ص 101.
آثار عجيب نماز
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز از آيينهاي دين است، در آن خشنودي پروردگار عزوجل است، راه روشن پيامبر صلي الله عليه و آله است و نمازگزار محبت فرشتگان را با خود دارد. هدايت و ايمان، نور معرفت، برکت در روزي، آسايش تن، ناپسندي براي شيطان، سلاحي براي کافر، پذيرش دعا، قبول اعمال، توشهي مومن از دنيا به سوي آخرت، شفيع ميان او و فرشتهي مرگ، انس او در گورش، فرش زيرش و پاسخ منکر و نکير است. و نماز بنده هنگام محشر، تاجي بر سر اوست و نوري بر چهرهاش، پوشش کالبدش، پردهاي ميان او و آتش، حجتي ميان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کليدي براي بهشت، مهريهي حورالعين و بهاي بهشت است. بنده با نماز در فراز ميآيد، زيرا نماز تسبيح و تهليل (لا اله الا الله گفتن) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزيه و سخن گفتن (با خدا) و دعاست.[1] .
[1] خصال ص 522.
ممانعت از کارهاي زشت
انس گويد: جواني از انصار همراه پيامبر نماز ميگذارد و کارهاي زشت هم ميکرد. اين مطلب را به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله گفتند.
فرمود: روزي، نمازش او را باز ميدارد.[1]
[1] مجمعالبيان ج 8 ص 447.
نماز بازدارندهي الهي
امام صادق عليهالسلام فرمود:
الصلاة حجزة الله، و ذلک أنها تحجز المصلي عن المعاصي مادام في صلاته، قال الله عزوجل: (ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر)
نماز بازدارندهي الهي است؛ زيرا نمازگزار را تا آنگاه که در نماز است از گناهان باز ميدارد. خداي عزوجل ميفرمايد: همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز ميدارد.[1]
[1] توحيد ص 166.
آخرين سفارش پيامبر اکرم
بکر بن محمد لازدي ميگويد: در خدمت امام صادق عليهالسلام نشسته بودم که ابوبصير از ايشان راجع به حورالعين پرسيد و گفت:
جعلت فداک، أخلق من خلق الدنيا أو خلق من خلق الجنة؟ فقال له، ما أنت و ذاک، عليک بالصلاة، فان آخر ما أوصي به رسول الله صلي الله عليه و آله وحث عليه الصلاة.
فدايت شوم، آنان از مخلوقات دنيايياند يا از مخلوقات بهشتي؟ امام فرمود: تو را به اين ها چه کار؟ بر نماز مواظبت کن. همانا آخرين چيزي که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله بدان سفارش و ترغيب کرد، نماز بود.[1]
[1] قربالاسناد.
نماز به روح انسان پرواز ميدهد
حضرت علي عليهالسلام در نماز چنان غرق به خدا ميشد که از هر چيز ديگر غير از خدا غافل ميشد. در جنگ صفين تيري بر ران مقدسش وارد شد هر چه کردند تا تير را در موقع عادي خارج نمايند از شدت درد و ناراحتي آن حضرت نتوانستند.
خدمت امام حسن عليهالسلام جريان را عرض کردند. فرمود: صبر کنيد تا پدرم به نماز بايستد زيرا در آن حال چنان از خود بيخود ميشود که به هيچ چيز متوجه نميگردد. به دستور حضرت مجتبي عليهالسلام در حال نماز تير را بيرون آوردند. بعد از نماز علي عليهالسلام متوجه شد که خون از پاي مقدسش جاريست. پرسيد چه شد. عرض کردند تير را در حال نماز از پاي شما بيرون کشيديم.[1]
[1] داستانها و پندها (محمدي اشتهاردي) ص 147.
حق نماز
امام سجاد عليهالسلام فرمود: حق نماز آن است که بداني درآمدن بر خداوند عزوجل است و تو در پيشگاه خداوند عزوجل ايستادهاي. پس اگر اين را دانستي، همچون بندهاي خوار و کوچک، خواهان و هراسان، اميدوار و ترسان، بيچاره و گريان،
با وقار و اطمينان به بزرگداشت همو که در برابرش ايستادهاي، ميپردازي و با دلت به او رو ميآوري و نماز را با حدود و حقوقش برپا ميداري.[1]
[1] خصال ص 566.
نماز پناهگاه است
حضرت علي عليهالسلام فرمود:
الصلاة حصن من سطوات الشيطان.
نماز، پناهگاهي در برابر حملههاي شيطان است.[1] .
[1] غررالحکم ص 2212.
انسان در حال نماز مورد لطف خاص الهي است
روزي امام سجاد عليهالسلام سرگرم نماز بود و کودک نازنينش امام محمدباقر عليهالسلام درون چاه عميقي که در خانه بود، افتاد. فرياد همسر امام برخاست و از امام سجاد عليهالسلام که در نماز بود، درخواست کمک کرد. حضرت، همچنان به نماز ادامه داد. همسر امام نزديک حجره آمد و با ناراحتي امام را مورد خطاب خويش قرار داد. ولي امام از نماز باز نايستاد، تا آنکه نمازش را به جاي آورد. سپس کنار چاه آمد و دست مبارک را درون چاه برد و بدون آنکه از طناب کمک بگيرد فرزندش محمد را بيرون کشيد در حالي که کودک روي دست مبارک حضرت به بازي و خنده مشغول بود بدون آنکه بدن و لباسش تر شده باشد. آنگاه کودک را به مادر سپرد و فرمود: اين فرزندت اي کسي که يقينت به خدا ضعيف است و به دنبال آن فرمود سرزنش بر تو نيست من در مقابل خداوند جبار بودم و اگر از او روي ميگرداندم. او از من روي بر ميگرداند. چه کسي در اين حال به من ترحم ميکرد.[1] .
[1] خلوتگه راز ص 275.
سه ويژگي ويژه براي نمازگزار
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
(للمصلي) ثلاث خصال: تتناثر الرحمة عليه من قدمه الي عنان السما، و تحف به الملائکة من قرنه الي اعنان السما، و ينادي مناد: لو علم المناجي من يناجي ما انفتل.
(براي نمازگزار) سه ويژگي است: رحمت الهي او را از کف پايش تا کرانهي آسمان در بر ميگيرد و فرشتگان از روي سرش تا کرانههاي آسمان گرداگرد او را ميگيرند و فرياد کنندهاي ندا در ميدهد: اگر مناجات کننده ميدانست با که مناجات ميکند، باز نميگشت.[1].
[1] ثواب الاعمال ص 57.
نماز در هر منزل
در احوال رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است: «رسول خدا صلي الله عليه و آله در منزلي کوچ نکرده، مگر آن که در آن، دو رکعت نماز خواند و فرمود: تا اين محل در روز قيامت بر نماز خواندن من گواهي دهد».[1] .
[1] مستدرک الوسايل ج 8 ص 245.
اثر نماز در کسب و تجارت
ابوطيار که يکي از بازرگانان کوفه بود در اثر پيش آمدهاي ناگوار، هستي و سرمايهي خويش را از دست داده بود. لذا در مدينه به محضر امام صادق عليهالسلام شرفياب شده بود و وضع خود را براي آن حضرت شرح داد.
امام براي درمان نگراني و تجديد فعاليت به او فرمود: به کوفه که برگشتي دکانت را باز کن و تنظيف نما، بعد به او فرمود:
اذا أردت ان تخرج الي سوقک فصل رکعتين، ثم قل في دبر صلوتک توجهت بلا حول مني و لا قوة، ولکن بحولک يا رب و قوتک فأنت حولي و منک قوتي».
موقعي که خواستي به بازار بروي و فعاليت تازهي خود را شروع کني، دو رکعت نماز بخوان، پس از آن بگو: بار خدايا، من به نيروي شکست خورده و روح باختهي خويش متکي نيستم، تنها تکيهگاه من قدرت شکست ناپذير توست، پروردگارا قدرت و نيروي من توئي»
ابوطيار گفت: بعداً کارم به قدري خوب شد که مرکبهاي سواري تهيه کردم. غلامان و کنيزان خريدم و خانه ساختم.[1]
[1] کودک از نظر وراثت - ج 2.
نماز موجب آرامش عجيب
حاج آقا رستمي، نمايندهي ولي فقيه در نيروي دريايي سپاه چنين نقل ميکرد:
سال 1365 بود. در اهواز در سولهاي جمع شده بوديم براي نماز. تيپ 21 امام رضا عليهالسلام در آن جا مستقر بودند زماني بود که بمبارانهاي شهري بسيار زياد شده بود. عده زيادي آمده بودند. نماز مغرب و عشاء بود. وسط نماز عشا بود که آژير قرمز کشيده شد. من که امام جماعت بودم کمي ترديد کردم، اما هيچ جنبشي بين نمازگزاران ايجاد نشد. من نماز را ادامه دادم.
بمباران شروع شد. ما در سوله بوديم. صداي وحشتناکي به گوش ميرسيد، اما نماز قطع نشد. زماني که نماز تمام شد، برگشتم نگاه کردم با مسئله غريبي روبهرو شدم. عدهي نمازگزاران از زمان شروع بيشتر شده بود. در آن جا بود که عظمت نماز و صاحب نماز براي من روشن شد. واقعاً «الا بذکر الله تطمئن القلوب» و اگر کسي به ياد خدا باشد به وسيلهي نماز مخصوصاً با نماز جماعت، هميشه در آرامش است و از چيزي هراس نخواهد داشت.»[1]
[1] پيشاني سوخته، ص 81.
پنج نفر نمازي ندارند
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
خمسة ليس لهم صلاة: امرأة سخط عليها زوجها... و مصارم لا يتکلم أخاه فوق ثلاثة أيام، و مدمن خمر، و امام قوم يصلي بهم و هم له کارهون.
پنج نفر نمازي ندارند: زني که شوهرش بر او خشمگين است... و شخصي که با برادرش قطع رابطه کرده و بيش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پيوسته شراب مينوشد و امام گروهي که براي آنان نماز ميخواند و حال آن که او را دوست ندارند.[1] .
[1] عوالي اللالي ج 1 ص 267.
سبب پذيرش نماز
ابوحازم گويد مردي به امام سجاد عليهالسلام عرض کرد: چه چيز سبب پذيرش نماز است؟ فرمود: ولايت ما و برائت از دشمنانمان.
امام صادق عليهالسلام فرمود:
خداوند تبارک و تعالي فرموده است: نماز را تنها از کسي ميپذيرم که در برابر بزرگي من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با ياد من سپري کند و بر آفريدههاي من بزرگي نکند، گرسنه را سير کند و برهنه را بپوشاند، بر مصيبت زده رحم آورد و غريب را پناه دهد.
پس نور اين شخص چون خورشيد ميدرخشد و برايش در تاريکيها نور، و در نادانيها، دانائي، قرار ميدهم. با عزتم او را نگاه ميدارم و با فرشتگانم از او نگهباني ميکنم. مرا ميخواند، پاسخش ميدهم از من درخواست ميکند، ميدهم. حکايت او نزد من حکايت باغهاي بهشت است، که ميوههايش خشک نميشود و حالت آنها دگرگون نميگردد.[1]
[1] تحفالعقول ص 306.
نماز موجب مساوات
هراس ليف دانشمند اروپائي دربارهي نماز ميگويد:
من بسيار از کليساها و معبدها را ديدهام که در آن جاها مساوات برقرار نيست و طبيعتاً معتقد بودم که بايد همين تبعيض در داخل معابد اسلامي هم حکمفرما باشد. ولي هنگامي که در روز عيد فطر، در مسجدي در لندن، ملاحظه کردم که عاليترين نوع مساوات در ميان مسلمانان وجود دارد، سخت دستخوش حيرت گرديدم من ديدم که نژادهاي مختلف و شخصيتهاي عالي و داني، در کنار يکديگر قرار گرفتهاند و برادرانه مشغول عبادت هستند. مانند آن را در مسجد نوبنياد از بلاد ممباساه نيز ديدم که کارگران با سياستمداران دست ميدهند و تکلفات و تشريفات از ميان آنها برداشته شده است. هيچ کس در هيچ مقامي، از ايستادن در کنار ديگران براي نماز ناراحت نيست. صفها کاملاً منظم و همه در يک رديف ايستادهاند. زيرا آنجا امتيازي نيست و همه در پيشگاه خداوند برابرند. هيچ کس را بر ديگري رجحان نيست.[1]
[1]خلوتگه راز ص 203.
عطاي الهي به خاطر رکوع
در کتاب مصابح الشريعة از امام صادق عليهالسلام چنين نقل شده: هيچ بندهاي نيست که رکوع نمايد و حق رکوع را ادا کند، مگر آنکه خداوند تبارک و تعالي او را با نور درخشانش مزين مينمايد و با سايه کبريائياش بر او سايه ميافکند و با لباس برگزيدگانش او را ملبس ميفرمايد. رکوع زيباترين و بهترين نوع خشوع و خضوع در محضر خداوند سبحان است.
چنين حکايت نمودهاند که ربيع بن خيثم، همهي شب را تا به صبح در يک رکعت سپري ميکرد و چون صبح ميشد، آه ميکشيد و ميگفت: اي واي که اهل خلاص بر ما سبقت گرفتند.[1]
[1] اسرار الصلاة ص 420.
نماز موجب ريزش گناهان
ابوعثمان ميگويد: با سلمان فارسي زير درختي نشسته بوديم که ناگاه وي شاخهي خشکيدهاي را گرفت و تکان داد تا آن که تمام برگهايش به زمين ريخت سپس رو به من کرد و گفت: نميپرسي چرا چنين کردم؟ پس از پرسش من، گفت: يک روز در خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله زير درختي نشسته بودم حضرت همين کار را انجام داد و سپس رو به من کرد و فرمود نميپرسي چرا چنين کردم؟
عرض کردم: بفرمائيد. فرمود: هنگامي که انسان وضو ميسازد و نيکو وضو ميگيرد و به دنبال آن نمازهاي پنجگانه را بجا ميآورد گناهان او فرو ميريزد، همان گونه که برگهاي اين شاخه فرو ريخت. سپس اين آيه را تلاوت فرمود:... ان الحسنات يذهبن السيئات.[1]
[1] امالي طوسي ج 1 ص 170.
نماز و غذاي بهشتي
بعد از آنکه سه روز بر حضرت علي عليهالسلام و همسر گراميش زهرا عليهاالسلام گذشت که چيزي به عنوان غذا نخورده بودند، علي عليهالسلام وارد منزل شد، ديد که رسول خدا صلي الله عليه و آله نشسته و حضرت فاطمه عليهاالسلام نماز ميخواند و بين آن دو نفر چيزي سرپوشيده است. وقتي که حضرت فاطمه عليهاالسلام از نماز فارغ شد روپوش از آن برداشت ديد کاسهاي بزرگ از غذا (نان و گوشت) است، حضرت عليهالسلام فرمود: يا فاطمه اين از کجا برايت آمده؟ گفت: از جانب خدا نازل گرديد، خدا به هر که بخواهد روزي ميدهد.
حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: آيا ميخواهيد من نظير اين را براي شما نقل کنم؟ گفت: بلي. فرمود: يا علي، مثال شما مثل زکريا است که هر وقت بر حضرت مريم وارد ميشد ميديد که او در محراب عبادت است و در پيشگاه وي خوراک مهيا نهاده است. ميفرمود: اي مريم اين از کجا برايت آمده؟ مريم در جواب ميگفت: از جانب خدا، خدا به هر که بخواهد روزي ميدهد.[1] .
[1] بحار، ج 43، ص 31.
اثر تربيتي نماز انسان بر ديگران
روايت شده که هارونالرشيد فرستاد به نزد حضرت موسي بن جعفر عليهالسلام در وقتي که در حبس بود، کنيزي عاقله و صاحب جمال که آن جناب را در زندان خدمت نمايد و ظاهراً نظرش در اين کار آن بود که شايد حضرت به سوي او ميل نمايد، و قدر او در نظر مردم کم شود. يا آنکه براي تضيع آن جناب بهانه به دست آورد. و خادمي فرستاد که تفحص از حال او نمايد، خادم ديد آن کنيز را که پيوسته براي خدا در سجده است، و سر بر نميدارد، و ميگويد: «قدوس قدوس سبحانک سبحانک سبحانک» پس او را به نزد هارون بردند، ديدند از خوف خدا ميلرزد چشم به آسمان دوخته و مشغول به نماز گشت، از او پرسيدند که اين چه حالت است که پيدا کردهاي، ميگفت: عبد صالح را ديدم که چنين بود و پيوسته آن کنيز به همين حال بود تا وفات کرد.[1] .
[1] منتهي الآمال ج 2، ص 782.
نماز مؤمن به همراه فرشتگان
حسن صيقل از ابي عبدالله امام صادق عليهالسلام از کمترين تعداد جماعت پرسش کرد. امام عليهالسلام فرمود: يک مرد و زن و اگر کسي در مسجد حاضر نباشد، مؤمن به تنهايي جماعت است؛ زيرا زماني که اذان و اقامه گفت، دو صف از فرشتگان در پشت سر او به نماز ميايستند، و اگر تنها اقامه گفت يک صف از فرشتگان به او اقتدا ميکنند و پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است مؤمن به تنهايي حجت و به تنهايي جماعت است.
نماز و تحول قلبي
از فضل بن شاذان روايت شده که حضرت رضا عليهالسلام در بيان تشريع عبادت فرمود: آنان را به عبادت دعوت کرد تا او را فراموش نکنند و از راه و رسم ادب الهي جدا نشوند و نسبت به دستورات و نواهي او بيتفاوت نگردند. زيرا خير و مايهي حيات آنان، در اين امور است و اگر از عبادت رويگردان شوند، با گذشت روزگار، دلهايشان سخت ميشود.[1]
[1]عيون اخبارالرضا، ج 2.
اگر نمازخوان بيمار شود؟!
امام صادق عليهالسلام فرمود: روزي پيامبر صلي الله عليه و آله سرش را به سوي آسمان بلند کرد و خنديد. شخصي پرسيد: «ديدم سرت را به آسمان بلند کرده و خنديدي؟ علتش چه بود؟» فرمود: آري، خندهام از اين بود که تعجب نمودم از دو فرشتهاي که از آسمان به سوي زمين آمدند و در جستجوي مؤمن صالح بودند که هميشه او را در مصلاي (محل نماز) خود ميديدند، تا اعمال او را بنويسند، و به آسمان ببرند، ولي اين بار او را در محل نماز خود نديدند، به سوي آسمان عروج نمودند و به خدا عرض کردند: پروردگارا بندهي تو را در محل نمازش نديديم تا اعمال نيکش را بنويسيم، بلکه او را در بستر بيماري ديديم.
خداوند به آنها فرمود: براي بندهام تا وقتي که بيمار است مثل آنچه در حال سلامتي از کارهاي نيک در شبانهروز انجام ميداد
بنويسيد، بر ما است که تا او در حبس (بيماري) است، پاداش اعمال خير را که هنگام صحت انجام ميداد بنويسيم.[1]
[1] داستانها و پندها ج 6 ص 130.
نماز موجب اصلاحات
در روايتي آمده است: مردي بر زني نظر داشت، زن شوهر خويش را آگاه ساخت، شوهر گفت به او بگو چهل بامداد در نماز جماعت حاضر شود آنگاه من تسليم تو خواهم بود. آن مرد پذيرفت و چند روز پياپي به نماز آمد، و به زن پيغام داد که توبه کردم و تقاضائي ندارم. زن جريان را به شوي خويش بازگفت، شوهر گفت: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر» يعني ميدانستم که نماز او را اصلاح ميکند.[1] .
[1] جامع الاحاديث ج 2 ص 12.
نماز و رفع بيماري چشم
از داود بن عبدالرحمن نقل است که يونس گفت:
بين دو چشمم سفيدي پديد شد. وارد شدم بر حضرت صادق عليهالسلام و از اين پيشامد ناليدم، آن حضرت فرمود: خود را پاکيزه کن و دو رکعت نماز بخوان و بگو:
يا الله يا رحمن يا رحيم يا سميع الدعوات يا معطي الخيرات اعطني خير الدنيا و خير الآخرة و قني شر الدنيا و شر الآخرة و اذهب عني ما اجد فقد غاظني الأمر و احزنني.[1] .
يونس گفت آنچه حضرت فرمود انجام دادم، و خدا دردم را از بين برد. خدا را شکر.[2]
[1] بحارالانوار، ج 95، ص 78.
[2] نماز اگر به معناي واقعي کلمه نماز باشد به واسطهي اينکه معراج است و وسيلهي ارتباط با مرکزيت اميد و اراده، واقعاً چه کارها که نميکند!.
نماز و رفع تب
محمد بن ابي الحسن الصفار ميگفت: وارد شدم بر حضرت صادق عليهالسلام و حال آن که تب داشتم. حضرت از من احوال پرسيد.
فرمود: چه شده است که من تو را ضعيف ميبينم؟
عرض کردم: قربانت گردم تب شديد دارم.
حضرت فرمود: هر گاه يکي از شماها تبدار شد به تنهائي داخل خانه شود و دو رکعت نماز بخواند و صورت راست خود را بر زمين بگذارد و بگويد:
يا فاطمة بنت محمد استشفع بک الي الله فيما نزل بي.
اي فاطمه! دختر محمد صلي الله عليه و آله از اين عارضه تو را نزد خدا شفيع قرار ميدهم و از تو شفاعت ميجويم ان شاء الله شفا خواهيد يافت.[1]
[1] مکارمالاخلاق، ص 396. البته بايد توجه داشت که دارو و درمان از طريق پزشک جاي خود دارد، ولي آنچه از مطالعهي متن ذکر شده به نظر ميرسد اينکه نماز داراي نقش ارتباطي بسيار قوي با آن خدائي است که در دعاي کميل ميخوانيم: «يا من اسمه دواء» و «ذکره شفاء».
نماز و رفع بيماري
اسماعيل بن عبدالله ميگويد:
من به شدت مريض شده بودم، تا اينکه تمامي همسايهها و اقوام و خانواده مأيوس شدند. روزي حضرت صادق عليهالسلام بر ما وارد شد و مادرم را در حال جزع و گريه ديد که جهت بيماري من ميگريست، حضرت به او فرمود: وضو بساز و دو رکعت نماز بخوان و در سجده به خدا بگو: «اللهم أنت وهبته لي و لم لک شيئاً مهبه لي هبة جديدة».
پس مادرم به دستور امام عمل کرد. هنگامي که صبح شد، مادرم حليم درست کرده بود، با آنها خوردم.[1]
[1] مکارم الاخلاق، ص 395.
سبب تقويت روحيه
در مواعظ و نصايح حضرت عيسي عليهالسلام ميخوانيم که به حواريون چنين توصيه فرمود:
اي ياران من! به حق به شما ميگويم: هيچ چيزي از عبادات و خيرات، در رسيدن و توفيق يافتن به شرف و منزلت آخرت، و هيچ ياور و ناصري بر حوادث و مشکلات دنيا بهتر و رساتر از نماز دائمي نيست، و چيزي به خداي مهربان نزديکتر از نماز نميباشد. پس مداوم، نماز به جا آوريد و نماز بخوانيد. و هر عمل صالح و شايستهاي که انسان را به خدا نزديک ميکند، و نماز از همهي آنها به خدا نزديکتر است و از يک امتياز بيشتري در نزد خداوند تبارک و تعالي برخوردار است.[1] .
[1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 159.
نماز و رفع عذاب
عبدالرحمن بن سمره گفت:
روزي در خدمت رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله بودم. حضرت فرمودند: من ديشب عجايبي ديدم.
عرض کردم: يا رسول الله! چه ديدي؟ براي ما بيان بفرماييد. جان و اهل و اولاد ما فداي تو باد!
حضرت فرمودند: ديدم مردي از امت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند در اين حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.[1] .
[1] مستدرک الوسايل، ج 1، ص 183.
اثر مداومت بر نماز
روايت شده که جواني از انصار با حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله نماز ميخواند ولي در عين حال مرتکب گناه نيز ميشد. موضوع به اطلاع حضرت رسيد ايشان فرمودند:
نمازش، روزي او را از گناه باز خواهد داشت. چيزي نگذشت که جوان از کارهاي بد توبه نمود و نمازخوان واقعي گرديد.[1] .
[1] معراج سبز ص 45.
بينمازي و دوزخ
امام علي عليهالسلام فرمودند: آيا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نميدهيد که وقتي از آنها ميپرسند چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ ميگويند: ما از نمازگزاران نبوديم.[1] .
[1] نهجالبلاغه، خطبهي 190.
نماز و رفع ناراحتي
از امام صادق عليهالسلام روايت شده است:
هنگامي که براي اميرالمومنين عليهالسلام مشکلي پيش ميآمد، به نماز پناه ميبرد، و ناراحتي خويش را از طريق نماز جبران ميکرد، و آيه «واستعينوا بالصبر و الصلاة» را تلاوت ميکرد.[1].
[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 263.
نماز قبل از ازدواج
ابونصير ميگويد: امام جعفر صادق عليهالسلام به من فرمود: هرگاه کسي از شما خواست به خواستگاري براي ازدواج برود، چه کاري انجام ميدهد؟
گفتم: نميدانم!
حضرت صادق عليهالسلام فرمود: هر وقت کسي خواست به خواستگاري برود، دو رکعت نماز بخواند، بعد حمد و ثناي الهي به جاي آورد. پس از آن بگويد: خدايا! من تصميم به ازدواج گرفتهام، زني را نصيب من کن، که پاکدامنترين زنان بوده، نگهبان جان و مال من و نگهدار جان و حيثيت خود باشد، روزي وي وسيع و وجود او مايهي خير و برکت باشد، و از دامن او براي من فرزندان پاک و صالحي به وجود آيد، که در زندگي من مايهي سربلندي و افتخار، و پس از من، موجب خير و صلاح باشد.[1]
[1] فروع کافي، ج 3، ص 482.
و اين يعني حضور نماز در تمامي شئون زندگي از جمله براي ازدواج نمودن.
نااميدي شيطان
وقتي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به رسالت مبعوث شد، ابليس فرياد کشيد و شياطين را به دور خود جمع کرد و به آنها گفت: بر روي زمين جستجو کنيد، ببينيد چه حادثهي مهمي رخ داده است!
شياطين به هر سو پراکنده شدند. پس از جستجوي بسيار به نزد ابليس بازگشتند و گفتند: بر ما چيزي معلوم نشد!
ابليس گفت: اين کار، کار خود من است، خواهم رفت و خبر آن را براي شما ميآورم.
آن گاه به جستجو پرداخت و پس از کسب خبر، به نزد شياطين بازگشت و گفت: اکنون از جانب خدا، محمد مصطفي صلي الله عليه و آله به رسالت مبعوث شده است.
حالا شما مأموريت داريد که به گمراه کردن پيروان او بپردازيد. اما بيشتر شياطين از اين مأموريت نااميد باز ميگشتند و ميگفتند: ما هرگز چنين امتي را نديدهايم، زيرا به هزار و يک حيله، آنان را وسوسه ميکنيم، ولي وقتي به نماز ميپردازند، همهي حيلههاي ما باطل ميشود.
ابليس گفت: عجله نکنيد و نگران نباشيد. شما ميتوانيد به وسيلهي جلوه دادن دنيا و دنياطلبي فرزندان آدم، بر آنان مسلط شويد.[1]
[1] محجة البيضاء، ج 5، ص 61.
فلسفهي وجوب نماز ظهر
عدهاي از رسول خدا صلي الله عليه و آله علت نمازهاي پنجگانه را، که در پنج وقت از شبانهروز واجب شد، پرسيدند.
آن حضرت فرمود: علت وجوب نماز ظهر از اين قرار است: همانا در هنگام زوال آفتاب، همه چيز در اين عالم خلقت خداوند سبحان را تسبيح ميگويند و به حمد خداوند مشغول ميشوند مگر عرش خدا، و در اين موقع خداوند بر من درود ميفرستد، در اين ساعت خداوند نماز را بر من و امتم واجب ساخت که در قرآن مجيد آمده است، نماز را در وقت زوال آفتاب تا اول تاريکي شب به پا دار، و اين ساعتي است که جهنميان را در روز قيامت به جهنم وارد ميکنند، پس در اين ساعت هر مؤمني در حال رکوع يا سجود يا قيام مشغول باشد خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام ميگرداند.[1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.
فلسفهي وجوب نماز عصر
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
اما علت وجوب نماز عصر، و آن در ساعتي است که حضرت آدم از آن ميوه که از خوردن آن نهي شده بود، خورد و خداوند
او را از بهشت خارج کرد، پس خداوند ذريه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود، و خداوند سبحان اين نماز عصر را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاي يوميه.[1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.
فلسفهي وجوب نماز مغرب
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
اما علت نماز مغرب، و آن در ساعتي است که خداوند سبحان توبهي حضرت آدم را در اين ساعت قبول نمود، و پذيرفتن توبهي آدم سيصد سال پس از خوردن حضرت آدم از آن ميوهي درخت که نهي شده بود، طول کشيد و در روزهاي آخر يک روز آن، که ما بين نماز عصر و عشاء مانند هزار سال بود، حضرت آدم سه رکعت نماز مغرب به جاي آورد، رکعتي براي خطاي خويش و رکعتي براي خطاي همسرش حوا و رکعتي براي قبول توبهاش.
پس خداوند اين سه رکعت را بر امت من واجب کرد. در هنگام مغرب دعا مستجاب ميشود، پروردگارم به من وعده داده که دعاي مومنين را در اين وقت مستجاب نمايد و اين همان نمازي است که خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود، خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبح تسبيح و ستايش نمايند.[1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.
