■ شرایط قبولی و کمال نماز
شرايط قبولي و کمال نماز
به يقين، نماز نيز مانند هر عبادت ديگري و بلکه بيش از همه، داراي آداب و شرايط کمال، و صحت و قبول است. از اين رو براي هر چه بهتر به جا آوردن نماز، بايد موانع قبولي و کمال نماز را شناخت و از آنها دوري جست و چنانچه به آن مبتلائيم، درمان کرد.
در رواياتي که از اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده است، حق الناس، غيبت، شراب خوري، عدم تولي و تبري نسبت به اهل بيت عليهم السلام، آزار پدر و مادر و نافرماني از شوهر، موانع قبولي نماز شمرده شده اند. هم چنين نماز کسي که رکوع و سجود را درست به جا نياورد، عمداً متوجه اطراف خود باشد و خشوع (توجه دل به خدا) نداشته باشد، کامل نيست.[1] .
به طور خلاصه در آيات و روايات، شرايط و مراحل قبولي عبادات شش چيز ذکر شده است: 1. شرط اعتقادي. 2. شرط ولايي. 3. شرط اخلاقي. 4. شرط اقتصادي. 5. شرط اجتماعي. 6. شرط بهداشتي.[2] .
فرد نمازگزار در اعتقاد، بايد به خدا ايمان داشته باشد؛ مثلاً با جبر و زور نماز نخواند. در ولايت، بايد از ولايت و رهبري صحيح و آسماني برخوردار باشد؛ يعني امام لايقي از طرف خداوند براي هدايت داشته باشد. نمازگزار در اخلاق (و فقه) نيز بايد تقواي لازم در لباس، مکان، و... را رعايت نمايد و رزق او و خورد و خوراکش حلال بوده باشد. در اقتصاد بايد حقوق مردم را ادا کند و نيز خمس و زکات خود را بپردازد. در رفتار اجتماعي بايد نسبت به ديگران خيرخواه بوده و پيوندهاي خويشاوندي و برادري ميان مسلمانان را حفظ نمايد. در مسائل خانوادگي نيز با والدين، همسر، فرزندان و همسايگان بايد خوش رفتار باشد. به عنوان نمونه در روايات آمده است: «کسي که نگاه غضب آلود به پدر و مادر خود کند، نمازش قبول نمي شود، هر چند آنها به فرزند ظلم کرده باشند.»[3] .
از جمله شرايط کمال و قبولي، حضور قلب و خشوع و خضوع در نماز است. برخي از علما از اين امر به «حيات نماز» ياد نموده اند.
مرحوم شبر رحمه الله در کتاب الاخلاق مي نويسد:ابوحامد غزالي و بعضي ديگر از علما، حيات نماز را به شش چيز دانسته اند: حضور قلب (انصراف از غير نماز و فرو رفتن در ذکر خدا)، تفهم (توجه به الفاظ؛ که داراي مراتب است و هر کس در مرتبه اي است)، تعظيم قلبي، هيبت (ناشي از تعظيم و بالاتر از خوف)، رجا (اميد به پاداش و پذيرش الهي و ترس از عقاب و طرد شدن) و حيا (و معرفت به گناهان).[4] در روايت شريفي که از امام صادق عليه السلام نقل شده، چنين آمده است: «در تورات نوشته شده: اي پسر آدم! براي عبادت من، فارغ از همه چيز شو، تا قلب تو را از بي نيازي پر کنم و تو را به خودت واگذار نکنم. بر من است که راه فقر بر تو را ببندم و دل تو را مالامال از خوف خويش گردانم؛ و چنانچه براي عبادت من فارغ نشوي، دل تو را از اشتغال به دنيا پر کنم، پس از آن راه فقر را بر تو نبندم و تو را به سوي طلبت واگذار کنم.»[5] .
[1] ر. ک: منتخب ميزان الحکمة، احاديث 3610 - 3638.
[2] ر. ک: راز نماز، ص 28 - 33.
[3] امام صادق عليه السلام: «من نظر الي أبويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل الله له صلاة»؛ الکافي، ج 2، ص 349.
[4] ر. ک: الاخلاق (فارسي)، ص 80 - 82.
[5] «في التوراة مکتوب: يابن آدم، تفرغ لعبادتي أملأ قلبک غني و لا أکلک الي طلبک و علي أن أسد فاقتک و أملأ قلبک خوفاً مني و ان لا تفرغ لعبادتي أملأ قلبک شغلاً بالدنيا ثم لا أسد فاقتک و أکلک الي طلبک»؛ الکافي، ج 2، ص 83.