آثار نماز در روایات

■ آثار نماز در روایات

آثار نماز در روایات

مقدمه

دنياي شگفت‏انگيز نماز، دنيايي است بسيار لذت‏بخش و شيرين و در عين حال بسيار ناشناخته

دنيايي که ما را به خداوند تبارک و تعالي يعني آن کسي که همه چيز به دست اوست، پيوند مي‏دهد و از خاصيت و درون مايه‏ي حيات بهره‏مند مي‏نمايد. دنيايي که به عنوان معراج انسان مطرح مي‏باشد

دنيايي که از طريق ابعاد گوناگون خودش مثلاً نماز جماعت، انسان نمازگزار را با انسان‏هاي مؤمن و پرهيزگار و خوب و صميمي پيوند مي‏دهد

دنيايي که انسان را با مکاني پاک و باطراوت و مصفا مانند مسجد، آشنا مي‏سازد

دنيايي که از طريق نماز شب، در انسان، روح مبارزه با شهوت خواب را زنده نگه مي‏دارد

دنيايي که از طريق نماز جمعه انسان را با مسائل و مشکلات جامعه بشري به خصوص دنياي اسلام آشنا مي‏سازد که همه‏ي اين سمت و سوهاي نماز در نوع خودش از ضروريات زندگي بشري مي‏باشد. اموري که به عنوان تمدني عظيم در افق زندگي انسان مطرح است. لذا آنچه که در اين مجموعه تحت عنوان آثار عجيب نماز مطرح مي‏گردد، تلاشي است براي شناساندن بعضي از ابعاد نماز، و از آنجا که ابعاد گوناگون نماز براي معصومين عليهم‏السلام به نحو شايسته‏اي شناخته شده بود، سعي کردم در ابتداي هر فصلي از کلمات گوهربار آنان استفاده نمايم

در ادامه، جهت شناخت هر چه بهتر و بيشتر با موضوع کتاب، به خصوص براي نوجوان و جوانان عزيز، از حکايات و داستانها استفاده شده است، که اميد است اين مجموعه مورد رضايت حضرت حق و مورد قبول شما خوانندگان گرامي قرار گيرد

اين جانب اين مجموعه را به روح تابناک حضرت فاطمه عليهاالسلام تقديم مي‏نمايم تا بلکه از اين طريق مرا مورد عنايت خويش قرار دهد و دست مرا در دنيا و آخرت بگيرد. انشاءالله

نماز

با توجه به اينکه همه‏ي ارزشها و کمالات در خداوند تبارک و تعالي خلاصه مي‏شود و انسان هم نسبت به خداوند در فقر ذاتي به سر مي‏برد ناگزير بايد ارتباط خوب و مستمري با حضرت حق داشته باشد. در سايه‏ي همين ارتباط است که انسان به هدف خلقت خودش نزديک مي‏شود و سرزندگي و طراوت انساني و نيرو براي مبارزه با شيطان و جهات ناصواب را به ارمغان مي‏آورد

که البته هر چه اين ارتباط آگاهانه‏تر و از سر شوق و شور و خضوع بيشتر باشد آثار و برکاتش بيشتر است

و جلوه‏ي زيبا و پرفايده‏ي اين ارتباط با خداوند، همان نماز است. انسان وقتي در برابر حضرت حق به رکوع و سجده مي‏رود و يا وقتي که در حالت قيام، جملات زيباي اياک نعبد «تنها تو را مي‏پرستم» و اياک نستعين «تنها از تو ياري مي‏جويم» را بر زبان جاري مي‏سازد در حقيقت، ضمن پرستش خداوند، با ماهيت حقيقي خودش آشنا مي‏شود. به بيان ديگر، خداوند از طريق نماز و ذکر آن و اعمالي مثل رکوع و سجده، به نوعي به انسان درس خودشناسي و انسان‏شناسي مي‏دهد. درسي که اگر انسان در وراي اعمال و اذکار نماز، خوب به آن فکر کند، درمي‏يابد که در اين جهان خلقت جز به خداوند نبايد فکر کند و به کسي جز او بها ندهد و شايسته است که مسير تفکر و فعاليت خودش را متوجه او سازد

درس ديگر نماز به انسان اين است که همه‏ي حمدها و ستايش‏ها از آن خداست چرا که فقط او بخشنده و مهربان است و هر بخشنده و مهرباني، صفت بخشندگي و مهرباني را از او گرفته است

نماز به انسان مي‏گويد که فقط خداوند شايسته‏ي عبادت است و فقط در برابر او بايد سر تسليم فرود آورد و اين يعني درس آزادگي و عزت‏مندي

نماز به انسان مي‏گويد جز خدا به کسي و چيزي اميدوار مباش، چرا که همه چيز از آن اوست و همه کس محتاج او مي‏باشند و هر چه دارند از آن خداوند است. و نماز راه راست و حقيقي را به انسان نشان مي‏دهد راهي که اگر انسان آنرا نشناسد در تمام عمر، تلاش و هستي خويش را صرف بيراهه مي‏نمايد و بدا به حال کساني که چند روز زندگي را بدون هدف و شناخت راه راست طي نمايند

 خوب است که جهت آشنا شدن با آثار و برکاتي که نماز در دنيا و آخرت انسان دارد به چند حديث و داستان و حکايت اشاره نمائيم

 

اولين حساب

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

أول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة، فمن أجاب فقد سهل عليه ما بعده، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده

نخستين چيزي که در روز قيامت، بازخواست مي‏شود، نماز است پس هر کس پاسخ داد، مرحله‏هاي بعد بر او آسان مي‏شود و هر کس پاسخ ندهد، بر او سخت مي‏گردد.[1]

 

[1] المعجم الکبير، ج 12.

 

برترين کار بندگان

رسول الله صلي الله عليه و آله - في کلامه لاسامة -: عليک بالصلاة فانها أفضل أعمال العباد، لأن الصلاة رأس الدين و عمود، و ذروة سنامه

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در گفتارش به اسامه: پيوسته نماز بخوان که آن برترين کار بندگان است. چون نماز سر دين و ستون و تارک آن است.[1]

[1] التحصين لابن فهد.

 

ستون دين آسماني اسلام

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الأطناب و الأوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لا غشاء

نماز، مانند ستون خيمه است؛ اگر ستون برپا باشد ريسمانها و ميخها و پرده سود مي‏رساند و هنگامي که ستون بشکند نه ريسمان سودي دارد و نه ميخ و پرده.[1]

[1] کافي ج 3 ص 266، تهذيب ج 2 ص 238.

 

نقش سر در کالبد

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

انما موضع الصلاة من الدين کموضع الراس من الجسد

جايگاه نماز در دين، مانند سر در کالبد است.[1] 

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود

اذا کان يوم القيامة يدعي بالعبد فأول شي‏ء يسأل عنه الصلاة، فان جاء بها تامة و الا زج به في النار

روز قيامت که در رسيد، بنده را مي‏خوانند و نخستين چيزي که از او مي‏خواهند، نماز است. اگر آن را درست بياورد [که رستگار شده است] و گرنه در آتش انداخته مي‏شود.[2] 

[1] الفردوس ج 4 ص 157.

[2] أمالي طوسي.

 

نماز، دژ محکم است

حضرت علي عليه السلام فرمود

الصلوة حصن من سطوات الشيطان

نماز قلعه و دژ محکمي است که نمازگزار را از حملات شيطان نگاه مي‏دارد.[1] 

[1] غررالحکم ص 59.

 

باران رحمت

حضرت علي عليه‏السلام فرمود: الصلوة تنزل الرحمة

نماز رحمت الهي را نازل مي‏کند.[1] 

 [1] غررالحکم، ص 52.

 

برهان روز قيامت

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

خمس صلوات من حافظ عليهن کانت له نوراً و برهاناً و نجاةً يوم القيامة

کسي که بر نمازهاي پنجگانه محافظت و مراقبت نمايد اين نمازها براي او در قيامت، نور و حجت و وسيله‏ي نجات خواهد بود.[1]

[1] کنزالعمال، ج 7، حديث 18862.

 

خشم خداوند

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

من ترک صلاة لقي الله و هو عليه غضبان

هر کس نمازي را نخواند، خداوند را ببيند که بر او خشمناک است.[1] 

[1] المعجم الکبير ج 11 ص 234.

 

تباه شدن عمل

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود

من ترک الصلاة متعمداً أحبط الله عمله

 هر کس نماز را از روي قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه مي‏کند.[1]

[1] مسند ابي‏حنبل ج 9 ص 12.

 

بي‏نمازي و کفر

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود

من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر جهاراً

هر کس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزيده است.[1] 

 

[1] عوالي اللالي ج 2 ص 224.

 

نماز و پاکيزگي اعمال

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود

أول ما يسأل العبد اذا وقف بين يدي الله جل و عزه عن الصلاة، فان زکت صلاته زکا سائر عمله، و ان لم تزک صلاته لم يزک عمله

هنگامي که بنده در پيشگاه خداوند مي‏ايستد، نخستين چيزي که از او مي‏خواهند نماز است. پس اگر پاکيزه بود اعمالش هم پاکيزه مي‏گردد و اگر پاکيزه نبود، اعمال ديگرش هم پاکيزه نمي‏شود

 

نماز نور است و نجات و حجت

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هنگام ذکر نماز فرمود

من حافظ عليها کانت له نوراً و برهاناً و نجاة من النار يوم القيامة، و من لم يحافظ عليها لم تکن له نوراً و لا نجاةً و لا برهاناً

هر کس بر نماز مواظبت ورزد، روز قيامت برايش نور و حجت و نجات از آتش مي‏شود و هر کس مواظبت نورزد نه نور است و نه نجات و نه حجت.[1]

[1] مسند ابن‏حنبل ج 2.

 

به اندازه زمين تا آسمان

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

ان الرجلين من امتي يقومان في الصلاة، و رکوعهما و سجودهما واحد، و ان ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض

دو نفر از امتم به نماز مي‏ايستند و رکوع و سجودي يکسان دارند. حال آن که نمازهايشان به اندازه آسمان و زمين از هم دور است.[1]

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

اذا قام العبد الي صلاته و کان هواه و قلبه الي الله انصرف ليوم ولدته امه

هر گاه بنده به نماز بايستد و گرايش و دلش به سوي خدا باشد، همچون روزي که از مادر زاده شده، باز مي‏گردد.[2] .

[1] عوالي اللالي ج 1 ص 322.

[2] المحجة البيضاء، ج 1، ص 382.

 

 

کليد خوبي

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

الصلاة مفتاح کل خير

نماز کليد هر خوبي است

 

بي‏نمازي و بي‏ديني 

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

لا سهم في الاسلام لمن لا صلاة له

کسي که نماز نمي‏گذارد، بهره‏اي از دين ندارد.[1] .