فلسفهي وجوب نماز عشاء
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
اما نماز عشاء، پس همانا در قبر و روز قيامت تاريکي همه جا را فراگرفته است؛ لذا پروردگارم به من و امتم نماز عشاء را امر فرمود. براي نورانيت قبر و روشن ساختن آن، و اين که به من و امتم نوري روي صراط عطا فرمايد، و هر کس قدمي در راه نماز عشاء بر دارد.
خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام ميگرداند و اين نمازي است که پروردگار آن را براي مرسلين و انبياي قبل از من اختيار نمود.[1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 9.
معناي سلام پايان نماز
امام صادق عليهالسلام فرمود:
«معناي سلام در پايان نماز، همان معناي امان است؛ يعني هر کس فرمان خدا و سنت پيامبرش را با فروتني در برابر او، انجام دهد، از بلاي دنيا در امان و از کيفر آخرت رهيده است.[1].
[1] مصباح الشريعه ص 119.
فلسفهي ذکر رکوع و سجود
هشام بن حکم ميگويد: از امام موسي بن جعفر عليهالسلام سؤال کردم، چرا در آغاز نماز هفت تکبير مستحب است، و چرا در رکوع نماز ميگوييم «سبحان ربي العظيم و بحمده» و در سجده ميگوييم؛ «سبحان ربي الأعلي و بحمده».
فرمود: خداوند آسمانهاي هفتگانه آفريد، و زمين را هفت طبقه کرد، و پردهها را هفت عدد قرار داد؛ هنگامي که رسول خدا صلي الله عليه و آله در شب معراج به آخرين نقطهي اصلي رسيد، يکي از پردهها به رويش گشوده شد، حضرت تکبير گفت...
پردهي دوم برداشته شد، حضرت تکبير گفت... پردهي سوم و چهارم و پنجم و ششم تا هفتم به همين ترتيب پس از گشودن هر پردهاي تکبير گفت.
وقتي پس از گشودن پردهي هفتم، عظمت خدا را ديد، لرزه بر اندامش افتاد و خم گرديد و دستها را بر زانو گذاشت و گفت: «سبحان ربي العظيم و بحمده؛ پاک و منزه است پروردگار بزرگ من، و حمد و سپاس ميکنم او را».
وقتي که از حال رکوع برخاست و ايستاد، عظمتي ديگر بالاتر از عظمت اول، از خدا ديد، به سجده افتاد و گفت: «سبحان ربي الأعلي و بحمده؛ پاک و منزه است پروردگار اعلا و باعظمت و من او را حمد و سپاس ميگويم» تا هفت بار که اين جمله را گفت: لرزه از اندامش رفع شد.[1] .
[1] علل الشرايع ص 371.
نماز و همسرداري
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «کسي که همسر خود را بيازارد، نماز و اعمال نيک او مورد پذيرش الهي قرار نميگيرد. مگر آن که به کمک او بپردازد و رضايتش را جلب کند، گرچه هميشه روزهدار باشد و البته شوهر نيز داراي همين نوع از عقاب است و در صورتي که همسرش را بيازارد و به او ظلم روا دارد.»[1] .
[1] وسائل الشيعه، ج 14، ص 116.
نکتهاي شيرين از اذان نماز
صدوق، رضوان الله عليه، در کتاب مجالس نقل ميکند:
امام صادق عليهالسلام به نقل از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس که براي خدا اذان بگويد و نظر ديگري نداشته باشد، خداوند ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار صديق به او ميدهد و به شفاعت او چهل هزار گنهکار را ميبخشد و روانهي بهشت ميکند. بدانيد مؤذن وقتي بگويد: «أشهد ان لا اله الا الله» نود هزار فرشته بر او صلوات ميفرستند. استغفار برايش ميکنند و در روز قيامت در سايهي عرش خداست تا خداوند از حساب مردم فارغ شود.
ثواب گفتن «أشهد ان محمداً رسول الله» او را چهل ميليون فرشته مينويسند.
و هر کس مداومت داشته باشد صف اول جماعت را، و سعي کند که تکبير اول امام را درک کند و مسلماني را نيازارد، خداوند به او نيز همان پاداش مؤذن را در دنيا و آخرت ميدهد.[1] .
[1] بحارالانوار، ج 84،ص 130.
عبادتي شگفتانگيز
ابودرداء ميگويد: شبي علي عليهالسلام را ديدم که از مردم کنار گرفته و در مکان خلوتي مشغول مناجات با پروردگار خود است. در حالي که او در محراب عبادت ايستاده بود، اشکهايش بر روي صورتش ميغلتيد، وي مانند مارگزيده به خودش ميپيچيد و مانند مصيبت ديدهها گريه ميکرد و ميگفت: آه! آه! از توشهي اندک و سفر طولاني و انيس و همنشين کم! آه از آتشي که جگرها را بريان کند و پوست بدن را برکند! آه از آتشي که خرمن گستراند!
ناگاه ديدم صدا خاموش شد. گفتم حتماً حضرت را خواب برده است، رفتم تا آن حضرت را بيدار کنم. چون ايشان را حرکت دادم، ديدم همچون چوب خشک شده است. گفتم: بلکه امام از دنيا رفته است و به خانهي آن حضرت رفتم و فاطمه عليهاالسلام را از اين امر آگاه ساختم. فرمود: اين حالتي است که از ترس خدا هر شب بر او عارض ميشود.[1] .
[1] اسرار الصلوة، ص 214.
نماز و رفع مشکل
ابيعبيده خداء گفت: با حضرت باقر عليهالسلام بودم، مرکبم گم شد. امام عليهالسلام فرمود: دو رکعت نماز بگذار و بعد بگو: خداوندا، تو که گمشده را باز ميگرداني، و از گمراهي به هدايت ميآوري، گمشدهام را به من بازگردان که آن از احسان و بخشش توست.
بعد امام باقر عليهالسلام فرمود: اي اباعبيده! پيش آي و سوار مرکب شو. با حضرت سوار شدم. همچنان که راه ميپيمودم يک سياهي به چشم ما خورد، امام عليهالسلام فرمود: اين شتر توست. چون دقت کردم دريافتم که شتر من است.[1] .
[1] مکارم الاخلاق، ص 259.
نماز موجب آمرزش گناهان
در الدر المنثور است که احمد و طبراني از ابيامامه روايت کردهاند که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ فرد مسلماني وقت نماز يوميه را درک نميکند و براي وضو بر نميخيزد و نماز را به خوبي نميخواند، مگر آن که آنچه بين اين نمازش و نماز گذشتهاش گناه کرده، آمرزيده ميشود.[1] .
[1] ترجمه تفسير الميزان ج 11 ص 89.
دين بدون نماز فايده و خيري ندارد
در سالهائي که مسلمانان به پيروزيهاي چشمگيري نائل شده بودند بزرگان قبيلههاي عرب يکي پس از ديگري به مدينه ميآمدند، چند نفر از سران بنيثقيف، که در طائف سکونت داشتند، از طرف مردم به مدينه آمده و خدمت رسول الله مشرف شدند، و عرض کردند که، ما مسلمان ميشويم ولي به چند شرط:
يکي اينکه: بت «لات» در بين ما باقي بماند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله قبول نفرمود و ديگر اينکه: بتها را با دست خود نشکنند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اشکالي ندارد ما کساني ميفرستيم که تمامي بتها را بشکنند.
سوم اينکه از نماز خواندن ما را معاف بدار. حضرت فرمود:
«اما الصلاة فلا خير في دين لا صلاة فيه؛ ديني که در او نماز نباشد، فايده و خيري ندارد، و چيزي در آن نيست».
مسلماني که در طول شبانهروز در برابر خداي خود سر تعظيم فرود نياورد و به ياد خداي خويش نباشد مسلمان درستي نيست.[1] .
