■ سیره عملی و نظری امام حسین علیه السلام درباره نماز
بسم الله الرحمن الرحیم
منبع: آينه ها در کوير
تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز
نماز در سيره ي عملي و نظري امام حسين
مقدمات نماز در سيره ي نظري و عملي امام حسين
بخشي از سيره ي نظري و عملي امام حسين عليه السلام در مقدمات نمازتجلّي دارد. بدين گونه که آن حضرت با گفتار و کردار خويش، مسلمانان را در آشنايي و عملِ هر چه بهتر به مقدمات نماز رهنمون شده است. در يک تقسيمبندي، ميتوان سخنان و نحوه ي عملکرد آن امام همام را در مقدمات نماز، در محدوده ي طهارت و اذان نشان داد.
طهارت
آداب و غسل
عن ابي جعفر محمد بن علي عليه السلام: إِنّ حسناً و حسيناً دخلا الفرات و علي کل واحدٍ منهما إزار. ثم قالا عليهما السلام: ان الماء، أو إنّ للماء ساکناً.[1]
از امام باقر عليه السلام نقل شده که فرمود: حسن و حسين عليهما السلام با پوشش مناسبي، وارد آب فرات شدند. سپس فرمودند: «آب نيز براي خود ساکناني دارد.»
[1] کنزالعمال / ج 9 / 547.
آداب دستشويي
سئلالحسين بن علي عليه السلام: ما حدّ الغائط؟ قال عليه السلام: لا تستقبل القبلة و لا تستديرها و لا تستقبل الرّيح و لا تستديرها.[1]
از امام حسينعليه السلام سؤال شد: آداب دستشويي چيست؟ فرمود: (در آن هنگام) رو به قبله و پشت به قبله و نيز رو به باد و پشت به باد نباشيد.
[1] نهايةالاحکام / ج 1 / ص 82، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 680.
کيفيت وضو
عن الحسينعليه السلام: «کان النّبي صلي الله عليه و آله و سلم اذا توضّا فضل موضع سجوده بماءٍ حتّي يسيله علي موضع سجوده.[1]
از امام حسينعليه السلام روايت شده که فرمود: «پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم هر گاه وضو ميگرفت، از آب وضو بر پيشاني باقي ميگذاشت تا (هنگام نماز) بر محل سجده جريان يابد.«
[1] کنزالعمال / ج 7 / ص38 به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 680.
اذان
عن جعفر بن محمد، عن ابيه، عن جدّه، عن علي بن الحسين عن الحسينبن علي صلواتالله عليه و علي الائمة من ولده: انّه سئل عن قول الناس في الاذان، ان السبب کان فيه رويا رآها عبدالله بن زيد، فأخبر بها النّبي صلي الله عليه و آله و سلم فأمر بالاذان، فقالالحسين عليه السلام: الوحي يتنزّل علي نبيّکم و تزعمون انّه اخذ الاذان عن عبدالله بن زيد و الاذان وجه دينکم. «و غضب عليه السلام و قال:» بل سمعت ابي عليّ بن ابيطالب عليه
المعراج بطوله الي ان قال فبعث الله ملکاً لم ير في السماء قبل ذلک الوقت و لا بعده. فاذّن مثني و اقام مثني» و ذکر کيفية الاذان ثم قال: «قال جبرئيل للنّبي صلي الله عليه و آله و سلم يا محمد هکذا اذّن للصّلاة.»[1] .
امام صادق عليه السلام از امام باقر عليه السلام از امام سجاد عليه السلام از امام حسين عليه السلام نقل ميکند که فرمود: «از حضرت امير عليه السلام پرسيدند: اين که مردم درباره ي تشريع اذان ميگويند علت آن خوابي بوده که عبدالله بن زيد آن را ديده و به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گزارش کرد. پس حضرت صلي الله عليه و آله و سلم فرمان داد که (از آن پس) اذان بگويند. (آيا درست است؟)
حضرت حسين عليه السلام در حالي که برافروخته (و ناراحت) شده بود، فرمود: «وحي بر پيامبر شما نازل ميشود و شما ميپنداريد که او اذان را از عبدالله بن زيد گرفته است؟! در حالي که اذان سيماي دين شما است.»
و فرمود: بلکه از پدرم علي بن ابيطالب عليه السلام شنيدم ميفرمود: «خداوند فرشتهاي را بر زمين فرستاد تا رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را به معراج ببرد.» سپس به شرح داستان معراج پرداخت تا اين که فرمود: «پس خداوند فرشتهاي را که پيش از آن وقت ديده نشده بود و پس از آن نيز ديده نشد برانگيخت. پس اذان را دو به دو و اقامه را دو به دو ادا کرد. حضرت عليه السلام چگونگي اذان را بيان کرد، سپس فرمود: جبرئيل به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عرض کرد: «اي پيامبر براي نماز اين گونه اذان بگو.»