  [1] دعائم الاسلام، ج 1 ص 133.

 

به اندازه‏ي دنيا

ابوهريره مي‏گويد

مر النبي صلي الله عليه و آله علي قبر دفن حديثاً، فقال: رکعتان خفيفتان مما تحقرون و تنفلون يزيدهما هذا في عمله أحب اليه من بقيه دنياکم

پيامبر بر قبر شخصي تازه دفن شده، گذشت پس فرمود: اگر اين شخص بتواند دو رکعت نماز مختصر بر اعمالش بيفزايد، برايش محبوب‏تر از بقيه‏ي دنيايتان است.[1] .

 

[1] المعجم الأوسط ج 1 ص 282.

 

برترين کارها

عبدالله عمرو مي‏گويد: مردي به خدمت پيامبر آمد و از برترين کارها پرسيد:

پيامبر خدا فرمود: نماز

سپس گفت: ديگر چه؟ 

فرمود: نماز

باز گفت: ديگر چه؟ 

گفت: نماز

پس از آن که همچنان بر پرسش خود پاي فشرد، پيامبر گرامي فرمود: پيکار در راه خدا.[1]

[1] مسند ابن‏حنبل ج 2 ص 580.

 

برترين وسيله تقرب به خدا

معاوية بن وهب مي‏گويد: از امام صادق عليه‏السلام پرسيدم: برترين وسيله‏ي تقرب بندگان به خدايشان و محبوبترين آن نزد خداوند چيست؟ 

حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از اين نماز، چيزي نمي‏شناسم. نمي‏بيني که بنده‏ي شايسته‏ي خدا، عيسي بن مريم عليه‏السلام گفت: «خدا مرا تا زنده‏ام به نماز و روزه سفارش کرده است.»[1] 

 

[1] کافي ج 3 ص 264.

 

نماز وسيله‏ي شيطان زدائي

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

لا يزال الشيطان يرعب من بني ادم ما حافظ علي الصلوات الخمس فاذا ضيعهن تجرء عليه و اوقعه في العظائم

شيطان پيوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است، تا آنگاه که نمازهايش را محافظت نمايد (به دقت و اول وقت و با شرايط و آداب بخواند)، پس اگر نماز را ضايع نمايد شيطان بر او چيره مي‏شود و او را در گناهان کبيره وارد مي‏کند.[1]

[1] بحارالانوار ج 82 ص 204.

 

نزديک‏ترين حالات

امام صادق عليه‏السلام فرمود

اقرب ما يکون العبد الي الله و هو ساجد

نزديکترين حالات بنده به پروردگار سجده است.[1]

 

[1] ثواب‏الاعمال ص 60.

 

زنده نگه داشتن ياد خدا

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود

«انما فرضت الصلاة... لاقامة ذکر الله» 

نماز واجب شده است... براي برپا داشتن ياد خدا.[1]

[1] احياء علوم دين ج 1 ص 288.

 

دوري از کبر

حضرت علي عليه‏السلام فرمود

فرض الله الايمان تطهيراً من الشرک، و الصلاة  تنزيهاً عن الکبر 

خداوند ايمان را جهت پاک کردن از شرک، و نماز را براي دوري از کبر واجب کرد.[1]

[1] نهج‏البلاغه حکمت 252.

 

نماز و پذيرش دعا

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

من أدي فريضة فله عندالله دعوة مستجابة

هر کس نمازي واجب بگذارد، نزد خداوند يک دعاي پذيرفته دارد.[1]

 

[1] امالي مفيد ص 118.

 

خاموش نمودن آتش گناهان

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

ما من صلاة يحضر وقتها الا نادي ملک بين يدي الناس، أيها الناس قوموا الي نيرانکم التي أو قدتموها علي ظهورکم فاطفئوها بصلواتکم»

نمازي نيست که وقت آن برسد مگر اين که فرشته‏اي بين مردم فرياد مي‏زند: اي مردم بپاخيزيد! آتشي را که افروخته‏ايد با نمازتان خاموش نمائيد.[1]

 [1] بحارالانوار، ج 2، ص 209.

 

حکمت نماز

امام رضا عليه‏السلام فرمود

«حکمت نماز، اقرار به ربوبيت خداوند تبارک و تعالي و شريک نگرفتن براي اوست. ايستادن در پيشگاه جبروت الهي، با خواري و بيچارگي، افتادگي و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است. صورت نهادن بر خاک در هر روز براي بزرگداشت خداوند جل جلاله است، تا به ياد او فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزوني دين و دنياي خود باشد

افزون بر اين‏ها، نماز، ذکر خداوند عزوجل و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبر و آفريدگارش را از ياد نبرد و گرنه سرکشي و طغيان مي‏کند و اين در ياد کردن پروردگار عزوجل و ايستادن در پيشگاهش نهفته است، که او را از سرپيچي نهي مي‏کند و از انواع فساد باز مي‏دارد.»[1]  

 

[1] الفقيه ج 1 ص 214.

نماز نور است

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

الصلاة نور المؤمن، و الصلاة نور من الله

نماز، نور مؤمن است، نماز نوري از خداوند است.[1] .

 [1] المعجم الکبير ج 19 ص 106.

 

زينت اسلام و چراغ دل مؤمن

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

ان لکل شي‏ء زينة و زينة الاسلام الصلوات الخمس، و لکل شي‏ء رکن و رکن المؤمن الصلاة، و لکل شي‏ء سراج و سراج قلب المؤمن الصلوات الخمس

هر چيز را زينتي است و زينت اسلام، نمازهاي پنجگانه است و هر چيز پايه‏اي دارد و پايه‏ي مؤمن، نماز است و براي هر چيز، چراغي است و چراغ دل مؤمن، نمازهاي پنجگانه است.[1]

[1] جامع‏الاخبار - 183.

 

نماز شخص مسواک زده

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

رکعتان بسواک أفضل من سبعين رکعة بغير سواک

دو رکعت نماز (کسي که) مسواک زده، بهتر از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک است.[1] 

 [1] خصال ص 481.

 

نماز شخص عطرزده

امام صادق عليه‏السلام فرمود

رکعتان يصليها متعطر أفضل من سبعين رکعة يصليها غير متعطر

دو رکعت نماز که شخص عطرزده مي‏خواند، برتر از هفتاد رکعت نماز شخص عطرنزده است.[1]

[1] خصال ص 166.

 

نماز هديه‏اي براي خوبان

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود

ألا أن الصلاة مادبة الله في الأرض قد هياها لأهل رحمته في کل يوم خمس مرات

آگاه باشيد که نماز يک طعام (خوشمزه و لذيذي) در روي زمين از جانب خداوند سبحان است که حق تعالي آن را براي کساني که مورد لطف او هستند در هر روز پنج نوبت آماده کرده است.[1].

 [1] مستدرک الوسائل ج 1.

 

موجب تهيدستي

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

ألاستخفاف بالصلاة تورث الفقر

سبک شمردن نماز، موجب فقر و تهيدستي مي‏شود.[1] .

[1] چهل حديث، ص 37.

 

اثر طول دادن نماز

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

من أطال الصلاة خفف الله عنه القيام يوم القيامة، يوم يقوم الناس لرب العالمين

هر کس نماز را طول بدهد، خداوند در روز قيامت، روزي که مردم براي پروردگار جهانيان مي‏ايستند، ايستادن را از او برمي‏دارد.[1].

[1] کافي.

 

وسيله‏ي ارتباط بنده با خداوند

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

خداوند متعال فرموده است: نماز را بين خود و بنده‏ام دو نيمه کرده‏ام و آنچه بخواهد به او مي‏دهم. پس هنگامي که بنده مي‏گويد: (الحمدلله رب العالمين) خداوند متعال مي‏گويد: بنده‏ام مرا ستود. و هنگامي که گفت: (الرحمن الرحيم) خداوند متعال مي‏گويد: بنده‏ام مرا ستايش کرد و هنگامي که گفت: (مالک يوم الدين) مي‏گويد: بنده‏ام مرا بزرگ داشت

و هنگامي که گفت: (اياک نعبد و اياک نستعين) مي‏گويد: اين ميان من و بنده‏ام مي‏باشد و آنچه خواست به او مي‏دهم

پس هنگامي که گفت: (اهدنا الصراط المستقيم) مي‏گويد: اين براي بنده‏ام مي‏باشد و آنچه خواست به او مي‏دهم.[1]

[1] صحيح مسلم ج 1 ص 296.

 

معناي بالا بردن دست‏ها در تکبير

شيخ صدوق گويد: مردي از اميرمؤمنان پرسيد: اي پسر عموي بهترين آفريده‏ي خداوند متعال، معناي بالا بردن دست‏ها در تکبير نخست چيست؟ 

فرمود:معنايش اين است: خدا بزرگتر، يکتا و بي‏همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمي‏شود و حواس پنجگانه، او را در نمي‏يابد.[1]

[1] علل‏الشرايع ص 320.

 

معناي دو سجده

احمد بن علي راهب گويد: مردي به اميرمؤمنان عرض کرد: اي 

پسر عموي بهترين آفريده‏ي خدا، معني سجده‏ي نخست، چيست؟ فرمود: حقيقتش اين است: خدايا همانا تو مرا از آن - يعني از زمين - آفريدي و معناي سر برداشتن اين است: ما را از خاک خارج کردي

و (معناي) سجده‏ي دوم: و به آن باز مي‏گرداني و (معناي) سر برداشتن از سجده‏ي دوم: و بار ديگر ما را از آن خارج مي‏کني

آن مرد گفت: (معناي) بلند کردن پاي راست و افکندن بر پاي چپ در تشهد چيست؟ فرمود: حقيقتش اين است: خدايا باطل را بميران و حق را برپا دار.[1]

[1] علل‏الشرايع ص 336.

 

نماز پاک کننده است

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: اگر در خانه‏ي يکي از شما نهري باشد و هر روز پنج بار خود را بشويد آيا از آلودگي چيزي در بدن باقي مي‏ماند؟ گفتند: نه! فرمود: نماز مثل همان نهر جاري است هر گاه شخص نماز مي‏گذارد از گناه پاک مي‏شود.[1] .

[1] درس سخنوري ج 3 ص 20.

 

نماز و ايجاد روحيه

امام صادق عليه‏السلام فرمود

ما يمنع أحدکم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا أن يتوضأ، ثم يدخل المسجد فيرکع الرکعتين يدعو الله. فيها اما سمعت الله يقول: و استعينوا بالصبر و الصلوة

وقتي غمي از غم‏هاي دنيا بر يکي از شما وارد شد وضو بگيرد، سپس داخل مسجد شود و دو رکعت نماز بخواند، مگر جز اين است که خداوند بزرگ مي‏فرمايد: به کمک صبر و نماز از خداوند سبحان ياري بجوئيد.[1] .

لئوبوسکاليا يکي از روانشناسان معاصر مي‏گويد

شايد برايتان عجيب باشد که بدانيد اگر کسي را داشتيد که براي ده دقيقه براي او درد دل مي‏کرديد و او شما را دعوا نمي‏کرد، هرگز دچار عارضه‏اي روحي و رواني نمي‏شديد و اولين محرم رازهاي شما خداست

[1] مجمع‏البيان، ج 1 ص 101.

 

آثار عجيب نماز

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز از آيين‏هاي دين است، در آن خشنودي پروردگار عزوجل است، راه روشن پيامبر صلي الله عليه و آله است و نمازگزار محبت فرشتگان را با خود دارد. هدايت و ايمان، نور معرفت، برکت در روزي، آسايش تن، ناپسندي براي شيطان، سلاحي براي کافر، پذيرش دعا، قبول اعمال، توشه‏ي مومن از دنيا به سوي آخرت، شفيع ميان او و فرشته‏ي مرگ، انس او در گورش، فرش زيرش و پاسخ منکر و نکير است. و نماز بنده هنگام محشر، تاجي بر سر اوست و نوري بر چهره‏اش، پوشش کالبدش، پرده‏اي ميان او و آتش، حجتي ميان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کليدي براي بهشت، مهريه‏ي حورالعين و بهاي بهشت است. بنده با نماز در فراز مي‏آيد، زيرا نماز تسبيح و تهليل (لا اله الا الله گفتن) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزيه و سخن گفتن (با خدا) و دعاست.[1]

[1] خصال ص 522.

 

ممانعت از کارهاي زشت

انس گويد: جواني از انصار همراه پيامبر نماز مي‏گذارد و کارهاي زشت هم مي‏کرد. اين مطلب را به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله گفتند

فرمود: روزي، نمازش او را باز مي‏دارد.[1]

[1] مجمع‏البيان ج 8 ص 447.

 

نماز بازدارنده‏ي الهي

امام صادق عليه‏السلام فرمود

الصلاة حجزة الله، و ذلک أنها تحجز المصلي عن  المعاصي مادام في صلاته، قال الله عزوجل: (ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنکر)

نماز بازدارنده‏ي الهي است؛ زيرا نمازگزار را تا آنگاه که در نماز است از گناهان باز مي‏دارد. خداي عزوجل مي‏فرمايد: همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز مي‏دارد.[1]

[1] توحيد ص 166.

 

آخرين سفارش پيامبر اکرم

بکر بن محمد لازدي مي‏گويد: در خدمت امام صادق عليه‏السلام نشسته بودم که ابوبصير از ايشان راجع به حورالعين پرسيد و گفت

جعلت فداک، أخلق من خلق الدنيا أو خلق من خلق الجنة؟ فقال له، ما أنت و ذاک، عليک بالصلاة، فان آخر ما أوصي به رسول الله صلي الله عليه و آله وحث عليه الصلاة

فدايت شوم، آنان از مخلوقات دنيايي‏اند يا از مخلوقات بهشتي؟ امام فرمود: تو را به اين ها چه کار؟ بر نماز مواظبت کن. همانا آخرين چيزي که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله بدان سفارش و ترغيب کرد، نماز بود.[1]

 [1] قرب‏الاسناد.

 

نماز به روح انسان پرواز مي‏دهد

حضرت علي عليه‏السلام در نماز چنان غرق به خدا مي‏شد که از هر چيز ديگر غير از خدا غافل مي‏شد. در جنگ صفين تيري بر ران مقدسش وارد شد هر چه کردند تا تير را در موقع عادي خارج نمايند از شدت درد و ناراحتي آن حضرت نتوانستند

خدمت امام حسن عليه‏السلام جريان را عرض کردند. فرمود: صبر کنيد تا پدرم به نماز بايستد زيرا در آن حال چنان از خود بيخود مي‏شود که به هيچ چيز متوجه نمي‏گردد. به دستور حضرت مجتبي عليه‏السلام در حال نماز تير را بيرون آوردند. بعد از نماز علي عليه‏السلام متوجه شد که خون از پاي مقدسش جاريست. پرسيد چه شد. عرض کردند تير را در حال نماز از پاي شما بيرون کشيديم.[1]

[1] داستان‏ها و پندها (محمدي اشتهاردي) ص 147.

 

حق نماز

امام سجاد عليه‏السلام فرمود: حق نماز آن است که بداني درآمدن بر خداوند عزوجل است و تو در پيشگاه خداوند عزوجل ايستاده‏اي. پس اگر اين را دانستي، همچون بنده‏اي خوار و کوچک، خواهان و هراسان، اميدوار و ترسان، بيچاره و گريان، 

 

با وقار و اطمينان به بزرگداشت همو که در برابرش ايستاده‏اي، مي‏پردازي و با دلت به او رو مي‏آوري و نماز را با حدود و حقوقش برپا مي‏داري.[1]

[1] خصال ص 566.

 

نماز پناهگاه است

حضرت علي عليه‏السلام فرمود

الصلاة حصن من سطوات الشيطان

نماز، پناهگاهي در برابر حمله‏هاي شيطان است.[1] .

[1] غررالحکم ص 2212.

 

انسان در حال نماز مورد لطف خاص الهي است

روزي امام سجاد عليه‏السلام سرگرم نماز بود و کودک نازنينش امام محمدباقر عليه‏السلام درون چاه عميقي که در خانه بود، افتاد. فرياد همسر امام برخاست و از امام سجاد عليه‏السلام که در نماز بود، درخواست کمک کرد. حضرت، همچنان به نماز ادامه داد. همسر امام نزديک حجره آمد و با ناراحتي امام را مورد خطاب خويش قرار داد. ولي امام از نماز باز نايستاد، تا آنکه نمازش را به جاي آورد. سپس کنار چاه آمد و دست مبارک را درون چاه برد و بدون آنکه از طناب کمک بگيرد فرزندش محمد را بيرون کشيد در حالي که کودک روي دست مبارک حضرت به بازي و خنده مشغول بود بدون آنکه بدن و لباسش تر شده باشد. آنگاه کودک را به مادر سپرد و فرمود: اين فرزندت اي کسي که يقينت به خدا ضعيف است و به دنبال آن فرمود سرزنش بر تو نيست من در مقابل خداوند جبار بودم و اگر از او روي مي‏گرداندم. او از من روي بر مي‏گرداند. چه کسي در اين حال به من ترحم مي‏کرد.[1] .

 

[1] خلوتگه راز ص 275.

 

سه ويژگي ويژه براي نمازگزار

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

(للمصلي) ثلاث خصال: تتناثر الرحمة عليه من قدمه الي عنان السما، و تحف به الملائکة من قرنه الي اعنان السما، و ينادي مناد: لو علم المناجي من يناجي ما انفتل

(براي نمازگزار) سه ويژگي است: رحمت الهي او را از کف پايش تا کرانه‏ي آسمان در بر مي‏گيرد و فرشتگان از روي سرش تا کرانه‏هاي آسمان گرداگرد او را مي‏گيرند و فرياد کننده‏اي ندا در مي‏دهد: اگر مناجات کننده مي‏دانست با که مناجات مي‏کند، باز نمي‏گشت.[1].

 [1] ثواب‏ الاعمال ص 57.

 

نماز در هر منزل

در احوال رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است: «رسول خدا صلي الله عليه و آله در منزلي کوچ نکرده، مگر آن که در آن، دو رکعت نماز خواند و فرمود: تا اين محل در روز قيامت بر نماز خواندن من گواهي دهد».[1] .

[1] مستدرک الوسايل ج 8 ص 245.

 

اثر نماز در کسب و تجارت

ابوطيار که يکي از بازرگانان کوفه بود در اثر پيش آمدهاي ناگوار، هستي و سرمايه‏ي خويش را از دست داده بود. لذا در مدينه به محضر امام صادق عليه‏السلام شرفياب شده بود و وضع خود را براي آن حضرت شرح داد

امام براي درمان نگراني و تجديد فعاليت به او فرمود: به کوفه که برگشتي دکانت را باز کن و تنظيف نما، بعد به او فرمود

اذا أردت ان تخرج الي سوقک فصل رکعتين، ثم قل في دبر صلوتک توجهت بلا حول مني و لا قوة، ولکن بحولک يا رب و قوتک فأنت حولي و منک قوتي»

موقعي که خواستي به بازار بروي و فعاليت تازه‏ي خود را  شروع کني، دو رکعت نماز بخوان، پس از آن بگو: بار خدايا، من به نيروي شکست خورده و روح باخته‏ي خويش متکي نيستم، تنها تکيه‏گاه من قدرت شکست ناپذير توست، پروردگارا قدرت و نيروي من توئي»

ابوطيار گفت: بعداً کارم به قدري خوب شد که مرکب‏هاي سواري تهيه کردم. غلامان و کنيزان خريدم و خانه ساختم.[1]

 

[1] کودک از نظر وراثت - ج 2.

 

نماز موجب آرامش عجيب‏

حاج آقا رستمي، نماينده‏ي ولي فقيه در نيروي دريايي سپاه چنين نقل مي‏کرد

سال 1365 بود. در اهواز در سوله‏اي جمع شده بوديم براي نماز. تيپ 21 امام رضا عليه‏السلام در آن جا مستقر بودند زماني بود که بمباران‏هاي شهري بسيار زياد شده بود. عده زيادي آمده بودند. نماز مغرب و عشاء بود. وسط نماز عشا بود که آژير قرمز کشيده شد. من که امام جماعت بودم کمي ترديد کردم، اما هيچ جنبشي بين نمازگزاران ايجاد نشد. من نماز را ادامه دادم

بمباران شروع شد. ما در سوله بوديم. صداي وحشتناکي به گوش مي‏رسيد، اما نماز قطع نشد. زماني که نماز تمام شد، برگشتم نگاه کردم با مسئله غريبي روبه‏رو شدم. عده‏ي نمازگزاران از زمان شروع بيشتر شده بود. در آن جا بود که عظمت نماز و صاحب نماز براي من روشن شد. واقعاً «الا بذکر الله تطمئن القلوب» و اگر کسي به ياد خدا باشد به وسيله‏ي نماز مخصوصاً با نماز جماعت، هميشه در آرامش است و از چيزي هراس نخواهد داشت.»[1]

[1] پيشاني سوخته، ص 81.

 

پنج نفر نمازي ندارند

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

خمسة ليس لهم صلاة: امرأة سخط عليها زوجها... و مصارم لا يتکلم أخاه فوق ثلاثة أيام، و مدمن خمر، و امام قوم يصلي بهم و هم له کارهون

پنج نفر نمازي ندارند: زني که شوهرش بر او خشمگين است... و شخصي که با برادرش قطع رابطه کرده و بيش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پيوسته شراب مي‏نوشد و امام گروهي که براي آنان نماز مي‏خواند و حال آن که او را دوست ندارند.[1] .

[1] عوالي اللالي ج 1 ص 267.

 

سبب پذيرش نماز

ابوحازم گويد مردي به امام سجاد عليه‏السلام عرض کرد: چه چيز سبب پذيرش نماز است؟ فرمود: ولايت ما و برائت از دشمنانمان

امام صادق عليه‏السلام فرمود

خداوند تبارک و تعالي فرموده است: نماز را تنها از کسي مي‏پذيرم که در برابر بزرگي من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوت‏ها نگه دارد و روزش را با ياد من سپري کند و بر آفريده‏هاي من بزرگي نکند، گرسنه را سير کند و برهنه را بپوشاند، بر مصيبت زده رحم آورد و غريب را پناه دهد

پس نور اين شخص چون خورشيد مي‏درخشد و برايش در تاريکي‏ها نور، و در ناداني‏ها، دانائي، قرار مي‏دهم. با عزتم او را نگاه مي‏دارم و با فرشتگانم از او نگهباني مي‏کنم. مرا مي‏خواند، پاسخش مي‏دهم از من درخواست مي‏کند، مي‏دهم. حکايت او نزد من حکايت باغ‏هاي بهشت است، که ميوه‏هايش خشک نمي‏شود و حالت آنها دگرگون نمي‏گردد.[1]

 

[1] تحف‏العقول ص 306.

نماز موجب مساوات

هراس ليف دانشمند اروپائي درباره‏ي نماز مي‏گويد

من بسيار از کليساها و معبدها را ديده‏ام که در آن جاها مساوات برقرار نيست و طبيعتاً معتقد بودم که بايد همين تبعيض در داخل معابد اسلامي هم حکمفرما باشد. ولي هنگامي که در روز عيد فطر، در مسجدي در لندن، ملاحظه کردم که عالي‏ترين نوع مساوات در ميان مسلمانان وجود دارد، سخت دستخوش حيرت گرديدم من ديدم که نژادهاي مختلف و شخصيتهاي عالي و داني، در کنار يکديگر قرار گرفته‏اند و برادرانه مشغول عبادت هستند. مانند آن را در مسجد نوبنياد از بلاد ممباساه نيز ديدم که کارگران با سياستمداران دست مي‏دهند و تکلفات و تشريفات از ميان آنها برداشته شده است. هيچ کس در هيچ مقامي، از ايستادن در کنار ديگران براي نماز ناراحت نيست. صفها کاملاً منظم و همه در يک رديف ايستاده‏اند. زيرا آنجا امتيازي نيست و همه در پيشگاه خداوند برابرند. هيچ کس را بر ديگري رجحان نيست.[1]

 

[1]خلوتگه راز ص 203.

 

عطاي الهي به خاطر رکوع

در کتاب مصابح الشريعة از امام صادق عليه‏السلام چنين نقل شده: هيچ بنده‏اي نيست که رکوع نمايد و حق رکوع را ادا کند، مگر آنکه خداوند تبارک و تعالي او را با نور درخشانش مزين مي‏نمايد و با سايه کبريائي‏اش بر او سايه مي‏افکند و با لباس برگزيدگانش او را  ملبس مي‏فرمايد. رکوع زيباترين و بهترين نوع خشوع و خضوع در محضر خداوند سبحان است

چنين حکايت نموده‏اند که ربيع بن خيثم، همه‏ي شب را تا به صبح در يک رکعت سپري مي‏کرد و چون صبح مي‏شد، آه مي‏کشيد و مي‏گفت: اي واي که اهل خلاص بر ما سبقت گرفتند.[1]

 

[1] اسرار الصلاة ص 420.

نماز موجب ريزش گناهان

ابوعثمان مي‏گويد: با سلمان فارسي زير درختي نشسته بوديم که ناگاه وي شاخه‏ي خشکيده‏اي را گرفت و تکان داد تا آن که تمام برگ‏هايش به زمين ريخت سپس رو به من کرد و گفت: نمي‏پرسي چرا چنين کردم؟ پس از پرسش من، گفت: يک روز در خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله زير درختي نشسته بودم حضرت همين کار را انجام داد و سپس رو به من کرد و فرمود نمي‏پرسي چرا چنين کردم؟ 

عرض کردم: بفرمائيد. فرمود: هنگامي که انسان وضو مي‏سازد و نيکو وضو مي‏گيرد و به دنبال آن نمازهاي پنجگانه را بجا مي‏آورد گناهان او فرو مي‏ريزد، همان گونه که برگهاي اين شاخه فرو ريخت. سپس اين آيه را تلاوت فرمود:... ان الحسنات يذهبن السيئات.[1]

 [1] امالي طوسي ج 1 ص 170.

 

نماز و غذاي بهشتي

بعد از آنکه سه روز بر حضرت علي عليه‏السلام و همسر گراميش زهرا عليهاالسلام گذشت که چيزي به عنوان غذا نخورده بودند، علي عليه‏السلام وارد منزل شد، ديد که رسول خدا صلي الله عليه و آله نشسته و حضرت فاطمه عليهاالسلام نماز مي‏خواند و بين آن دو نفر چيزي سرپوشيده است. وقتي که حضرت فاطمه عليهاالسلام از نماز فارغ شد روپوش از آن برداشت ديد کاسه‏اي بزرگ از غذا (نان و گوشت) است، حضرت عليه‏السلام فرمود: يا فاطمه اين از کجا برايت آمده؟ گفت: از جانب خدا نازل گرديد، خدا به هر که بخواهد روزي مي‏دهد

حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمود: آيا مي‏خواهيد من نظير اين را براي شما نقل کنم؟ گفت: بلي. فرمود: يا علي، مثال شما مثل زکريا است که هر وقت بر حضرت مريم وارد مي‏شد مي‏ديد که او در محراب عبادت است و در پيشگاه وي خوراک مهيا نهاده است. مي‏فرمود: اي مريم اين از کجا برايت آمده؟ مريم در جواب مي‏گفت: از جانب خدا، خدا به هر که بخواهد روزي مي‏دهد.[1] .

[1] بحار، ج 43، ص 31.

 

اثر تربيتي نماز انسان بر ديگران‏

روايت شده که هارون‏الرشيد فرستاد به نزد حضرت موسي بن جعفر عليه‏السلام  در وقتي که در حبس بود، کنيزي عاقله و صاحب جمال که آن جناب را در زندان خدمت نمايد و ظاهراً نظرش در اين کار آن بود که شايد حضرت به سوي او ميل نمايد، و قدر او در نظر مردم کم شود. يا آنکه براي تضيع آن جناب بهانه به دست آورد. و خادمي فرستاد که تفحص از حال او نمايد، خادم ديد آن کنيز را که پيوسته براي خدا در سجده است، و سر بر نمي‏دارد، و مي‏گويد: «قدوس قدوس سبحانک سبحانک سبحانک» پس او را به نزد هارون بردند، ديدند از خوف خدا مي‏لرزد چشم به آسمان دوخته و مشغول به نماز گشت، از او پرسيدند که اين چه حالت است که پيدا کرده‏اي، مي‏گفت: عبد صالح را ديدم که چنين بود و پيوسته آن کنيز به همين حال بود تا وفات کرد.[1] .

 

[1] منتهي الآمال ج 2، ص 782.

نماز مؤمن به همراه فرشتگان

حسن صيقل از ابي عبدالله امام صادق عليه‏السلام از کمترين تعداد  جماعت پرسش کرد. امام عليه‏السلام فرمود: يک مرد و زن و اگر کسي در مسجد حاضر نباشد، مؤمن به تنهايي جماعت است؛ زيرا زماني که اذان و اقامه گفت، دو صف از فرشتگان در پشت سر او به نماز مي‏ايستند، و اگر تنها اقامه گفت يک صف از فرشتگان به او اقتدا مي‏کنند و پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است مؤمن به تنهايي حجت و به تنهايي جماعت است. 

نماز و تحول قلبي

از فضل بن شاذان روايت شده که حضرت رضا عليه‏السلام در بيان تشريع عبادت فرمود: آنان را به عبادت دعوت کرد تا او را  فراموش نکنند و از راه و رسم ادب الهي جدا نشوند و نسبت به دستورات و نواهي او بي‏تفاوت نگردند. زيرا خير و مايه‏ي حيات آنان، در اين امور است و اگر از عبادت روي‏گردان شوند، با گذشت روزگار، دلهايشان سخت مي‏شود.[1]

[1]عيون اخبارالرضا، ج 2.

 

اگر نمازخوان بيمار شود؟!

امام صادق عليه‏السلام فرمود: روزي پيامبر صلي الله عليه و آله سرش را به سوي آسمان بلند کرد و خنديد. شخصي پرسيد: «ديدم سرت را به آسمان بلند کرده و خنديدي؟ علتش چه بود؟» فرمود: آري، خنده‏ام از اين بود که تعجب نمودم از دو فرشته‏اي که از آسمان به سوي زمين آمدند و در جستجوي مؤمن صالح بودند که هميشه او را در مصلاي (محل نماز) خود مي‏ديدند، تا اعمال او را بنويسند، و به آسمان ببرند، ولي اين بار او را در محل نماز خود نديدند، به سوي آسمان عروج نمودند و به خدا عرض کردند: پروردگارا بنده‏ي تو را در محل نمازش نديديم تا اعمال نيکش را بنويسيم، بلکه او را در بستر بيماري ديديم

خداوند به آنها فرمود: براي بنده‏ام تا وقتي که بيمار است مثل آنچه در حال سلامتي از کارهاي نيک در شبانه‏روز انجام مي‏داد 

بنويسيد، بر ما است که تا او در حبس (بيماري) است، پاداش اعمال خير را که هنگام صحت انجام مي‏داد بنويسيم.[1]

 

[1] داستان‏ها و پندها ج 6 ص 130.

 

نماز موجب اصلاحات

در روايتي آمده است: مردي بر زني نظر داشت، زن شوهر خويش را آگاه ساخت، شوهر گفت به او بگو چهل بامداد در نماز جماعت حاضر شود آنگاه من تسليم تو خواهم بود. آن مرد پذيرفت و چند روز پياپي به نماز آمد، و به زن پيغام داد که توبه کردم و تقاضائي ندارم. زن جريان را به شوي خويش بازگفت، شوهر گفت: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنکر» يعني مي‏دانستم که نماز او را اصلاح مي‏کند.[1] .

[1] جامع الاحاديث ج 2 ص 12.

 

نماز و رفع بيماري چشم

از داود بن عبدالرحمن نقل است که يونس گفت

بين دو چشمم سفيدي پديد شد. وارد شدم بر حضرت صادق عليه‏السلام و از اين پيشامد ناليدم، آن حضرت فرمود: خود را پاکيزه کن و دو رکعت نماز بخوان و بگو

يا الله يا رحمن يا رحيم يا سميع الدعوات يا معطي الخيرات اعطني خير الدنيا و خير الآخرة و قني شر الدنيا و شر الآخرة و اذهب عني ما اجد فقد غاظني الأمر و احزنني.[1] .

يونس گفت آنچه حضرت فرمود انجام دادم، و خدا دردم را از بين برد. خدا را شکر.[2]

[1] بحارالانوار، ج 95، ص 78.

[2] نماز اگر به معناي واقعي کلمه نماز باشد به واسطه‏ي اينکه معراج است و وسيله‏ي ارتباط با مرکزيت اميد و اراده، واقعاً چه کارها که نمي‏کند!.

 

نماز و رفع تب

محمد بن ابي الحسن الصفار مي‏گفت: وارد شدم بر حضرت صادق عليه‏السلام و حال آن که تب داشتم. حضرت از من احوال پرسيد.

فرمود: چه شده است که من تو را ضعيف مي‏بينم؟ 

عرض کردم: قربانت گردم تب شديد دارم

حضرت فرمود: هر گاه يکي از شماها تب‏دار شد به تنهائي داخل خانه شود و دو رکعت نماز بخواند و صورت راست خود را بر زمين بگذارد و بگويد

يا فاطمة بنت محمد استشفع بک الي الله فيما نزل بي

اي فاطمه! دختر محمد صلي الله عليه و آله از اين عارضه تو را نزد خدا شفيع قرار مي‏دهم و از تو شفاعت مي‏جويم ان شاء الله شفا خواهيد يافت.[1]

 

[1] مکارم‏الاخلاق، ص 396. البته بايد توجه داشت که دارو و درمان از طريق پزشک جاي خود دارد، ولي آنچه از مطالعه‏ي متن ذکر شده به نظر مي‏رسد اينکه نماز داراي نقش ارتباطي بسيار قوي با آن خدائي است که در دعاي کميل مي‏خوانيم: «يا من اسمه دواء» و «ذکره شفاء».

 

نماز و رفع بيماري‏

اسماعيل بن عبدالله مي‏گويد

من به شدت مريض شده بودم، تا اينکه تمامي همسايه‏ها و اقوام و خانواده مأيوس شدند. روزي حضرت صادق عليه‏السلام بر ما وارد شد و مادرم را در حال جزع و گريه ديد که جهت بيماري من مي‏گريست، حضرت به او فرمود:  وضو بساز و دو رکعت نماز بخوان و در سجده به خدا بگو: «اللهم أنت وهبته لي و لم لک شيئاً مهبه لي هبة جديدة»

پس مادرم به دستور امام عمل کرد. هنگامي که صبح شد، مادرم حليم درست کرده بود، با آنها خوردم.[1]

[1] مکارم الاخلاق، ص 395.

 

سبب تقويت روحيه

در مواعظ و نصايح حضرت عيسي عليه‏السلام مي‏خوانيم که به حواريون چنين توصيه فرمود

اي ياران من! به حق به شما مي‏گويم: هيچ چيزي از عبادات و خيرات، در رسيدن و توفيق يافتن به شرف و منزلت آخرت، و هيچ ياور و ناصري بر حوادث و مشکلات دنيا بهتر و رساتر از نماز دائمي نيست، و چيزي به خداي مهربان نزديک‏تر از نماز نمي‏باشد. پس مداوم، نماز به جا آوريد و نماز بخوانيد. و هر عمل صالح و شايسته‏اي که انسان را به خدا نزديک مي‏کند، و نماز از همه‏ي آنها به خدا نزديک‏تر است و از يک امتياز بيشتري در نزد خداوند تبارک و تعالي برخوردار است.[1] .

 [1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 159.

 

نماز و رفع عذاب

عبدالرحمن بن سمره گفت

روزي در خدمت رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله بودم. حضرت فرمودند: من ديشب عجايبي ديدم

عرض کردم: يا رسول الله! چه ديدي؟ براي ما بيان بفرماييد. جان و اهل و اولاد ما فداي تو باد

حضرت فرمودند: ديدم مردي از امت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند در اين حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.[1] .

[1] مستدرک الوسايل، ج 1، ص 183.

 

اثر مداومت بر نماز

روايت شده که جواني از انصار با حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله نماز مي‏خواند ولي در عين حال مرتکب گناه نيز مي‏شد. موضوع به اطلاع حضرت رسيد ايشان فرمودند

نمازش، روزي او را از گناه باز خواهد داشت. چيزي نگذشت که جوان از کارهاي بد توبه نمود و نمازخوان واقعي گرديد.[1] .

 

 [1] معراج سبز ص 45.

بي‏نمازي و دوزخ

امام علي عليه‏السلام فرمودند: آيا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمي‏دهيد که وقتي از آنها مي‏پرسند چه چيز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ مي‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم.[1] .

[1] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 190.

 

نماز و رفع ناراحتي

از امام صادق عليه‏السلام روايت شده است

هنگامي که براي اميرالمومنين عليه‏السلام مشکلي پيش مي‏آمد، به نماز پناه مي‏برد، و ناراحتي خويش را از طريق نماز جبران مي‏کرد، و آيه «واستعينوا بالصبر و الصلاة» را تلاوت مي‏کرد.[1].

[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 263.

 

نماز قبل از ازدواج

ابونصير مي‏گويد: امام جعفر صادق عليه‏السلام به من فرمود: هرگاه کسي از شما خواست به خواستگاري براي ازدواج برود، چه کاري انجام مي‏دهد؟ 

گفتم: نمي‏دانم!

حضرت صادق عليه‏السلام فرمود: هر وقت کسي خواست به خواستگاري برود، دو رکعت نماز بخواند، بعد حمد و ثناي الهي به جاي آورد. پس از آن بگويد: خدايا! من تصميم به ازدواج گرفته‏ام، زني را نصيب من کن، که پاکدامن‏ترين زنان بوده، نگهبان جان و مال من و نگهدار جان و حيثيت خود باشد، روزي وي وسيع و وجود او مايه‏ي خير و برکت باشد، و از دامن او براي من فرزندان پاک و صالحي به وجود آيد، که در زندگي من مايه‏ي سربلندي و افتخار، و پس از من، موجب خير و صلاح باشد.[1]

[1] فروع کافي، ج 3، ص 482

و اين يعني حضور نماز در تمامي شئون زندگي از جمله براي ازدواج نمودن.

 

نااميدي شيطان

وقتي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله به رسالت مبعوث شد، ابليس فرياد کشيد و شياطين را به دور خود جمع کرد و به آنها گفت: بر روي زمين جستجو کنيد، ببينيد چه حادثه‏ي مهمي رخ داده است

شياطين به هر سو پراکنده شدند. پس از جستجوي بسيار به نزد ابليس بازگشتند و گفتند: بر ما چيزي معلوم نشد!

ابليس گفت: اين کار، کار خود من است، خواهم رفت و خبر آن را براي شما مي‏آورم

آن گاه به جستجو پرداخت و پس از کسب خبر، به نزد شياطين بازگشت و گفت: اکنون از جانب خدا، محمد مصطفي صلي الله عليه و آله به رسالت مبعوث شده است

حالا شما مأموريت داريد که به گمراه کردن پيروان او بپردازيد. اما بيشتر شياطين از اين مأموريت نااميد باز مي‏گشتند و مي‏گفتند: ما هرگز چنين امتي را نديده‏ايم، زيرا به هزار و يک حيله، آنان را وسوسه مي‏کنيم، ولي وقتي به نماز مي‏پردازند، همه‏ي حيله‏هاي ما باطل مي‏شود

ابليس گفت: عجله نکنيد و نگران نباشيد. شما مي‏توانيد به وسيله‏ي جلوه دادن دنيا و دنياطلبي فرزندان آدم، بر آنان مسلط شويد.[1]

 [1] محجة البيضاء، ج 5، ص 61.

 

 

فلسفه‏ي وجوب نماز ظهر

عده‏اي از رسول خدا صلي الله عليه و آله علت نمازهاي پنج‏گانه را، که در پنج وقت از شبانه‏روز واجب شد، پرسيدند

آن حضرت فرمود: علت وجوب نماز ظهر از اين قرار است: همانا در هنگام زوال آفتاب، همه چيز در اين عالم خلقت خداوند سبحان را تسبيح مي‏گويند و به حمد خداوند مشغول مي‏شوند مگر عرش خدا، و در اين موقع خداوند بر من درود مي‏فرستد، در اين ساعت خداوند نماز را بر من و امتم واجب ساخت که در قرآن مجيد آمده است، نماز را در وقت زوال آفتاب تا اول تاريکي شب به پا دار، و اين ساعتي است که جهنميان را در روز قيامت به جهنم وارد مي‏کنند، پس در اين ساعت هر مؤمني در حال رکوع يا سجود يا قيام مشغول باشد خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام مي‏گرداند.[1] .

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.

 

فلسفه‏ي وجوب نماز عصر

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود

اما علت وجوب نماز عصر، و آن در ساعتي است که حضرت آدم از آن ميوه که از خوردن آن نهي شده بود، خورد و خداوند 

او را از بهشت خارج کرد، پس خداوند ذريه حضرت آدم را امر به نماز عصر نمود، و خداوند سبحان اين نماز عصر را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز از محبوبترين نمازها در نزد خداوند است و مرا سفارش نمود به حفظ بيشتر اين نماز در بين نمازهاي يوميه.[1] .

 

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.

 

فلسفه‏ي وجوب نماز مغرب‏

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود

اما علت نماز مغرب، و آن در ساعتي است که خداوند سبحان توبه‏ي حضرت آدم را در اين ساعت قبول نمود، و پذيرفتن توبه‏ي آدم سيصد سال پس از خوردن حضرت آدم از آن ميوه‏ي درخت که نهي شده بود، طول کشيد و در روزهاي آخر يک روز آن، که ما بين نماز عصر و عشاء مانند هزار سال بود، حضرت آدم سه رکعت نماز مغرب به جاي آورد، رکعتي براي خطاي خويش و رکعتي براي خطاي همسرش حوا و رکعتي براي قبول توبه‏اش

پس خداوند اين سه رکعت را بر امت من واجب کرد. در هنگام مغرب دعا مستجاب مي‏شود، پروردگارم به من وعده داده که دعاي مومنين را در اين وقت مستجاب نمايد و اين همان نمازي است که خداوند در قرآن مرا به آن امر نموده و فرمود، خدا را هنگام شام و صبحگاه در نماز مغرب و صبح تسبيح و ستايش نمايند.[1] .

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 8.