[1] تاريخ طبري ج 3 ص 99 فروغ ابديت ج 2 ص 414.
جذبهي نماز
يکي از نوادگان حضرت کاظم عليهالسلام به نام محمد بن اسماعيل گويد: گروهي از بنيعباس و چند نفر ديگر از منحرفين به نزد صالح بن وصيف رئيس شرطهي سامراء آمده و گفتند: ابومحمد عسکري را که زندان کردهاي بر او سخت گير و نگذار که در استراحت باشد. صالح گفت: ميخواهيد چه بکنم؟ دو نفر که در نظرم از همه شرورتر بودند، بر او مأمور کرده بودم، چنان اهل عبادت و نماز شدهاند که خارج از حد است. آنگاه گفت: آن دو را آوردند. گفتم: واي بر شما! جريان شما دربارهي اين مرد چيست؟!
گفتند: چه بگوئيم در خصوص مردي که در روز روزه است و همهي شب را مشغول عبادت حق ميباشد. با کسي که سخن نميگويد و به غير عبادت مشغول نميشود.
چون به او نگاه ميکنيم بندبند شانههايمان به لرزه ميافتد و چنان مجذوب ميشويم که قدرت از دست ما ميرود، چون بنيعباس اين را شنيدند ذليلانه برگشتند.[1] .
[1] کافي ج 1 ص 512.
مجازات عظيم سستي در امر نماز
از حضرت فاطمه عليهاالسلام نقل است که خدمت پدر بزرگوارش پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله عرض کرد: پدرجان! کسي که در نمازش سستي و تنبلي کند از مرد و زن چه مجازات و کيفري دارد؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان! هر که در نمازش سستي کند از مرد و زن، خداوند متعال او را به پانزده خصلت مبتلا ميسازد.
شش خصلت از آنها در دنيا و سه خصلت در موقع مردن و سه خصلت در قبر و سه خصلت در موقع خروج از قبر.
اما آنچه در دنيا به او ميرسد:
اول - خداوند برکت را از عمرش بر ميدارد.
دوم - خداوند برکت را از روزيش بر ميدارد.
سوم - خداوند عزوجل علامت صالحين را از صورت او محو ميکند.
چهارم - هر عملي که انجام دهد اجر و مزدي به او داده نميشود.
پنجم - دعاي او به طرف آسمان بالا نميرود.
ششم - براي او بهره و نصيبي از دعاي صالحين نخواهد بود.
و اما آنچه در موقع مردن به او ميرسد:
اول - اينکه ذليل ميميرد.
دوم - گرسنه ميميرد.
سوم - تشنه ميميرد که اگر از نهرها و چشمههاي دنيا به او آب دهي، سيراب نميشود!
اما آنهائي که در قبر به او ميرسد:
اول - خداي متعال ملکي را مأمور ميکند که او را در قبر عذابش کند.
دوم - قبرش بر او تنگ ميگردد.
سوم - قبر او ظلماني و تاريک خواهد بود.
و اما آنهايي که در روز قيامت هنگام خروج از قبر به او ميرسد.
اول - خداوند متعال ملکي را فرمايد که او را به رو ميکشد و مردم به او تماشا ميکنند.
دوم - با حساب سخت و شديد او را محاسبه مينمايند.
سوم - خداي سبحان به او نظر نکرده و او را پاک نميکند، و براي اوست عذاب دردناک.
مانع نماز تا چهل شبانهروز
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من اغتاب مسلماً أو مسلمة لم يقبل الله تعالي صلاته و لا صيامه أربعين يوماً و ليلة الا أن يغفر له صاحبه.
خداي متعال، تا چهل شبانهروز نماز و روزهي غيبت کنندهي از مرد يا زن مسلمان را نميپذيرد، مگر اين که غيبت شونده از او درگذرد.[1]
[1] جامع الاخبار ص 412.
و اين درس بزرگ نماز است که انسان را از آزردن ديگران باز ميدارد.
وقتي غرق نماز شويم
هر وقت، هنگام نماز ميرسيد، اميرالمؤمنين عليهالسلام حالت اضطراب و تزلزل پيدا مينمود. ميگفتند: شما را چه ميشود که اين قدر ناراحت هستيد؟ ميفرمود: وقت امانتي فرا رسيده است که خداوند آن را بر آسمان و زمين عرضه داشت و آنها از حمل آن امتناع ورزيدند.
در جنگ صفين تيري بر ران مقدس حضرت علي عليهالسلام وارد گرديد، هر چه کردند در موقع عادي خارج نمايند، از شدت درد و ناراحتي آن جناب نتوانستند. خدمت امام حسن عليهالسلام جريان را عرض کردند، فرمود: صبر کنيد تا پدرم به نماز بايستد، زيرا در آن حال چنان از خود بي خود ميشود که به هيچ چيز متوجه نميگردد. به دستور امام حسن عليهالسلام در آن حال تير را خارج کردند. بعد از نماز، علي عليهالسلام متوجه شد خون از پاي مقدسش جاري است. پرسيد: چه شد؟ عرض کردند: تير را در حال نماز از پاي شما بيرون کشيديم.[1] .
[1] انوار نعمانيه، ص 342.
ترک نماز موجب سقوط در جهنم
در قيامت بارها ميان اهل بهشت و دوزخ گفتگو رخ ميدهد که قرآن ترسيمي از آن گفتگوها را بيان فرموده است. يکي از آن صحنهها که در سورهي مدثر است اينکه اهل بهشت از مجرمان ميپرسند: چه عاملي شما را به دوزخ روانه کرد؟ آنها ميگويند چهار عامل، که اولين آنها پايبند نبودن به نماز است «لم نک من المصلين» و عامل ديگر بياعتنايي به گرسنگان بود: «و لم نک نطعم المسکين». سومين جهت اين بود که ما در جامعهي فاسد، هضم شديم: «و کنا نخوض مع الخائضين» و قيامت را هم نميپذيرفتيم: و «کنا نکذب بيوم الدين».[1].
[1]يکصد و چهارده نکته دربارهي نماز ص 31.
قضا نمودن نماز خسارت جبران ناپذير
شخصي خدمت امام صادق عليهالسلام آمد و استخاره کرد، استخاره بد آمد، ولي او آن را ناديده گرفت و به مسافرت تجارتي رفت، و اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراواني هم برد.
وقتي بازگشت خدمت امام رفت و گفت: يادتان هست که استخاره برايم کرديد و بد آمد؟ اما من آن را نديده گرفتم و سود هم بردم.
حضرت فرمود: يادت هست در فلان منزل خسته بودي نماز مغرب و عشاء را خواندي، شام خوردي و خوابيدي، و هنگامي که بيدار شدي آفتاب صبح زده بود، و نماز صبح تو قضاء شد؟
عرض کرد: آري، يابن رسول الله.
فرمود: اگر خدا دنيا و هر چه در آن است را به تو داده بود جبران آن خسارت معنوي نميشد.[1]
[1] داستانها و حکايتها ص 88.
ذرهاي مال حرام و نماز
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من اشتري ثوباً بعشرة دراهم و فيه درهم حرام لم يقبل الله له صلاة مادام عليه.
هر کس جامهاي به ده دينار بخرد و يک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامي که در بر اوست، نمازش را نميپذيرد.[1] .
[1] مسند ابنحنبل ج 2، ص 417.
به راستي که اين درس از نماز، اگر جامهي عمل پوشد بزرگترين معضل جامعه بشري حل ميگردد و خير و برکت زياد ميشود.
نماز و نگاه کينهتوزانه به والدين
امام صادق عليهالسلام فرمود:
من نظر أبويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل الله له صلاة.
کسي که به پدر و مادرش کينهتوزانه بنگرد، حتي اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازي را از او نميپذيرد.[1] [1] کافي ج 2، 349.
نمازخوان بودن موجب نزول باران
نقل شده که غلام سياهي به نام برخ، در زمان حضرت موسي زندگي ميکرد بسيار متعبد، نمازخوان بود، حضرت موسي به توسط او طلب باران نمود. خداي بزرگ هم به خاطر اين جوان متعبد و نمازخوان باران براي مردم فرستاد و خداوند خطاب به موسي فرمود:
برخ بندهي بسيار خوب من است فقط يک عيب در او وجود دارد و آن اينکه در سحرها که براي عبادت و نماز بر ميخيزد از نسيم سحرگاهي لذت برده و به وسيلهي آن آرامش مييابد، کسي که مرا دوست ميدارد، نبايد توجه و آرامش او به چيز ديگري باشد.[1] .
[1] کشکول شيخ بهائي ص 462.
پاداش ياد دادن يک جملهي نماز
شخصي به نام عبدالرحمان، در مدينه، مدتي معلم و آموزگار کودکان و نوجوانان بود، يکي از فرزندان امام حسين عليهالسلام به نام «جعفر» به مکتب او ميرفت.
معلم، آيه شريفهي «الحمدلله رب العالمين» را به جعفر آموخت.
امام حسين عليهالسلام به خاطر اين آموزش معلم، هزار دينار و هزار حله به معلم داد و دهان او را پر از مرواريد کرد. شخصي از امام پرسيد، آيا آن همه پاداش به معلم، رواست؟ امام حسين عليهالسلام در پاسخ فرمود: آنچه که دادم چگونه برابري ميکند با ارزش آنچه که او (معلم) به پسرم اين جمله را آموخت: «الحمدلله رب العالمين؟!»
در اينجا اين حديث نيز جالب است که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: وقتي معلم، آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» به کودکي بياموزد خداوند براي او و آن کودک و پدر و مادرش، برائت از آتش را مينويسد.[1] .
[1] تفسير برهان، ج 1، ص 43.
اثر نماز در روز قيامت
امام ششم عليهالسلام ميفرمايد:
در روز قيامت پيرمردي را براي رسيدگي به اعمالش ميآورند. سپس نامهي اعمالش را به او ميدهند. ظاهر نامه، که به طرف مردم است، در آن چيزي جز گناه و معاصي مشاهده نميشود. و کار محاسباتش به طول ميانجامد. پس آن پيرمرد ميگويد: پروردگارا آيا به آتشم ميسوزاني و مرا به جهنم ميافکني؟ پروردگار بزرگ ميفرمايد؛ اي پيرمرد به راستي من حيا ميکنم که عذابت کنم؛ چون که در دنيا براي من نماز ميگزاردي و عبادت ميکردي. سپس امر ميفرمايد که بندهي مرا به بهشت ببرند.[1] .
[1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث ص 95.
نماز محافظ انسان
زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله بود، زني در غياب شوهرش زنا کرد، ولي پس از اين عمل زشت پشيمان شده، سخت ناراحت شد، در حالي که بسيار پريشان بود در يکي از کوچههاي مدينه ميگذشت و فرياد ميزد: مرا به رسول خدا صلي الله عليه و آله راهنمايي کنيد.
پيامبر صلي الله عليه و آله او را ديد، و از او پرسيد: چرا پريشان هستي و فرياد ميزني؟!
او عرض کرد: در غياب شوهرم زنا کردهام، پس از مدتي داراي فرزند شدم، پس از تولد او را در ميان سرکهي داخل خمره گذاردم
و سپس آن سرکه را فروختم. آيا توبهام پذيرفته است؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: زنا کردي، بايد سنگسار شوي. مرتکب قتل (کودک) شدهاي که کيفرش دوزخ است، سرکه آن چناني را فروختهاي و در نتيجه، گناه بزرگي کردهاي، ولي گمانم آن است که نماز عصر را ترک کردهاي و به خاطر ترک نماز عصر و سهلانگاري در نماز، آن گونه منحرف شدهاي که به چنين گناه بزرگي آلوده شدهاي.[1] .
[1] داستان دوستان ج 1، ص 56.
علامت قيامت
رسول خدا در کعبه را گرفت و سپس روي نازنين خود را به طرف ما کرد و فرمود:
آيا ميخواهيد شما را خبر دهم از علامات قيامت؟
و در آن روز سلمان از هر کس ديگر به آن جناب نزديکتر بود، لذا در پاسخ رسول خدا صلي الله عليه و آله عرضه داشت: بله يا رسول الله!
حضرت فرمود: يکي از علامتهاي قيامت اين است که نماز ضايع ميشود، يعني از ميان مسلمين ميرود.[1] .
[1] ترجمه تفسير الميزان ج 13، ص 559.
خداوند به ياد نمازگزاران است
در تفسير قمي در ذيل جملهي «ولذکر الله اکبر» ميگويد:
در روايت ابيالجارود از امام باقر عليهالسلام آمده که آن جناب در معناي اين جمله ميفرمايد: يعني، اين که خدا به ياد نمازگزاران است، مهمتر از اين که نمازگزاران از او ياد ميکنند، مگر نشنيدي که فرمود: «اذکروني أذکرکم؛ مرا به ياد آوريد تا شما را به ياد آورم»؟[1] .
[1] ترجمهي تفسير الميزان، ج 16، ص 212.
ترک کنندهي نماز و کفر به خدا
يکي از شيعيان به نام «مسعدة» به حضور امام صادق عليهالسلام آمد و پرسيد: چرا شما زناکار را به عنوان کافر، معرفي نميکنيد، ولي ترک کنندهي نماز را کافر ميناميد؟ دليل اين تفاوت چيست؟
امام صادق عليهالسلام فرمود: زيرا زناکار و امثال او اين کار را به خاطر چيره شدن شهوت جنسي بر او، انجام ميدهد، ولي ترک کنندهي نماز، آن را ترک نميکند مگر به خاطر «استخفاف» (سبک شمردن نماز)، مرد زناکار به سوي زن نميآيد، مگر به جهت آن ميل شديدي که به او دارد، و لذتي که ميبرد، ولي کسي که نماز را ترک ميکند، در ترک نماز هيچگونه لذتي نيست، وقتي لذت نبود، معلوم ميشود که «سبک شمردن نماز» باعث ترک آن شده است. «و اذا وقع الاستخفاف وقع الکفر»؛ وقتي سبک شمردن نماز حاصل شد به دنبال آن، نوعي کفر حاصل ميگردد.[1] .
[1] اصول کافي، ج 2، ص 386.
نماز امام محمد باقر
نقل شده که در يکي از شبها يکي از فرزندان امام محمد باقر عليهالسلام از بلندي افتاد و دستش شکست. از اهل خانه فرياد بلند شد همسايگان جمع شدند و شکستهبند آوردند. دست آن طفل را بستند ولي حضرت از اشتغال به عبادت نميشنيد. چون صبح شد و از عبادت فارغ گرديد دست طفل را ديد در گردن آويخته، از کيفيت حال پرسيد. آن حضرت را از آنچه اتفاق افتاده بود خبر دادند.[1] .
[1] منتهي الآمال ج 2، ص 587.
صدقه دادن بستان به خاطر حواسپرتي
منقول است که ابيطلحه در بستان خود نماز ميگذارد در اثناء نماز نظرش به مرغي افتاد که در درخت بود و ميخواست از وسط درخت خارج شود، به آن مرغ سرگرم شد به قسمي که ندانست چند رکعت نماز به جاي آورده است.
خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و حالش را بيان نمود و عرض کرد: بستانم را صدقه دادم به هر مصرفي که صلاح ميدانيد مصرف نمائيد.[1] .
[1] صلوة الخاشعين ص 95.
کمک به فقير در حال نماز
قرآن کريم صحنهاي را نقل ميکند که فقيري وارد مسجد شد و از مردم استمداد کرد. کسي به او توجهي نکرد و فقير با ناله به خداوند حال خود را گفت. حضرت علي عليهالسلام مشغول نماز بود به فقير اشاره کرد و او جلو آمد و حضرت در حال رکوع انگشتر خود را به او داد، آيه نازل شد که: فقط رهبر شما خداوند و پيامبرش و کسانياند که در حال رکوع به فقرا رسيدگي ميکنند.
همين که مردم آيه را شنيدند به مسجد آمدند تا ببينند اين آيه دربارهي چه کسي نازل شده است. فهميدند که مورد آيه شخص علي بن ابيطالب عليهالسلام است.[1] .
[1] يکصد و چهارده نکته دربارهي نماز ص 78.
نماز کلاغي
حضرت صادق عليهالسلام فرمود: روزي علي بن ابيطالب عليهالسلام مردي را مشاهده کرد همانند کلاغ که منقار به زمين ميزند نماز ميخواند به او فرمود: چند وقت است که اين طور نماز ميخواني؟ عرض کرد: از فلان زمان. حضرت فرمود: «عمل تو نزد خدا مانند کلاغي است که منقار بر زمين ميزند. اگر با همين وضع بميري، بر غير امت حضرت محمد صلي الله عليه و آله خواهي مرد». آن گاه فرمود: «دزدترين مردم آن کسي است که از نمازش بدزدد».[1] .
[1] محاسن برقي، ج 1، ص 82.
نماز با وجود اصابت تير
در يکي از غزوات که رسول خدا صلي الله عليه و آله همراه لشکر بودند در شبي که پاسباني لشکر اسلام بر عهدهي عباد بن بشر و عمار ياسر بود. نصف اول شب نصيب عباد گرديد و نصف دوم نصيب عمار، پس عمار خوابيد و تنها بشر بيدار بود و مشغول نماز گرديد. در آن حال يکي از کفار به قصد شبيخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خيال اينکه پاسباني نيست و همه خوابند.
از دور کسي را ديد که ايستاده و تشخيص نميداد که انسان است، يا حيوان، يا درخت. براي اينکه از طرف او نيز مطمئن شود، تيري به سويش انداخت. تير بر پيکر عباد نشست و او ابداً اعتنائي نکرد. تير ديگري به او زد و او را سخت مجروح و خونين نمود، باز حرکت نکرد. تير سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بيدار نمود، عمار ديد سه تير بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرد، گفت: چرا در تير اول مرا بيدار نکردي؟ عباد گفت: مشغول خواندن سورهي کهف در نماز بودم و ميل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نميترسيدم که دشمن بر سرم برسد و صدمهاي به پيغمبر صلي الله عليه و آله برساند و کوتاهي در اين نگهباني که به من واگذار شده، کرده باشم، هرگز نماز را کوتاه نميکردم. اگرچه جانم را از دست ميدادم.[1] .
[1] نماز ره رستگاري، ص 64.
توصيه خدا به حضرت آدم
امام صادق عليهالسلام فرمود: خداوند متعال به حضرت آدم عليهالسلام وحي فرمود: من تمام سخنان را در چهار جمله برايت بيان ميکنم.
آدم عرض کرد: پروردگارا، اين جملهها چيست؟
خداوند فرمود: يکي از آنها من هستم، ديگري تو هستي، سومي ميان من و توست و چهارمي ميان تو و مردم است.
آدم عرض کرد: آنها را بيان فرما، تا بفهمم.
خداوند تبارک و تعالي فرمود: آنچه مخصوص من است، آن است که مرا عبادت کني و چيزي را شريک و همتاي من نسازي، آنچه از تو است، آن است که من پاداش عمل تو را بدهم، زماني که از هر وقت ديگر به آن محتاجتر باشي. و اما آنچه بين من و توست، دعا کردن تو و اجابت کردن من است. و آنچه ميان تو و مردم است اين که آنچه براي خود ميپسندي براي مردم هم بپسندي، و آنچه براي خود نميپسندي، براي مردم هم نپسندي.[1] .
[1] ناسخ التواريخ، ص 23.
شتاب به سوي نماز
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود:
من سبق الي الصلاة مخافة أن تسبقه أوجب الله له الجنة، و من ترکها ماثره عليها لم يدرکها بعمل الي الحول.
هر کس به سوي نماز بشتابد، از اين رو که ميترسد به آن نرسد، خداوند بهشت را برايش واجب ميگرداند و هر کس آن را ترک کرده کار ديگري را مقدم دارد، تا يک سال با عمل ديگري بهشت را در نمييابد.[1] .
[1] حلية الأولياء.
شکيبايي پيامبر اکرم در امر نماز
حضرت علي عليه السلام فرمود: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با وجود اين که به بهشت مژده داده شده بود، براي نماز خود را به رنج ميافکند و اين به خاطر فرمان خداي سبحان بود که ميفرمايد: اهل خويش را به خواندن نماز فرمان ده و خود بر انجام آن شکيبا باش». پس آن حضرت اهل خود را به نماز فرمان ميداد و خود با شکيبايي آن را به انجام ميرسانيد.[1] .
[1] نهجالبلاغه، خطبهي 190.
عفو نمازگزار
يکي از بستگان امام صادق عليهالسلام در غياب آن حضرت به ناسزاگويي آن حضرت پرداخت و نزد مردم از آن حضرت بدگويي ميکرد.
شخصي به محضر امام صادق عليهالسلام آمد و جريان را به اطلاع امام رسانيد. امام صادق عليهالسلام همان دم به کنيز خود فرمود: آب وضو بياور، او آب آورد و امام وضو ساخت و مشغول نماز شد.
حماد لحام ميگويد: من در آنجا بودم، با خود گفتم اکنون امام به آن ناسزاگو نفرين خواهد کرد، ولي برخلاف تصور من ديدم آن حضرت دو رکعت نماز خواند و بعد از نماز عرض کرد:
خدايا من حقم را به او بخشيدم، تو بزرگوارتر و سخيتر هستي، او را به من ببخش و مواخذهاش مفرما!
سپس رقت قلب و ترحم خاصي به آن حضرت دست داد، و همچنان در مورد آن شخص ناسزاگو دعا کرد، و من از کار آن امام بزرگوار تعجب کردم.[1]
[1] انوار البهيه محدث قمي، ص 126.
نماز خواندن حضرت عيسي پشت سر امام زمان
در کتاب شريف بحارالأنوار است که در آن روز موعود (روز ظهور) آن حضرت به اذن پروردگار به مسجدالحرام ميرود و پشت مقام ابراهيم و رو به کعبه ميايستد و دو رکعت نماز ميگزارد و سپس اعلام ظهور ميفرمايند.
بعد از آنکه حضرت عيسي عليهالسلام به ياران حضرت حجت (عج) ميپيوندد حضرت مهدي به آن حضرت ميگويد جلو بايست و با مردم نماز بخوان ولي حضرت عيسي ميگويد: نماز براي تو اقامه شده لذا پشت سر حضرت ولي عصر (عج) ميايستد و نماز ميخواند و با او بيعت ميکند.[1]
[1] طاووس بهشتيان، ص 228.