■ اميرمؤمنان و نماز
فجر تا سينه ي آفاق شکافت
چشم بيدار علي خفته نيافت
رابطه ي علي (عليه السلام) و نماز رابطهاي تنگاتنگ و جاودانه است. نمازهاي عاشقانه ي علي، مناجاتهاي خالصانه ي او ،انجام هزار رکعت نماز در يک شب و نمازهاي شب او، گواهي است بر اين مدعا.
اگر ما تاريخ نماز را مطالعه کنيم، در اولين سطرش نام علي (عليه السلام) به چشم ميخورد. پيوند علي با نماز از مسجدالحرام شروع گرديد و لحظه به لحظه مستحکمتر شد و تا پايان عمر هرگز قطع نشد، تا اينکه در مسجد و در حال سجده به لقاي پروردگار و معبود خويش شتافت.
علي (عليه السلام) ساعات متمادي از شبانهروز را سرگرم عبادت و مناجات با پروردگار بود. به تعبير ظريفتري ميتوانيم بگوييم که علي هميشه در حال نماز بود، علي در غير نماز هم با نماز بود، يعني حالت توجه به خدا که در نماز، به اوج خود ميرسد، اين حالت هميشه با علي بود.
اولين نمازگزار در اسلام پس از پيامبر
ابن ماجه ي قزويني در کتاب سنن خويش که يکي از کتابهاي ششگانه ي مورد قبول اهل سنت است، حديثي را از اميرمؤمنان نقل ميکند. او ميگويد حضرت فرمود:
انا عبدالله و اخو رسوله و انا الصديق الاکبر لا يقولها بعدي الا کذاب صليت قبل الناس بسبع سنين.[1] .
«من بنده ي خدا و برادر فرستاده ي او و صديق اکبرم، هيچ کس بعد از من اين لقب را به خويش نسبت نميدهد مگر فرد دروغگو، پيش از ديگران به مدت هفت سال نماز خواندم.»
زيد بن ارقم ميگويد:
اولين کسي که با پيامبر نماز خواند، علي (عليه السلام) بود.
احمد بن حنبل يکي از چهار امام اهل سنت ميگويد: اميرمؤمنان چنين ميفرمود:
اللهم لا اعترف ان عبداً من هذه الامه عبدک قبلي غير نبيک[2] .
«خدايا من غير از پيامبر کسي را نميشناسم که قبل از من تو را عبادت کرده باشد».
ارتباط علي (عليه السلام) با نماز از دو بعد ديگر نيز قابل دقت است.
[1] سنن ابن ماجه حديث شماره 120 - بحار / ج 38 / ص 209.
[2] بحار / ج 38 / ص 203.
نماز در کردار علي
تاريخ هرگز در مقام عمل و توجه به نماز نميتواند، پس از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) چهرهاي همانند علي (عليه السلام) را نشان دهد. در اينجا به نقل سخناني از بزرگان در مورد عبادت و نماز علي مي پردازيم.
عبادت علي از زبان امام سجاد
جابر بن عبدالله انصاري صحابه ي بزرگ پيامبر (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد: برخي از بانوان اهل بيت نزد من آمدند و گفتند که حضرت امام سجاد بسيار عبادت ميکند و ما نسبت به جان او احساس خطر ميکنيم.
جابر ميگويد من خدمت امام رسيدم. حضرت مرا مورد عنايت خود قرار داد. من به امام عرض کردم: غير از زيارت شما حامل پيامي از خاندان شما نيز هستم. آنها نگران حال شما هستند، از شما ميخواهند تا بيشتر مراقب سلامت و حال خودتان باشيد. اين عبادات و نمازهاي زياد، شما را اذيت ميکند.
جابر ميگويد: امام هنگامي که پيام مرا شنيد، برخاست، داخل اتاقي شد و در حالي که کتابي در دست داشت مراجعت فرمود. کتاب را گشود و در حالي که اشک از چشمان مبارکشان جاري بود، فرمودند: من کجا و نمازهاي جدم علي کجا؟ من کجا و نمازهاي جدم علي کجا؟
عبادت علي از زبان امام باقر
وجود مقدس امام باقر (عليه السلام) که خود شخصيتي است از سلسله ي سوختگان عشق به پروردگار، در مورد عبادت اميرمؤمنان عبارت زيبايي دارد، او ميفرمايد:
و ما اطاق عمله احد من الناس[1] .
«هيچ کس توان انجام اعمال علي را ندارد.» او در هر شبانه روز، هزار رکعت نماز ميخواند.
آنگاه امام اضافه ميفرمايند:
تنها کسي که از همه ي مردم به اميرمؤمنان (عليه السلام) در مقام عبادت شبيهتر است، وجود مقدس امام زين العابدين (عليه السلام) است که احدي از مردم توان عبادت همپاي او را پيدا نکرد!
براستي لحظات عارفانه و عاشقانه ي عبادت علي را هيچ زبان و قلمي نميتواند بيان و ترسيم نمايد. واژگان از ترسيم و انعکاس فضاي عبادت علي و اوج شکوه حالت عبادي او عاجز است. براستي علي حقيقتي است فراسوي واژهها و کلمات!
[1] وسائل / ج 1 / روايت 209 - مجالس السنيه / ج 1 / ص 106.
عبادت علي از زبان ابو الدرداء
عروة بن زبير ميگويد: در مجلسي که در مسجد پيامبر (صلي الله عليه و آله) تشکيل شده بود، جمعي نشسته بوديم و مذاکره و گفتوگو درباره ي اصحاب غزوه ي بدر و همچنين کساني که در بيعت رضوان حضور داشتند صورت گرفت. يکي از اصحاب پيامبر به نام ابودرداء، رشته ي کلام را در دست گرفت و گفت: آيا نميخواهيد شما را با خبر سازم از کسي که از نظر ثروت، کم ثروتترين مردم و از نظر تقوي با تقويترين آنها بود و از نظر عبادت بيشترين سعي و تلاش را در ميان آنها داشت؟
پرسيديم او کيست؟ پاسخ داد، او علي بن ابيطالب است.[1] سپس اضافه نمود: خودم در شبي علي را ديدم که از دوستانش فاصله گرفت و از چشمان کساني که به دنبال او بودند، خود را مخفي ساخت. در يک لحظه علي را ديگر نديدم. تصورم آن بود که او به منزل خويش رفته است. لکن طولي نکشيد که متوجه نالهاي سوزناک شدم، دقت کردم، همراه با اين ناله کلماتي شنيده ميشد:
الهي کم من موقبة حلمت عن مقابلتها بنقمتک و کم من جريره تکرمت عن کشفها.
«خدايا چه بسيار گناهاني که بر اساس آن من بايد تنبيه ميشدم، اما تو با نعمتت پاسخ دادي! خدايا چه بسيار گناهاني که بزرگواري فرمودي و پرده از روي آنها بر نداشتي!»
الهي ان طال في عصيانک عمري و عظم في الصحف ذنبي فما انا مؤمل غير غفرانک و لا انا براج غير رضوانک.
«خدايا اگر عمر من در نافرماني تو به درازا کشيد و نامه ي اعمالم از گناه پر شد، اما خدايا مگر غير از تو و بخشش تو اميدي براي من وجود دارد و مگر اميدي به غير از رضوان تو براي من باقي است؟!»
ابودرداء ميگويد: اين صداي پر جاذبه چنان مرا مجذوب خويش ساخت که بياختيار مرا به دنبال خود کشاند. در پي صدا حرکت کردم، تا ببينم اين صدا از کيست؟ اين کدام عاشق دلسوخته است که اين گونه با خداي خود راز و نياز دارد؟ گامها را همچنان آرام بر ميداشتم، به ناگاه ديدم او خود علي بن ابيطالب (عليه السلام) است! خود را در گوشهاي پنهان کردم تا سخنان دلنواز او را بهتر بشنوم. او را در حال نماز ديدم، و هنگامي که از نماز فارغ گرديد، همچنان به دعا و تضرع الهي ادامه داد:
الهي افکر في عفوک فتهون عليّ خطيئتي ثم اذکر العظيم من اخذک فتعظم عليّ بليتي.
«خدايا هنگامي که به عفوت نگاه ميکنم، گناهانم بر من سبک ميشود و آن گاه که به ياد عقوبتهايت ميافتم، بلاها و گرفتاريهايم بزرگ جلوه ميکند.»
علي (عليه السلام) همچنان ادامه ميدهد:
آه ان انا قرأت في الصحف سيئة انا ناسيها و انت محصيها فنقول خذوه فيا له من مأخوذ لاتنجيه عشيرته و لاتنفعه قبيلته.[2] .
وه چه زيباست! شيعيان علي و عاشقان او، کساني که به پيروي از آن بزرگوار افتخار ميکنند که با علي (عليه السلام) هم نوا شده و دعاها و مناجات او را بارها و بارها از صميم قلب زمزمه نمايند.
[1] الا اخبرکم باقل القوم مالا و اکثرهم و رعاً و اشدهم اجتهاداً في العباده قالوا من؟ قال: اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (بحار / ج 41 / ص 11) - (مجالس السنيه / ج 1 / ص 130).
[2] بحار / ج 41 / ص 11.
عبادت علي از زبان ضرار بن ضمره
روزي معاويه از ضرار بن ضمره ميخواهد که از علي براي او سخن بگويد. ضرار ميگويد: معاويه، مرا معذور بدار، معاويه نميپذيرد و اصرار ميکند که حتماً بايد اين کار را انجام بدهي. ضرار وقتي ميبيند چارهاي جز توصيف علي ندارد، زبان به تعريف علي (عليه السلام) در زمينههاي مختلف ميگشايد.
ضرار سخنان بسيار سنجيده و ارزندهاي را بيان ميکند که نشان دهنده ي آگاهي و معرفت بالاي او نسبت به اميرمؤمنان است.[1] او از ترس و وحشت علي از دنيا ميگويد.
آري، علي (عليه السلام) از دنيا و خطرهاي آن ميترسد. آنجا که علي شجاع است، شجاعان آن بسيار اندکند و آنجا که علي خائف و ترسناک است، شجاعان زيادي پيدا ميشوند. جاي بسيار شگفتي است که برخي ذرهاي خوف و ترس در دلشان از خطرها و لغزشهايي که در مسير آنهاست، وجود ندارد!
سپس ضرار ميگويد:
کان و الله غزير الدمعه و طويل الفکره. اشکهايش فراوان جاري بود و در ميان ما همانند يکي از ما بود.
هنگامي که از او سؤال ميکرديم پاسخ ميداد و زماني که او را دعوت ميکرديم، دعوتمان را ميپذيرفت.
آري، اين درسي است براي همه ي ما، مخصوصاً کساني که در جامعه ي اسلامي داراي موقعيت بالاي اجتماعي هستند. آنان که به برکت انقلاب مسؤوليتي يافته و پست و مقامي را احراز نمودهاند، تا با ساير مردم فاصلهاي احساس نکنند و همانند علي با ديگران رفتار نمايند.
آن گاه ضرار ادامه ميدهد: معاويه! خودم او را در مکاني در نيمههاي شب ديدم. هنگامي که شب دامن خود را در همه جا گسترده بود، در حالي که محاسن شريف خود را در دست گرفته، همانند انسان مارگزيدهاي به خود ميپيچيد و محزونانه ميگريست.[2] در چنين حالتي ميگفت:
اي دنيا به سراغ غير علي برو و او را فريب ده! آيا به سراغ من آمدي و شوق ديدار مرا داري؟ هيهات هيهات! اين هوا و هوس، بسيار از دسترس تو دور است! قد طلقتک ثلاثاً لا رجعة فيها. من تو را سه طلاقه کردهام، چون عمر تو کوتاه، زندگي تو پست و خطرهاي تو بزرگ است.
برو اين دام بر مرغ دگر نه
که عنقا را بلند است آشيانه
آن گاه امام ميفرمايد:
آه من قلة الزاد و بعد السفر و وحشة الطريق.[3] .
«آه از کمي زاد، دوري سفر و وحشت راه.»[4] .
آه خدايا! جايي که علي (عليه السلام) که عابدترين افراد زمان خود است اين چنين از کمي زاد و توشه و دوري سفر و پر خطر بودن راه فرياد ميزند، ما بايد چه کنيم؟ خودت ياريمان فرما.
[1] فانه کان و الله بعيد المدي شديد القوي يقول فصلاً و يحکم عدلاً يتفجر العلم من جوانبه و تنطق الحکمه علي لسانه يستوحش من الدينا و زهرتها و يانس باليل و ظلمته (بحار / ج 33 / ص 275) - (المجالس السنيه / ج 2 / ص 160).
[2] اشهد بالله لرايته في بعض مواقفه و قد ارخي الليل سدوله و غارت نجومه مماثلاً في محرابه قابضا علي لحيته يتململ تململ السليم و يبکي بکاء الحزين (بحار / ج 33 / ص 275).
[3] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد / ج 1 / ص 27 و بحار / ج 33 / ص 275.
[4] گفتوگوي بين معاويه و ضرار بن ضمره را ابن عبدالبر مالکي نيز در کتاب استيعاب نقل کرده است.
عبادت علي از زبان ابن ابيالحديد
ابن ابيالحديد از علماي اهل سنت و يکي از شارحان معروف نهج البلاغه است. او در مقدمه ي کتاب ارزشمند خود که به شرح نهج البلاغه ي ابن ابيالحديد معروف است به بيان و شرح فضائل علي (عليه السلام) ميپردازد. او فضائل مولي را در زمينههاي مختلف ذکر ميکند تا ميرسد به عبادت ايشان. ابن ابيالحديد درباره ي عبادت اميرمؤمنان ميگويد:
و اما العبادة فکان اعبد الناس و اکثرهم صلاة و صوماً.
«علي (عليه السلام) عابدترين مردم بود و بيش از همه نماز ميخواند و روزه ميگرفت.»
معلم و الگوي عبادت
ابن ابيالحديد به بيان نکته ي جالبي ميپردازد، او ميگويد:
و منه تعلم الناس صلاة الليل. «مردم نماز شب را از او ياد گرفتند.»
البته روشن است که علي (عليه السلام) خود نماز شب را از پيامبر آموخته، اما بديهي است براي بسياري از مردم، مخصوصاً کساني که عصر پيامبر را درک نکرده بودند، الگو و معلم آنها علي بوده، از او نحوه ي نماز شب خواندن و فرهنگ نماز شب خواندن را آموختند. آن گاه ابن ابيالحديد ادامه ميدهد: و ملازمه الاوراد و قيام النافله،[1] .
«مردم مقيد بودن به خواندن ذکرها و وردها (تعقيبات) و به پاداشتن نمازهاي مستحبي را نيز از علي فرا گرفتند.»
از جملات و تعابير ابن ابيالحديد به دست ميآيد که اساساً معلم جامعه ي اسلامي در زمينه ي آموزش و گسترش عبادت (در آن روزگار) علي بوده است. به عبارتي ديگر جامعه ي اسلامي آن روز، علي (عليه السلام) را به عنوان آموزگار و الگوي عبادتي خويش مورد توجه قرار داده و برگزيد.
تعبير ابن ابيالحديد: «و منه تعلم الناس»، حاکي از آن است که آحاد جامعه ي آن روز، با مشاهده ي اقامه ي نماز شب و انجام نمازهاي نافله توسط حضرت علي و تقيد او به اوراد و اذکار، اين گونه امور و انجام آنها را از علي (عليه السلام) ميآموخت.
[1] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد / ج 1 / ص 27.
پايبندي علي به عبادت
سپس ابن ابيالحديد به ذکر نمونههايي از تقيد علي (عليه السلام) به عبادت ميپردازد، او ميگويد: چگونه فکر ميکنيد در مورد انساني که در جنگ صفين و آن هم در ليلة الهرير (که سخت ترين شب تاريخ جنگ صفين بود)، در حالي که تيرها از برابر و کنار گوش او عبور ميکرد، به نماز ايستاد و مشغول راز و نياز با پروردگار خود گرديد؟ حتي شرايط حساس جنگ، هيچ رعب و وحشتي در قلب او ايجاد نکرد و از جاي خود برنخاست، مگر زماني که وظيفه ي بندگي خود را به پايان رسانده بود![1] .
آنگاه ابن ابيالحديد اضافه ميکند:
و ما ظنک برجل کانت جبهته کثفنة البعير لطول سجوده.
«و در مورد کسي که پيشانياش بر اثر سجدههاي طولاني همانند زانوي شتر پينه بسته بود، چگونه قضاوت ميکني؟»
[1] و ما ظنک برجل يبلغ من محافظته علي ورده ان يبسط له نطع بين الصفين ليلة الهرير فيصلي عليه ورده و السهام تقع بين يديه و تمر علي صماخيه يميناً و شمالاً فلا يرتاع لذلک و لا يقوم حتي يفرغ من وظيفته (شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد / ج 1 / ص 27).
دعاها و مناجات علي نشانه ي عبادت ناب
پس از آن ابن ابيالحديد براي نشان دادن عبادت والاي اميرمؤمنان راه خوبي را پيشنهاد ميکند، او ميگويد:
و انت اذا تأملت دعواته و مناجاته و وقفت علي ما فيها من تعظيم الله سبحانه و اجلاله و ما يتضمنه من الخضوع لهيبته و الخشوع لعزته و الاستخذاء له عرفت ما ينطوي عليه من الاخلاص و فهمت من اي قلب خرجت و علي اي لسان جرت.
«هنگامي که در دعاها و مناجات علي دقت کنيد و به آنچه از تعظيم و تکريم پروردگار و خضوع و خشوع نسبت به خدا در آنها يافت ميشود مطلع و آگاه شويد، پي به اخلاص علي ميبريد و در مييابيد که اين دعاها از چه قلبي ميجوشد و بر چه زباني جاري ميگردد!»
پيشنهاد و طرح ابن ابيالحديد اين است که اگر ميخواهيد از گرمي بازار عبادت علي آگاه شويد، در دعاها و مناجات علي تأمل و دقت نماييد، اين دعاها و مناجات يادگارهاي ارزنده ي علي (عليه السلام) است. دعاي کميل علي را با خود زمزمه کنيد و در آن بينديشيد، مگر انسان معمولي و در شرايط معمولي ميتواند، چنين سخناني را بر زبان آورد. به طور قطع اينها برخاسته از قلبي آکنده از معرفت الهي و آبديده در ميدان عبادت و بندگي است. اينها نانهاي معطري است که از تنور هميشه پر حرارت معنويت علي که گرماي آن از بندگي و عبادت او سرچشمه ميگيرد، بوجود آمده است.
دقت در مضامين عالي اين دعاها موجب ميگردد، انسان به اخلاص ممتاز و مقام والاي او در ميدان عبادت و بندگي خدا پي ببرد.
بهراستي آنچه چشمه ي گوارايي است که آب حيات بخشش اين چنين جاري است. و چه گلستان پر باري است که شميم عطرش همه جا گسترده است! چه سفره ي با برکتي است که در طول قرنها، ميلياردها انسان در کناره آن بهرهمند گرديدهاند!
تأمل در مجموعه ي آنچه از مولي به عنوان دعا و مناجات رسيده، که دقت بيشتر در آن موجب التذاد بيشتر و گشوده شدن درهاي جديد عرفان ميگردد، انسان را به اين وادي ميکشاند که قطعاً آن قلب پاکي که سرچشمه ي تراوش اين کلمات است و آن زبان گويايي که جويبار اين سخنان است به آساني و به سادگي، اين مقام و منزلت را به دست نياورده است!
اين چشمه ي جوشان معرفت، بايد ريشه در عبادتي گسترده و ناب داشته باشد. اي من به فداي آن قلب و زبان!
مقايسه ي عبادت علي (عليه السلام) با عبادت امام سجاد (عليه السلام)
ابن ابيالحديد در پايان سخنان خود به نقل عبارتي از امام سجاد (عليه السلام) ميپردازد، او ميگويد:
و قيل لعلي بن الحسين و کان الغاية في العباده اين عبادتک من عبادة جدک؟
«از علي بن الحسين که خود، عبادت را به انتها رسانده، در مورد مقايسه ي عبادت او با عبادت علي (عليه السلام) سؤال شد.»
ايشان فرمودند:
عبادتي عند عبادة جدي کعبادة جدي عند عبادة رسول الله[1] .
«عبادت من در مقايسه با عبادت جدم علي، همانند عبادت جدم در مقايسه با عبادت رسول الله (صلي الله عليه و آله) است.»
تعبير امام بسيار جامع و زيباست. در اين عبارت هم به جايگاه عبادتي اميرمؤمنان اشاره شده و هم جايگاه عبادتي رسول الله روشن ميشود.
در فرازهايي که نقل گرديد، ابن ابي الحديد حق مطلب را در بيان و ترسيم عبادت علي (عليه السلام) به خوبي اداء نموده است.
ابن ابيالحديد در جهت تبيين و ترسيم جايگاه عبادتي علي، ابتدا به نقش الگويي او در صدر اسلام ميپردازد که آحاد جامعه ي اسلامي، نمازهاي نافله و شب و اوراد و اذکار را از او آموختهاند. سپس با اشاره به عبادت علي در ليلة الهرير ميزان تقيد و پايبندي اميرمؤمنان به نماز و عبادت، حتي در شرايط بسيار سخت و دشوار جنگ و قتال را به نمايش ميگذارد. آنگاه براي آگاهي بيشتر، راه بسيار زيبايي را نشان داده و خود نيز طي نموده است، و آن پي بردن به مقام والاي عبادت علي و جايگاه منيع او در بندگي خدا از طريق دعاها و مناجات اوست و در پايان به بيان قضاوت امام علي بن الحسين که به تعبير ابن ابيالحديد او منتهاي عبادت است، در مورد مقايسه ي عبادت خود با عبادت جدش علي (عليه السلام) ميپردازد.
تلاشهاي ابن ابيالحديد در اين مسير انصافاً قابل تقدير است.
علاوه بر عبارتي که ابن ابيالحديد از امام سجاد در مورد اميرمؤمنان نقل ميکند، تعبير ديگري نيز از امام سجاد رسيده است که اينک به نقل آن ميپردازيم.
امام ميفرمايد:
و من يقدر علي عبادة علي ابن ابي طالب (عليه السلام).[2] .
«چه کسي ميتواند همانند علي (عليه السلام) خدا را عبادت کند؟»
اين بيان امام نشان دهنده مقام والاي اميرمؤمنان در عبادت است، همانند ساير اوصاف کم نظير او که قابل دسترسي براي ديگران نيست، مانند عدالت، شجاعت، قضاوت و تقوا.
اما همانگونه که خود مولي خواسته است شيعيان و پيروان علي بايد خود را در مسير او قرار دهند و در پيمودن راه علي تلاش کنند و کوشش نمايند تا گوشههايي از اوصاف علي و ويژگيهاي او را در ابعاد مختلف عبادي، اخلاقي، اجتماعي و ... در خود ايجاد نمايند و فرزندان خود را با آنها آشنا و به آنها سفارش کنند.
در اينجا با ذکر گفتاري ديگر، بحث عبادت علي (عليه السلام) را به پايان ميبريم. اميد است خواندن آنها در دل شيفتگانش اثر ارزشمندي به جاي بگذارد. ان شاء الله.
[1] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد / ج 1 / ص 27.
[2] منتهي الامال / ج 1 / ص 289.
عبادت علي از زبان مرحوم لاهيجي
حکيم بزرگوار و فيلسوف گرانمايه، مرحوم لاهيجي در کتاب ذيقيمت خود «گوهر مراد» فضائل فراواني از مولي علي عليه السلام نقل ميکند. او در اين مباحث، در پي آن است که از منقولات، مجموعهاي تنظيم نمايد که روحها و انديشههاي تشنه ي معارف را، سيراب و قانع سازد. مرحوم لاهيجي فضائل علي (عليه السلام) را يک يک بر ميشمرد تا ميرسد به فضيلت ششم و ميفرمايد:
السادس - العبادة و کان عليه السلام اذا شرع في صلاة التهجد و شرع في الدعوات و التضرعات الي الله تعالي، بلغ مبلغاً لا يوازنه احد.
«اميرمؤمنان هنگامي که شروع به انجام نافلههاي شب ميکرد و هنگامي که به راز و نياز با پروردگار خويش ميپرداخت و هنگامي که حالت تضرع به سوي خدا در وجود او تبلور مييافت، به جايگاهي نائل ميگرديد که احدي هم طراز او نبود و کسي را توان دستيابي به جايگاه عالي او نبود و مجموعه ي زاهداني که پس از او آمدند نتوانستند به جايگاه عبادتي او نائل گردند.»
سپس مرحوم لاهيجي ادامه ميدهد:
و کان عليه السلام في غاية البعد عن الدنيا.[1] .
«و او (در حالي که يکي از تلاشگرترين انسانها در دنيا بود) در نهايت دوري و فاصله از دنيا بود!»
[1] گوهر مراد.
نماز در کلام علي
سخنان گهربار علي (عليه السلام) سرشار از سفارش به نماز است. امام در فرصتهاي مختلف، عموم مسلمانان، به ويژه استانداران و حکام ولايات و فرزندان خود را به اقامه ي نماز و توجه به آن، با کلماتي نغز که از انديشه ي تابناکي برميخاست، توصيه ميفرمود.[1] .
علي (عليه السلام) در آن لحظه ي حساس تاريخ، هنگامي که فرق مبارکش شکافته و در بستر در انتظار ملاقات پروردگار خويش است، ميفرمايد:
الله الله في الصلاة فانها عمود دينکم[2] .
[1] در مباحث گذشته، فرازهايي از سخنان آن امام بزرگوار نقل گرديد.
[2] نهج البلاغه ابن ابي الحديد / ج 17 / ص 5.