[1] مستدرکالوسائل / ج 4 / ص 17.
مقارنات نماز در سيره ي نظري و عملي امام حسين
مقارنات نماز به آن دسته از اذکار و افعال و حرکات و حالاتي اطلاق ميشود که نمازگزار از تکبيرةالاحرام تا سلام نماز به انجام آن همت ميگمارد و همان طور که واضح است اين کلمه از ريشه ي قَرَن، و به معناي نزديک بودن و همراه بودن گرفته شده است. بدين جهت که اين اذکار و افعال در تمام نماز قرين و همراه نمازگزارند؛ اما در سخنان و سيره ي نظري و عملي امام حسين عليه السلام برخي احاديث و اعمال وارده درباره ي مقارنات نماز به چشم ميخورد که در ادامه به آنها اشاره ميشود.
نماز در يک لباس
قال ابوبصير لأبي عبدالله عليه السلام:
ما يجزي الرّجل من الثياب ان يصلّي فيه؟ فقال: «صلّي الحسين بن علي صلواتاللّه عليهما في ثوبٍ قد قلص عن نصفِ ساقه و قارب رکبتيه، ليس علي منکبيه منه الاّ قدر جناحي الخطّاف. و کان اذا رَکع سقطَ عن منکبيه و کلّما سجد يناله عنقه فردّه علي منکبيه بيده فلم يزل ذلک دأبه و دأبه مشتغلاً به حتّي انصرف.»[1] .
ابوبصير از امام صادق عليه السلام پرسيد: «جهت نماز گزاردن مرد، چه مقدار لباس کفايت ميکند؟»
حضرت فرمود: «امام حسين عليه السلام در يک قطعه لباس که از نيمه ي ساق پا بالاتر و نزديک زانوها بود، و بر دوش حضرتش جز به مقدار دو بال پرستو جا نميگرفت، نماز ميگزارد. و وقتي رکوع ميکرد، از شانههايش ميافتاد و هر گاه سجده ميکرد بر روي گردن حضرت ميآمد. پس آن را با دست بر شانههاي خود برميگرداند. اين حالت، همچنان در حضرت بود، تا اين که از نماز فارغ ميشد.»
و عن ابي جعفر محمّد بن علي عليه السلام انّه قال: «حدّثني من رأي الحسين بن علي عليه السلام و هو يصلّي في ثوبٍ واحدٍ و حدّثه أنّه رأي رسولاللّه صلي الله عليه و آله و سلم يصلّي في ثوبٍ واحدٍ»[2] .
امام باقر عليه السلام فرمود: «کسي براي من نقل کرد که امام حسين عليه السلام را در حالي ديده است که در يک جامه نماز ميگزارد و امام حسين عليه السلام براي او نقل نموده که پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديده است که در يک لباس نماز ميخواند.»
[1] من لايحضره الفقيه / ج 1 / ص 257.
[2] بحارالانوار / ج 83 / ص 210.
بسمالله، بلند و آشکار
عن رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم و عن عليّ و الحسن و الحسين، و عليّ بنالحسين و محمّد بن عليّ و جعفر بن محمد صلواتالله عليهم اجمعين: أنّهم کانوا يجهرون بِبسم الله الرّحمن الرّحيم فيما يجهر بالقرائة من
الصّلوات في اوّل فاتحة الکتاب و اوّل السّورة في کلّ رکعةٍ و يخافتون بها فيما يخافت فيه القرائة من السورتين جميعاً.
و قال الحسين بن علي عليه السلام:اجتمعنا ولد فاطمة عليهاالسلام علي ذلک.[1]
از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، اميرالمؤمنين عليه السلام، امام حسن عليه السلام، امام حسين عليه السلام، امام سجاد عليه السلام، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام روايت شده است که: «همه ي آن بزرگواران در نمازهاي جهريه خود (صبح و مغرب و عشا) بسم اللّه الرّحمن الرّحيمِ حمد و سوره را در هر رکعتي صدادار و آشکارا ادا ميفرمودند. و در نمازهاي ديگر که آهسته ادا ميشوند (ظهر و عصر) آن را آهسته ادا ميکردند.»
و امام حسين عليه السلام فرمود: «ما فرزندان فاطمه(س) بر اين روش اتفاق داريم.»
[1] مستدرک الوسائل / ج 4 / ص 189.
قنوت نماز
روي الحسين بن عليّ بن ابيطالب عليهما السلام عن رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم استحباب القنوت في کلّ صلاة و قال: «رأيت رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم يَقنتُ في صلاته کلّها. و انّا يومئذٍ ابن ستّ سنين.»[1].
امام حسين عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم روايت فرمودند که قنوت در هر نمازي مستحب است. و فرمود «من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم که در همه ي نمازهايش قنوت ميگرفت و من در آن روز شش ساله بودم.»
[1] مستدرک الوسائل / ج 4 / ص 396.
تشهد پيامبر در بيان امام حسين
عن البهزي قال: سألت الحسين بن علي عليه السلام عن تشهّد عليّعليه السلام قال: «هو تشهّد رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم» قلت: فتشهّد عبداللّه؟ قال: «انّ رسولاللّه صلي الله عليه و آله و سلم کان يحبّ ان يخفّف علي اُمّته قلت: «کيف تشهّد علي عليه السلام بتشهّد رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم»؟ قال «التحيّات للّه، و الصّلوات و الطيّبات الغاديات الرائحات الزّاکيات المبارکات الطّاهراتللّه»[1] .
بهزي ميگويد: از امام حسين عليه السلام پرسيدم تشهد عليعليه السلام چگونه بود؟ فرمود: «همان تشهد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود.» عرض کردم: «پس تشهد عبدالله چگونه بود؟ فرمود: «پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم دوست ميداشت که (در تکاليف) بر امت خود تخفيف دهد. عرض کردم: «تشهد علي عليه السلام به تبعيت از تشهد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم چگونه بود؟ فرمود: (با اين فراز مستحب آغاز ميشد که:) «همه ي درودها از آن خدا است، و همه ي صلوات (و نماز و نيايش) و آن پاکيزههاي پگاهان و شبان که بارور و پر برکت و خالصند از آنِ خدا است.»
[1] کنزالعمال / ج 7 / ص 479 به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، صص 684 و 685.
نيايش امام حسين در قنوت
اللّهم من أوي الي مأوي فانت مأواي و من لجأ الي ملجأ فأنت ملجأي. اللّهم صلّ علي محمّدٍ و آل محمّد و اسمعْ ندائي و أجب دعائي و اجعلْ عندک مآبي و مثواي و احرسني في بَلواي من افتنان الامتحان و لمّة الشّيطان بعظمتک التي لا يشوبها ولع نفسٍ بتفتين و لا وارد طيف بتظنين و لا يَلم بها فرجٌ حتي تقلبني اليک بارادتک غير ظنينٍ و لا مظنونٍ و لا مُرابٍ و لا مُرتابٍ انّک انت ارحم الرّاحمين.[1] .
بار الها! هر کس در پي پناهي است و تو پناه مني. هر کس در پي دلارامي است و تو دلارام مني.
بارالها! بر محمد و آل محمد درود فرست و نيايشم را بشنو و دعايم را پاسخ بگو و باز گشتگاه و اقامتگاه مرا نزد خود قرار ده و مرا در غوغاي آزمونهاي زندگيام از امتحانات گوناگون و در هم پيچيده و آشفتگيِ وسوسههاي شيطان نگهدار. به عظمتت سوگند- عظمتي که- آزمندي هيچ کس از راه فريب به آن نياميزد و هيچ نموداري در ذهن، از راه گمان به آن مخلوط نشود و هيچ شکافي به آن نرسد مرا نگهدار تا آن گاه که مرا با اراده خود بدون بدگماني به تو و بدون مشکوکيت و ناپسندي اعمالم و شکدار بودن در عقايد و باورهايم به سوي خود برگرداني. حقا که تو از همه ي رحمکنندگان رحمکنندهتري.
[1] بحارالانوار / ج 82 / ص 215.
نيايش ديگري از امام حسين در قنوت
بارالها! آغاز همه از توست و مشيت (نافذ در همه ي قلمرو آفرينش) نيز از آن توست و همه ي جنبشها و توانمنديها براي توست. و تويي، آن ذات کامل يگانهاي که هيچ معبود بحقي جز تو نيست. دلهاي اولياي خود را اقامتگاه مشيت خود و کمينگاه اراده ي خويش ساختهاي و انديشههاي آنان را پايگاههاي اوامر و نواهي خود قرار دادهاي. پس هر گاه خواستههاي خود را بخواهي (اجرا کني) از باطن آنان، آن نهفته (بصيرت و همت) ها را که پوشيده داشتهاي به جنبش آوري و از اراده ي خود آن چه را که در پيمانهاي (فطري) به آنان آموختهاي بر زبانشان- به واسطه ي انديشههايي که تو را ميخوانند و با حقايق عطيههاي تو به سوي تو دعوت ميکنند- آشکار کني و من به سبب تعليم تو ميدانم آن (حقايق و اسراري) را که در برابر ارائه ي آن به من و پناهنده ساختن من به آن، تنها تو (پسنديده و) مورد سپاسم هستي.
بارالها! با اين همه باز به تو پناه ميبرم و دست به دامن حول و قوه ي تو ميشوم. به آن داورياي که در علم خود آن را به سوي من راندهاي خشنودم؛ به همان گونه که مرا به جريان انداختهاي در جريانم؛ آن چه را تو از من منظور داشتهاي قصد ميکنم؛ در آن چه تو را از من خشنود سازد بخل نميورزم؛ زيرا آن را تو خوشايندم ساختهاي؛ و تلاش خود را از آن چه مرا به آن فراخواندهاي دريغ نميدارم و به آن اهداف بلندي که به من شناساندهاي شتاب ميگيرم و در آن راهي که مرا روشن ساختهاي ره ميپويم؛ در آن آييني که مرا بصيرت بخشيدهاي روشنم؛ آن چه را که به نگهداري آن مرا واداشتهاي نگهبانم. پس مرا از نگهداري خود به خويش مسپار و از حوزه ي عنايت خود بيرون ميفکن و از حول (و توانبخشي) خود پس مينداز. و از آن مقصدي که با آن به خواسته ي تو ميرسم خارج مساز و راه کمالم را بصيرت قرار ده. و هدف نهايي خلقتم را بر هدايت خود بنا کن و راه و روشم را بر رشد، بنيان گذار تا (بدينوسيله) مرا به آرزويم و آرزويم را به من برساني و مرا به آن (قله بلند قرب و کمال) که از من خواستهاي و براي آن آفريدهاي و به آن پناهم دادهاي فرود آوري.
خدايا! اولياء خود را به سبب من در فتنه (و سختي) ميفکن و به رحمت خود، آنان را در سايه ي نعمت (معرفت و عبوديت) خود شيداي رحمت (خاصّه ي) خويش ساز. شيداي گزيده و شيداي رهيده که طريق مرا پيمايند و راه راست مرا پي گيرند و مرا به شايستگان از اجداد و خويشان خود ملحق ساز.»[1] .
[1] بحارالانوار / ج 82 / ص 214.
نيايش امام حسين در قنوت نماز وتر
عن الحسين بن علي عليه السلام انّه کان يقول في قنوت الوتر: «اللّهم انّک تري و لا تري و انت بالمنظر الاعلي و انّ اليک الرّجعي و انّ لک الآخرة و الاولي. اللّهم انّا نعوذ بک من ان نذّل و نخزي.»[1] .
بارالها! حقا که تو (همه را) ميبيني و ديده نميشوي، و تو در چشمانداز برين (قيوميت) هستي و بازگشت همه به سوي توست و آخرت و دنيا از آن توست. بارالها! از اين که (سرانجام) خوار و رسوا شويم به تو پناه ميبريم.
[1] کنزالعمال / ج 8 / ص 82 به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 783.
دعاي امام حسين در مسجد پيامبر در سجده
و روي في المراسيل انّ شريحاً قال: دخلت مسجد رسولالله صلي الله عليه و آله و سلم فاذا الحسين بن عليّ فيه ساجد يعفّر خدّه علي التّراب و هو يقول: «سيّدي و مولاي أَلِمَقامِعِ الحديد خلقت اعضائي، ام لشرب الحميم خلقت امعائي. الهي لئن طالبتني بذنوبي لاطالبنّک بکرمک و لئن حبستني مع الخاطئين لأخبرنّهم بحبّي لک. سيّدي إنّ طاعتک لا تنفعک و معصيتي لا تضرّک، فهب لي ما لا ينفعک و اغفر لي ما لا يضرّک فانّک ارحمالرّاحمين.»[1] .
راوي ميگويد: (در مدينه) وارد مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شدم. پس حسينبن علي عليه السلام را در سجده ديدم؛ گونه ي خود به خاک سوده، ميگويد: «سرور من! آقاي من! آيا اعضاي مرا براي گرزهاي آهنين (دوزخ) آفريدهاي؟ آيا احشاي مرا براي نوشيدن مايع گداخته (دوزخ) آفريدهاي؟ معبودا! اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمايي، تو را به بزرگواريات بازخواست خواهم کرد و اگر مرا با گنهکاران محبوس داري، از محبتي که به تو دارم آنان را آگاه خواهم ساخت. سرور من! فرمانبرداري بندگان، تو را سودي نبخشد و نافرماني من تو را زياني نرساند. پس آن را که به تو سودي نرساند؛ به من عطا فرما و آن را که به تو زياني نزند بر من ببخشاي. به راستي که تو رحمکنندهترين رحمکنندگاني.
در تعقيبات نماز نيز مشاهده ميشود که برخي از اين عبادتها، به نحوي با امام حسين عليه السلام ارتباط دارند. بهعنوان مثال سلامي که در بين شيعيان پس از نماز به سمت کربلا و بارگاه حسيني داده ميشود، بخش تعقيبات را با امام عليه السلام پيوند ميدهد.
[1] مقتل امام حسين عليه السلام / خوارزمي / ج 1 / ص 152 به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 791.