 

فلسفه‏ي وجوب نماز عشاء

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود

اما نماز عشاء، پس همانا در قبر و روز قيامت تاريکي همه جا را فراگرفته است؛ لذا پروردگارم به من و امتم نماز عشاء را امر فرمود. براي نورانيت قبر و روشن ساختن آن، و اين که به من و امتم نوري روي صراط عطا فرمايد، و هر کس قدمي در راه نماز عشاء بر دارد

خداوند بدنش را از آتش جهنم حرام مي‏گرداند و اين نمازي است که پروردگار آن را براي مرسلين و انبياي قبل از من اختيار نمود.[1] .

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 9.

 

معناي سلام پايان نماز

امام صادق عليه‏السلام فرمود

«معناي سلام در پايان نماز، همان معناي امان است؛ يعني هر کس فرمان خدا و سنت پيامبرش را با فروتني در برابر او، انجام دهد، از بلاي دنيا در امان و از کيفر آخرت رهيده است.[1].

[1] مصباح الشريعه ص 119.

 

فلسفه‏ي ذکر رکوع و سجود

هشام بن حکم مي‏گويد: از امام موسي بن جعفر عليه‏السلام سؤال کردم، چرا در آغاز نماز هفت تکبير مستحب است، و چرا در رکوع نماز مي‏گوييم «سبحان ربي العظيم و بحمده» و در سجده مي‏گوييم؛ «سبحان ربي الأعلي و بحمده»

فرمود: خداوند آسمان‏هاي هفتگانه آفريد، و زمين را هفت طبقه کرد، و پرده‏ها را هفت عدد قرار داد؛ هنگامي که رسول خدا صلي الله عليه و آله در شب معراج به آخرين نقطه‏ي اصلي رسيد، يکي از پرده‏ها به رويش گشوده شد، حضرت تکبير گفت... 

پرده‏ي دوم برداشته شد، حضرت تکبير گفت... پرده‏ي سوم و چهارم و پنجم و ششم تا هفتم به همين ترتيب پس از گشودن هر پرده‏اي تکبير گفت

وقتي پس از گشودن پرده‏ي هفتم، عظمت خدا را ديد، لرزه بر اندامش افتاد و خم گرديد و دست‏ها را بر زانو گذاشت و گفت: «سبحان ربي العظيم و بحمده؛ پاک و منزه است پروردگار بزرگ من، و حمد و سپاس مي‏کنم او را»

وقتي که از حال رکوع برخاست و ايستاد، عظمتي ديگر بالاتر از عظمت اول، از خدا ديد، به سجده افتاد و گفت: «سبحان ربي الأعلي و بحمده؛ پاک و منزه است پروردگار اعلا و باعظمت و من او را حمد و سپاس مي‏گويم» تا هفت بار که اين جمله را گفت: لرزه از اندامش رفع شد.[1] .

[1] علل الشرايع ص 371.

 

نماز و همسرداري‏

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «کسي که همسر خود را بيازارد، نماز و اعمال نيک او مورد پذيرش الهي قرار نمي‏گيرد. مگر آن که به کمک او بپردازد و رضايتش را جلب کند، گرچه هميشه روزه‏دار باشد و البته شوهر نيز داراي همين نوع از عقاب است و در صورتي که همسرش را بيازارد و به او ظلم روا دارد.»[1] .

[1] وسائل الشيعه، ج 14، ص 116.

 

نکته‏اي شيرين از اذان نماز

صدوق، رضوان الله عليه، در کتاب مجالس نقل مي‏کند

امام صادق عليه‏السلام به نقل از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: هر کس که براي خدا اذان بگويد و نظر ديگري نداشته باشد، خداوند ثواب چهل هزار شهيد و چهل هزار صديق به او مي‏دهد و به شفاعت او چهل هزار گنه‏کار را مي‏بخشد و روانه‏ي بهشت مي‏کند. بدانيد مؤذن وقتي بگويد: «أشهد ان لا اله الا الله» نود هزار فرشته بر او صلوات مي‏فرستند. استغفار برايش مي‏کنند و در روز قيامت در سايه‏ي عرش خداست تا خداوند از حساب مردم فارغ شود

ثواب گفتن «أشهد ان محمداً رسول الله» او را چهل ميليون فرشته مي‏نويسند

و هر کس مداومت داشته باشد صف اول جماعت را، و سعي کند که تکبير اول امام را درک کند و مسلماني را نيازارد، خداوند به او نيز همان پاداش مؤذن را در دنيا و آخرت مي‏دهد.[1] .

[1] بحارالانوار، ج 84،ص 130.

 

عبادتي شگفت‏انگيز

ابودرداء مي‏گويد: شبي علي عليه‏السلام را ديدم که از مردم کنار گرفته و در مکان خلوتي مشغول مناجات با پروردگار خود است. در حالي که او در محراب عبادت ايستاده بود، اشکهايش بر روي صورتش مي‏غلتيد، وي مانند مارگزيده به خودش مي‏پيچيد و مانند مصيبت ديده‏ها گريه مي‏کرد و مي‏گفت: آه! آه! از توشه‏ي اندک و سفر طولاني و انيس و همنشين کم! آه از آتشي که جگرها را بريان کند و پوست بدن را برکند! آه از آتشي که خرمن گستراند

ناگاه ديدم صدا خاموش شد. گفتم حتماً حضرت را خواب برده است، رفتم تا آن حضرت را بيدار کنم. چون ايشان را حرکت دادم، ديدم همچون چوب خشک شده است. گفتم: بلکه امام از دنيا رفته است و به خانه‏ي آن حضرت رفتم و فاطمه عليهاالسلام را از اين امر آگاه ساختم. فرمود: اين حالتي است که از ترس خدا هر شب بر او عارض مي‏شود.[1] .

[1] اسرار الصلوة، ص 214.

 

نماز و رفع مشکل

ابي‏عبيده خداء گفت: با حضرت باقر عليه‏السلام بودم، مرکبم گم شد. امام عليه‏السلام فرمود: دو رکعت نماز بگذار و بعد بگو: خداوندا، تو که گمشده را باز مي‏گرداني، و از گمراهي به هدايت مي‏آوري، گمشده‏ام را به من بازگردان که آن از احسان و بخشش توست

بعد امام باقر عليه‏السلام فرمود: اي اباعبيده! پيش آي و سوار مرکب شو. با حضرت سوار شدم. همچنان که راه مي‏پيمودم يک سياهي به چشم ما خورد، امام عليه‏السلام فرمود: اين شتر توست. چون دقت کردم دريافتم که شتر من است.[1] .

[1] مکارم الاخلاق، ص 259.

 

نماز موجب آمرزش گناهان

در الدر المنثور است که احمد و طبراني از ابي‏امامه روايت کرده‏اند که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ فرد مسلماني وقت نماز يوميه را درک نمي‏کند و براي وضو بر نمي‏خيزد و نماز را به خوبي نمي‏خواند، مگر آن که آنچه بين اين نمازش و نماز گذشته‏اش گناه کرده، آمرزيده مي‏شود.[1] .

[1] ترجمه تفسير الميزان ج 11 ص 89.

 

دين بدون نماز فايده و خيري ندارد

در سالهائي که مسلمانان به پيروزي‏هاي چشمگيري نائل شده بودند بزرگان قبيله‏هاي عرب يکي پس از ديگري به مدينه  مي‏آمدند، چند نفر از سران بني‏ثقيف، که در طائف سکونت داشتند، از طرف مردم به مدينه آمده و خدمت رسول الله مشرف شدند، و عرض کردند که، ما مسلمان مي‏شويم ولي به چند شرط

يکي اينکه: بت «لات» در بين ما باقي بماند. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله قبول نفرمود و ديگر اينکه: بتها را با دست خود نشکنند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اشکالي ندارد ما کساني مي‏فرستيم که تمامي بتها را بشکنند

سوم اينکه از نماز خواندن ما را معاف بدار. حضرت فرمود

«اما الصلاة فلا خير في دين لا صلاة فيه؛ ديني که در او نماز نباشد، فايده و خيري ندارد، و چيزي در آن نيست»

مسلماني که در طول شبانه‏روز در برابر خداي خود سر تعظيم فرود نياورد و به ياد خداي خويش نباشد مسلمان درستي نيست.[1]

[1] تاريخ طبري ج 3 ص 99 فروغ ابديت ج 2 ص 414.

 

جذبه‏ي نماز

يکي از نوادگان حضرت کاظم عليه‏السلام به نام محمد بن اسماعيل گويد: گروهي از بني‏عباس و چند نفر ديگر از منحرفين به نزد صالح بن وصيف رئيس شرطه‏ي سامراء آمده و گفتند: ابومحمد عسکري  را که زندان کرده‏اي بر او سخت گير و نگذار که در استراحت باشد. صالح گفت: مي‏خواهيد چه بکنم؟ دو نفر که در نظرم از همه شرورتر بودند، بر او مأمور کرده بودم، چنان اهل عبادت و نماز شده‏اند که خارج از حد است. آنگاه گفت: آن دو را آوردند. گفتم: واي بر شما! جريان شما درباره‏ي اين مرد چيست؟

گفتند: چه بگوئيم در خصوص مردي که در روز روزه است و همه‏ي شب را مشغول عبادت حق مي‏باشد. با کسي که سخن نمي‏گويد و به غير عبادت مشغول نمي‏شود

چون به او نگاه مي‏کنيم بندبند شانه‏هايمان به لرزه مي‏افتد و چنان مجذوب مي‏شويم که قدرت از دست ما مي‏رود، چون بني‏عباس اين را شنيدند ذليلانه برگشتند.[1] .

 

[1] کافي ج 1 ص 512.

 

مجازات عظيم سستي در امر نماز

از حضرت فاطمه عليهاالسلام نقل است که خدمت پدر بزرگوارش پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله عرض کرد: پدرجان! کسي که در نمازش سستي و تنبلي کند از مرد و زن چه مجازات و کيفري دارد؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان! هر که در نمازش سستي کند از مرد و زن، خداوند متعال او را به پانزده خصلت مبتلا مي‏سازد

 شش خصلت از آنها در دنيا و سه خصلت در موقع مردن و سه خصلت در قبر و سه خصلت در موقع خروج از قبر

اما آنچه در دنيا به او مي‏رسد

اول - خداوند برکت را از عمرش بر مي‏دارد

دوم - خداوند برکت را از روزيش بر مي‏دارد

سوم - خداوند عزوجل علامت صالحين را از صورت او محو مي‏کند

چهارم - هر عملي که انجام دهد اجر و مزدي به او داده نمي‏شود

پنجم - دعاي او به طرف آسمان بالا نمي‏رود

ششم - براي او بهره و نصيبي از دعاي صالحين نخواهد بود

و اما آنچه در موقع مردن به او مي‏رسد

اول - اينکه ذليل مي‏ميرد

دوم - گرسنه مي‏ميرد

سوم - تشنه مي‏ميرد که اگر از نهرها و چشمه‏هاي دنيا به او آب دهي، سيراب نمي‏شود!

اما آنهائي که در قبر به او مي‏رسد

اول - خداي متعال ملکي را مأمور مي‏کند که او را در قبر عذابش کند

دوم - قبرش بر او تنگ مي‏گردد

سوم - قبر او ظلماني و تاريک خواهد بود

و اما آنهايي که در روز قيامت هنگام خروج از قبر به او مي‏رسد

اول - خداوند متعال ملکي را فرمايد که او را به رو مي‏کشد و مردم به او تماشا مي‏کنند

دوم - با حساب سخت و شديد او را محاسبه مي‏نمايند

سوم - خداي سبحان به او نظر نکرده و او را پاک نمي‏کند، و براي اوست عذاب دردناک

 

مانع نماز تا چهل شبانه‏روز

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

من اغتاب مسلماً أو مسلمة لم يقبل الله تعالي صلاته و لا صيامه أربعين يوماً و ليلة الا أن يغفر له صاحبه

خداي متعال، تا چهل شبانه‏روز نماز و روزه‏ي غيبت کننده‏ي از مرد يا زن مسلمان را نمي‏پذيرد، مگر اين که غيبت شونده از او درگذرد.[1]

 

[1] جامع الاخبار ص 412.  

و اين درس بزرگ نماز است که انسان را از آزردن ديگران باز مي‏دارد.

وقتي غرق نماز شويم

هر وقت، هنگام نماز مي‏رسيد، اميرالمؤمنين عليه‏السلام حالت اضطراب و تزلزل پيدا مي‏نمود. مي‏گفتند: شما را چه مي‏شود که اين قدر ناراحت هستيد؟ مي‏فرمود: وقت امانتي فرا رسيده است که خداوند آن را بر آسمان و زمين عرضه داشت و آنها از حمل آن امتناع ورزيدند

در جنگ صفين تيري بر ران مقدس حضرت علي عليه‏السلام وارد گرديد، هر چه کردند در موقع عادي خارج نمايند، از شدت درد و ناراحتي آن جناب نتوانستند. خدمت امام حسن عليه‏السلام جريان را  عرض کردند، فرمود: صبر کنيد تا پدرم به نماز بايستد، زيرا در آن حال چنان از خود بي خود مي‏شود که به هيچ چيز متوجه نمي‏گردد. به دستور امام حسن عليه‏السلام در آن حال تير را خارج کردند. بعد از نماز، علي عليه‏السلام متوجه شد خون از پاي مقدسش جاري است. پرسيد: چه شد؟ عرض کردند: تير را در حال نماز از پاي شما بيرون کشيديم.[1]

[1] انوار نعمانيه، ص 342.

 

ترک نماز موجب سقوط در جهنم

در قيامت بارها ميان اهل بهشت و دوزخ گفتگو رخ مي‏دهد که قرآن ترسيمي از آن گفتگوها را بيان فرموده است. يکي از آن صحنه‏ها که در سوره‏ي مدثر است اينکه اهل بهشت از مجرمان مي‏پرسند: چه عاملي شما را به دوزخ روانه کرد؟ آنها مي‏گويند چهار عامل، که اولين آنها پايبند نبودن به نماز است «لم نک من المصلين» و عامل ديگر بي‏اعتنايي به گرسنگان بود: «و لم نک نطعم المسکين». سومين جهت اين بود که ما در جامعه‏ي فاسد، هضم شديم: «و کنا نخوض مع الخائضين» و قيامت را هم نمي‏پذيرفتيم: و «کنا نکذب بيوم الدين».[1].

[1]يکصد و چهارده نکته درباره‏ي نماز ص 31.

 

قضا نمودن نماز خسارت جبران ناپذير

شخصي خدمت امام صادق عليه‏السلام آمد و استخاره کرد، استخاره بد آمد، ولي او آن را ناديده گرفت و به مسافرت تجارتي رفت، و اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراواني هم برد

وقتي بازگشت خدمت امام رفت و گفت: يادتان هست که استخاره برايم کرديد و بد آمد؟ اما من آن را نديده گرفتم و سود هم بردم

حضرت فرمود: يادت هست در فلان منزل خسته بودي نماز مغرب و عشاء را خواندي، شام خوردي و خوابيدي، و هنگامي که بيدار شدي آفتاب صبح زده بود، و نماز صبح تو قضاء شد؟ 

عرض کرد: آري، يابن رسول الله

فرمود: اگر خدا دنيا و هر چه در آن است را به تو داده بود جبران آن خسارت معنوي نمي‏شد.[1] 

[1] داستان‏ها و حکايتها ص 88.

 

ذره‏اي مال حرام و نماز

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود: 

من اشتري ثوباً بعشرة دراهم و فيه درهم حرام لم يقبل الله له صلاة مادام عليه. 

هر کس جامه‏اي به ده دينار بخرد و يک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامي که در بر اوست، نمازش را نمي‏پذيرد.[1] .

 [1] مسند ابن‏حنبل ج 2، ص 417. 

به راستي که اين درس از نماز، اگر جامه‏ي عمل پوشد بزرگترين معضل جامعه بشري حل مي‏گردد و خير و برکت زياد مي‏شود.

 

نماز و نگاه کينه‏توزانه به والدين

امام صادق عليه‏السلام فرمود: 

من نظر أبويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل الله له صلاة. 

کسي که به پدر و مادرش کينه‏توزانه بنگرد، حتي اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازي را از او نمي‏پذيرد.[1]   [1] کافي ج 2، 349.

 

نمازخوان بودن موجب نزول باران

نقل شده که غلام سياهي به نام برخ، در زمان حضرت موسي زندگي مي‏کرد بسيار متعبد، نمازخوان بود، حضرت موسي به توسط او طلب باران نمود. خداي بزرگ هم به خاطر اين جوان متعبد و نمازخوان باران براي مردم فرستاد و خداوند خطاب به موسي فرمود: 

برخ بنده‏ي بسيار خوب من است فقط يک عيب در او وجود دارد و آن اينکه در سحرها که براي عبادت و نماز بر مي‏خيزد از نسيم سحرگاهي لذت برده و به وسيله‏ي آن آرامش مي‏يابد، کسي که مرا دوست مي‏دارد، نبايد توجه و آرامش او به چيز ديگري باشد.[1] .

 

[1] کشکول شيخ بهائي ص 462.

 

پاداش ياد دادن يک جمله‏ي نماز

شخصي به نام عبدالرحمان، در مدينه، مدتي معلم و آموزگار کودکان و نوجوانان بود، يکي از فرزندان امام حسين عليه‏السلام به نام «جعفر» به مکتب او مي‏رفت. 

معلم، آيه شريفه‏ي «الحمدلله رب العالمين» را به جعفر آموخت. 

امام حسين عليه‏السلام به خاطر اين آموزش معلم، هزار دينار و هزار حله به معلم داد و دهان او را پر از مرواريد کرد. شخصي از امام پرسيد، آيا آن همه پاداش به معلم، رواست؟ امام حسين عليه‏السلام در پاسخ فرمود: آنچه که دادم چگونه برابري مي‏کند با ارزش آنچه که او (معلم) به پسرم اين جمله را آموخت: «الحمدلله رب العالمين؟!» 

در اينجا اين حديث نيز جالب است که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: وقتي معلم، آيه «بسم الله الرحمن الرحيم» به کودکي بياموزد خداوند براي او و آن کودک و پدر و مادرش، برائت از آتش را مي‏نويسد.[1] .

[1] تفسير برهان، ج 1، ص 43.

 

اثر نماز در روز قيامت

امام ششم عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

در روز قيامت پيرمردي را براي رسيدگي به اعمالش مي‏آورند. سپس نامه‏ي اعمالش را به او مي‏دهند. ظاهر نامه، که به طرف مردم است، در آن چيزي جز گناه و معاصي مشاهده نمي‏شود. و کار محاسباتش به طول مي‏انجامد. پس آن پيرمرد مي‏گويد: پروردگارا آيا به آتشم مي‏سوزاني و مرا به جهنم مي‏افکني؟ پروردگار بزرگ مي‏فرمايد؛ اي پيرمرد به راستي من حيا مي‏کنم که عذابت کنم؛ چون که در دنيا براي من نماز مي‏گزاردي و عبادت مي‏کردي. سپس امر مي‏فرمايد که بنده‏ي مرا به بهشت ببرند.[1] .

[1] نماز از ديدگاه قرآن و حديث ص 95.

 

نماز محافظ انسان

زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله بود، زني در غياب شوهرش زنا کرد، ولي پس از اين عمل زشت پشيمان شده، سخت ناراحت شد، در حالي که بسيار پريشان بود در يکي از کوچه‏هاي مدينه مي‏گذشت و فرياد مي‏زد: مرا به رسول خدا صلي الله عليه و آله راهنمايي کنيد. 

پيامبر صلي الله عليه و آله او را ديد، و از او پرسيد: چرا پريشان هستي و فرياد مي‏زني؟! 

او عرض کرد: در غياب شوهرم زنا کرده‏ام، پس از مدتي داراي فرزند شدم، پس از تولد او را در ميان سرکه‏ي داخل خمره گذاردم 

و سپس آن سرکه را فروختم. آيا توبه‏ام پذيرفته است؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: زنا کردي، بايد سنگسار شوي. مرتکب قتل (کودک) شده‏اي که کيفرش دوزخ است، سرکه آن چناني را فروخته‏اي و در نتيجه، گناه بزرگي کرده‏اي، ولي گمانم آن است که نماز عصر را ترک کرده‏اي و به خاطر ترک نماز عصر و سهل‏انگاري در نماز، آن گونه منحرف شده‏اي که به چنين گناه بزرگي آلوده شده‏اي.[1] .

 

[1] داستان دوستان ج 1، ص 56.

 

علامت قيامت

رسول خدا در کعبه را گرفت و سپس روي نازنين خود را به طرف ما کرد و فرمود: 

آيا مي‏خواهيد شما را خبر دهم از علامات قيامت؟ 

و در آن روز سلمان از هر کس ديگر به آن جناب نزديک‏تر بود، لذا در پاسخ رسول خدا صلي الله عليه و آله عرضه داشت: بله يا رسول الله! 

حضرت فرمود: يکي از علامتهاي قيامت اين است که نماز ضايع مي‏شود، يعني از ميان مسلمين مي‏رود.[1] .

[1] ترجمه تفسير الميزان ج 13، ص 559.

 

خداوند به ياد نمازگزاران است

در تفسير قمي در ذيل جمله‏ي «ولذکر الله اکبر» مي‏گويد: 

در روايت ابي‏الجارود از امام باقر عليه‏السلام آمده که آن جناب در معناي اين جمله مي‏فرمايد: يعني، اين که خدا به ياد نمازگزاران است، مهم‏تر از اين که نمازگزاران از او ياد مي‏کنند، مگر نشنيدي که فرمود: «اذکروني أذکرکم؛ مرا به ياد آوريد تا شما را به ياد آورم»؟[1] . 

[1] ترجمه‏ي تفسير الميزان، ج 16، ص 212.

 

ترک کننده‏ي نماز و کفر به خدا

يکي از شيعيان به نام «مسعدة» به حضور امام صادق عليه‏السلام آمد و پرسيد: چرا شما زناکار را به عنوان کافر، معرفي نمي‏کنيد، ولي ترک کننده‏ي نماز را کافر مي‏ناميد؟ دليل اين تفاوت چيست؟ 

امام صادق عليه‏السلام فرمود: زيرا زناکار و امثال او اين کار را به خاطر چيره شدن شهوت جنسي بر او، انجام مي‏دهد، ولي ترک کننده‏ي نماز، آن را ترک نمي‏کند مگر به خاطر «استخفاف» (سبک شمردن نماز)، مرد زناکار به سوي زن نمي‏آيد، مگر به جهت آن ميل شديدي که به او دارد، و لذتي که مي‏برد، ولي کسي که نماز را ترک مي‏کند، در ترک نماز هيچ‏گونه لذتي نيست، وقتي لذت نبود، معلوم مي‏شود که «سبک شمردن نماز» باعث ترک آن شده است. «و اذا وقع الاستخفاف وقع الکفر»؛ وقتي سبک شمردن نماز حاصل شد به دنبال آن، نوعي کفر حاصل مي‏گردد.[1] .

 [1] اصول کافي، ج 2، ص 386.

 

نماز امام محمد باقر

نقل شده که در يکي از شبها يکي از فرزندان امام محمد باقر عليه‏السلام از بلندي افتاد و دستش شکست. از اهل خانه فرياد بلند شد همسايگان جمع شدند و شکسته‏بند آوردند. دست آن طفل را بستند ولي حضرت از اشتغال به عبادت نمي‏شنيد. چون صبح شد و از عبادت فارغ گرديد دست طفل را ديد در گردن آويخته، از کيفيت حال پرسيد. آن حضرت را از آنچه اتفاق افتاده بود خبر دادند.[1] .

[1] منتهي الآمال ج 2، ص 587.

 

صدقه دادن بستان به خاطر حواس‏پرتي

منقول است که ابي‏طلحه در بستان خود نماز مي‏گذارد در اثناء نماز نظرش به مرغي افتاد که در درخت بود و مي‏خواست از وسط درخت خارج شود، به آن مرغ سرگرم شد به قسمي که ندانست چند رکعت نماز به جاي آورده است. 

خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و حالش را بيان نمود و عرض کرد: بستانم را صدقه دادم به هر مصرفي که صلاح مي‏دانيد مصرف نمائيد.[1] .

 [1] صلوة الخاشعين ص 95.

 

کمک به فقير در حال نماز

قرآن کريم صحنه‏اي را نقل مي‏کند که فقيري وارد مسجد شد و از مردم استمداد کرد. کسي به او توجهي نکرد و فقير با ناله به خداوند حال خود را گفت. حضرت علي عليه‏السلام مشغول نماز بود به فقير اشاره کرد و او جلو آمد و حضرت در حال رکوع انگشتر خود را به او داد، آيه نازل شد که: فقط رهبر شما خداوند و پيامبرش و کساني‏اند که در حال رکوع به فقرا رسيدگي مي‏کنند.

همين که مردم آيه را شنيدند به مسجد آمدند تا ببينند اين آيه درباره‏ي چه کسي نازل شده است. فهميدند که مورد آيه شخص علي بن ابيطالب عليه‏السلام است.[1] .

 [1] يکصد و چهارده نکته درباره‏ي نماز ص 78.

 

نماز کلاغي

حضرت صادق عليه‏السلام فرمود: روزي علي بن ابي‏طالب عليه‏السلام مردي را مشاهده کرد همانند کلاغ که منقار به زمين مي‏زند نماز مي‏خواند به او فرمود: چند وقت است که اين طور نماز مي‏خواني؟ عرض کرد: از فلان زمان. حضرت فرمود: «عمل تو نزد خدا مانند کلاغي است که منقار بر زمين مي‏زند. اگر با همين وضع بميري، بر غير امت حضرت محمد صلي الله عليه و آله خواهي مرد». آن گاه فرمود: «دزدترين مردم آن کسي است که از نمازش بدزدد».[1] .

[1] محاسن برقي، ج 1، ص 82.

 

نماز با وجود اصابت تير

در يکي از غزوات که رسول خدا صلي الله عليه و آله همراه لشکر بودند در شبي که پاسباني لشکر اسلام بر عهده‏ي عباد بن بشر و عمار ياسر بود. نصف اول شب نصيب عباد گرديد و نصف دوم نصيب عمار، پس عمار خوابيد و تنها بشر بيدار بود و مشغول نماز گرديد. در آن حال يکي از کفار به قصد شبيخون زدن به لشکر اسلام برآمد به خيال اينکه پاسباني نيست و همه خوابند

از دور کسي را ديد که ايستاده و تشخيص نمي‏داد که انسان است، يا حيوان، يا درخت. براي اينکه از طرف او نيز مطمئن شود، تيري به سويش انداخت. تير بر پيکر عباد نشست و او ابداً اعتنائي نکرد. تير ديگري به او زد و او را سخت مجروح و خونين نمود، باز حرکت نکرد. تير سوم زد پس نماز را کوتاه نمود و تمام کرد و عمار را بيدار نمود، عمار ديد سه تير بر بدن عباد نشسته و او را غرق در خون کرد، گفت: چرا در تير اول مرا بيدار نکردي؟ عباد گفت: مشغول خواندن سوره‏ي کهف در نماز بودم و ميل نداشتم آن را ناتمام بگذارم و اگر نمي‏ترسيدم که دشمن بر سرم برسد و صدمه‏اي به پيغمبر صلي الله عليه و آله برساند و کوتاهي در اين نگهباني که به من واگذار شده، کرده باشم، هرگز نماز را کوتاه نمي‏کردم. اگرچه جانم را از دست مي‏دادم.[1] .

[1] نماز ره رستگاري، ص 64.

 

توصيه خدا به حضرت آدم

امام صادق عليه‏السلام فرمود: خداوند متعال به حضرت آدم عليه‏السلام وحي فرمود: من تمام سخنان را در چهار جمله برايت بيان مي‏کنم

 آدم عرض کرد: پروردگارا، اين جمله‏ها چيست؟ 

خداوند فرمود: يکي از آنها من هستم، ديگري تو هستي، سومي ميان من و توست و چهارمي ميان تو و مردم است

آدم عرض کرد: آنها را بيان فرما، تا بفهمم

خداوند تبارک و تعالي فرمود: آنچه مخصوص من است، آن است که مرا عبادت کني و چيزي را شريک و همتاي من نسازي، آنچه از تو است، آن است که من پاداش عمل تو را بدهم، زماني که از هر وقت ديگر به آن محتاج‏تر باشي. و اما آنچه بين من و توست، دعا کردن تو و اجابت کردن من است. و آنچه ميان تو و مردم است اين که آنچه براي خود مي‏پسندي براي مردم هم بپسندي، و آنچه براي خود نمي‏پسندي، براي مردم هم نپسندي.[1] .

[1] ناسخ التواريخ، ص 23.

 

شتاب به سوي نماز

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمود

من سبق الي الصلاة مخافة أن تسبقه أوجب الله له الجنة، و من ترکها ماثره عليها لم يدرکها بعمل الي الحول

هر کس به سوي نماز بشتابد، از اين رو که مي‏ترسد به آن نرسد، خداوند بهشت را برايش واجب مي‏گرداند و هر کس آن را ترک کرده کار ديگري را مقدم دارد، تا يک سال با عمل ديگري بهشت را در نمي‏يابد.[1] .

[1] حلية الأولياء.

 

شکيبايي پيامبر اکرم در امر نماز

حضرت علي عليه السلام فرمود: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با وجود اين که به بهشت مژده داده شده بود، براي نماز خود را به رنج مي‏افکند و اين به خاطر فرمان خداي سبحان بود که مي‏فرمايد: اهل خويش را به خواندن نماز فرمان ده و خود بر انجام آن شکيبا باش». پس آن حضرت اهل خود را به نماز فرمان مي‏داد و خود با شکيبايي آن را به انجام مي‏رسانيد.[1] .

[1] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 190.

 

عفو نمازگزار

يکي از بستگان امام صادق عليه‏السلام در غياب آن حضرت به ناسزاگويي آن حضرت پرداخت و نزد مردم از آن حضرت بدگويي مي‏کرد

شخصي به محضر امام صادق عليه‏السلام آمد و جريان را به اطلاع امام رسانيد. امام صادق عليه‏السلام همان دم به کنيز خود فرمود: آب وضو بياور، او آب آورد و امام وضو ساخت و مشغول نماز شد

حماد لحام مي‏گويد: من در آنجا بودم، با خود گفتم اکنون امام به آن ناسزاگو نفرين خواهد کرد، ولي برخلاف تصور من ديدم آن حضرت دو رکعت نماز خواند و بعد از نماز عرض کرد

خدايا من حقم را به او بخشيدم، تو بزرگوارتر و سخي‏تر هستي، او را به من ببخش و مواخذه‏اش مفرما

سپس رقت قلب و ترحم خاصي به آن حضرت دست داد، و همچنان در مورد آن شخص ناسزاگو دعا کرد، و من از کار آن امام بزرگوار تعجب کردم.[1]

[1] انوار البهيه محدث قمي، ص 126.

 

نماز خواندن حضرت عيسي پشت سر امام زمان

در کتاب شريف بحارالأنوار است که در آن روز موعود (روز ظهور) آن حضرت به اذن پروردگار به مسجدالحرام مي‏رود و پشت مقام ابراهيم و رو به کعبه مي‏ايستد و دو رکعت نماز مي‏گزارد و سپس اعلام ظهور مي‏فرمايند

بعد از آنکه حضرت عيسي عليه‏السلام به ياران حضرت حجت (عج) مي‏پيوندد حضرت مهدي به آن حضرت مي‏گويد جلو بايست و با مردم نماز بخوان ولي حضرت عيسي مي‏گويد: نماز براي تو اقامه شده لذا پشت سر حضرت ولي عصر (عج) مي‏ايستد و نماز مي‏خواند و با او بيعت مي‏کند.[1]

 

[1] طاووس بهشتيان، ص 228.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 12253 کلمه
مولف : محمدباقر نبي نژاد
1395/2/8 ساعت 14:58
کد : 1270
دسته : نماز در آیات و روایات
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
فلسفه نماز
اسرار نماز
آثار بهداشتی نماز
آثار دنیایی نماز
آثار معنوی نماز
عواقب ترک نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز