مراتب تضییع نماز

■ مراتب تضییع نماز

مراتب تضییع نماز

تضييع نماز

همان گونه که قبلا متذکر شديم در مجموعه ي عناويني که درباره فريضه ي نماز مطرح است، به دو عنوان جامع برخورد مي کنيم که تمامي مسائل مربوط به اين فريضه را مي توان حول اين دو عنوان، مطرح کرد و مورد بحث و بررسي قرار داد. آن دو عنوان جامع و کلي عبارتند از «اقامه ي نماز» و «اضاعه ي نماز». که در اينجا به ارائه ي توضيحاتي در مورد اضاعه ي نماز و يا به عبارتي ديگر، تضييع نماز مي پردازيم.

در آيات و روايات، از ترک نماز و همچنين بي اعتنايي و بي توجهي به نماز و يا عدم رعايت حدود و ثغور آن، از عنوان «اضاعة الصلوة» استفاده شده است.

قرآن کريم در سوره ي مريم پس از بيان سرگذشت اجمالي برخي انبياي بزرگوار و ذکر اعمال صالح آنها از جمله نماز و اشاره به اين مطلب که هنگامي که آيات الهي بر آنها خوانده مي شد به سجده مي افتادند، مي فرمايد:

فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات[1] .

«پس از آنها افراد نالايقي جانشين آنها شدند که نماز را ضايع ساختند و از شهوات و تمايلات نفساني پيروي کردند.»

قرآن در اين آيه از سرگذشت گروهي سخن مي گويد که از برنامه ي روزانه ي زندگي شان نماز را حذف کردند و هنگامي که از نماز بريدند، سراسيمه سراغ شهوات شتافتند (و اتبعوا الشهوات) و لقمه ي لذيذي براي تمايلات نفساني و شيطان شدند.

آري فرد و جامعه اي که از نماز فاصله بگيرد، گرفتار شهوات مي گردد و آيا کسي که عنان زندگي خويش را در اختيار هواهاي نفساني قرار دهد، سرنوشتي جز گمراهي و نااميدي در انتظار اوست؟! چنين فرد و جامعه اي، عوامل رشد خود را در هم کوبيده و موانع آن را به دست خويش فراهم ساخته است. بديهي است که گناه انسان را به سعادت نمي رساند، بلکه عامل شقاوت و بدبختي است و کسي که راه گناه را پيمود، پايان کارش، زندگي دوزخي در دنيا و آخرت است.

پر واضح است، همان گونه که حضور نماز يک عامل سازنده است، غيبت و عدم حضور نماز و مسجد و ياد و ذکر خدا در فضاي روحي فرد و جامعه نيز اثر خاص خود را دارد.

امير مؤمنان (عليه السلام) منظور از شهوات در اين آيه را ساختمانهاي زيبا، مرکوب هاي سواري مطلوب و لباسهاي فاخر و چشمگير دانسته اند.[2] .

نکته ي قابل توجه اين است که در تعريفي که اميرمؤمنان (عليه السلام) از شهوات دارند، سخن از گناه نيست، بلکه آنچه به آن عنايت شده است، توجه و گرايش به فرهنگ رفاه طلبي در جامعه است.

نکته ي ديگري که قابل توجه است و از آيه مي توان برداشت نمود، اين مطلب است که، چنانچه امکانات رفاهي همراه با نماز - به عنوان تبلور زيباييها و عصاره ي نيکي ها و وسيله ي ارتباط انسان با خدا - باشد خير است و برکت، و اما اگر نماز از جامعه حذف شود و تنها رفاه مورد توجه قرار گيرد، سير اين جامعه به سوي خوشبختي نخواهد بود.

قرآن آينده ي چنين جامعه اي را اين گونه ترسيم مي کند:

فسوف يلقون غيا «اينها بزودي گرفتار شر مي گردند.»[3] .

داشتن خانه ي خوب، مرکب راهوار و لباس زيبا، چنانچه همراه با معنويت نباشد، در هر صورت، مايه ي نکبت و بدبختي است. منتهي اگر اين امکانات توأم با گناه شود بدتر است. هر چند، توجه به رفاه و گسترش آن در جامعه، منهاي معنويت، دير يا زود جامعه را آلوده به گناه مي کند (فسوف يلقون غيا) و چنين جامعه اي لياقت برخورداري از خير و برکت را ندارد. قرآن دليل بي لياقتي ايشان را همين تضييع نماز و پيروي از هوسهاي نفساني مي داند.

و اين اشاره اي است به آينده ي زشت و نامناسب جامعه اي که با فرهنگ رفاه، زندگي مي کند و بزودي در مي يابد که چگونه غرق در گناه و آلودگي شده است. البته اين آينده ي ناگوار، هم مي تواند در دنيا باشد و هم در آخرت.

[1] مريم / آيه ي 59.

[2] بني شديد و رکب المنظور و لبس المشهور (بحارالانوار / ج 83 / ص 3).

[3] غي ضد رشد است.

مراتب تضييع نماز

اضاعه ي نماز دامنه ي بسيار گسترده اي دارد و شامل کسي مي گردد که نسبت به نماز تهاون دارد يا سهل انگارست، يا اهميتي به نماز نمي دهد، يا براي يادگرفتن احکام و مسائل آن تلاشي نمي کند، يا در نماز به گونه اي که شايسته است، حالت نمازگزار به خود نمي گيرد، يا شرايط نماز را رعايت نمي کند، يا به انجام نماز در اول وقت توجهي ندارد و يا دقتي براي انجام صحيح ارکان و واجبات نماز از خود بروز نمي دهد.

البته اگر تهاون و سستي نسبت به نماز و تضييع نماز به حد اعلا برسد که همان ترک نماز باشد، اين ديگر در مرز کفر است. لذا در روايات داريم شخصي خدمت امام صادق (عليه السلام) رسيد و از گناهان کبيره سؤال نمود. امام گناهان کبيره را با کفر شروع کرد و ساير گناهان کبيره را برشمرد. راوي عرض کرد: يابن رسول الله از ترک نماز چيزي نفرموديد؟ امام فرمود:

ترک الصلوة داخل في الکفر[1] .

«ترک نماز داخل در کفر است.»

در واقع ترک نماز خود داخل در کفر و به عنوان اولين گناه کبيره است!

البته نمي خواهيم بگوييم که اگر کسي نماز نخواند کافر است و احکام کفر بر او جاري است، بلکه به دليل شدت قبح ترک نماز، موقعيت چنين کاري در مرز کفر است، مگر آنکه نماز را انکار کند که انکار نماز، کفر است.

[1] بحار / ج 88 / ص 26.

پي آمدهاي ناگوار تضييع نماز

تضييع نماز تبعات و عواقب ناخوشايندي در دنيا و آخرت به دنبال دارد که با نقل دو حديث از پيامبر اکرم به ذکر برخي از آنها مي پردازيم.

- پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) با جمعي از اصحاب در مسجد نشسته بودند. مردي وارد شد و به نماز ايستاد. البته نمازي خواند که حق رکوعش و سجده اش را ادا نکرد. پيامبر (صلي الله عليه و آله) فرمود:

نقر کنقر الغراب لان مات هذا و هکذا صلاته ليموتن علي غير ديني.[1] .

«نوک زد، مانند نوک زدن کلاغ. اگر او از دنيا برود و همين نمازش باشد، به ديني غير از دين من از دنيا رفته است.»

اين حديث به اين نکته عنايت دارد که نماز را بايد اقامه نمود و يکي از مصاديق اقامه اش، نيکو و شايسته انجام دادن رکوع و سجود نماز است.

- روزي حضرت فاطمه (عليها السلام) از پدر بزرگوارشان سؤال فرمودند: يا رسول الله کسي که نسبت به نماز سستي کند چه وضعيت و سرنوشتي دارد؟ پيامبر فرمودند: دخترم هر کس نماز را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا دچار مي سازد که شش تاي آن مربوط به دنيا، سه تاي آن مربوط به هنگام مرگ، سه تاي ديگر مربوط به قبر و سه تا هم مربوط به قيامت است.

اما آن شش بلايي که در دنيا گريبانگير او مي شود.

اول: خداوند برکت را از عمرش مي گيرد. (يرفع الله البرکة من عمره)

دوم: خداوند برکت را از روزي اش مي گيرد. (يرفع الله البرکة من رزقه)

نکته اي که در اينجا قابل ذکر است اينکه فرق است بين برکت و زيادي، ممکن است چيزي زياد باشد، اما برکت نداشته باشد و برعکس ممکن است چيزي کم باشد، اما داراي برکت باشد. آيا فکر مي کنيد که امروزه بشر با اين همه امکاناتي که در اختيار دارد وضعش حتي از نظر مادي خوب است؟ آيا اگر بيشتر از اين به سوي خدا مي رفت وضعش، حتي وضع مادي اش بهتر از اين نبود؟ آيا از اين سرمايه هاي مادي نمي شد بيش از اين استفاده کرد؟

به راستي بشر امروز چه مقدار از سرمايه خود را براي به فساد کشاندن انسانها خرج مي کند؟ امروزه قسمت عظيمي از ثروت و امکانات و استعدادهاي بشري خرج تسليحات مي گردد! و اين سرنوشت اسفبار بشري است که از خدا و معنويت جدا شده است. به عبارت ديگر بايد بگوييم بشري که از معنويت جدا شده، حتي در کسب ماديات هم عقب افتاده است!

بشر منهاي معنويت، در حقيقت يعني بشر منهاي معنويت و ماديت. زيرا فرار از معنويت بطور عام و از نماز بطور خاص، زندگي خوش و سعادتمندي را براي انسان در پي ندارد، بلکه موجب بي برکتي عمر و روزي او مي گردد. راستي اگر اين همه امکانات و سرمايه، عمر انسانها و قويترين استعدادها و مغزهاي انسانها که امروزه صرف ساخت و گردآوري سلاح هاي مخرب مي گردد و يا صرف به فساد کشاندن جوانان مي شود، براي اصلاح و عمران جوامع بشري مصرف مي گرديد، جامعه ي بشري امروز داراي چه وضعيتي بود؟ تعجب نکنيد اگر ما مي گوييم جامعه ي بي نماز يعني جامعه ي بي برکت! يعني جامعه اي که نه روزي اش برکت دارد و نه عمرش. و ادعا نکنيد که جامعه ي امروز بشري با اينکه نماز نمي خواند، ولي برکات فراواني دارد.

سؤال مي کنيم کجاي اين زندگي برکت دارد؟! هم اکنون ناراحتيهاي رواني، بزرگترين خطري است که جامعه ي انساني را تهديد مي کند. امروزه بسياري از انسانهاي مرفه در حسرت چند ساعت خواب بدون استفاده از انواع داروهاي خواب آور هستند. يعني آنها حتي از خوابي که يک فقير با ايمان از آن بهره مند است، محروم اند.

اينها معلول چيست؟ اگر بشر امروز چشم باز کند و به درستي بينديشد، پي به سخن امام عزيزمان (ره) مي برد که فرمود: بحران بشريت، بحران معنويت است.

بشر اگر به معنويت در زندگي خود و فرزندان خويش توجهي نکند و يا در برنامه ريزي هاي خود به معنويت ارج نگذارد، حتي اگر از نظر مادي غرق در ناز و نعمت شود، تازه اول بدبختي و گرفتاري اوست.

جامعه ي مدينه، در صدر اسلام، يک جامعه ي فقير بود، اما بر اثر توجه به معنويت، در مقابل دنياي شرک و کفر آن روز ايستاد و پيروز شد و زماني اين جامعه ضربه خورد که از معنويات جدا شد و به سراغ رفاه رفت. آري آن گاه که رفاه گرايي سمت و سوي حرکت جامعه شود و نماز ضايع گردد، خداوند نيز برکت را از عمر و روزي انسان ها بر مي دارد.

سوم: خداوند سيماي نيکوکاران را از او مي گيرد. او ديگر روشني قيافه ي شايستگان را نخواهد داشت. (يمحو الله عزوجل سيماء الصالحين من وجهه)

چهارم: هر عملي که انجام دهد، نتيجه اي برايش نخواهد داشت و مزدي نخواهد گرفت. (و کل عمل يعمله لايوجر عليه)

پنجم: دعايش مستجاب نمي گردد. (لايرتفع دعائه الي السماء)

ششم: از دعاي انسانهاي شايسته نيز سهم و بهره اي ندارد. (ليس له حظ في دعاء الصالحين)

بديهي است که انسانهاي شايسته در حق همسايگان، دوستان و اقوام خود دعا مي کنند. از همه بالاتر، وجود مقدس امام زمان (عج) در حق مؤمنان و شيعيان خود دعا مي فرمايند، اما بر طبق اين حديث اين دعاها شامل حال کسي که نسبت به نماز بي اعتناست نمي گردد.

و اما آن سه مصيبت و بلايي که مربوط به هنگام مرگ اوست.

اول: با خواري مي ميرد. (يموت ذليلا)

دوم: گرسنه از دنيا مي رود. (يموت جائعا)

سوم: تشنه از دنيا مي رود، به نحوي که هر چه به او آب دهند سيراب نمي شود! و اين فرصت مناسبي است براي شيطان که با ارائه ي مختصري آب - در هنگام احتضار - ايمان معلق در هواي او را بگيرد. (يموت عطشا فلو سقي من انهار الدنيا لو يرو عطشه)

و اما آن سه که مربوط به قبر است.

اول: گرفتار عذاب مي شود. (يوکل الله به ملکا يزعجه في قبره)

دوم: قبر او تنگ مي گردد. (يضيق عليه في قبره)

سوم: دچار ظلمت و تاريکي قبر مي شود. (تکون الظلمة في قبره)

و اما آن بلاهايي که در قيامت گرفتار آنها مي گردد.

اول: خداوند ملکي را مأمور مي کند تا در روز قيامت او را به صورت بر روي زمين بکشاند و مردم او را در چنين حالتي مشاهده کنند. (يوکل الله به ملکا يسحبه علي وجهه و الخلائق ينظرون اليه)

آري صورتي که در برابر خدا به نماز نايستد، در روز قيامت بايد بر روي زمين کشيده شود.

دوم: در روز قيامت با شدت و سختي به حسابش رسيدگي مي کنند. (يحاسب حسابا شديدا)

سوم: عنايت و لطف خداوند شامل حال او نمي گردد. (لاينظر الله اليه و لايزکيه و له عذاب اليم)[2] .

خواننده ي گرامي! مگر خواندن نماز با مراعات آداب آن چقدر طول مي کشد، و چه اندازه وقت شما را مي گيرد؟ چه عجله اي داريد، به چه کاري مهم تر از نماز مي خواهيد برسيد؟ بر فرض، هر دقيقه از عمر شما ارزش زياد مادي داشته باشد، اين چند دقيقه که صرف نماز مي شود چه ضربه اي به شما مي زند؟ حال بگذريم از خواندن تعقيبات و دعاهاي طولاني و انجام مستحبات، اما لااقل انجام واجبات به طور کامل و صحيح از هر مسلماني انتظار مي رود.

بديهي است که اگر نمازگزار بداند رکوع چيست، سجده چيست و... چيست، اين همه نمازش را سرسري نمي گيرد و به اين راحتي از آن نمي گذرد.

انساني که در غذا خوردن سعي مي کند بهترين غذاها را انتخاب کند و در مصرف غذا تنوع داشته باشد حيف است و مايه ي تأسف، که در مسائل معنوي اين همه قانع باشد و صرفه جويي نمايد و واجبات و ارکان نماز خود را، نصف و نيمه و دست و پا شکسته انجام دهد. متأسفانه قناعتي را که در مسائل مادي سفارش شده است، ما در مسائل معنوي مراعات مي کنيم!

خواننده ي گرامي! مبادا شيطان ما را فريب دهد که فلان کار جاي نماز را مي گيرد. به طور قطع هيچ خيري و هيچ کاري و هيچ حرکتي جاي نماز را نمي گيرد.

 [1] مستدرک / ج 4 / روايت 5058.

[2] مستدرک / ج 1 / ص 172 - الصلوة في الکتاب و السنه / ص 132.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2197 کلمه
مولف : غلامعلي نعيم‏آبادي
1395/1/26 ساعت 08:33
کد : 1228
دسته : آسیب‌شناسی اخلاقی نماز(نماز و گناه)
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار تضییع نماز
عذاب تضییع نماز
ترک نماز
سبک شمردن نماز
عواقب ترک نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز