مقایسه نماز و امام حسین علیه السلام

■ مقایسه نماز و امام حسین علیه السلام

مقایسه نماز و امام حسین علیه السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

هم سويي ثمرات توجه به نماز و امام حسين‏

بر طبق رواياتي که از ائمه اطهارعليهم السلام به دست ما رسيده، اين مطلب به وضوح اثبات مي‏شود که توجه و عنايت به نماز و اهل‏ بيت، مخصوصاً امام حسين‏ عليه السلام، اثرات و ثمرات يکسان و برابري به همراه دارد؛ به گونه‏اي که ارتباط و اتصال همه جانبه ي اين دو آشکار مي‏شود.

در ادامه به برخي از اين ثمرات مشترک اشاره مي‏شود:

 

محو گناهان

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «حُبّنا اهل البيت يکفّر الذّنوب و يضاعف الحسنات.»[1]

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «دوستي با اهل بيت، گناهان را مي‏پوشاند و حسنات را دو چندان مي‏کند.»

الامام زين‏العابدين‏ عليه السلام: «من احبّنا للّه نفعه حبّنا و لو کان في جبل الدّيلم و من احبّنا لغير ذلک فانّ اللّه يفعل ما يشاء انّ حُبّنا اهل‏ البيت يساقط عن العباد الذّنوب کما يساقط الرّيح الورق من الشّجر.»[2]

امام زين‏العابدين‏ عليه السلام مي‏فرمايد: «هر کس براي خدا ما را دوست بدارد، دوستي ما به سودش خواهد بود اگر چه در کوه ديلم باشد؛ و هر کس براي غير خدا ما را دوست بدارد، خدا هر گونه که بخواهد عمل خواهد کرد. همانا دوستي ما اهل‏بيت گناهان بندگان را مي‏ريزد، همان‏گونه که باد برگ را از درخت مي‏ريزد.

الامام الباقر عليه السلام: «بحبّنا تغفر لکم الذّنوب.»[3] .

امام باقر عليه السلام فرمودند: به سبب حبّ و دوستي ما گناهان شما بخشيده مي‏شود.

ابو ايّوب انصاري: انّ النّبي‏ صلي الله عليه و آله و سلم کان يقول: «انّ کلّ صلاة تحطّ ما بين يديها من خطيئة.»[4]

ابوايوب انصاري: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم همواره مي‏گفت هر نماز خطاهاي پيش از خود را مي‏زدايد.»

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «من توضّا کما اُمر و صلّي کما اُمر غفر له ما تقدّم من عملٍ.»[5] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «هر کس وضو بگيرد، آن گونه که فرمان داده شده و نماز بخواند آن گونه که فرمان يافته، هر چه پيش‏تر کرده، آمرزيده مي‏شود.

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «إنّ‏العبد المسلم ليصلّي الصلاّة يريد بها وجه‏الله فتهافت عَنْهُ ذنوبه. کما يتهافت هذالورق عن هذه‏الشّجرة»[6] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «همانا گناهان بنده ي مسلمان، در حال نماز خالصانه فرو مي‏ريزد؛ همان گونه که اين برگ از اين درخت فرو مي‏ريزد.»

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «الصّلوات کفّارات لما بينهنّ لانّ اللّه عزّوجلّ قال انّ الحسنات يُذهبن السّيئات.»[7]

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «نمازها آن چه در ميان آن‏ها است، مي‏پوشانند؛ چون خداوند گفته است: «همانا خوبي‏ها، بدي‏ها را از ميان مي‏برند.»

 

[1] امالي طوسي  / ص 164.

[2] شرح‏ الاخبار  / ج 2 / ص 513.

[3] امالي طوسي  / ص 453.

[4] مسند ابن حنبل  / /ج 9 ص 132 به نقل از الصلاة في الکتاب و السّنة، ص 140.

[5] سنن ابن ماجة  / ج 1 / ص 447.

[6] مسند ابن حنبل  / ج 8 / ص 133.

[7] المعجم الکبير  / ج 3 / ص 298.

 

رسيدن به خير دنيا و آخرت

در روايات متعددي از نماز به ‏عنوان وسيله‏اي براي رسيدن به خير دنيا و آخرت ياد شده است و هم راستا با اين مسأله، محبت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام نيز باعث جذب خير دنيا و آخرت براي انسان مي‏شود.

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «الصّلوة مفتاح کلّ خير.»[1] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: نماز کليد هر خوبي است.

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «لاتزال امّتي بخير ما تحابوا و اقامواالصّلاة... فإن لم يفعلوا ابتلوا بالسنين و الجدب.[2] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم: «همواره امتم در خير و خوبي هستند تا آن گاه که با يکديگر دوست باشند و نماز را بر پا دارند. پس اگر چنين نکنند به قحطي و خشکسالي گرفتار مي‏شوند»

 

[1] الفردوس  / ج 2 / ص 404 از ابن عباس به نقل از الصلاة في الکتاب و السّنة / ص 150.

[2] امالي شيخ طوسي  / ص 647.

 

داخل شدن در بهشت

يکي ديگر از آثار و برکات مشترک نماز و محبت به اهل بيت رسيدن به بهشت و برخورداري از نعمت‏هاي مادي و معنوي آن است. در اين زمينه نيز احاديث بسياري نقل شده است:

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «قال اللّه عزّوجّل: انّ لعبدي عليّ عهداً إن اقام الصّلاة لوقتها أن لا اعذّبه و ان أدخله الجنّة بغير حساب.»[1] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايد: خداي فرمود: براي بنده‏ام تعهد کرده‏ام، اگر نماز را در وقتش برپا دارد، کيفرش ندهم و او را بي‏محاسبه وارد بهشت کنم.»

امام صادق‏ عليه السلام: «من قبل اللّه منه صلاةً واحدةً لم يعذّبه، و من قبل منه حسنةً لم يعذّبه.»[2] .

امام صادق‏ عليه السلام فرمود: خداوند از هر کس يک نماز را بپذيرد، عذابش نمي‏کند. و از هر کس يک کار نيک بپذيرد، کيفرش نمي‏دهد.

امام صادق‏ عليه السلام: «يؤتي بالشيخ يوم ‏القيامة فيدفع اليه کتابه ظاهرة ممّا يلي الناس لا يري الاّ مساوي. فيطول ذلک عليه، فيقول: يا ربّ أتأمرني الي النّار؟ فيقول الجبّار جلّ جلاله: يا شيخ انّي أستحيي ان اُعذّبک و قد کنت تصلّي في دار الدنيا، اذهبوا بعبدي الي الجنّة.»[3].

امام صادق‏ عليه السلام مي‏فرمايد: روز قيامت پيرمرد را مي‏آورند و نامه ي عملش را آشکارا و پيش روي مردم به او مي‏دهند، در حالي که جز بدي در آن ديده نمي‏شود، پس بر او گران مي‏آيد و مي‏گويد: «اي پروردگار من آيا فرمان مي‏دهي مرا به دوزخ برند؟ پس خداي بزرگ- جلّ جلاله- مي‏گويد: «اي پير! من شرم مي‏کنم تو را کيفر دهم و حال آن که تو در دنيا براي من نماز مي‏گزاردي؛ بنده‏ام را به بهشت ببريد.»

حُذيفة: «رأيت رسول‏الله صلي الله عليه و آله و سلم اخذ بيد الحسين بن عليٍ فقال: «ايّهاالنّاس جدّ الحسين اکرم علي‏الله من جدّ يوسف بن يعقوب؛ و إنّ الحسين في‏ الجنّة و أباه في الجنّة و امّة في‏ الجنّة و اخاه في ‏الجنّة و محبّهم في‏ الجنة و محبّ محبّهم في ‏الجنّة.»[4]

حذيفه مي‏گويد: پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم که دست حسين بن علي‏ عليه السلام را گرفت و فرمود: «اي مردم، جدّ حسين در نزد خدا از جد يوسف پسر يعقوب با کرامت‏تر است و همانا حسين و پدر و مادر و برادر و دوست‏داران آن‏ها و دوست‏داران دوست‏داران آن‏ها همگي در بهشت هستند.»

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «يا عليّ، من احبّ ولدک فقد احبّک. و من احبّک فقد احبّني و من احبّني فقد احبّ‏الله، و من احبّ‏اللّه ادخله‏ الجنّة. و من ابغضهم فقد ابغضک و من ابغضک فقد ابغضني و من ابغضني فقد ابغض‏ الله و من ابغض اللّه کان حقيقاً علي ‏اللّه أن يدخله‏النّار.»[5].

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «اي علي، هر کس فرزندانت را دوست بدارد همانا تو را دوست داشته است و هر کس تو را دوست بدارد همانا مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست داشته باشد همانا خداوند را دوست دارد. و هر کس که خدا را دوست بدارد حق تعالي او را وارد بهشت مي‏کند و هر کس فرزندانت را دشمن بدارد پس همانا تو را دشمن داشته و هر کس تو را دشمن بدارد همانا مرا دشمن داشته و کسي که مرا دشمن بدارد، همانا حق تعالي را دشمن داشته و هر کس خدا را دشمن بدارد، پس بر خدا است که او را داخل آتش کند.

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «من احبّنا بقلبه و أعاننا بيده و لسانه کنت أنا و هوَ في علّييّن و من احبّنا بقلبه و أعاننا بلسانه و کفّ يده فهو في‏ الدّرجة التي تليها و من احبّنا بقلبه و کفّ عنّا لسانه و يده فهو في‏ الدّرجة الّتي تليها.»[6]

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر کس ما را با قلبش دوست بدارد و با دست و زبانش ياري کند، پس من و او در عليين با هم خواهيم بود و هر کس ما را با قلبش دوست بدارد و با زبانش کمک کند و دست از کمک ما بردارد در درجه ي پايين‏تري خواهد بود و هر کس ما را با قلبش دوست بدارد و زبان و دستش را نگه دارد، پس در درجه پايين‏تري خواهد بود.

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «في الجنّة ثلاث درجاتٍ و في‏ النّار ثلاثُ درکاتٍ فأعلي درجات‏الجنّة لمن احبّنا بقلبه و نصرنا بلسانه و يده و في‏ الدّرجة الثّانية من احبّنا بقلبه و نصرنا بلسانه و في‏ الدّرجة الثالثة من احبّنا بقلبه.»[7]

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: در بهشت سه درجه و در آتش سه درکه است. پس بالاترين درجات بهشت براي کسي است که ما را با قلبش دوست بدارد و با زبان و دستش ياري کند و در درجه ي دوم کسي است که با قلبش دوست بدارد و فقط با زبانش ياري کند و در درجه ي سوم کسي است که تنها با قلبش ما را دوست داشته باشد.

[1] کنزالعمال  / ج7 / ص 312 به نقل از الصلاة في الکتاب و السنّة  / ص 152.

[2] الکافي  / ج 3 / ص 266، التهذيب  / ج 2 / ص 238.

[3] مشکاةالانوار  / ص 296.

[4] مقتل ‏الحسين للخوارزمي  / ج 1  / ص 67 به نقل از اهل‏البيت في الکتاب و السنّة  / ص 440.

[5] دررالاحاديث النبويه  / ص 51 به نقل از اهل‏البيت في الکتاب و السنّة  / ص 441.

[6] احقاق الحق  / ج 9 / ص 484.

[7] المحاسن  / ج 1 / ص 153.

يکساني روايات درباره ي عواقب بي‏توجهي به نماز و بي‏توجهي به امام حسين

اتحاد و اتصال شخصيت والاي امام حسين‏ عليه السلام با نماز به گونه‏اي است که آثار سوء و ناپسند بي‏توجهي به آن‏ها، از ديدگاه روايات و احاديث به يک صورت هستند که در ادامه به برخي از آن‏ها اشاره مي‏شود:

غضب الهي

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «من ترک صلاةً لقي اللّه و هو عليه غضبان.»[1]

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: هر کس نمازي را نخواند، خداوند را مي‏بيند که بر او خشمناک است.

رسول‏الله‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «لمّا اُسري بي الي السّماء رأيت علي باب الجنّة مکتوباً بالذّهب: لا اله الاّ اللّه، محمّد حبيب‏ الله، عليّ ولي‏ اللّه، فاطمه امة اللّه، الحسن و الحسين صفوة اللّه، علي مُبغضيهم لعنةاللّه.»[2]

 رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: وقتي مرا به آسمان سير دادند، ديدم که بر در بهشت با طلا نوشته شده است: «لااله الاّ الله؛ محمد حبيب‏الله، علي ولي‏الله، فاطمه امةالله، الحسن و الحسين صفوةالله، بر دشمنانشان لعنةالله.

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «ألا و من أبغض آل محمدٍ جاءَ يومَ‏القيامَةِ مکتوباً بين عينيه آيس من رحمةاللّه.»[3] .

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: آگاه باشيد که هر کس نسبت به آل‏محمد بغض داشته باشد، روز قيامت مي‏آيد در حالي که بر پيشاني‏اش نوشته است: «مأيوس از رحمت خدا.»

[1] المعجم الکبير / ج 11 / ص 234.

[2] مقتل الحسين للخوارزمي / ج 1 / ص 108 به نقل از اهل‏البيت في الکتاب و السنّة / صص 453 و 454.

[3] المناقب للخوارزمي / ص 73.

 

سقوط در ورطه کفر و الحاد

از مصاديق و جلوه‏هاي اتحاد و اتصال و نيز هم سويي آثار و عواقب کم توجهي به نماز و اهل‏بيت‏ عليهم السلام آن است که آدمي به ورطه کفر و الحاد سقوط کند و ارزش و جايگاه بلند و رفيع خويش را که همان عبوديت و بندگي حق تعالي است از دست بدهد.

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «من ترک الصلاة متعمّداً فقد کفر جهاراً»[1] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: هر کس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزيده است.

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «العهد الذي بيننا و بينهم الصلاة. فمن ترکها فقد کفر.»[2] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: پيمان ميان ما و آنان نماز است. پس هر کس آن را ترک کند، کافر شده است.

الامام علي‏ عليه السلام: «الفرق بين المؤمن و الکافر الصّلاة؛ فمن ترکها و ادّعي الايمان کذّبه فعله و کان عليه شاهدٌ من نفسه.»[3] .

امام علي‏ عليه السلام فرمودند: تفاوت ميان مؤمن و کافر در نماز است. پس هر کس آن را ترک کند و ادعاي ايمان کند، عملش او را تکذيب مي‏کند و از جانب خود، شاهدي بر ضدّ خود دارد.

الامام صادق‏ عليه السلام:- لمن سأله عن الکبائر- «ترک الصلاة متعمّداً او شيئاً ممّا فرض‏اللّه عزّوجلّ؛ لانّ رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم قال: من ترک الصّلاة متعمّداً فقد بري‏ء من ذمّةاللّه عزّوجلّ و ذمّة رسوله.»[4]

امام صادق‏ عليه السلام به کسي که از گناهان بزرگ پرسيده بود- فرمود: «ترک کردن نماز از روي قصد يا هر آن چه خداوند واجب کرده است (از جمله ي گناهان کبيره مي‏باشند)؛ زيرا پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر کس نماز را از روي قصد و عمل ترک کند، از پيمان خداوند و پيمان پيامبرش بيرون رفته است.»

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «ألا و من ماتَ علي بغض آل محمّد مات کافراً. ألا و من مات علي بغض آل محمد لم يشمّ رائحة الجنة.»[5] .

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «آگاه باشيد! کسي که با بغض آل محمد بميرد، کافر، مرده است. آگاه باشيد! هر کس با بغض و کينه ي آل محمد بميرد، بوي بهشت را استشمام نمي‏کند.

رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «ثلاثٌ من کنّ فيه فليس منّي و لا أنا منه. بغض عليّ‏بن ابي‏طالب و نصبُ اهل بيتي و من قال: الايمان کلامٌ.»[6] .

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «سه چيز است که در هر کس باشد، نه او از من است و نه من از اويم. اول بغض و کينه ي علي بن ابي‏طالب و دشنام و بدگويي اهل‏بيتم و کسي که بگويد ايمان تنها کلام است (يعني تنها به زبان است.)

[1] المعجم الاوسط / ج 3 / ص 343.

[2] سنن الترمذي / ج5 / ص 13 به نقل از الصلاة في الکتاب و السنّة / ص 158.

[3] شرح نهج‏البلاغه / ج 20 / ص295.

[4] عيون اخبار الرضا / ج 1 / ص 287.

[5] الکشاف / ج 3  /ص 403 به نقل از اهل‏البيت في الکتاب و السنّة / ص 456.

[6] مقتل‏ الحسين للخوارزمي. / ج 2 / ص 97 به نقل از اهل‏البيت في الکتاب و السنّة / ص 456.

 

همساني توجه به نماز و امام ‏حسين‏، در هر زمان و مکان

خداوند متعال در قرآن کريم مي‏فرمايد: «انّ الصّلوة کانت علي المؤمنين کتاباً موقوتاً»[1] .

بر اساس روايات ائمه هدي ‏عليهم السلام کلمه ي «موقوت» در اين آيه به معاني (موجوب، مفروض و ثابت) است. از داود بن فرقد روايت شده است که گفت: «معني آيه ي «... کتاباً موقوتاً» را از امام صادق‏ عليه السلام پرسيدم، فرمود: يعني کتاباً ثابتاً.»[2]

بنابراين نماز وظيفه ي ثابتي است که جز در مواردي براي زنان، در هيچ حالتي ساقط نمي‏شود و مانند ديگر عبادات، منوط به استطاعت نيست. مرد مسلمان در هر شرايطي که باشد بايد آن را به جاي آورد. پياده بودن، سواره بودن، جنابت، بيماري، نبرد و حتي حرق و غرق مانع از اداي اين فريضه ي الهي نيست و به هر صورت ممکن (ايستاده، نشسته و به پهلو خوابيده) بايد ادا شود.

 قرآن کريم درباره ي نماز در جنگ مي‏فرمايد: «و اذا کنت فيهم فاقمت لهم الصلوة فَلتقُم طائفة منهم معک وليأ خذوا اسلحتهم فأذا سجدوا فليکونوا من ورائکم ولتأت طائفة اخري لم يُصلّوا فليصلوا معک و ليأخذوا حذرهم و اسلحتهم ودّ الذين کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فَيميلون عليکم ميلةً واحدةً و لا جناح عليکم ان کان بکم اذيً من مطرٍ او کنتم مرضي ان تضعوا اسلحتکم و خذوا حذرکم ان اللّه اعد للکافرين عذاباً مهينا.»[3] . اي پيامبر! هنگامي که در ميان سپاهيان هستي و براي آنان نماز جماعت به پا مي‏داري، آنان بايد به دو گروه تقسيم شوند. نخست عده‏اي با حمل سلاح با تو به نماز ايستند، سپس هنگامي که اين گروه سجده کردند و رکعت اول نمازشان تمام شد، تو در جاي خود توقف مي‏کني و آنان با سرعت رکعت دوم را تمام مي‏کنند و به ميدان نبرد بازمي‏گردند و در برابر دشمن مي‏ايستند و گروه دوم که نماز نخوانده‏اند جاي گروه اول را مي‏گيرند و با تو نماز را مي‏خوانند. گروه دوم نيز بايد وسايل دفاعي و سلاحشان را همراه خود داشته باشند و آن را بر زمين نگذارند؛ زيرا دشمن همواره در کمين است که از فرصت، استفاده کند و دوست دارد که شما از سلاح و متاع خويش غافل شويد تا يکباره بر شما حمله‏ور شود و اگر از باران ناراحت باشيد و يا بيمار شويد، بر شما گناهي نيست که سلاح خود را بر زمين بگذاريد؛ ولي در هر صورت از همراه داشتن وسايل حفاظتي و ايمني (مانند زره و کلاه‏خود و امثال آن) غفلت نکنيد و حتي در حال عذر، حتماً آن‏ها را با خود داشته باشيد که اگر دشمن حمله کند بتوانيد تا رسيدن کمک خود را حفظ کنيد. شما اين دستورات را به کار ببريد و مطمئن باشيد که پيروزي از آن شما است. زيرا خداوند براي کافران، مجازات خوارکننده‏اي آماده کرده است.

حسين بن علي‏ عليه السلام در ميدان نبرد عاشورا با خون خويش وضو ساخت و اقامه نماز کرد و به پيروان خويش آموخت که ترک نماز در هيچ شرايطي جايز نيست. کسي که نماز واجبش را از روي انکار و يا سبک شمردن رها سازد، کافر و مرتد است.

عبداللّه بن ميمون از امام صادق‏ عليه السلام، از پدرش جابر بن عبداللّه انصاري روايت کرده است که گفت: رسول خدا فرمود: «ما بين الکفر و الايمان الاّ ترک الصّلاة»[4] .

ميان کفر و ايمان فاصله‏اي جز ترک نماز نيست.

و از امام باقر عليه السلام روايت شده که فرمود: «پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرموده‏اند: «ما بين المسلم و بين ان يکفر ان يترک الصلاة الفريضة متعمداً او يتهاون بها فلا يصلّيها.»[5]

ميان مسلمان و کافر شدنش، فاصله‏اي جز ترک عمدي نماز يا سستي‏اي که به ترک آن منتهي شود، وجود ندارد.

مردي به سوي پيغمبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم آمد و گفت: اي رسول خدا! مرا وصيت کن. فرمود: «لا تدع الصّلوة متعمّداً فانّ من ترکها متعمّداً فقد برئت منه ملّة الاسلام.»[6].

نماز را از روي عمد وامگذار؛ زيرا آن که نماز را از روي قصد و عمد رها کند، آيين مسلماني از او برطرف شود. و به همين خاطر مسلمانان از او دوري کنند و برائت جويند.

از امام صادق‏ عليه السلام روايت شده است که: «انّ تارک الصّلوة کافرٌ.»[7] .

آن کس که نماز را بدون علت رها کند کفر ورزيده است.

در جنگ صفين- که از مهم‏ترين نبردهاي صدر اسلام است- سپاهيان علي‏ عليه السلام در کشاکش جنگ، امير خود را ديدند که در ميان لشکر ايستاده و به آفتاب مي‏نگرد. ابن عباس جلو رفت و سبب را پرسيد. امام فرمود: «مي‏خواهم وقت نماز ظهر را بدانم.»

ابن عباس گفت: «آيا در اين گيرودار و اشتغال به جنگ، وقت نماز است؟»

امام فرمود: «ما براي چه با اين قوم مي‏جنگيم؟ آيا جز براي اين است که نماز برپا شود؟»[8] .

و اما اگر بخواهيم درباره ي لزوم توجه به امام حسين‏ عليه السلام در هر زمان و مکان صحبت کنيم، آنچه بايد گفته شود اين است که انسان‏هايي که سالک کوي حقند، بايد براي رسيدن به کمال خويش اوصاف خاصي را تحصيل نموده و لازم است که انبيا و اولياي الهي را که از هر جهت الگو و اسوه‏اند، انتخاب نموده و حالات و حرکات و سکنات آن‏ها را در تمام لحظه‏ها و مکان‏ها الگوي خود قرار دهند. حال، علاوه بر اين که خداوند متعال، رسول گرامي اسلام را اسوه معرفي مي‏کند، در روايتي از امام حسين‏ عليه السلام آمده است که آن حضرت نيز، خود را اسوه معرفي کرده‏اند و فرموده‏اند که: «فلکم فيّ اسوة»[9] .

و اين مسأله بيان‏کننده اين نکته است که انسانِ طالب کمال، براي رسيدن به کمال خويش، بايد اسوه‏اي همچون امام حسين‏ عليه السلام را در همه ي زمان‏ها و مکان‏ها ياد کند و با توجه کردن به او در طريق سعادت گام بردارد. جمله ي معروف (کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا) حتي اگر حديث هم نباشد، حقيقتي است که اين مطلب را به اثبات مي‏رساند و خود به روشني نشان‏دهنده ي جامعيت حضور ياد و وجود گرانقدر امام ‏حسين‏ عليه السلام در تمام زمان‏ها و مکان‏ها است.

و اما نکته‏هايي که از اين عبارت پر مفهوم برداشت مي‏شود، عبارت است از:

1. هر زمان و مکاني که متصوّر مي‏شود، به مثابه ي زمان عاشورا و مکان کربلا است. به عبارت ديگر، انسان‏ها در هر عصر و مکاني که باشند، همچون افراد حاضر در روز عاشورا و زمين کربلا، حضرت بر تمام آن‏ها اشراف دارد.

2. آدمي در هر زمان و مکاني مي‏تواند در پاي درس و تربيت امام حسين‏ عليه السلام قرار گيرد و در همان جا خويشتن را در لشکريان حضرت جاي دهد و در جهت ادامه ي راه و رسيدن به اهداف امام گام بردارد. در زيارتنامه‏ها به صورت مکرر اين مضمون آمده است که: «من با دوستانتان دوست و با دشمنانتان دشمن و در حال جنگم. با وليّ شما موالات و با عدّو شما معادات دارم. از خداوند مي‏طلبم که توفيق خونخواهي شما را در رکاب پيشوايي راهنما و حقگو نصيبم کند.»[10]

امثال اين گونه تعبيرات، نشان تداوم و امکان حضور آدمي در لشکر امام حسين‏ عليه السلام در طول تاريخ است؛ وگرنه عاشورا به پايان رسيده و بسياري از انسان‏ها نيز در زمين کربلا نيستند و دشمنان آن حضرت نيز مرده‏اند

3.نبرد عاشورا اگرچه از نظر زمان بسيار کوتاه بود؛ اما از نظر امتداد، طولاني‏ترين درگيري با باطل است و تا هر زمان که هر آرزومندي آرزو کند که کاش در کربلا بود و در ياري امام به شهادت مي‏رسيد، امتداد دارد. اين آرزو و اشتياق، به خوبي در زيارتنامه‏ها جلوه‏گر است که: «يا ليتني کنت معکم فافوز معکم»[11] .

امام خميني(ره) درباره ي مفهوم اينکه هر روز عاشورا است، مي‏فرمايد: «اين کلمه ي کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا يک کلمه بزرگي است... همه روز بايد ملت ما اين معني را داشته باشد که امروز روز عاشورا است و ما بايد مقابل ظلم بايستيم و همين جا هم کربلا است و بايد نقش کربلا را ما پياده کنيم. انحصار به يک زمين ندارد؛ انحصار به يک افراد نمي‏شود؛ قضيه کربلا منحصر به يک جمعيت هفتاد و چند نفري و يک سرزمين کربلا نبوده؛ همه زمين‏ها بايد اين نقش را ايفا کنند.»[12] .

آري، توجه به امام حسين‏ عليه السلام، در هر زمان و مکاني، همچون توجه به نماز وجود دارد؛ هم چنان که در زيارت عاشورا، وقتي صحبت از مصيبت شهادت حضرت به ميان مي‏آيد گفته مي‏شود که: «و جلت و عظمت المصيبة بک علينا... و علي جميع اهل السماوات.» يعني آشکار و بزرگ است اين مصيبت تو بر ما و بر تمام اهل آسمان‏ها و زمين. و اين مطلب بديهي است که خواندن زيارت عاشورا در هر مکان و زماني جايز و بلکه توصيه شده است که خود حاکي از گستردگي ياد و توجه به امام حسين‏ عليه السلام در هر زمان و مکاني است.

[1] نساء / 103.

[2] الکافي / ج 3 / ص 270.

[3] نساء / 102.

[4] وسائل الشيعه / ج 3 / ص 29.

[5] همان مدرک.

[6] همان مدرک.

[7] وسائل‏الشيعه / ج 3 / ص 29.

[8] بحارالانوار / ج 83 / ص 23.

[9] تاريخ طبري / ج4 / ص 304.

[10] بخشهايي از زيارت عاشورا.

[11] مفاتيح‏الجنان / زيارت امام حسين (ع) در روز عرفه / ص 453.

[12] صحيفه ي نور / ج 9 / ص 202.

 

نماز و حب اهل‏بيت به‏ويژه امام ‏حسين، اولين سؤال قيامت

با مشاهده ي روايات و احاديث ائمه ي‏اطهار عليهم السلام، اين نکته روشن مي‏شود که اولين چيزهايي که در قيامت به حساب آن‏ها رسيده مي‏شود، نماز و حبّ اهل‏بيت ‏عليهم السلام است که امام ‏حسين‏ عليه السلام نيز در آن شريک است. اين هم‏سويي خود بيانگر اتحاد و اتصال امام حسين با نماز است که نکات و لطائف عرفاني بسياري را در خود جاي داده است. در ادامه به چند روايت درباره ي اولين سؤال قيامت اشاره مي‏شود

 قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «انّ عمودالدّين الصّلاة و هي اوّل ما ينظر فيه من عمل ابن آدم فان صحّت نظر في عمله و ان لم تصحّ لم ينظر في بقية عمله.»[1] .

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «همانا نماز عمود دين است و اولين چيزي از عمل فرزندان آدم است که به آن رسيدگي و نظر مي‏شود. پس اگر صحيح بود، به عملش نظر مي‏شود و اگر نمازش صحيح نبود، در بقيه ي عملش نگاه نمي‏شود

قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «اوّل ما يحاسب به يوم القيامة الصّلاة. فمن أجاب فقد سهل عليه ما بعده و من لم يجب فقد اشتدّ ما بعده.»[2] .

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «نماز اولين چيزي است که در قيامت به حسابش مي‏رسند. پس اگر انسان جواب داد، پس بر او بقيه ي اعمالش آسان خواهد بود و اگر جواب نداد اعمال بعدش سخت خواهد بود.»

قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «اذا کان يوم القيامة يدعي بالعبد فاوّل شي‏ء يُسأل عنه الصّلاة فان جاء بها تامّة و الاّزخّ به في‏ النّار.»[3]

پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: وقتي روز قيامت شود بنده خوانده مي‏شود. پس اولين چيزي که از او سؤال مي‏شود نماز است. پس اگر آن را به تمام و کمال آورد (نجات يابد)، وگرنه به سبب آن در آتش خواهد افتاد.»

قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «انّ اوّل ما يحاسب به العبد بصلاته فان صلحت فقد افلح و انجح. و ان فسدت فقد خاب و خسر.»[4] .

پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «همانا اولين چيزي که از عمل بنده در قيامت محاسبه مي‏شود، نماز او است. پس اگر به خير و صلاح باشد، پس همانا آن فرد به فلاح و رستگاري رسيده و اگر نمازش فاسد باشد، پس همانا اهل خسران است.»

 قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «اوّل ما يسأل العبد اذا وقف بين يدي اللّه عزّوجلّ عن ‏الصّلاة فان زکّت صلاته زکا سائر عمله و ان لم تزکّ صلاته لم يزّک عمله.»[5] .

پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «اولين چيزي که از بنده وقتي که در نزد خداي عزّوجلّ مي‏ايستد سؤال مي‏شود، نماز است. پس اگر نمازش پاک باشد بقيه ي عملش نيز پاک خواهد بود و اگر نمازش تزکيه شده نباشد، عملش تزکيه نمي‏شود.»

قال الامام الباقر عليه السلام: «انّ اوّل ما يحاسب به العبد الصّلاة فان قُبلت قبل ما سواها.»

امام باقر عليه السلام فرمود: «همانا اولين چيزي که از بنده سؤال مي‏شود نماز است. پس اگر قبول شود بقيه ي اعمالش نيز قبول مي‏شود.»

قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: اوّل ما يُسأل عنه العبد حبّنا اهل البيت.»[6]

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايد: «اولين چيزي که از بنده سؤال مي‏شود، حب ما اهل بيت است.»

قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «لا تزول قدما عبدٍ يوم القيامة حتي يسأل عن اربع: عن عمره فيما افناه. و عن جسده فيما ابلاه، و عن ماله من أينَ کسبه فيما انفقه؟ و عن حبّنا اهل‏البيت.»[7]

رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايند: «بنده در قيامت قدم از قدم برنمي‏دارد تا اين که از چهار چيز سؤال شود. از عمرش که در چه چيزي صرف کرده و از جسدش که در چه چيزي فرسوده و از مالش که در چه راهي خرج کرد و از چه جايي به دست آورد و از حب ما اهل‏بيت.

ابو برزة: قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: «لا تزول قَدم عبدٍ حتّي يسأل عن حبّنا اهل البيت. فقيل: يا رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم فما علامة حبّکم؟ فضرب بيده علي منکب عَليٍّ.»[8] .

ابو برزه مي‏گويد: «پيامبراکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: بنده در قيامت قدم از قدم برنمي‏دارد تا اين که از چهار چيز سؤال شود. از جسدش که در چه چيزي فرسوده کرده و از عمرش که در چه چيزي صرف کرده و از مالش که از کجا به دست آورده و در چه راهي خرج کرده و از دوستي و حب اهل‏بيت. پس گفته شد: اي رسول خدا! علامت دوستي و حب شما چيست؟ پس پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم با دستش بر شانه ي علي‏ عليه السلام زد (يعني دوستي علي‏ عليه السلام)

- حنان بن سدير قال حدّثني ابي قال: کنت عند جعفر بن محمد عليهما السلام فقدّم الينا طعاماً ما اکلت طعاماً مثله قط. فقال لي: يا سدير، کيف رأيت طعامنا هذا؟ قلت: بابي انت و امّي يابن رسول‏اللّه، ما اکلت مثله قطّ و لا اظنّ آکل ابداً مثله. ثمّ انّ عيني تغرغرت فبکيت. فقال: يا سدير، ما يبکيک؟ قلت يابن رسول‏اللّه ذکرت آيةً في کتاب اللّه تعالي. قال: و ما هي؟ قلت: قول‏اللّه في کتابه «ثم لتسئلنّ يومئذٍ عن النّعيم.» فخفت ان يکون هذا الطّعام «من ‏النّعيم» الّذي يسألنااللّه عنه. فضحک حتي بدت نواجذه، ثمّ قال: يا سدير لا تسأل عن طعامٍ طيّب و لا ثوبٍ ليّن و لا رائحةٍ طيبةٍ؛ بل لنا خُلق و له خلقنا و لنعمل فيه بالطاعة قلت له:  بابي انت و امي يابن رسول‏اللّه، فما النعيم؟ قال: حبّ عليٍ و عترته. يسألهم‏ اللّه يوم ‏القيامة: کيف کان شُکرکم لي حين انعمت عليکم بحبّ عليٍّ و عترته؟»[9]

حنان بن سدير مي‏گويد: «پدرم گفت که در نزد امام صادق‏ عليه السلام بودم. پس برايمان طعامي آورد که هرگز مثل آن را نخورده بودم. پس حضرت فرمود: يا سدير غذا چگونه بود؟ عرض کردم: پدر و مادرم به فدايتان، اي پسر رسول خدا! هرگز مثل آن را نخورده بودم و هرگز گمان نمي‏کنم که مثلش را بعداً نيز بخورم. سپس اشک چشمم جاري شد و به گريه افتادم. پس حضرت فرمود: اي سدير چه چيزي تو را به گريه انداخت؟ عرض کردم: آيه «ثمّ لتسئلن يومئذٍ عن النّعيم» پس ترسيدم که اين غذا از جمله نعيمي باشد که حق تعالي سؤال مي‏کند. پس حضرت خنديد به گونه‏اي که دندان‏هاي مبارکش نمايان شد. سپس فرمود: اي سدير! از غذاي پاک و لباس نرم و بوي خوش سؤال نمي‏شود؛ چرا که براي ما خلق شده‏اند و ما نيز براي آن خلق شده‏ايم و به سبب آن براي طاعت (خدا) عمل مي‏کنيم. عرض کردم: پدر و مادرم به فدايتان اي پسر رسول خدا! پس نعيم (که در آيه آمده) چه چيزي است؟ حضرت فرمودند: نعيم، دوستي و حب علي و عترت او است که خداوند از مردم در قيامت مي‏پرسد: شکر شما براي من چگونه بود، وقتي که به شما حب علي و عترتش را نعمت دادم؟»

[1] التهذيب / ج 2  / ص 237.

[2] جامع‏الاخبار / ص 73.

[3] عيون اخبار الرضا / ج 2 / ص 31.

[4] سنن نسائي / ج 1 / ص 232.

[5] ثواب‏ الاعمال / ص 229.

[6] عيون‏ الاخبار الرضا / ج 2 / ص 62.

[7] بحارالانوار / ج 7 / ص 258.

[8] بحارالانوار / ج 7 / ص 267.

[9] تفسير فرات کوفي / ص 605.

 

توجه مستقيم و غيرمستقيم حق‏تعالي در قرآن کريم  به نماز و امام ‏حسين‏

با نگاهي گذرا به آيات نوراني وحي، ملاحظه مي‏شود که خداوند متعال، در موارد بسياري، از نماز و اهميت آن صحبت به ميان آورده است. در عين حال وقتي به روايات و احاديث وارده از ائمه‏ ي هدي‏ عليهم السلام مراجعه مي‏شود، اين نکته ي عجيب و بسيار جالب ديده مي‏شود که بسياري از آيات قرآن کريم به وجود نازنين اهل‏بيت ‏عليهم السلام تأويل و تفسير شده‏اند و در اين ميان شخصيت والاي امام ‏حسين ‏عليه السلام از جايگاه و اهميت خاصي برخوردار است. قابل تأکيد است که ميزان استعمال لفظ صلاة و مشتقات آن در قرآن کريم 99 مرتبه است.[1]  که در احاديث معصومان نيز حدوداً به ميزان 128 مرتبه، آيات الهي به نام امام حسين‏ عليه السلام تفسير و تأويل شده‏اند که در ادامه به مواردي اشاره مي‏شود:

آيه ي 37 سوره بقره: فتلّقي آدم من ربه کلمات فتاب عليه انه هو التّواب‏ الرحيم.

العمدة: باسناده الي ابن المغازلي من مناقبه، عن احمد بن محمد بن عبد الوهاب عن محمد بن عثمان، عن محمد بن سليمان، عن محمد بن علي بن خلفٍ عن حسين الأشقر، عن عثمان بن أبي المقدام، عن أبيه، عن ابي جبير، عن ابن عباس قال: سُئل النبي‏ صلي الله عليه و آله و سلم عن‏الکلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه. قال: سأله بحق محمد و علي و فاطمه و الحسن و الحسين الاّ تبت علي فتاب عليه.»[2]

از ابن عباس نقل مي‏کنند که گفت: «از پيامبر درباره ي معناي کلماتي که در آيه آمده سؤال شد. پس حضرت فرمود: آدم از پروردگار، به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين‏عليهم السلام درخواست کرد که بر او توجه کند؛ پس خدا نيز توجه کرد

آيه ي 124 سوره ي بقره: و اذ ابتلي ابراهيم ربه بکلمات فأتمهنّ قال انّي جاعلک للنّاس اماماً، قال و من ذرّيتي، قال لاينال عهدي ‏الظالمين.

الدقاق، عن حمزه العلوي، عن الفزاري عن محمد بن الحسين الزّيات، عن الازدي، عن المفضّل عن ‏الصادق جعفر بن محمد عليهما السلام قال: سألته عن قول اللّه عزّوجلّ «و اذ ابتلي ابراهيم ربه بکلمات» ما هذه الکلمات؟ قال: هي الکلمات الّتي تلقّاها آدم من ربّه فتاب عليه و هو انّه قال: يا ربّ، اسئلک بحقّ محمدٍ و عليٍ و فاطمة و الحسن و الحسين الا تبت عليّ فتاب اللّه عليه انّه هو التّواب الرحيم. فقلت له: يابن رسول‏اللّه فما يعني عزّوجلّ بقوله «اتمّهنّ»؟ قال: يعني اتمّهنّ الي القائم‏ عليه السلام اثنا عشر اماماً تسعةٌ من ولد الحسين‏ عليه السلام.[3] .

... مفضل مي‏گويد از امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «و اذ ابتلي ابراهيم ربه بکلمات» پرسيدم که مراد از اين کلمات چيست؟

پس حضرت فرمود: «اين‏ها کلماتي هستند که ابراهيم از پروردگارش گرفت پس به سوي او توجه کرد و آن اين بود که ابراهيم گفت: اي خدا از تو درخواست مي‏کنم به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين که به من توجه کني. پس خدا بر او توجه کرد؛ چرا که او توبه‏پذير و مهربان است.» پس به امام صادق‏ عليه السلام عرض کردم: «اي پسر رسول خدا! معناي عبارت اتمّهنّ در آيه چيست؟» حضرت فرمودند: «يعني خدا کلمات را با قائم (عج) تمام مي‏کند. دوازده امامي که نه نفر آن‏ها از فرزندان حسين‏عليه السلام هستند.»

آيه ي 143 سوره بقره: و کذلک جعلناکم امّة وسطاً لتکونوا شهداء علي ‏الناس و يکون الرسول عليکم شهيداً.

الحسين بن العباس و جعفر بن محمد بن سعيد، عن ‏الحسن بن الحسين، عن عمر و بن اُمي المقدام عن ميمون البان مولي بني‏هاشم، عن أبي جعفر عليه السلام في قول اللّه تعالي «و کذلک جعلناکم...» قال ابوجعفر عليه‏السلام: منّا شهيد علي کل زمان، علي بن ابي‏طالب في زمانه و الحسن‏ عليه السلام في زمانه و الحسين‏ عليه السلام في زمانه...[4] .

از امام باقر عليه السلام درباره ي آيه ي (و کذلک جعلناکم...) پرسيدم: حضرت فرمودند: «شاهد (بر مردم) در هر زماني از ما اهل بيت است. علي بن ابي‏طالب‏ عليه السلام، در زمان خودش شاهد بود و حسن‏ عليه السلام در زمان خودش و حسين‏ عليه السلام در زمان خودش...

آيه ي 238 سوره بقره: حافظوا علي الصّلوات و الصّلوة الوسطي و قوموا لِلّه قانتين.

عن زرارة، عن عبدالرحمن بن کثير، عن ابي عبداللّه‏ عليه السلام في قوله «حافظوا علي الصّلوات...» قال: الصّلوة رسول‏اللّه و اميرالمؤمنين و فاطمة و الحسن و الحسين، و الوسطي اميرالمؤمنين و قوموا للّه قانتين، طائعين للأئمّة.[5]

زراره مي‏گويد از امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «حافظوا علي ‏الصّلوات و الصّلوة الوسطي و قوموا لِلّه قانتين» پرسيدم و حضرت فرمودند: «صلوات، رسول اکرم و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين هستند و صلات وسطي امير مؤمنان است و مراد از «قوموا للّه قانتين» خاشعان براي امامان هستند.

آيه ي 256 سوره بقره: لا اکراه في الدّين، قد تبيّن الرشد من الغيّ، فمن يکفر بالطاغوت و يؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقي لاانفصام لها واللّه سميع عليم.

عن سعدٍ، عن ابن عيسي عن ابيه، عن عبداللّه بن المغيرة، عن محمد بن سليمان البزاز عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن أبي جعفر عليه السلام قال: قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم: مَن ارادَ ان يتمسّک بعروة اللّه الوثقي التي قال اللّه عزّوجلّ في کتابه، فليتوال علي‏ بن ‏ابي‏طالب و الحسن و الحسين، فانّ‏ اللّه تبارک و تعالي يحبهما من فوق عرشه.[6]

 امام باقر عليه السلام فرمودند: «پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: کسي که مي‏خواهد به ريسمان محکم الهي که در قرآن آمده تمسک جويد پس بايد علي بن ابي‏طالب و حسن و حسين را دوست بدارد؛ چرا که حق تعالي آن‏ها را از بالاي عرش دوست دارد.»

آيه ي 61 سوره ي آل عمران: فمن حاجّک فيه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة اللّه علي الکاذبين. و لمّا نزلت قوله تعالي «فقل تعالو ندع ابنائنا و ابنائکم» دعا رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم علياً و فاطمة و حسناً و حسيناً فقال: اللّهم هؤلاء أهلي.[7]

هنگامي که آيه ي «فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم» نازل شد پيامبر اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم، علي و فاطمه و حسن و حسين را فرا خواند. پس گفت: «خداوندا! اهل‏بيت من اين‏هايند.»

آيه ي 36 سوره نساء: و اعبدوا اللّه و لا تشرکوا به شيئاً و بالوالدين احساناً و بذي‏ القربي.

جعفر بن محمد بن سعيد الأحمسي معنعناً عن الصّادق‏ عليه السلام في قوله تعالي:

«و اعبدوا اللّه و لا تشرکوا به شيئاً و بالوالدين احساناً» قال: «ان رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم و عليّ بن ابي‏طالب‏ عليه السلام هما الوالدان [الوالدين] و «بذي‏ القربي»، قال: الحسن و الحسين عليهماالسلام.[8] .

امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «و اعبدوا اللّه و لا تشرکوا به شيئاً و بالوالدين احسانا» فرمودند: «همانا رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم و علي ‏بن ‏ابي‏طالب‏ عليه السلام والدين هستند و مراد از «ذي‏ القربي» حسن‏ عليه السلام و حسين‏ عليه السلام هستند.

آيه ي 59 سوره ي نساء: يا ايّها الذين آمنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول و اولي‏الامر منکم...

عن ابان انه دخل علي ابي الحسن الرضا عليه السلام قال: فسألته عن قول اللّه «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول و اولي‏الامر منکم.» فقال: ذلک عليّ بن ابي‏طالب صلوات‏اللّه عليه ثمّ سکت فلمّا طال سکوته قلت: ثمّ من؟ قال: ثمّ‏ الحسن‏ عليه السلام ثمّ سکت فلّما طال سکوته قلت: ثمّ من؟ قال: الحسين‏ عليه السلام، قلت: ثم من؟ قال: ثمّ علي بن الحسين و سکت فلم يزل يسکت عن کلّ واحدٍ حتي اُعيد المسئلة فيقول، حتي سمّاهم الي آخرهم.[9]

از ابان نقل شده که وقتي بر امام رضا عليه السلام وارد شد، از آن حضرت درباره ي معناي آيه ي «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللّه...» پرسيد: پس امام فرمودند: «مراد از اولي‏الامر، علي بن ابي‏طالب‏ عليه السلام است» و سپس سکوت کردند. پس چون سکوت حضرت طول کشيد پرسيدم: «سپس چه کسي مراد آيه است؟» حضرت فرمود: «سپس حسن‏ عليه السلام» و دوباره سکوت کرد. پس چون اين بار هم سکوتش طول کشيد عرض کردم: «سپس چه کسي؟» حضرت فرمود: «حسين‏ عليه السلام». عرض کردم: «سپس چه کسي؟» فرمود: «علي‏ بن الحسين‏ عليه السلام» و سکوت کردند و همواره پس از ذکر نام هر کدام از امامان سکوت مي‏کردند تا اين که من درخواستم را اعاده مي‏کردم. تا اين که تا آخر آن‏ها را نام برد.

آيه ي 69 سوره ي نساء: و من يطع اللّه و الرسول فاولئک مع‏ الذين انعم‏اللّه  عليهم من النبيين و الصدّيقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئک رفيقاً.

قال الباقر عليه السلام: النبيين، رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم و الصديقين، علي‏ عليه السلام و الشهداء الحسن و الحسين‏ عليهماالسلام، و الصالحين، الائمه و حسن اولئک رفيقاً، القائم من آل محمد  عليهم السلام.[10] .

امام باقر عليه السلام درباره ي آيه ي «و من يطع‏اللّه...» فرمودند: «مراد از نبيين رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم است و مراد از صديقين علي‏ عليه السلام و مراد از شهداء حسن‏ عليه السلام و حسين‏عليه السلام و مراد از صالحين امامان‏ عليهم السلام هستند و مراد از «حسن اولئک رفيقاً» قائم آل محمد است.

آيه ي 46 سوره اعراف: و بينهما حجاب و علي الأعراف رجالٌ يعرفون کلاّ بسيماهم و نادوا اصحاب الجنة ان سلام عليکم لم يدخلوها و هم يطمعون.

روي الشيخ ابوجعفر الطوسي عن رجاله عن أبي عبداللّه عليه‏السلام و قد سئل عن قول‏اللّه عزّ و جلّ «و بينهما حجاب» فقال: سورٌ بين‏ الجنة و النّار، قائمٌ عليه محمّدٌ و عليٌّ و الحسن و الحسين و فاطمة و خديجة عليهم السلام فينادون: أين محبّونا؟ أين شيعتنا؟ فيقبلون اليهم فيعرفونهم بأسمائهم و اسماء آبائهم و ذلک قوله تعالي: «يعرفون کلاً بسيماهم.» فيأخذون ايديهم فيجوزون بهم علي‏الصراط و يدخلونهم الجنة.[11] .

از امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «و بينهما حجاب» سؤال شد. پس فرمودند: «ديواري بين بهشت و جهنم است که بر روي آن محمد و علي و حسن و حسين و فاطمه و خديجه ايستاده‏اند. پس صدا مي‏زنند، دوستداران ما کجايند؟ شيعيان ما کجايند؟ پس بر آن‏ها نگاه مي‏کنند و آن‏ها را با اسم‏ها و اسم‏هاي پدرانشان مي‏شناسند و اين است معناي آيه «يعرفون کلاً بسيماهم» پس دست‏هاي آن‏ها را مي‏گيرند و جواز عبور از صراط را به آن‏ها مي‏دهند و آن‏ها را داخل بهشت مي‏کنند.»

آيه ي 24 سوره ي ابراهيم: الم‏ تر کيف ضرب‏ اللّه مثلاً کلمة طيبة کشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها في السّماء 

جماعة من اصحابنا عن محمد بن هماّم، عن جعفر الفزاري، عن جعفر بن اسماعيل الهاشمي عن خاله محمد بن علي، عن عبدالرحمن بن حمّاد، عن عمر بن يزيد السابري، قال: سألت ابا عبداللّه‏ عليه السلام عن هذه الاية «اصلها ثابت و فرعها في السماء» قال: اصلها رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم و فرعها اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، و الحسن و الحسين ثمرها و تسعةٌ من ولد الحسين أغصانها و الشيعة ورقها و اللّه انّ‏ الرجل منهم ليموت فتسقط ورقةٌ من تلک الشجرة. قلت: قوله عزّ و جلّ: «تؤتي اُکلها کلّ حين»؟ قال: ما يخرج من علم ‏الامام اليکم في کلّ حجّ و عمرة.»[12] .

عمر بن يزيد سابري مي‏گويد از امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «اصلها ثابت و فرعها في‏السماء» پرسيدم: پس حضرت فرمودند: اصل آن رسول‏اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم و فرع آن امير مؤمنان‏ عليه السلام است. و حسن و حسين‏ عليهما السلام ميوه‏هاي آنند. و امامان نه گانه از فرزندان حسين‏ عليه السلام شاخه‏هاي آن هستند و شيعيان برگ‏هاي آنند. به خدا قسم هر گاه مردي از آن‏ها بميرد، يک برگ از اين درخت مي‏افتد.» پس عرض کردم: آيه ي «تؤتي اکلها کل حين» به چه معناست؟ فرمود: «آنچه که از علم امام در هر حجّ و عمره‏اي نصيب شما مي‏شود. آيه ي  43 سوره نحل: و ما ارسلنا من قبلک الا رجالاً نوحي اليهم فسئلوا اهل ‏الذکر ان کنتم لا تعلمون.

عن ابن عباس في قوله تعالي «فسئلوا اهل‏ الذکر» قال: هم محمّدٌ و عليٌّ و فاطمة و الحسن و الحسين  عليهم‏السلام هم اهل الذکر و العلم و العقل و البيان و هم اهل بيت النبوة و معدن الرسالة و مختلف الملائکة و اللّه ما سمّي‏ المؤمن مؤمناً الا کرامة لاميرالمؤمنين‏ عليه السلام[13]

از ابن عباس درباره ي آيه ي «فسئلوا اهل الذکر» نقل شده که گفت: «محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين‏ عليه السلام اهل ذکر و علم و عقل و بيان هستند و آن‏ها اهل بيت نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد ملائکه‏اند. به خدا قسم مؤمن جز به سبب کرامت اميرمؤمنان‏ عليه السلام، مؤمن نامگذاري نشده است.

آيه ي7 سوره مريم: يا زکريا انا نبشّرک بغلامٍ اسمه يحيي لم نجعل له من قبل سمياً.

و من ذلک ما رواه من المخالفين ابن شيروية الديلمي في کتاب الفردوس في الجزء الثاني في باب القاف عن ابن عباس قال: قال رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم في قول اللّه عزّ و جلّ «لم نجعل له من قبل سميا» قال: «ذلک يحيي و قرّة عيني‏الحسين.»[14] .

ابن شيرويه ديلمي در کتاب «فردوس» از مخالفين در جزء دوم در باب قاف از ابن عباس نقل کرد که پيامبر اسلام‏ صلي الله عليه و آله و سلم درباره ي آيه  «لم نجعل له من قبل سميا» فرمودند: «مراد از آن يحيي پيامبر و نور چشم من حسين است.»

آيه ي 115 سوره ي طه: و لقد عهدنا الي آدم من قبل...

الحسين بن محمد، عن المعلّي بن محمد، عن جعفر بن محمد بن عبيداللّه، عن محمد بن عيسي القمي، عن محمد بن سليمان، عن عبداللّه بن سنان، عن ابي‏عبداللّه‏ عليه السلام في قوله: «و لقد عهدنا الي آدم من قبل» کلماتٌ في محمّد و عليٍّ و فاطمة و الحسن و الحسين و الائمة من ذريتهم...[15] .

امام صادق‏ عليه السلام درباره ي عهد در آيه «و لقد عهدنا الي آدم من قبل» فرمودند: مراد کلماتي درباره ي محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين و امامانِ از نسل آن‏ها است.

آيه ي 40 سوره ي حج: الذين اخرجوا من ديارهم بغير حق الاّ ان يقولوا ربّنااللّه.

علي بن محمد الزهري معنعناً عن ابي عبداللّه‏ عليه السلام في قول‏اللّه تعالي: «الذين اخرجوا...» عليٌّ و الحسن و الحسين و جعفرٌ و حمزة  عليهم‏السلام.[16] .

امام صادق‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «الذين اخرجوا من ديارهم» فرمودند: «مراد علي و حسن و حسين و جعفر و حمزه‏ عليهم السلام هستند.

آيه 1 سوره مؤمنون: قد افلح‏ المؤمنون.

قال محمد بن العباس: حدّثنا محمد بن همّام، عن محمد بن اسماعيل، عن عيسي بن داود، عن الامام موسي بن جعفر عليهما السلام في قول اللّه عزّ و جلّ «قد افلح المؤمنون- الي قوله- الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون» قال: نزلت في رسول‏اللّه و في اميرالمؤمنين و فاطمة و الحسن و الحسين صلوات‏اللّه  عليهم اجمعين.[17]

امام کاظم‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «قد افلح المؤمنون...» فرمودند: آيه درباره ي رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم و امير مؤمنان و فاطمه و حسن و حسين صلوات‏اللّه  عليهم اجمعين نازل شد.

آيه ي 36 سوره ي نور: في بيوت أذن ‏اللّه أن ترفع و يذکر فيها اسمه يسبّح له فيها بالغدوّ و الآصال

محمد بن العباس، عن محمد بن همّام، عن محمد بن اسماعيل، عن عيسي بن داود قال: حدّثنا الامام موسي بن جعفر، عن ابيه‏ عليهما السلام في قول اللّه عزّ و جلّ «في بيوت أذن اللّه...» قال: بيوت آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم بيت عليٍ و فاطمة و الحسن و الحسين و حمزه و جعفر عليهم السلام.[18]

امام کاظم‏ عليه السلام درباره ي آيه ي «في بيوت اذن‏اللّه...» از پدر بزرگوارش نقل فرمودند که: «مراد، بيوت آل محمد است؛ يعني بيت علي و فاطمه و حسن و حسين و حمزه و جعفر عليهم السلام...»

آيه ي 75 سوره فرقان: اولئک يجزون الغرفة بما صبروا و يُلّقون فيها تحّية و سلاماً.

عن سعيد بن جبير في قوله تعالي: «اولئک يجزون الغرفة بما صبروا» يعني: علي بن ابي‏طالب و الحسن و الحسين و فاطمة عليهم السلام «و يلّقون فيها تحيّة و سلاماً. خالدين فيها حسنت مستقراً و مقاماً»[19] .

سعيد بن جبير (از تابعين شيعي) درباره ي آيه ي «اولئک يجزون» مي‏گويد: «مراد علي ‏بن ‏ابي‏طالب‏ عليه السلام و حسن‏ عليه السلام و حسين‏ عليه السلام و فاطمه‏ سلام‏ الله ‏عليها هستند، «يلقون فيها تحية و سلاماً خالدين فيها حسنت مستقراً و مقاماً.»

آيه ي 219 سوره ي شعراء: و تقلبک في الساجدين.

عن محمد بن الحسين الخثعمي، عن عبّاد بن يعقوب، عن الحسن بن حمّاد، عن أبي الجارود، عن ابي جعفر عليه السلام في قوله عزّ و جلّ «و تقلّبک في الساجدين» قال: في عليٍ و فاطمة و الحسن و الحسين و أهل‏ بيته‏ عليهم السلام.[20]

امام باقر عليه السلام درباره ي آيه ي «و تقلبک في الساجدين» فرمودند: «آيه درباره ي علي و فاطمه و حسن و حسين و اهل‏بيت ايشان‏ عليهم السلام نازل شده است.

آيه ي 33 سوره احزاب: انّما يريد اللّه ليذهب عنکم الرجس اهل بيت و يطهرکم تطهيرا.

ابوعمرو، عن ابي عقدة، عن يعقوب بن يوسف بن زياد، عن محمد بن اسحاق بن عمّار، عن هلال بن ايوب، عن عطية قال: سألت ابا سعيد الخدري عن قوله تعالي: «انما يريداللّه...» 

قال: نزلت في رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم و عليٍّ و فاطمة و الحسن و الحسين‏ عليهم السلام.[21] .

عطيه مي‏گويد از ابوسعيد خدري درباره ي آيه ي «انما يريداللّه...» پرسيدم و او گفت: «اين آيه، درباره ي رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم، علي و فاطمه و حسن و حسين‏ عليهم السلام نازل شده است.

آيه ي 23 سوره ي شوري: قل لا اسئلکم عليه اجراً الا المودة في القربي...

عن ‏الحسين الأشقر، عن قيس بن الربيع، عن الأعمش، عن سعيد بن جُبير، عن ابن عباس رضي‏ اللّه عنه، قال: لمّا نزلت الاية «قل لا اسئلکم...» قالوا [قُلْتُ]: يا رسول‏اللّه: من قرابتک الّذين وجبت [افترض اللّه] علينا مودّتهم؟ قال: عليٌّ و فاطمة و ولدهما [ثلاث مرّات يقولها][22]

... ابن‏عباس مي‏گويد: «وقتي آيه ي «قل لا اسئلکم...» نازل شد، به پيامبر عرض کردم: «يا رسول‏اللّه! بستگان شما که حق تعالي مودت آن‏ها را بر ما واجب کرده کيانند؟ رسول اکرم‏ صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «علي و فاطمه و فرزندانشان حسن و حسين‏ عليهم السلام هستند.» و سه مرتبه اين مطلب را تکرار فرمودند.

- آيه ي 28 سوره ي زخرف: و جعلها کلمة باقية في عقبه لعلهم يرجعون.

الاعوج عن ابي هريرة قال: سألت رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم عن قوله «و جعلها کلمة باقية في عقبه» قال: جعل الامامة في عقب الحسين يخرج من صلبه تسعة من‏الائمة منهم مهديّ هذه الامّة.[23]

ابوهريره مي‏گويد: از پيامبر درباره معناي آيه ي «و جعلها کلمة باقية في عقبه» پرسيدم و ايشان در جواب فرمودند: خداوند امامت را در نسل حسين‏ عليه السلام قرار داد که نه امام از نسل او خواهند آمد که مهدي 

اين امت يکي از آن‏ها است.»

آيه ي 21 سوره ي طور: و الذين آمنوا و اتبّعتهم ذرّيتهم بايمان الحقنا بهم ذريّتهم...

محمد بن‏العباس، عن عبدالعزيز بن يحيي، عن ابراهيم بن محمد، عن عليّ بن نصير، عن الحکم بن ظهير، عن ‏السُدّي، عن ابي مالک، عن ابن عباس، في قوله تعالي «والذين آمنوا...» 

قال: نزلت في النّبي و عليٍّ و فاطمة و الحسن و الحسين‏ عليهم السلام.[24]

ابن عباس درباره ي آيه ي «و الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان» مي‏گويد: آيه درباره ي پيامبر و علي و فاطمه و حسن و حسين‏ عليهم السلام نازل شده است.

- آيه ي 17 سوره ي رحمن: ربّ‏ المشرقين و رب‏المغربين.

في رواية سيف بن عميرة، عن اسحاق بن عمّار، عن ابي بصير قال: سألت ابا عبداللّه‏ عليه السلام عن قول اللّه: «رب‏ المشرقين و رب‏ المغربين» قال: المشرقين رسول‏اللّه‏ صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين و المغربين الحسن و الحسين صلوات‏اللّه  عليهما...[25] .

ابوبصير مي‏گويد: از امام صادق‏ عليه السلام درباره ي معناي آيه ي «رب المشرقين و رب المغربين» پرسيدم و آن حضرت فرمودند: دو مشرق رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و امير مؤمنان‏ عليه السلام هستند و دو مغرب حسن و حسين‏ عليهما السلام هستند.

آيه ي 27 سوره فجر: يا ايتها النفس المطمئنة. ارجعي الي ربک راضية مرضية...

جعفر بن احمد، عن عبداللّه بن موسي، عن ابي البطائني، عن ابيه، عن أبي بصير، عن ابي عبداللّه‏ عليه السلام في قوله «يا ايتهاالنفس المطمئنة...» يعني: الحسين بن علي  عليهماالسلام.[26] .

ابوبصير از امام صادق(ع) نقل مي‏کند که آن حضرت درباره ي آيه ي «يا ايتها النفس المطمئنة...» فرمودند: «مراد حسين بن علي‏عليه السلام است.»

[1] المعجم المفهرس / صص 414- 412.

[2] بحارالانوار / ج 24 / ص 183.

[3] بحارالانوار  / ج 11 / ص 177.

[4] الفرات / ج 1 / ص 62 / حديث 27.

[5] العياشي / ج 1  / ص 128.

[6] بحارالانوار / ج 43  / ص 270 / حديث 31.

[7] بحارالانوار  / ج21 / ص 343.

[8] الفرات / ص 104.

[9] نورالثقلين  / ج 1 / ص 500.

[10] بحارالانوار / ج 24 / ص 31.

[11] البحار / ج 24 / ص 255.

[12] بحارالانوار / ج 24 / ص 141.

[13] نهج‏الحق / ص 210.

[14] البرهان / ج 3 / ص 5 / حديث 4.

[15] کنزالدقائق / ج 8 / ص 361.

[16] الفرات / ص 273 / حديث 367.

[17] البرهان / ج 3 / ص 106 / حديث اول.

[18] بحارالانوار / ج 23 / ص 326 / حديث 4.

[19] المناقب / ج 3 / ص 380.

[20] تأويل‏الايات / ص 392.

[21] الشواهد التنزيل / ج 2 / ص 41 / بحارالانوار / ج 35 / ص 208.

[22] بحارالانوار / ج 23 / ص 241 / حديث 12.

[23] بحارالانوار / ج 25 / ص 253 / حديث 11.

[24] بحارالانوار / ج25 / ص241.

[25] بحارالانوار / ج 24 / ص 69.

[26] بحارالانوار / ج 44 / ص 219

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 9614 کلمه
مولف : يونس باقري و حسين حداد
1395/2/5 ساعت 13:27
کد : 1264
دسته : امام حسین (ع) و نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
امام حسین علیه السلام
آثار نماز
آثار توجه به امام حسین علیه السلام
محبت به امام حسین
توجه به نماز
عواقب بي‏توجهي به نماز
عواقب بي‏توجهي به امام حسين
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز